eitaa logo
اندیشه ما
668 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
182 ویدیو
18 فایل
💢 پایگاه ارائه قرائت محققانه و متناسب زمان از آموزه‌های اصیل اسلامی 🌐 نشانی سایت: andishehma.com 📲ارتباط با دبیر خبر و مدیر کانال ارسال مطالب، نقد و پیشنهادات و مسئول بارگذاری مطالب: @ad_andishemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ مصحف فاطمه در اندیشه ملاصدرا و امام خمینی 🎙 استاد هادی سروش ✂️ برش هایی از متن: ✅یکی از معارف بلند در رابطه با عصمت الله الکبری حضرت زهرا (س) ، "مصحف فاطمه" است . مصحف فاطمه نام کتابی که محتوای آن سخنان جبرییل با حضرت زهرا میباشد. ✅جریان پیدایش "مصحف فاطمه" از زبان امام صادق (ع) بر اساس نقل کلینی به سند صحیح در کتاب کافی چنین است ؛ فاطمه بعد از پيغمبر (ص) هفتاد و پنج روز در دنيا بود و از فراق پدر بسياراندوهگين بود. جبرئيل محضرش مي آمد و او را در مرگ پدر تسليت مي داد و خوشحالش مي كرد وغم واندوهش را تخفيف مي داد و از احوال و مقام پدرش خبر مي داد و سرگذشت اولادش را پس از او برايش مي گفت و علي (ع) آن مطالب را مي نوشت كه مجموع آن نوشته ها مصحف فاطمه (ع) شد. (کافی ج۱ ص۲۳۵) ✅ در این رابطه به دو گفتار مهم از دو حکیم الهی توجه نمایید ؛ یکی صدرالمتالهین و دیگری امام خمینی. علاقمندم قبل نقل گفتار آن دو فیلسوف اسلامی ، سخنی در رابطه با ملاصدرا از امام راحل را که شگفت آور است ، ملاحظه فرمایید؛ ایشان در کشف الاسرار می‌نویسد: «[ملاصدرا]محمد بن ابراهیم شیرازی از بزرگترین فلاسفه الهی و موسس قواعد الهیه و مجدد حکمت ما بعدالطبیعه، او اول کسی است که مبدا و معاد را بر یک اصل بزرگ خلل ناپذیر بنا نهاد و اثبات معاد جسمانی با برهان عقلی کرد و خللهای شیخ الرئیس را در علم الهی روشن کرد و شریعت مطهره و حکمت الهیه را با هم ائتلاف داد، ما با بررسی کامل دیدیم هر کس درباره او چیزی گفته از قصور خود و نرسیدن به مطالب بلندپایه اوست» ✅صدرالمتالهین درباره سِنخ معارف مندرج در مصحف فاطمه سخنِ ژرفی دارد. ایشان در نوشته کوچکی بنام "رساله سه اصل" از "مصحف فاطمه" به دریایی از علوم غیبی تعبیر نموده که قابل مقایسه با هیچ علمی از علوم بشر نیست . عبارت آن حکیمِ عارف بزرگ چنین است؛ "مصحف فاطمه" ؛ بحری از علوم مکاشفه است که باعلوم دیگر که میتوان با شش ماه و یا کمتر به ان دست پیدا کرد متفاوت است. راز مطلب در این است که صدرالمتالهین "مصحف فاطمه" را از سنخ "علم وحی" میداند که علم لدنی و علم انزالی بر قلب انسان کامل است . توضیح مطلب آن است که دانش‌هایی که بشر به ان دست پیدا می‌کند دارای خصوصیاتِ ضعف است ، مانند ؛ جزئی بودن ، خطاپذیر بودن ، و محدود بودن و نظایر آن ، که بعد مدتی یا باطل میشود و یا چون نظریه بالاتری ارائه میشود فراموش می‌شود، اضافه بر اینکه نسبت‌ به ره آورد فکری بشر در آینده بی‌اطلاع است. ولی علوم مکاشفه ای و وحیانی از آن سنخ علومی است که نه محدود به زمان و مکان است و نه جزئی است و نه باطل شدنی که خداوند متعال رشحه ای از آن علوم غیبی را به برخی برگزیدگان خود میدهد ؛ "عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً.." (کهف/۶۵) آنچه در بیان کوتاه جناب ملاصدرا امده اشارت به این معنا دارد. ✅ عارف معاصر حضرت خمینی در رابطه با مصحف حضرت فاطمه ، اشاراتی به مبداء حدوث آن که "نزول جبرئیل" است دارد و نزول جبرئیل را به جهت "روح اعظم الهی" بودنش ؛ بسیار مهم ارزیابی نموده و آن نشانه ی سنخیت و کمال بی انتهای فاطمه (س) میداند. 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/moshaf-fateme-dar-andishe/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ حق نداریم ایمان را در حوزه اضطرار قرار دهیم اجبار و اکراه برای دعوت به ایمان نتیجه ای ندارد 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 به گزارش سایت اندیشه ما» به نقل از شفقنا، متن سخنرانی آیت الله محمد سروش محلاتی با موضوع «ناسازگاری ایمان و اکراه» در جلسه دوم از سلسله نشست های علمی «قدرت در نهج البلاغه» که در کانون توحید برگزار می شود، به شرح زیر است: 🔸 اولین پرسشی که درباره مساله قدرت مطرح می شود، این است که نسبت بین دین و قدرت چیست؟ به تعبیر دیگر دین در چه قلمروی می تواند از قدرت استفاده کند و قدرت را به خدمت خود بگیرد و به عنوان ابزار برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده کند؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید پرسش را به صورت کامل توضیح داد و آن را تجزیه و تحلیل کرد. یعنی ابتدا باید معلوم شود مقصود از به کارگیری قدرت و نقش آن در قلمرو دین چیست؟ از همین رو باید این سوال کلی را به موضوعات جزئی تری تبدیل کرد. 🔸 اولین موضوع جزئی این است که می توان از قدرت و ثروت برای وادار کردن به قبول اسلام و ایمان استفاده کرد. نقش دوم این است که از قدرت و ثروت برای وادار کردن افراد به انجام فرائض دینی استفاده شود. مرحله سوم کاربرد قدرت، برای استقرار نظام دینی و تشکیل حکومت اسلامی است. چهارمین مساله نیز این است که آیا استفاده از زور و قدرت برای دوام، استمرار و حفظ حکومت دینی جایز است؟ 🔸 البته مسائل دیگری را نیز می توان در حوزه دین مطرح کرد ولی این چهار مرحله و مساله اهم موضوعات مطرح شده در این موضوع است. در عین حال در این مباحث به ترتیب به این موضوعات پرداخته می شود و نباید توقع داشت که در زمان پرداختن به موضوع اول، مساله سوم یا چهارم نیز مطرح شود. 🔸 امیرالمؤمنین (ع) در خطبه قاصعه این مطلب را بیان فرمودند که چرا دست انبیاء از بهره مندی از ثروت و قدرت کوتاه بوده است؟ پاسخ حضرت به این پرسش این است که اگر انبیاء از قدرت و ثروت بهره ای داشتند در این صورت گرایش انسانها به ایشان و قبول دعوت آنها از اخلاص کافی برخوردار نبود و خلوص خود را از دست می داد. در چنین شرایطی پیوستن مردم به انبیاء یا از ترس بود یا به طمع رسیدن به منافع مادی بود. در نتیجه ایمان مردم یک ایمان واقعی و بر اساس تشخیص و اراده نبود و ارزش خود را از دست می داد. صد البته که چنین ایمانی نمی تواند مبنای سعادت انسان و در عالم آخرت دارای پاداش الهی باشد. در این صورت نظام نبوت به هم می خورَدَ. 🔻 کلام امیرالمؤمنین (ع) در این باره این بود که: 🔸 ولَوْ کَانَتِ الْأنْبِیاَءُ أَهلَْ قُوَّهٍ لََا ترَُامُ وَ عِزَّهٍ لََا تُضََا ممُ وَ ملُْ ککٍ تُمَدُّ نحْوَهُ أعَْناَقُ الرِّجَاَ للِ وَ تشَُ ددُّ إِلَیْهِ عُقدَُ الرِّحَالِ لکََانَ ذلَِکَ أَهوَْنَ عَلََى الْخلَْقِ فِیِ الاِعتِْبَارِ وَ أَبْعَدَ لهَمُْ فِِی الِاسْتِکبَْارِ ووَ لَآمَنُُوا عَ ننْ رَهْبهٍَ قاَهِرَ ههٍ لهَُ ممْ أَ ووْ رغَْبَ ههٍ مَائلَِ ههٍ بهِِ ممْ فَکاَنتَِ النِّیاَّتُ مشُْترََکهًَ ووَ الحَْسنَََا تتُ مُقْتَسَمَ ههً 1 🔻 کانون 🔸 اگر انبیا داراى قدرتى بودند که کسى را توان معارضه با آنان نبود، و داراى عزّّتى که مغلوب کسى نمى شدند، و شوکتشان به گونه اى بود که گردن هاى مردان به سوى آن کشیده مى شد و مردم براى تماشاى بزرگى و سطوتشان بار سفر مى بستند، این وضع در پندگیرى مردم از آنان آسانتر و از گردنکشى در برابر آنان دورتر بود، و به خاطر ترسى که از عظمت ظاهر انبیا برمى داشتند، یا به خاطر رغبتى که به ثروت آنان پیدا مى کردند ایمان مى آوردند، آن هنگام قصدها خالص نبود، و خوبی ها به طمع دنیا و آخرت انجام مى گرفت ....... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/hagh-nadarim-iman-ra-da-howze-ezterar-gharar-dahim/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ رزومه علمی آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 محمد سروش محلاتی در شهرستان محلات و در تابستان سال 1340 متولد شده است، و در قم ساکن شده بوده است، و پس از مدتی به دلیل ماموریت پدر ایشان از سوی امام خمینی (س) که به عنوان روحانی برای امور تبلیغی مامور شده بودند، مدتی را در کاشان زیسته است و پس از آن راهی تهران شده است. 🔸 محلاتی در سال 1355 و در سن 15 سالگی راهی حوزه علمیه قم شد. او در سال 1360 به دست حضرت امام معمم شد، و صیغه عقد ازدواج ایشان نیز توسط امام خوانده شد. 🔸 او شرح لمعه را نزد آیت الله سیدمصطفی محقق، مکاسب را نزد مرحوم آیت الله اشتهاردی، کفایه را نزد آیت الله سیدعلی محقق و رسائل را نزد آیت الله ستوده و آیت الله موسوی تهرانی فراگرفت. آیت الله مرتضی حائری نخستین استاد او در درس خارج فقه بود، و به مدت 3 سال در درس فقه او حاضر شد. پس از فوت ایشان در سال 1364 در درس آیت الله شبیری زنجانی شرکت می کرد که حدود 15 ماه ادامه داشت. 🔸 او اصول فقه را نزد آیت الله وحید خراسانی از سال 1364 آغاز کرد و در درس مرحوم آیت الله تبریزی نیز حاضر می شد. مدتی را نیز در درس آیت الله منتظری، آیت الله صانعی و آیت الله فاضل لنکرانی شرکت می کرد. 🔸 ایشان در کنار فقه و اصول به فلسفه و تفسیر نیز علاقه مند بود، تفسیر را با آیت الله جوادی آملی آغاز کرد، همچنین در درس فلسفه ایشان نیز حضور داشت و اسفار ملاصدرا را در محضر ایشان فراگرفت. شرح اشارات را نزد آیت الله حسن زاده آملی آخوخت، و از محضر آیت الله انصاری شیرازی نیز بهره برد. 🔸 مدتی بعد تدریس بحث های فلسفی را آغاز کرد اما اندکی بعد علی رغم علاقه به مطالعه فلسفه به دلیل ضرورت تمرکز تدریس آن را کنار گذاشت. محلاتی 10 سال سطح عالی را تدریس می کرد و پس از آن از سال 1377 به تدریس خارج فقه و اصول در مدرسه آیت الله گلپایگانی مشغول شد و تا کنون به آن ادامه داده است. او در پژوهش های خود بیشتر بر فقه سیاسی تمرکز دارد. 🔸 ایشان پیش از پیروزی انقلاب با آقای مسیح مهاجری آشنا بود، و پس از حضور او در حزب جمهوری اسلامی و فعالیت در روزنامه جمهوری اسلامی، همین آشنایی موجب شد صفحه حوزه این روزنامه توسط آیت الله محلاتی اداره شود. 🔸از آیت الله محمد سروش محلاتی آثار متعددی منتشر شده است، از جمله آثار او می توان به فهرست زیر اشاره کرد: 🔻 دین و دولت در اندیشه اسلامی اندیشه و ایمان در آزادی مجموعه مقالات بی‌طرفی شرط داوری -فقه متهم است یا مدعی امکان‌سنجی انتخابات در نظام اسلامی شهر مردگان: ده مقاله در حقوق اساسی مخالفین مبانی حریم خصوصی در اندیشه اسلامی مجموعه مقالات دولت و ابزار‌های الزام شهروندان به شریعت نظارت خبرگان نصیحت نخبگان؛ نگاهی به حقوق و وظایف مجلس خبرگان رهبری ..... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/rezome-mohammad-soroshmahalati/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ متن درس شرح دعای سحر 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 گفت: «کلمه» به لحاظ بارمعنایی با «آیه» متفاوت است؛ خداوند با کلمات خود یعنی با سراسر موجوداتی که در نظام هستی وجود دارد، با انسان سخن می گوید و مقصود خود را آشکار می کند و غیب خود را برای انسان به مرحله شهود می رساند. 🔸 به گزارش« سایت اندیشه ما»، متن جلسه شرح دعای سحر حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُلله رَبَِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلَََّّی اللََّهُ عَلََی سَیَِّدِناِ وَ نَبِیَّنَاَ مُحَمَََّّد وَ آلِهِ الطَّاهرینَ 🔺 خدمت دوستان و همراهان گرامی عرض سلام و تحیت دارم، و ورود ماه مبارک رمضان را به همه شما عزیزان تبریک عرض می کنم. از خداوند متعال خواستارم که بتوانیم بهترین بهره را از این ماه مبارک – که فصل مهمانی خداوند است – داشته باشیم. 🔸 همانگونه که مستحضرید در ماه رمضان سالهای گذشته توفیق شد تا درباره دعای سحر صحبت کنیم و بخشهایی از این دعای شریف را طی جلساتی مطرح کردیم و امسال هم به خواست خدا در چهارمین سال بحث از شرح دعای سحر را ادامه می دهیم.1 🔸 در ادامه مباحث سالهای گذشته به این فراز رسیده ایم؛ «اَللهَُّمََّ انََِّّی اَسْئلَکَُ مِنْ کَلِماتِک بِاَتَمَِّها وَکُلَُّ کلَِماتک تاََّمََّهٌ اللَّهُمََّ انَِّیَّ اسْئَلُکَ بکَِلِماتکَِ کلُهََِّاَ». این فراز از دعای شریف سحر درباره کلمات الهی است و سؤال و درخواستی که از این کلمات و به خصوص از «اتمّ» این کلمات وجود دارد. در این فراز دو بحث باید دنبال شود: بحث اول این است که کلمات الهی چیست؟ بحث دوم این است که مراتب کلمات الهی که برخی تام اّند و برخی اتم اند، به چه معناست؟ کلمات الهی چیست؟ 🔸 «کلمات» جمع «کلمه» است؛ و «کلمه» و «کلمات» از تعبیرهایی است که در منابع اسلامی و به خصوص قرآن کاربرد گسترده ای دارد. آیات شریفه قرآن بر گستردگی «کلمات الهی» دلالت می کند، اما این «کلمات» گسترده که همه جا و همه چیز را فرا گرفته، به چه معناست؟ اگر «کلمات» همان مخلوقات الهی هستند، چرا درباره این مخلوقات تعبیر «کلمات» به کار برده می شود و چرا به مخلوق، «کلمه» اطلاق شده است؟ آیات قرآن کریم درباره «کلمات» فراوان است، اما دو آیه به خصوص موضوع «کلمات» را به معنای گسترده آن مطرح می کند؛ یکی آیه ۱۰۹ سوره کهف است و دیگری آیه ۲۷ سوره لقمان. 🔸 اما در سوره کهف سخن از این است که اگر همه دریاها مدادی برای کلمات الهی شود، دریا به پایان می رسد، اما کلمات الهی به پایان نمی رسد، حتی اگر آن دریا مکرّر گردد، باز هم کلمات الهی پایانی ندارد؛ 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/matn-dars-sharh-doaye-sahar/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ رویت هلال یا تولد؟ 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 به گزارش «اندیشه ما» به نقل از شفقنا- استاد حوزه علمیه قم می گوید: «بین تولد و رؤیت، فرق و فاصله‌ای وجود دارد. وقتی‌ ماه از محاق بیرون می‌آید و از تحت‌ الشعاع خارج می‌شود، تا وقتی‌که قابلیت برای رؤیت پیدا کند، یک زمانی می‌گذرد. البته این زمان با توجه به شرایط مختلف، متفاوت است. در سال گذشته تقریباً حدود بیست ساعت بعد از تولد ماه امکان رؤیت هلال وجود داشت. ممکن است از تولد تا رؤیت با چشم مسلح ده ساعت، پانزده ساعت فاصله باشد و از رؤیت با چشم مسلح تا رؤیت با چشم عادی مجدداً حدود ده ساعت فاصله باشد. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أبی القاسم المصطفی مُحَمَّد و آله و سلّم 🔺 مستحضرید که یک مسئله‌ی کهن در فقه ما مسئله‌ی آغاز ماه‌های قمری ا‌ست. علمای ما در نظرات فقهی خود بیان فرموده‌اند که هر ماه قمری با رؤیت هلال آغاز می‌شود و با رؤیت هلال بعد پایان می‌پذیرد؛ «صم للرؤیه و أفطر للرویه». تا حدود چهل سال قبل تقریباً بین فقهای ما تسالمی وجود داشت که رؤیت باید با چشم عادی و به صورت مستقیم انجام گیرد و دیدن با ابزارهای بزرگ‌کننده (مانند تلسکوپ) اعتباری ندارد. در پاسخ استفتای نسبتا مفصلی از میرزای نائینی؛ ایشان توضیح داده‌اند که رؤیت با چشم مسلّح و استفاده‌ی از ابزار کافی نیست. در فتاوای آیت الله خویی؛ و امام خمینی؛ هم این مسئله مطرح شده است. 🔸 از چند دهه‌ی اخیر این مسئله مجدداً مورد بررسی فقها قرار گرفت و یک نظر جدید در بین آن‌ها ابداع شد که استفاده‌ی از ابزار و ادوات (چشم مسلّح) هم کفایت می‌کند. آیت الله بهجت؛ آیت الله فاضل لنکرانی؛ آیت الله خامنه‌ای و جمعی از فقهایی که با ایشان مباحث علمی را دنبال می‌کردند (به خصوص دو تن از آن‌ها رساله‌ای برای اثبات این موضوع نوشتند؛ یکی آیت الله خزعلی؛ و دیگری آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی;)، قائل شدند که رؤیت ماه با استفاده‌ی از ابزار و ادوات، مانند رؤیت حسی معتبر است. ولی این نظرات جدید هنوز مشکل جامعه‌ی ما را حل نکرده و اختلافات نه تنها کاهش پیدا نکرده، بلکه افزایش هم پیدا نموده است. از فرصت این جلسه و حضور اساتید و بزرگان برای طرح یک احتمال جدید (نه یک نظر جدید) استفاده می‌کنم و آن احتمال این است که آیا می‌توان نظر «تولد ماه» را جایگزین نظر «رؤیت هلال» کرد یا نه؟ 🔸 مقدمتاْ عرض کنم که بین تولد و رؤیت، فرق و فاصله‌ای وجود دارد. وقتی‌ ماه از محاق بیرون می‌آید و از تحت‌ الشعاع خارج می‌شود، تا وقتی‌که قابلیت برای رؤیت پیدا کند، یک زمانی می‌گذرد. البته این زمان با توجه به شرایط مختلف، متفاوت است. در سال گذشته تقریباً حدود بیست ساعت بعد از تولد ماه امکان رؤیت هلال وجود داشت. ممکن است از تولد تا رؤیت با چشم مسلح ده ساعت، پانزده ساعت فاصله باشد و از رؤیت با چشم مسلح تا رؤیت با چشم عادی مجدداً حدود ده ساعت فاصله باشد. 🔸 همان‌گونه که اشاره شد از نظر فتاوای فقهی معیار رؤیت است (رؤیت مستقیم یا غیرمستقیم، با چشم عادی یا با چشم مسلح)، اما نظریه‌ی تولد آغاز ماه قمری را قبل از رؤیت قرار می‌دهد. یعنی همان آنْ و لحظه‌ای که ماه از تحت ‌الشعاع و از محاق خارج می‌شود و هنوز هیچ‌گونه امکانی برای رؤیت آن نیست و حتی پیشرفته‌ترین تلسکوپ‌هایی که در دنیا وجود دارد، هنوز نتوانسته‌اند لحظه‌ی تولد را نشان دهد. بله، عکسبرداری از لحظه‌ی تولد امکان‌پذیر شده، اما این‌که انسان مستقیماً بتواند پشت دستگاه بنشیند و لحظه‌ی تولد ماه را ببیند، هنوز امکانش فراهم نشده است، البته دانشمندان معتقدند که این امکان در آینده فراهم خواهد شد. مسئله این‌ است که آیا ممکن است از نظریه‌ی رؤیت – به هر دو شکلش، چه مسلح و چه با چشم عادی- عدول کرده و به نظر تولد برسیم؟ فعلا نمی‌خواهم آثار و فواید این احتمال را در صورت اثبات مطرح کنم چون وقتی یک مسئله‌ی فقهی را بررسی می‌کنیم، ابتدا باید ذهن‌مان را از آن آثار و نتایج تخلیه کنیم و با یک ذهن خالی به سراغ ادله برویم ولی در نهایت عرض خواهم کرد که اگر این احتمال تثبیت شود، چه آثار و فوایدی هم بر آن مترتب می‌شود ....... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/royat-helal-ya-tavalod/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ اعتنا به نظروخواست مردم درحکومت 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔻 اکثریت در قرآن 🔸 سوال: این که در بخش اول سخنان شما از قول امیرالمؤمنین(ع) عنوان شد که حاکم باید به دنبال جلب رضایت مردم باشد و رضایت مردم همان رضایت خداوند است، با آموزه‌های قرآنی منافات دارد. زیرا در قرآن داستان چندین نفر از انبیاء الهی مطرح شده است که در تمامی آنها مردم نقطه مقابل پیامبران قرار گرفته‌اند و اکثریت مردم گمراه بوده‌اند. چطور ممکن است که رضایت خدا در رضایت چنین مردمی باشد؟ 🔸 پاسخ: به نکته خوبی اشاره شد. البته در این جلسه به صورت مختصر به مطلب پرداخته شد زیرا قبلا در شرح عهدنامه مالک اشتر به طور مفصل این مسائل توضیح داده شده بود. در کتاب حکمرانی شایسته صفحات 45 تا 47 این بحث مطرح شده است که دو حوزه مراجعه به مردم باید از هم تفکیک شوند. یک حوزه در مسائل اعتقادی و نظری که مربوط به درک واقعیت‌هاست، مانند مسائل فلسفی، که اینجا محل مراجعه به آراء عمومی نیست. فلسفه و شناخت واقعیت‌ها را نمی‌توان با رأی‌گیری و مراجعه به مردم معلوم کرد. مثلا دانشمندی عنوان می‌کند که زمین در حال حرکت است. در حالی که سایرین چنین اعتقادی ندارند. این موضوع را نمی‌توان با مراجعه به رأی مردم تعیین کرد. در قرآن نیز دعوای انبیاء با نوع بشر درباره همین مسائل شناختی مثل بت‌پرستی است. این که جهان مبدأ و معادی دارد یا نه؟ آیا بت‌ها حقیقتا در زندگی بشر تأثیری دارند یا ندارند؟ به هرحال جهل و خرافات در میان مردم رواج داشته و انبیاء نیز با آنها مبارزه می‌کردند. خداوند هم در قرآن در این موارد می‌فرماید "أکثرُهُم لایَعقِلون" یعنی اکثریت مردم در این مسائل تعقل و خردورزی ندارند. اتفاقا کسانی که مسئله مراجعه به آراء عمومی را بر اساس مبانی اسلامی مطرح می‌کنند با این اشکال مواجه هستند که قرآن فهم اکثریت را تخطئه می‌کند. آیت الله منتظری در کتاب ولایت فقیه خود این بحث را مطرح کرده است. ایشان می‌فرماید آنچه که قرآن فهم و درک انسان را تخطئه می‌کند مربوط به مسائل غیبی است که بشر علم آن را ندارد. مثل صفات خداوند و قضا و قدر الهی و خصوصیات قیامت و ... . این نوع آیات، مسائل زندگی عادی مردم را که می‌توان نتایج آن را دید و لمس کرد و تجربه نمود، شامل نمی‌شود. در این موارد چاره‌ای نیست، یا باید نظر اقلیت در برابر اکثریت را پذیرفت یا باید نظر اکثریت را در برابر اقلیت پذیرفت. پس آن آیات در جای خود که مربوط به حوزه مباحث نظری و اعتقادی است، صحیح هستند. 🔻 شایستگی بدون محبوبیت مردمی 🔸 سوال: اینکه مطرح شد هرکس را اکثریت مردم قبول داشته باشند، خداوند نیز او را قبول دارد، با شرح حال انبیاء سازگار نیست. زیرا انبیاء را مردم قبول نداشتند ولی خدا آنها را قبول داشت. 🔸 پاسخ: اینجا دو مطلب وجود دارد. یکی این که گاهی گفته می‌شود فلانی آدم خوبی است. در این حالت خداوند می‌داند که او خوب است یا خوب نیست. اینجا تغییری ایجاد نمی‌شود. یعنی خوبی واقعی افراد، با افکار مردم از بین نمی‌رود ...... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/etena-be-nazar-va-khast-mardom-dar-hokomat/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ سه چالش نظام جمهوری اسلامی در دهه پنجم 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔻 در شرایط کنونی، جامعه و نظام ما با سه بحران مواجه است؛ نخست بحران اقتصادی، دیگری بحران سیاسی و سوم، بحران فرهنگی. البته این سه معضل که ما از آنها به عنوان بحران یاد می کنیم، ویژگی های متفاوتی دارند و اصل این مشکلات برای مردم شناخته شده هستند. 🔸 گمان می کنم از جهتی، مهم ترین چالش جمهوری اسلامی در دهه پنجم و این سالها، چالش فرهنگی است. این چالش سخت ترین چالشی است که در برابر ما قرار دارد. اگر بخواهم استدلال کنم، این طور می توانم بگویم که برخی چالش ها یا بحران ها، بحران هایی هستند که دولت می خواهد حل کند، هرچند نمی تواند. برای نمونه، در بحران های اقتصادی، کارشناسان دولت می خواهند بر معضلات این بخش چیره شوند، ولی عملا چنین اتفاقی نمی افتد. و حتی دیدیم که رییس جمهور اخیرا رسما به وجود تورم ۶۰ درصدی در کشور اقرار و اعتراف کرد. 