#پایان_نامه
دانشجویان عزیز و محترم!
لطفا حتما موضوع پایاننامههاتونو خودتون انتخاب کنید!
هم به خودتون رحم کنید هم به راهنما و مشاور و داور، و بازم به خودتون رحم کنید!
باور کنید، اگر پایاننامه ننویسید، خیلی بهتر از اینه که اعصابتون خرد بشه.
پیدا کردن و انتخاب موضوع پژوهشی، یک فرآیند خیلی روشن علمی داره.
اگر کسی با این روش پیش بره، اما بازم به موضوعی نرسه، معناش اینه که هنوز به حدی آموزش ندیده که بتونه پایاننامه بنویسه؛ خلاص!
یعنی یا باید باز هم آموزش ببینه، یا عطاشو به لقاش ببخشه.
اگر هم بتونه یه مسئلۀ خوب پیدا کنه، معناش اینه که در بقیۀ مراحل پژوهش هم مشکل خاصی نخواهد داشت و کار اصلی استاد راهنما و مشاور، و حتی داور، معرفی یک سری منابع و بارش فکری و طراحی و تنظیم بهتر مطالب خواهد بود.
شاید مبالغه نباشه اگه بگیم انتخاب موضوع، بیش از 50 درصد کار پژوهشی است (بعضی از اساتید، بیشتر از اینم میگن).
پایاننامه در واقع، نامهای است که مینویسیم تا اثبات کنه دورۀ آموزش تمام شده و میتونیم بر اساس آموزشهایی که دیدهایم، مسئلههایی رو کشف و حل کنیم.
اما گاهی استاد، مسئلۀ آمادهای رو در اختیار دانشجو میذاره که این بندهخدا حتی نمیتونه متوجه بشه منظور از این مسئله چیه،
و نمیتونه براش یک صفحه بیان مسئله بنویسه.
چنین کسی چطور ممکنه خودش مسئلهای رو کشف کنه؟ چه رسد به حل مسئله!
اگر هم بتونه پایاننامهای بنویسه و نمره و مدرکی هم بگیره،
چیزی جز خاطرات سمّی برای خودش نساخته.
بله، متوجهم که گاهی زندگی بر اساس توزیع حقوق و مزایا با ملاک مدرک میچرخه؛
اما چی میشه گفت؟
وقتی ساختار حکمرانی، در نظام توزیع ثروت، به مدرک تحصیلی اصالت میده (اونم در بازار متورم اقتصادی و فرهنگ متورم اجتماعی)،
و از طرف دیگر هم در فضای آموزشی، کمّیّتگرایی (به معنای عامّ) حرف اول رو میزنه و کیفیّت خیلی راحت فدا میشه،
خیلی طبیعیه که منع تقلب در امتحان و پایاننامه، راه به جایی نمیبره،
و صدالبته تنها کسی که این وسط یقهش گیره، دانشجو است.
اگر اینجور چیزا هم بیاد تو سبد عدالتخواهی، تحلیلهای اجتماعی هم تغییر میکنند.
——
پ.ن: منظورم از دانشجو، هر کسی است که به نوشتن پایاننامه مبتلا است.
——
#روش_تحقیق
#عدالت_آموزشی
#عدالت
https://eitaa.com/anbaz60/1680