📢 📢 انصراف از مرجعیت وپیامدهای سیاسی واخلاقی آن برای حوزه نجف وکشور عراق
🎙 استاد عبدالوهاب فراتی
🖇 دکتر عبدالواهاب فراتی در مصاحبه با سایت اندیشه گفت : این رخ داد به نظر می رسد سه پیامد مهم برای جریان صدر دارد. پیامداول این بود که احتمال می رفت پس از مرگ سید کاظم حایری مقتدا صدر ادعا مرجعیت کند. او هم به طلاب علوم دینی شهریه می داد و هم از طرفدارانی برخورد دار بود که براحتی دعوی مرجعیت او را می پذیرفتند. از نظر او نیز مرجعیت نیازمند اقتدار سیاسی واجتماعی است و چندان هم نیازی به اثبات اعلمیت در علوم حوزوی ندارد این ایده بود که حداقل در لایه های از جریان صدر ترویج می شد. آیت الله سید کاظم حایری عملا جلوی چنین تصوراتی از سوی مقتدا صدر و جریان وابسته به او را گرفت.....
جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/enseraf-az-marjaiyat/
#انصراف
#مرجعیت
#عبدالوهاب_فراتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ پژوهشی که «بدساختگی دولت در ایران» را علت یابی کرده است.
♦️ رابطه روحانیت با دولت مدرن
🎙 استاد عبدالوهاب فراتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 دولت به معنای State و ساخت آن، یکی از موضوعات و البته مناقشات ما در 150 سال گذشته بوده است و از زمان مشروطه تا به امروز این دغدغه به شکل توامان بین اهالی حوزه و اهالی سیاست پیگیری شده است که از قضا، کتاب «روحانیت و دولت مدرن» اثر دکتر عبدالوهاب فراتی نیز به این دغدغه گره می خورد. این اثر که به تازگی به همت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است مغفول ماندن مساله «ساخت دولت» و «بافت دولت» در اندیشه روحانیت را نقد می کند و این غفلت را با «بدساختگی دولت در جامعه ایرانی» بی ارتباط نمی داند. مواجهه آسیب شناسانه و منتقدانه مولف در این پژوهش، اثرش را در لیست برگزیدگان جایزه کتاب سال حوزه 1401 نشاند . در گفت وگویی که با دکتر فراتی داشتیم پرسیدیم که چرا اساسا نوع «تلقی روحانیت از دولت» برای ما می تواند مهم باشد؟فراتی علاوه بر تحصیلات حوزوی، دارای دکترای علوم سیاسی است و اکنون دانشیار گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است که «جامعه شناسی روحانیت» و «تحولات سیاسی اجتماعی ایران» از موضوعات مورد پژوهش او است و در این زمینه آثاری چون «روحانیت و تجدد»، «روحانیت و سیاست»، «گونه شناسی سیاسی فکری حوزه علمیه قم» و... را در کارنامه علمی خود دارد.
🔻 جناب دکتر فراتی، پروژه فکری شما در کتاب «روحانیت و دولت مدرن» چیست؟
🔸 دغدغه اصلی من در این کتاب، بررسی بافت دولت قدیم و دولت جدید در اندیشه روحانیت است. اغلب، وقتی روحانیت از «حکومت»، چه حکومت دینی یا غیردینی، صحبت می کند به دو بخش «ضرورت عقلی تاسیس حکومت برای دوری از آنارشیسم» و «شرایط حاکم اسلامی» توجه دارد. اما آنچه که در این میان مغفول است و به جد مطرح نشده «بافت دولت» است و هدف من در این کتاب پرداختن به این حلقه مفقوده بوده است.
🔻 پرسش محوری شما که این پژوهش را حول آن سامان دادید، چه بود؟
🔸 پرسش اصلی من در این کتاب این است که منظور روحانیت از «دولت» یا «حکومت» در عبارت «حکومت اسلامی» اساسا چه نوع دولتی است؛ دولت در مفهوم قدیم یا جدید؟ چرا که دولت قدیم، به «نظم سلطانی» و دولت جدید، به «نظم مردمی» توجه و تمرکز دارد.
🔻 دولت در اندیشه روحانیت بر کدام یک از این دو مفهوم استوار شده است؟
🔸 بررسی هایم در این کتاب حکایت از این دارد که بخش عمده ای از روحانیون، علما یا فقهای ما، وقتی از «حکومت دینی» بحث می کردند، تصویری که از دولت داشتند، بیشتر متناسب با نظم های سلطانی و غیرمردمی بود و کمتر ماهیت دولت در معنای جدید یعنی «نظم مردمی» را مدنظر داشتند.
🔸 البته باید متذکر شوم که همه روحانیت بی توجه به تغییرات بافت دولت در دنیای مدرن نبودند؛ بزرگانی از حوزه بودند که متوجه شدند «بافت دولت در عصر جدید» تغییر کرده است و می کوشیدند به این تغییرات توجه جدی کنند؛ از آن جمله می توان به مرحوم آخوند خراسانی و شاگرد برجسته اش میرزای نائینی اشاره کرد که معتقد بودند باید به سمت «دموکراسی های توافقی» رفت.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/pajohesh-bad-sakhtegi-dar-dolat-iran/
#پژوهش
#روحانیت
#ایران
#عبدالوهاب_فراتی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ رابطه میان استبدادستیزی و تحقق عدالت از منظر امام خمینی
🎙استاد عبدالوهاب فراتی
✂️ برش هایی از متن:
🔻اندیشه ما به نقل از شبکه اجتهاد: همیشه در تحلیل بحث استبدادستیزی در اندیشه حضرت امام، علاقه مند هستم که به بنیانهای عرفانی و اخلاقی این بحث اشاره کنم و از آن نقطه بحث خودم را آغاز کنم. حضرت امام قبل از آنکه وارد فاز سیاسی شوند تحت تأثیر آموختههای استاد خودشان مرحوم شاهآبادی بودند. بخشی از این آموختهها در «شذرات المعارف» بیان شده است. امام به تدریج به اهمیت استبداد پی بردند. استاد امام آقای شاهآبادی در «شذرات المعارف» یک بحث اخلاقی تحت این عنوان دارند که: طبیعت انسان آن است که در درونش همیشه یک مجادله دامنهداری بین نیروهای خیر و نیروهای شر وجود دارد. وظیفه اخلاق و عرفان عملی تعادل بخشیدن بین این نیروها و جلوگیری از غلبه نیروهای شر بر نیروهای خیر است.
🔸 این بدین معناست که اگر نیروهای شر بر نیروهای خیر غلبه پیدا کند تکبر انسان در رفتار برجسته میشود. تکبرو استبدادورزی انسان ریشه در غلبه نیروهای شر بر نیروهای خیر یا ریشه در مغلوب شدن نیروهای خیر دارد. تا اینجا بحث جدیدی نیست. اکثر دستگاههای اخلاقی به این نکته اشاره دارند و چندان بداعتی در آن دیده نمیشود. اما نکته مهمی که در امتداد این بحث وجود دارد آن است که مرحوم شاهآبادی تصریح میکند که اگر کسی در مجادله اولیه مغلوب نیروهای شرش شده باشد و در عرصه زندگی اجتماعی، قدرت را به دست بگیرد تمام عرصه زندگی را تبدیل به اقتدار نیروهای شر میکند.
🔸 عطف به این ایده بزرگ امام میگوید دلیل آنکه رضاخان و هیتلر دولت اقتدارگرایی تشکیل دادند این بود که آنها قبل از رسیدن قدرت مقهور نیروهای شر خودشان شده بودند. آدمی که مغلوب نیروهای شر شده باشد؛ قطعا به هنگام تصاحب قدرت، حکومت و دولت را مصروف خواستههای شر خود میکند. این یک تحلیل عرفانی و اخلاقی از ظهور استبداد در عرصه اجتماع است.
🔸 نکته سومی که باید بر اساس استنادات «شذرات المعارف» اضافه کنم آن است که استاد امام تأکید میکند که یک سالک و یک عارف که قرار هست مسیر تخلّق به نیروهای خیر را پیدا کند یا متجلّی به خیر شود اگر در مرحله اول توانست بر نیروهای شر غلبه پیدا کند؛ یک گام جلوتر رفته است. اما وقتی وارد اجتماع میشود و میبیند که جامعه ذیل نیروهای شر (استبداد سیاسی) زندگی میکند نمیتواند به استکمال نفس تداوم ببخشد.
🔸 در واقع یک آدم اخلاقی که در مرحله اول اخلاقی شده زمانی میتواند به استکمال نفس خودش ادامه دهد که در درون یک جامعه منکوب شده توسط مستبد زندگی نکند؛اگر درون آن جامعه زندگی کند مسیر استکمال او به دیوار خورده است. راه رهایی یک سالک آن است که به جای آنکه عزلت بگیرد و خلوتگزینی انتخاب کند و ذکر بگوید و به آراسته شدن محسّنات نفسش بپردازد؛ باید در درون جامعه با نیروهای استبداد بجنگد و خودش را همراه جامعه از نیروهای شر اجتماعی خلاص و رها کند. اگر چنین کاری کرد سالک میتواند به آخرین مراحل اخلاقی و عرفانی خودش دسترسی پیدا کند.
🔸 لازم است از این بحث سه نتیجهگیری کنم. اول اینکه عرفان بر اساس این دستگاه معرفتی فقط ساختن فرد نیست که طرف مغلوب نیروهای شر نشود و از جامعه عزلت بگزیند و به ذکر و عبادت بپردازد. طبیعتا عرفان حقیقی، عرفانی است که تجلیات اجتماعی پیدا کند و نه تنها خودش بلکه دیگران را به رهایی برساند.
🔸 اما نکته دوم؛ جامعهای که مقهور نیروهای استبداد سیاسی است به نوعی گرفتار یک مشکل اخلاقی شده است. علتش آن است که حاکم بر این جامعه استبدادزده مقهور نیروهای شر خود است و این نیروی شر هیچ فرقی در عرصه اجتماعی با نیروهای شر در عرصه شخصی ندارد. به همین دلیل هر دو آنها از یک جنس است همچنانکه اصلاح فرد در مرحله اول واجب و لازم است، اصلاح جامعه نیز در مرحله دوم واجب است. نکته سوم؛ فصل مشترک بین اخلاق و سیاست بر اساس این تحلیل، اصلاح است ......
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/rabete-miyan-estebdad-setizi-va-edalat-emam-khomeini/
#استبداد
#امام_خمینی
#عدالت
#عبدالوهاب_فراتی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ تأثیر مدرنیته بر حوزه و زندگی حوزویان
🎙 دکتر عبدالوهاب فراتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 رادیو، تلویزیون و سینما از آن جهت که موسیقی و محتواهای حرام را نشر میدادند و آلات نشر حرام بودند، مورد اشکال فقها قرار گرفته بود. رسانههای جدید تنها تحت عناوینی مثل سلطه و تقویت کفار، تشبه به کفار و نجاست کفار مورد اعتراض نبودند بلکه از این جهت که رسانه است و زیر عناوین آلت نشر حرام و اشاعه فحشا و کتب ضلال قرار میگرفتند مورد نقد و اعتراض فقها واقع میشدند.
🔸 رسانههای عصر جدید خود را از قید و حصر مکتوب رها کرده بودند و به رسانههای صوتی و تصویری مبدّل شده بودند. همانگونه که عنوان کتاب ضلال نیز به عنوان رسانه ضلال تبدیل شده بود.
🔸 از این رو بیشتر، موضع سلبی فقهای ما در برابر رسانههای جدید نه از جهت غربی بودن و ساخت کفار بودن آن بود، بلکه از جهت محتوای این مصنوعات جدید بود. به همین دلیل ظهور تکنولوژیهای نو و پیشرفته در حوزه رسانه، موجب تکرار همان مخالفتهای گذشته میشد؛ مخالفت و در نتیجه ممنوعیت ویدئو در سالهای دهه شصت، مخالفت و ممنوعیت گیرندههای شبکههای ماهوارهای که همچنان ادامه دارد، امروزه هم مخالفت با اینترنت ذیل مخالفتها از نوع دوم قرار میگیرد.
🔸 اگرچه مخالفت با اینترنت هیچگاه به معنای مخالفت با همه اینترنت نبود و شاید بتوان پیشگامی برخی از مراکز حوزوی را یکی از دلائل آن دانست اما همواره سخنانی علیه دنیای وب از حوزهها شنیده میشود و بخشی از جریانهای حوزوی به شدت علاقمند هستند که محدودیتهایی علیه دنیای وب ایجاد کنند.
🔸 بحث من درباره محتوای مستهجن یا پایگاههای نمایش برهنگی نیست، زیرا پیشتر از آنکه یک مسئله فقهی باشد یک مسئله اخلاقی است و در بسیاری از کشورهای غیرمسلمان هم برای چنین پایگاههایی، ممنوعیتها و محدودیتهایی اعمال میشود و موضع سلبی نسبت به چنین محتوایی در نگاه مذهبی جای تردید نیست، اما گاهی به خاطر وجود محتوای مستهجن یا محتوای ضد دینی، حکم نفی کل داده میشود. چنانچه در داستان ممنوعیت ویدئو در دهه شصت و ماهواره مشاهده کردیم که برخی از علمای ما کلیّت ویدئو و ماهواره را نفی کردند و استفاده از آنها را حرام دانستند.
🔸 با ورود وب و گوشیهای هوشمند، ارتباطات رسانهای وارد دنیای جدید شده و مانند ورود هر رسانه نو، مخالفتها و اعتراضات فقهی ممکن است از سرگرفته شود؛ مثل سرویس مکالمه تصویری اپراتور سوم تلفن همراه که با مخالفتهایی روبرو شد و برخی از مراجع تقلید قم در قبال اپراتور نسل سوم تلفن همراه موضع گرفتند.
🔸 برخی از مراجع تقلید قم در پاسخ به استفتائی فرمودند "به یقین مفاسد این کار از فوائد آن بیشتر است و منشأ مفاسد جدیدی در جامعه ما که متأسفانه درگیر مفاسد مختلفی است، خواهد شد و با توجه به این، ضرورتی برای این اصل این کار نیست. بنابراین شرکتهای خصوصی و دولتی باید از آن دوری کنند." .......
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/tasir-modernite-bar-howze-va-zendegi-rohaniyon/
#حوزه
#مدرنیته
#عبدالوهاب_فراتی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
❇️ اسلام وغرب امام خمینی وشارحانش
🎙 دکتر عبد الوهاب فراتی
✂️ برش هایی از متن:
♦️ علیرغم اینکه برخی از تحلیلگران، دیدگاههای امام خمینی در باب غرب را به کشف اسرار بازمیگردانند، باید اذعان کرد پیش از آن، ایشان در ۷ تیر ۱۳۱۴ طی نامهای خطاب به یکی از شاگردانش به نام ميرزا جواد حجت همدانی که در آن دوره بر اثر فشارهای دولت بر حوزههای علمیه، لباس روحانيت را درآورده و به وزارت عدليه پيوسته بود، نوشت: بپرهيز و برحذر باش از اين اشباح مدعي تمدن و تجدد که آنان ستوري رميده و گرگهایي درنده و شياطيني انساننما هستند که از حيوان گمراهتر و از شيطان پستترند، و قسم به جان حقيقت که ميان آنان و تمدن آنچنان فاصله دوري است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گريزد و چون به غرب روي آورند تمدن به شرق برود، و همانند تو که از شير ميگريزي، تمدن از ايشان در فرار است که ضرر ايشان بر بني آدم از آدمخواران بيش است».
