✅ اینگونه مردن ، قتل است یا مرگ ؟
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 با فرضِ اینکه حادثه درگذشت ، همانگونه که رسما گزارش شده ، اتفاق افتاده ، آیا بطور کلی این "نوع مردن" از نظر فقهی "قتل" بحساب میاید ؟
🔻 پاسخ
برای رسیدن به پاسخ این سوال ، توجه به این نکات لازم است :
۱ . یک قاعده فقهی از پیامبر اکرم رسیده است که : هر کس که فردی را شب از خانه اش بیرون ببرد ، ضامن است مگر اقامه بینه کند که او را سالم به خانه رسانده است : کل من طرق رجلا باللیل فاخرجه من منزله فهو له ضامن ... ( کافی . فقیه . تهذیب )
بر اساس این قاعده ، اگر فردی را
‐ به زور ببرند و
‐ اجازه همراهی خانواده اش را هم ندهند
‐ و همه دقایق زندگی او در زمان غیبت ،
کاملا روشن و بدون ابهام نباشد ،
مسئولیت جان او با کسانی است که او را برده اند ، انها "متهم" هستند و باید برائت خود را اثبات کنند . و در این مورد ، "اصل بر برائت" نیست .
۲ . کسانی که فردی را به زور همراه خود میبرند و سپس حادثه مرگ اتفاق میافتد ، برای رفع اتهام از خود ، باید گزارش مستند و معتبر از لحظه لحظه فرد متوفا در دوره حبس ارائه کنند . و اگر این گزارش کامل نبوده و مثلا فیلم ناقص و یا شاهدان در مقطعی از زمان حضور نداشته باشد ، اتهام ثابت است و باید انان تبرئه خود را اثبات کنند . در اینگونه موارد شهادت و گواهی کسانی که در دستگیری دخالت داشته و همکارانشان بی اعتبار است چون از شرایط شاهد "متهم نبودن" است .
۳ . خانواده متوفا حق تحقیق و تفحص در باره حادثه را دارند و مسئولیت نهادهای حکومتی ، موجب حذف اولیای متوفا در روند تحقیق نیست ، انها میتوانند مستقیما و همراه متخصصان امین خود ، در مراحل تحقیق از حادثه و یا کالبد شکافی و یا ازمایشات بعد حضور یابند . مانع شدن از این حضور ، و محرمانه تلقی کردن روند تحقیق ، اعتبار نظر نهادهای مربوطه را مخدوش ساخته و با وجود اتهام ، مساله را مشمول همان قاعده از پیامبر مینماید .
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/ghatl-ya-marg/
#مرگ
#قتل
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ پیامبر(ص) مردم را وادار به اجبار و اکراه نمیکرد
🎙 استاد محمد سروشمحلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به گزارش خبرنگار« سایت اندیشه ما» به نقل از خبر آنلاین ،نشستی علمی با عنو ان «رسالت پیامبر(ص) تبلیغ بدون زور و اجبار» با سخنرانی محمد سروشمحلاتی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید:
🔸 مسئلهای که مطرح است این است که از آیات قرآن استفاده میشود که پیامبر(ص) رسالتی غیر از تبلیغ ندارد. ولی اینکه مردم بپذیرند یا نپذیرند بستگی به خودشان دارند. پیامبر(ص) دینداری را بر مردم تحمیل نکرد و از ابزار زور و فشار استفاده نکرد. آیاتی که در این زمینه در قرآن است بسیار زیاد است.
🔸 یک دسته از این آیات مضمونش این است که پیامبر(ص) وظیفهای جز تبلیغ ندارد. دسته دوم آیاتی است که رسالت پیامبر(ص) را در تبلیغ حصر میکند. خصوصیت دسته دوم این است که هم لسانش حصر است و هم متفرع بر تولی و اعراض است یعنی اگر مردم اعراض کردند، مسئولیت پیامبر پایان یافته است. دسته سوم آیاتی است که میگوید مشیت الهی به این تعلق گرفته که مردم آزادانه ایمان بیاورند. دسته چهارم مضمونش این است مردم بر اساس ایمان و اختیار خودشان ایمان بیاورند. در جلسه پیشین من این آیات را با تفصیل بیشتر خواندم.
🔸 متاسفانه این دسته از آیات که در قرآن زیاد است مورد توجه کافی در بین علمای ما نبوده است. در فقه ما که اصلا وارد نشده است. هیچ کدام از این آیات در هیچ کتاب فقهی اصلا مورد توجه و استناد نیست. فقه که میخواهد روش عملی دینداری را نشان دهد، باید ابتدا توضیح دهد با استفاده از چه ابزاری میخواهیم مردم را دیندار کنیم. این نیازمند این است یک کار جدی صورت بگیرد.
🔸 بحث امروز این است که این آیات را به لحاظ مضمون چگونه باید تحلیل کرد. سه تحلیل درباره این آیات ارائه میشود. تحلیل اول این است که این آیات مکی است نه مدنی. رسالت پیامبر(ص) در مکه فقط تبلیغ و تبشیر و انذار بود ولی در مدینه مسئولیت دیگری بر عهدهاش آمد و این آیات منسوخ شد. نگاه دوم این است که این آیات مربوط به اصل پذیرش اسلام است، یعنی پیامبر(ص) مردم را مجبور به مسلمان شدن نمیکند. قبول اسلام اختیاری است، ولی وقتی مردم مسلمان شدند، التزام به احکام اسلامی لازم است. مثلا شما آزادید وارد کشوری بشوید یا نشوید ولی وقتی وارد شدید، یعنی قوانین آنجا را پذیرفتید. پس ما باید میان این دو حوزه تفکیک کنیم.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/payambar-mardom-ra-vadar-be-ejbar-nmikard/
#اجبار
#اکراه
#پیامبر
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
🔹 حقیقت یابی یا حقیقت بافی؟!
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
🔸تحقیق و بررسی از ابعاد پنهان یک ماجرا برای کشف "حقیقت" و برای "صداقت" در بیان آن شرایط خاصی دارد. از کلام مولا امیر المومنین(ع) میتوان راه و رسم حقیقت یابی را آموخت:
آن حضرت هنگامی که عازم بصره شد تا شورش اصحاب جمل را خاموش سازد، مردم کوفه را به همراهی خود فراخواند، ولی از آنان خواست که با حضور خود در صحنه نبرد اول حقیقت را تشخیص دهند و سپس موضع مناسب اتخاذ کنند. حضرت فرمود: من در این حرکت یا ظالم هستم و یا مظلوم (فانی خرجت اما ظالما و اما مظلوما)، شما بیایید و حقیقت را بیابید و مطابق آن عمل کنید: ....
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/haghighatyabi-ya-haghighat-bafi/
#حقیقت
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ استفاده از قدرت در تبلیغ دین در اندیشه وسیره حکمرانی امیر المومنین(ع)
🎙استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 آیة الله محمد سروش محلاتی ضمن بحث از خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه به بررسی استفاده از قدرت برای تبلیغ دین در اندیشه امیرالمومنین(ع) پرداخت.
🔺 به گزارش خبرنگار« سایت اندیشه ما» به نقل از ایکنا، نشست شرح نهج البلاغه با سخنرانی آیة الله محمد سروش محلاتی، روز گذشته ۵ آبانماه در کانون توحید برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
🔸 مهمترین مسئلهای که در سیاست مطرح است مسئله قدرت است. ما تلاش میکنیم در این جلسه نگاه نهج البلاغه را به این مسئله مورد بررسی قرار دهیم.
🔸 اولین مطلبی که شایسته بررسی است مناسبات دین و قدرت است. گاهی اینطور اظهار نظر میشود که دین نباید در خدمت قدرت قرار گیرد، دین نباید ابزاری برای قدرت تلقی شود ولی عکس آن مانعی ندارد، یعنی قدرت در خدمت دین قرار گیرد و ابزاری برای مقاصد دین باشد.
🔸 آیا امیرالمومنین استفاده از قدرت برای دین را تجویز میکند یا نه، دین بنیادهای دیگری دارد و از ابزارهای دیگری باید برای تقویت و توسعه خودش استفاده کند. داشتن قدرت برای حکومت ضروری است ولی آیا دین هم مجاز است برای تحکیم و توسعه خودش قدرت را به کار بگیرد؟ آنچه در اینجا میخواهم از نهج البلاغه استفاده کنم این است که در عالم سیاست استفاده از قدرت یک امر ضروری و حتمی است ولی به عکس، دین نباید از قدرت استفاده کند.
🔺 ثروت نظام نبوت را به هم میزند
🔸 امیرالمومنین(ع) استدلالی برای این موضوع دارند. در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه که بسیار مفصل است، حضرت میفرمایند: «وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِأَنْبِيَائِهِ حَيْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الذِّهْبَانِ وَ مَعَادِنَ الْعِقْيَانِ وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ يَحْشُرَ مَعَهُمْ طُيُورَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرَضِينَ لَفَعَلَ» بحث درباره انبیا است و اینکه انبیا از نظر قدرت و ثروت دستشان تهی بوده است، ولی چرا اینگونه است؟ حضرت در پاسخ به این سوال میفرمایند اینها نباید ثروت و قدرت داشته باشند چون این قدرت با انجام هدفی که انبیا دارند در تضاد است. هدف انبیا این است؛ انسانها در یک شرایط طبیعی بر اساس انتخاب خودشان راه را انتخاب کنند، قدرت این شرایط طبیعی را به هم میزند و افراد به جای اینکه محتوای پیام انبیا را ببیند و جذب شوند، جذب قدرت و ثروت میشوند و اگر انسانها بر اساس جاذبههای مادی ایمان بیاورند، این ایمان ارزش ندارد. اصلا ثروت، نظام نبوت را به هم میزند. ارزش ایمان به این است که شخص بدون طمع مادی این دعوت را بپذیرد.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/estefade-az-ghodrat-tabligh/
#قدرت_تبلیغ
#اندیشه
#حکمرانی
#امیرالمومنین
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ مدارای مذهبی، استراتژی قبل از ظهور
🎙استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 آیا غیبت هیچ تغییری در تکالیف ما به وجود نمی آورد؟ بود و نبود امام عصر چه تاثیری در زندگی انسان ها دارد؟
🔸 در پاسخ باید بررسی کرد که آیا ما در زمان غیبت و حضور یک روش و یک خط مشی را در مسایل سیاسی و حکومت دنبال می کنیم؟ در این زمینه سه فرضیه مطرح است، نه فرضیه هایی که الزاما کسانی مطرح کرده و پذیرفته باشند، ممکن است برخی از آنها جنبه های احتمالی داشته باشد و بعضی به صورت غیر مستقیم از نظرات افراد استفاده شود.
🔻 تقابل یا تعامل؟
🔸 فرضیه اول این است که تفاوتی بین مسوولیت های اجتماعی و سیاسی ما در عصر غیبت با عصر حضور حضرت نیست، آرمان ها و هدف ها یکی است. ما به عملی ساختن همان هدف هایی که حضرت ولیعصر بعد از ظهور دارند، موظف هستیم؛ فقط تفاوت در این است که ما همه امکانات لازم برای این اقدامات و دسترسی کامل به این اهداف را نداریم لذا موفقیت های ما موفقیت های نسبی است؛ اما حضرت که ظهور می کند همه اسباب و شرایط کامل برای رسیدن به آن اهداف را دارد و موفقیت حضرت، مطلق است؛ ولی برنامه و سیاست ها دقیقا یکی است. مثلا اگر بناست در عصر ظهور حضرت کفر به طور کلی ریشه کن شود این وظیفه، امروز در حد توان بر عهده ما نیز هست.
🔸 فرضیه دوم این است که آرمان ها هر چند به لحاظ کیفی یکی است، ولی در غیبت تفاوتی به لحاظ مقیاس کمی پیدا می کند که اگر بناست ما آن آرمان ها را تعقیب کنیم در یک “مقیاس محدود” پیگیری می کنیم؛ به عنوان مثال اصلا ادعا نمی کنیم و در این فکر نیستیم که “دنیا” را می خواهیم اصلاح کنیم، اصلا چنین هدفی را تعقیب نمی کنیم که کفر و استکبار را ریشه کنیم؛ اما در عین حال همان اهداف را در یک مقیاس کوچکی در نظر می گیریم و همان را پیاده می کنیم. در این فرضیه به لحاظ ماهوی اهداف و برنامه ها و سیاست ها تفاوتی نمی کنند فقط به لحاظ کمی مقیاس ها مختلف و کوچکتر می شود وگرنه سیاست ها و جهت گیری ها اساسا یکسان است.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/modaraye-mazhabi-esterateji-ghable-zohor/
#مدارای_مذهبی
#استراتژی
#ظهور
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ نظریه حکومتی علامه شعرانی
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔺 چکیده مقاله
🔻 برخی آراء علامه شعرانی:
🔸 در علم کلام مقرر است، حکومت در مذهب امامیه خاصّ امام معصوم است زیرا که خدای تعالی اطاعت کسی را که ممکن است دانسته یا ندانسته و به سهو و خطا بر خطا رود و حکم خطا کند، بر مردم واجب نمیفرماید...
«فرماندهی که معصوم نباشد، خویش را محدود نخواهد کرد و اگر خداوند اطاعت آنان را واجب کند، آنان مغرور گشته، ستم افزون میکنند. یکی از حوائج ضروری مردم وجود اولی الامر است تا نظم را نگه دارد و راهها را ایمن گرداند و اولوالامر قدرت و لشگر میخواهد تا اشرار از او بترسند و مال میخواهد تا لشگر را نفقه دهد و عیب از اینجاست که چون یک تن «مال و لشگر» داشت، مردم«مقهور» او میشوند و همچنان که اشرار از او بیم دارند، «صلحا» نیز جرات مخالفت نخواهند داشت و آنگاه هر حکم که او خواهد، روان خواهد بود، اگر کسی معصوم نباشد، تجویز چنین قدرتی برای او غلط است و مشکل جامعه بشری در این است که چگونه میتوان قدرت اولوالامر را محدود کرد تا حکم بر خلاف عدل نکند و شیعه گوید اولوالامر معصومند .بر اساس لطف و حکمت الهی لازم است که برای هر زمان، پیشوای معصوم تعیین گردد و اطاعت او بر بندگان لازم است و این همان مدینهی فاضلهای است که حکما میگویند و فرمانروا از علم وحکمت برخوردار است و ما «عصمت» را به آن اضافه میکنیم و به گفتهی فارابی پس از «مدینهی فاضله»، برترین نوع حکومت «مدینه جماعة» است که امروزه به «حکومت دموکراتیک» ترجمه میکنیم و اینک در بسیاری از مناطق مسیحینشین دنیا پذیرفته شده است، «حکومتی عادلانهتر» از این نوع حکومت تا عصر ما سابقه نداشته است که فرمانروایان با قدرت عزل میشوند و هرگز نمیتوانند مستبدانه، نظرات خود را بر مردم تحمیل کنند.
🔻 متن کامل
طرح مسأله
🔸 آیا شیعه که «عصمت» را شرط «امامت» میداند، میتواند مشروعیت حکومت را در عصر غیبت بپذیرد؟
🔻 شرح و بسط پرسش:
🔸 از نظر شیعه، «امامت» متضمنِ «رهبری اجتماعی وسیاسی» است و در زعامت امور دینی و صیانت از احکام شریعت خلاصه و محدود نمیشود، پس وقتی شرایط امام مثل عصمت مطرح میشود، شرایط زمامدار و حاکم مطرح میگردد، به علاوه در استدلال بر شرط عصمت، به ضرورت اصلاح جامعه و جلوگیری از خطا و فساد در فرمانروا استناد میشود که نشان از لزوم این شرط در فرمانروایی دارد. پس نمیتوان گفت که عصمت، در ابعاد دیگر امامت مانند حفظ شرع و بیان احکام ضرورت دارد و در حکومتداری شرط نیست.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nazariye-hokomat/
#حکومت
#علامه_شعرانی
#نظریه
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ گریز از کدام دین و گذار به کدام دین؟»
🎙 استاد محمد سرش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻 مقدمه
🔸 عنوان این بحث، خود، متضمن مقدمه است و بحث دینگریزی را در دو قالب میتوان دنبال کرد:
1) افراد یا گروههایی از دین، گریزان میشوند و در نقطه مقابل، به وادی بیدینی، گام میگذارند.
اولاً: آیا چنین چیزی در جامعه ما وجود دارد یا خیر؟
ثانیاً: در صورتی که چنین گریزی هست، بهلحاظ میدانی در چه حد و حدودی است؟
ثالثاً: علل و عوامل آن چیست؟
🔻 اما همه این مباحث از قلمرو بحث ما بیرون است.
2) در جامعه ما افرادی، «از یک نوع» دینداری به «نوع دیگری» از آن وارد میشوند؛ از یک گونه دینداری، گریزان میشوند و به دینداری دیگری، گذار پیدا میکنند. این بحث دیگری است که اتفاقاتی که بهلحاظ میدانی در آن میافتد، در قلمرو مطالعه بنده نیست و اگر چیزی هم در این باره ارائه، بکنم، مستند به پژوهشهای دیگران است؛ اما آنچه عرض میکنم، برحسب مشاهدات و ارتباطات شخصی است که با توجه به ارتباطاتی که با این نسل دارم؛ جلساتی که با آنان برگزار و پرسشهایی که از آنان دریافت میکنم، تحلیل خود را درباره این موضوع، ارائه میدهم و از همینجا معلوم میشود -و معلوم است- که درصدد ارائه یک نظریه کلیای که همه افراد را تحت پوشش قرار بدهد و انواع و اقسام دینگریزی را بررسی کند، نیستم و نمیدانم تحلیلی که عرضه میکنم، چند درصد افرادی را که از دین، گریزان هستند، شامل میگردد، بلکه فقط میتوانم بگویم که برحسب مشاهدات شخصی، درصد و عدهای از افراد، مشمول این تحلیلند نه بیشتر؛ و البته آنان طیف خاصی هستند که قهراً با بنده و امثال و بنده، ارتباط برقرار میکنند.
🔸 آنچه میبینم و حس میکنم، این است که عدهای از نسل امروز -کم یا زیاد که شمارشان برای ما روشن نیست- از یک نوع دینداری، گریزانند و آن، دینداری بر محور فقه است که بهخصوص از دینداری فقهی و مبتنی بر شریعت، گریزان هستند و نمیدانم در گذار به چه نوع از دینداریاند؛ چون طرف دیگر قضیه، هنوز مشاهده نگردیده و فقط میتوانیم حدسیاتی درباره اتفاقات آینده بزنیم و فعلاً در دوران این گذار، قرار داریم که استقراری برای نوع دیگر از دینداری پس از این نوع، بهصورت کامل نداریم؛ هرچند امکان مشاهدات پراکندهای برای ما وجود دارد.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/goriz-az-kodam-din/
#گریز
#دین
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ نشست «علامه طباطبایی و نقد فقهِ قرآن گریز»
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به مناسبت چهلمین سالگرد ارتحال علامه طباطبایی، نشستی با عنوان «علامه طباطبایی و نقد فقهِ قرآن گریز» توسط مؤسسه مفتاح کرامت برگزار شد.
🔸 به گزارش روابط عمومی «سایت اندیشه ما به نقل از جماران،آیة الله محمد سروش محلاتی در این نشست با بیان اینکه متأسفانه در طول چهل سال گذشته، زوایای مختلف اندیشه علامه طباطبایی، مورد واکاوی کامل و کافی قرار نگرفته است و هنوز نکات ناگفته در میان اندیشه های ایشان فراوان یافت می شود، گفت: علامه طباطبایی در دوران حیات علمی خود، زمانی که در حوزه نجف مشغول به تحصیل بود، مانند بقیه طلاب و فضلا به مباحث فقه و اصول پرداخت و در طول یک دهه، در درس اساتید بزرگ آن دوره نجف مثل میرزای نائینی، مرحوم اصفهانی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی، شرکت کرد و به مقامات بالا در دستیابی به قوه اجتهاد و استنباط رسید و مرحوم میرزای نائینی، گواهی اجتهاد به علامه، ارائه کرد.
🔸 این استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: بعداً نیز که ایشان به قم آمدند، در ابتدا درس خارج فقه و خارج اصول داشتند و بعداً بر تفسیر و فلسفه تمرکز یافتند. در مقدمه تفسیر «المیزان» هم ایشان متذکر این نکته شده اند که وارد مباحث فقهی نمی شوند و در هر جا که بحث جنبه فقهی بیابد، به فقه احاله میدهند؛ لذا بحث از مرحوم علامه، مبسوط و گسترده در مسائل فقهی، انتظار نمی رود، اما ایشان در لابلای تفسیر «المیزان» و به تناسب آیاتی که متضمن احکام فقهی است، اشاراتی به برخی مباحث دارند و به خصوص در جایی که بحث، جنبههای خاصّ تفسیری پیدا می کند، به صورت جدّی وارد بحث شده اند.
🔸 وی یادآور شد: مرحوم علامه به طور کلی، از وضع علوم اسلامی و ارتباطی که با قرآن پیدا کرده که در واقع، یک نحو گسستگی از قرآن است، گلایه مند است و از این جهت، فقط از فقه، گلایه ندارد؛ بلکه همین گلایه را به بقیه علوم هم وارد می داند. اگر از فقها شکایت میکند، از متکلمین هم همین شکایت را دارد که آنان کلامشان را از ریشههای قرآنی جدا کرده اند. تحلیل مرحوم علامه این است که وقتی توجه و اعتنا به روایات افزایش یافت، به تدریج همه ذهن ها به روایات معطوف گردید که نتیجه اش به حاشیه رفتن قرآن شد.
🔸 سروش محلاتی افزود: البته ایشان سپس به وضع حوزه های علمیه و علت این که کار به اینجا رسیده، می پردازد و می فرماید اگر وضع را بررسی کنید، به اینجا می رسید که در حوزه های علمیه علوم چنان برنامه ریزی و طراحی شده که هیچ نیازی به قرآن احساس نمی شود. مثلاً اگر کسی بخواهد ادبیات بخواند، می تواند بدون قرآن بخواند و آن را بفهمد. در فقه، اصول و رجال نیز تا درجه اجتهاد، وضعیت به همین شکل است. طلبه می تواند همه علوم اسلامی را تا آخر فرا بگیرد و در آنها مهارت پیدا کند و اهل اجتهاد و استنباط هم باشد، در حالی که اصلاً قرآن را قرائت نکرده است.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/neshast-allame-tabatabaii/
#فقه
#قرآن
#علامه_طباطبایی
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 کلیپ کوتاه
🖇 نظریه نسبیت در حکومت اسلامی
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
#کلیپ_کوتاه
#نظریه_نسبیت
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
https://andishehma.com/howze-mostaghel/
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ ♨️ شروع ظلم❗️
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
♦️آنکه نخست دست به ستم گشاید، فردا پشت دست خاید.
جمله بالا، ترجمه مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی از کلام کوتاه مولا امیر المومنین است که در نهج البلاغه آمده است:
«لِلظَّالِمِ اَلْبَادِي غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ»(کلمات قصار/۱۸۶)
🔻"ظالم بادی" کیست؟
کسی که ظلم و تعدی را آغاز میکند. وقتی ظلم شروع میشود، قهرا عکس العملهایی هم بدنبال دارد و عدهای را به مقابله وادار میکند.
عدهای فقط ظلم در سطح معلولها را میبینند و محکوم میکنند و چشم خود را بر سرچشمه ها میبندند.
و عده ای که میخواهند خود را اخلاق مدار جلوه دهند، هم ظالمِ آغاز کننده و هم مظلومِ پاسخ دهنده را محکوم میکنند و چشم خود را بر علیت میبندند.
ولی آنها که واقع نگرند، ریشه های ظلم را شناسایی کرده و آنها را محکوم میکنند. امیرالمومنین علت ظلم را نشان میدهد و ذهنها را معطوف به "ظالم اول" میکند. در فرهنگ شیعه همیشه ظالم اول مورد مورد توجه بوده است: اللهم العن اول ظالم ظلم ....
اساسا قرآن به موضوع آغاز کننده چندان اهتمام دارد که وقتی مسلمانان را به صحنه قتال با ظالمان فرا میخواند، به آنها متذکر میشود که آنها شروع کننده بودهاند: «أَلَا تُقَـٰتِلُونَ قَوۡمࣰا نَّكَثُوۤا۟ أَیۡمَـٰنَهُمۡ وَهَمُّوا۟ بِإِخۡرَاجِ ٱلرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٍ»[سوره توبه/١٣]
🔻آیا کسی که با ظالم مقابله میکند، او هم ظالم است؟
روشن است که مقابله با ظلم، ظلم نیست و کار کسی که مقابله میکند ظلم بحساب نمیآید. از این رو برای محکوم کردن ظلم، نیازی به قید "شروع کننده" نداریم. ولی این قید بخصوص در ادبیات عرب از آن جهت است که گاه بدلیل مشابهت ظاهریِ عکس العمل با عمل، عکس العمل هم ظلم نامیده میشود. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه میگوید: «ان العرب تطلق علی ما یقع فی مقابلة الظلم اسم الظلم ایضا کقوله تعالی جزاء سیئه سیئه مثلها».
🔻وزر و وبال رفتارهای مقابله کننده بر عهده کیست؟ هر گناهی که در مقابله باشد بگردن ظالم است، البته تاجایی که مظلوم تعدی و زیاده روی نکند.
مثلا وقتی ظالمی ناسزا میگوید و مظلوم با ناسزاگویی پاسخ او را میدهد، ظالم هم گناه ناسزاگویی خود را برعهده دارد و هم گناه ناسزاگویی مظلوم را بر عهده دارد. کلینی حدیث معتبر امام صادق(ع) را --درباره دو نفر که به یکدیگر دشنام میدادند-- چنین آورده است: شروع کننده ظالم تر است و گناه خودش و گناه دیگری بر اوست تا وقتی که مظلوم زیاده روی نکند:
«البادی منهما اظلم و وزره و وزر صاحبه علیه ما لم یتعد المظلوم». این مضمون در صحیح مسلم نیز از رسول خدا(ص) نقل شده است و گویای آن است که مواخذه زشتی کار مظلوم از او برداشته میشود و بر بار سنگین ظالم افزوده میشود، چون او با رفتار ناعادلانه خود دیگران را به رفتارهای ناشایسته واداشته است(شرح ملاصالح مازندرانی)
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/shorooee-zolm/
#ظلم
#یادداشت
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ خطر نارضایتی و بی عدالتی
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 وقتی موج اعتراض در جامعه به حرکت در میآید، حکمرانان برای کنترل آن به دنبال پیدا کردن سر نخ ها و برخورد با آنها میروند و در صدد شناسایی کسانی که فراخوان داده و به اعتراض یا قیام دعوت کردهاند -- بخصوص عوامل خارجی -- برمیآیند ولی سرنخ ها در کجاست؟
حاکمان چه میگویند؟
🔺 معمولا حاکمان گمان میکنند:
اولا علت پیدایش موج اعتراضی، افراد خاصی اند و چون آنها فراخوان حضور در اعتراضات میدهند، مردم فریاد بر میآورند،
ثانیا: با از بین بردن این سرشاخه ها که نقش علت دارند، اعتراض مردم پایان مییابد.
امیرالمومنین چه میگوید؟
🔺 امیرالمومنین در نهج البلاغه، تحلیل دیگری از ریشه فراخوان اعتراضی دارد که مبتنی بر علت جویی "ازداخل" و علت جویی "از وضعیت" است، در نگاه حضرت، وقتی جامعه در وضعِ "بی عدالتی" قرار دارد، نیازی به فراخوان از سوی افراد معارض در داخل و یا دشمن کینه توز در خارج نیست.
"بی عدالتی"، وضعیتی است که خود، "فراخوان" میدهد و مردم را "دعوت" به موضع گیری میکند: در مرحله اول، انتقاد و در مرحله دوم اعتراض و در مرحله سوم قیام.
اِسْتَعْمِلِ اَلْعَدْلَ وَ اِحْذَرِ اَلْعَسْفَ وَ اَلْحَيْفَ فَإِنَّ اَلْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلاَءِ وَ اَلْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى اَلسَّيْفِ
(نهج البلاغه حکمت۴۷۶)
امام به کارگزار خود هشدار داد که بیعدالتی -- حتی در حد اجحاف در اخذ مالیات -- از یک سو مردم را به مهاجرت و ترک وطن وا میدارد و از سوی دیگر آنان را به "مقاومت مسلحانه" فرامیخواند!
❓بیعدالتی فراخوان میدهد
این نوع فراخوان، یک فراخوانِ طبیعی و فطری است که ریشه در نهان انسان دارد. آدمی، در برابر ظلم بر خویش عکس العمل نشان میدهد و تا پای جان میایستد. شیخ محمد عبده این کلام مولا را چنین معنی میکند: "بی عدالتیها، مظلومان و ستمدیدگان را برای رهایی خویش به قتال وا میدارد."
❓عکس العملهای ناروا
در چنین شرایطی حرکت محرومان و مظلومان، چون ناشی از خشم و احساس مظلوم بودن آنهاست، گاه از مسیر توصیه های عقلای قوم خارج میشود و جنبه افراطی پیدا میکند ولی چه کسی در اینگونه موقعیتهای خطیر مسئول است و هزینههای اعتراضهای خشونت بار به عهده کیست؟ کسی که تعدی را آغاز میکند و یا کسی که در مقابله تعدی میکند؟
البته باید به مردم گفت که دست نگهدارید و خشم خود را کنترل نموده و کار خلاف قاعده انجام ندهید. اتفاقا در قرآن هم مخاطب نهی از اعتدا و عدم زیاده روی مومنان مظلوم هستند. (وَقَـٰتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ یُقَـٰتِلُونَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوۤا۟ۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِینَ)
🔺 جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/khatar-narezayati-va-biedalati/
#بی_عدالتی
#خطر
#نارضایتی
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ قرآن اجبار به دینداری را خلاف نظام آفرینش میداند
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔻 به گزارش«سایت اندیشه ما» به نقل از ایکنا، دومین جلسه شرح نهجالبلاغه ایة الله محمد سروش محلاتی، استاد درس خارج حوزه قم، با موضوع «ناسازگاری ایمان و اکراه» در کانون توحید برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
🔸 بحث ما درباره قدرت در نهجالبلاغه بود. اولین پرسشی که مطرح است این است؛ نسبت بین دین و قدرت چیست و در چه قلمرویی دین میتواند از قدرت استفاده کند و قدرت را به خدمت خود بگیرد و به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود از قدرت استفاده کند؟
🔸 برای پاسخ به این پرسش اول باید خود پرسش را منقح کرد که مقصود از به کارگیری قدرت در قلمرو دین چیست؟ یک مرحله استفاده از قدرت برای قبول اسلام است، مرحله دوم استفاده از قدرت برای انجام تکالیف مسلمانی است. مرحله سوم کاربرد زور برای تشکیل حکومت اسلامی است. پرسش دیگر این است که آیا استفاده از زور برای بقا و دوام حکومت دینی جایز است یا خیر.
🔸 ما از مسئله اول شروع کردیم و برای پاسخ به این پرسش از کلام امیرالمومنین(ع) استفاده کردیم. حضرت در خطبه قاصعه میفرمایند چرا انبیا دستشان از مال دنیا و بهرهمندی از قدرت و ثروت کوتاه بوده و انسانهای عادی بودند. پاسخ امیرالمومنین(ع) به این پرسش این است اگر انبیا از ثروت و قدرت بهره داشتند گرایش انسانها به انبیای الهی و قبول دعوت آنها خلوص خود را از دست میداد. اگر این اتفاق میافتاد ایمان بر اساس تشخیص و اراده نبود و ارزش خود را از دست میداد و چنین ایمانی نمیتواند مبنای سعادت انسان قرار بگیرد. در جلسه گذشته تاحدودی در این رابطه صحبت کردیم.
🔸 بخشی از بیان امیرالمومنین(ع) این بود: «وَ لَوْ كَانَتِ الْأَنْبِيَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لَا تُرَامُ وَ عِزَّةٍ لَا تُضَامُ وَ مُلْكٍ تُمَدُّ نَحْوَهُ أَعْنَاقُ الرِّجَالِ وَ تُشَدُّ إِلَيْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ، لَكَانَ ذَلِكَ أَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِي الِاعْتِبَارِ وَ أَبْعَدَ لَهُمْ [مِنَ] فِي الِاسْتِكْبَارِ، وَ لَآمَنُوا عَنْ رَهْبَةٍ قَاهِرَةٍ لَهُمْ أَوْ رَغْبَةٍ مَائِلَةٍ بِهِمْ، فَكَانَتِ النِّيَّاتُ مُشْتَرَكَةً وَ الْحَسَنَاتُ مُقْتَسَمَةً؛ اگر پيامبران الهى، داراى چنان قدرتى بودند كه مخالفت با آنان امكان نمىداشت، و توانايى و عزّتى مىداشتند كه هرگز مغلوب نمىشدند، و سلطنت و حكومتى مىداشتند كه همه چشمها به سوى آنان بود، از راههاى دور بار سفر به سوى آنان مىبستند، امر دینداری برای انسانها آسانتر بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود مىآوردند، و تظاهر به ايمان مىكردند، از روى ترس يا علاقهاى كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهاى خالص يافت نمىشد، و اهداف غير الهى در ايمانشان راه مىيافت، و با انگيزههاى گوناگون به سوى نيكىها مىشتافتند».
🔺 ایمان امر اکراهناپذیر است
🔸 این مسئلهای که امیرالمومنین(ع) مطرح کردند یک بحث زیربنایی و مهم است. در اینجا چند نکته هست؛ یکی اینکه وقتی بحث از ایمان میشود، ایمان امر اکراهناپذیر است. ایمان، باور و پذیرفتن است و اعمال قدرت در حوزه باطن انسان موجب پذیرفتن امری نمیشود. معنی ندارد دانشمندی که ادعا میکند زمین حرکت میکند به چوب ببندید. اینکه امام صادق(ع) میفرمایند «هل الدین الا الحب» بر همین اساس است. ما با زور نمیتوانیم عشق و علاقه را در دل کسی ایجاد کنیم. اعمال قدرت نه تنها چنین تاثیری ندارد بلکه موجب تنفر هم میشود لذا برخی بزرگان ما مثل علامه طباطبایی نسبت به آیه «لا اکراه فی الدین» میفرمایند که این آیه بیان یک واقعیت است و آن اینکه دین اکراه ناپذیر است.
🔺 جهت مطالعه این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/quran-ejbar-be-dindari/
#آفرینش
#اجبار
#دینداری
#قرآن
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa