Jony jony_alleya 128.mp3
زمان:
حجم:
3.5M
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی تا چند
تا چند ورق خواهد خورد؟ :)
نگاهی به او کرد !
باز هم خیال ...
مهمان ناخوانده ایی که هر لحظه کنار او بود
سرش را بر روی شانه ی او گذاشت
دست هایش رو دور تن خوش بوی او حلقه کرد
لبخندی زد
+قرارمان به بازگشت بود ! یادت هست ؟
عطر دلنشین مو هایش را بویید
دست هایش را بالا آورد ، روی شانه های او گذاشت و او را عقب کشید
نگاهی به چشم های اشک آلودش زد
_من رفته ام برای همیشه
ناباور سرش را تکان داد
+ اما تُ هنوز هم ... مابین
سکوتهای ذهنم زندگی میکنی
میگفتند او که رفته است
خیالاتی نشو
مردگان روحشان را با خود بعنوان هدیه برای خدا میبرند
پس چگونه بود که
هر شب تکه ایی از تار پودش در کنار من میگریست