eitaa logo
گالری انگشتر سفیر
18هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
130 فایل
🍀سفیر ساخت #انگشتر موردعلاقه شماییم💯 🔷ضمانت مرجوعی و اصالت+ارسال رایگان✌️ ✅ادمین ثبت سفارش انگشترسفیر🌷 @hamidreza_rezaei ✅شیوه سفارش💚 @shive_sefaresh ✅+۲هزاررضایت😍 @ns_angoshtar ✅پشتیبانی☎️ 09909120673 📣انگشتر هیات شهدا (کارآماده)👇 @angoshtar1
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیبا تر است، سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند … سالگرد ولادت ابو مهدی المهندس ...
رفیقین عاشا و ماتا رفیقین... با هم زیستند و با هم از دنیا رفتند ❤️
کاش ما هم اینگونه باشیم و همچین رففایی داشته باشیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یقینا کله خیر از زبان حاج قاسم عزیزمون❤️ مناسب حال و هوای این روزهامون... @angoshtarsafir
پدرم سرجمع، بیست و نه سال در این دنیا زندگی کرد و من همیشه دوست داشتم در بیست و نه سالگی بمیرم. دوست نداشتم بیش‌تر از پدرم عمر کنم؛ بگو حتی یک روز.این قصه‌ی شیرین پدری است که ماند و غصه‌ی تلخ پسری است که شد. پدرم در هیچ عکسی حتی یک تار موی سفید هم ندارد و من اما محاسنم شده مثل این روزهای رشته‌کوه البرز. آب شد جوانی ما و این حسرت ماند در دل‌مان که یک از داشته باشیم. چقدر بد که آدم هیچ چیز از پدرش به یاد نداشته باشد. بدترین وقت برای از دست‌دادن پدر وقتی است که تازه زبانت به گفتن کلمه‌ی مقدس باز شده باشد. من وقتی برای اولین بار بابا گفتم، این پدرم نبود که برگشت؛ پیکرش بود که برگشت. من هم مثل هر بچه‌ی دیگری متوقع صورت خندان پدر بودم؛ صورتی سوخته از نشانم دادند. آن‌چه من از حنجره‌ی پدرم در خاطرم مانده، نوای دل‌نشین «گل‌برگ سرخ لاله‌ها در کوچه‌های شهر ما بوی شهادت می‌دهد» نیست؛ یک پنجره‌ی زخمی است. جمعه ده اردیبهشت شصت و یک، یک تیر به تارهای صوتی بابااکبر زد و یک تیر هم به قلب من. پنج‌شنبه نه اردیبهشت شصت و یک پدرم با این‌که قبلاً وصیت‌نامه‌ی خود را نوشته بود، باز هم بنا کرد به نوشتن وصیت. یک وصیت، این بار تنها چند ساعت مانده به . جایی از این وصیت کوتاه و البته بلند خود نوشته که «سپیده‌دم خونین عشق، فرا رسید دوستان». سپیده‌دم خونین عشق. انگار بهش الهام شده بود که این آدینه، آدینه‌ی دیگری است. انگار فهمیده بود در آینده‌ای بسیار نزدیک، خبرهایی هست. انگار می‌دانست به زودی قرار است عملیات آزادسازی شود. انگار برای رفتن عجله داشت؛ این‌قدر صبر نکرد که از خودش یک خاطره‌ی روشن برای من بسازد و بعد برود. باور می‌کنید دوست داشتم پدرم یکی از غواص‌های دست‌بسته‌ی شکست‌خورده‌ی چهار می‌بود ولی در عوض، دست مرا برای تعریف خاطره از خودش باز می‌گذاشت؟ این‌که یادش به خیر؛ فلان روز دو تایی با هم رفتیم آب‌هویج خوردیم و بعد هم رفتیم استادیوم... 📝حسین قدیانی
مثل شهدا با شهادت از این دنیا برویم 🚩 آرمان می‌گفت: «مامان مردن حق است. مردن را که همه می‌میرند؛ این شهادت است که نصیب هرکسی نمی‌شود. چه خوب است که با از این دنیا برویم و روسفید باشیم». @herzshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا «شهادت» هدیه می‌دهند به آنان که یک عمر زیبا زیستند... 🥀به یاد شهدای اخیر کنسولگری ایران در سوریه فاتحه و صلوات قرائت کنیم. @herzshohada
هدایت شده از انگشتر هیات شهدا
📝 تا دیروز وقتی حرفهای او را می‌شنیدم فکر می‌کردم نکته خاصی در حرف‌هایش نیست و دارد یک‌ سری حرف‌های مشهور را که بقیه می‌زنند تکرار می‌کند. اما این باعث شد راهی گشوده شود و بفهمیم تا الآن ما در خواب غفلت بوده‌ایم و او را درک نمی‌کرده‌ایم. شهادت او راز درونش را آشکار کرد. سر وجود او "درد" بود و "محبت". مردم و مردم. 🟦 هرچند حرفهای او مثل بقیه بود اما هیاهوی زمانه درد و محبتش را پنهان کرده بود و شهادتش آن را آشکار کرد. باید دوباره بنشینیم و حرفهای او را با گوشی دیگر بشنویم، گوشی که صدای درد او را متوجه شود. 🔰چه خوب گفت شیخ علی صفایی که "و اما مرگ‌ پایان نیست که آغاز دویدن‌هاست" و از امروز دیگر رییسی محصور در چهارچوبهای تنگ سیاسی فهم نمی‌شود و حجابهای فهم ما را دریده است تا مستقیما با خودش و دردش مواجه شویم. ◽ از صبح طنین این بیت شعر در گوشم سنگینی می‌کند: "ما منتقدان صف اول بودیم ... از هیئت دولت، شهدا را چیدند" 💠شاید عرصه احتیاج به یک قربانی داشت‌ تا ناخالصی‌های این مقام را بشوید و مجددا یک الگو ارائه بدهد... 🔴 اما از فردا ان شاء الله خواهیم دید که این شهادت چه خون جدیدی به رگهای درخت تنومند خواهد دمید و نگاه‌ها به سیاست دچار یک دگرگونی بزرگ خواهد شد. 🔼ان شاء الله همگی در مراسم تشییع این سید عزیز و با اخلاق شرکت خواهیم کرد.. *احسان شاه علی انگشتر هیات شهدا 💍 @angoshtar1