💠 مؤلفههای جریان نواندیش متعهد (مجدد)
1️⃣ پاسداشت میراث علمی و فرهنگی حوزه (پاسداشت تراث): جریان #نواندیش متعهد به خلاف جریان نواندیش غرب گرا، اهمیت و جایگاه ویژهای برای تراث علمی #حوزههای_علمیه قائل است و آن را ناکارآمد و متعلق به تاریخ نمیداند.
2️⃣ قرائت حداکثری از کارکرد دین و رسالت روحانیت (دین حداکثری): جریان نواندیش متعهد بر این باور است که دین تمام شئون حیات بشری را در راستای نیل به کمال و #سعادت ابدی مورد توجه و برنامهریزی قرار داده است. چرا شئون فردی و اجتماعی انسان دست در دست هم مجموع رفتار و رویکرد فرد و جامعه را تشکیل میدهد.
3️⃣ رصد تحولات کلان و خرد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی #جامعه_اسلامی و طراحی اقدام متناسب (رصد شرایط)
4️⃣ عدم اکتفا به داشتهها و نگاه به آینده برای فتح قلههای جدید (آیندهنگری و تحولخواهی): جریان نواندیش متعهد از تحولخواهی هراسناک نمیشود. تحول را روی گرداندن از تراث سلف نمیداند؛ بلکه پرداختن به تحول با حفظ میراث گذشته را بارور کردن و بالندهتر کردن آنها میداند.
5️⃣ برخورداری از سبک زندگی جهادی و #انقلابی (زیست جهادی): جریان نواندیش متعهد، مصداق (مجاهدون بأنفسهم) هستند. در سبک زندگی جهادی، این وظیفه و نیازمندی جامعه اسلامی است که معیار و ملاک عمل فرد قرار میگیرد، نه استانداردهای #پژوهشکدهها و نهادهای رسمی علمی.
👇👇👇👇
https://eitaa.com/andishaneh
تبیین آموزه های اعتقادی دین اسلام
📝 جریان شناسی
بررسی اندیشههای تجدیدنظر طلبانه #سیدابوالفضل_برقعی
🔺 یکی دیگر از تجدید نظرطلبانی که دشمنان تشیع مانورهای گستردهای بر روی شخصیت وی دادهاند و با خوشحالی فراوان از تغییر عقیده این شخص به مذهب #وهابیت یاد نمودهاند، سید ابوالفضل برقعی قمی میباشد که غالبا از وی با عناوینی همچون “علامه” و “آیت الله العظمی” نام میبرند تا سخنان و عقاید وی را بازتاب گستردهتری بخشند.
🔺 این درحالی است که این جریان خود این گونه القاب را همواره مورد مذمت قرار دادهاند ولی از آنجا که در چنین مواردی کاربرد این القاب را به مصلحت خود میدانند، به طور گسترده از آنها استفاده میکنند! برقعی پس از پیروزی انقلاب بر شدت مخالفتهای خود علیه عقاید #تشیع افزود و به همین دلیل نیز مورد سوء قصد قرار گرفت که بر اثر آن، جراحات مختصری برداشت.
🔺 با گسترش تبلیغات برقعی علیه مکتب تشیع و عقاید شیعیان، وی در سال ۶۶-۶۷ مدتی در اوین بسر برد و پس از آن به یزد تبعید شد و در نهایت به دستور رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنهای آزاد گردید؛ وی در سال ۱۳۷۰ شمسی درگذشت.
🔹 ویژگیهای شخصیتی و اعتقادی برقعی
🔺 برقعی عمدتا در دوره دوم حیات خویش (پس از سال ۱۳۴۰شمسی) به افکار وهابیگری گرایش یافت و به مرور به وادی افراط افتاد. او در این دوره به این نتیجه رسید که در مذهب شیعه به گفته وی، خرافات زیادی وجود دارد که خلاف متون دینی هستند از این رو در این مقطع از حیاتش به تجدید نظر در عقاید سنتی خود پرداخت و بر اساس گفته خودش، سعی کرد تا با این خرافات مبارزه کند.
🔺 از آن به بعد، وی اصلاحاتی در عقاید و نظرهای خود به وجود آورد، از جمله به مخالفت با آنچه که آن را بزرگنمایی علی بن ابیطالب از سوی شیعیان میدانست، پرداخت؛ و #توسل به امامان را زیر سؤال برد.
🔺 او همچنین انتقادات تندی به #حوزههای_علمیه و علمای دین داشت و #تقلید از مجتهد را حرام میدانست. وی معتقد بود که «قرآن احتیاج به تفسیر ندارد، چون تفسیر نظر انسانی است در حالی که قرآن سخنان خداوند است و هر فرقهای به نفع خودش قرآن را تفسیر میکند اما باید برای غیر عرب زبان، قرآن را خوب ترجمه نمود نه تفسیر»!
🔹 تضاد #مفاتیح_الجنان با قرآن!
🔺 وی در کتاب «تضاد مفاتیح الجنان با قرآن» ضمن زیر سوال بردن اصالت مفاتیح الجنان میگوید: «از جمله خرافاتی که در میان عوام مسلمین حتی در میان عالمنمایان رواج دارد و نتیجه سکوت علما است، اعتقاد به کرامات و #معجزات از قبور ائمه یا اعقاب آنها و سایر بزرگان دین است. در حالی که چنین اعتقاداتی مخالف اصل «توحید» و عقاید اصیل اسلامی و قرآنی است»!
🔺 در سالهای اخیر اکثر آثار برقعی در خارج از ایران و بطور عمده توسط وهابیون منتشر شده است.
👇👇👇👇
https://eitaa.com/andishaneh
#آموزه_های_اعتقادی_دین_اسلام
🔴امام خميني، «جامعيت اسلام» و «سکولاريسم حوزوي»
🖊احمدحسين شريفي
🔸#امام_خمينی(ره) در ابتداي کتاب ولايت فقيه مطالب مهمي دربارة #جامعيت_اسلام و فهم و عرضة ناقص اسلام توسط روحانيت و يا به تعبير ديگر رخنه و نفوذ فکر سکولاريستي در #حوزههای_علميه بيان ميکنند. ايشان ميفرمايد الان فهم نادرستي از حقيقت اسلام در ميان عامه مردم وجود دارد و شکل ناقصي از اسلام و آموزههاي اسلامي در حوزههاي علميه عرضه ميشود. بلکه، در اثر تبليغات سوء دشمنان دين و کمکارهاي عالمان راستين، متأسفانه شاهد آن هستيم که حتي برخي از طبقة تحصيلکرده، چه دانشگاهي و چه حوزوي، گمان ميکنند «اسلام دين جامعى نيست؛ دين زندگى نيست؛ براى جامعه نظامات و قوانين ندارد؛ طرز حكومت و قوانين حكومتى نياورده است. اسلام فقط احكام حيض و نفاس است. اخلاقياتى هم دارد؛ اما راجع به زندگى و اداره جامعه چيزى ندارد.»
🔸و کار به جايي رسيده است که «چنانچه كسى بخواهد اسلام را آن طور كه هست معرفى كند، مردم به اين زوديها باورشان نمىآيد؛ بلكه عمال استعمار در حوزهها هياهو و جنجال به پا مىكنند.»
🔸«براى اينكه كمى معلوم شود فرق ميان اسلام و آنچه به عنوان اسلام معرفى مىشود تا چه حد است، شما را توجه مىدهم به تفاوتى كه ميان «قرآن» و كتب حديث، با رساله هاى عمليه هست: قرآن و كتابهاى حديث، كه منابع احكام و دستورات اسلام است، با رساله هاى عمليه، كه توسط مجتهدين عصر و مراجع نوشته مىشود، از لحاظ جامعيت و اثرى كه در زندگانى اجتماعى مىتواند داشته باشد بكلى تفاوت دارد. نسبت اجتماعيات قرآن با آيات عبادى آن، از نسبت صد به يك هم بيشتر است! از يك دوره كتاب حديث، كه حدود پنجاه كتاب [باب و بخش] است و همه احكام اسلام را در بردارد، سه- چهار كتاب مربوط به عبادات و وظايف انسان نسبت به پروردگار است؛ مقدارى از احكام هم مربوط به اخلاقيات است؛ بقيه همه مربوط به اجتماعيات، اقتصاديات، حقوق، و سياست و تدبير جامعه است.»
#سکولاريسم_حوزوی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