🏳باید در تاریخ ثبت ڪرد🏳
☀️امام خامنه ای :
یک کتابی تازه خواندهام که خیلی برای من جالب بود. دختـر و پسـر جوان -زن و شوهر- متولّـدین دههی ۷۰، مینشینند برای اینکه در جشن عروسی شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند!
به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند.
پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) می شود؛
گریهی ناخواستهی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریهی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است،
مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛
اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه،
بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل.
این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است.
وضعیّت اینجوری است.
شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷@shahedan_aref
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 این روایتگری زیبا رو از دست ندید .
رزمنده ای که شرمنده ی #حاج_حسین_خرازی شد ...
@anjoman_raviyan_fath_alborz
🌷شهید احمد وکیلی🌷
ماجرای شهادت
در سال 58 که حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را میطلبید، سعید در 2 نوبت عازم آن منطقه شد. در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. شهید سعید وکیلی ناطق 75 روز زیر شکنجه بود، ابتدا به هردو پایش نعل کوبیده و به همین ترتیب برای آوردن و چوب و سنگ به بیگاری میبردند. پس از دادگاهی شدن مرحوم به شکنجه مرگ شد بلکه اعتراف کند، اولین کاری که کردند هر دودستش را از بازو بریدند و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و پس از چند روز که کمی بهبودیافته بود او را آوردند و مجدداً اعتراف گرفتن شروع شد. پسازآن معالجه سطحی، با دستگاههای برقی تمامصورتش را سوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شکنجه بود به این معنی که مدتی میگذرد تا پوستهای نو جانشین سوخته شدهها شود آنوقت همان پوستهای تازه را میکنند که درد و سوزندگیاش بیشتر از قبل است و خونریزی شروع میشود و آنوقت نوبت آبنمک است که با همان جراحات داخل دیگ آبنمک میاندازند.و پسازآنکه بانمک مرحم گذاشتند داخل دیگ آب جوش که زیرش هم آتش روشن بود انداختند و همانجا محل شهادتش شد و با لبی ذاکر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان که از جسد بیجانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد همسلولیهایش دادند و مقداری راهم خودشان خوردند. درود به روان پاک شهیدان بالأخص شهید سعید وکیلی.
🌷مزار شهید بزرگوار بهشت زهرا قطعه ۵۰ردیف ۴۶شماره ۵
شهید #احمد_وکیلی
🌷@shahedan_aref
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 "الی بیت المقدس"
عملیاتی الهی
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔹 شرایط پیشروی در محورها
مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.
عملیات در این مرحله در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶/۲/۱۳۶۱ آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.
دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکر های 5 و 6 خود را به عقب کشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.
در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز ۱۸/۲/۱۳۶۱ آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
#بیت_المقدس
#خرمشهر
کانال رزمندگان دفاع مقدس
@anjoman_raviyan_fath_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 سینه زنی پُر شور رزمندگان دفاع مقدس
به زبان لُری
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ
#نماهنگ
@anjoman_raviyan_fath_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از پشت خاکریز تا پشت میز وزارت، او تغییر نکرد
🌷نورالشهداء🌷
https://eitaa.com/joinchat/3110863002C487adfb92f
عزیزی پرسید جبهه چطور بود؟
گفتم : تا منظورت چه باشد .
گفت: مثل حالا رقابت بود؟
گفتم : آری.
گفت : در چی؟
گفتم :در خواندن نماز شب.
گفت: حسادت بود؟
گفتم: آری.
گفت: در چی؟
گفتم: در توفیق شهادت.
گفت: جرزنی بود؟
گفتم: آری.
گفت: برا چی؟
گفتم: برای شرکت در عملیات .
گفت: بخور بخور بود؟
گفتم: آری .
گفت: چی می خوردید؟
گفتم: تیر و ترکش وموجهای شدید انفجار
گفت: پنهان کاری بود ؟
گفتم: آری .
گفت: در چی ؟
گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .
گفت: دعوا سر پست هم بود؟
گفتم: آری .
گفت: چه پستی؟؟
گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .
گفت: آوازم می خوندید؟
گفتم: آری .
گفت: چه آوازی؟
گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل .
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟
گفتم: آری .
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟
گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب
گفت: استخر هم می رفتید؟
گفتم: آری ...
گفت: کجا؟
گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟
گفتم: آری .
گفت: کجا؟
گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه.
گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟
گفتم: آری
گفت: کی براتون برمی داشت؟
گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .
گفت: پس بفرمایید رژ لبم می زدید؟؟ گفتم: آری تا دلت بخواد
خندید و گفت: با چی؟
گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان
سکوت کرد و چیزی نگفت...
ياد و خاطره شهدا و جانبازان و آزادگان ورزمندگان بی نام و بی ادعای این سرزمین گرامی باد
یادو خاطرشان جاویدان و
نثار روح بزرگشان صلوات
💠
14.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
🎥 فیلم بازدید آیت الله امام خامنه ای از جبهه کردستان - مریوان، روستای مرزی #دزلی
🌿 در دوران فرماندهی حاج احمد متوسلیان (فرمانده سپاه مریوان) و شهید محمد بروجردی(فرمانده سپاه کردستان و غرب کشور)
🎤 خواهر مریم کاتبی، نیروی بهداری سپاه مریوان از آن زمان خاطره نقل می کند (شهید ممقانی: مسئول بهداری سپاه مریوان)
💠 حمله هوایی میگ های عراقی و انداختن راکت به #دزلی ، 🚀 همزمان با حضور آیت الله خاامنه ای در منطقه - که به لطف الهی وجود ایشان از آسیب در امان ماند🌿
🌴 دوران جنگ
-------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔼 روایت خادم حضرت امام خمینی ره
پیام رفتار امام راحل : « هرکی من خمینی رو دوست داره ببینه من نسبت به آقای خامنهای چطور رفتار میکنم »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔼 شهیدی که برای آب نامه مینوشت …
🌹شهید یوسف قربانی شهیدی که شش ماهگی پدرش فوت کرد،شش سالگی مادرش ،هشت سالگی مادربزرگش، ده سالگی تنها برادرش در سن بیست سالگی غریب و تنها در عملیات کربلای ۵ شهید شد
شهید یوسف قربانی🌷🌷🌷
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ
وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
«احزاب/۲۳»
از ميان مؤمنان
مردانى هستند كه آنچه را با خداوند پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند(و خود را آمادهى جهاد نمودند)،
برخى از آنان پيمانشان را عمل كردند (و به شهادت رسيدند)
و بعضى ديگر در انتظار (شهادت) هستند،
و هرگز (عقيده و پيمان خود را) تغيير ندادند.
بيست و چهارمين گردهمايي بزرگ يادگاران هشت سال دفاع مقدس
زمان : پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ صبح
مکان : کانون بسيج سپاه امام حسن مجتبی(ع)
لطفا" اطلاع رسانی شود.
هیئت امناء یادگاران ۸ سال دفاع مقدس استان البرز
گردانی در #لشگر_سیدالشهداء(ع) داشتیم به نام #گردان_صابرین ، یا بقول رزمندگان لشگر گردان قاطریزه.به فرماندهی #شهید_محمد_موافق
این گردان وظیفه اش از یک طرف رساندن آب و غذا و مهمات به رزمندگان در خط مقدم بود و از طرف دیگر انتقال مجروحین و شهدا به عقب جبهه بود. و شاید سخترین لحظه برای رزمندگان این گردان وقتی بود که باید پیکر شهیدی رو به عقب می آوردند.
✅ این عکس مربوط به #عملیات_بیت_المقدس_6 است که در اواخر اردیبهشت ماه 67 در ارتفاعات #شیخ_محمد که مشرف به #شهر_ماووت بود انجام شد.
در تصویر پیکر دو رزمنده شهید لشگرده سیدالشهداء (ع) دیده میشود که روی مرکب بسته شده است .
شاید ساعت ها طول کشید که این ابدان مطهر تا پشت جبهه رسید
و این دو رزمنده که مرکب مسافران بهشت را هدایت میکنند چه حالی داشتند.
اگر من بودم پشت سرشون یک شکم سیر گریه کرده بودم.
و میخوندم....
ای ساربان آهسته رو کارام جانم میرود
آن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.
و خوشا به حال این حیوان که مرکب بهشتیان شد.
راوی : جعفر طهماسبی
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
🌹
#یاد_و_خاطره_شهدای_عملیات_بیت_المقدس_6_را_گرامی_میداریم
🔴 روز 26 اردیبهشت ماه سال 1367 اعلام شد که امشب باید به دشمن حمله کنید و گردان هایی که برای عملیات ماموریت داشتند به جنب و جوش افتادند و نیروهاشون رو پای کار آوردند.
در آخرین روز #ماه_مبارک_رمضان سال 67 رزمندگان #لشگر10 به دشمن بعثی در #ارتفاعات_شیخ_محمد یورش بردند.
رمز عملیات نام مبارک #یا_امیرالمؤمنین(ع) بود و رزمنده ها تا به نقطه درگیری بر فراز قله ها رسیدند زمان زیادی رو پیاده طی کردند و ساعت از 2 نیمه شب روز 27 اردیبهشت سال 67 گذشته بود که با حمله رعد آسا دشمن رو غافل گیر کردند.
لشکر10 سیدالشهدا ء (ع)با 4 گردان همزمان از 6 محور به مواضع تیپ76 از لشکر4 پیادهی کوهستانی ارتش عراق مستقر بر ارتفاعات شیخ محمد حملهور شدند.
علی رغم ماموریت های فراوانی که به #تخریب واگذار شده بود در این عملیات توفیق شهادت نصیب بچه های تخریب نشد. اما همسنگران ما در اطلاعات عملیات چند تا شهید دادند.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹
🌹
#خاطره_ای_از_عملیات
🔸🔸 #بیت_المقدس_6
#ارتفاع_شیخ_محمد
ماووت عراق
27 اردیبهشت 67
✍️✍️✍️ راوی: مرحوم #بهمن_رجبی
تخریبچی لشگر10
#عملیات_بیت_المقدس_6 بود
توی قرارگاه تاکتیکی منتظر دستور بودیم که اگه کاری پیش اومد انجام بدیم.
خبر دادند تو ی مسیربرگشت نیروها از خط یه مشکلی پیش اومده
بنده به همراه #شهید_اسماعیل_خوش_سیر و عمو یشلاق (#شهید_حاج_امیر_یحیوی)مامور شدیم.
مسافتی رو با وانت رفتیم بعد از اون پیاده راه افتادیم به سمت ارتفاعات.
بعد از چند ساعت پیاده روی توی شیاری که به سمت ارتفاع #شیخ_محمد میرفت به محل رسیدیم.
کف شیار یه پرتگاه به ارتفاع 10 - 12 متر بود که وقتی مجروحان و نیروهایی که میخواستن عقب بیان متوجه این پرتگاه نبودن و تو تاریکی شب سقوط میکردن پایین.
با اسماعیل یه #نوار_معبر کشیدیم و با #قرص_شب_نما مسیر رو به سمت چپ مشخص کردیم.
موقع برگشتن #شهید_اسماعیل که توی شناسایی قبل از عملیات چندین بار مسیر رو رفته بود راه رو گم کرد.
چند ساعت تو سینه کش ارتفاعات سرگردون بودیم تا بلاخره راه رو پیدا کرد و برگشتیم.
اسماعیل به ما میگفت: جون مادرتون یه وقت به کسی نگید من راه و گم کردم.. آبروم میره....
خلاصه موقع برگشتن کلی صفا کردیم و می خندیدیم.
یه سرود شیرازی اون موقع پخش شده بود که میگفت: عقاب اسمونهایوم... نهنگ قعر دریایوم... اسماعیل و عمو یشلاق این و برعکس می خوندن و میخندیدیم...
نهنگ اسمونهایوم.... عقاب قعر دریایوم...
روحشان شاد.
🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
🔸🌱 خاطره #لاستیک_سرقتی
#عملیات_بیت_المقدس_6
اردیبهشت سال 67
به شهید بیات گفتم : حاج عباس !!! لاستیک زاپاس داری لاستیک رو عوض کنیم
جواب داد برو یه لاستیک زاپاس پیدا کن
گفت برو تا من جک میگذارم زیر ماشین زود اومدی.
وقتی میرفتم صدام کرد..
گفت اگر برگشتی من #شهید_شده_بودم_منو_حلال_کن.
🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌷🍃🌹🌷🍃🌹🌷🍃🌹🌷🍃
🍃
🔸🌱 خا طره #لاستیک_سرقتی
#عملیات_بیت_المقدس_6
اردیبهشت سال 67
✍️✍️✍️راوی: #علی_روزبهانی
عملیات #بیت_المقدس_6 شروع شده بود علاوه بر ماموریت باز کردن #معبر برای حمله به دشمن ماموریت #مین_گذاری برای مقابله با پاتک دشمن رو هم به #بچه_های_تخریب_لشگر_10 داده بودند.
با #شهید_عباس_بیات وانت رو پر از مین کردیم و حرکت کردیم به سمت ارتفاع #شیخ محمد.
بار ماشین سنگین بود و جاده هم تو ی دید تیر دشمن قرار داشت.
گلوله های دشمن در اطراف جاده زمین میخورد. هر چی به خط اول نزدیک تر میشدیم آتیش سنگین تر و دقیق تر و دلهره و اضطراب ما زیادتر میشد. فکرش رو بکنید که اگر گلوله ای به وانت پر از مین اصابت میکرد چه اتفاقی میفتاد.
توی همین گیر دار ماشین پنچر شد.
به شهید بیات گفتم : حاج عباس !!! لاستیک زاپاس داری لاستیک رو عوض کنیم
جواب داد برو یه لاستیک زاپاس پیدا کن
گفت برو تا من جک میگذارم زیر ماشین زود اومدی.
وقتی میرفتم صدام کرد..
گفت اگر برگشتی من شهید شده بودم منو حلال کن.
من هم به دنبال لاستیک زاپاس رفتم دور و اطراف رو یه گشتی بزنم. از دور یه سنگر دیدم پشت تپه و رفتم سراغش. یه وانت تویوتا مقابل سنگر پارک بود. نزدیک شدم و هرچی صدا زدم کسی جواب نداد . من هم چاره ای نداشتم ... چشمم به لاستیک زاپاس پشت بار وانت افتاد ..لاستیک رو برداشتم ..
اومدم برم وجدان درد گرفتم. گفتم لا اقل یه یاداشتی بگذارم که حلال باشه.
یه یاداشت نوشتم جلوی در سنگر گذاشتم.
نوشتم برادر مواظب باش ماشینت لاستیک زاپاس نداره.
ما نیاز داشتیم و بردیم
در ضمن هم خوب نیست آدم اینقدر خوابش سنگین باشه.
لاستیک رو غلطوندم تا رسیدم به ماشین خودمون.
دیدم شهید بیات توی شیب جاده جک رو زده زیر ماشین و از بخت بد ما ، ماشین از روی جک افتاده. دیگه بد بیاری از این بدتر نمیشد.
تا منو دید خوشحال شد
گفت لاستیک از کجا آوردی.. گفتم شرحش مفصله بگذار از این جهنم بیرون بریم برات تعریف میکنم.
با هر زحمتی بود ماشین رو بلند کردیم و لاستیک رو عوض کردیم و از مهلکه فرار کردیم... جلو که میرفتیم گفت حالا بگو لاستیک رو از کجا آوردی.
گفتم حاج عباس لاستیک سرقتی است. از جلوی تپه که رد شدیم با دست به سنگر و اون ماشین که جلوش بود اشاره کردم و گفتم اگه زنده موندی برو پسش بده .
🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹
🌹
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
#عملیات_بیت_المقدس_6
#ارتفاعات_شیخ_محمد
اردیبهشت سال1367
#رزمندگان_تخریب_لشگر_10
🌷🍂 #شهید_سید_مهدی_تقوی
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یادباد
#عملیات_بیت_المقدس_6
ارتفاعات شیخ محمد
اواخر اردیبهشت سال 1367سردار #شهید_نصرالله_جورکش سمت چپ و بی سیم چی #شهید_سروش_امیری..
لحظاتی قبل از شهادت.
@alvaresinchannel
34.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴موانع داخلی پیشرفت
🔶پاسخ مقام معظم رهبری به اینکه می گویند رهبری همه مشکلات را به گردن آمریکا و انگلیس می اندازد...!!
@anjoman_raviyan_fath_alborz
18.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #بیت_المقدس
📽 فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از تمرینات و آماده سازی و اعزام رزمندگان اسلام برای آغاز عملیات غرورآفرین #بیت_المقدس ( آزادی خرمشهر )
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد
✅ کانال پاسداری از انقلاب 👇
@passdar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت جالب حاج احمد متوسلیان از فداکاری ۱۲ رزمنده که در ارتفاعات غرب یک تنه در برابر عراق ایستادند و قله را حفظ کردند.
🔹روحانی پاسداری که با فریاد سرباز امام زمان (عج) و تسلیم ؟ سرباز خمینی و تسلیم؟ به دل دشمن زد و بعد از به هلاکت رساندن بعثیها به شهادت رسید.
✅ کانال طرفداران دکتر رائفی پور
https://eitaa.com/raeefiipoor
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 "الی بیت المقدس"
عملیاتی الهی
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔹 شرایط پیشروی در محورها
مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز ۶۱/۲/۱۹ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند.
در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
#بیت_المقدس
#خرمشهر
🔷 ماجرای عنایت باورنکردنی آیت الله العظمی بهجت (ره) به شهید مدافع حرم استان اصفهان!
✍ «علی جهانبخش، قاضی دادگستری»
♦️در نوجوانی عضو تیم فوتبال سپاهان اصفهان بود و مدتی بعد طلبه می شود. یک شب خوابی زیبا و معنوی می بیند. به نزد عالم ربانی استان اصفهان آیت الله ناصری (ره) می رود و آن خواب را برای ایشان تعریف می کند. او به ایشان می گوید پیشنهاد می کنم به شهر قم بروید و خواب خود را برای حضرت آیت الله بهجت تعریف کنید.
🔸چند روز بعد با هر سختی که بود به محضر آیت الله بهجت شرفیاب می شود و خوابش را برای ایشان نیز تعریف می کند. حضرت دستش را روی زانوی او گذاشت و از ایشان شغلش را پرسید. او می گوید طلبه هستم.
🔸آقای بهجت به او فرمود: «باید به سپاه پاسداران ملحق شوی و لباس سبز مقدسش را بپوشی.» آیت الله بهجت در ادامه اسم این جوان را می پرسد و او می گوید که نامم فرهاد است. حضرت به او می گوید حتماً باید نامت را به «عبدالصالح» یا «عبدالمهدی» تغییر دهی و او هم مدتی بعد نامش را تغییر می دهد.
🔸حضرت آیت الله در ادامه به او مژده می دهد و می گوید شما در روز شهادت امام حسن عسکری (آغاز امامت حضرت مهدی «عج») به شهادت خواهید رسید اما یکی از سربازان امام زمان (عج) هستید و هنگام ظهور ایشان نیز با وی رجعت می کنید!
🔸سال ۸۴ ازدواج می کند و با همسرش به گلستان شهدا و زیارت مزار شهید جلال افشار می رود و در آنجا مژده شهادت خود و ماجرای خواب قبل از ازدواجش را تعریف می کند.
🔸سال ۸۵ به سپاه اصفهان و تیپ نجف اشرف می پیوندند و نهایتا در سال ۱۳۹۴ (۷ سال پس از رحلت آیت الله بهجت) ندای «هل من ناصر» سیدالشهدا (ع) را شنیده و به سوریه می رود. همسر شهید میگوید: «سه روز قبل از شهادتش خواب دیدم در حرم حضرت زینب (س) هستم. عکس همه شهدا به دیوارهای حرم بود و عکس همسرم نیز در بین آنها قرار داشت. از شوکی که به من وارد شد، داد زدم و گفتم: «وای، همسرم شهید شد.» از خواب پریدم. اتفاقی دو سه ساعت بعد تماس گرفت. به او گفتم: «خوابت را دیدم.» گفت: «چه خوابی؟» گفتم: «وقتی آمدی، تعریف میکنم.» و خوابی که هیچگاه تعریف نشد...
🔹سرانجام این شهید بزرگوار که وعده شهادت خود و اوصاف دقیق آن را از اسوه عرفان تشیع حضرت آیت الله بهجت مژده گرفته بود، در تاریخ ۲۹ دی ماه ۱۳۹۴ و دقیقا در روز شهادت امام حسن عسکری (ع) در استان دیرالزور سوریه و در عملیات آزادسازی شهر البوکمال (آخرین پایگاه داعش) پس از اصابت مستقیم موشک کورنت به زانوهایش به کاروان عاشورا پیوست.
♦️او کسی نبود جز شهید «عبدالمهدی» کاظمی از خمینی شهر استان اصفهان، همان فرهاد قصه ما که حضرت آیت الله بهجت از او درخواست نمود که نامش را به عبدالصالح یا «عبدالمهدی» تغییر دهد...
🔸شادی روح حضرت آیت الله بهجت (ره)، شهید مدافع حرم عبدالمهدی کاظمی، حاج قاسم سلیمانی و سید مرتضی آوینی صلوات.
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 چرا باید جنگ عراق بر علیه ایران را "دفاع مقدس" خواند
🔹 صحنهای معنوی از رزمنده اسلام
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
«پنهان در غبار»
یک روز قرار بود حاجی از پایگاهی که من فرمانده ی آن بودم، بازدید کند.
به رسم تمام مراسمی که یک فرمانده به بازدید می آید، نیروها را در محوطه به خط کرده بودیم که بالگرد حامل ایشان به زمین نشست... به استقبالش رفتیم.
منطقه خاکی بود و پس از فرود بالگرد ،گرد و خاک زیادی بلند شد.
چند دقیقه ای منتظر پیاده شدن سردار بودیم
درکمال تعجب ایشان نیامدند
ازخلبان پرسیدم که سردار کجا هستند؟
پاسخ داد:سردار از در دیگر رفتند.
چون ایشان را در محوطه ندیدم و در آنجا نیز جز یک آشپزخانه مکان دیگری نبود به آنجا رفتم.
دیدم روی نیمکت چوبی با یک لباس معمولی نشسته و آشپزها هم برایشان چای آورده بودند.
وقتی دلیل عدم حضور ایشان در جمع نیروها را جویا شدم،
گفتند من عمداً از این سمت اومدم تا باعث اذیت نیروها نشم....
خاطره ای از محمدعلی پردل، یاران شاهد ۱۷۱
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
🔻 "الی بیت المقدس"
عملیاتی الهی
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
🔹شرایط پیشئروی در محورها
مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز ۶۱/۲/۱۹ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.
از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه ۳ بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.
┄┅┅❀💠❀┅┅┄
#بیت_المقدس
#خرمشهر
۲۸ اردیبهشت سالروز شهادت
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی
اولین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران و فرمانده گروه فدائیان اسلام در طول جنگ ایران و عراق بود که پس از بارها تهدید و سوءقصد به جانش در سال ۶۴ در ۴۵سالگی با زبان روزه در خیابان وحدت اسلامی تهران از پشت توسط منافقین که به عنوان مشتری وارد مغازهاش شده بودند هدفِ تیراندازی و ترور قرار گرفت و به شهادت رسید.
💠 @bank_aks
╭─┅🌿◇🌺◇◇🌺◇🌿┅─╮
🍂 روزشمار عملیات بیتالمقدس
۱۳۶۱ اردیبهشت ۲۸
۱۴۰۲ رجــــــب ۲۴
1982 مــــــــه 18
🔸 فرمانده کل سپاه پاسداران در جلسه نخستین ساعت بامداد امروز فرماندهان لشکرها و تیپهاى ســپاه، پس از تشریح سه مرحله گذشــته عملیات بیتالمقدس، از آنان خواست بهمنظور تسریع در اجراى مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس از احتیاط بیمورد در طراحى مانور این مرحله از عملیات پرهیز کنند و براى اجراى آن سریعتر آماده شوند.
🔸محســن رضایى در ابتداى سخنان خود ســرعتعمل و استفاده از اصل غافلگیرى را ازجمله عوامل اصلى موفقیت مرحله اول عملیات در رســیدن به جاده اهواز - خرمشــهر دانست و در تشــریح وضعیت نیروهاى خودى پس از دســتیابى به این جاده گفت: «از روز اولى که ما آمدهایم،
به جاده چســبیدیم، بین ما خلأ بود و درضمن سمت چپ و راست همدیگر را خوب نپوشانده بودیــم؛ لذا یکمقدار تلفاتى که ما دادیم بهخاطر ایــن ضعفهاى تاکتیکى بود. یعنى فقط ما در طرح مانور بحث میکردیم که چطور خط را بشــکنیم، اما براى پدافند فکر نکرده بودیم که اگر نیروها به جاده رســیدند و اگر سمت چپ یا سمت راست یکى از آنها خالى باشد، چه کار باید کرد و یا ازنظر مهندســى چه پیشبینیهایى بکنیم. بهدلیل همین ضعفهاى تاکتیکى که داشتیم، یکمقدار تلفات مخصوصا تیپ حضرت رسول (ص) داد و برادرهاى خیلى خوبى شهید شدند.»
🔸فرمانده کل ســپاه سپس مرحله دوم عملیات را بهدلیل کمبود نیروى عملیاتى، ناقص دانست و اظهارداشت که نیروها پس از رسیدن به نوار مرزى از مقابل و سمت چپ با دشمن روبهرو بودند و
اگرچه ازسمت راست (شمال) نیز احتمال داده میشد که لشکرهاى ۵ و ۶ عراق آنها را تهدید کنند، لیکن دشمن این لشکرها را عقب برد. وى به پاتکهاى شدید دشمن در این مرحله، بهخصوص در جناح چپ و نیز بهشهادت رسیدن عدهاى از نیروها در میادین مین شناسایی نشده، اشاره کرد و گفت:
«دراین رابطه هم باز من اشکالات تاکتیکى را میبینم. البته اشکال کلى مانورى هم بود، ولى خب آن دیگر بهدلیل کمبود نیرو بود؛ یعنى نیروى ما کم بود و دیگر نمیتوانســتیم درحالیکه بهسمت مرز میرویم، بهسمت چپ هم برویم و لااقل پهلوى چپ با دشمن نداشته باشیم.»
#روزشمار