🔸 پس از آن، امام خمینی در اواخر سالهای پایانی جنگ جهانی دوم (۱۳۲۳) و نیز در عصر اشغال ایران توسط متفقین که کشف اسرار را به نگارش درآورد، نوشت: «آیا اروپای امروز را که مشتی بیخرد آرزوی آن را میبرند، باید جزو ملل مستحدثه به شمار آورد؟ اروپایی که جز خونخوارگی، آدمکشی و کشورسوزی مرامی ندارد و جز زندگی ننگین سرتاسر آشوب و هوسرانیهای خانمانسوز منظوری در پیش او نیست… اروپایی که میلیونها همجنس خود را در زیر تانکها و آتش توپخانهها به دیار نیستی فرستاده و میفرستد، باز او را از نوع بشر میدانید و برای او حسرت میبرید» ، و در جایی دیگر تأکید میکند: «کشورگشایی هیتلری از قانون خرد بیرون است و زندگی امروز اروپا از بدترین زندگانیهاست» .ترکیب ابعاد غیر اخلاقی و آشوبآمیز غرب در سالهای پایانی جنگ دوم جهانی سبب شد بسیای از روحانیون تصور کنند غرب به پایان خود نزدیک شده است.
🔸 ترکیب ابعاد غیر اخلاقی و آشوبآمیز غرب در سالهای پایانی جنگ دوم جهانی سبب شد بسیای از روحانیون تصور کنند غرب به پایان خود نزدیک شده است. آنها کوشیدند با نقد غرب به مثابه الگو، بیماری آن را برجسته و روشنفکران ایرانی را به ظرفیتهای داخلی متوجه کنند. شاید آشفتگی و ویرانگری غرب در آن دوره سبب شد روحانی فعالی مثل امام خمینی، هر آنچه از غرب انعکاس مییافت را نفی کند و در کشف اسرار تأکید نماید: «هيچ فرق اساسي ميان مشروطه و استبداد، ديكتاتوري و كمونيسم نيست، مگر در فريبندگي الفاظ و حيلهگري قانونگذارها».
🔸 وی بدون اشاره به اینکه وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم و نیز ظهور ایدئولوژی فاشیسم و نازیسم، بحرانی در نظام سرمایهداری است که احتمالاً برطرف میشود، آن را ذات و ماهیت تمدن غرب دانست و از این منظر به نقد غربگرایان ایرانی پرداخت. حتی او در جایی از برتری ظرفیتهای داخلی سخن گفت و از باب نمونه، تخصص ایرانیان در شکستهبندی و ساختن دارویی جهت معالجه مرض تیفوئید را که حتی رضاخان فریفته غرب را خوب کرده بود، ستود.
🔸 او با این همه، انتقادی از شرق نکرد و با افزودن ویژگی توحش بر غرب، به نفی آن پرداخت. با این همه نقد از غرب شامل همه ایدئولوژیهای غرب، اعم از مارکسیسم و لیبرالیسم بود و همانند بسیاری از روحانیون معاصرش که از میان آن همه مسائل جدید، تنها ماتریالیسم را منشاء شیوع بیدینی میدانستند و به همین دلیل در دهه بیست، آن را جایگزین دولت رضاخانی در مبارزه با دین کردند، خود را مشغول مبارزهٔ صرف با مارکسیسم نکرد و به نقد جامعه غرب پرداخت.
🔸 از نظر امام خمینی «خطر صرفا ناشي از ماترياليسم نبود، بلكه خود ماترياليسم نيز از عداد آن خطر عمده بود و آن سستاعتقادي و بياعتقادي بود كه مادهاش محلي و صورتش غربي (اومانيسم) كه انحا و ظهورات متفاوت و متنوع داشت. آثار اين اعتقاد در مناسبات سياسي و اجتماعي نيز ظاهر شده بود و آنچه تحت عنوان مبارزه با خرافات و اوهام و احياي مفاخر ديرين قومي مطرح شد، همه ريشه در اين خطر داشت» .
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/eslam-va-gharb-emam-khomeyni-va-sharehanash/
#اسلام
#امام_خمینی
#شارح
#عبدالوهاب_فراتی
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa