✅♨️
#شهید_مطهری:
در اخبار وارد شده كه امر به معروف و نهى از منكر سه مرحله و سه مقام دارد:
مرحله قلب، مرحله زبان، مرحله يد و عمل.
ما معمولًا از مرحله قلب به جاى آنكه اخلاص و حسن نيت و علاقه به سرنوشت مسلمانان را درك كنيم، جوش و خروش و عصبانيتهاى بيجا مىفهميم؛
و از مرحله زبان به جاى آنكه بيانهاى روشنكننده و منطقى بفهميم كه قرآن مىفرمايد: ادْعُ الى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (نحل 125)، موعظهها و پندهاى تحكمآميز مىفهميم؛
و از مرحله يد و عمل هم به جاى اينكه تبليغ عملى و حسن عمل و همچنين تدابير عملى بفهميم، تنها اين مطلب را فهميدهايم كه بايد اعمال زور كرد.
روى هم رفته ما براى گفتن ونوشتن و خطابه و مقاله زياده از حد، اعجاز قائليم؛ خيال مىكنيم با گفتن و زبان، كار درست مىشود، در صورتى كه:
سعديا گر چه سخندان و مصالحگويى
به عمل كار برآيد به سخندانى نيست
در حديث است: كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيْرِ الْسِنَتِكُمْ،1️⃣ مردم را به دين حق و صلاح دعوت كنيد اما با ابزارى غير از ابزار زبان يعنى با ابزار عمل.
در حديث ديگرى است -كه معمولًا مورد استناد فقها در باب امر به معروف و نهى از منكر است- كه: ما جَعَلَ اللَّهُ بَسْطَ اللِّسانِ وَ كَفَّ الْيَدِ وَ انَّما جَعَلَهُما يَبْسُطانِ مَعاً وَ يَكُفّانِ مَعاً؛2️⃣ يعنى چنين نيست كه خدا اجازه داده باشد كه تنها زبان باز باشد ولى دست بسته باشد، بلكه اگر باز است هر دو بايد باز باشد و اگر مىخواهد بسته باشد هر دو بسته باشد، يعنى اگر عمل در كار نباشد خوب است زبان هم بسته باشد.
...
بالضروره، گفتن و نوشتن خصوصاً اگر همان طورى باشد كه قرآن فرموده، حكمت و موعظه حسنه باشد، حقايق را روشن كند، تنها به صورت پندهاى تحكمآميز و آمرانه نباشد، شرط لازمى است ولى به اصطلاح شرط كافى و يا علت تامّه نيست. و چون از زبان بيش از اندازه انتظار داريم و از گوش مردم هم بيش از اندازه انتظار داريم و مىخواهيم تنها با زبان و گوش همه كارها را انجام دهيم و انجام نمىشود، ناراحت مىشويم و ناله و فغان مىكنيم و مىگوييم:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جايى نرسد فرياد است
اين شعر براى ما در همه زمانها صادق بوده و هست. فكر نمىكنيم كه ما اشتباه مىكنيم، ما بيش از اندازه از اين گوش و زبان بيچاره انتظار داريم. گاهى هم -بلكه بيشتر اوقات- بايد از راه عمل و چشم استفاده كنيم، ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار كنيم تا آنها با چشم خودشان ببينند؛ يك مقدارى هم به اين گوش و زبان بيچاره استراحت بدهيم.
#ده_گفتار
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
——
پ.ن:
1️⃣ الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 78
2️⃣ الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص: 55
#شهید_مطهری:
هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است.
چيزى را كه ما خوب شناختهايم و بيش از اندازه برايش اثر قائل شديم
اولا بیش از اندازه به زبان ارزش قائل شدهایم، نه به عمل،
ثانیا در عمل هم توجه به عمل فردى بود نه #عمل_اجتماعى.
ثالثا چيزى كه بيش از هر چيز ديگر مورد غفلت است دخالت #منطق در امر به معروف و نهی از منکر است.
مقصود اين است كه بايد تدابير عملى انديشيد و بايد ديد چه طرز عملى، مردم را نسبت به فلان كار نيك تشويق مىكند و از فلان عمل زشت، باز مىدارد.
#ده_گفتار
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
(با تلخیص و اندکی تغییر در عبارت)
انباز
#شهید_مطهری: هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است. چيزى را كه ما خوب شناختهايم و بيش
#شهید_مطهری:
1. در مقالهاى با عنوان «خروارها پند و نصيحت» آمده:
«يك جو درمان بهتر از صد خروار نسخه است. چندين سال پيش در يكى از شهرهاى كوچك واقع در ايالات فيلادلفيا (امريكا) زنها مبتلا به #قماربازى شده بودند. ابتدا كشيشها و روزنامهنويسها و خطبا و فصحا تا مىتوانستند راجع به بدى قمار خصوصاً براى زنها گفتند و نوشتند، ولى مثل همين حرفهاى خودمانى مانند گردو روى گنبد سُر خورد و پايين افتاد و به جايى نرسيد، تا آنكه شهردار محل به فكر افتاد يكىدوتا باشگاه و نمايشگاه هنرى زنانه داير كند و سرگرميهاى مناسب در آنجا فراهم نمايد، از قبيل نمايش بچههاى چاق و تندرست و جايزه دادن به مادران كاردان، و از قبيل كارهاى دستى و غيره، كه هركدام برنامه و ترتيبات خاصى داشت و مردم را سرِ ذوق مىآورد. دو سه سالى از اين جريان گذشت كه زنهاى آن شهر بكلى قمار را فراموش كردند.
اين را مىگويند چاره عملى و تدبير عملى. اين، معناى دخالت دادن منطق و تدبير است در مبارزه با منكرات. اگر آنها مىخواستند به موعظهها و خطابههاى كشيشان و مقالهها و روزنامهها قناعت كنند مىبايست براى هميشه بنشينند و مثل ما بگويند:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جايى نرسد فرياد است
2. از قديم در ميان ما معروف است كه زنها زياد #غيبت مىكنند. الان هم زنهاى قديمى و محجّبه در عين اينكه اهل نماز و روزه و مسجد و عبادت هستند زياد غيبت مىكنند، چرا؟ زيرا محيط خانوادگى قديمى ما با آن سبكى كه بود طورى است كه زن بيچاره اگر غيبت نكند حرف ديگر و كار ديگر ندارد. اهل علم و معرفت و كتاب كه نيست. اهل هنر و كاردستى و صنعت كه نيست. در حال فراغت از زحمات خانه سرگرمى ديگرى ندارد جز اينكه دور هم جمع شوند و غيبت كنند.
روح بالاخره غذا مىخواهد. وقتى غذاى صحيح نرسيد، از گوشت مرده تغذيه مىكند: ايُحِبُّ احَدُكُمْ انْ يَأْكُلَ لَحْمَ اخيهِ مَيْتاً (حجرات 12)
در حديث راجع به غيبت وارد شده كه: الْغَيْبَةُ ادامُ كِلابِ النّارِ؛ غيبت خورش سگهاى جهنم است.
ما تاكنون هرچه خواستهايم جلوى اين عمل را بگيريم از راه موعظه و زبان بوده، در فكر چاره عملى و تدبير منطقى نبودهايم، قهراً بدون اثر مانده، بعد به جاى آنكه خودمان و طرز عمل خودمان را متهم نماييم زنهاى بيچاره را متهم كردهايم كه جنس آنها چنين و چنان است.
3. همچنين امروز در محيط زنهاى متجدد و فرنگىمآب ما بيمارى ديگرى وجود دارد و آن بيمارى هوسبازى و ولو بودن در حاشيه خيابانها و پيروى مفرط از مدپرستى و اسراف و تجمل است به طورى كه در اخبار روزنامهها مىخوانيم كه اروپاييان اعتراف دارند كه در اين امور زنهاى ايرانى در جهان درجه اولاند. اين را هم مىخواهيم با زبان و موعظه و يا ملامت و طعنه علاج كنيم و البته با اين وسائل چارهپذير نيست.
✅🔻
اگر روزى توفيق پيدا كنيم كه عملًا در فكر چارهجويى بيفتيم و منطق را در امر به معروف و نهى از منكر دخالت دهيم همه اين مشكلات به خوبى و آسانى حل مىشود.
#ده_گفتار
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
کسانی که نگاهی به آسیبهای دینشناسی دارند و با برخوردهای نادرست دیگران در این مسیر مواجه شدهاند، میتوانند با مطالعۀ کتاب «#پاسخهای_استاد_به_نقدهایی_بر_كتاب_مسأله_حجاب» #شهید_مطهری، سابقهای از این کشاکشها ببینند و با آن شهید بزرگوار، احساس همدردی کنند.1️⃣
ملاحظه حالات روانشناختی و اخلاقی شهید مطهری نیز بسیار درسآموز است؛ میتوان فضائل ایشان را آموخت، و شاید بتوان برای بهتر از او بودن، تلاش کرد.
——
1️⃣ فإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جاؤُ بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنيرِ (آلعمران 184)
انباز
کسانی که نگاهی به آسیبهای دینشناسی دارند و با برخوردهای نادرست دیگران در این مسیر مواجه شدهاند، م
یکی از نکاتی که در قلمِ ناقدِ #شهید_مطهری است و همان سبک را از بعضی از طلاب درسخوان هم دیدهام، این است که بعد از بیان یک مطلب، میگویند «فافهم» یا «فتأمل» یا «خذ و اغتنم» و امثال آن.
کاربرد این عبارات در کتب درسی یا برخی نامهنگاریها از آن باب است که استاد صاحب نظری احتمال میدهد شاگرد/شاگردان از نکته دقیق مطلبش غفلت کنند و به حق مطلب نرسند.
اما وقتی مخاطب او شخص دقیقالنظری مثل #شهید_مطهری است، دیگر «فافهم» برای چیست؟ خصوصا که #مسئله_حجاب او در نوع خود اگر بینظیر نباشد، قطعا کمنظیر است و غالب ما محتاجیم به شنیدن دهها «فافهم» و «خذ و اغتنم» از آن محقق والامقام.
شاید شهید مطهری هم خواسته به نوعی، از #تکبر_پنهان پشت این عبارات، تعریض بیاورد، که یک بار فرموده: «از #فافهم چیزی نفهمیدم».
وقتی با کسی گفتگو میکنم و او قاعدتا اهل دقت در کلمات است یا سخن من چندان سخن پیچیدهای نیست، چرا باید بگویم «خذ و اغتنم»؟
کلاس داره؟!
خیلی خوبه که درباره عادات خودمون، از جمله عادات قلمی و زبانیمون فکر کنیم و اگر اشکالی دارند، اصلاح کنیم.
انباز
#شهید_مطهری: در تاريخ اسلام خودمان، تنها در صدر اسلام است كه مىبينيم بانوان نقش مؤثرى از نظر سياسى
#شهید_مطهری:
عايشه همواره زنان انصار را اينچنين ستايش مىكرد:
«مرحبا به زنان انصار. همينكه آيات سوره نور نازل شد يك نفر از آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيابد. سر خود را با روسریهاى مشكى مىپوشيدند. گويى كلاغ روى سرشان نشسته است.»
در سنن ابو داود جلد 2 صفحه 382 همين مطلب را از امّ سلمه نقل مىكند با اين تفاوت كه امّ سلمه مىگويد:
«پس از آنكه آيه سوره احزاب (يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابيبِهِنَّ) نازل شد زنان انصار چنين كردند.».1️⃣
#مسئله_حجاب
——
پ.ن:
1️⃣نکتۀ اساسی این دو روایت آن است که مردم مخاطب قرآن، به راحتی تکلیف جلباب را پذیرفتند. این مسئله مبتنی بر علل فرهنگی است که پیش از سوره احزاب با حکمت الهی تدبیر شده بود، و ادبیات آیه 59 احزاب نیز گویای همین معنا است.
#شهید_مطهری:
بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اكرم وجود داشت شديدتر شد نه اينكه اسلام اساساً به پوشش زن هيچ عنايتى نداشته است.
از سخنان نهرو برمىآيد كه روميان نيز (شايد تحت تأثير قوم يهود) حجاب داشتهاند و رسم حرمسرادارى نيز از روم و ايران به دربار خلفاى اسلامى راه يافت.
اين نكته را ديگران نيز تأييد كردهاند.
#مسئله_حجاب
انباز
#شهید_مطهری: بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اك
#شهید_مطهری:
در ميان اعرابِ جاهليت پوشش نبود1️⃣ و در عين حال امنيت فردى به واسطه زندگى خاص قبيلهاى و بدوى وجود داشت؛ يعنى در همان وقت كه در ايران، ناامنى فردى و تجاوز به ناموس به حد اعلى وجود داشت و پوشش هم بود، در عربستان اين گونه تجاوز بين افراد قبائل وجود نداشت.
امنيتى كه در زندگى قبيلهاى وجود نداشت #امنيت_اجتماعى يعنى امنيت گروهى بود و اين گونه عدم امنيتها را پوشش نمىتواند چاره نمايد. به اين معنى كه قبيلهاى به قبيله ديگر شبيخون مىزد. در اين شبيخونها كه به وسيله قبيله بيگانه انجام مىشد همه چيز دستخوش غارت مىگرديد، هم مرد اسير مىشد و هم زن، پوشش زن براى او امنيت نمىآورد.
زندگى اعراب جاهليت با همه تفاوت عظيم و فاحشى كه با زندگى صنعتى و ماشينى عصر ما داشته، از اين جهت مانند عصر ما بوده يعنى فحشا و زنا حتى در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است. ولى به خاطر يك نوع دموكراسى و نبودن حكومت استبدادى كسى زن كسى را به زور از خانهاش بيرون نمىكشيد. با اين تفاوت كه نوعى عدم #امنيت_فردى در زندگى ماشينى امروز هست كه در آن عصر نبود.
پوشش براى جلوگيرى از تجاوز كسانى است كه در يك جا زندگى مىكنند.2️⃣
برحسب خوى و عادت قبيلهاى بين افراد يك قبيله اينجور تجاوزها وجود نداشته است. لهذا نمىتوانيم بگوييم كه اسلام صرفاً به خاطر برقرار ساختن امنيت دستور پوشش را وضع كرد.
نمىخواهيم بگوييم كه مسأله امنيت زن از گزند تجاوز مرد به هيچ وجه مورد توجه قرآن کریم نبوده است، یا در عصر ما اين فلسفه بىمورد است و امنيت كامل براى زن از ناحيه تجاوزات مردانه برقرار است؛ بلکه تجاوزات به عنف كه در كشورهاى به اصطلاح پيشرفته همه روزه رخ مىدهد، در روزنامههاى ما هم منعكس است.
#مسئله_حجاب
——
پ.ن:
1️⃣ ظاهرا مراد شهید مطهری این است که پوشش خاص مورد نظر شرع اسلام نداشتند.
2️⃣ با توجه به اینکه طبق آیه 59 احزاب، حجاب واجب شده تا زنان آزار نبینند، آیا از مطالب شهید مطهری چنین برمیآید که این آیه، حجاب را بر زنانی لازم میداند که شهروند یک حکومت مرکزی باشند؟
#شهید_مطهری:
ابن خلدون در مقدمه خويش فصلى دارد تحت عنوان «فَصْلٌ فِى الْحِجابِ كَيْفَ يَقَعُ فِى الدُّوَلِ وَ انَّهُ يَعْظُمُ عِنْدَ الْهَرَمِ». در اين فصل بيان مىكند كه حكومتها در بَدو تشكيل ميان خود و مردم حائل و فاصلهاى قرار نمىدهند ولى تدريجاً حائل و پرده ميان حاكم و مردم ضخيمتر مىشود تا بالأخره عواقب ناگوارى به وجود مىآورد.
ابن خلدون كلمه «حجاب» را به معنى پرده و حائل (نه پوشش) به كار برده است.
#مسئله_حجاب
هدایت شده از هادیانه ها
⏳ ساعت صفر خدمت⏳
👳♂لوازم سفر رو آماده کن...
✍خدمت یکی از فضلای حوزه بودم که بعد عمری #طلبگی و #تدریس و #پژوهش و #تبلیغ فراوان در سن چهل و دو سالگی راهی دیار خودش بود
🔹پذیرش از او به قدری در شهرشان بالاست که طیف زیادی از متدینین از آمدن او خشنوداند و از امام جمعه و رئیس حوزه علمیه تا فعالان شاخص #فرهنگی و #تربیتی شهر آمدند پای کارش
🔹 او تجربه منبرهای چندهزار نفری و کشاندن فعالان شاخص شهر پای کارهای مختلف و راه انداختن کارهای فرهنگی و کلاس های معرفتی و ... را در کارنامه کاری اش در آنجا دارد
🔹استقبال طوری است که گویا #شهید_مطهری وارد منطقه ای می شود ؛ درهای حوزه و دانشگاه و مدارس و کانون ها و هیئات و ... به روی او باز است.
🔹او خود با تواضعی که داشت از #دست_خالی اش در مقابل این حجم از نیاز به عالمی مردمی و مدیر می گفت _ با این که استاد سطح عالی و متخصص فقه تربیت بود و تجربه ی متراکمی در تبلیغ و منبر داشت_ ولی با این حال وقتی به عقب بر می گشت کارهایی را می دید که برای این روز باید انجام می داد
🔹در میان حجم زیاد از کار روی زمین مانده، #اولویت اولش به درستی #نیروسازی و پرداختن به تربیت #طلاب حوزه شهر بود، به خوبی لیست دقیقی از آسیبهای موجود را ارائه می داد و به دنبال راه حل و برنامه بود
📌خدا پشت و پناهت ای #مهاجر_الی_الله
✅پ ن:
1⃣ استقبال مردم از طلبه خارج از حد تصور است اگر بتواند از معضلات فکری و دینی و اخلاقی و زندگی مردم گره گشایی کند
2⃣ طلبه ها_ برای این روز آماده کنیم خودمان را ...
@hadianeha
شهید مطهری:
من بر خلاف بسيارى از افراد، از تشكيكات و ايجاد شبهههايى كه در مسايل اسلامى مىشود -با همه علاقه و اعتقادى كه به اين دين دارم- به هيچ وجه ناراحت نمىشوم، بلكه در ته دلم خوشحال مىشوم؛ زيرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده كردهام كه اين آيين مقدس آسمانى در هر جبهه از جبههها كه بيشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نيرومندى و سرافرازى و جلوه و رونق بيشترى آشكار شده است.
خاصيت حقيقت همين است كه شك و تشكيك به روشن شدن آن كمك مىكند.
#شهید_مطهری
#شبهه
#پاسخ_به_شبهه
https://eitaa.com/anbaz60/1086
انباز
#حافظ: منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالودهام به بد دیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش
#حافظ:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
به میپرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بیعملان واجب است نشنیدن
ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن
بخشی از مطالب #شهید_مطهری در حاشیه این غزل:
«#عرفانی #عالی
این غزل ظاهرا بهترین غزل تفسیری حافظ است که او را تفسیر میکند. البته غزلهای تفسیری حافظ که غزلی، غزل یا غزلهای دیگر را تفسیر میکند زیاد است ولی شاید این غزل را حافظ با زبان اشاره کالتصریح برای معرفی خود و روش خود سروده است.»
(آیینه جام، ص 271)