✳️ امام خمینی و حق انتخاب و رأی مردم
🎙 استاد سید جواد ورعی
✂️ برش هایی از متن:
🔹 یکی از پرسشهای مطرح در باره نظریه امام خمینی مبنی بر ولایت فقیه، نسبت آن با رأی، خواست و رضایت
مردم است. آیا در این نظریه جایی برای خواست، رضایت و رأی مردم وجود دارد؟
عدم لزوم توجه به خواست، « ممکن است برخی از قائلان به نظریه ولایت فقیه، مقتضای اطلاق ادله ولایت را
بداند، اما در بیانات و نوشتههای امام خمینی شواهد فراوانی وجود دارد که ایشان هر » رضایت و رأی مردم
چند قائل به نصب فقیهان جامع شرایط به ولایتاند، به گونهای که جعل ولایت برای آنان مشروط به خواست
و رضایت مردم نیست، اما تولّی و تصدی حکومت و اداره امور جامعه بستگی به خواست، رضایت و رأی
نوشتند: »؟ فقیه در چه صورتی ولایت دارد « اکثریت مردم دارد. ایشان در پاسخ به یك سئوال، مبنی بر این که
ولایت در جمیع صور دارد. لکن تولّى امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگى دارد به آراى «
اکثریت مسلمین، که در قانون اساسى هم از آن یاد شده است، و در صدر اسلام تعبیر مىشده به
بیعت با ولىّ مسلمین
🔹 اینکه از دیدگاه امام با آنکه فقیه در جمیع صور ولایت دارد، چرا تصدّی حکومت و به دستگرفتن زمام
امور جامعه به آرای اکثریت مسلمین بستگی دارد؟ دو احتمال به نظر میرسد:
یکم آنکه، حکومتی که بدون پشتوانه آرای اکثریت مردم باشد، قابل دوام نبوده و نمیتواند کارایی لازم را
داشته باشد. قوانین چنین حکومتی در جامعه نافذ نخواهد بود.
بنابراین احتمال، در نظام سیاسی نقش مردم تنها جنبه کارآمدی دارد، در نتیجه اگر حکومتی بتواند با جلب
آراء اقلیت هم کارایی خود را ثابت کند، نیازی به رأی اکثریت مردم ندارد.
دوم آنکه، تصدی حکومت بدون آرای اکثریت مردم، به معنای تحمیل خود بر مردم است، در حالی که در
اسلام حکومت و زمامداری تحمیلی به رسمیت شناخته نشده است.
جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c-%d9%88-%d8%ad%d9%82-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8-%d9%88-%d8%b1%d8%a3%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85/
#امام_خمینی
#انتخاب
#رای
#مردم
#نظریه
#سید_جواد_ورعی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
✳️ رابطه نظریه فقهی و نظام فقهی
🎙 استاد احمد مبلغی
✂️ برش هایی از متن:
🔺بحثی که بنده ارائه میکنم رابطه نظریه فقهی و نظام فقهی است. در چند محور بحث را ارائه خواهم کرد: یکی تعریف نظریه فقهی است. دیگر، تعریف نظام فقهی است و سرانجام بازگشتی به این نقطه که چه نسبتی بین این دو وجود دارد.
🔺 ابتدا نظریه فقهی را تعریف میکنم. نظریه فقهی تلاش علمی و مفاهیمی و به هم پیوسته است که ملحوظات شارع را درباره یک موضوع از حقایق، اعتبارات ماقبل احکام و اعتبارات حکمی توصیف و تفسیر میکند و از این رهگذر نظامی که در شریعت با محوریت آن موضوع و بر اساس آن ملحوظات شکل گرفته است کشف میکند. این یک تعریفی است که برای نظریه فقهی مناسب است و مطابق با این تعریف، هرگونه نظریهای را به انجام برسانید این تعریف بر آن صدق میکند.
