eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
918 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
یک تکه ویفر فندقی.mp3
10.32M
🎧 / داستان صوتی 📻 🖤داستانی متفاوت در رابطه با شهادت علیه‌السلام🖤 📚داستان برگزیده جشنواره / گروه پرنسس‌های باغ انار✨ 🎤کاری از گروه‌های: درختان سخنگو و درختانة سخنگو🎙 این داستان تولید است.🌱 📖 مردی پشت میز نشسته بود. روی میز یک ستاره پنج‌پر طلایی حکاکی شده بود. مرد بی آن که نگاهی بیاندازد گفت: - پرونده رو بررسی کردیم. مرگ طبیعیه. چیزی توی ذهنش وول خورد، سرعت گرفت، وول خورد و روی زبانش نشست: - چی ؟ طبیعی؟ مدرک تون چیه؟! 🎙گویندگان: راوی: علی جعفری الکساندرا: کاربرt.h پسر جوان: حسین مرد عینکی: مرتضی جعفری کشیش: میرمهدی منشی: محمد نیکی‌مهر
پرواز یاکریم‌ها.mp3
35.01M
🎧 / داستان صوتی 📻 🖤داستانی متفاوت در رابطه با زندگانی علیه‌السلام🖤 📚داستان برگزیده جشنواره / گروه خوشه‌های طلایی✨ 🎤کاری از گروه‌های: درختان سخنگو و درختانة سخنگو🎙 📖 بیشتر از همه حاج کمال عصبانی شد. او همیشه صف اول جماعت می‌ایستاد. از جا برخاست: -خریدنت سید؟ ترسیدی؟ شاید هم یه سروسرّی باهاشون داری؟ امامزده رو چند فروختی؟ آبرومون رو بردی... تو لیاقت انتساب به این خاندان رو نداری! با دست به صورت سید کوبید و شال سبزش را روی زمین انداخت. 🎙گویندگان: جعفر(راوی): سپهر آمنه سادات: کاربر ابتسام حاج کمال: ایزدی سید: آقای کرمانی مادر: کاربر "حضرت مادر" هانیه: زهرا حسینی عبدالله: حسین کدخدا: مرتضی جعفری مسعود تهرانی: ساغری آقای صدر: علی جعفری هاشم: امیرحسین فرخ دخترِ خاله طوبیٰ: بانو رایآ خادم امامزاده: میرمهدی پسرک راهنما: میرمهدی
سایه‌های پنهان1.mp3
9.02M
🎧 / داستان صوتی 📻 🖤داستانی متفاوت در رابطه با زندگانی علیه‌السلام🖤 📚داستان برگزیده جشنواره / گروه اناره✨ 🎤کاری از گروه‌های: درختان سخنگو و درختانۀ سخنگو🎙 📖 یکی بلند داد زد:«کشتن...کشتن.... اسماعیل پنجه طلا رو کشتن.» عربده شب گوش محله را کر کرد! آسمان با تمام قدرت می‌غرید. صدای شرشر باران از ناودان خانه‌ها ضرب گرفتند. سایه‌ها روی دیوارهای سیمانی کوتاه و بلند می‌شدند. در و پنجره‌ها همگی خفه خون گرفته بودند. 🎙گویندگان: راوی: حسین اولی: امیرحسین فرخ اسماعیل: مرتضی جعفری حاج علی: ساغری مرد کوتاه‌قد: سپهر پیرزن قد خمیده: عظیمی مرد صاحب‌خانه: میرمهدی زن‌ مستاجر: کاربر (:
عِمران واقفی: یاد کتاب پنجره‌های تشنه افتادم و آن بنده خدایی که گفته بود: «این ما نیستیم که ضریح را می‌سازیم؛ ضریح دارد ما را می‌سازد.» و این ما نبودیم که داستان‌های صوتی شهادت امام حسن علیه‌السلام را ساختیم. امام دارد ما را می‌سازد...امام است که دارد روح من را پشت لپ‌تاپ و در حال میکس صداها صیقل می‌دهد و روح راوی و گوینده‌ها را پشت ضبط صوت گوشی‌شان، و روح نویسنده‌ها را پشت کیبورد و کاغذ و قلمشان...امام است که دارد ما را می‌سازد؛ انتخاب کرده تا بسازد... سر و شانه‌هایم درد می‌کند و سرم گیج می‌رود. چشمانم دیگر توان نگاه به مانیتور را ندارند. دوست دارم باز هم بنویسم؛ اما نمی‌توانم. فقط یادتان باشد که: یک وقت‌هایی آدم باید از همه آن چیزی که در روضه‌ها شنیده عبور کند...
حاج‌سیدمجید_بنی‌فاطمه_کولۀ_عاشقی_تو_بردار_بیار_.mp3
6.48M
🔊 | 📝 کولۀ عاشقی تو بردار بیار... 👤 حاج‌سیدمجید 🌺 ویژهٔ ولادت
روضه خانگی - امام حسن(ع) - 1237.mp3
7.07M
🎙لبریز گشته خون دلم از دهان من... 🔻روضه (ع) ⏱ | 07:11 👤حاج مهدی 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی دوازدهم ♥️ @ANARSTORY @RozeKhanegee
روضه خانگی - امام حسن(ع) - 1264.mp3
11.93M
🎙دارد صدای سیلی از کوچه می آید... 🔻روضه (س) 🔻روضه (ع) ⏱ | 15:08 👤حاج رضا 💡روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی ❤️ @ANARSTORY @RozeKhanegee
پرواز یاکریم‌ها.mp3
35.01M
🎧 / داستان صوتی 📻 🖤داستانی متفاوت در رابطه با زندگانی علیه‌السلام🖤 📚داستان برگزیده جشنواره / گروه خوشه‌های طلایی✨ 🎤کاری از گروه‌های: درختان سخنگو و درختانة سخنگو🎙 📖 بیشتر از همه حاج کمال عصبانی شد. او همیشه صف اول جماعت می‌ایستاد. از جا برخاست: -خریدنت سید؟ ترسیدی؟ شاید هم یه سروسرّی باهاشون داری؟ امامزده رو چند فروختی؟ آبرومون رو بردی... تو لیاقت انتساب به این خاندان رو نداری! با دست به صورت سید کوبید و شال سبزش را روی زمین انداخت. 🎙گویندگان: جعفر(راوی): سپهر آمنه سادات: کاربر ابتسام حاج کمال: ایزدی سید: آقای کرمانی مادر: کاربر "حضرت مادر" هانیه: زهرا حسینی عبدالله: حسین کدخدا: مرتضی جعفری مسعود تهرانی: ساغری آقای صدر: علی جعفری هاشم: امیرحسین فرخ دخترِ خاله طوبیٰ: بانو رایآ خادم امامزاده: میرمهدی پسرک راهنما: میرمهدی
سایه‌های پنهان1.mp3
9.02M
🎧 / داستان صوتی 📻 🖤داستانی متفاوت در رابطه با زندگانی علیه‌السلام🖤 📚داستان برگزیده جشنواره / گروه اناره✨ 🎤کاری از گروه‌های: درختان سخنگو و درختانۀ سخنگو🎙 📖 یکی بلند داد زد:«کشتن...کشتن.... اسماعیل پنجه طلا رو کشتن.» عربده شب گوش محله را کر کرد! آسمان با تمام قدرت می‌غرید. صدای شرشر باران از ناودان خانه‌ها ضرب گرفتند. سایه‌ها روی دیوارهای سیمانی کوتاه و بلند می‌شدند. در و پنجره‌ها همگی خفه خون گرفته بودند. 🎙گویندگان: راوی: حسین اولی: امیرحسین فرخ اسماعیل: مرتضی جعفری حاج علی: ساغری مرد کوتاه‌قد: سپهر پیرزن قد خمیده: عظیمی مرد صاحب‌خانه: میرمهدی زن‌ مستاجر: کاربر (:
یک تکه ویفر فندقی.mp3
10.32M
🎧 / داستان صوتی 📻 🖤داستانی متفاوت در رابطه با شهادت علیه‌السلام🖤 📚داستان برگزیده جشنواره / گروه پرنسس‌های باغ انار✨ 🎤کاری از گروه‌های: درختان سخنگو و درختانة سخنگو🎙 این داستان تولید است.🌱 📖 مردی پشت میز نشسته بود. روی میز یک ستاره پنج‌پر طلایی حکاکی شده بود. مرد بی آن که نگاهی بیاندازد گفت: - پرونده رو بررسی کردیم. مرگ طبیعیه. چیزی توی ذهنش وول خورد، سرعت گرفت، وول خورد و روی زبانش نشست: - چی ؟ طبیعی؟ مدرک تون چیه؟! 🎙گویندگان: راوی: علی جعفری الکساندرا: کاربرt.h پسر جوان: حسین مرد عینکی: مرتضی جعفری کشیش: میرمهدی منشی: محمد نیکی‌مهر
علیه‌السلام