#شهید_مطهری:
هر كارى منطقى مخصوص به خود دارد كه كليد آن كار است.
چيزى را كه ما خوب شناختهايم و بيش از اندازه برايش اثر قائل شديم
اولا بیش از اندازه به زبان ارزش قائل شدهایم، نه به عمل،
ثانیا در عمل هم توجه به عمل فردى بود نه #عمل_اجتماعى.
ثالثا چيزى كه بيش از هر چيز ديگر مورد غفلت است دخالت #منطق در امر به معروف و نهی از منکر است.
مقصود اين است كه بايد تدابير عملى انديشيد و بايد ديد چه طرز عملى، مردم را نسبت به فلان كار نيك تشويق مىكند و از فلان عمل زشت، باز مىدارد.
#ده_گفتار
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
(با تلخیص و اندکی تغییر در عبارت)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناظره و مغالطه
🔹 رهدار:
امام خمینی معتقد است که پیامبر به او این مأموریت را داده است که امام و رهبر جامعه بشود؛ به شما چه کسی مأموریت داده که ملت و طلبهها را آگاه کنید؟!
🔸 اکبرنژاد:
وظیفه ذاتی من اقتضا میکند که فهمم از دین را به مردم منتقل کنم. آیا وظیفه فقها غیر از است که مردم را هدایت کنند؟!
https://eitaa.com/akbarnejad_ir/12388
——
دو نکتۀ دیگر:
1. پاسخ نقضی به آقای رهدار: همان کسی که به شما مأموریت داده که به این مناظره بیایید و به زعم خودتان آقای اکبرنژاد را آگاه کنید، به او هم مأموریت داده که به زعم خودش مردم را از یافتههای علمی خودش آگاه کند.
2. اساسا مناقشۀ آقای اکبرنژاد (فارغ از صحت و سقمش) این است که آیا واقعا (و فارغ از اعتقاد شخص امام راحل) پیامبر به او مأموریتی برای اصلاح کشور یا جهان داده یا نه. پس تکرار این مدعا در مقام نقد اکبرنژاد، مغالطۀ مصادره به مطلوب است که ضرب المثل معروفش در این شعر بیان شده:
دانی کف دست از چه بی مو است؟
زیرا کف دست مو ندارد!!!
🙃
——
❗️ بداهتا این پست صرفا نظر بنده درباره همین قطعه از مناظره است، نه کل مدعیات طرفین.
#منطق
#مغالطه
#تفکر
https://eitaa.com/anbaz60/1421
انباز
مناظره و مغالطه 🔹 رهدار: امام خمینی معتقد است که پیامبر به او این مأموریت را داده است که امام و رهب
اما بعد
دو نکته دیگر:
1. وقتی کسی میگوید «مگه تو خودتو جمع کردی؟» و «مگه شما صالح شدهاید؟» و «هنوز خودتونو اصلاح نکردهاید»، شاید منصفانهترین و مؤثرترین جواب این باشد:
«لطفا اشکالات مرا بگویید تا مشخص شود کدام اشکال من مانع از چنین ورودی است».
برای این جواب از طرفی نه نیازی به این است که متقابلا تذکر اخلاقی به طرف بدهیم و نه به این که ادعای علم کنیم (هرچند چنین ادعائی به خودی خود اشکالی ندارد، اما امکان سوء استفاده از آن وجود دارد)،
از طرفی هم میدان نقد و پاسخ منطقیتر نسبت به خودمان را باز گذاشته، امکان انصاف خود و طرف مقابل را تقویت میکنیم.
2. تنش در اثر محتوای باور به توحید، امری است که ادعای خود امام راحل نیز بوده است. تفاوت آقای اکبرنژاد با امام راحل، در قرائتی است که از اسلام و توحید دارند:
قرائت امام و رهبری از اسلام، مستلزم ایجاد تنش در آن سطح و با آن طرفها و حکومتها و افراد و افکار بوده و هست (البته بر فرض پذیرش ادعای تنشزایی استراتژی ج.ا)،
آقای اکبرنژاد هم قرائتی از اسلام دارد که مستلزم ایجاد تنش با حکومت جمهوری اسلامی و مدافعانش است.
همانطور که قرائت هر کدام، آنها را به بخشی از دولتها و بدنۀ مردمی در دنیا نزدیک کرده و میکند.
البته واضح است که سطح تنشها متفاوت است، اما لازمۀ این سخن آن نیست که بگوییم کف دین، قرائت آقای اکبرنژاد است یا قرائت هر کدام از دو رهبر انقلاب.1️⃣
اگر گفتگو در این سطح بماند، عملا بنبست معرفتی پیش خواهد آمد و راه برونرفت از چنین بنبستهایی این است که هر دو طرف با استناد به منابع دینی (عقل و قرآن و سنت) از دیدگاه خود دفاع کنند و دیدگاه طرف مقابل را به نقد بکشند.
در هر حال برگزاری چنین گفتگوها و مناظراتی برای بهبود هرچه بیشتر تلقی ما از حکمرانی مطلوب امیدبخش است، به لطف خدا، حتی اگر هیچ کمکی به بهبود اوضاع کشور نکند.
____
1️⃣ باید به این مسئله با رویکرد فلسفهدینی نگریست، نه کلامی. یعنی فارغ از اینکه «دین» یا «پاسخ دین به این مسئله» حق است یا نه، باید ارزیابی مستقلی از منابع معرفت دینی داشته باشیم تا ببینیم واقعا کدام قرائت، کف دین و دینداری است.
#منطق
#تفکر
#معرفت_دینی
https://eitaa.com/anbaz60/1422