🔺 این تعریف نیازمند توضیحاتی است. اولین عنصری که در نظریه شکل میگیرد این است که نظریهپرداز باید بین چند مفهوم تجمیع و تنسیق کند. پس مسئله چندمفهومی در نظریه وجود دارد؛ این یک عنصر در شکلگیری نظریه است. عنصر دوم، شناسایی ملحوظات شارع است. ما باید ملحوظات شارع را باید شناسایی کنیم. اگر صرفاً سراغ احکام رفتیم و آنها را شناسایی کردیم نظریه شکل نمیگیرد، بلکه ملحوظات شارع افزون از حقایق و اعتبارات ماقبل از حکم است. شریعت منهای توجه به حقایقی مثل معاد یا نیازهای انسان و … شکل نگرفته است. موضوعات فقهی ریشه در واقعیات زندگی انسان دارند و این حقایق در نظر شارع ملحوظ واقع شده و نظریهپرداز باید ببینید شارع چه حقایقی را در نظر گرفته است. همچنین باید بررسی کنید شارع قبل از تشریع چه چیزهای را اعتبار کرده است و بعد از آن، حکم را جعل کرده است. مقاصد شریعت یکی از همین اعتبارات است. اهدافی که در قرآن برای شریعت ذکر شده در ورای تشریع وجود داشته است. بنابراین در نظریهپردازی باید به این اعتبارات توجه کرد.
جهت مطالعه کامل این مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nazariye-feqhi-nezam-feqhi/
#منطق
#نظام_فقهی
#فقه
#نظریه
#احمد_مبلغی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
✳️ مزاج ایرانی، غلو در تشیع و تکامل نظریه امامت
🎙 استاد حیدر حبالله
✂️ برش هایی از متن:
♦️ تصویر نخست: این جریان در قرنهای نخستین هم وجود داشته است ولی به این دلیل که علم کلام امامیه متاثر از رویکردهای عقلیِ معتزله بود شاهدِ رشد این مقولات نیستیم و در نتیجه، تفسیرِ وجودی از امامت به نفع تفسیر دینی و مدیریتی از امامت، عقب نشینی کرد و این رخداد میتواند ناهمخوانی متون حدیثی و متون کلامی را تا حدودی تفسیر کند. به همین دلیل میبینیم که در آن زمان متکلمان شیعه با تکیه بر مبانی عقلی ( که در قرون اول و در بستر علم کلام شکل گرفت) به نقدهایشان بر روایات کلامی میافزایند. اما اخباریان، متصوفه و فلسفه صدرایی در اقدامی مشترک – با وجود اختلافاتی که با هم دارند – جرعه دیگری به این فهم از امامت نوشاندند.
♦️ خلاصه اینکه به عقیده طرفداران تصویر دوم، شیعه به هیچ وجه ارتباطی با اندیشه های غالیانه ندارد و مفاهیم به کار رفته در آموزههای شیعه بسیار سادهتر از این حرفها است. ولی در دوره صفویه برخی از روایات در کنار متونی جعلی که نسبتشان به مؤلفانشان نامعلوم است، قرار گرفت. در این دوره، تصوف و حکمت متعالیه نزد ایرانیان که ذاتا به این مطالب گرایش دارند، رشد کرد و با کنار هم قرار گرفتن این عناصر، تشیع جدیدی بروز یافت، که چیزی بیش از همان غلوی که قبلا در زمان خود اهلبیت نیز مشاهده میشد نیست. پس طبق این دیدگاه غلوّی که در گذشته وجود داشته همان تشیع رسمی صفوی است که این چنین فهمی از امامت دارد؛ همان فهمی که علامه مجلسی و صدرالدین محمد قوام شیرازی از زاویه خود، در ساخت و ترویج آن نقش بسزایی داشتند.
♦️ این دو خوانش، افتراقات فراوانی در فهم تکامل نظریه امامت دارند. از نگاه تصویر نخست، ما در زمان صفویه از خواب غفلت بیدار شدیم و به روایاتی مراجعه کردیم که معنی حقیقی ولایت و امامت را به ما میفهماندند و متوجه شدیم متکلمان شیعه در قرون نخست یا در حق امامت کوتاهی کرده بودند یا شرایط زمانی، آنان را وادار کرده بود که دست از آن گرایشهای اصیل بردارند. تصویر دوم اما به گونهای دیگر به این مسئله مینگرد؛ از نگاه طرفداران تصویر دوم، تشیع همانی است که گذشتگان، مطابق با آن زندگی میکردند ولی با این حال آثاری از غالیان در میان کتب روایی ما مشاهده میشود. صفویان که گرایشاتی صوفیانه و عرفانی داشتند هم از این روایات بهره بردند و هم از روایتهای کتبی که انتساب آنها به مولفانشان نا معلوم بود و نتیجهی آن، ظهور تشیع جدیدی بود که ایرانیان در شکلدهی آن از زمان صفویه که گروه گروه به مذهب تشیع روی میآوردند، نقش اساسی داشتند. طبعا خوانش این رویکرد نسبت به نظریه امامت متفاوت خواهد بود. در اینجا رویکردهای دیگری نیز نسبت به این مسئله وجود دارد که نیازی به بیان آن نیست.
جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/mezaj-irani-qolov-tashaioe/
#امامت
#ایرانی
#تشیع
#غلو
#مزاج
#نظریه
#حیدر_حب_الله
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
✳️ بررسی نسبت جمهوریت و اسلامیت در حکومت اسلامی (تحول و تطور در اندیشه امام خمینی)
🎙 استاد کاظم قاضیزاده
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به گزارش خبرنگار اندیشه ما آیه الله قاضی زاده در لایو موسسه فهیم در 14 خرداد 1401 به مناسبت گرامی داشت از سی وسومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی سخنرانی کرد
🔸 وی گفت : یکی از مسائل جدی که مورد مناقشه و اختلافنظر بین متفکران اندیشه سیاسی اسلام است نسبت جمهوریت و اسلامیت در اندیشه اسلامی است. متکلمان شیعه از قدیم به طور صریح به موضوع حکومت نپرداختهاند عدم نظریه پردازی فقیهان نسبت به مشروعیت حکومت در دلیل دارد:
🔸 نظریه نصب مبنای مشروعیت حکومت در عصر حضور
🔸 اولا در اندیشه شیعی بر اساس نظریه امامت در زمان حضور معصوم راه مشروعیت حکومت از طریق نصب است و به جز طریق نصب نظریهی دیگری در بین اندیشوران شیعه مطرح نبوده است و در عصر غیبت نیز تصور اولیه این بود که دوران غیبت کوتاه است. متکلمان و فقیهان در بحث حکومت اسلامی فقط به حکومت امام معصوم توجه داشتند.
🔸 شرایط امامت در اندیشه شیعی
🔸 در بیان شروط امامت ، شرایط چندگانه ای برای امامت مطرح نمودهاند مانند عصمت، علم و قریشی بودن ، شیخ مفید مینویسد: ائمه که قایم مقام پیامبر اند، در اجرای حدود معصوم هستند . همچنین علامه حلی مینویسد: که ائمه مانند پیامبر معصوم اند ، شرط اول امامت عصمت است و در عصر غیبت تصدی امور اجتماعی را از باب حسبه میدانند و در تلقی ایشان " سلطان اسلام" امام معصوم یا نائب امام است . چون آنان عصر غیبت را کوتاه می دیدند نیاز به طرح بحث حکومت اسلامی در عصر غیبت را نمی دیدند و معتقد بودند که امام معصوم خودش اداره جامعه را برعهده میگیرد.
🔸 عدم مواجه فقیهان ومتکلمان شیعی به مسائل حکومتی
🔸 وی افزود: ثانیاً متفکران و فقهای شیعی با مسئله دولت داری و حکمرانی مواجه نبودند که تا برای امور اداری حکومت اسلامی نظریهپردازی کنند.
🔸 اینکه مشروعیت حکومت در عصر غیبت به چیست؟ درگذشته تاریخی فقه شیعه مطرح نبوده است .در فلسفه سیاسی غرب نیز چنین بحثی مطرح نبوده است. اولین فقیه شیعی که جایگاه مردم در حکومت اسلامی را بهطوری جدی مطرح نموده است مرحوم نائینی است که بحث مجلس شورای را مطرح نموده است و سعی نموده است نظریهپرداز کند .طرح جدی حکومت اسلامی برای پسا پیروزی انقلاب اسلامی توسط امام خمینی مطرح شده است
👇🏻 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/jomhoriyat-eslamiyat-hokomat/
#اسلام
#امام_خمینی
#اندیشه
#جمهوریت
#حکومت_اسلامی
#نظریه
#قاضی_زاده
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishema
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
❇️ نظریه حکومتی علامه شعرانی
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔺 چکیده مقاله
🔻 برخی آراء علامه شعرانی:
🔸 در علم کلام مقرر است، حکومت در مذهب امامیه خاصّ امام معصوم است زیرا که خدای تعالی اطاعت کسی را که ممکن است دانسته یا ندانسته و به سهو و خطا بر خطا رود و حکم خطا کند، بر مردم واجب نمیفرماید...
«فرماندهی که معصوم نباشد، خویش را محدود نخواهد کرد و اگر خداوند اطاعت آنان را واجب کند، آنان مغرور گشته، ستم افزون میکنند. یکی از حوائج ضروری مردم وجود اولی الامر است تا نظم را نگه دارد و راهها را ایمن گرداند و اولوالامر قدرت و لشگر میخواهد تا اشرار از او بترسند و مال میخواهد تا لشگر را نفقه دهد و عیب از اینجاست که چون یک تن «مال و لشگر» داشت، مردم«مقهور» او میشوند و همچنان که اشرار از او بیم دارند، «صلحا» نیز جرات مخالفت نخواهند داشت و آنگاه هر حکم که او خواهد، روان خواهد بود، اگر کسی معصوم نباشد، تجویز چنین قدرتی برای او غلط است و مشکل جامعه بشری در این است که چگونه میتوان قدرت اولوالامر را محدود کرد تا حکم بر خلاف عدل نکند و شیعه گوید اولوالامر معصومند .بر اساس لطف و حکمت الهی لازم است که برای هر زمان، پیشوای معصوم تعیین گردد و اطاعت او بر بندگان لازم است و این همان مدینهی فاضلهای است که حکما میگویند و فرمانروا از علم وحکمت برخوردار است و ما «عصمت» را به آن اضافه میکنیم و به گفتهی فارابی پس از «مدینهی فاضله»، برترین نوع حکومت «مدینه جماعة» است که امروزه به «حکومت دموکراتیک» ترجمه میکنیم و اینک در بسیاری از مناطق مسیحینشین دنیا پذیرفته شده است، «حکومتی عادلانهتر» از این نوع حکومت تا عصر ما سابقه نداشته است که فرمانروایان با قدرت عزل میشوند و هرگز نمیتوانند مستبدانه، نظرات خود را بر مردم تحمیل کنند.
🔻 متن کامل
طرح مسأله
🔸 آیا شیعه که «عصمت» را شرط «امامت» میداند، میتواند مشروعیت حکومت را در عصر غیبت بپذیرد؟
🔻 شرح و بسط پرسش:
🔸 از نظر شیعه، «امامت» متضمنِ «رهبری اجتماعی وسیاسی» است و در زعامت امور دینی و صیانت از احکام شریعت خلاصه و محدود نمیشود، پس وقتی شرایط امام مثل عصمت مطرح میشود، شرایط زمامدار و حاکم مطرح میگردد، به علاوه در استدلال بر شرط عصمت، به ضرورت اصلاح جامعه و جلوگیری از خطا و فساد در فرمانروا استناد میشود که نشان از لزوم این شرط در فرمانروایی دارد. پس نمیتوان گفت که عصمت، در ابعاد دیگر امامت مانند حفظ شرع و بیان احکام ضرورت دارد و در حکومتداری شرط نیست.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nazariye-hokomat/
#حکومت
#علامه_شعرانی
#نظریه
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
اندیشه ما
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از متن:
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه (2)
🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
♦️ استاد محمد سروش محلاتی در ادامه صحبت های جلسه اول در دومین جلسه سخنرانی خود تحت عنوان امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه گفت:موضع علمای ما در برابر نظامهای حکومتی دوگونه است یعنی دو شکل متفاوت از موضوع حکومت در مباحث علما و بزرگان ما دیده میشود شکل اولی که برای حکومت دیده می شود این است که عده ای از فقهای ما موضوع ولایت فقیه را مبنایی برای حکومت اسلامی قرار داده اند و در نقطهای مقابل فقهایی هستند که مبنایی برای نظام سیاسی را ولایت فقیه ندانسته اندکسانی که مبنای دوم را دارند یعنی بحث را مبتنی بر ولایت فقیه نکردهاند از جنبه ایجابی که نظام حکومتی اسلام چگونه است متاسفانه الگویی را مطرح نمی کنند.
🔸 آیت الله سروش محلاتی گفت : موضوع جمهوریت به جد موضوعی است که برای اولین بار توسط حضرت امام در فقه ما مطرح شده است حالا ممکن است کسی بگوید که این طرح، طرح ناقصی بوده است ممکن است کسی نپذیرد ممکن است کسی مورد اشکال قرار بدهد آن بحث دیگری است میدان بحث باز است. اما آیا این موضوع در فقه پیش از امام مطرح شده بود؟ نه، آیا امام به عنوان یک موضوع سیاسی صرفا این مطلب را مطرح کردند یا از نظر ایشان مبنا دارد خود ایشان مبنا را توضیح دادند که یک مورد را اشاره کردم. شاگردان و اصحاب نزدیک ایشان مبنا را توضیح دادند که دیشب یک نمونه را از شهید مطهری توضیح دادم مسئله، مسئله سیاسی نیست، مسئله مبنای فقهی است ولو این که عده ای از علما بخصوص درحوزه بخصوص کسانی که به حکومت نزدیک بودند طی دو سه دهه اخیر همه تلاش خودشان را کردند که اعتبار را از رای مردم بگیرند و جمهوریت را بگویند اصالت ندارد و جمهوریت را در مقابل اسلامیت قرار بدهند بگویند این اصل است این فرع است این بالذات است این بالعرض است و البته متاسفانه نظام جمهوری اسلامی هم به این افراد میدان داد تا علیه جمهوری اسلامی و مبانی امام مطالب خودشان را بگویند ......
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/emam-khomeyni-va-ebdae-nazar-jomhoriyat-dar-fighe-shie/
#نظریه
#جمهوریت
#فقه_شیعه
#آیت_الله_محمد_سروش_محلاتی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
اندیشه ما
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه (2) 🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی ✂️ برش هایی از مت
❇️ امام خمینی و ابداع نظریه جمهوریت در فقه شیعه جلسه (3)
🎙 آیت الله محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
♦️بحث جمهوریت از طرف امام خمینی با دو چالش جدی مواجه شد؛ یعنی دو نوع عکس العمل منفی را به خصوص در میان فقها برانگیخت. یک عکس العمل درباره مفهوم جمهوریت بود و عکس العمل دیگر درباره اعتبار جمهوریت. هم موضوع و هم حکم از طرف عده ای از فقها مورد انکار قرار گرفت.
🔸 اما اصل اعتبار را در دو جلسه گذشته توضیح دادم که اساسا برخی از فقها وارد این بحث شدند به خصوص بعد از رحلت حضرت امام این موضوع را مطرح کردند که موضوع جمهوریت و اتکاء به آرای عمومی از نظر فقهی و مبانی دینی اعتباری ندارد. و اگر حضرت امام مطرح کرده اند فقط جنبه مصلحتی و به خاطر برخی از مسائل سیاسی بوده است و الا حکومت اسلامی حکومتی است که اعتبار خودش را از رأی مردم نمی گیرد. این یک چالش که آغاز شد.
🔸 چالش دوم در باره تفسیر جمهوریت بود که تفسیر جدیدی از جمهوریت ارائه میشد که با نظر حضرت امام و آنچه را که در نظامهای جمهوری تعریف می شود، فاصله داشت. درباره این نکته مقداری امشب صحبت می کنیم که چگونه جمهوریت به طور کلی به مذبح رفت و قربانی شد.
یک تعبیری را برخی از فقها و مفسران در حوزه علمیه قم مطرح کردهاند شاید حدود بیست سال یا بیشتر از ابداع و از اختراع این اصطلاح میگذرد و آن اصطلاح جمهوری ناب بود و این طور گفتند که حضرت امام در دوران زندگی خودش اسلام ناب را مطرح کرد تفکر ناب اسلامی در برابر اسلام آمریکایی، ولی ایشان فرصت نکرد تا جمهوری ناب را در برابر جمهوری غربی و امریکایی تبیین بکند و ما باید این خلأ را جبران بکنیم و جعل این اصطلاح جمهوری ناب صورت گرفت. البته این نظر، نظری بود که می توانست آثار منفی بسیار زیادی داشته باشد. منظور جمهوری ناب کدام جمهوری است؟ اینگونه تفسیر کردند جمهوری ناب یا جمهور ناب آن مردمی هستند که از نظر ایمان به خدا و معرفت حق تعالی و تسلیم در برابر فرمان الهی به مرحله ناب بودن و خالص بودن و سره بودن رسیده باشند. کسانی که جامعه ای که هنوز به این مرحلهای از تسلیم مطلق نرسیده است جمهور ناب نیست و وقتی که جمهور ناب نباشه نمی تواند در کنار اسلام قرار بگیرد و جمهوری اسلامی را تشکیل دهد. ترکیب جمهوری و اسلامی در صورتی اتفاق می افتد که جمهور به چنین مرحله ای از ایمان و معرفت رسیده باشد. پس ما نمی توانیم در شرایط خودمان و در زمانه خودمان از جمهوری اسلامی صحبت بکنیم. این بحث را از یکی از این بزرگان من برای شما میخوانم در درس تفسیرشان در ذیل آیه 22 سوره اعراف این را مطرح فرمودند و عبارتشان چنین است: مطلب مهمی که هم در بحث های علمی لازم است و هم در شرایط کنونی لازم است هم در جامعه شناسی هم در بحث های سیاسی خود ما این است که امام راحل فراغتی پیدا کرد که مشخص کند اسلام ناب کدام است، اسلام آمریکایی کدام است اما در این جهت هم باید بحث کرد که جمهوریت ناب کدام است جمهوریت آمریکایی کدام است نظام دموکراسی اسلامی کدام است نظام دموکراسی غربی کدام است نظام مردمی کدام نظام است مردم چه زمانی انسانند آزادی چه زمانی آزادی انسانیست اینها را ایشان می فرمایند ذیل بحث جمهوری ناب ما باید مطرح بکنیم. و ملاحظه بفرمایید که بحث نظام سیاسی در اینجا مطرح است بحث مردم سالاری مطرح است سوال این است که مردم چه زمانی انسانند سوال این است که آزادی چه زمانی آزادی انسانیست و خوب کافیست که برخی از آزادی ها سلب شود و برخی از حقوق انکار شود چون این جمهور استحقاق این حقوق را ندارد و جمهوری ناب نیستند. اصلا جمهور ناب یعنی انسان ناب و اینها انسان ناب نیستند تعبیر این است که مردم چه زمانی انسانند حقوق مال انسانهاست ولی خوب ممکن است بسیاری از شهروندان، شهروند باشند اما انسان نباشند. این پایه و اساس مباحث بسیار بسیار عجیب و غریبیست که در این کلام تحت عنوان جمهوری ناب مطرح می شود. خوب حالا توضیح بدم ببینیم که جمهوری ناب چیست ایشان از این مثال استفاده کردند که پیغمبر اکرم ،اسلام را عرضه کرد و به مردم فرمود که بفهمید و بپذیریددا رحمت کند برخی از اعضای شورای نگهبان را حالا وقت و فرصت نیست که بنده تفصیل قضایا را مجددا بخواهم یادآور بشوم ......
https://t.me/mohammadsorooshmahallati
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/emam-khomeyni-va-ebdae-nazariye-jomhoriyat-3/
#نظریه
#جمهوریت
#فقه_شیعه
#آیت_الله_محمد_سروش_محلاتی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa