eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
275 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
278 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
گوشه‌ای از زندگی جانبازان و خانواده‌هاشون ... برای سلامتی ایشون و تمام جانبازان صلواتی بفرستید ❤️ @Afsaran_ir
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 ماه رمضان چند روز قبل از ، از سردشت مےرفتیم باختران بین حرف هایش گفت: « بچه ها! من دویست روز روزه بدهڪارم» تعجب ڪردیم گفت : « شش ساله هیچ جا ده روز نموندم کہ قصد روزه ڪنم. » وقتے خبر رسید شده، توی حسینیه انگار زلزلہ شد ڪسے نمےتوانست جلوے بچہ ها را بگیرد توے سر و سینہ شان مےزدند چند نفر بےحال شدند و روے دست بردندشان آخر مراسم عزاداری، آقای صادقے گفت « ، بہ من سپرده بود ڪہ دویست روز روزه ی قضا داره ڪے حاضره براش این روزه ها رو بگیره » همہ بلند شدند نفرے یک روز هم روزه مےگرفتند، مےشد ده هزار روز 📚 یادگاران، جلد ده، صفحه ۹۴ @khadem_koolebar
هدایت شده از آلبوم خاطرات
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔼 آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه السلام ✅ مجموعه عکس های ناب رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه السلام در زمان جنگ و عملیات های مختلف 📷 جهت بازدید و دریافت عکسهای شهدا و دوستان خود به آدرس کانال آلبوم خاطرات مراجعه فرمائید : http://eitaa.com/photo_430
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹 همزمان با سالروز عملیات والفجر یک و یادبود شهید سید رحمت الله میرتقی و همچنین مراسم احیای شب ۲۷ ماه مبارک رمضان گرد هم می آئیم . راوی : برادر جانباز حاج مجید ایزدیار سخنران و مداح : حجت الاسلام والمسلمین حیدری زمان : شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ ساعت : ۱۰ شب مکان : معراج شهدای استان البرز از شما بزرگواران دعوت میشود در این مراسم معنوی شرکت فرمائید و دوستان را هم دعوت نمائید . کانال اطلاع رسانی برنامه های معراج شهدای استان البرز https://eitaa.com/joinchat/3470197049Ced828f0f53
📸گزارش تصویری 🌿گردهمایی خادمین شهدا و دست اندرکاران راهیان نور 1402 با حضور فرمانده قرارگاه و معاون هماهنگ کننده سپاه استان 📌تجلیل و قدر دانی 📌افطاری ساده 📌تداوم ارتباط در کنار تحلیل مسائل روز و موضوعات اخلاقی و آموزشی (خواهران و برادران) #البرز @khadem_koolebar
Doshmani Aiesheh Ba Emamm Ali.mp3
9.01M
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید @voicekafi 🔹 پیام‌ رسان سروش https://splus.ir/voicekafi 🔹 پیام‌ رسان ایتا eitaa.com/voicekafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر میگیری بیایی راهپیمایی؟ یعنی من عاشق اطلاعات عمومی‌شون شدم @Afsaran_ir
هدایت شده از آلبوم خاطرات
🔼 آلبوم خاطرات رزمندگان لشکر ده حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام ✅ سری جدید ۲۲۵ رزمندگان گردان حضرت علی اکبر علیه السلام اردوگاه کوثر اهواز http://eitaa.com/photo_430
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🟢 خاطره فرمانده از رزمنده 🔷 سردار فضلی فرمانده لشگر10 سیدالشهداء(ع) من صدای فرماندهان و رزمندگان لشگر10 رو از پشت بی سیم هم میشناختم در جریان توی قرارگاه لشگر مشغول هدایت عملیات بودم و سر صدای بی سیم ها میومد.. شنیدم روی بی سیم کسی میگوید ..دوشگای بعثی مقابل ما تیر اندازی میکنه و نفس همه رو گرفته و دنبال راه چاره بود... صدا آشنا بود.. صدای حمید رضا کوثری مسوول تیم اطلاعات عملیات لشگر بود... روی بی سیم بهش گفتم: کوثری تو اونجا هستی و تیربار دوشکای دشمن امان همه رو بریده و ...... بعد شنیدم به محض اینکه این شهید عزیز و با غیرت پیام من رو شنیده بود سر وقت دوشگای دشمن رفته بود و شرش رو کم کرده بود.. در عملیات کربلای 8 و در روز 19 فروردین ماه سال 1366 از شلمچه به آسمان پرکشید و پیکر مطهرش در قطعه 29 ردیف 108 شماره 3 گلزار شهدای بهشت زهراء(س) میهمان خاک شد. @alvaresinchannel
13 روز از فروردین 66 گذشته بود . به خاطر فرارسیدن ماه شعبان وایام ولادت امام حسین (ع) ، حضرت عباس(ع) و امام سجاد (ع) بچه های توی خط مقدم مجلس شادی برگزار میکردند.از پشت جبهه هم شیرینی و شربت رسیده بود وبچه ها خوش بودند. دستور رسید که تیم های شناسایی با دقت بیشتر کار کنند.چون دشمن روی منطقه حساس شده شب که جلو میرفتند مواظب بودند خاک رو زیاد جابجا نکند. و تا اونجا که امکان داشت بدون اینکه دشمن متوجه شود بعضی از مین های سر راه رو خنثی میکردند بچه ها شبهای آخر مسیر عبور را با سیم نشانه گذاری کردند.چون امکان پهن کردن وجود نداشت.... (ع) خیلی محدود بود و در این محدود چند صدمتری باید چند گردان وارد عمل میشدند.فاصله بعضی از معابر ما حتی به صد متر نمیرسید. روز 17 فروردین 66 بود که به گردانها برای باز کردن معابر در میادین مین مامور شدند. 🍃🌺 🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @alvaresinchannel
تاریخ عملیات 18فروردین66 سمت راست ما و سمت چپ ما عملیات میکرد . چون محدوده عملیات گسترده نبود و حجم بالایی از نفرات و امکانات باید از معابر عبور میکرد. با شروع عملیات همه معابر باز شد اما گذشتن از آن و رسیدن به خاکریز دشمن به کندی صورت میگرفت و دشمن هم از جهت آتش رو منطقه برتری داشت. مدام تیربارهای سنگین وسبک دشمن روی معابر کار میکرد وتلفات میگرفت. به علت شلوغی منطقه و عملیات چند لشگر قدرتمند ، یک مقدار نا هماهنگی به چشم میخورد. 🍃🍂🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🍂🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت: بارها میگفت: یه باید مثل یه درخت پر ثمر باشه که هرچی بارش بیشتر میشه افتاده و متواضع تر میشه او خودش اینگونه بود توی گردان تخریب لشگر10 علی اصغر برای خودش استوانه ای بود. معمولا توی عملیات ها در نقش معاون گردان ظاهر میشد فرماندهان تخریب لشگر10 مثل شهید حاج عبدالله و شهید حاج سید محمد به توانمندی او ایمان داشتند. روزهای سخت پاتک های دشمن در در شهر فاو فرمانده تخریبچی در خط بود. اونجا فقط انفجار در مسیر پاتک دشمن و مین گذاری چاره کار بود و این هم به آسانی انجام نمیشد . بچه هایی که باید انتخاب میشدند برای این کار استثنایی بودند و علی اصغر روی تک تک بچه ها شناخت داشت و انتخاب نیروها برای عملیاتش حرف نداشت. عملیات کربلای 4 و 5 و 8 مسولیت محور تخریب رو در خط مقدم و قرارگاه لشگر10 داشت. تا اینکه به رسید. کار عملیات در غرب کانال ماهی سخت و پیچیده بود فاصله با دشمن خیلی کم بود و خط درگیری هم شلوغ بود. دشمن با آتش پرحجم و میدان های مین ایضایی سعی کرده بود حرکت رزمندگان رو در عملیات کند کنه. برنامه ریزی برای عبور از زمین مسلح به مین و موانع وسیع دشمن در محور عملیاتی لشگر10 با شهید علی اصغر صادقیان به عنوان بود. روز 18 فروردین 66 بود بچه های توی خط با دشمن درگیر بودند و علی اصغر بین خط و قرارگاه در رفت و آمد بود. تا اینکه شب فرا رسید . دشمن همه ی امکانات رزهی اش رو پای کار آورده بود که همون شب پاتک کنه و بچه ها رو عقب بزنه. و فرماندهان برای مقابله ی با دشمن به خط مقدم فراخوانده شدند. شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر10 و شهید علی اصغر صادقیان و یه تعداد از بچه های تخریب هم عازم خط شدند که در مسیر رسیدن به خط با گلوله خمپاره آسمانی شد. و فرمانده تخریب لشگر10 شهید حاج سید محمد زینال حسینی بالای پیکر مطهر دو دستی بر سر میکوبید و میگفت: . یاد شهید علی اصغر صادقیان و برادر شهید علی اکبر بخیر به روح شهیدان صلوات. @alvaresinchannel
شهادت: 18 فروردین 1366 ✍️✍️✍️ راوی: برادرش حاج حسین دقیقی فرمانده ستاد لشگر بود و پارتی مجتبی شد. او هنوز از تسویه نکرده بود که به جمع رزمندگان تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) وارد شد. چند روز به عید سال 66 مانده بود که که اون موقع معاون یک رزمنده را به جمع گردان معرفی کرد. در نگاه اول چهره اش خیلی دلنشین بود. او گفت من قبلا هم تخریب بودم. او به ما نگفت داغدار غم برادر شهیدش است که چند هفته ای از شهادتش میگذرد. .هر چه دیدیم لبخند زیبا و ادب مثال زدنی مجتبی بود. قبل از عید بچه ها از مرخصی اومدند و مجتبی به همراه تعدادی از بچه های تخریب به منطقه شلمچه برای شناسایی عملیات اعزام شدند. شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) می‌دونست خانواده دقیقی دو تا شهید داده. به خاطر این موضوع به بچه ها سفارش کرد که خیلی مواظب مجتبی باشند. بچه ها برای شناسایی یک شب در میون جلو می‌رفتند. منطقه عملیاتی غرب کانال ماهی خیلی محدود بود. فاصله خاکریز ما با دشمن 150 متر بیشتر نبود و مدام دشمن توی خط آتش می‌ریخت. دشمن چون نگران بود که رزمنده ها عملیات کنند مقابل خط خودش رو پاشیده بود. یعنی نقطه‌ای نبود که مین روی زمین نباشه و چون فاصله خط نزدیک بود ترددها را به شدت زیر نظر داشت. بچه ها برای شناسایی که می‌رفتند با خطر رفتن روی مین مواجه بودند و هم ممکن بود تیر و ترکش بخورن. چون خط آروم نبود. با این وجود بعضی از تیم های شناسایی از خاکریز دشمن عبور می‌کردند و به پشت دشمن برای شناسایی می‌رفتند. هر شب که بچه‌ها مهیای رفتن می‌شدند، مجتبی التماس عالم رو می‌کرد که من هم همراه تیم های شناسایی راهی شوم. اما فرمانده‌هان اجازه نمی‌دادند. کار مجتبی شده بود تنظیم گزارش تیم‌های شناسایی. چون باید هر شب گزارش تیم‌های شناسایی ثبت می‌شد و برای فرماندهی لشگر ارسال می‌شد. روز 17 فروردین 66 بود که به گردانها برای باز کردن معابر در میادین مین مامور شدند. مجتبی هرچه التماس کرد نگذاشتند با بچه ها وارد میدون مین بشه. مجتبی کاملا به منطقه توجیه بود و راه کارها و معابر و حتی آرایش موانع و میدون مین دشمن رو دقیق میشناخت و توقع داشت که از او استفاده کنند.اما دستور بود و باید اجرا میکرد... بچه ها رفتند و مجتبی در سنگر تخریب که در کنار قرارگاه تاکتیکی لشگربود در انتظار نشست... مجتبی اون شب دائم ذکر میگفت و برای سلامتی و موفقیت بچه ها دعا میکرد. ساعت حدود یک یا دو نیمه شب بود که عملیات با رمز یا صاحب الزمان (ع) شروع شد. به دلیل فشار دشمن روی یکی از معبرهای ما که به نام (س) نام گذاری شده بود قرار شد (ع) وارد عملیات بشه و این بار چون همه بچه‌ها درگیر عملیات بودند، مجتبی جلو دوید و گفت من راه رو بلدم و گردان رو از معبر عبور می‌دهم. اینجا دیگه دست فرمانده‌ها بسته شد و مجتبی هم سر از پا نمی‌شناخت در این عملیات برای همیشه شد و از معبری که با نام فاطمه زهرا سلام الله علیها بود به دیدار بانوی بی نشان شتافت. 🍃🌱🌷 @alvaresinchannel
27.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 غرب کانال ماهی 18 فروردین سال 1366 قرارگاه تاکتیکی لشگر 27 حاج محمد کوثری و........................ @alvaresinchannel
فروردین ماه ۱۴۰۲ 👈 به یاران شهیدش پیوست
🌴 تشییع و خاکسپاری پیکر پاک جانباز سرفراز شهید "حسین خالقی" 🌷همرزم شهیدان وزوایی، موحد دانش ..... و از مسئولین تیپ محمدرسول الله (ص) در دوران فرماندهی حاج احمد متوسلیان 💕 ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ - بهشت زهرا (س) تهران قطعه 25 شهدا 🔵 کانال دفاع مقدس
دو رفیق و هم رزم در تلاشند تا موهای سر فرمانده‌ی "گردان حبیب ابن مظاهر" را اصلاح کنند. "محسن وزوایی" که خیلی به برهنه نبودن بدنش حساس بود ، وقتی دید رفیق دیگری لنز دوربین را به سمتش گرفته ، به تکاپو افتاد که عکاس را ناکام بگذارد اما رفقا مانع شدند و آخرش این نما به یادگار ماند. از راست "عابدین وحیدزاده" "شهید محسن وزوایی" فرمانده‌ ی "گردان حبیب ابن مظاهر" و "مرحوم حسین خالقی".
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| نگاهی به زندگی شهید غلاملی پیچک، فرمانده عملیات سپاه در جبهه‌های غرب کشور 🔹از زبان یردار ، محمد کوثری . . . 🔵 کانال دفاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ)
صوت_شهید_موجد_دانش_گفتگوی_فرماندهان (2).mp3
31.55M
📢 گفتگوی شهید موحد دانش، فرمانده گردان حبیب لشکر27- عملیات فتخ المبین، بیت المقدس ... 💠صدای احمد متوسلیان، شهید همت، سردار و . . . نیز در این فایل شنیده می‌شود 🔹هماهنگی توسط فرماندهان از طریق بیسیم دوران جنگ تحمیلی 🔵 کانال دفاع مقدس
🔵 ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ — بازگشت اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ، شهید حسین لشگری به خاک میهن حسین لشکری (زاده ۱۳۳۱ - شهادت: ۱۹ مرداد ۱۳۸۸)، سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش بود که پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او دارای درجهٔ جانبازی ۷۰٪ بود، و در طول جنگ ایران و عراق تا پیش از اسارت توانست در ۱۲ عملیات هوایی شرکت کند. در سال ۱۳۳۱ در شهر ضیاءآباد استان قزوین زاده شد. در سال ۱۳۵۱ به نیروی هوایی وارد شد و در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه خلبانی با درجهٔ ستوان‌دومی فارغ‌التحصیل شد. با شروع جنگ تحمیلی پس از انجام ۱۲ ماموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق، به اسارت درآمد. به مدت ۸ سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه وی را از سایر دوستان جدا نمودند و قسمت دوم دوران اسارت ۱۰ سال به طول انجامید. وی پس از ۱۶ سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و سرانجام در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به ایران بازگشت. او در بامداد روز دوشنبه ۱۹/۵/۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران دار فانی را وداع گفت.
💢 این کوه استقامت که کنار اون افسر ارشد عراقی از مرز عراق به سمت خاک وطن داره بر می گرده اولین اسیر ایران در دست عراقی ها بود که به عنوان آخرین اسیر ایرانی از چنگ بعثی ها آزاد شد...😵خلبان جنگنده ای که رکورددار اسارت هست و به سید الاسرا ایران معروفه شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری 19 شهریور 59 یعنی 12 روز قبل از شروع جنگ اسیر شد و در تاریخ 17 فروردین 77 بالاخره بعد از 18سال اسارت به مام وطن بازگشت! 💢 عراق برای اینکه بتونه ایران رو در دنیا شروع کننده جنگ نشون بده بعد از پایان جنگ 10سال به طور ویژه خلبان حسین لشکری رو شکنجه کرد تا فقط یک مصاحبه تلویزیونی ازش بگیره و حسین اعتراف کنه ایران به عراق حمله کرده اما شهید لشکری مردانه استقامت کرد و عراقی ها رو ناامید کرد تا بالاخره بعثی ها به آزادی حسین لشکری تن دادند و این خلبان. ارتش به عنوان آخرین اسیر ایرانی به میهن برگشت.
22.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ — بازگشت اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ، شهید حسین لشگری به خاک میهن 💠 باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد ▫️خاطره‌ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء،سرلشگر خلبان حسین لشگری،اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ 🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته‌ام را‌ مرور می‌کردم 🔸سالها درسلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی می‌دانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود اومیگفت: از۱۸سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🔸بهترین عیدی که این ۱۸سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می‌خورد می‌خواست باقی مانده آن را دور بریزد،نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم 🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲روز یا۱۲ماه) درحسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌷 ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ - سالروز شهادت قهرمان وطن، سرلشکر خلبان،حسین لشگری 📽👆 | لحظات آزادی شهید لشگری ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄ ☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قهرمان وطن، سرلشکر خلبان، حسین لشگری، اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ
204-6410-1.zip
577.8K
📗کتاب « ۶۴۱۰ » 📚 خاطرات ⏳ از ۱۸ سال اسارت در زندان های رژیم بعث صدام 🌴 کانال "دفاع مقدس"