eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
276 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3هزار ویدیو
278 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨ قرارگاه قدس : در محور اصلی عملیات به عهده قرارگاه قدس بود ونیروهای تحت امر این قرارگاه میبایست با عبور از تنگه ام‌الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب به سمت بصره عملیات کنند. ⬛️⬛️نیروهای تحت امر قرارگاه قدس در عملیات کربلای4 1️⃣لشکر ‌٢٥ کربلا 2️⃣لشکر ‌٤١ ثارالله (ع) 3️⃣(ع) 4️⃣چهار گردان توپخانه قرارگاه کربلا. ⬛️⬛️قرارگاه کربلا نیروهای تحت امر قرارگاه کربلادر عملیات کربلای4 1️⃣لشکر ‌٢٧ محمد رسول‌الله(ص) 2️⃣ لشکر ‌١٤ امام حسین)ع) 3️⃣لشکر8 نجف اشرف 4️⃣لشکر ‌٣١ عاشورا 5️⃣تیپ ‌٤٤ قمربنی‌هاشم (ع) 6️⃣لشکر ‌٣٢ انصار الحسین(ع) 7️⃣چهار گردان توپخانه 🍀 قرارگاه کربلا:مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره‌ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم. 🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨@alvaresinchannel
🍃 روایت از زبان (ع) ✍️✍️✍️ راوی : عملیات کربلای4 در آغازین ساعات روز 4 دیماه 65 در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد. لشگر ما تحت امر سپاه بود. با بی‌سیمی که ازقرارگاه قدس دراختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم . حوالی ساعت 1 نیمه ‌شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده . نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیش‌روی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما می‌ریزد. قرار بود که نیروهای ساعت 3 نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت 3 نیمه شب به بعد برای ما می‌بایست آمادگی ایجاد می‌شد. و ما از قبل این‌کار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت 1 نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیش‌روی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همه‌ی اهداف‌شان نشدند. بعضی‌ از یگانها پیش‌روی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچ‌گونه پیش‌روی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند. ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمی‌رفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا به برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامه‌ی قبلی، می‌بایست بچه‌ها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت 3 نیمه شب می‌شدند و تا مسیری که پیش‌بینی کرده بودیم می‌رفتند و از خط به فرماندهی عبور می‌کردند و در ادامه‌ی کار آن‌ها، ما تک‌مان را شروع می‌کردیم. طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت 5 صبح با دشمن درگیر می‌شد. شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود. بود . من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به‌ خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوق‌العاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت 3 نیمه شب بود که اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگان‌ها به اهداف‌شان نرسیده‌اند. و تدبیر فرماندهی بر است. 🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 چند بیتی تقدیم به شهدای مظلوم نهرِ خیّن ؛سکوتِ نیمهٔ شب لشگری صف کشیده از قوّاص پشتِ بیسیم؛ پیام فرمانده همگی روبه سویِ اُمِّ رصاص ماه ِ دی با وجودِ سرمایش گرم شب‌های فاطمیه بود چشمِ سربندهای یازهرا در تماشای فاطمیه بود در مسیر ِ عبورِ غواصان عطرِ وصلِ حبیب می آمد همچنان کوچهٔ بنی هاشم هرنفس بوی سیب می آمد گوئیا دست های نامردی نقشهٔ جنگ را فروخته بود بر عزالان فاطمی آن شب چشم یک گله گرگ، دوخته بود پشت بیسیم صدای فرمانده گفت آهسته :«یارسول الله» عملیات گفته شد رمزش راه افتاد قافله ،آنگاه رفته رفته در آن شبِ تاریک راه، باریک و تنگ تر می شد دلِ در اضطرابِ خیّن هم مثل ِ کوچه چه پُر خطر می شد لحظاتی گذشت و‌هر تصویر در دل ِ نهر ،مثلِ خاطره شد لحظهٔ تابشِ منوّرها خبر آمد... حرم محاصره شد مثل ِ کفتار، لشگرِ بعثی جمع را تار و مار می کردند مثلِ ماهی میان ِ تُنگِ آب بچه ها را شکار می کردند بخدا یادمان نخواهد رفت کربلای چهار و امّا رصاص آن بدنهای سوخته برخاک خنده ها وقت تیرهای ِ خلاص لشگری رفت و دسته ای برگشت دفن شد زیر خاک آیهٔ نور چه جوانها که بی نشان رفتند چه جوانها شدند زنده به گور بار ِ مسئولیت به شانهٔ ما تا زمان ظهور سنگین است اوجب واجبات ای مردم چون شهیدان صیانت از دین است ✍️ 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
دست_بسته امروز رو یعنی سوم دی ماه در سال ۶۵ را اروندرود از یاد نخواهد برد..... دلنوشته‌‌ای از غواصان کربلای ۴ بنویسید و هدیه ای از ستاد مرکزی راهیان نور دریافت نمایید. اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔹 پیام سرلشکر باقری به مناسبت سالروز شهادت غواصان عملیات کربلای ۴ بی‌تردید نام، یاد و حماسه شهدای عزیزی که غریبانه و سرافرازانه در تاریخ این سرزمین "ستارگان اروند" و "غواصان دریادل" نام گرفتند، برای همیشه در تاریخ این مرز و بوم زنده و مشعل‌های هدایت ایران و ایرانی در گذرگاه‌های سخت و پر خطر تاریخی خواهند بود و درس‌های عبرت آموز خود در پای بندی به آرمان‌ها و ارزش‌های دینی، انقلابی و ملی و فنا شدن برای آن را فراروی مجاهدان و مدافعین مقتدر، مصمم و افتخار آفرین قرار خواهند داد تا پرچم حق طلبی، ظلم‌ستیزی، عدالت خواهی و گرایش به معنویت، صلح و سعادت همچنان بر افراشته بماند. 🔸 متن کامل پیام را اینجا بخوانید: https://b2n.ir/s21262 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
به خدا یادمان نخواهد رفت کربلای چهار و ام الرصاص آن بدنهای سوخته برخاک ، خنده ها وقت تیرهای خلاص ✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
🔸 حضور سرهنگ امیریان در جلسه شورای سیاست‌گذاری قرارگاه راهیان نور حوزه‌های علمیه صبح امروز سرهنگ بسیجی مهدی امیریان دبیر ستاد مرکزی راهیان نور کشور در جلسه شورای سیاست‌گذاری قرارگاه راهیان نور حوزه‌های علمیه و جلسه شبکه مبلغین حوزه‌های علمیه شرکت کرد. در این جلسه که آیت الله اعرافی فرمانده این قرارگاه حضور داشت در خصوص برنامه‌ریزی و هماهنگی برگزاری باشکوه راهیان نور ۱۴۰۱ با دبیر ستاد مرکزی راهیان نور گفت‌وگو کرد. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ 🌹☘️ 1️⃣✍️✍️✍️✍️ راوی: به جهت ، حرف نداشت. آنچه باید فرماندهان و به آن توجه میکردند انجام شد. و اینطرف جبهه هم توسل های و ناله ها و عبادت ها شبانه و و.... همه مقدمات فراهم بود تا کمر دشمن شکسته شود. اما مقابل ما هم دشمن با همه توان خودش و اربابانش آماده بود. که با مواجه شد همه را دمق کرد .واقعا حق ما بود که خدا توی کاسه ما بگذاره.چون توکل فرمانده ها کم شده بود. فرمانده ها وقت توجیه عملیات برای نیروهاشون میگفتند.میریم...میزنیم...میگیریم...وتهش اگرفرصتی بود یک انشاءالله میگفتند.شاید جالبه بدونید.ما که خداییش هم سرشار از معنویت بودیم.برای اینکه بعد از عملیات بیرون همدیگر رو پیدا کنیم آنقدر با تکبر روی محل قرار رو به هم نشون میدادیم که در عملیات های قبل سابقه نداشت.حتی گردانهایی که قرار بود در مناطقی عملیات کنند که مردم هم زندگی میکردند به شوخی از گرفتن و حرف میزدند. من در عملیات کربلای 4 از مامور شدم به قاسم(ع) لشگر10 که قرار بود در به سمت عملیات کنه. کار ما در عملیات خیلی زیاد بود قرار بود جلوی گروهانها ، نخل ها رو با انفجار کمربندهایی که بدورش میبستند قطع کنند به نحوی که به صورت پل روی آبراهها سقوط کند و تردد نیروها به تندی صورت بگیرد و ما هم برای دقت در این ماموریت خیلی در آموزشها تلاش کرده بودیم.شب عملیات هم در مستقر بودیم که صدای تیر اندازی های پی در پی و آتش توپحانه و پدافندها نوید شروع عملیات رو میداد.من داخل خوابیده بودم و از ترس اینکه موش داخل کیسه خوابم نشه زیپ کیسه خواب رو تا زیر حلقم کشیده بودم وتازه چشمم گرم شده بود که با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم وبا کیسه خواب از جا بلند شدم.سرو صدای شیرجه هواپیما میومد و علی الظاهر بمب هواپیما مقابل داروخانه خیابونی که از به سمت لب شط میرفت وسط بلوار به زمین خورده بود و به اندازه یک ماشین وانت گود کرده بود. من از داخل هلال احمر بیرون اومدم و دیدم بچه هایی هم که تو مشغول استراحت بودند هم مقابل مسجد جمع شده بودند.هرچی فرمانده ها فریاد میزدند داخل ساختمونها برید کسی گوشش بدهکار نبود. دیگه از نگرانی کسی خوابش نمیبرد همه تجهیزات و حمایل ها رو بسته بودند و آماده دستور بودند که حرکت کنند.از بیرون خبر میومد که داخل آب توسط تیربارهای سنگین دشمن قلع و قم شده اند.من چون سابقه گذشتن از رو در سال گذشته و در داشتم و مجسم میکردم که غواص هنوز از بیرون نرفته زیر آتیش قرار بگیره چه اتفاقی میفته.!!!! @alvaresinchannel
2️⃣بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه (ع) میومد که میخوند. شبهای دراز بی عبادت چکنم طبعم به گناه کرده عادت چکنم گویند کریم ما گنه میبخشد او می بخشد من از خجالت چکنم کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!. ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم . شاید هنوز به نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات . خودم رو به فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از خارج بشن . فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند. گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند.. صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه. وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!! 🌹☘️ 🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 از روزهای دکتر محمد مرندی عضو هیات علمی و استاد دانشگاه تهران (س) در سال ۶۵ و در عملیات‌های کربلا ۴ و ۵ در گردان حضرت زینب(س) از لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع) غواص بودم. شب دو نفر از اطلاعات و عملیات آمدند روی نقشه ما را توجیه کنند… قرار شد برخی یگان‌های غواص جزایر را آزاد کنند و بعد یگان‌های دیگر از جمله دو گروهان غواص از (س)، به نام و ، از اروندرود عبور کنند و را آزاد کنند. به نظر بنده و برخی از غواصان دیگر نقشه عملیات خیلی سخت و پیچیده بود. آن دو عزیز از اطلاعات و عملیات احتمالاً حس ما را درک کردند و توضیح دادند که در این منطقه عملیاتی خیلی کار شده و نسبت به موفقیت بسیار امیدوار بودند. آن دو نفر در کنار نیروهای دیگر از اطلاعات و عملیات در آن منطقه عملیاتی خیلی کار کرده بودند و بارها مخفیانه از خطوط نیروهای صدام عبور می‌کردند. از طرف دیگر مخفیانه معبرهای لازم را برای عبور غواصان ایجاد کرده بودند. البته روشن است که همه این برادران عزیز اطلاعات و عملیات و همچنین نیروهای تخریب خودشان هم مثل ما غواص بودند. در هر حال از صحبت‌های این دو بزرگوار روشن بود که بسیار حرفه‌ای، تیزهوش، و نسبت به موفقیت عملیات امیدوار بودند. اتفاقاً یکی از این دو بزرگوار فرمودند که اینجا بهترین مکان برای عملیات است و ما روی منطقه دیگری هم خیلی کار کردیم و دژهای نونی شکل داشت که غیر قابل عبور بودند… شب عملیات بود و ما بیشتر مشغول نماز و دعا بودیم ولی حواسمان به آب و جزایر و ساحل مقابل هم بود. ما را شب و مخفیانه در کامیون‌های خاور به منطقه برده بودند و قرار شد اگر کسی سوال کرد خودمان را به عنوان نیروهای گردان مرزی قائم (عج) معرفی کنیم…وقتی که این بنزهای خاور در چاله‌ها می‌افتاد ما نیم متر می‌رفتیم هوا. واضح است که صدام می دانست می‌خواستیم عملیاتی در یکی از مناطق نزدیک به بصره انجام دهیم. مگر می‌شد با توجه به کمک گسترده اطلاعاتی غربی‌ها ایشان نداند که ۲۰۰ هزار نیروی بسیج و سپاه و ۵۰ هزار نیروی ارتش برای چه کاری در منطقه اردو زدند؟ ولی قطعاً نمی‌دانست کجا و کی… نیروهای ما فوق‌العاده حرفه‌ای بودند و برخی در عملیات‌های زیادی حضور داشتند. وقتی که غواصان عزیز موج اول وارد آب شدند و به سمت جزایر حرکت کردند فضا کاملاً ساکت و آرام بود. طبیعتاً اگر دشمن متوجه حضور نیروهای غواص می‌شد آنها بسیار آسیب پذیر می‌شدند. جا برای پنهان شدن یا عقب نشینی نبود. وقتی که بچه‌های موج اول توی آب بودند اصلاً درگیری نشد. عملیات موقعی افشا شد که برخی نیروها به ساحل جزایر رسیده بودند و درگیر شدند. به سرعت نبرد شدت پیدا کرد و ما کماکان منتظر دستور برای ورود به آب و حرکت به سمت ساحل غربی رودخانه بودیم. داوطلبان غواص می دانستند که کارشان پر مخاطره است و کلاً در نبرد متغیرهای زیادی وجود دارد و پیش بینی نتیجه نبرد در چنین مواقعی ممکن نیست. همگی آموزش‌های سخت را گذرانده بودند و احتمال زیاد می‌دادند که شهادت، مجروحیت سخت، یا اسارت در پیش هست…بعد از حدود ۲ ساعت درگیری فرماندهان… ...به این نتیجه رسیدند که نیروهای دشمن را با هزینه قابل قبول نمی‌شود در این منطقه شکست داد، اگر چه برخی از یگان‌های غواص با موفقیت به اهداف مورد نظر رسیدند. شاید حدود ساعت سه یا سه و نیم صبح بود که دستور عقب نشینی فوری را دادند و ما قبل از طلوع آفتاب از منطقه خارج شدیم. نشان می دهد که آنان درک واقعی از این اعداد را ندارند. از طرفی به هیچ وجه قبل از عملیات آسمان پر از منورهای چلچراغی نبود، بلکه فضا بسیار تاریک بود. اگر اکثر قبضه‌ها منهدم شدند، چطور بعد از دو هفته توانستیم از دژهای مستحکم نونی شکل با موفقیت عبور کنیم؟ در مورد کربلا ۵ بعداً خواهم نوشت. خداوند به ایثارگران و خانواده‌های شهدا و جانبازان صبر دهد. ان‌شاءالله شهدا از ما ناراضی نباشند و ما در زبان و قلم و عمل انصاف داشته باشیم. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀 🌴🥀 🥀 خط قرمز... منطقه عمومی خرمشهر عملیات @alvaresinchannel
گردان حضرت زینب(س)لشگر10 زمستان سال 65 اولین نفر از سمت چپ دکتر محمد مرندی @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 با کلاه آهنی مخصوص به فرماندهی ماموریت (ع) این بود که حوالی ساعت 4 صبح ، بعد از گذشتن از خط با دشمن درگیر بشه و زمین منطقه ماموریت ما بود . و روبروی ما بود و قرار بود که به فرماندهی وارد شهر ابوالخصیب شوند و برای این منظور هم روی کلاه آهنی گونی سبز رنگ کشیده بودند که هم دیگه رو توی درگیری پیدا کنند 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
مقابل درب مسجد جامع خرمشهر شب عملیات کربلای4 (ع) @alvaresinchannel
✍ یه نکته از شهید حسین بادپا 📷 نفر چهارم از سمت راست در پست قبلی ... حسین بادپا از نیروهای حاج قاسم سلیمانی در دفاع مقدس بود، یعنی از رزمنده‌های لشگر۴۱ ثارالله کرمان، به خاطر سِن کم‌ش و شرایط سخت جبهه ناخواسته و ندانسته یه دروغ میگه، شهید حسین یوسف الهی بهش پیغام میده که بچه‌ها به حسین بادپا بگید با این دروغ ۳۰ سال شهادتش عقب افتاد.😳 اون موقع هیچکس نمی دونست یعنی چی این حرف! اما واقعا به خاطر یه دروغ ۳۰ سال شهادت حسین بادپا عقب افتاد... دفاع مقدس تموم شد حسین هم شهید نشد... گذشت و گذشت و گذشت حسین بادپا از غم از دست دادن شهادت می‌سوخت. تا اینکه قائله داعش به پا شد و حسین بادپا رفت سوریه و درست ۳۰ سال بعد از اون شبی که دروغ گفته بود تو سوریه شهید شد... 👈یه گناه چقدر می‌تونه مانع رسیدن روزی آدم بشه.
وقتی از یادمان هور دم میزنی حتما باید روایتی از علی هاشمی و عملیات بدر را به زبان آورد.... اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | قسمت سوم 🌷از اصول مراقبت کنید! اصول یعنی ولی فقیه🌷 🔸وصیت‌نامه ای به وسعت جهان اسلام 📜 بزرگ و کوچک با خوانش این کلمات خود را نامیدند. ⬇️دریافت نسخه با کیفیت هر شب ساعت 10 با مرور بخشی از وصیت‌نامه در👇 🆔 @Rahianenoor_News
فاطمیه آمد و سردار ، رفت همچو زهرا در شبی غمبار ، رفت سینه اش بی تاب و قبل از گفتن روضه ی داغ در و دیوار ، رفت اشک می افتاد از چشمش وَ با درد پهلو و تب مسمار ، رفت حاج قاسم! مالک اشتر که داشت صد نشان از وادی پیکار ، رفت گفته بود این فاطمیه نیستم ما همه در خواب و او بیدار ، رفت داغ زهرا در دل ما بود و باز سوختیم اینبار چون عمار ، رفت ✅برگرفته از کتاب سردار دل ها
شب مقابل مسجد جامع خرمشهر ✅حاج آقا فضلی و شهید کلهر بین رزمندگان لشگر_10 @alvaresinchannel
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دشت ذوالفقاری این یادمان معنای گویاسازی صحنه ای از دفاع مقدس و دلاورمردان روزگار غیرت می باشد. خاطرات شاهرخ ها شنیدنی است.... اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
♦️ باید عزای مادرمان محترم شود باید بساط داغ و عزایش علم شود ... اینجا حسینیه حضرت زهرای گردان عمّار است اینجا هنوز صدای یازهرا بچه‌ها بگوش میرسد به یاد آنانکه با رمز یازهرا به شهادت رسیدند اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | 🌷به یقین شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا، مفقود الجسد های ما هستند🌷 📜بخشی از سخنرانی حاج قاسم در تشییع شهدا- کاری از بنیاد حفظ کرمان اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
چ مثل چمران..... باید در مسیر عشق شناخت شهدا حتما یه سلامی به شهدای دهلاویه و آقا مصطفی چمران رو با خلوص نیت به زبان جاری کنیم... این یادمان رو در طول سال و با شناخت هرچه بیشتر این مرد خدایی می‌توان بازدید کرد. زیارت از راه دور.... راهیان_نور اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
22.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نهر خین رو با اون مسجد بجامانده از دفاع مقدس و حال و هوای غواصی و شناسایی هاش باید روایت کرد... وضویی بسازیم از اروندکنار.... راهیان_نور اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇 🆔 @Rahianenoor_News
امام خامنہ‌ای روحی فداه : انگیزہ های بسیار شدیدی وجود دارد برای فراموشی شهــدا.. نگذارید یاد شهـدا فراموش شود ‌✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz