🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#روایت_یک_آقا_زاده_رزمنده
از روزهای #عملیات_کربلای4
دکتر محمد مرندی
عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران
#گردان_حضرت_زینب(س) #لشگر10
در سال ۶۵ و در عملیاتهای کربلا ۴ و ۵ در گردان حضرت زینب(س) از لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع) غواص بودم. شب #عملیات_کربلای_4 دو نفر از اطلاعات و عملیات آمدند روی نقشه ما را توجیه کنند…
قرار شد برخی یگانهای غواص جزایر را آزاد کنند و بعد یگانهای دیگر از جمله دو گروهان غواص از #گردان_حضرت_زینب (س)، به نام #القدر و #الحدید، از اروندرود عبور کنند و #شهر_ابو_الخصیب را آزاد کنند.
به نظر بنده و برخی از غواصان دیگر نقشه عملیات خیلی سخت و پیچیده بود. آن دو عزیز از اطلاعات و عملیات احتمالاً حس ما را درک کردند و توضیح دادند که در این منطقه عملیاتی خیلی کار شده و نسبت به موفقیت بسیار امیدوار بودند.
آن دو نفر در کنار نیروهای دیگر از اطلاعات و عملیات در آن منطقه عملیاتی خیلی کار کرده بودند و بارها مخفیانه از خطوط نیروهای صدام عبور میکردند. از طرف دیگر #نیروهای_تخریب مخفیانه معبرهای لازم را برای عبور غواصان ایجاد کرده بودند.
البته روشن است که همه این برادران عزیز اطلاعات و عملیات و همچنین نیروهای تخریب خودشان هم مثل ما غواص بودند. در هر حال از صحبتهای این دو بزرگوار روشن بود که بسیار حرفهای، تیزهوش، و نسبت به موفقیت عملیات امیدوار بودند.
اتفاقاً یکی از این دو بزرگوار فرمودند که اینجا بهترین مکان برای عملیات است و ما روی منطقه دیگری هم خیلی کار کردیم و دژهای نونی شکل داشت که غیر قابل عبور بودند…
شب عملیات بود و ما بیشتر مشغول نماز و دعا بودیم ولی حواسمان به آب و جزایر و ساحل مقابل هم بود.
ما را شب و مخفیانه در کامیونهای خاور به منطقه برده بودند و قرار شد اگر کسی سوال کرد خودمان را به عنوان نیروهای گردان مرزی قائم (عج) معرفی کنیم…وقتی که این بنزهای خاور در چالهها میافتاد ما نیم متر میرفتیم هوا.
واضح است که صدام می دانست میخواستیم عملیاتی در یکی از مناطق نزدیک به بصره انجام دهیم. مگر میشد با توجه به کمک گسترده اطلاعاتی غربیها ایشان نداند که ۲۰۰ هزار نیروی بسیج و سپاه و ۵۰ هزار نیروی ارتش برای چه کاری در منطقه اردو زدند؟ ولی قطعاً نمیدانست کجا و کی…
نیروهای ما فوقالعاده حرفهای بودند و برخی در عملیاتهای زیادی حضور داشتند. وقتی که غواصان عزیز موج اول وارد آب شدند و به سمت جزایر حرکت کردند فضا کاملاً ساکت و آرام بود. طبیعتاً اگر دشمن متوجه حضور نیروهای غواص میشد آنها بسیار آسیب پذیر میشدند. جا برای پنهان شدن یا عقب نشینی نبود.
وقتی که بچههای موج اول توی آب بودند اصلاً درگیری نشد. عملیات موقعی افشا شد که برخی نیروها به ساحل جزایر رسیده بودند و درگیر شدند. به سرعت نبرد شدت پیدا کرد و ما کماکان منتظر دستور برای ورود به آب و حرکت به سمت ساحل غربی رودخانه بودیم.
داوطلبان غواص می دانستند که کارشان پر مخاطره است و کلاً در نبرد متغیرهای زیادی وجود دارد و پیش بینی نتیجه نبرد در چنین مواقعی ممکن نیست. همگی آموزشهای سخت را گذرانده بودند و احتمال زیاد میدادند که شهادت، مجروحیت سخت، یا اسارت در پیش هست…بعد از حدود ۲ ساعت درگیری فرماندهان…
...به این نتیجه رسیدند که نیروهای دشمن را با هزینه قابل قبول نمیشود در این منطقه شکست داد، اگر چه برخی از یگانهای غواص با موفقیت به اهداف مورد نظر رسیدند. شاید حدود ساعت سه یا سه و نیم صبح بود که دستور عقب نشینی فوری را دادند و ما قبل از طلوع آفتاب از منطقه خارج شدیم.
#غلو_برخی_در_مورد_تعداد_شهدا نشان می دهد که آنان درک واقعی از این اعداد را ندارند. از طرفی به هیچ وجه قبل از عملیات آسمان پر از منورهای چلچراغی نبود، بلکه فضا بسیار تاریک بود.
اگر اکثر قبضهها منهدم شدند، چطور بعد از دو هفته توانستیم از دژهای مستحکم نونی شکل با موفقیت عبور کنیم؟
در مورد کربلا ۵ بعداً خواهم نوشت. خداوند به ایثارگران و خانوادههای شهدا و جانبازان صبر دهد. انشاءالله شهدا از ما ناراضی نباشند و ما در زبان و قلم و عمل انصاف داشته باشیم.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#نوجوون_توپول_موپولی
#شهید_محمد_مهدی_دهقان
#عملیات_بیت_المقدس_4
#دربندیخان
شهادت 6 فروردین 67
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی
این شهید هم چند روزی #گردان_تخریب اومد
من توی چند تا صبحگاه و رزم دیدمش
#خیلی_توپول_موپول بود
توی صبحگاه همیشه ته ستون میومد.
معمولا جا میموند
عرق میکرد و نفس نفس میزد
لباس خاکی هم اندازه اش نبود
وقتی پیرهن خاکی میپوشید دکمه هاش به زور بسته میشد
نتونست توی #تخریب دوام بیاره و از گردان رفت فکر کنم #گردان_حضرت_زینب سلام الله علیها.
صبح #عملیات_بیت_المقدس_4 داشتم میومدم لب اسکله لشگر10 که دیدم نفس زنان داره سربالایی #ارتفاع_شاخ_سورمر رو بالا میره.
لباسش خیس شده بود..به شدت عرق کرده بود. تا منو دید خیلی خوشحال شد..
سلام و علیک کردیم. خودش خنده اش گرفت.
بهش گفتم صبحگاه ها رو سخت میگرفتند برای اینکه اینجا به هن و هن نیفتی.
خیلی با محبت گفت: میرم بالا خدا بزرگه.
روبوسی کردیم و رفت.
دیگه همدیگه رو ندیدیم تا اینکه کنار مزار #شهید_ابوطالب_مبینی در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها داشتم فاتحه میخوندم که یهو از لابلای #حجله_های_شهدا نگاهم به عکسش افتاد.
دیدم همون نوجوون #توپول_موپولی به #معراج رفته و ما مدعیان موندیم
یادش کنیم با صلوات
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🍁🌷🍁🍁🌷🌹🍁🌷
🌹🍁
#روزی_که_ماموریت_ابلاغ_شد
اتفاقات رو 15 تیرماه 66 در عملیات #تپه_دوقلو
روزی که فرمانده #تخریب_لشگر_10_آسمانی_شد
✍️✍️✍️ راوی #خادم_حسینی
بالاخره ماموریت جدید به ما ابلاغ شد و #شهید_آقا_سید_محمد_زینال_حسینی هم که در جریان #عملیات_تپه_دو_قلو از شب قبل #بچه_های_تخریب رو هدایت میکرد در کنار ما قرار گرفت.
شهید سید محمد همزمان هم جانشین تیپ کربلا بود و هم فرماندهی گردان تخریب را به عهده داشت
بعد از ابلاغ ماموریت با مجموعه فرماندهان مشورت کردیم .
اون ها نظرشون این بود که ما وارد عمل نشویم .
برادر راستگو فرمانده #گردان_حضرت_زینب(س) گفت چون باید در روز و در روشنی هوا به دشمن حمله کنیم و دشمن روی بچه ها دید تیر دارد تلفات بالا خواهد رفت و در نهایت تدبیرش این شد که یک گروهان از گردان حضرت زینب(س) به خط بزند.
ما در قرارگاه تاکتیکی تیپ مشغول هماهنگی ها اولیه بودیم که #شهید_حسن_رضایی از راه رسید.
ایشون پاسدار #مقر_شهید_مطهری_تهران بود که از تهران به کمک ما اومده بود و من هم از ایشون خواستم که در همین قرارگاه به عنوان جانشین سوم ما باشد .
ایشون با شهید مجید داوودی گرم گفتگو بود که از ارتفاع رو بروکه #هزار_کانیان نام داشت یک گلوله مستقیم تانک به سمت قرارگاه ما شلیک شد. و درست گلوله وسط قرارگاه به زمین خورد.
موج انفجار 10 ، 15 متر من رو پرت کردو از ناحیه دست و صورت و سر مجروح شدم .
حسن رضایی که تازه همون صبح از راه رسیده بود شهید شد.
زخم سر و صورتم خونریزی داشت و چاره ای نبود بچه ها من رو اورژانس بردند و اونجا زخم ها رو بستند و جلوی خونریزی گرفته شد. خون زیادی از من رفته بود و دیگه رمقی نداشتم. من رو بردند قرارگاه تا قدری استراحت کنم. می خواستم چرتی بزنم که آقای فضلی فرمانده لشگر پشت بی سیم اعلام کرد..
همه از جمله برادر خادم باید بیایند شخصا به خط بزنند و اسم آورد که #خادم ، #داودی ، #سید_محمد و #راستگو باید در روز بروند و نیروهایشان به خط بزنند ..
#مقدمه
#ادامه_دارد
🍁✨ @alvaresinchnnel
🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃🌹🍂🍃
🍂
#عملیات_دفاع_سراسری
به روایت سردار معز خادم حسینی
فرمانده تیپ حضرت زهراء سلام الله علیها #لشگر_10
ظهر سی و یکم تیرماه 67 که دشمن روی #جاده_اهواز_خرمشهر آمده بود.
ما آن موقع در #مقر_سد_دز بودیم که اطلاع دادند که چنین اتفاقی افتاده است و بلافاصله به همراه بچهها راه افتادیم و به سمت جاده اهواز خرمشهر رفتیم و پس از آن و به سمت مرز حرکت کردیم و ساعت 1 نیمه شب بود که رسیدیم. آنجا بود که احساس کردیم دشمن در مرز نیست ولی آنها آماده بودند.چند ساعت به کمین دشمن نشستیم وحدس میزدیم که با روشن شدن هوا عملیات خود را آغاز کنند درگیری رزمندگان #تیپ_حضرت_زهرا(س) از ساعت 5 صبح روز اول مرداد 67 با دشمن شروع شد شروع شد اول #گردان_امام_حسین(ع) درگیر شد وبعد #گردان_امام_حسن(ع) و #گردان_حضرت_زینب(س) و #گردان_حضرت_علی_اکبر(ع) هم وارد عمل شد .
نزدیکی های ظهر بود که جوانان اهوازی به صورت خود جوش و بعضی ها هم با لباس های شخصی خودشون رو رسوندند. پیام امام همه رو به خط کرد و فوج فوج راهی نبرد جانانه با دشمن شدند. گردان های ما زمانی که می خواست به خط بزند 100 نفر بیشتر نبودند اما بعد از پیام امام ده ها برابر شدند.
🌷✨
🌷✨✨✨✨✨✨✨@alvaresinchannel