هدایت شده از آلبوم خاطرات
🌹 شهید مهدی ماهوت فروشها
تاریخ شهادت ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵
محل شهادت فکه شمالی
عملیات سید الشهدا علیه السلام
هدایت شده از آلبوم خاطرات
🌹 شهید مهدی ماهوت فروشها
تاریخ شهادت ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵
محل شهادت فکه شمالی
عملیات سید الشهدا علیه السلام
هدایت شده از آلبوم خاطرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شهید مهدی ماهوت فروشها
تاریخ شهادت ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۵
محل شهادت فکه شمالی
عملیات سید الشهدا علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 چقدر روی تنش
ترکش نشستو...
نماهنگ زیبا
تا شهادت تا سعادت
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═...
ماجرای شهادت فرمانده گردان یا زهرا
🔹محمدرضا تورجیزاده هم مداح بود و هم فرمانده، سفارش کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند؛ یا زهرا (س). آنقدر رابطهاش با حضرت زهرا(س) قوی بود که مثل بیبی شهید شد، خمپاره خورد به سنگرش و بچهها رفتند بالای سرش دیدند که خمپاره خورده پهلوی چپ و بازوی راستش.
🔹 گردانی داشت به نام یا زهرا (س) که بیشتر نیروهایش از سادات بودند.داشت سوار تویوتا میشد که برود، رفتم جلو و گفتم: برادر تورجی میخواهم بیایم گردان یا زهرا (س). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟ تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگهام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
@AkhbareFori
🔹سیزدهم اردیبهشت ۱۳۶۵ بود… همه خوشحال بودند از اینکه بعد از مدتها، قرار است به آغوش گرم خانوادههایشان برگردند و دیداری تازه کنند… همه در تب و تاب بازگشت به شهر بودند که ناگهان از سوی ستاد عملیاتی خبر آمد که:
بچهها! فرمانده گردان با شما کار دارد!
نیروها کم کم جمع شدند…
فرمانده گردان المهدی(عج) بلند شد، ایستاد میان بچهها و صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد:
بچهها! میدانم که همگی خستهاید و خوشحال هستید که بعد از چندین ماه به دیدن خانواده هایتان میروید، ولی دوست دارم قبل از رفتن، این آخرین سخنان من را بشنوید. به من خبر دادند که منطقۀ عملیاتی فکه به دست نیروهای دشمن افتاده و بچهها در آن منطقه احتیاج به نیروی کمکی دارند.
حالا اختیار با شماست. من هم رویم را از شما برمیگردانم. هرکس بخواهد، میتواند برود و هرکس به امر ولایت گوش جان میسپارد، بماند. حق انتخاب با شماست…
فرمانده هنوز رویش را برنگردانده بود که ناگهان صدای یکنواخت بچهها بلند شد:
حسین حسین میگیم میریم کربلا
هرچی بلا میخواد سر ما بیاد
در نیمه شب همان شب، عملیات انجام شد و عرش خدا به لرزه درآمد از آنهمه جانفشانی… روح آن عاشقان خدایی که چونان کبوتری در بند قفس تن بود، رها شد و غالبا آسمانی شدند و جام شربت شهادت را عاشقانه از دست مولا و سرورشان حسین بن علی علیه السلام سرکشیدند و به لقاءالله پیوستند…
در این میان، ترکشی هم چشمان زیبای فرمانده گردان المهدی (عج)؛ محمدحسن حسنیان را نشانه گرفت و او را نقش زمین کرد.
فرمانده به دوستانش گفت:
مرا طوری روی خاکها بگذارید که بچهها نبینند و روحیه شان تضعیف شود.
او همچنین تأکید کرد که: مرا اینجا نگذارید. مادر مریضم، چشم انتظار نماند…
بیسیمچی فرمانده که خودش هم زخمی شده و کنار فرمانده افتاده بود، مرتبا میگفت: چیزی نیست… خوب می شویم و می رویم سراغ خانواده هایمان…» اما فرمانده خوب می دانست که بازگشتی در کارش نیست و مسیر او به آسمان است.
هوا بارانی شد… فرمانده عطش داشت و مرتبا از بیسیمچی سراغ آب میگرفت. اما بیسیمچی که میدانست آب برای زخمهای فرمانده خوب نیست، امتناع میکرد.
به یکباره باران لطف الهی شروع به باریدن کرد…
حسن دهانش را باز کرده بود و به بیسیمچیاش میگفت: خدا عجب آبی برایمان فرستاد!
شب از نیمه گذشته بود…
دمادم صبح بود که یکباره آسمان روشن شد!
نوری از طرف راست حسن به سمت چپ بیسیمچی حرکت کرد
حسن نیمخیز شد، عرضه داشت: السلام علیک یا اباعبدالله و بعد سر خود را به زمین گذاشت و جان به جان آفرین تسلیم کرد…
چند روز پیش، فرمانده برای دوستان نزدیکش تاریخ و نحوۀ شهادتش را پیش بینی کرده بود!
بدن نازنین سردار اسلام محمدحسن حسنیان روزها در سرزمین گرم و سوزان فکه، زیر باران رگبار دشمن ماند و بعد از ۱۸ روز به آغوش خانواده بازگشت… بدنی که به خانواده اجازۀ دیدنش را ندادند…
🔹منبع: گنجینه – طرح کتاب زندگانی شهید نصرالله جورکش ،نویسنده: آقای مراد کاکاوند
ستاد کنگره شهدای لشکر ۱۰
🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #بازی_دراز
🔸️هرکس میخواهد عاشق شود؛ برود بازی دراز...
🎞 مرکز چندرسانه ستاد مرکزی راهیان نور کشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #مستند | #بازی_دراز
"روایت بازی دراز از دل رزمندگان"
🔸️هر ساله همزمان با سالروز عملیات در یادمان بازی دراز، رزمندگان این عملیات در یادمان بازی دراز گرد هم آمده و خاطرات آن دوران را بازگو می کنند...
⬇️دریافت نسخه باکیفیت
🎞 مرکز چندرسانه ستاد مرکزی راهیان نور کشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صعود به ارتفاعات بازی دراز آغاز شد
#خبر
#بازی_دراز
#راهیان_نور
#ما_متحدیم
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷بزرگداشت یاد و خاطره شهید شیرودی در سرپل ذهاب + فیلم
عصر دیروز یادواره شهید سرلشگر خلبان علی اکبر شیرودی در یادمان شهید شیرودی شهرستان سرپل ذهاب برگزار شد؛ هرساله با همت ارتش جمهوری اسلامی ایران و به مناسبت سالروز شهادت این شهید بزرگوار یادواره ای در این یادمان برگزار میشود.
🔴دیدن خبر در سایت راهیان نور
#خبر
#راهیان_نور
#ما_متحدیم
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔷 این دختر کوچک نسرین داوودی فرزند شهید مدافع حرم حسینعلی داوودی از افغانستان است که دیروز جشن تولد ۹ سالگی خود را در قطعه ۵۰ بهشت زهرا با حضور جمع کثیری از مردم بر روی ویلچر و بر سر مزار پدرش جشن گرفت.
🔸شهید داوودی با هدف درمان معلولیت این طفل معصوم از افغانستان به تهران مهاجرت کرد اما وقتی که ندای «هل من ناصر» مردم مظلوم سوریه را شنید، در سال ۱۳۹۵ در شهر حلب این کشور کربلایی شد و به کاروان عاشورا پیوست (با نوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کَربُ بَلا دارد.)
🔸چه زیبا گفت شهید آوینی که فرمود: «هرکس می خواهد ما را بشناسند داستان کربلا را بخواند اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.»
#روایت_فتح_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
🍂 ۹۰ سالش بود، امام جمعه دزفول.
هرچه گفتیم قبول نکرد.
نمیخواست پیامش را ضبط کند. میگفت: "باید خودم اونجا باشم، اگر حرفی بود از نزدیک بهشون میگم." میگفتیم:"حاج آقا سن و سال شما، وضعیت شما، اذیت میشید.
قبول نمی کرد.
▪︎
می گفت:"خاک پایه بسیجی طوطیاست، باید باشی و ادای دین کنی، اگر بتونی"
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
#خاطرات_کوتاه
#دزفول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 هتل نادری اهواز
بیمارستان اضطراری
در سالهای اول دفاع مقدس
🔹 یادش بخیر آنروزها
همه آمده بودند تا کمکی کرده باشند.
صف های اهدای خون دیدنی بود
و تخلیه مجروجین توسط مردم ستودنی
صدای آمبولانسها شهر را برداشته بود و جوانان۱۴، ۱۵ ساله اسلحه به دست، از مراکز و منازل نگهداری میکردند. اصلا نظم شهر به دست همینها تامین میشد.
روزهای عملیات، ناگفتی بود و هر کس میخواست نقشی در دفاع از کشورش داشته باشد.
براستی آنهمه شور را میشود ترسیم کرد و نوشت؟
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ
#یادش_بخیر
#زیر_خاکی
🔷 این دختر کوچک نسرین داوودی فرزند شهید مدافع حرم حسینعلی داوودی از افغانستان است که دیروز جشن تولد ۹ سالگی خود را در قطعه ۵۰ بهشت زهرا با حضور جمع کثیری از مردم بر روی ویلچر و بر سر مزار پدرش جشن گرفت.
🔸شهید داوودی با هدف درمان معلولیت این طفل معصوم از افغانستان به تهران مهاجرت کرد اما وقتی که ندای «هل من ناصر» مردم مظلوم سوریه را شنید، در سال ۱۳۹۵ در شهر حلب این کشور کربلایی شد و به کاروان عاشورا پیوست (با نوای کاروان، بار بندید همرهان، این قافله عزم کَربُ بَلا دارد.)
🔸چه زیبا گفت شهید آوینی که فرمود: «هرکس می خواهد ما را بشناسند داستان کربلا را بخواند اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.»
#روایت_فتح_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini