eitaa logo
انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم
358 دنبال‌کننده
242 عکس
17 ویدیو
19 فایل
کانال اطلاع‌رسانی انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم 🔹️کانال تلگرام انجمن: t.me/anjoman_adabiyat_uni_of_Qom 🔹️تاربرگ اینستاگرام: www.instagram.com/anjoman_elmii_adabiat_Qom
مشاهده در ایتا
دانلود
یک بارِ دیگر برای همیشه نامت را به ما بگو بگو هنوز باران می‌بارد و تو هنوز راه رفتن در باران را دوست داری.
4_5972145007111441328.mp3
4.25M
1:35 ▪️ هجوم زخم تو را نمی‌کشد تن من برای کشته‌شدن، چه کنم...؟ https://eitaa.com/anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
نشریه دچارنامه شماره 1.pdf
17.55M
💠نخستین شماره از نشریه "دچارنامه"💠 بهار ۱۴۰۲ نامه‌ای به کسانی که "دچار" ادبیات‌اند... 🔻صاحب امتیاز: انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی سردبیر: یگانه ونارچی مدیر مسئول: حانیه یوسفی در این شماره می‌خوانیم: 🔹"در میان ایرانیان ابوالقاسم فردوسی محبوب‌تر است یا شاهنامه‌اش؟" 🔸چیستیِ ادبیات: "آداب ادب" 🔹پژواک جهان: "ملی‌گرایی یا خودکامگی؟ مسئله این است." 🔸باد صبا: "عطار پژوهان" 🔹رهاورد ادب 🔸پیشکش https://eitaa.com/anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ   احساس می‌کنم در بدترین دقایق این شام مرگ‌زای چندین هزار چشمه‌ی خورشید در دلم می‌جوشد از یقین؛ احساس می‌کنم در هر کنار و گوشه‌ی این شوره‌زار یأس چندین هزار جنگل شاداب ناگهان می‌روید از زمین.   آه ای یقین گم‌شده، ای ماهی گریز در برکه‌های آینه لغزیده توبه‌تو! من آبگیر صافی‌ام، اینک! به سِحر عشق؛ از برکه‌های آینه راهی به من بجو! من فکر می‌کنم هرگز نبوده دست من این سان بزرگ و شاد.   احساس می‌کنم در چشم من به آبشر اشک سرخ‌گون خورشید بی‌غروب سرودی کشد نفس؛   احساس می‌کنم در هر رگم به هر تپش قلب من کنون بیدارباش قافله‌ای می‌زند جرس.   آمد شبی برهنه‌ام از در چو روح آب در سینه‌اش دو ماهی و در دستش آینه گیسوی خیس او خزه‌بو، چون خزه به‌ هم   من بانگ برکشیدم از آستان یأس: «ــ آه ای یقین یافته، بازت نمی‌نهم!» «ماهی | از دفتر باغ آینه» https://eitaa.com/anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم @anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
4_5999199933821882187.mp3
3.15M
به من بگو که کجا می‌روی پس از آن وقت‌ها که رؤیاها تعطیل می‌شوند و ما به گریه روی می‌آریم و،گریه به رو، کجا؟ و سایه پشت سرت چیست در شب این که شعر من است که از پشت پای تو می‌آید چه دست‌هایی داری شبیه بوسه... شعرهای "بدون رویت تو" و "ستایش" از دفتر "خطاب به پروانه‌ها" @anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
🌱🖇🌘 [همه خفتند به غير از من و پروانه و شمع قصه ما دو سه ديوانه دراز است هنوز] _شبتان به‌ سامان باد. @anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
4_6050864512037294432.mp3
11.37M
🍂🖇🎼 به‌قول : [ای‌ زلف یار، سخت پریشان و درهمی دست بریدهٔ که تو را شانه می‌کند؟] @anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
خرم آن عید که با روی تو آغاز شود تا بهشت دگری بر همگان باز شود می‌رسی تا که نبودن به تو پایان یابد وای اگر عشق ازین مرحله آغاز شود همچو قربانیِ عیدی که سر از پا نشناخت دل من از سر تیغ تو سرافراز شود رود می‌رفت که در دامن دریا پیچد شوق باید که چنین خانه برانداز شود چند سال است که در کنج زمین جا ماندیم کاش یک بار دگر فرصت پرواز شود گر نباشد نگهِ مست غزل‌ساز شما کیست شاعر که چنین قافیه‌پرداز شود چه غزل‌ها که به‌پای تو فشانَد "شیدا" خرّم آن عید که با شعر تو آغاز شود شعری از استاد دکتر علیرضا نبی‌لو؛ استاد عزیز و گرانقدر گروه ادبیات فارسی🌷 عید سعید قربان گرامی‌ باد.
۱۴ تیر؛ روز قلم با کمی جستجو به دو دلیل برای انتخاب این تاریخ، به‌عنوان روز قلم می‌رسیم: سیزدهم تیرماه در ایران باستان جشن تیرگان بوده است. در تقویم پیشینیان به غیر از ماه‌های سال، برای روزهای هر ماه نیز اسامی خاصی در نظر گرفته می‌شد؛ که این نام‌ها تشابه زیادی به نام ماه‌های سال داشت. به همین خاطر در هرماه سال یک‌بار نام آن ماه با نام یکی از روزهای ماه یکی می‌شد. این یکی شدن اسم روز با اسم ماه برای پیشینیان ارزش فراوانی داشت و چنین روزهایی را مقدس شمرده و آن را جشن می‌گرفتند. برای مثال روز سیزدهم تیرماه را تیر می‌نامیدند و هروقت که به روز سیزدهم تیرماه می‌رسیدند، این روز را روز تیرگان می‌خواندند و آن را با مراسم‌های آیینی جشن می‌گرفتند. روایت‌های بسیاری دربارۀ این روز وجود دارد. از جمله اینکه گفته می‌شود آرش‌ کمانگیر در همین روز (سیزدهم تیرماه) بود که به قلۀ دماوند رفت، تیر در چلۀ کمان گذاشت و به سمت توران پرتاب کرد. تیری که یک شبانه‌روز در راه بود تا در نهایت بر درخت گردویی نشست و مرز ایران و توران را مشخص کرد. دلیل نخست این است که در چنین روزی، هوشنگ‌شاه -پادشاه پیشدادی- در جشن تیرگان با گردآوری کاتبان و نویسندگان آنها را به‌رسمیت شناخت و گرامی داشت. و گفته می‌شود در همین روز بود که هوشنگ‌شاه به مردم دنیا دستور داد تا در جشن، لباس کاتبان را بر تن کنند و مقام‌شان را عزیز بدارند. (آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، فصل ۹، جشن تیرگان) اما در تقویم رسمی ایران ۱۴ تیرماه روز قلم است که در سال ۱۳۸۱ پس از پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به‌ثبت رسید. دلیل دوم: عُطارِد، کاتب ستارگان با کمی کندوکاو و تأمل در اشعار فارسی با نمونه‌های فراوانی روبرو می‌شویم که عطارد را نویسنده و دبیر فلک و سیارات دانسته‌اند. بیت زیر را به‌عنوان مثال از دیوان لسان‌الغیب، حضرت حافظ می‌آوریم: "ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد" (دیوان حافظ، غزل شماره ۱۰۸) چرا عطارد را کاتب ستارگان می‌دانستند؟ پاسخ این پرسش، برمی‌گردد به نام دیگر این سیاره: یعنی عطارد. عطارد در گذشته با نام (تیر) شناخته می‌شده و به‌همین دلیل جشن تیرگان را روز مخصوص سیاره تیر (عطارد) می‌نامیدند. احتمالاً این نام‌گذاری مرتبط با جشن تیرگان و به‌رسمیت شناختن کاتبان توسط هوشنگ‌شاه بوده است. ✍🏻حانیه یوسفی @anjoman_adabiyat_uni_of_Qom