تمام خانه را قفس فرا گرفته بود..
قفسی بدون راه خروج
جانِ نفس کشیدنی بیرون نیست
همه اش اینجاست
تمام هوای دنیا برای من در این قفس است
گوشه ی دنج قفس را اتاقم کردم..
پنجره هایش همه از جنس تاریکیست
همرنگ چشمانت
دوستشان دارم
چه فایده، واژه هایی در سرم دست نخورده باقی مانده اند.
میریزمشان دور تا فردا شب
هرگز طلوع صبح منظره ی شب هایم را خراب نکرد.
شب هایی خالی از ستاره و ماه کاملش
آسمانی که هر شب قرص کاملش را می خورد و خوابش میگرفت..
ستارگانی که آرام همراهیش میکردند و سکوتی که تمام شب را فرا میگرفت
از غربت مسافر هایی که بیهوده و اشتباهی آمده اند.
مینویسم:
به شهر من خوش آمدید اما تا فهمیدید و زنده ماندید از قفس فرار کنید
برای خودتان زندان نسازید!
در قفس هوا هست ولی نفس کشیدنش سخت است!
روز ها تکراریست
شب ها مثل هم اند
هیچ عاشقانه ای در این دنیا نیست..
همه چیز پوچ میشود
در این جا آدم ها
خاکستر مُرده های زنده آتش زده با
زخم زبان را
که خود در قبرستان افکار مریضشان خاک کرده اند
میپرسند؛
بیرون زیبا نیست
اما در قفس هم نباش
نمیدانم کجا زیباست !
و سهم تو از این دنیا چقدر است !
یا کاری کن که چشمانت گول این دنیای بی رحم را بخورند
تا چشم هایم بی هیچ اشک بریزد..
یا که اندازه ی توانت شهر را زیبا کن
تا چشمانی واقع بین
شهر را جور دیگری تماشا کنند.
به گورستان عشق
این شهر دلگیر
خوش آمدی .
" 2022 دوشنبه 10 اکتبر"
- کـیدسـونسـوجـی
ما را تهدید میکردند به مرگ
نمی دانند که ما
دست در دست هم
جامی از عشق
اما با طعم مرگ را نوشیده ایم
Serhat-Durmus.mp3
زمان:
حجم:
2.8M
و سوگند به ساعت صفر
که عشق بین من و تُ را رقم زد :)
و تمام میشوم میان وقت های تلف شده.
انبوهی خورشید در سینهام دارم
مرا شتاب است.
با بغض صدایت میزنم
تو را از راز شب میجویم ، گوییی دمیدنی در راه است اما نه گفتنی!
Peter Bradley AdamsAUD-20211030-WA0156.mp3
زمان:
حجم:
6M
برای نوازش دردهایت ، قلمی از عشق به دست گرفتند و عاشقانه ترین واژه ها را برایت ، به رقص دو نفره میان درد گذاشتند تا تنهایی غریبانه ات را
از یاد ببری ..
با تو وبه یاد تو خواهیم نوشت و خواهیم نواخت ..