سؤال:
فردی از بنده منبع و اعتبار حدیث “من لم یعرف الهیئة و التشریح فهو عِنّین في معرفة الله” را پرسید و گفت: چون تشریح مؤمن غالبا از گناهان بوده، شاید تناقضی بین این حدیث و حکم فقهی باشد.
پاسخ:
۱. این مطلب حدیث نیست و حتی در منابع ضعیف هم یافت نشد؛ هر چند در کتب برخی از فیلسوفان و دانشمندان به پیامبر اکرم ص یا امام رضا ع نسبت داده شده است.
بعضی هم به ابن سینا یا خواجه طوسی نسبت دادهاند که در کتب موجود از این دو هم پیدا نکردم.
۲. اصطلاح تشریح و هیئت، نسبت به زمان اهل بیت ع متاخر حساب میشود و طبق جستجو، در زبان ایشان به این معنا به کار نرفته است.
۳. اگر هم این مطلب را حدیث یا سخنی حق (ولو غیر حدیث) بدانیم، لازم نیست بگوییم مراد از تشریح، کالبدشکافی یا کالبدشکافی خصوص مؤمنان است.
بلکه ممکن است به معنای "شناخت جایگاه اعضای بدن و مسائل طبی مربوط به آنها" باشد (از قبیل بهداشت و درمان هر عضو).
🌷
۲۱ خرداد ۹۸
📖 *ترجمه ی زیبای قرآن کریم*
*ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ*
👈🏻 *این کتاب که هیچ شکوشبههای در آن نیست،دستِ آنانی را میگیرد که مراقب رفتارشاناند*
اگر می خواهید ترجمه ی قرآن بخوانید
ترجمه ی استاد علی ملکی را به شما پیشنهاد می کنیم
ترجمه ای زیبا از قرآن کریم
👈🏻دانلود از برنامه کافه بازار
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.qurantr&ref=share
#ترجمه_قرآن
لزوم نظارت عمومی
🔎
در برخی از فتاوا آمده:
بيان ظلم و خیانت مسئولان در برابر مردم وجهی ندارد بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعيف دولت اسلامی شود حرام است.
👇
اگر روزگاری چنین فتوایی صحیح به نظر میرسید، امروز با وجود سه مسئله زیر، دیگر چنین تصوری وجود ندارد:
۱. محدودیتهای فراوان بخشهای قانونی و حاکمیتی در قلمرو رسیدگی به تخلفات و جرائم مسئولان
۲. امکان تبانی بسیار گسترده و سیستمی در لایههای مختلف مسئولان امر
۳. گستردگی و تنوع ضعف، فساد و ویژهخواری در میان برخی از مسئولان.
شاید...
اگر چنین فتاوا و رویکردهایی وجود نداشتند، بلکه اگر فتوای جواز یا وجوبِ اعلان عمومی #فساد_مسئولان منتشر میشد، و بالاتر، اگر حمایت رسمی و جدی از افشاگران فساد مسئولان، به #قانون کشور تبدیل میشد، و چنین قانونی از طریق بالاترین و رسمیترین تریبونها تبیین و تبلیغ و ترویج میشد، شاید امروز تا حدی شاهد سه اتفاق میشدیم:
۱. کاهش طمع برای تصاحب مناصب قدرت
۲. کمتر شدن فساد
۳. افزایش قابل توجه #اعتماد_عمومی.
اصولا منشأ بیاعتمادی، بدکاری است، نه بدشماری کار بد.
البته معلوم است که اگر چنین قانونی تصویب و جدی گرفته شود، حتما قانون محکمی را هم برای اتهامهای دروغین و نادرست، ضمیمه میکنند. معقول هم چنین است.
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#فقه_سیاسی
#سیاست_فقهی
برای آنکه بماند
🤔
پاسخ صریح آیت الله آملی لاریجانی به برخی ادعاها و اتهامات مطرح شده اخیر
بخش 1️⃣
بسم ا... الرحمن الرحیم
حضرت آیت ا... آقای حاج شیخ محمد یزدی
سلام علیکم
چندی است که نمایشی در کشور بر اساس سناریوهای از پیش طراحی شده، علیه اینجانب براه افتاده است.
بنا نداشتم با توجه به گرفتاریهای مختلف مردم و کشور، نسبت به این حرکات، پاسخی دهم. ولکن اکنون احساس میکنم بازیهای صدا و سیما و برخی نهادهای دیگر به نقطهای رسیده است که سکوت در مقابل آن جایز نیست و البته در موقع مناسب به تفصیل در مورد ابعاد آن صحبت خواهم کرد. متاسفانه اخیراً جنابعالی مطالبی مطرح کردهاید که علاوه بر خلاف واقع بودن و موهن بودن، ریشه در همان امور دارد. قبلاً هم مکرر در جلسات #شورای_نگهبان یا مجالس دیگر، مطالبی از این دست بیان کردهاید که بنا به مصالحی در مقابل آن سکوت کرده ام. اما اکنون میبینم این سکوتها نه فقط اسباب تنبه حضرتعالی نشده، بلکه پیشتر هم رفتهاید و مطالب خلاف واقع و توهینهای دیگری هم بر آن افزودهاید.
مطالبی از جلسه روز یکشنبه شما با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه، پخش شده است که در وهله اول باور نمیکردم شما چنین سخنانی گفته باشید و لذا از طرق مختلف پی گیری کردم تا صحت انتساب مطالب برایم محرز گردد. همه بر اصل صدور این مطالب از جنابعالی تاکید کردند، منتها امر غریبتر آنکه گفتند مطالب موهن بسیار دیگری هم بوده که بعد از چند بار ویرایش، حاصلش همان شده که منتشر شده است. جناب آقای یزدی، چرا به این وضعیت افتادهاید؟ در یک پاراگراف که از شما نقل کرده اند، خوبست که چند تا خلاف واقع گفته باشید و چند تا توهین؟!
بخش 2️⃣
گفتهاید: "فلانی میگوید اگر این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید. آیا با رفتن شما قم به هم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موّثر نبود، چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که 10 سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکنید که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختید! آیا ارث پدرت بود، از کجا آوردی ساختی؟"
اولاً بنده هیچگاه نگفته ام که اگر فلانی را دستگیر کنید نجف میروم. این دروغی است که عدهای شایع کردهاند و دفتر بنده هم رسماً آن را تکذیب کرده است، حال شما چه انگیزهای دارید که این دروغ را تکرار میکنید؟
بنده هیچ گاه از هیچ فرد متخلف یا فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد. اگر معاون اجرایی حوزه ریاست مرتکب جرم یا فسادی شده، تعقیب و رسیدگی عادلانه به جرم او، طبق قاعده و وظیفه دستگاه قضایی است و مسلم است که بنده هم قائل به استثناء در این جهت نیستم.
ثانیاً به نحو توهین آمیزی گفتهاید: "شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود چه رسد که نجف بروید".
جناب یزدی، بنده طلبهای بیش نیستم و هیچگاه ادعا نکرده ام که وجودم چه در قم و چه در هر جای دیگری، "خیلی موثر" است. گرچه شخصیتهایی همچون مقام معظم رهبری و برخی مراجع بزرگوار، بارها و بارها در مورد این فقیرکلماتی بکار بردهاند که از نقل آنها استحیا میکنم، چون خود را لایق آنها نمیدانم. تاثیر بنده همین است که هست: سالیانی برای عدهای در حوزه و دانشگاه تدریس کرده ام، آثاری را هم پدید آورده ام. میزان تاثیر آن هم در حد خود، یک امر واقعی است، نه با خواست بنده بیشتر میشود و نه با توهین و تحقیر شما کمتر. اما شما در عرصه تحقیق و پژوهشهای علمی چه کردهاید؟
آیا جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، کار دیگری هم کردهاید؟ شما با آیت ا... شبیری حفظه الله، چه کردهاید: با مرجعی که آیتی است در علم و تقوی و اخلاق و متانت و مروت و انصاف و بزرگواری. آخر چرا به خودتان اجازه میدهید به همه توهین کنید. هیچ بررسی کردهاید که علماء و فضلاء در قم، به آثار شما و به گفتههای شما چگونه نگاه میکنند؟! چقدر آنها را جدی میگیرند؟ کافی است کسی نیمنگاهی به مکتوبات شما ذیل "کتاب القضاء" مرحوم سید صاحب عروه، بیندازد تا میزان اثر شما در حوزه معلوم شودو معلوم شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسعتان درباب استنباط احکام. متاسفانه ظاهراً حتی توجه نکردهاید که "کتاب القضاء" سید (برخلاف جلد اول عروه) کتاب استدلالی است، چقدر آن را تخریب کردهاید. ای کاش شما صرفاً آن را ترجمه میکردید که اقلاً خواننده بداند با سخنان چه کسی روبروست.
از کسی که در جلسه شما حضور داشته نقل شده است که جنابعالی برخوردتان در شورای نگهبان با بنده را هم مطرح کرده، گفتهاید آنجا هم حق با شما بوده است و شما را مجبور کردهاند که از من عذرخواهی کنید: من بنا نداشتم راجع به وضعیت شما در #شورای_نگهبان چیزی در علن بگویم، اما سخنان شما مرا ملزم میکند. آقای یزدی بخدا سوگند در همین مورد هم خلاف میگویید. در شورای نگهبان، سخنان غیر دقیق، غیر مستدل و حتی نامربوط شما برای اعضاء روشن است. اگر سکوت میکنند و چیزی نمیگویند، حرمت پیرمردی شما را پاس میدارند.
شما در آن جلسه کذایی شورا، بدون اینکه بدانید مساله چیست، به خیال آنکه هنوز بحث در مساله قبلی است که راجع به آن رایگیری شده و به تصور اینکه بنده بعد از رایگیری مجدداً بر حرف خودم اصرار میکنم، مثل همیشه شروع کردید به داد و قال کردن و توهین کردن و همه هاج و واج مانده بودند که شما چه میگویید. آیت ا... مدرسی و آقای دکتر کدخدایی به شما تذکر دادند که آقا آن مساله گذشته است و فعلاً بحث بر سر چیز دیگری است. این را هم ظاهراً متوجه نشدید و به توهین کردنهای خودتان ادامه دادید و خطاب به آقای جنتی گفتید که رئیس باید جلسه را اداره کند و آییننامه جلسات رعایت شود.
جناب یزدی، بنده که طبق نوبت و درمساله جدید بحث میکردم. شما در چه عوالمی بودید؟!
البته اینگونه مشکلات از ناحیه جنابعالی در شورای نگهبان کم نیست. ما از شما فهم کلمات محقق نائینی و محقق عراقی و محقق اصفهانی را نمیخواهیم که انتظارش بی مورد است! اما دقت در همین عبارتهای فارسی قوانین مصوب مجلس و دقت در بررسی خلاف قانون و یا خلاف شرع بودن آنها انتظار به حقی است که متاسفانه گاه این هم مفقود است. چه کنیم، أشکو بثّی و حزنی الی الله.
بخش 3️⃣
ثالثاً گفتهاید "رئیس دفتری که 10 سال، جای مهمی را اداره کرده و دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید".
در همین یک جمله دو خلاف واقع گفتهاید:
اولاً شخصی که دستگیر شده رئیس دفتر اینجانب نبوده، رئیس دفتر بنده، آقای خلفی بود که در سلامت نفس و تقوا و فضل، در میان خاص و عام در قوه قضاییه مشهور بوده و هست. آن آقا که اشاره کردهاید مسئول یکی از دهها زیرمجموعه حوزه ریاست، بعنوان معاونت اجرایی حوزه ریاست بود. وی در واقع یکی از معاونتهای آقای خلفی بود و نه رئیس دفتر بنده.
ثانیاً اینجانب هیچگاه اعتراض نکرده ام که چرا گرفتهاید، دستگاه قضایی خود باید بگوید. سخن بر سر فضا سازیهای رسانهای است. همه این فضا سازیها نشان از آن دارد که یک پروژه بزرگتری در پس این القائات نهفته است و آن تخریب اینجانب و شاید هم تخریبهای دیگر. مساله همین است. و الا بنده سینه ام خزانه الاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائم مقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیت هاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم. اما نکته این است که آیا کسانی که امروز برای شفافیت و مبارزه با فساد سینه چاک میکنند و ماهها برای دستگیری فردی که نه معاون بنده بوده و نه رئیس دفتر بنده، بلکه مدیر یکی از اجزاء حوزه ریاست تحت اشراف شخصیتی سالم، فاضل و شریف چون آقای خلفی بوده، فضا سازی کرده اند، آیا همین کار را برای آقای شریفی قائم مقام شهردار اسبق تهران و آقای سیف معاون اقتصادی اطلاعات سپاه و. .. کردهاند و فساد آنها را به آقای قالیباف و آقای طائب و دیگران سرایت داده اند؟!وا اسفا از این ظلم و بی عدالتی و بی مروتی.
برای اینکه بنده را تخریب کنند، اول در فضای مجازی تا توانستند شأن آن متهم را بالا بردند: نه فقط در رسانههای ضد انقلاب، بلکه در همین رسانههای رسمی داخلی از صدا و سیما گرفته تا خبرگزاریهای رسمی. خبرگزاری مهر در این رابطه نوشته بود: "یک مقام ارشد قضایی بازداشت شد". آخر چرا این دروغهای شاخدار را میپراکنید؟ اصلاً این آقا مقام قضایی بود تا ارشد باشد؟! در همین رسانه ملی، برخی خبرنگاران در این باره طوری سخن گفتند که گویی نقش بی بدیلی در مدیریت دستگاه قضایی داشته است.
و همه اینها دروغی بود فوق دروغ. مدیریت دستگاه قضایی در دست مسئولان عالی قضایی بود: یکی نیست از این خبر گزاریها و صدا و سیما بپرسد این آقا در تصمیمات کدام مسئول قضایی موثر بوده است؟
آقای محسنی، آقای خلفی، آقای منتظری، آقای کریمی، آقای ذوالقدر، آقای امینی، آقای تویسرکانی و. ... اصلاً این مقامات دستگاه قضایی به وی اعتنایی میکردند؟ مدیریت کلی اینجانب بر دستگاه قضایی از ناحیه همین مدیران ارشد و روسای دادگستریها بوده است. بگویید در کدام مورد بنده توصیه خاصی نسبت به این فرد کرده ام. پس پرده همه این قضایا جز همان پروژه برخی نهادها با کمک برخی دیگر نیست که انشاء ا... شرح مفصل آن را در مقام دیگری بیان خواهم کرد.
بخش 4️⃣
رابعاً گفتهاید "به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود، از کجا آوردی ساختی"
واقعاً اینگونه ادبیات تا بحال در حوزههای علمیه در این سطوح سابقه داشته است؟
بنده در همین ساختمان جامعه مدرسین برای نمایندگان طلاب و فضلاء به طور مبسوط مسأله ساختمان مدرسه علمیه ولی عصر را توضیح داده ام و شما حتماً اجمال آن را شنیدهاید. یکبار هم که در منزل خودتان حضوری توضیح داده بودم، ولی گویی بنای شما بر این است که بر مطالب خلاف واقع تان اصرار بورزید و با اینکه برای شما مساله را توضیح داده ام و حجت را تمام کرده ام، باز همان خلاف واقعها را تکرار میکنید. خلاصه آنچه را گفته ام، برای آگاهی عموم عرض میکنم:
1- استناد دادن ساختمان مدرسه به این جانب خلاف واقع است. مدرسه علمیه ولی عصر وقف است. واقف آن هم مرحوم والد ما، آیت ا... العظمی میرزا هاشم آملی قد سره بود (که انشاء ا... نمیفرمایید مگر ارث پدرش بود!) متولی این وقف هم امروز، بنده نیستم. فقط بجهت اینکه امور مدرسه زمین نماند، وکالتی به بنده داده اند. زمانی که مدیر مدرسه وضعیت نابسامان ساختمان قبلی مدرسه را مطرح کردند، بنده به جهت اشتغال در قوه قضاییه به ایشان گفتم که اینجانب در ساخت مدرسه هیچ دخالتی نمیکنم و این از باب مصالح مختلفی بود که بنای بر رعایت آنها داشتم از جمله همین حرف و حدیثها که جنابعالی گاه و بی گاه بیان میکنید. ایشان بعد از مدتی گفت یکی از آشنایان ما که مساجد و ساختمانهای مشابهی ساخته است، حاضر است ساختمان مدرسه را بعهده بگیرد و بانیانی هم برای اینکار بیابد. بنده هم گفتم به شرط آنکه هیچ ارتباطی به اینجانب پیدا نکند، مانعی ندارد.
حالا جناب آقای یزدی بفرمایید استناد ساخت این مدرسه به بنده چیست؟ میفرمایید "از کجا آوردی ساختی"
آقای عزیز اول استناد ساخت مدرسه به بنده را ثابت کن، بعد بپرس از کجا آوردی.
ثانیاً مساجد و مدارس علمیه همیشه بانیانی دارد که مساعدت میکنند، چه اتفاق خاصی در این مورد افتاده است که آنهمه مدارس علمیه از پاسخگویی به این سوال مستثنی هستند و این مدرسه باید پاسخگو باشد.
2- با لحنی بی ادبانه گفتهاید "آیا ارث پدرت بود"، میگویم نخیر ارث پدرم نبود! مگر اینهمه مدارس دیگر در قم و سطح کشور ساخته میشود ارث پدرشان است؟ مگر همین ساختمانهایی که حضرتعالی از آنها استفاده میکنید، از ارث پدرتان ساخته شده است؟ آخر این چه فهمی است و چه استدلالی؟!
3- گفتهاید "به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساخته اند". آخر چرا خلاف میگویید: شما یکبار هم که داخل آن را ملاحظه نکردهاید، چرا نشر اکاذیب میکنید. اگر مقصودتان ظاهر آن است، همین ساختمانهایی که شما از آن استفاده میکردید هم همینطور بود: ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان که با لطایف الحیل از دست مسئولین آن وقت درآوردید و به عنوان نائب رئیس مجلس خبرگان محل کار خود قرار دادید، در همین قد و قواره و وزن بود، نفرمودید کاخ ساخته اند، بلکه با اشتیاق تمام به آن ساختمان نقل مکان فرمود.
4- مدتی در قم غائله برپا کرده بودند خصوصاً برخی از نمایندگان قم که این ساختمان برخلاف قوانین و ضوابط و با دخالت رئیس قوه ساخته شده است، که البته همه اش کذب بود. اینجانب کمترین توصیهای برای نحوه ساخت آن نداشتم، و بعد از تحقیق کاملی که شرحش را در همان جلسه پیش گفته، ارائه کرده ام، روشن شد ساختمان مدرسه بر اساس قوانین و ضوابط جاری ساخته شده و هیچ تخلفی صورت نگرفته.
شهردار سابق هم به تفصیل این نکته را تبیین کرده است و اینکه پروانه ساختمان و مجوزهای صادره بر اساس مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری بوده است.
بخش 5️⃣
نکته آخری که بدان اشاره میکنم اینکه جنابعالی در سخنانی در هفته پیشتر هم باز به رئیس سابق قوه قضاییه و نحوه کارش پرداخته بودید، گویی روزتان به شب نمیرسد اگر تعریضی، توهینی و افترایی نداشته باشید. گفته بودید با آمدن آقای رئیسی قوه قضائیه بحمد الله از رکود خارج شد و دیگر مردم امیدوارند که پروندها پنج سال طول نکشد.
اینکه رئیس جدید قوه قضاییه بتواند گامی برای ارتقاء دستگاه قضایی بردارد، خواست همه ما است.
قوه قضاییه ملک شخصی کسی نیست. رکن نظام است و همه باید به ایشان کمک کنند تا بتواند پیشرفتی برای دستگاه قضایی به ارمغان بیاورد. این روشن است. اما تعریض شما به اینکه قوه قضاییه در رکود بود، کذب است. دستگاهی که در سال 97 قریب هفده میلیون پرونده رسیدگی کرده، در رکود بوده؟
طبق آمار مرکز آمار و فناوری اطلاعات، در طول سالهای متمادی حضور بنده در دستگاه قضایی، هرسال میزان خروجی پروندهها یا بیش از ورودی بوده و یا چیزی در حدود آن. با این حساب دستگاه قضایی در رکود بوده است؟ آقای یزدی شما و انصافتان:از خلاف گفتن هاتان برگردید.
در طول این ده سال قریب شش هزار قاضی جذب دستگاه قضایی شده و در نتیجه عدد قضات به بیش از یازده هزار نفر رسیده، در حالی که کل آنها قبلاً قریب هفت هزار نفر بودند. این رکود است!
در طول این ده سال تشکیلات دستگاه قضایی تحولات بسیاری پیدا کرده، از جمله تاسیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات که موجب تحولات قابل توجهی شده است، همینطور تحولات اساسی در سازمان ثبت که رئیس سابق آن آقای تویسرکانی با شجاعت به پیش برده بود. همینطور در معاونت منابع انسانی و معاونت راهبردی و دیوانعالی کشور. تحولات اساسی در ساختار نظارتی قوه قضاییه و تحولات بسیار دیگر که اینجا مجال ذکرش نیست.
به اعتراف رئیس دادگستری وقت تهران که اکنون سخنگوی قوه است، در طول این ده سال، بیش از صد سال عدلیه، امکانات برای دادگاهها و دادسراها فراهم گردیده است. اینهم رکود است؟!
جناب آقای یزدی، با شعار دستگاه قضایی از رکود خارج نمیشود و با تبلیغات سوء، تحولات چشمگیر سابق، رکود محسوب نمیشود. باید دید شاخصها چگونه تغییر کرده اند. حضرتعالی چه تحقیق مستقلی انجام دادهاید که محرز شده است در ظرف همین چهار پنج ماه اکنون نرخ رشد تعداد پروندههای رسیدگی شده، بیشتر شده و یا نرخ رشد تعداد قاضی جذب شده، بیشتر شده و...
همین دادگاههای مفاسد اقتصادی که برگزاری آنها موجب خوشحالی مردم و تقدیر آنها شده است، کارهای اصلی اش که همان تحقیقات و رسیدگیهای دادسرایی آنها است، عمدتاً در زمان این حقیر انجام شده است.
پس برگردید از آن قضاوتهای ناصواب و ناعادلانه تان.
جناب آقای یزدی مشکل اصلی جنابعالی این است که فکر میکنید قیم حوزههای علمیه هستید و میخواهید به همه امر و نهی کنید. متاسفانه شما خودتان را در جایگاهی میبینید که نه تنها مرجع تعیین کنید، بلکه به مراجع بزرگواری که شاید شاگرد آنها هم محسوب نمیشوید، امرو نهی کنید و این با رویههای حسنهای که در حوزه علمیه برقرار بود، هیچ تناسبی ندارد.
فاعتبرو یا اولی الابصار. والحمد لله رب العالمین.
صادق آملی لاریجانی
26/5/98
تاریخ درج خبر: يکشنبه ٢٧ مرداد ١٣٩٨ - ١٦:٠٣ کد خبر: ١٠٠٨
تاریخ امام جواد (ع). آیتالله یوسفی غروی.mp3
2.07M
پاسخ به دو سوال تاریخی:
۲. آیا این نقل درست است که پیکر امام جواد علیه السلام را در پشت بام گذاشتند و کبوتران بال خود را سایهبان آن قرار دادند:
۱. آیا ام فضل مانع قتل امام جواد توسط مامون بوده؟
آیت الله شیخ #محمدهادی_یوسفی_غروی
در منطق عقل و شرع، #اقدام_به_صلح، مقدم بر #اقدام_به_جنگ است، حتی در برابر دشمنی که میدانی دست از عداوت (در میدان اندیشه و رزم) برنمیدارد.
📝
امام علی (عليه السلام) جرير بن عبدالله بجلی را به عنوان نماينده خود برای #مذاکره_با_معاويه به شام فرستاد. پس از آن يارانش از او خواستند كه آماده مبارزه شود؛ امام (عليه السلام) در پاسخ آنها فرمود:
🔽
مهيّا شدنم برای جنگ با شاميان، با اينكه «جَرير» نزد آنهاست، به معنای بستن راه صلح به روی آنها است، به گونهای که اگر بخواهند اقدام به كار درستی كنند، آنها را منصرف ساخته باشم.
.
من مدّت اقامت «جَرير» را در شام معيّن کردهام كه اگر تأخير كند روشن میشود يا فريبش دادهاند و يا از اطاعتم سر پيچيده است.
.
من موافق مهلت دادنم (از همین روی لشکری را به سوی مرزها روانه نمیکنم)؛ پس با آنها مدارا کنید. اما در عين حال بدم نمیآید که شما شخصا مهیای نبرد احتمالی باشید.
البته من جنبههای مختلف و ریز و درشت مناسبات خود با مسئلۀ معاويه را بررسی كردهام، و زمینهها و عواقب آن را مطالعه نمودهام و به نظرم راهی جز یکی از دو کار نخواهد بود: یا پيكار، و يا كافر شدن نسبت به آنچه پيامبر اسلام آورده است.
(نهج البلاغه، خطبه 43)
#جنگ_و_صلح
#مذاکره
#رأس_فساد
⚀ خاصیت قانونگذاری این است که قوه مقننه در #رأس_امور باشد، چه در ایران و چه در هر جای دیگر دنیا.
⚁ اگر بپذیریم که #نظام یعنی #حکومت، باز هم #مجلس_شورا، جزء نظام، بلکه جزء رئیسی و اساسی نظام است.
⚂ طبق تعریف #رهبر_انقلاب، #فساد_سیستماتیک یعنی فسادی که از رأس حکومت، به سمت بدنه سرریز میشود.
⚃ #فساد_مسئولان حکومتی فقط قتل و تجاوز به عنف و اختلاس و دروغگویی و رانتخواری و خودباختگی نیست. #سوء_تدبیر، از بدترین انواع فساد مسئولان است.
⚄ اگر خبر فوق درست باشد، تأیید میکند که گرفتار #فساد_سیستماتیک هستیم.
⚅ مسئولیت این فساد، بیش و پیش از مجلس و نمایندگان، متوجه #نهادهای_نظارتی مانند #شورای_نگهبان و #قوه_قضائیه و ... است که راه را برای تشکیل چنین مجلسی باز گذاشتهاند.
با این وضع #انتخابات، چقدر میتوان به بهبود شرائط دل بست؟
⚠️
امام حسین (علیه السلام) فرمود:
بترس از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد.
⛔
آیا مسئولان از روا داشتن ظلم بر مردم میترسند؟
https://t.me/anbaz60/482
کانال یادداشتهای فلسفی از استاد بزرگوار حجت الاسلام سربخشی، مطالب بسیار مفیدی برای علاقهمندان به مباحث علوم عقلی دارد.
هدایت شده از یادداشت های فلسفی
الحمدلله امسال تابستان هم توفیق شرکت در دوره طرح ولایت نصیب حقیر شد و درسهای معرفتشناسی، انسانشناسی و فلسفه اخلاق را دوباره تدریس کردم. با توجه به تغییراتی که در کتابهای درسی طرح ولایت انجام گرفته است، مناسب دیدم دوره جدید تدریس این دروس را ضبط کرده و برای استفاده عزیزانی که طالب آن هستند به اشتراک بگذارم. از این پس فایل صوتی این درسها، پس از ویرایش و حذف زوايد به اشتراک گذاشته خواهند شد. از دوستان و عزیزانی که طالب استفاده از دروس طرح ولایت هستند، دعوت کنید تا از اين فایلها بهرهمند شوند. آدرس کانال یادداشتهای فلسفی در ایتا:
https://eitaa.com/sarbakhshi
انقلاب یا نظام؟
🤔
این سخن آقای #رحیمپور_ازغدی هیچ فرقی با این ندارد که کسی قبل از انقلاب میگفت: "انقلابیها باید برای نتیجهبخش شدن نهضت، باید آماده زندان رفتن هم باشند".
.
ملاک حقانیت و مشروعیت حکومتها، نوع برخوردشان با مردم است، نه هیچ چیز دیگری. عیار برخوردها هم برخورد با منتقدان و معارضان است.
.
نظام حکومتی هم متشکل از اجزاء حکومت است، نه پدیدهای بیهویت و مبهم.
.
نکند نوع دفاع از حرکتهای انقلابی، منجر به زیر سؤال رفتن نظام جمهوری اسلامی شود!
👆👆👆
#شفافیت_همه_مسئولان در همه تصمیمات، بسیار مهمتر و فراتر از #شفافیت_آرای_نمایندگان است.
هر چه مسئولیت بزرگتر و سنگینتر، ضرورت پاسخگویی بیشتر.
#شورای_نگهبان
#پناهیان
#صدرالساداتی
⚠️🔽
با حق و باطل قضاوتها کاری ندارم (چون اطلاعی ندارم) اما بر فرض اینکه خودسوزی #دختر_آبی نشانهای از ظلم دیگران باشد، واکنش امثال #محمدرضا_زائری و #صادق_زیباکلام و #حسین_دهباشی و حتی فیفا و ...، قطعا رفتاری حسینی و مورد رضای خدای حکیم و رحیم محسوب میشود.
.
چه تعجبی دارد که در عاشورای حسینی، رفتاری حسینی سر بزند؟!
🔻
البته فرض مسئله، رواشدن ظلمی به او و امثال اوست.
⛔
اگر هم عدهای ندانسته سخن میگویند یا در قضاوت گرفتار تبعیضاند، اصل مسئله را تغییر نمیدهد.
.
اگر چند نفر خواسته یا ناخواسته، حق و باطل را در هم میآمیزند، آن طرف قصه نمیتواند با نادیده گرفتن حق، باطلی را منکوب کند.
هدایت شده از مباحثات
آیتالله آملی لاریجانی، جوزدگی و تقوای قلم!
🖊یادداشت وارده | علیرضا ملااحمدی:
🔸«وحید اشتری» از فعالان فضای مجازی در کانال تلگرامی خود با انتشار تصاویری از درس خارج آیت الله آملی لاریجانی نوشت: «آن طلبههایی که به تعبیر امام از حجرههای نمور برخاسته بودند بعدا شدند لواساننشینهایی مثل آقای ناطق نوری. خدا بداند این خیل شرکت کنندگان در جلسه امروز درس خارج آقای آملی لاریجانی که در چنین حوزههای لاکچری قرار است تربیت شوند چه خواهند شد...». در همین رابطه حجت الاسلام علیرضا ملااحمدی یادداشتی برای مباحثات ارسال کرده است که در ادامه میخوانید:
🔹قبلنوشت: من تاکنون سر درس ایشان شرکت نکردهام و تصمیم هم ندارم شرکت کنم. به شخص ایشان هم ارادت خاصی ندارم؛ اما این چند خط را بهحسب وظیفهی شرعی مینویسم:
🔹1. آیتالله آملی لاریجانی را قبل از آنکه به ریاست قوهی قضائیه بشناسم، به علمیتِ قوی و مطرحش شناختم؛ علاوهبر برجستگیاش در دانش «اصول فقه» ، علیالخصوص ورودش به مسائل اصولی از منظر فلسفهی زبان و فلسفهی علم، در کنار رویکرد نقادانه و پویا در فقه جواهری ، او را از دیگر اساتیدِ همطراز متمایز میکرد.
🔹2. فریادهایی که برضدّ قوه قضاییه از سوی جریان عدالتخواه انقلابی بلند شد، دیر یا زود باید برمیخاست. کاملاً در جریانِ همهی جزییاتش نیستم، اما فکر میکنم عمدتاً فریادهای به حقّی هم هستند و بودند. اما مسئله اینست: اگر دقیق و موشکافانه و تقوامدار بنگریم، نقش شخص رئیس وقتِ قوه -که چند سالی در میانهی راه این سکّان را برعهده گرفته- در آنهمه مشکلات چقدر بوده و هست؟! پرسشی است که پاسخ ان اصلاً ساده و زودیاب نیست.
🔹3. همهی منتقدان معترفاند نهایت واقعیتی که دربارهی بانی و هزینهی ساختمان جدید این مدرسه میتوان گفت اینست که «نمیدانیم». اما یک سوال: طی همین ۱۰-۱۵ سال اخیر و حتی قبل از آن، چندین مدرسه علمیه به همین شکل بازسازی یا ساخته شد. منشأ هزینههای کدامیک از آنها برایمان سؤالبرانگیز شد و کدامیک را میدانیم که حالا اینیکی انقدر برایمان مسئله شده است؟! آیا کمی بیشازحد این مسئله را بزرگ نکردهایم و آیا در این موضوع کمی جوّگیر نشدهایم؟!… آیا ندانستنِ ما، دلیل بر شبههناک بودنِ این مال است؟!
🔹4. خوشمان بیاید یا نه، درس ایشان از درسهای قوی و خوبِ حوزه علمیه قم است و طبعاً شاگردان زیادی خواهد داشت. بسیاری از این شاگردان هم چهبسا یک ساعت در روز سر درس ایشان بیایند و از علم ایشان استفاده بکنند و تمام. مراقب باشیم از خطوط انصاف خارج نشویم و تقوای قلم را رعایت کنیم. اخلاقاً صحیح نیست حکم کلی صادر کنیم و شاگردان ایشان (سربازان حقیقتاً گمنامِ امام عصر عج) را متّهم به چیزی کنیم که هیچ ربطی بهشان ندارد!
yon.ir/61LGS
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
انباز
آیتالله آملی لاریجانی، جوزدگی و تقوای قلم! 🖊یادداشت وارده | علیرضا ملااحمدی: 🔸«وحید اشتری» از فعا
بسم الله الرحمن الرحیم
سایت مباحثات متنی را از آقای علیرضا ملااحمدی منتشر کرده که شامل نقدهایی بر مطلب آقای #وحید_اشتری است. ضمن تشکر از هر دو بزرگوار و سایت مباحثات که باب گفتگو را باز کردهاند، نکاتی را شاگردانه تقدیم میکنم:
1. بنده هم بر حسب ظواهر، بعید میدانم کسی در فضل و دانش آقای صادق لاریجانی، و حتی برتری علمی ایشان (در علوم سنتی و جدید مرتبط با استنباط) تردید قابل توجهی داشته باشد.
2. لزوم پاسخگویی آقای لاریجانی و هر مسئول دیگری در مقطع مدیریتش، از ارکان عدالت و مدیریت معقول و دینی است. رهبر انقلاب درباره دولتها به این مضمون فرمودند که «چهار سال مهلت کمی برای خدمت و پیشرفت نیست». پس دو نوبت پنج ساله به طریق اولی فرصت بسیار مغتنمی است. کما اینکه آقای رئیسی در همین مدت کمی که آمده، دست کم امیدهایی را در دلها زنده کرده است. نمیدانم جناب آقای ملااحمدی چه اندازه اخبار عدالتخواهان را پیگیری میکنند. اجمالا مشکل اساسی آقای لاریجانی در همان مقطع دو چیز بود: اولا حتی نزدیک به وضعیت بایسته هم پاسخگو نبودند و ثانیا برخی از برخوردها و پاسخهای زشت و زننده از ایشان گزارش میشد؛ مثل فرافکنی و اینکه خودم بر ضد فلانی اعلام شکایت خواهم کرد و ... .
حتی اگر بپذیریم که ایشان قدرت یا فرصت کافی برای اقدام مثبت و تعیین کننده ای نداشت، سؤال این است که چرا استعفا نکرد؟
3. درباره مدرسه جدید ولی عصر ع حدودا سه مسئله مطرح است:
3.1. آیا اموالی که در ساخت و تجهیز مدرسه جدید ولی عصر ع به کار رفته مشروع است؟ آقای لاریجانی در پاسخی که به آقای یزدی نوشتند، فقط گفتند «مدرسه بانی دارد» و هیچ شفافیتی درباره اش ندادند. شاید خود را ملزم به پاسخگویی نمیدانند! اگر اموال به کار رفته هیچ مشکلی ندارند، دقیقا بفرمایند بانی که بود و چگونه کمک کرد و خلاص.
3.2. حتی بر فرض پاک بودن اموال به کار رفته، ساخت چنین مجموعه ای با هزینه های هنگفت، با موازین دینی سازگار نیست. ضرورتی است که باید مجموعه های منتسب به حوزه های علوم دینی و حاکمان مدعی اسلام، حد نصابی از سادگی و دوری از جلوه های دنیوی داشته باشند.
3.3. یکی از مسائل این مدرسه، پیشروی آن در حدود خیابان و پیادهرو است. فقط نمای این مدرسه سه مرحله پیشروی در پیادهرو دارد (هر مرحله حدود 10 سانت). در حالی که اگر کسی در قم زندگی کند میداند که یکی از خیابانهایی که باید توسعه یابد، همین تکۀ کوتاه از خیابان معلم است (و البته هر دو ساختمان همسایۀ این مدرسه، چندین سال قبل عقبنشینی دارند). سؤال معقولی است که بپرسیم «آیا این پیشروی در خیابان هم نوعی ویژهخواری و اعمال نفوذ بوده؟».
4. اتفاقا اینکه ساخت مدارس و مساجد و مجموعههای دیگری هم سؤال برانگیزند مطلب درستی است و اتفاقا در مواردی، درباره آنها هم حساسیتهایی بوده و مسائلی مطرح شده است. اما مستحضرید که هر که بامش بیش، برفش بیشتر. این مدرسه دقیقا پس از رسیدن آقای صادق لاریجانی به ریاست قوه قضائیه بازسازی شد. با توجه به جایگاه این قوه و ریاستش در مدیریت جامعه، کاملا معقول است که حساسیت درباره مجموعه ایشان بیشتر باشد.
5. واقعیت این است که خود من هم (به خودی خود) از مشتاقان استفاده از علمیت آقای لاریجانی بودم. اما نگرانم که حضورم در چنان مجموعهای و بهرهمندی از امکانات قهری آن، به تدریج، قبح چنین اقداماتی را در نگاهم کم کند. به احتمال زیاد بین طلابی که در درس ایشان شرکت میکنند افرادی مهذب و عالم هستند. اما همینها باید بیش از دیگران مراقب باشند که در دام بیارزش شدن ارزشها نیفتند. همه ما باید مراقب باشیم. تربیت ما در فرایند طبیعی زندگی اتفاق میافتد، نه لزوما با سخنان زیبا و عالمانه.
6. حوزههای علمیه نیازی مبرم به بازنگری در اهداف و روشهایش دارند. نه بزرگی بزرگان باعث میشود که بزرگتر از حدشان بشناسیم و نه بینشان بودن برخی از افراد باعث میشود که حرف حقشان را نشنویم. هشدار آقای #وحید_اشتری کاملا به حق است. البته نه لازم است و نه مطلوب است که طلاب در حجرههای نمور زندگی کنند. اما نباید از تفریط به افراط رسید؛ درس و زندگی در بحبوحۀ جلوههای دنیا هم اثر خاص خود را در قلب انسان دارد.