eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
819 دنبال‌کننده
622 عکس
218 ویدیو
16 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
آتش و خاکستر و فریاد ، دنیا سوخته هر کجا را بنگری یا خون شده یا سوخته عشق را سوزان‌تر از آنی که می‌خواندی ببین ناگهان مجنون در آتش رفت و لیلا سوخته مانده از ققنوس مشتی خاک و خاکستر به جا آشیان ویرانه ، خونین لانه ، پرها سوخته گفتی آتش باز هم برداً سلاما می‌شود یک یک ابراهیم می‌آید ، دریغا سوخته از فلسطینی که من دیدم چه می‌دانی به جز کوهی از آتش که در آغوش دریا سوخته کربلا را روز و شب می‌بینم ای دل ! ناله کن کودکان را بین آتش خیمه‌ها را سوخته
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
زمان نشستن ، زمان دعا نیست به سجاده ماندن برادر روا نیست چه طوفانی از قدس برخاست ، آیا بَعَثنا علیکم عباداً لنا نیست ؟! کجا مانده پای تو ای اربعینی ! مگر آخر راه تو کربلا نیست ؟ غم کودکان به خون خفته آیا برای تو ای روضه خوان آشنا نیست؟ محرّم گلو پاره می کردی از غم گلوی تو را قدر یک آه جا نیست؟ فلسطین بمیرد ، شرف سربریده است که جز غیرت امروز بر نیزه ها نیست حسینی که من می شناسم ، برادر ! همین جاست امروز ، در بوریا نیست اگر مرد میدان حرفی ، بماند که مرز عمل عرصه ی ادّعا نیست به أین الحسینی که از دل نخواندیم عزیزی می آید که محتاج ما نیست
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
این من و این غم و داغی جانکاه این من و فرصت اشکی کوتاه گفتم از آیهٔ والفتح بخوان گفت ای عشق ! مَتی نصرُالله
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امید من شهادت و نگاه من به رجعت است قیام می‌کنم ببین قیام من قیامت است زهیر می‌رود بُریر می‌رسد ، بیا ببین چه رفت و آمدی میان جبهه رشادت است پیام کربلاست ؛ دست از عَلَم می‌افتد و عَلَم به حکم عاشقی همیشه راست قامت است به مُهر سر نهاده‌ایم و فرق باز ما گواه که سجده در میان خون نهایت عبادت است شکسته باد دستمان اگر تفنگ برنداشت زبانمان بریده باد اگر پی خیانت است سعید ما ، شهید ما ، همیشه روسفید ما شهادت افتخار ماست ، آری این حقیقت است
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
2.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اذان بگو - سنُصلی - رجز بخوان - سنُقاوم - به عشق صبح ظهوری همیشگی و‌ مداوم نوشته اند رسائل ، هزار عالم و فاضل مدرّسان فضائل ، معلّمان مکارم که ظلم بر لب گور است ، مقدّمات ظهور است نمان که وقت عبور است ، بُروز کرده علائم غمین مباش فلسطین که راز آیه ی والتّین برآمد از دل یاسین به مدّ واجب و لازم ولَو نشا لَطَمسنا ، ولَو نشا لَمَسخنا فمااستطاع و مضیّا ، بگو‌ به‌ کافر و ظالم حماسه است و حماسش ، خروش دشنه و‌ داسش یهود ماند و هراسش در این شب متلاطم اگر زمانه منافق ، نبود اگر که موافق تو‌ در نگاه خلایق غیور باش و مقاوم غمین رنج تو ماییم ، نگو نپرس کجاییم قسم به قدس می آییم ، به نام نامی قاسم
هدایت شده از شعر انقلاب
🌷 أینَ نصرُالله؟ در آستانه تشییع با شکوه سیدمقاومت شهید گزیده‌ای از آثار شاعران انقلاب که در تجلیل از این شخصیت ارزشمند و مقاومت مردم لبنان سروده شده است، بازنشر می‌شود. ✍🏻 آیه‌های نصر | ✍🏻 مرد | ✍🏻 فتح خون | ✍🏻 شهادت | ✍🏻 خون شهید | ✍🏻 نصر خدا | ✍🏻 سورۀ نصر | ✍🏻 شهادت افتخار ماست | ✍🏻 حزب الله پیروز است | ✍🏻 شبیه کوه... | ✍🏻 خورشیدهای شعله‌ور | ✍🏻 نامیرا | ✍🏻 تابوت سرخ ماه | ✍🏻 نصر من الله | ✍🏻 نحن الغالبون | ✍🏻 صبح امید | ✍🏻 پس از حاج قاسم... | ✍🏻 خون‌بهای تو | ✍🏻 بازمی‌گردی | ✍🏻 یاران نصرالله | ✍🏻 أینَ نصرُالله؟ | ✍🏻 خون‌خواهی | ✍🏻 مطلع امید | ✍🏻 کرب‌وبلای ما | ✍🏻 نصرالله می‌ماند | ✍🏻 آیۀ استقامت | ✍🏻 جاءَ نصرالله | ✍🏻 تماشا کن شکوهش را | ✍🏻 خطبهٔ شمشیر | ✍🏻 مردان میدان | ✍🏻 فرزند روح‌الله | ✍🏻 سید جاودان | ✍🏻 سرو سرافراز جهاد | ✍🏻 جاء نصرالله | ✍🏻 فداییان حسین | ✍🏻 شهیدتر شده‌ای | ✍🏻 آرزوهای شهیدان | ✍🏻 کمالَ الإنقطاع | ✍🏻 به داغ لاله... | ✍🏻 فتح عظیم | ✍🏻 خیبرشکن | ✍🏻 نصرالله باقی‌ست | ✍🏻 سروهای زخم‌خورده | ✍🏻 چقدر دیر به خود آمدیم... | ✍🏻 لحظه‌های مرگ و زندگی‌ | ✍🏻 زمان محو طاغوت | ✍🏻 حزب‌الله | ✍🏻 سرو | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
از اینکه غافل از یک ماه غفرانم ، پشیمانم که عمرم رفت اما غرق عصیانم ، پشیمانم الهی ! لا تبذّر گفتی اما من نفهمیدم من از اسراف در سرمایه جانم ، پشیمانم به جای پینه ی سجاده بر پیشانیم اخم است نشد گاهی یتیمی را بخندانم ، پشیمانم به هر سو می روم از من گریزانند انسانها اگر دیدی که از خود هم گریزانم ، پشیمانم به من از سفره ی احسان تو روزی رسید اما اگر شد صرف عصیان لقمه ی نانم ، پشیمانم چطور از سر بگیرم با مناجاتت قرارم را ؟ نمی دانم فقط اینقدر می دانم ، پشیمانم سراپا اعترافم ، دوست داری بشنوی ؟ باشد پشیمانم پشیمانم پشیمانم پشیمانم
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
در خاطر ما خاطره نام خمینی است ما مکتبمان مکتب عشق است حسینی است طوفان همه اش غیرت ایرانی ما بود فریاد ، سرآغاز رجز خوانی ما بود از همت ما بود اگر کوه به پا خاست ما اهل توسل شده بودیم خدا خواست پروانه به پروانه در آتش زده بودیم با آیه والفجر به لب آمده بودیم ما آمده بودیم که شیطان بگریزد دیو ستم از دیدن انسان بگریزد گفتیم مبادا که خریدار نباشیم یوسف برسد ما سر بازار نباشیم گفتیم چه غم دشمن ما گرچه زبیری است خونی که درون رگ ما هست زهیری است از نعره جاء الحق ما رعد خروشید ما چشمه شدیم از دل ما حادثه جوشید ای عشق بفرما که در این خانه بمیریم بگذار بر این میکده مستانه بمیریم مستانه بمیریم ولی تاک نیفتد تا پرچم این قافله بر خاک نیفتد
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
بر خاک می اُفتیم ما ، امّا نمی میریم ما زنده از عشقیم ، آری ما نمی میریم پایان اگر مرگ است ما در خانه می مانیم ما ماهیان ، بیرون از این دریا نمی میریم تا کربلا زنده است ما را زنده باید دید تا می دمد هر ظهر ، عاشورا نمی میریم قطره به دنیا آمدیم از اوج تنهایی دریا شدیم امروز ، پس تنها نمی میریم ما اهل عشق آباد را کاری به دنیا نیست حتی اگر ویران شود دنیا نمی میریم ما از غروب کربلا در جادۀ قدسیم پس تا طلوع مسجدالاقصی نمی میریم ای کعبۀ چشم انتظار آمدن هامان آنجا دعا کردی به ما ، اینجا نمی میریم در کربلا کشتند ما را تا بمیرانند ما از شهیدانیم ، یعنی ما نمی میریم
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
در زمانه ای که حق و باطل در دنیا به وضوح روشن است ، هنوز هم بعضی هیئتها و هیئتی ها حاضر نیستند یک بگویند نفهمیدیم اوّل را و آخر را نفهمیدیم که مهدی را ندیدیم و پیمبر را نفهمیدیم سرودیم از شب هجرت ولی در خانه ی تاریخ دلیلِ ماندنِ حق بین بستر را نفهمیدیم من از مَن‌ کنتُ مولا خواندن خود نیز حیرانم که حیدر را پرستیدیم و قنبر را نفهمیدیم چه زهرا دوستهای نا تلاوت کرده قرآنی که از آیات أعطیناک ، کوثر را نفهمیدیم شب هیأت برای روضه ی در سوختیم امّا همین که صبح آمد صبر حیدر را نفهمیدیم به پای نامه های کوفیان امضا زدیم از بس که سلمان را که مالک را ابوذر را نفهمیدیم عبای إرباٌ إربایی برای خیمه ها بردیم اذان شد ، سینه کوبیدیم و اکبر را نفهمیدیم همیشه کربلایی باب میل خویشتن داریم که حال زخمی امروزِ کشور را نفهمیدیم چگونه کربلا را یافتید؟! از ما اگر پرسند چه پاسخ می توان دادن اگر سر را نفهمیدیم ستون خیمه را وقتی که می افتاد ، نالیدیم ولی افتادن سردار لشگر را نفهمیدیم برای پرچمی امروز دلخونم که در پایش به خون غلطیدن سرو و صنوبر را نفهمیدیم
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
یا سید الساجدین شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید از یار آشنا سخن آشنا شنید چشم تو بود صبح ازل غمزه ساز شد نورت ظهور کرد و ابو حمزه ساز شد دست تو ربنای قنوت اجابت است سجاده ی تو قبله ی اهل عبادت است اشکت نزول آیه ی باران رحمت است لبهای تو صحیفه ی عرفان و حکمت است هرکس کلاس درس تو را مستعد شده ست پای دعای خمسه عشر مجتهد شده ست از بس قرین رحمت تو ماه و سال ماست آغشته با دعای تو رزق حلال ماست شادیم با مرام تو، غم بی خیال ماست یک دم بدون عشق تو ، فرض محال ماست تو روضه خوان داغی و ما نیز مستمع ما را مباد رشته این داغ ، منقطع حرف از اسارت است نه حرف از رسالت است تیغ زیان کشیدی و دیدم قیامت است دیدم که پا به پای تو راهی شهادت است ارث تو از حسین سراپا شجاعت است بر منبر خطابه اگر نوحه گر شدی تو‌ خطبه‌ خوان مرثیه های پدر شدی ای روضه خوان آن سر از روی تن جدا ای روضه خوان کشته ی مذبوح از قفا ای روضه خوان آن بدن بین بوریا ای روضه خوان آن تن در زیر دست و پا بودی توان حوصله ی داغدیده ها بودی امیر قافله ی سربریده ها در شام، غیرِ بغض تو در سینه ها نبود مسجد محلِّ رویش آیینه ها نبود جز بوسه ی معاویه بر پینه ها نبود منبر که جای بازی بوزینه ها نبود منبر برای حج تو میقات عشق بود حق با علی ست، خطبه ات اثبات عشق بود
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
یارب آشفته تر از این مپسندی ما را بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را سهم ما در غم‌ همسایه قنوت است و‌ دعا غافل از فرصت آمین مپسندی ما را گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم فارغ از رنج مپسندی ما را پشت در از حفظ می گفت ی بی خبر از دین مپسندی ما را هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را کو که مرا زنده کند موقع مرگ مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را