🔸 اما چالش دوم، وقتی است که دولت می تواند اما نمی خواهد. و آن مربوط به چالش های سیاسی است. مثلاً در قانون اساسی ما، یکی از حقوق ملت، مربوط به آزادی اجتماعات و تجمعات آرام برای اعتراض است. هیچ اراده ای برای اینکه دولت این حق ملت را ادا کند، وجود ندارد. بنابراین مشکل دیگر، زیرساخت های اقتصادی نیست که زمان می برد؛ در اینجا، دولت می تواند اما نمی خواهد. می توان گفت که مسائل سیاسی در این ردیف قرار می گیرند. 🔸 اما معضلات فرهنگی جامعه ما که خود را به صورت بحران نشان می دهند، چالش سوم هستند که نه دولت می خواهد و نه می تواند آنها را حل و فصل کند. (منظور از اصطلاح دولت نیز در کلام من، به معنای اعم آن یعنی حاکمیت است.)موضوعاتی از قبیل ورزش، سینما و تئاتر، فضای مجازی، حقوق زنان و …در این دسته قرار دارند. در ماه های اخیر، بیش از هر موضوع دیگری، دغدغه‌های فرهنگی در اعتراضات خود را نشان داد. 🔸 در این اعتراضات، بیش از آنکه شعارهای اقتصادی و سیاسی شنیده شود، مسائل فرهنگی مورد توجه معترضان قرار داشت. به هر تقدیر، ما مشکلات متعددی داریم و آنچه ملموس تر است، فشارهای اقتصادی است. از سوی دیگر، بدست آوردن رتبه ۱۴۷ از ۱۸۰ کشور جهان در زمینه شاخص ادراک فساد، نیز بسیار مهم بود. 🔸 ما در سالهای نخستین انقلاب می توانستیم بر مشکلات فرهنگی فائق آییم اما امروز نمی توانیم. چرا دیروز می توانستیم ولی امروز نمی توانیم؟ دلیل آن این است که نظام در دهه اول، اجتهاد در مسائل فرهنگی را پذیرفته بود. اینکه باید موضوعات فرهنگی مورد بازبینی رهبران جامعه قرار گیرد هم، مورد قبول بود. لذا وقتی جامعه با مشکل جدیدی مواجه می شد و پرسش تازه ای مطرح می کرد، بلافاصله پاسخ جدیدی را از رهبری دریافت می کرد. 🔸 ما در شرایطی بودیم که امام در همان ابتدای پیروزی انقلاب، نسبت به موسیقی موضع داشتند و برای حذف موسیقی از صداوسیما نظر می دادند. ولی این مسأله بعد مدتی حل شد. به دو دلیل، یکی به این علت که امام، فقیه و مجتهدی بود که می توانست شجاعانه، چنین موضوعاتی را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد و به صورت محکم، آرای خود را ارائه کند. لذا اگر کسی با او در این زمینه ها گفت وگو می کرد، می پذیرفت. این خاطره را مرحوم هاشمی رفسنجانی در اردیبهشت سال۶۰ ثبت کرده که مرحوم حاج احمدآقای خمینی اطلاع داد که امروز بناست دستوری از حضرت امام در اخبار ظهر پخش شود که «هرگونه پخش موسیقی حتی توام با سرود ممنوع باشد»و از من خواست که همراه آقای بهشتی به خدمت ایشان برویم و مانع پخش این دستور شویم. آقای هاشمی نوشته اند که من به دلایلی نپذیرفته و نرفتم، اما آقای بهشتی رفتند و نتیجه هم گرفتند و دستور مذکور منتشر نشد ..... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/se-chalesh-nezam-jomhori-eslami-dar-dahe-panjom/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔸 ما تا پیش از حضرت امام در فقه خودمان یعنی فقه شیعه موضوعی بنام جمهوریت را نمی بینیم و سراغ نداریم و اولین بار که فقیهی این موضوع را مطرح کرده است امام خمینی است. البته لابد میدانید که در زمان رضا خان هم موضوع جمهوریت مطرح شد و علما و بزرگان و حتی کسانی مانند آیت الله مدرس در برابر آن موضع گیری کردند و آن را تخطئه کردند و از نادر علمایی که در آن زمان موافق نظریه جمهویت بود حتی همان جمهوری که رضا خان مطرح کرد اما خمینی رحمت الله علیه هست. من در جای دیگری این موضوع را توضیح داده ام و اینک در صدد تکرار این بحث نیستم. به هر تقدیر، پس از آن دوره وقتی که انقلاب اسلامی اوج گرفت امام خمینی بود که موضوع جمهویت را مطرح کرد در قالب جمهوری اسلامی. 🔸 خوب ما با این سوال اساسی مواجه هستیم که جمهوری از نظر امام خمینی که بنیانگذار این نظام بودند به چه معنا بود و بین این جمهوریت و اسلامیت چه رابطه ای وجود داشت و ترکیب جمهوری اسلامی چه ترکیبی است. به هر حال این موضوع از طرف یک فقیه برجسته و از سوی رهبر این انقلاب که دارای جایگاه مرجعیت هست مطرح شده بود و چنین شخصیتی نمی توانست بدون یک مبنای فقهی چنین موضوع مهمی را مطرح کند بله امام خمینی اول شخصیتی هست که جمهوریت را در تاریخ فقه امامیه مطرح کرد ولی اول فقیهی نیست که موضوع ولایت فقیه یا حتی حکومت اسلامی را مطرح کرده باشد پیش از امام این موضوع مطرح بود موافقان و مخالفانی هم داشت از جمله موافقان مبنای ولایت فقیه و به خصوص ولایت فقیه به معنای تصدی حکومت خود مرحوم آیت الله نائینی است که از رهبران مشروطه و از فقهای بزرگ آن دوره است. ابداعی در اصل مبنای ولایت فقیه از طرف امام خمینی صورت نگرفته هر چند در مورد برخی از جزییات آن ابداع، نظریه پردازی و ابتکار از طرف حضرت امام هست ولی اصل این موضوع یک موضوع سابقه دار است. اگر حضرت امام در سال 47 این بحث را در درسهای خودشان مطرح کردند تفصیلا مرحوم آیت الله العظمی آقای گلپایگانی بیش از 10 سال قبل همین موضوع را در درسهای خودشان مطرح کرده بودند و به همان نتیجه ای که حضرت امام رسیدند، رسیده بودند و کتاب ایشان و تقریرات درس ایشان به چاب رسیده است. ولی در مسئله طرح جمهوریت، ابداع و ابتکار با خود امام خمینی است. اما آن پرسشهایی که در زمینه تفسیر جمهوریت از نظر حضرت امام اولا و رابطه این جمهوریت و اسلامیت ثانیا مطرح است موضوعی است که هنوز بعد از گذشت بیش از چهل سال از طرح این مسئله جای بحث و بررسی و تامل دارد و هنوز نکات مبهم در این زمینه کم نیست. 🔸 خوب، ابتدا ببینیم که این جمهوریت چه تفسیری دارد؟ حضرت امام در زمانی که در پاریس بودند و بعد که کم کم به پیروزی انقلاب نزدیک شدیم و به ایران بازگشتند تفسیر خاصی از جمهوریت ارائه نکردند و ما در کلمات ایشان تعریف جدیدی در این زمینه نمی بینیم و هنگامی که از ایشان سوال شد و مکرر این سوال از ایشان مطرح شد که منظورتان از جمهوری چیست؟ پاسخ ایشان این بود که جمهوری به همان معنایی که در کشورهای دیگر وجود دارد این شکل نظام است و محتوای نظام را هم اسلام تشکیل میدهد. به هر حال، از ارائه یک تعریف جدید از جمهوریت ایشان اباء و امتناع داشتند و موضوع را احاله میدادند به همان عرفی که در حقوق و در علوم سیاسی درباره جمهوری و نظام جمهوری وجود دارد. 🔸 این از یک سو کار را آسان میکرد ولی از یک سو کار را دشوارتر می نمود آن جمهوری کدام جمهوری بود و ما چگونه می توانستیم نوعی از جمهوری را ارائه بکنیم که با اسلامی بودن نظام هم سازگار باشد؟ در اینجا اصحاب امام و دوستان امام موضوع را روشن تر تبیین کردند و تحلیل میکردند و ارائه میکردند کسانی که با امام نزدیک بودند افکار امام را می دانستند و کاملا مورد اعتماد حضرت امام بودند یکی از آنها یا اولین آنها که هیچ شخصیت دیگری به پای او نمی رسید ...... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/emam-khomeni/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ تحجر با بیرق و رسمیت آمده، آنجایی هم که بیرق و رسمیتی ندارد در لایه های پنهان حضور پیدا کرده است 🎙 آیت‌الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: ♦️ متحجرین در دهه اول انقلاب هم بودند اما نمی توانستند منشاء اثر باشند، یعنی امام چنین اجازه ای به آنها نمی داد؛ اما بعد از رحلت امام،‌ جریان متحجر آرام آرام به نظام نزدیک شد و توانست افکار خود را به میان مسئولان تزریق کند و آژیری که امام در خصوص خطر متحجران به صدا درآورده بود، خاموش شد. نتیجه این نفوذ در بخش های مختلف به تدریج خود را به شکل رسمی و غیررسمی نشان می دهد. در همین مسأله «حجاب» ببینید که در دو سه دهه اخیر چه اتفاقاتی افتاده و وضع به کجا رسیده است؟ 🔸 شرایط سخت و سنگین کشور این سوال را مکرراً در میان مردم و خواص به وجود می آورد که اولا مشکل ما چیست؟ و ثانیا ریشه مشکل کجاست؟ پاسخ های مختلف و متنوعی در این زمینه مطرح می شود و هرکس به فراخور فهم خود به این پرسش پاسخ می دهد. برخی ها ناکارآمدی نظام را مطرح می کنند و علت آن را عدم حضور نیروهای کارآمد، محدودیت انتخابات و اعمال سلیقه در آن به ویژه نظارت استصوابی می دانند. همین طور تحلیل های دیگری ارائه می شود. 🔸 وی افزود: حدس و گمان بنده این است که ما در مقاطعی در مبارزه با تحجر و مقدس نمایی موفق بودیم و در یک مقاطع دیگری در این مبارزه موفق نبوده ایم‌ و ناکامی های امروز ریشه در عدم موفقیت در این مبارزه دارد. و به تعبیر دیگر، از وقتی که تحجر از وضعیت مغلوب بودن به وضعیت غالب بودن درآمد، همه چیز دچار تغییر شد. 🔸 سروش محلاتی گفت: بسیاری از مسائل نظیر انتخابات، مساله زن، مسأله هنر، مساله اقوام، اقلیت های مذهبی، آزادی های سیاسی و ده ها موضوع دیگر کمابیش مرتبط با مسأله تحجر هستند. و اگر نگاه غالب تحجر باشد، این گونه پیامدها طبیعی و عادی است. 🔸 وی ادامه داد: انقلاب وقتی آغاز شد، چه حضور روحانیت و شخص حضرت امام، و چه حضور اقشار دیگر، مخصوصا از دانشگاهیان نوعی حرکت ضد واپس گرایی و تحجر بود. شاید برای کسانی که از نزدیک آن شرایط را درک نکرده اند، فهم و درک این نکته سخت باشد. 🔸 او گفت: می خواهم به برخی اسناد در این رابطه اشاره کنم. مثلا امام خمینی که در رهبری نهضت نقش اول را دارد، در پیامی به سیدحمید روحانی تعبیری را در زمینه تدوین تاریخ داشتند مبنی بر اینکه« ما باید نشان دهیم که چگونه مردم علیه ظلم و استبداد، تحجر و واپس گرایی قیام کردند». لذا از یک سو تعبیر ایشان این است که قیام مردم علیه ظلم و استبداد بوده، و از سوی دیگر به تعبیر ایشان قیام مردم علیه تحجر و واپس گرایی بوده است. 🔸 سروش محلاتی گفت: قیام علیه ظلم و استبداد روشن است و مربوط می شود به رژیم پهلوی، اما قیام علیه تحجر و واپس گرایی دیگر چیست؟ برای پاسخ به این به چند نمونه اشاره می کنم؛ امام در برخی موارد که اظهار نظر می کنند، به عنوان مثال، در منشور روحانیت می گویند که باید برای طلاب جوان ترسیم شود که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و ساده لوحان بی سواد، عده ای کمر همت بسته اند.» 🔸 او بیان کرد: امام تعبیر دیگری هم دارند که آن دوران را توصیف می کند. با این عبارت که « از داخل جبهه خودی، گلوله حیله و مقدس مآبی و تحجر میبارد» این گلوله ها که به طرف انقلابیون شلیک می شد، درگیری بسیار آشکاری را نشان می داد که امام در میان سخنانشان بر آن تصریح می کنند .... 🔺 جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/tahajor-ba-beyragh-va-rasmiyat-amade/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
اندیشه ما
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن:
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه (2) 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: ♦️ استاد محمد سروش محلاتی در ادامه صحبت های جلسه اول در دومین جلسه سخنرانی خود تحت عنوان امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه گفت:موضع علمای ما در برابر نظام‌های حکومتی دوگونه است یعنی دو شکل متفاوت از موضوع حکومت در مباحث علما و بزرگان ما دیده میشود شکل اولی که برای حکومت دیده می شود این است که عده ای از فقهای ما موضوع ولایت فقیه را مبنایی برای حکومت اسلامی قرار داده اند و در نقطه‌ای مقابل فقهایی هستند که مبنایی برای نظام سیاسی را ولایت فقیه ندانسته اندکسانی که مبنای دوم را دارند یعنی بحث را مبتنی بر ولایت فقیه نکرده‌اند از جنبه ایجابی که نظام حکومتی اسلام چگونه است متاسفانه الگویی را مطرح نمی کنند. 🔸 آیت الله سروش محلاتی گفت : موضوع جمهوریت به جد موضوعی است که برای اولین بار توسط حضرت امام در فقه ما مطرح شده است حالا ممکن است کسی بگوید که این طرح، طرح ناقصی بوده است ممکن است کسی نپذیرد ممکن است کسی مورد اشکال قرار بدهد آن بحث دیگری است میدان بحث باز است. اما آیا این موضوع در فقه پیش از امام مطرح شده بود؟ نه، آیا امام به عنوان یک موضوع سیاسی صرفا این مطلب را مطرح کردند یا از نظر ایشان مبنا دارد خود ایشان مبنا را توضیح دادند که یک مورد را اشاره کردم. شاگردان و اصحاب نزدیک ایشان مبنا را توضیح دادند که دیشب یک نمونه را از شهید مطهری توضیح دادم مسئله، مسئله سیاسی نیست، مسئله مبنای فقهی است ولو این که عده ای از علما بخصوص درحوزه بخصوص کسانی که به حکومت نزدیک بودند طی دو سه دهه اخیر همه تلاش خودشان را کردند که اعتبار را از رای مردم بگیرند و جمهوریت را بگویند اصالت ندارد و جمهوریت را در مقابل اسلامیت قرار بدهند بگویند این اصل است این فرع است این بالذات است این بالعرض است و البته متاسفانه نظام جمهوری اسلامی هم به این افراد میدان داد تا علیه جمهوری اسلامی و مبانی امام مطالب خودشان را بگویند ...... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/emam-khomeyni-va-ebdae-nazar-jomhoriyat-dar-fighe-shie/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
اندیشه ما
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه (2) 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از مت
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه جلسه (3) 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: ♦️بحث جمهوریت از طرف امام خمینی با دو چالش جدی مواجه شد؛ یعنی دو نوع عکس العمل منفی را به خصوص در میان فقها برانگیخت. یک عکس العمل درباره مفهوم جمهوریت بود و عکس العمل دیگر درباره اعتبار جمهوریت. هم موضوع و هم حکم از طرف عده ای از فقها مورد انکار قرار گرفت. 🔸 اما اصل اعتبار را در دو جلسه گذشته توضیح دادم که اساسا برخی از فقها وارد این بحث شدند به خصوص بعد از رحلت حضرت امام این موضوع را مطرح کردند که موضوع جمهوریت و اتکاء به آرای عمومی از نظر فقهی و مبانی دینی اعتباری ندارد. و اگر حضرت امام مطرح کرده اند فقط جنبه مصلحتی و به خاطر برخی از مسائل سیاسی بوده است و الا حکومت اسلامی حکومتی است که اعتبار خودش را از رأی مردم نمی گیرد. این یک چالش که آغاز شد. 🔸 چالش دوم در باره تفسیر جمهوریت بود که تفسیر جدیدی از جمهوریت ارائه می‌شد که با نظر حضرت امام و آنچه را که در نظام‌های جمهوری تعریف می شود، فاصله داشت. درباره این نکته مقداری امشب صحبت می کنیم که چگونه جمهوریت به طور کلی به مذبح رفت و قربانی شد. یک تعبیری را برخی از فقها و مفسران در حوزه علمیه قم مطرح کرده‌اند شاید حدود بیست سال یا بیشتر از ابداع و از اختراع این اصطلاح می‌گذرد و آن اصطلاح جمهوری ناب بود و این طور گفتند که حضرت امام در دوران زندگی خودش اسلام ناب را مطرح کرد تفکر ناب اسلامی در برابر اسلام آمریکایی، ولی ایشان فرصت نکرد تا جمهوری ناب را در برابر جمهوری غربی و امریکایی تبیین بکند و ما باید این خلأ را جبران بکنیم و جعل این اصطلاح جمهوری ناب صورت گرفت. البته این نظر، نظری بود که می توانست آثار منفی بسیار زیادی داشته باشد. منظور جمهوری ناب کدام جمهوری است؟ اینگونه تفسیر کردند جمهوری ناب یا جمهور ناب آن مردمی هستند که از نظر ایمان به خدا و معرفت حق تعالی و تسلیم در برابر فرمان الهی به مرحله ناب بودن و خالص بودن و سره بودن رسیده باشند. کسانی که جامعه ای که هنوز به این مرحله‌ای از تسلیم مطلق نرسیده است جمهور ناب نیست و وقتی که جمهور ناب نباشه نمی تواند در کنار اسلام قرار بگیرد و جمهوری اسلامی را تشکیل دهد. ترکیب جمهوری و اسلامی در صورتی اتفاق می افتد که جمهور به چنین مرحله ای از ایمان و معرفت رسیده باشد. پس ما نمی توانیم در شرایط خودمان و در زمانه خودمان از جمهوری اسلامی صحبت بکنیم. این بحث را از یکی از این بزرگان من برای شما میخوانم در درس تفسیرشان در ذیل آیه 22 سوره اعراف این را مطرح فرمودند و عبارتشان چنین است: مطلب مهمی که هم در بحث های علمی لازم است و هم در شرایط کنونی لازم است هم در جامعه شناسی هم در بحث های سیاسی خود ما این است که امام راحل فراغتی پیدا کرد که مشخص کند اسلام ناب کدام است، اسلام آمریکایی کدام است اما در این جهت هم باید بحث کرد که جمهوریت ناب کدام است جمهوریت آمریکایی کدام است نظام دموکراسی اسلامی کدام است نظام دموکراسی غربی کدام است نظام مردمی کدام نظام است مردم چه زمانی انسانند آزادی چه زمانی آزادی انسانیست اینها را ایشان می فرمایند ذیل بحث جمهوری ناب ما باید مطرح بکنیم. و ملاحظه بفرمایید که بحث نظام سیاسی در اینجا مطرح است بحث مردم سالاری مطرح است سوال این است که مردم چه زمانی انسانند سوال این است که آزادی چه زمانی آزادی انسانیست و خوب کافیست که برخی از آزادی ها سلب شود و برخی از حقوق انکار شود چون این جمهور استحقاق این حقوق را ندارد و جمهوری ناب نیستند. اصلا جمهور ناب یعنی انسان ناب و اینها انسان ناب نیستند تعبیر این است که مردم چه زمانی انسانند حقوق مال انسانهاست ولی خوب ممکن است بسیاری از شهروندان، شهروند باشند اما انسان نباشند. این پایه و اساس مباحث بسیار بسیار عجیب و غریبیست که در این کلام تحت عنوان جمهوری ناب مطرح می شود. خوب حالا توضیح بدم ببینیم که جمهوری ناب چیست ایشان از این مثال استفاده کردند که پیغمبر اکرم ،اسلام را عرضه کرد و به مردم فرمود که بفهمید و بپذیریددا رحمت کند برخی از اعضای شورای نگهبان را حالا وقت و فرصت نیست که بنده تفصیل قضایا را مجددا بخواهم یادآور بشوم ...... https://t.me/mohammadsorooshmahallati 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/emam-khomeyni-va-ebdae-nazariye-jomhoriyat-3/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ امامت تاریخی و امامت فرا تاریخی 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن: 🔻 دو تفسیر از امامت و غدیر؛ واسطه فیض و حاکم جامعه 🔸 تفسیر اول این است که امام واسطه فیض بین مبدا هستی و ماست و این واسطه‌گری، هم تکویناً و هم تشریعاً برقرار است. به این معنا امامت با مرگ امام پایان نمی‌پذیرد چون این معنا از امامت به حیات مادی وابسته نیست. از این نظر بین امام حی و امام گذشته تفاوتی نیست و این امامت را میتوان امامت فراتاریخی نامید که زمان انقضا ندارد. امام معنای دوم این است که امام یک منصب جعلی است و خداوند قرار داده است که امام متصدی حکومت باشد. این امامت مشروط به حی بودن امام است و نافی امامت به معنای اول نیست و میتوان آن را امامت تاریخی نامید. 🔸 سروش محلاتی با اشاره به نظر آیت الله بروجردی در تفسیر از غدیر گفت که ایشان امامت در تفسیر اول را اصل میدانستند و زمان امامت در معنای دوم را برای حضرت علی(ع) سپری‌شده تلقی میکردند و تأکید بسیار داشتند که شیعیان باید با تمرکز بر روی امامت در تفسیر اول، به مشاجرات تاریخی با اهل سنت پایان دهند. به این ترتیب هم وحدت در جامعه اسلامی حفظ خواهد شد و هم به دلیل اینکه امامت در معنای اول در بسیاری از آیات و روایات مورد تایید اهل سنت و شیعه می‌باشد و بسیاری از اهل سنت در مقام معنوی و سخنان تشریعی حضرت علی(ع) بحثی ندارند باعث ارتباط بیشتر اهل سنت با این وجود بزرگوار خواهد شد. 🔸 امام در این نامه با اشاره به حوادث بعد از وفات پیامبر(ص) میفرماید من خوفناک شدم که بعد از پایمال شدن حق من در حکومت با کناره گیری من مصیبتی به دین وارد شود که بزرگتر از متاع حکومت نمودن من بود که به زودی میگذرد (فَخَشِیتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَأَهْلَهُ أَنْ أَرَی فِیهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً، تَکُونُ الْمُصِیبَةُ بِهِ عَلَی أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَایتِکُمُ الَّتِی إِنَّمَا هِی مَتَاعُ أَیامٍ قَلَائِلَ، یزُولُ مِنْهَا مَا کَانَ، کَمَا یزُولُ السَّرَابُ، أَوْ کَمَا یتَقَشَّعُ السَّحَابُ – نامه ۶۲ نهج البلاغه) 🔸 امام علی(ع) در اینجا به معنای دوم ولایت اشاره دارند و نمیخواستند که موضوع حکومت ایشان باعث اختلاف در امت شود. به گفته سروش محلاتی خود حضرت علی(ع) در زمان حکومت خود، خیلی مایل به ورود به این مباحث اختلافی نبودند و میگفتند که فعلاً باید به مسئله معاویه و مشکلات روز جامعه بپردازیم. حتی خطبه شقشقیه هم که در آن به اختلافات اشاره شده است یک سیاست کلی نبوده است و خود حضرت هم فرمود که شقشقهٌ! یعنی از روی ناراحتی بسیار از ایشان صادر شده است. 🔻 نظر آیت الله بروجردی در مورد ولایت و غدیر 🔸 مرحوم آقای بروجردی دقیقاً چنین رویکردی داشته‌اند به همین دلیل هم بود که هنگام انتشار کتاب الغدیر توسط علامه امینی که مورد تمجید برخی از علما قرار گرفت آیت الله بروجردی واکنش خاصی نشان نداشتند. وی با نقل خاطره ای از آیت الله بروجردی گفت که ایشان در زمان حمله اسرائیل به مصر نسبت به وضعیتی که در اصفهان به وجود آمده بود اظهار ناراحتی کرده بودند. در آن وقت علامه امینی به اصفهان آمده بودند که منبرهای ایشان به طور طبیعی تعرض نسبت به خلفا را در پی داشت. 🔸 در نگاه آیت الله بروجردی شیعیان در عین حفظ نظرات خود مبنی بر حقانیت امام علی(ع) باید روی موضوع «حجیت قول عترت» تمرکز کنند که اهل سنت هم مخالفتی با این موضوع ندارند. در واقع در نظر ایشان موضوع مرجعیت علمی و معنوی امام علی(ع) و ائمه هدی بسیار مهمتر از موضوع حکومت ایشان است که دیگر زمان آن گذشته است. 🔻 نظر آیت الله بروجردی به نقل از شهید مطهری 🔸 متأسفانه آیت الله بروجردی در این موضوع، کتاب تالیفی ندارند و این سخن ایشان مظلوم واقع شده است و حتی در سطح نخبگان هم شناخته شده نیست. محلاتی با نقل خاطره ای از شهید مطهری از شاگردان آیت الله بروجردی (اسلام و نیازهای زمان-مجموعه آثار -جلد ۲۱-صفحه ۱۲۶) از قول شهید مطهری اضافه نمود: 🔸 دو مطلب است که باید همیشه از یکدیگر تفکیک شوند. آن وقت همیشه اختلافات ما با سنی ها حل میشود و به نفع ما هم حل میشود: ۱- مسئله خلافت و زعامت ۲- مسئله امامت. 🔸 آیت الله بروجردی میگفت که نباید روی موضوع اول با سنی ها بحث کرد چون هم ابوبکر و هم حضرت علی (ع) دیگر نیستند و نباید با بحث روی این موضوع، خودمان را خسته کنیم! ولی احادیثی مانند «انی تارک فیکم الثقلین» در حجیت قول عترت پیامبر(ص) برای اهل سنت هم مورد پذیرش است ...... 🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://andishehma.com/emammat-tarikhi-va-emamt-fra-tarikhi/ 🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻: ایتا: https://eitaa.com/andishemaa تلگرام: https://t.me/andishemaa اینستاگرام: https://www.instagram.com/andishemaa