eitaa logo
اندیشگان
506 دنبال‌کننده
234 عکس
155 ویدیو
48 فایل
🧩 اندیشگان؛ به فراخی اندیشه ◾جستارهایی در باب علوم انسانی-اسلامی 📮 نقد و نظر: @Andishgan_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا قابل دست یابی است؟ ✍️✍️✍️ ✅پرسش: آیا همه معارف و باورهای بشری برساخت ذهن ما هستند و هیچ بهره ای از حقیقت ندارند؟ 🔶از کجا معلوم است آنچه در حوزه فکر و و اعمال و بایدهای رفتاری داریم ساخته فکر بشر نباشد؟ انسان دوست دارد اینچنین فکر کند! هر اندیشه ای که شکل گرفته است یا هر رفتاری که از انسان سر می زند همه اش ایده هایی انسانی و های فکری اوست. انسان دوست دارد اینچنین بیندیشد! کند! چون برای ادامه حیاتش به این همه نظام های فکری و اجتماعی و رفتاری نیاز دارد. همه و رفتاری برساختی بیش نیستند و چه دلیلی بر تبعیت از آنها وجود دارد؟ واقعیتی در کار نیست! تمام نظام های فکری و تمام نظام های رفتاری و اجتماعی، ایده های بشری و ساخته اویند، دلیلش هم تفاوت اندیشه‌ها و تفاوت آداب و رسوم در مناطق جغرافیایی مختلف است، اگر شرایط دیگری پیش می آمد نظام فکری و نظام رفتاری متفاوتی حاصل می‌شود! 📄پاسخ را از زبان استاد محمد میخوانیم: ✅پاسخ: شما در اینجا چند باور را مطرح و درباره آنها داوری کردید، از جمله گفتید: 1همه اندیشه ها ساخته فکر بشر است. 2انسان دوست دارد چنین بیندیشد. 3همه نظام های اجتماعی برساختی بیش نیست. 4 واقعیتی درکار نیست. 🔹آیا آنچه گفتید حقیقت است یا ساخته محض ذهن شما؟ اگر ساخته ذهن شماست پس این دعاوی طبق نظر شما همه بی اعتبارند و از هیچ واقعیتی حکایت نمی کنند. یعنی خود این ادعا خودش را ابطال می کند و نیازی به ابطال دیگر ندارد. به عبارت دیگر، طبق نظر شما همه این ادعاها که گفتید باطل است، چون برساخت فکر شماست، نه بیان حقیقت. چون این دعاوی باطل هستند نمی توانند مبطل چیز دیگری باشند و اشکالی را متوجه اندیشه های دیگر کنند. 🔹اگر آنچه گفتید بیان حقیقت است نه برساخت ذهن شما، باز هم سخن شما خودش را ابطال می کند، چون مدعای شما این است که همه افکار برساخت ذهن هستند و حقیقتی را کشف نمی کنند. حال اگر بگویید اینها که گفتم حقیقت بود، مدعای خود را ابطال کرده اید و نیازی به ابطال دیگر ندارد. پس چاره ای نداریم جز اینکه برای فکر بشر فی الجمله خاصیت کاشفیت و حاکویت قائل باشیم، هرچند می دانیم که بسیاری از افکار و عقاید بشری باطل هستند. 🔹خاصیت فکر کشف حقیقت و حکایت از واقع است، منتها گاه در این کشف و حکایت کامیاب می شود و گاه ناکام می ماند. بنا بر این، باورهای موجود بشری مجموعه ای از باورهای درست و نادرست است. آسان ترین کار در مواجهه با این مجموعه این است که بگوییم همه اش باطل است. اما به همان اندازه که این داوری آسان است به همان اندازه بی اعتبار است. همینطور است اگر همه افکار و باورها را درست بدانیم، با اینکه در میان آنها عقاید متناقض و باطل فراوان است. لذا برای داوری و تشخیص درست از نادرست و صواب و از خطا باز ناچاریم به تفکر رو بیاوریم و با معیارهای عقلانی به ارزیابی صحت و سقم باورها بپردازیم، که البته کار دشواری است. به همین جهت است که به تعبیر شما همه نظام های اجتماعی و رفتاری حق نیستند. 🔹پرسیده اید چه دلیلی بر تبعیت از چنین نظام هایی وجود دارد؟ پاسخ این است که هیچ دلیلی بر تبعیت از نظام های اجتماعی و رفتاری باطل و مشکوک وجودندارد، بلکه نباید از چنین نظام هایی تبعیت کرد و باید برای شناخت نظام اعتقادی و رفتاری صحیح کوشید و حقیقت را یافت و آنگاه از آن تبعیت کرد. باید افزود که معرفت ذومراتب است. و آنچه گفتیم هرگز به معنای تأیید رئالیسم خام نیست. ذهن آدمی صرفا آیینه منفعلی نیست که همیشه بیرون را آن گونه که هست نشان دهد. ذهن انسان بسیار فعال است. ما بسیاری از واقعیات را آن گونه می فهمیم که دستگاه ادراکی ما اقتضا دارد. مثلا ادراکات حسی ما محدودیت های بسیاری دارند و هرگز نمی توانیم ادعا کنیم که آنچه در نتیجه ادراک حسی ما حاصل می شود عینا طابق النعل بالنعل مطابق با واقع است. ادراک حاصل از احساس، تابع تعامل جهاز ادراک ما با همه عوامل بیرونی مؤثر در ادراک است، نه صرفا منعکس کننده کامل و بی طرف بیرون. در انواع داوری ها از جمله داوری های اعتقادی و ارزشی انواع تمایلات، تعصبات، پیشداوری ها، چارچوب های ذهنی، علایق و منافع و حب و بغض ها اثرگذار است. نوعی نسبیت در شناخت گریز ناپذیر است، اما نسبیت در شناخت غیر از نسبیت حقیقت است. نسبیت باطل نسبیت حقیقت است، نه نسبیت و ذو مراتب بودن و مشروط بودن معرفت و متأثر بودنش از عوامل مختلف. این امر منافاتی با امکان و وجود معرفت یقینی ندارد. ما به رغم محدودیت های شناختی، شناخت های یقینی بالفعل بسیاری داریم و تحصیل یقین در مواردی ممکن است. 🔻ادامه در پست بعدی...👇 📚 کانال اندیشگان @andishgan
📝 | تاملی در بودن اندیشه‌های بشری 🖋 یکی از دوستان بیرجندی می گفت یک بار برای تبلیغ رفتیم یکی از روستاهای مرز نشین خراسان جنوبی. بسیار تعجب برانگیز بود که وقتی از خدا برایشان حرف می زدیم نمی دانستند خدا چیست و می پرسیدند خدا چیست؟ یکی از دوستان دیگر که در تبلیغ بین الملل فعالیت می کند ماه مبارک سال 1402 را به سفر کرده بود. می گفت بیشتر تبلیغ من به این می گذشت که به مردم عادی بفهمانم کشور کجاست و اصلا کشوری بنام ایران وجود دارد یا نه و اینکه روستا نیست. 🤔 این مسئله برای هر کس تعجب برانگیز است و گاهی این مطالب انکار می شوند درحالی‌که خود ما تا حدی به این گونه مسائل مبتلا هستیم. مثلا کدام یک از ما کشورهای آفریقایی یا امریکایی را می شناسیم؟(بجز چند مورد معدود که آنها را هم به دلیل اینکه به ما ربط داشته شناختیم) یا اصلا ما چند کشور آسیایی را می شناسیم. یا از جنبه ای دیگر چقدر از مردم خود ایران با این همه مباحث و تبلیغی که در آن مطرح می شود، توصیف واضحی از خدای متعال یا اوصافش یا مباحث دینی دارند؟ اصلا چند درصد مردم ایران شناسنامه کلی ائمه معصومین(ع) را می دانند؟ ☑️ این مسائل در ابتدا خیلی ساده و غیر مهم بنظر می رسد ولی خوب اینها کاشف از یک مطلب عمیق است. همه اینها کاشف از آنست که اکثر انسان‌ها اطلاعات خود را از جاهای بسیار محدودی دریافت میکنند و آنهم اطلاعاتی را می گیرند که مورد نیازشان است. مثلا هرگز یک طلبه از اطلاعات نظامی جهان خبر چندانی ندارد و یا یک نظامی هرگز از مسائل علوم انسانی اطلاع زیادی ندارد. همانگونه که هرگز برای یک مسلمان دغدغه ای نسبت به فهم ادیان دیگر مثل بودایی و مسیحی و... نیست و هرگز به فکر یک مسلمان خطور هم نمی کند که شاید تثلیث مسیحیت درست باشد پس بروم تا ببینم چه می گویند، هرگز برای یک آفریقایی یا امریکایی یا هر جایی دیگری که مسیحی، یهودی یا بی دین است ، اصلا مساله ای بنام حقانیت اسلام مطرح نمیشود تا به‌دنبالش برود! مگر کسانی که محیط این دغدغه را برایشان ایجاد کرده باشد؛ چنانچه محیط بعض طلاب برایشان این دغدغه را ایجاد می کند که بریم ببینیم واقعا چرا مسیحی ها مسلمان نمی شوند یا یهودیان چه می گویند؟ 🔻خلاصه اینکه بدنبال محیطی خلاف محیط خودمان رفتن کاری بس دشوار و گاهی محال است. و همین امر سبب می شود که باطل همیشه در عرصه حضور داشته باشد (البته شاید). البته یقنیا هوای نفس انسان را در این مقوله نادیده نمی گیریم ولی ما از حیث دیگری می خواهیم بررسی کنیم. 🔹 با توجه به این مطالب شاید مخاطب احساس یک محیطی در خودش داشته باشد ولی آیا راهی نیست؟ آیا مطلب بالا نسبت به همه ابناء بشر صادق است و مثلا جناب سلمان رضوان‌الله‌تعالی‌علیه که از دین خود به دین یهودیت و مسیحیت و نهایتا به دین اسلام مشرف شد و حق را یافت (طبق داستان مشهورش) استثناء بوده؟ اگر این مقوله را لحاظ کنیم فهم این مطلب که چرا بعض اطرافیانمان با اینکه می دانند فلان مطلب حق است باز هم بدان عمل نمی کنند آسان باشد. ☑️ با توجه به این مطلب می توان تاثیر محیط را بیشتر لحاظ کرد و در کنار عواملی چون هوای نفس و کمی عقل و... که تاثیر در عمل نکردن به حق و حقیقت دارند، این عامل را نیز لحاظ کرد. با توجه به این مطلب شاید تعریف دیگری از جاهل قاصر و مقصر در حقوق و فقه ارائه بدهیم و شاید این مطلب بتواند بخش قابل توجهی از مسائل فقهی و حقوقی را تحت تاثیر خود قرار دهد. البته اینها همه در حیطه فرضیه و شواهدی از خارج است و باید چکش کاری علمی شود. ✔️ جالب است که نیز در آخر مقاله 5 وقتی به تاثیر اجتماع در فکر بشر که قول بعض مادیگرایان است می رسد که می گویند (کل فکر بشری برساخته اجتماعش است)، در رد این قول می فرماید بعض ثابت داریم که در هیچ اجتماعی تغییر نمی کنند و فی الجمله قبول دارند که بعض مباحث و اعتبارات متاثر از محیط اجتماعی افراد است. •┈┈••✾••┈┈• اندیشگان، رسانه علوم انسانی - اسلامی 📨 ایتا | ویراستی👉عضو شوید🌹