اعرف الحق تعرف اهله حق را -با معیارهای واقع‌بینانه- بشناس، که در این صورت خواهی دانست چه کسی اهل حق است و چه کسی اهل باطل. سخنان پدر شهید روح الله عجمیان درباره اعمال نفوذ علی اکبر ولایتی در پروند قضایی قاتلان فرزندش، صدای به‌اصطلاح انقلابی‌ها را هم بر ضد آقای #ولایتی و #بیت_رهبری درآورده است، اصلاح‌طلب و ضدانقلاب که جای خود دارد؛ و البته این، اولین بار نیست و علی القاعده آخرین هم نخواهد بود. اما به تجربه روشن است که این برخوردها به راحتی می‌گذرند و آب از آب تکان نمی‌خورَد، انگار نه شاهی آمده و نه شاهی رفته؛ چرا که افشاگری‌های مهمتر از این هم، حتی نسبت به افرادی کم‌نفوذتر از آقای ولایتی بوده، ولی کسانی که باید تا حل نهایی و اعلام خبرش خواب از چشمان‌شان می‌پرید، همچنان نگران چیزهای دیگری بودند (که بهتر است بگذاریم و بگذریم). البته از حق نگذریم که اینگونه افشاگری‌ها در ساختار کنونی، یک اثر بسیار مهم دارند و آن، انباشت بیشتر قدرت برای اصحاب قدرت است، که در اثر تبرئه و بلکه تقویت آنها در عرصه سیاست پدید می‌آید. اما بنده مطالب آقایان حمید رسایی و مهدی جمشیدی و امیرحسین ثابتی و سید احمد رضوی را در اینجا بازنشر کردم تا چند سؤال مهم را بپرسم که احتمالا می‌توانند بینش و اقدامات سیاسی ما را اصلاح یا تقویت کنند: 1. چرا عدۀ قابل توجهی از افرادِ حتی رسانه‌ای، چنین ادعائی را می‌پذیرند، در حالی که هیچ دادگاهی آن را تأیید نکرده است؟ (خصوصا که در چنین مواردی مرسوم است که تکذیبیه‌هایی از طرف افراد و مراکز رسمی صادر شود.) اگر قرار باشد چنین ادعاهایی را باور کنیم، چرا باید ادعاهای مخالفان خودمان را باور نکنیم؟ (می‌خواستم چند تا مثال خیلی زنده بزنم که از خیرش گذشتم؛ بهتر است اینجا #برداشت_آزاد بماند. 🤐😶) مدافعان نظام، همواره این اشکال را بر ضد منتقدان و مخالفان و براندازان مطرح می‌کنند که اگر سواد رسانه ای داشتند، اخبار ساختگی و دروغین دشمنان نظام و مردم ایران را باور نمی‌کردند و تحت تأثیر تبلیغات گستردۀ بوق‌های توخالی قرار نمی‌گرفتند؛ که البته اصل این اشکال هم درست است. اما دست کم از رسانه چی‌های این جریان (همچون حمید رسایی و مهدی جمشیدی و امیرحسین ثابتی و ...) انتظار می‌رود بگویند با کدام معیاری سخنان آقای عجمیان را باور کرده اند و گاهی مطالب تندی بر ضد آقای ولایتی و امثال او نوشته اند؟ اگر هم فکر می‌کنید سخنان پدر شهید عجمیان، اعتبار ویژه ای دارد، چون مستقیما با این مسئله درگیر است و جرأت کرده در چنین صحنه ای با این صراحت سخن بگوید، وجدان شما را به مواردی ارجاع می‌دهم که از این جهت دقیقا مشابه همین موردند، ولی آنها را باور نمی‌کنید، چون مخالف مشی سیاسی یا فرهنگی شما است. (مثال هم نمی‌زنم 🤐😶) 2. اگر فرض کنیم واقعا آقای ولایتی برای رفع حکم اعدام و قصاص چند متهم اعمال نفوذ کرده است، مگر هر اعمال نفوذی بد و خلاف حق و عدل است؟ به عنوان مثال، اگر شخص رهبر انقلاب یا آقای صادق لاریجانی یا هر فقیه عادلی، آقای ولایتی را قانع کند که حکم قصاص درباره این افراد، نامشروع است و باید جلوی آن گرفته شود، وظیفه آقای ولایتی چیست؟ مگر نه این است که بزرگان دین و جامعه، همواره از نفوذ خود در بدنۀ حکمرانان برای کاهش ظلم به مردم و درد ایشان بهره برده اند؟ بنابراین اگر مدافعان آقای عجمیان و معترض به آقای ولایتی، فکر می‌کنند حکم غیر قابل تبدیل متهمان پرونده اعدام است، باید ادلۀ حقوقی خود را منتشر کنند، نه اینکه خیال کنند هر اعمال نفوذی حتما خلاف عدل است، یا در مسند قاضی القضاتی سخن بگویند و یا خود را معیار حق بدانند و حق را تابع خود. ادامه: https://eitaa.com/anbaz60/1357

ادامه از: https://eitaa.com/anbaz60/1356 3. کسانی که باور می‌کنند آقای ولایتی توان چنین نفوذی دارد، فکر می‌کنند #ولایتی آن #قدرت را از کجا کسب کرده است؟ آیا علتی جز حضور در هستۀ سخت نظام جمهوری اسلامی ایران و انتساب و بلکه حمایت رهبر انقلاب را برای چنین حدی از نفوذ سراغ دارید؟ اگر چنین نیست، به نظر شما علت واقعی آن چیست؟ (علتی که ضریب نفوذش از چنین انتساب و انتصابی بالاتر است!) اما اگر هم فکر می‌کنید امثال ولایتی از سرِ همین روابط پایدار با مراکز قدرت و حکومت، چنین نفوذی دارند، و هم سخنان آقای عجمیان را باور می‌کنید، لازمه جمع این دو چیست، جز اینکه نظامِ و رهبری، مافیاساز و سلطه‌پرورند!!! آن وقت پاسخ عزیزان انقلابی ولایی دوآتشه و مدافعان همیشگی از نظام (که البته غالبا حتی تعریف روشنی از نظام هم ندارند و من هم عمدا از این واژۀ کش‌سان استفاده می‌کنم) به این دو سؤال چه خواهد بود: یک: چرا اعتراض شان را متوجه نظام و رهبری نمی‌کنند و در صف منتقدان نظام و رهبری قرار نمی‌گیرند (دست کم درباره مقرب‌پروری)؟ دو: چطور می‌توانند هم سخنان این پدر شهید را عمیقا باور کنند (طوری که از حیثیت سیاسی خودشان برایش هزینه کنند) و هم -همچنان- مدافع سرسخت نظام (؟) و رهبری باشند؟ البته در مواجهه با چنین پرسشی، زیاد شنیده ام که می‌گویند «باید از ظرفیت رسانه‌ای در چنین مواقعی استفاده کنیم تا اتفاقا رهبری را از محاصرۀ حلقۀ چنین آدم‌های نابه‌کاری نجات دهیم». باشد، اصلا فرض کنید قبول کردیم که اینها نابه‌کارند، اما لطفا بفرمایید «چطور ممکن است رهبر انقلاب (طبق چنین ادعای ناروایی) بعد از 45 سال از انقلاب و بعد از 34 سال از رهبری خود نتوانسته باشد بیت و دفتر خودش را تصفیه کند؛ چه از چند عنصر نامطلوب و چه از یک جریان مافیایی بسیار نزدیک به خودش؟! این را هم در نظر بگیرید که همین رهبر #حکیم، همواره صراحتا معتقد بوده و هست که دولت ایران باید بتوانند حمله و محاصرۀ همه‌جانبۀ بین المللی بر ضد ملت ایران را بشکنند، بدون اینکه ذره ای از مبانی و راهبردها و حتی برخی از تکنیک‌ها کوتاه بیاییم؛ تکنیک‌هایی مثل حجاب قانونی و مسابقه ندادن ورزش‌کاران ما با غاصبان اسرائیلی. شما اگر راهی برای حل این «یک بام و دو هوا» دارید استفاده می‌کنم. 4. آقای رضوی می‌گوید «اگر شما معتقدید هر چه پدر شهید گفت و یا هر کاری کرد درست است، پس شما مرید و مقلد آیت‌الله منتظری هستید؛ چرا که ایشان نیز پدر شهید هست و در قاعده فکری شما، حرف و عملش درست است». بله، اگر کسی بگوید #هرچه پدر شهید گفت و انجام داد درست است، قطعا باطل می‌گوید و این #هرچه‌ها مخصوص معصومان (علیهم السلام) است. اما در کنار این مطلب، خوب است به دو نکته دیگر هم توجه کنیم: یک: این امر، مخصوص #پدر_شهید یا #خانواده_شهید نیست، بلکه شاملۀ #همۀ_غیرمعصومان می‌شود، حتی کسی که ممکن است خود آقای رضوی هم او را معصوم و معیار حق و باطل بداند. 5. آقای رضوی به درستی می‌گوید: «#انتخابات در پیش است و عده‌ای در حال پیاده‌سازی #پازل_تبلیغاتی خود هستند». البته نه پازل تبلیغاتی داشتن جرم است و نه خود آقای رضوی و همین سخنش از دایرۀ پازل تبلیغاتی داشتن خارج است. اما به نظرم اگر دو سال پیش هم چنین حادثه‌ای پیش می‌آمد، باز هم امثال آقای رسائی و ثابتی و جمشیدی و ... چنین واکنشی نشان می‌دادند. لذا معلوم نیست گره زدن چنین موضع گیری‌هایی به مقطع خاص انتخابات، ناشی از واقعیتی در میدان سیاست است یا از نگرانی آقای رضوی نسبت به بردوباخت در انتخابات. اما مسئله اصلی برای بنده آن قسمت ماجرا است که بارها دیده ام اهل سیاست چطور می‌توانند نظر دیگران را با راست و دروغ و راست‌های گزینشی به نفع دیدگاه خودشان تغییر دهند. پس مهم این است که در اینگونه موارد، فریب هیچ کسی را نخوریم، نه از مدافعان آقای ولایتی و نه از منتقدانش. نهایتا: بنده شخصا یکی از مهمترین آفات ج.ا.ا را حکومت روابط به جای ضوابط و شایسته‌سالاری می‌دانم و سخنم در اینجا صرفا دفاع یا رد آقایان عجمیان و ولایتی و حمید رسایی و ثابتی و جمشیدی و رضوی و ... نبود، بلکه مسائلی را بیان کردم که اگر در آنها تأمل کنیم، ✅ معیارهای درست تشخیص حق و باطل را بهتر و بیشتر به دست می‌آوریم ✅ و می‌توانیم پشت پرده‌های چنین حوادثی را بهتر درک کنیم ✅ و از نظر معرفتی، دینی، اخلاقی و اجتماعی، مسئولیت تصمیم‌های درست و اشتباه خود را بر عهده بگیریم ✅ و از تضاد قضاوت‌های خودمان در خود نپیچیم. و علی الله التکلان