eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
852 دنبال‌کننده
592 عکس
188 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
تازه می فهمم که دلتنگم که عاشق بوده ام با همه لجبازیم با تو موافق بوده ام نق زدنهای مرا بگذار پای عاشقی بگذر از حالم اگر آئینه ی دق بوده ام من دو دو تّا چارتا کردم اگر حرفی زدم فکر کردم عاقلم ، درگیر منطق بوده ام قهر کردی یا فقط فکر مجازات منی ؟! کاش برگردی ببینی گرم هق هق بوده ام سابقاً دلتنگیم را شعر می کردم ، ببین این دقایق بی تو آن دلتنگ سابق بوده ام آی ابراهیم از آتش زودتر بیرون بیا راست می گویم ، دلم تنگ است ، صادق بوده ام أمن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء
هدایت شده از yosefpoor.ir
شب خفته است در مه و باران، دریغ و درد می‌بارد آسمانی از اندوهِ بالگرد شب خفته است در مه و آه است بر لبم بستند خیمه در دل من ابرهای سرد پشت گمان کمان شد از اخبار محتمل با ما ببین که بی خبری‌ها چه‌ها نکرد بادی که سرگذاشتۀ کوهِ غربت است بادا خبر بیاورد از آن بزرگ‌مرد پشت سرِ مسافرِ خود ریختیم آب سر می‌رود ز کاسه صبر، اشکِ غم‌نورد باری بجو به دشت بلاشان، نه پشت میز مردان روزگار چنین‌اند در نبرد مسعود یوسف پور کانال شاعر | رسانه رواج | مدرس۸
هدایت شده از سعیده کرمانی
انالله و انا الیه راجعون بر صورت باغ تا شقایق خندید غم اشک شد و از آسمان باز چکید در سینه‌ی ملت شهادت ، ایران یکبار دگر داغ رجایی جوشید 🍃🍃🍃🍃🍃 عشق است و قبولی زیارت آخر اشک است و تمنای شهادت آخر هرکس بشود خادم درگاه رضا باید بشود شهید خدمت آخر 🍃🍃🍃🍃🍃 ما منتظریم از آسمان برگردی در سبزترین بهارمان برگردی وقتش که رسید در کنار سردار با دولت صاحب‌الزمان برگردی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سبو به خون زده عطر شراب ناب گرفته چنان شکفته که مرگ از تنش گلاب گرفته جزیره ای شده مجنون در عاشقانه ی پیکار که گرد پیکر او خون به جای آب گرفته سپرده تشنگی اش را به دست ساقی بی دست بدون دست سرش را بر آفتاب گرفته چه قطعه قطعه سروده است عاشقانه تنش را و این مغازله از حی مستطاب گرفته شبیه قاسم ( احلی من العسل) شده انگار به کام مرگ چه شیرین لبش جواب گرفته چگونه یک نفر از مرگ زنده میشود این قدر که تا شهید شده زنده تر خطاب گرفته به روی شانه ی خورشید ها سوار شده است و به دست جمعیت رودها شتاب گرفته جهان هرآینه بیدار از شهادت مردیست که شب نخفته و از چشم مرگ خواب گرفته قسم به سوره ی صبح و اذا تنفس آخر که آیه آیه به والفجر بازتاب گرفته نمی شناخت کسی سر ز پای آن بدن آن شب سری که پای امام زمان رکاب گرفته شبیه حضرت شق القمر شده است سری که به روی خاک مدد از ابوتراب گرفته @aboajor
هدایت شده از علی مقدم
رفتی و به دل شبیه یک آه شدی رفتی و به ما چراغ این راه شدی مصداق "رجال صدقوا" گردیدی رفتی و مهاجر الی الله شدی 😭💔
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
از دیده ما دوید، رود از پی رود این آتش در دل همه از داغ تو بود سخت است برای ما نوشتن اما تاریخ تو را شهید جمهور سرود https://eitaa.com/pishaninevesht
📌 عروج ابراهیم • نخستین پویش هنری رسانه رواج با هدف تولید استوری موشن (پویانمایی) با موضوع شهادت آیت الله سیدابراهیم رئیسی و یاران شهیدش در حادثه تلخ سقوط بالگرد. • در ارسال تک بیت، لطفا مسئله تاثیرگذاری و قابلیت تصویرسازی متحرک آن مورد توجه قرار گیرد. • لطفا نشانی صفحات خود را نیز بهمراه اثر در اختیار ما قرار دهید. • جهت اطلاع از آخرین اخبار پویش و نیز بارگیری آثار تولید شده، حتما کانال ایتای رسانه رواج را دنبال کنید: https://eitaa.com/ravaaj ارسال اثر در ایتا: @Admine8
هدایت شده از علی مقدم
در راه خداوند کمر محکم بست در خدمت انقلاب از پا ننشست دیدیم به آرزوی دیرینه رسید شاگرد بهشتی به بهشتی پیوست @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از بیدهای بی مجنون
🖤 خادم‌الرضا (ع) . نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی از این کرانه بیایی به بی‌کران برسی به شهر سوختگان بنگری سراسیمه میان مرثیه‌ی باغ ارغوان برسی تهمتن است به چاه و شغاد می‌خندد خدا کند که شبی دست بر کمان برسی به زیر سقف ترک‌خورده خفته‌اند، مگر بدون وقفه به سیلاب سیستان برسی در این غبار، ببین حال‌ و روز خوزستان مگر به خاک شهیدان بی‌نشان برسی میان هلهله‌‌ی بت‌تراش‌ها وقت است تبر به دوش، به میدان در این میان برسی بت بزرگ، به ما موذیانه می‌خندد هزار بتکده باقی‌ست تا به آن برسی تکان نخورد کلاه سوار شطرنجی خدا کند که به داد پیادگان برسی میان زمزمه‌ی باغبان پیر، مگر به داغ وسعتی از لاله‌ی جوان برسی نشسته‌اند به امید کدخدایان باز خدا کند که «بیایی به دادمان برسی» خوشا که با هیجان مسافران حرم و ان یکاد بخوانی به جان جان برسی زمانه، در قرق گردباد فتنه و تو در استغاثه‌ی «یا صاحب‌الزمان!» برسی تو آمدی که هوادار چشمه‌ها باشی به درد ایل تهی‌دست ناتوان برسی در این قبیله تویی خادم‌الرضا و خوشا از آن ضریح پر از حس آسمان برسی ظهور دولت عشق است در سیادت تو نشسته‌ام که از این جاده ناگهان برسی ✍ @salaam_porseman
هدایت شده از علی سمرقندی
تقدیم به بزرگواری شهید سید ابراهیم رئیسی آخرین لحظه روبه روی حرم جز شهادت چه خواستی از او گفته بودی که ضامنت بشود در شب جشن، ضامن آهو ما به دنیا شما به دین مشغول ما کجا و شما کجا بودید بهترین افتخارتان این است که شما خادم الرضا بودید نه فقط خادم الرضا بلکه خادم مردمی که محتاج اند با نگاه تو رام خواهد شد موج هایی که گاه مواج اند چشم ما مثل آخرین سدی که به دستانتان رقم خورده اشک دارد ولی نمی‌ گرید‌ چون که با غیرتش قسم خورده کشورم رنگ غم به تن کرده است سر به زانوی خود نیاورده رهبر ما اگرچه غمگین است خم به ابروی خود نیاورده از شهیدان همیشه می گفتی که نصیب تو لطف حضرت شد خوش بحال شما که در دنیا آخرین رزقتان شهادت شد 🏅 🖤 @alisamarqandi 🦋
رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل‌ها را پریشان کرد میان کوه، در مه، در هوایی سرد و نا آرام خدا چشم سحرخیز تورا لبریز باران کرد تمام مردم ایران بدهکار کسی هستند که جان پاک خود را این چنین تقدیم ایران کرد مدال افتخارت نوکری در آستان اوست خوشا آن‌کس که خود را وقف سلطان خراسان کرد بهشتی می‌شوی مثل رجایی‌ها و می‌دانم تمام دردها را می‌شود با عشق درمان کرد تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و دست حق تورا این‌گونه مهمان شهیدان کرد شبیه حاج قاسم پر کشیدی سید ابراهیم شهادت بر تو آتش‌های دنیا را گلستان کرد ز جا برخیز ای خدمتگزار ساده و محبوب ببین پروازت ایران را چگونه غرق طوفان کرد وجودت خستگی را لحظه‌ای نشناخت‌ در دنیا خدا هم عاشقی‌های تورا این‌گونه جبران کرد جدایی از تو تا روز قیامت باورش سخت است چگونه می‌شود این داغ را در سینه پنهان کرد
هدایت شده از علی مقدم
آن دست پر چروک◾️ شعر افشین علا برای مادر شهید رئیسی واکر به دست، پیرزنی خسته می‌رفت سوی تخت خود آهسته در آتش فراق پسر می‌سوخت می‌گفت با غریبه و وابسته: "آیا ز خاک پر زده فرزندم؟ آیا کبوترم ز قفس رسته؟" بیرون خانه منتظرش بودند مردم چه ناشناس چه برجسته هر دم برای تسلیت از هر سو می‌آمدند در صف پیوسته مثل کبوتران حرم پر زد مشهد به سوی آن زن وارسته هرچند او برای پذیرایی جایی نداشت درخور و شایسته حتی نداشت خانه‌ی دلبازی مشرف به صحن و گنبد و گلدسته اما شبیه بال ملائک بود آن دست پر چروک حنابسته ✍🏻افشین علا خرداد ۱۴۰۳ @sheikh_ali_moghaddam