eitaa logo
استاد عندلیب همدانی
696 دنبال‌کننده
130 عکس
5 ویدیو
1.3هزار فایل
🔰این کانال توسط عده‌ای از شاگردان استاد به جهت اشتراک‌گذاری دروس ایشان راه اندازی شده است. ©️نقل‌مطالب‌ اختصاصی با ذکر منبع بلامانع است. 🌐سایت: andalibhamedani.ir ✅کانال تلگرام استاد: tlgrm.in/andalibhamedani 📳مدیر: @seyedhoseinmosavifard @moein313
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد عندلیب همدانی
#فقه_پزشکی 🎙 صوت درس خارج فقه پزشکی 🔰حقوق بیمار 🌀جلسۀ 3 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
درس سوم فقه پزشکی بررسی فقهی حقوق بیمار مطلب دهم✅ واژهٔ در محور دوم منشور که می گوید:اطلاعات باید به نحو و به ميزان کافی در اختيار بيمار قرار گیرد، یعنی آنچه بیمار باید از بیماری و راه های علاج خود بداند، تا تصمیم درست خود را بگیرد نامهٔ ۵۰ نهج البلاغه: ومن كتاب له (علیه السلام) إلى أمَرائه على الجَيش: « أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْبٍ وَ لَا أَطْوِيَ دُونَكُمْ أَمْراً إِلَّا فِي حُكْمٍ » مطلب یازدهم✅ در طبیب بما هو طبیب عدالت اصطلاحی معتبر نیست ، بلکه آنچه معیار است ، خبرویت ، وثاقت در طبابت و عدم خیانت در این امانت است در حکمت ۱۸۲ نهج البلاغه می خوانیم: «لَا خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ، كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» مطلب دوازدهم✅ رجوع بیمار به طبیب مصداق استنصاح است و حق ناصح بودن را ایجاب می کند مبادا غش صورت گیرد علی علیه السلام نامه ۳۱:رُبَّمَا كَانَ الدَّوَاءُ دَاءً وَ الدَّاءُ دَوَاءً وَ رُبَّمَا نَصَحَ غَيْرُ النَّاصِحِ وَ غَشَّ الْمُسْتَنْصَحُ سید الساجدین علیه السلام:وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَنْصِحِ فَإِنَّ حَقَّهُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَيْهِ النَّصِيحَةَ عَلَى الْحَقِّ الَّذِي تَرَى لَهُ أَنْ يَحْمِلَ وَ يَخْرُجَ الْمَخْرَجَ الَّذِي يَلِينُ عَلَى مَسَامِعِهِ وَ تُكَلِّمَهُ مِنَ الْكَلَامِ بِمَا يُطِيقُهُ عَقْلُهُ فَإِنَّ لِكُلِّ عَقْلٍ طيقة [طَبَقَةً مِنَ الْكَلَامِ يَعْرِفُهُ وَ يُجِيبُهُ وَ لْيَكُنْ مَذْهَبُكَ الرَّحْمَةَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ مطلب سیزدهم✅ بیمار مستشیر است و طبیب مشیر و مستشیر بر مشیر حقی دارد دررسالة الحقوق**چنین آمده است: وأما حق المستشير : فإن حضرك له وجه رأي جهدت له في النصيحة ، وأشرت عليه بما تعلم أنك لو كنت مكانه عملت به ، وليكن ذلك منك في رحمة ولين. فإن اللين يؤنس الوحشة وإن الغلظ يوحش موضع الأنس. وإن لم يحضرك له رأي وعرفت له من تثق برأيه وترضى به لنفسك دللته عليه ، وأرشدته اليه ، فكنت لم تأله خيرا ولم تدّخره نصحا. ولا حول ولا قوة إلاّ باللّه حق آن که با تو مشورت مى کند این است که اگر رأى صحیحى دارى در خیرخواهى او بکوشى و چیزى را به اوپیشنهاد کنى که اگر خود به جاى او بودى مى کردى، البته با مهربانى و ملایمت؛ که نرمش، وحشت را مى زداید و خشونت بر وحشت مى افزاید؛ و اگر رأى و نظرى ندارى، او را نزد کسى که به رأیش اعتماد دارى و دیدگاهش را مى پسندى راه نمایى کن تا در خیرخواهى اش کوتاهى و در نصیحتش فروگذار نکرده باشى مطلب چهاردهم✅ واژه ای رسا در این مبحث است ، و معنای آن إحسان و إحکام در انجام عمل و پرهیز از هرگونه إهمال و تقصیر است، معلوم است که اهمیت کار متصدیان سلامت و بهداشت جامعه از اموری است که کوشش در اتقان و إحسان را می طلبد. حدیث نبوی : «إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلًا فَلْيُتْقِنْ» کافی ج ۳ ص ۲۶۳ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
هفت منشأ برای حقوق بیمار 1/اعتماد بیمار: کسی که آشنایی لازم را با فن طبابت دارد ، یا طبابت بر او واجب کفایی است یا عینی و در هر دو صورت وقتی بیمار یا اطرافیان او به او اعتماد می کند و کوشش در راه سلامتی کامل یا نسبی بیمار را از او می خواهند، و او طبابت را می پذیرد ، خود این اعتماد منشأ حقوقی برای بیمار است ، همانگونه که اعتماد به صاحبان دیگر حرفه ها این حق را ایجاد می کند. پس این حق هست ولو جامعه ای هم نباشد و فقط دو نفر در عالم زندگی کنند 2/یکی از اموری که می تواند منشأ حق به حساب بیاید ، نگاه عقلائی به مسئله است ، البته بدون اینکه در کلمات شارع ردعی از آن مشاهده شود ، مثلا حق تألیف یا حق اختراع قطعا جایگاه عقلایی دارد ، و تعرض نسبت به این حقوق و نادیده گرفتن آن ها به لحاظ عقلایی مجاز نیست، حال در تمام حرفه ها و از جمله طبابت این نگاه عقلایی حاکم است و حقوقی را برای بیمار می پذیرند، باز حتی اگر جامعه ای را در نظر نگیریم و فقط دو نفر در عالم زندگی کنند. روشن شد که اصلا در این بیان اختلال نظام را مطرح نکردیم 3/واجبات نظامیه اموری هستند که بقای مجتمع انسانی و عدم اختلال در آن وابسته به تحقق آنهاست ، و بحث آن در فقه مفصلا مطرح است ، حال همین عقلا که برای حفظ مجتمع انسانی به لزوم چنین واجباتی معتقدند ، معتقدند که عدم اختلال نظام به صرف إعمال طبابت نیست ، بلکه طبابتی که علاوه بر حقوق پزشک ( که بحثش مستقل است ) حقوق بیمار جهت بهبودی کامل یا نسبی رعایت شود و حد اقل اطمینان او و اطرافیانش به اینکه تیم پزشکی چیزی از وظائف را کم نمی گذارند، جلب شود ثبوت چنین حقی با این تقریر اگر چه متوقف بر فرض وجود اجتماع و لزوم پرهیز از اختلال نظام است ، اما در این تقریر وجود دولت مفروض گرفته نشده است 4/حال همان بیان فوق را با فرض وجود حکومت و دولت تقریر می کنم ، هر دولتی موظف به حفظ حرمت انسان ها و نیز اموال و جان های آنهاست ، تأمین سلامتی شهروندان جزء وظائف اولیهٔ حکومت ها در تقنین ، إجرا و قضاست ، حکومت ها باید در این سه محور حقوق شهروندان را محقق کرده و جامعهٔ پزشکی را جهت تأمین حقوق بیمار موظف کند 5/اینکه در روایات و فتاوای فقهاء سخن از أخذ برائت به هنگام تجویز دارو و یا عمل جراحی به میان آمده ، خود تاییدی از طرف شارع مقدس برای ثبوت حقوقی برای بیمار است 6/ قاعدهٔ حسن و إحسان زیر بنایی ترین قاعده و اساسی ترین اصل قرآنی و روایی است که به کمک آن می توان نظام تکوین و تشریع را تبیین و تفسیر کرد، و باهمین قاعدهٔ اساسی به خوبی می توانیم منشأ و چگونگی حقوق بیمار را از دیدگاه قرآن و حدیث تقریر کنیم ، مقصود ما از إحسان در اینجا همان إتقان و إحکام در روند طبابت و پرهیز از إهمال وتقصیر است. ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلࣰا وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ //۲ ملک 7/علاوه با دقت در چهارده مطلبی که در گذشته بیان شد هماهنگی کامل منشور حقوق بیمار با روایات معصومین ( علیهم السلام) تبیین شد 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
1_14183189527.pdf
102.4K
📄تقریر درس خارج فقه التعامل 📆شنبه 21 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 9 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 9 🔰جلسۀ 909 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
1_14183181841.pdf
91.9K
📄تقریر درس خارج اصول 📆شنبه 21 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 9 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 118 🔰جلسۀ 413 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد عندلیب همدانی
📄تقریر درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 189 📆چهارشنبه 19 اردیبهشت 1402 5️⃣7️⃣تحقیقی مختصر پیرامونِ ب
190.mp3
26.23M
🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 190 📆چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 5️⃣7️⃣تحقیقی مختصر پیرامونِ بانو باعظمت (جلسۀ پنجم) 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
191.mp3
21.71M
🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 191 📆چهارشنبه 9 خرداد 1403 5️⃣7️⃣تحقیقی مختصر پیرامونِ بانو باعظمت (جلسۀ ششم[آخر]) 🔺جمع بندی جلسات پیشین و لزوم تفکیک بین گزارش های قابل قبول با گزارش های مبهم و نیز جعلیات در مورد بانوی مطهرهٔ کریمهٔ جلیله ام السجاد( سلام الله علیهما) 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
192.mp3
20.28M
🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 192 📆چهارشنبه 11 مهرماه 1403 6️⃣7️⃣ضبیعة بن عمرو؟ 7️⃣7️⃣ضحاک بن عبدالله المشرقی! 8️⃣7️⃣ضرغامة بن مالک التغلبی 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#تحلیل_دعوت_حسینی 🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 192 📆چهارشنبه 11 مهرماه 1403 6️⃣7️⃣ضبیعة بن
ضبیعةبن عمرو 🔹زیارت رجبیه ،بحار الانوار ج ۹۸ ص ۳۴۱: السلام علی ضبیعة بن عمرو اما : ۱// در زیارت ناحیه : السلام علی عمرو بن ضبیعة الضبعی بحار ج ۹۸ ص ۲۷۳ و ج ۴۵ ص ۷۲ ۲//مرحوم مجلسی در بحار ج ۴۴ ، ص ۱۹۹ ضمن نام شهدا می فرماید : بن ضبیعة و لا یخفی که در ابصار العین ص ۱۹۴ گوید : بن ضبيعة بن قيس بن ثعلبة الضبعي التيمي// پس نام ضبیعة بن عمرو اشتباه است ، یا عمروبن ضبیعة است یا عمر بن ضبیعة 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#تحلیل_دعوت_حسینی 🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 192 📆چهارشنبه 11 مهرماه 1403 6️⃣7️⃣ضبیعة بن
ضحاک بن عبد الله المشرقی ✅شیخ طوسی ( ره) در رجال نام او را جزء اصحاب امام سجاد علیه السلام برده است ( رقم ۱۱۶۳) و مرحوم تستری می گوید : کان علی الشیخ عده فی اصحاب الحسین ( علیه السلام) قاموس الرجال/ج ۵/ص۵۳۳ ۲✅قال ابو مخنف: حدثنا عبد الله بن عاصم الفائشى- بطن من همدان- عن الضحاك بن عبد الله المشرقي، قال: قدمت و مالك بن النضر الارحبى على الحسين، فسلمنا عليه، ثم جلسنا اليه، فرد علينا، و رحب بنا، و سالنا عما جئنا له، فقلنا: جئنا لنسلم عليك، و ندعو الله لك بالعافية، و نحدث بك عهدا، و نخبرك خبر الناس، و انا نحدثك انهم قد جمعوا على حربك فر رأيك [فقال الحسين ع: حسبي الله و نعم الوكيل!] قال: فتذممنا و سلمنا عليه، و دعونا الله له، قال: فما يمنعكما من نصرتي؟ فقال مالك ابن النضر: على دين، و لي عيال، فقلت له: ان على دينا، و ان لي لعيالا، و لكنك ان جعلتني في حل من الانصراف إذا لم أجد مقاتلا قاتلت‌ عنك ما كان لك نافعا، و عنك دافعا! قال: قال: فأنت في حل، فاقمت معه، فلما كان الليل قال: [هذا الليل قد غشيكم، فاتخذوه جملا، ثم ليأخذ كل رجل منكم بيد رجل من اهل بيتى، تفرقوا في سوادكم و مدائنكم حتى يفرج الله، فان القوم انما يطلبوني، و لو قد أصابوني لهوا عن طلب غيرى،] فقال له اخوته و ابناؤه و بنو أخيه و ابنا عبد الله بن جعفر: لم نفعل لنبقى بعدك، لا أرانا الله ذلك ابدا، بداهم بهذا القول العباس بن على ثم انهم تكلموا بهذا و نحوه، [فقال الحسين ع: يا بنى عقيل، حسبكم من القتل بمسلم،] اذهبوا قد أذنت لكم، قالوا: فما يقول الناس! يقولون انا تركنا شيخنا و سيدنا و بنى عمومتنا خير الاعمام، و لم نرم معهم بسهم، و لم نطعن معهم برمح، و لم نضرب معهم بسيف، و لا ندري ما صنعوا! لا و الله لا نفعل، و لكن تفديك أنفسنا و أموالنا و أهلونا، و نقاتل معك حتى نرد موردك، فقبح الله العيش بعدك! قال ابو مخنف: حدثنى عبد الله بن عاصم، عن الضحاك بن عبد الله المشرقي، قال: فقام اليه مسلم بن عوسجة الأسدي فقال: ا نحن نخلى عنك و لما نعذر الى الله في أداء حقك! اما و الله حتى اكسر في صدورهم رمحى، و اضربهم بسيفي ما ثبت قائمه في يدي، و لا افارقك، و لو لم يكن معى سلاح اقاتلهم به لقذفتهم بالحجارة دونك حتى اموت معك//طبری/ج ۵/ ص ۴۱۸ و ۴۱۹ ۳✅قال ابو مخنف: حدثنى عبد الله بن عاصم، عن الضحاك بن عبد الله المشرقي، قال: لما رايت اصحاب الحسين قد أصيبوا، و قد خلص اليه و الى اهل بيته، و لم يبق معه غير سويد بن عمرو بن ابى المطاع الخثعمى و بشير ابن عمرو الحضرمى، قلت له: يا بن رسول الله، قد علمت ما كان بيني و بينك، قلت لك: اقاتل عنك ما رايت مقاتلا، فإذا لم أر مقاتلا فانا في حل من الانصراف، فقلت لي: نعم، قال: فقال: صدقت، و كيف لك‌ بالتجاء! ان قدرت على ذلك فأنت في حل، قال: فاقبلت الى فرسي و قد كنت حيث رايت خيل أصحابنا تعقر، اقبلت بها حتى أدخلتها فسطاطا لأصحابنا بين البيوت، و اقبلت اقاتل معهم راجلا، [فقتلت يومئذ بين يدي الحسين رجلين، و قطعت يد آخر، و قال لي الحسين يومئذ مرارا: لا تشلل، لا يقطع الله يدك، جزاك الله خيرا عن اهل بيت نبيك ص!] فلما اذن لي استخرجت الفرس من الفسطاط، ثم استويت على متنها، ثم ضربتها حتى إذا قامت على السنابك رميت بها عرض القوم، فأفرجوا لي، و اتبعنى منهم خمسه عشر رجلا حتى انتهيت الى شفيه، قريه قريبه من شاطئ الفرات، فلما لحقوني عطفت عليهم، فعرفني كثير بن عبد الله الشعبى و أيوب بن مشرح الخيوانى و قيس بن عبد الله الصائدى، فقالوا: هذا الضحاك بن عبد الله المشرقي، هذا ابن عمنا، ننشدكم الله لما كففتم عنه! فقال ثلاثة نفر من بنى تميم كانوا معهم: بلى و الله لنجيبن إخواننا و اهل دعوتنا الى ما أحبوا من الكف عن صاحبهم، قال: فلما تابع التميميون اصحابى كف الآخرون، قال: فنجانى الله//طبری ج ۵ ص ۴۴۴و ۴۴۵ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
👇فرستۀ سوم: بین گزارش فوق که مربوط به ضحاک بن عبدالله مشرقی بود با این گزارش نباید خلط کرد رجال کشی: عَمْرُو بْنُ قَيْسٍ الْمَشْرِقِيُ‌ وَجَدْتُ بِخَطِّ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ السَّمَرْقَنْدِيِّ، وَ حَدَّثَنِي بَعْضُ الثِّقَاتِ مِنْ أَصْحَابِنَا، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْقُمِّيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ، عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَارُودٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ قَيْسٍ الْمَشْرِقِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) أَنَا وَ ابْنُ عَمٍّ لِي وَ هُوَ فِي قَصْرِ بَنِي مُقَاتِلٍ‌فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ ابْنُ عَمِّي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هَذَا الَّذِي أَرَى خِضَابٌ أَوْ شَعْرُكَ فَقَالَ : خِضَابٌ وَ الشَّيْبُ إِلَيْنَا بَنِي هَاشِمٍ أَسْرَعُ عَجِلٌ‌، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَقَالَ جِئْتُمَا لِنُصْرَتِي فَقُلْتُ لَهُ أَنَا رَجُلٌ كَبِيرُ السِّنِّ كَثِيرُ الْعِيَالِ وَ فِي يَدِي بَضَائِعُ لِلنَّاسِ وَ لَا أَدْرِي مَا يَكُونُ وَ أَكْرَهُ أَنْ تَضِيعَ أَمَانَتِي، فَقَالَ لَهُ ابْنُ عَمِّي مِثْلَ ذَلِكَ، فَقَالَ أَمَّا لِي‌فَانْطَلِقَا فَلَا تَسْمَعَا لِي وَاعِيَةً وَ لَا تَرَيَا لِي سَوَاداً، فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِيَتَنَا أَوْ رَأَى سَوَادَنَا فَلَمْ يُجِبْنَا وَاعِيَتَنَا كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُكِبَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ//رجال کشی ج ۱ ، ص۱۱۳و ۱۱۴ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
👇فرستۀ چهارم: الضرغامة بن مالك التغلبي 1🔸رجال شیخ / رقم ۹۹۴ نام ایشان را جزء اصحاب امام شهید آورده است و به نقل از شیخ : تفرشی در نقد الرجال ج ۲ص۴۲۸و.. آورده اند 2🔸الحدائق الوردیة( حمید بن احمد المحلی متوفی ۶۵۲) ص ۲۱۰: « قتل من بنی تغلب ......الضرغامة بن مالک» 3🔸مناقب ابن شهر آشوب ج ۴ ص۱۱۳ وَ الْمَقْتُولُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ فِي الْحَمْلَةِ الْأُولَى ....... وَ ضِرْغَامَةُ بْنُ مَالِكٍ و در ج ۴ ص ۱۰۴ مناقب گوید : ثُمَّ بَرَزَ مَالِكُ بْنُ دُودَانَ وَ أَنْشَأَ يَقُولُ‌ إِلَيْكُمُ مِنْ مَالِكِ الضِّرْغَامِ‌ ضَرْبَ فَتًى يَحْمِي عَنِ الْكِرَامِ‌ يَرْجُو ثَوَابَ اللَّهِ ذِي الْإِنْعَامِ و در مقتل منسوب به ابی مخنف ص۱۱۶ این مصرع را اضافه دارد: «سبحانه من ملک علام» 4🔸محقق مامقانی ضرغامة بن مالک التغلبی، عده الشیخ ( ره) فی رجاله من أصحاب الحسین ( علیه السلام ) و هو علی ما نص علیه أهل السیر من الشیعة و ممن بایع مسلما عند وروده الکوفة ، فلما خذل مسلم فر ثم خرج مع عمربن سعد و لحق بالحسین ( علیه السلام) و قاتل یوم الطف مبارزة و قتل من القوم جماعة کثیرة ثم قتل ( رضوان الله علیه ) و زاده شرفا علی شرف الشهادة تسلیم الامام ( علیه السلام ) فی زیارةالناحیة المقدسة و الزیارة المخصوصة باول یوم من الرجب، و کفی بذلک شهادة علی وثاقته و جلالته» تنقیح المقال / ط ق / ج ۲ ص ۱۰۶ ر. ک: زیارت رجبیه ، بحار ج ۹۸ ص ۳۴۱ و ناحیه، ج ۴۵ص ۷۱ و ج ۹۸ ص ۲۷۳ 5🔸محقق شوشتری: ضرغامة بن مالك التغلبي قال:عدّه الشيخ في رجاله في أصحاب الحسين-عليه السّلام-و وقع التسليم عليه في الشهداء،في الناحية و الرجبيّة قاموس الرجال ج ۵ ص ۵۴۱ و در ج ۸ ص ۶۵۲ در ترجمهٔ مالک بن دودان گوید: مالك بن دودان عنونه ابن شهرآشوب في ممّن قتل مع الحسين-عليه السّلام-قائلا:برز و هو يقول: إليكم من مالك الضرغام ضرب فتى يحمي عن الكرام يرجو ثواب اللّه ذي الإنعام لكن مرّ أنّ الشيخ في الرجال عدّ في أصحاب الحسين-عليه السّلام- «ضرغامة بن مالك»فلعلّ الأصل فيهما واحد. 6🔸كان كإسمه ضرغاما ، وكان من الشيعة ، وممّن بايع مسلما ، فلمّا خذل ، خرج فيمن خرج مع ابن سعد ، ومال إلى الحسين ( علیه السلام ) فقاتل معه وقتل بين يديه مبارزة بعد صلاة الظهر ، ابصار العین ص ۱۹۹ 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#تحلیل_دعوت_حسینی 🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 192 📆چهارشنبه 11 مهرماه 1403 6️⃣7️⃣ضبیعة بن
193.mp3
16.81M
🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 193 📆چهارشنبه 18 مهرماه 1403 ✅تقسیم بندی اصحاب امام شهید ( علیه و علیهم السلام) 9️⃣7️⃣طرماح بن عدی 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#تحلیل_دعوت_حسینی 🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 193 📆چهارشنبه 18 مهرماه 1403 ✅تقسیم بندی اص
🟦 تقسیم بندی اصحاب:🟦 🔹1//تقسیم بندی اصحاب به لحاظ انتساب به قبیله آنگونه که در کتاب هایی چون تسمیة من قتل .. و حدائق الوردیة و ابصار العین مشاهده می کنیم 🔹2//تقسم بندی با توجه به شروع همراهی و یا لحوق آنها به امام ( علیه السلام): الف/از مدینه همراه امام بودند ب//از مکه همراه شدند ج//بین راه ملحق شدند د// در کربلا به امام پیوستند 🛑گروه چهارم خود بر سه قسمند : الف// کسانی که مخفیانه خود را به امام رساندند مثل حبیب و مسلم بن عوسجه ب// گروهی که با لشکر عمر سعد بودند ولی توبه کردند ج// گروهی که به ظاهر با لشکر عمر سعد از کوفه خارج شدند و در فرصت مناسب به امام پیوستند 🔹3// تقسیم بندی به لحاظ شهادت در حملهٔ اولی یا در نبرد تن به تن 🔹4//تقسیم بندی به لحاظ نام ها الف/ نام هایی که نه در اسم و نه در وجود چنین شخصی به این اسم و نه در حضورش در کربلا ، تأملی نیست ب/ گاهی در نام یک شخص بحث هایی است ولی در اصل وجود او جزء شهدای کربلا بحثی نیست ج/ نام هایی که در تاریخ کربلا نیامده و فقط در زیارت ناحیه یا رجبیه آمده است. د/نام هایی که فقط در مدارک معمولی نه چندان معتبر مشاهده می شود ه/ نام هایی که اطمینان داریم خلط و اشتباهی صورت گرفته است. 🔹5// تقسیم بندی به دو دستهٔ بنی هاشم و غیر بنی هاشم 🔹6//تقسیم بندی به لحاظ مقصود از واژهٔ اصحاب الف/مقصود شیخ طوسی ( اعلی الله مقامه) از واژهٔ اصحاب ، تمام اشخاصی هستند که در زمان امام می زیسته اند و نحوه مصاحبتی بیشتر به لحاظ تعلیم و تعلم با حضرت داشته اند ، اعم از اینکه در کربلا هم بوده اند یانه ﴿اصحاب به معنای أعم) ب/ گاهی مقصود از اصحاب الحسین ( علیهم السلام) همهٔ شهدای کربلا هستند اعم از بنی هاشم و غیر بنی هاشم چنانچه در زیارت عاشورا و زیارت شهداء به همین معناست و مقصود ما هم در این دروس همین است﴿ البته ما استطرادا نام های دیگرانی را هم مثل مجروحان ، کسانی که سالم از معرکه بیرون رفتند و بانوانی از حرم را برده ایم﴾ ج/گاهی قرینه اقتضا دارد بگوییم که مقصود از واژهٔ اصحاب خصوص غیر بنی هاشم از شهدای کربلاست 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#تحلیل_دعوت_حسینی 🎙صوت درس خارج تحلیل دعوت حسینی 🌀جلسۀ 193 📆چهارشنبه 18 مهرماه 1403 ✅تقسیم بندی اص
حال با توجه به این تقسیم بندی می گوییم اولا/ اگرچه نام ضبیعة بن عمرو در زیارت رجبیه آمدا است ولی ثابت شد به این نام شخصی از اصحاب امام را نمی شناسیم و صحیح آن عمرو بن ضبیعة یا عمر بن ضبیعة است ثانیا/ضحاک بن عمرو مشرقی جزء انصار امام در کربلا بوده ولی از معرکه خارج شده است ثالثا/ضرغامة بن مالک جزء اصحاب شهید امام است که در کربلا به امام ملحق شده است و ظاهرا در حملهٔ اولی به شهادت رسیده است رابعا /مالک بن دودان شخص دیگری است و ذکر واژهٔ ضرغام در رجز او معنای وصفی ( شیر) دارد نه اسمی 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
طرماح بن عدی 🔹رجال شیخ : در رقم ۶۳۵ ضمن شما ش اصحاب علی علیه السلام گوید الطرماح بن عدي،رسوله [عليه السلام‌] إلى معاوية و در رقم ۹۹۵ نام طرماح بن عدي را جزء اصحاب امام شهید علیه السلام آورده است. 🔹جریان ارسال نامهٔ مولی توط طرماح و ملاقات او با یزید و با معاویه در جلد ۳۳ بحار ص ۲۸۶ به بعد آمده که حاکی از ولایت و شجاعت اوست. 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
🔹طبری ج ۵ ص ۴۰۴ به بعد :قَالَ: فلما سمع ذَلِكَ مِنْهُ الحر تنحى عنه، وَكَانَ يسير بأَصْحَابه فِي ناحية وحسين فِي ناحية أخرى، حَتَّى انتهوا إِلَى عذيب الهجانات، وَكَانَ بِهَا هجائن النُّعْمَان ترعى هنالك، فإذا هم بأربعة نفر قَدْ أقبلوا من الْكُوفَة عَلَى رواحلهم، يجنبون فرسا لنافع بن هلال يقال لَهُ الكامل، ومعهم دليلهم الطرماح بن عدي عَلَى فرسه، وَهُوَ يقول:يَا ناقتي لا تذعري من زجري ... وشمري قبل طلوع الفجر بخير ركبان وخير سفر ... حَتَّى تحلي بكريم النجر الماجد الحر رحيب الصدر ... أتى بِهِ اللَّه لخير أمر ثمت أبقاه بقاء الدهر.قَالَ: فلما انتهوا إِلَى الْحُسَيْن أنشدوه هَذِهِ الأبيات، [فَقَالَ: أما وَاللَّهِ إني لأرجو أن يكون خيرا مَا أراد اللَّه بنا، قتلنا أم ظفرنا،] قَالَ: وأقبل إِلَيْهِم الحر بن يَزِيدَ فَقَالَ: إن هَؤُلاءِ النفر الَّذِينَ من أهل الْكُوفَة ليسوا ممن أقبل معك، وأنا حابسهم أو رادهم، فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْن: لأمنعنهم مما أمنع مِنْهُ نفسي، إنما هَؤُلاءِ أنصاري وأعواني، وَقَدْ كنت أعطيتني الا تعرض لي بشيء حَتَّى يأتيك كتاب من ابن زياد، فَقَالَ: أجل، لكن لم يأتوا معك، قَالَ: هم أَصْحَابي، وهم بمنزلة من جَاءَ معي، فإن تممت عَلَى مَا كَانَ بيني وبينك وإلا ناجزتك، قَالَ: فكف عَنْهُمُ الحر، قَالَ: ثُمَّ قَالَ لَهُمُ الْحُسَيْن:أخبروني خبر الناس وراءكم، فَقَالَ لَهُ مجمع بن عَبْدِ اللَّهِ العائذي، وَهُوَ أحد النفر الأربعة الَّذِينَ جاءوه: أما أشراف الناس فقد أعظمت رشوتهم، وملئت غرائرهم، يستمال ودهم، ويستخلص بِهِ نصيحتهم، فهم ألب واحد عَلَيْك، وأما سائر الناس بعد، فإن أفئدتهم تهوي إليك، وسيوفهم غدا مشهورة عَلَيْك، قَالَ: أخبروني، فهل لكم برسولي إليكم؟ قَالُوا: من هُوَ؟ قَالَ: قيس بن مسهر الصيداوي، فَقَالُوا: نعم، أخذه الحصين ابن تميم فبعث بِهِ إِلَى ابن زياد، فأمره ابن زياد أن يلعنك ويلعن أباك، فصلى عَلَيْك وعلى أبيك، ولعن ابن زياد وأباه، ودعا إِلَى نصرتك، وأخبرهم بقدومك، فأمر بِهِ ابن زياد فألقي من طمار القصر، [فترقرقت عينا حسين ع ولم يملك دمعه، ثم قال: «مِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» اللَّهُمَّ اجعل لنا ولهم الجنة نزلا، وأجمع بيننا وبينهم فِي مستقر من رحمتك، ورغائب مذخور ثوابك َالَ أَبُو مخنف: حَدَّثَنِي جميل بن مرثد من بنى معن، عن الطرماح ابن عدي، أنه دنا من الْحُسَيْن فَقَالَ لَهُ: وَاللَّهِ إني لأنظر فما أَرَى معك أحدا، ولو لم يقاتلك إلا هَؤُلاءِ الَّذِينَ أراهم ملازميك لكان كفي بهم، وَقَدْ رأيت قبل خروجي من الْكُوفَة إليك بيوم ظهر الْكُوفَة وفيه مِنَ النَّاسِ مَا لم تر عيناي فِي صعيد واحد جمعا أكثر مِنْهُ، فسألت عَنْهُمْ، فقيل: اجتمعوا ليعرضوا، ثُمَّ يسرحون إِلَى الْحُسَيْن، فأنشدك الله ان قدرت على الا تقدم عَلَيْهِم شبرا إلا فعلت! فإن أردت أن تنزل بلدا يمنعك اللَّه بِهِ حَتَّى ترى من رأيك، ويستبين لك مَا أنت صانع، فسر حَتَّى أنزلك مناع جبلنا الَّذِي يدعى أجأ، امتنعنا وَاللَّهِ بِهِ من ملوك غسان وحمير ومن النُّعْمَان بن المنذر، ومن الأسود والأحمر، وَاللَّهِ إن دخل علينا ذل قط، فأسير معك حَتَّى أنزلك القرية، ثُمَّ نبعث إِلَى الرجال ممن بأجأ وَسَلمَى من طيّئ، فو الله لا ياتى عليك عشره ايام حتى تأتيك طيئ رجالا وركبانا، ثُمَّ أقم فينا مَا بدا لك، فإن هاجك هيج فأنا زعيم لك بعشرين ألف طائي يضربون بين يديك بأسيافهم، وَاللَّهِ لا يوصل إليك أبدا ومنهم عين تطرف، [فَقَالَ لَهُ:جزاك اللَّه وقومك خيرا! إنه قَدْ كَانَ بيننا وبين هَؤُلاءِ القوم قول لسنا نقدر مَعَهُ عَلَى الانصراف، وَلا ندري علام تنصرف بنا وبهم الأمور فِي عاقبه!] قَالَ أَبُو مخنف: فَحَدَّثَنِي جميل بن مرثد، قال: حدثنى الطرماح ابن عدي، قَالَ: فودعته وقلت لَهُ: دفع اللَّه عنك شر الجن والإنس، إني قَدِ امترت لأهلي من الْكُوفَة ميرة، ومعي نفقة لَهُمْ، فآتيهم فأضع ذَلِكَ فِيهِمْ، ثُمَّ أقبل إليك ان شاء الله، فان الحقك فو الله لأكونن من أنصارك، قَالَ: فإن كنت فاعلا فعجل رحمك اللَّه، قَالَ: فعلمت أنه مستوحش إِلَى الرجال حَتَّى يسألني التعجيل، قَالَ: فلما بلغت أهلي وضعت عندهم مَا يصلحهم، وأوصيت، فأخذ أهلي يقولون: إنك لتصنع مرتك هَذِهِ شَيْئًا مَا كنت تصنعه قبل الْيَوْم، فأخبرتهم بِمَا أريد، وأقبلت فِي طريق بني ثعل حَتَّى إذا دنوت من عذيب الهجانات، استقبلني سماعة بن بدر، فنعاه الى، فرجعت 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دین و تمدن
استاد عندلیب، اهل سنت در مباحث فقه حکومی و علم اصول مقدم اند اما....mp3
1.56M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 🎧 اهل سنت و فقه حکومتی 🎙 💠 موسسه دین و تمدن ➕ DinVaTamadon.ireitaa.com/joinchat/2739667154Cc7f3f5b56d
هدایت شده از دین و تمدن
استاد عندلیب - سنجه اخبار آحاد و نظریات دینی و تفسیری.mp3
1.13M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 🎧 سنجه اخبار آحار و نظریات دینی و تفسیری 🎙 💠 موسسه دین و تمدن ➕ DinVaTamadon.ir@DinVaTamadon
1_14206523137.pdf
75.5K
📄تقریر درس خارج فقه التعامل 📆یک‌شنبه 22 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 10 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 10 🔰جلسۀ 910 🆔@andalibhamedani|گروه نظرات