eitaa logo
اندیشگان
516 دنبال‌کننده
185 عکس
136 ویدیو
21 فایل
🧩 اندیشگان؛ جستارهایی در باب علوم انسانی-اسلامی 📮 نقد و نظر: @Andishgan_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 معرفی کتاب در حوزه معرفت شناسی ↙️ کتاب «مطابقت صور ذهنی با خارج» به دنبال پاسخ به این سوال مهم و تاریخی به درازای زندگی بشری است که آیا آنچه در اذهان ما شکل میگیرد، همان است که در خارج موجود است؟ آیا اصلا راهی به بیرون از خویشتن وجود دارد؟ اگر بله، چگونه میتوان به آن اطمینان کرد؟ پاسخ به این سوالات و مقدمات رسیدن به آنها در این کتاب با طول و تفصیل بررسی گردیده است. ✔️ در مقدمه این کتاب میخوانیم: 🖋 «صعوبت و دشواری مسأله شناخت و مطابقت نه تنها از مهم ترین موضوعات تفکر بشری است بلکه از دشوارترین موضوعات نیز هست؛ چرا که در اینجاست که شناخت خود را می نگرد و درباره خود پژوهش می کند و این «خود پژوهشی معرفت» در واقع بررسی و تحلیل منطقی وصول به واقع از طریق ادراکات مختلف علم حصولی - تصوری، قضیه ای، تصدیقی - است، ولى تحلیل منطقی فرایند وصول به واقع اندک اندک مشکل تر شده، به تدریج رو به صعوبت میرود به طوری که میتوان گفت: بروز مکاتب مختلف در توجیه معرفت که در فصل پنجم بدان خواهیم پرداخت در واقع تجلی یا حاکی از دشواری و صعوبت بحث شناخت است و اینها همه نه مجوزی برای یــأس از حل مسأله بلکه منبّهی است برای اینکه در این راه می بایست نهایت تدقیق را معمول داشت». ✍️ رحیل به اندیشگان بپیوندید 🧲
✔️ اشکال شخصی بودن اولیات در نظریه‌ی ارجاع اولیات به علم حضوری و پاسخ آن (یادداشت درباره معرفت شناسی): ✍ یکی از اشکالاتی که به نظریه ارجاع اولیات به علم حضوری وارد شده اینست که اگر از این طریق بداهت اولیات را اثبات کنیم، آنها گزاره هایی شخصی خواهند بود. به این اشکال چنین پاسخ داده شده است که درست است مفهوم به کار رفته در این گزاره از مصادیق حضوری برگرفته شده ولی از آنجا که این مفهوم خصوصیت حکایت گری دارد، بر هر مصداق دیگری می تواند منطبق شود. به طور مثال گرچه ما ابتدا مفهوم معلول و احتیاج به علت را از مصداق حضوری آن (اراده و احتیاج آن به نفس) گرفته ایم ولی چون هرکدام از «معلول» و «نیازمندی» و «علت» مفهوم هستند، این ویژگی ذاتی را دارند که حاکی هستند از هر مصداقی که این مفهوم بتواند بر آن منطبق شود. 🔰 به این پاسخ چنین اشکال شده که مفهوم دو حیثیت دارد. یکبار مفهوم را به این عنوان که وجود است و نفس ما با آن اتحاد دارد (مثلا کیف نفسانی ماست) لحاظ میکنیم و یکبار به این عنوان که حاکی از غیر خود است. هرچند مفهوم در لحاظ اول، معلوم به علم حضوری است ولی در لحاظ دوم که ناظر به مصداق است از قلمرو علم حضوری خارج و مربوط به علم حصولی است و با ادعای ارجاع اولیات به علم حضوری سازگار نیست. بنابراین اگرچه در مورد مصداق یافت شده به علم حضوری، اولیات میتوانند به علم حضوری بازگردند ولی در سایر مصادیق چنین امری صادق نیست. ✅ اما به این اشکال چنین پاسخ داده اند که ما هم خود مفهوم و هم حیث حکایت گری آن را به علم حضوری میابیم. برای روشن شدن پاسخ باید به تفاوت علم حضوری به حالات خود مانند گرسنگی، شادی یا مانند آن با علم حضوری به مفاهیم دقت کنیم. علم حضوری به مفهوم همراه است با علم حضوری به تمام ویژگی های آن از جمله حیث حکایت گری اش. و حتی اینکه حکایت گری مفهوم سفیدی با حکایت گری مفهوم سیاهی متفاوت است نیز با علم حضوری درک میشود. ↙️ پاسخ دیگر (یا نحوه ی تعمیق یافته و تدقیق یافته ی پاسخ بالا) اینست که زمانی که با علم حضوری مفهوم معلول را از اراده میفهمیم، عقل ما به حقیقت معلولیت و نیازمندی و وابستگی علم پیدا میکند نه فقط نیازمندی اراده به نفس. این توانایی عقل است که میتواند حقیقت را با خلوص شهود کند و این چیزی جز کلی بودن نیست. 📚 مطالعه بیشتر در آثار علامه مصباح، آیت الله فیاضی، جناب استاد محمد سربخشی و استاد عباس عارفی. ✍ رحیل •┈┈••✾••┈┈• به اندیشگان بپیوندید👉 عضو شوید