انباز
کسانی که نگاهی به آسیبهای دینشناسی دارند و با برخوردهای نادرست دیگران در این مسیر مواجه شدهاند، م
یکی از نکاتی که در قلمِ ناقدِ #شهید_مطهری است و همان سبک را از بعضی از طلاب درسخوان هم دیدهام، این است که بعد از بیان یک مطلب، میگویند «فافهم» یا «فتأمل» یا «خذ و اغتنم» و امثال آن.
کاربرد این عبارات در کتب درسی یا برخی نامهنگاریها از آن باب است که استاد صاحب نظری احتمال میدهد شاگرد/شاگردان از نکته دقیق مطلبش غفلت کنند و به حق مطلب نرسند.
اما وقتی مخاطب او شخص دقیقالنظری مثل #شهید_مطهری است، دیگر «فافهم» برای چیست؟ خصوصا که #مسئله_حجاب او در نوع خود اگر بینظیر نباشد، قطعا کمنظیر است و غالب ما محتاجیم به شنیدن دهها «فافهم» و «خذ و اغتنم» از آن محقق والامقام.
شاید شهید مطهری هم خواسته به نوعی، از #تکبر_پنهان پشت این عبارات، تعریض بیاورد، که یک بار فرموده: «از #فافهم چیزی نفهمیدم».
وقتی با کسی گفتگو میکنم و او قاعدتا اهل دقت در کلمات است یا سخن من چندان سخن پیچیدهای نیست، چرا باید بگویم «خذ و اغتنم»؟
کلاس داره؟!
خیلی خوبه که درباره عادات خودمون، از جمله عادات قلمی و زبانیمون فکر کنیم و اگر اشکالی دارند، اصلاح کنیم.