⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️
☄
⭕️ #کفران_نعمت چه پيامدهای سوئی به دنبال دارد؟
🔷 #ناسپاسى در برابر #نعمتهای_الهی، آثار سوء گسترده اى از نظر معنوى و مادى در زندگى انسان ها دارد، از يك سو #سبب_زوال_نعمتها مى شود، زيرا مى دانيم خداوند حكيم است، نه بى حساب و كتاب چيزى به كسى مى بخشد و نه بى جهت چيزى را از كسى مى گيرد. در واقع #انسانهای_ناسپاس با زبان حال مى گويند: ما لايق اين نعمت نيستيم و #حكمت_خداوند ايجاب مى كند كه اين #نعمت را از آنها بگيرد و آنها كه #شكر_نعمت را بجا مى آورند در واقع مى گويند: ما لايق و شايسته ايم، نعمت را بر ما افزون كن. فى المثل، اگر باغبانی مشاهده كند كه در بخشى از باغ، درختان به سرعت رشد و نمو مى كنند و برگ و ثمر مى آورند، به يقين از آنها پذيرايى بيشتر مى كند، و اگر ببيند در بخش ديگر، با وجود رسيدگى باغبان، نه طراوتى دارند و نه برگى، نه ميوه اى، نه گلى و نه سايه اى، اين كفران نعمت سبب مى شود كه باغبان آنان را مورد بى مهرى قرار دهد، چرا كه گفته اند: بسوزند چوب درختان بى بر / سزا خود همين است مر بى برى را.
🔷اميرالمؤمنين امام على (ع) در حديثى مي فرمايند: «مَنْ شَكَرَ النِّعَمَ بِجَنانِهِ اِسْتَحَقَّ الْمَزيدَ قَبْلَ اَنْ يَظْهَرَ عَلى لِسانِهِ؛ [۱]؛ كسى كه #قلباً #شكر_نعمت كند، پيش از آن كه به زبان شكر گويد، لياقت خود را براى افزون شدن نعمت ثابت كرده است». حتى در حديثى از امام صادق (ع) نقل شده که به مجرد اين كه انسان #نعمتى را بشناسد و حمد خدا را بگويد، بلافاصله فرمان افزايش از سوى خداوند درباره او صادر مى شود. آن حضرت مى فرمايند: «ما اَنْعَمَ اللّهُ عَلى عَبْد مِنْ نِعْمَة فَعَرَفَها بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللّهَ ظاهِراً بِلِسانِهِ فَتَمَّ كَلامُهُ حَتّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزيد؛ [۲]». به يقين #تأثير_ناسپاسى در #سلب_نعمتها نيز چنين است. ممكن است بر اساس لطف خداوند، مجازات سلب نعمت تأخير بيفتد، ولى به هر حال اگر انسان بيدار نشود و جبران نكند، اين #مجازات حتمى است، چرا كه لازمه حكمت خداوندى است.
🔷از سوى ديگر #ناسپاسى سبب مى شود كه انسان از #معرفة_الله دور بماند و اين #بزرگترين_خسران و زيان است، بزرگان علم كلام در نخستين گام از بحث انگيزه های معرفة الله، به مسأله #شكر_نعمت می پردازند، و از آن به عنوان نخستين انگيزه شناخت پروردگار نام مى برند، زيرا تشكّر و #سپاسگزارى از بخشنده نعمت يك #امر_وجدانى است، انسان هنگامى كه خود را غرق نعمت مى بيند و مى داند اين همه #نعمت در درون و برون وجود خويش از سوی پروردگار عالم است، به فكر تشكر از بخشنده نعمت مى افتد، و همين امر راه خداشناسى را براى او هموار مى سازد. اما انسان ناسپاس، بی اعتنا به نعمت و بخشنده نعمت، از معرفة الله نيز محروم مى شود. از سوى ديگر #ناسپاسى در برابر نعمت هاى خالق، سبب ناسپاسى انسان در برابر مخلوق مى شود، نه تنها ارزشى براى محبت ها و خدمات بى شائبه ديگران قائل نمی شود، بلكه خود را طلبكار آنان می داند، و اين صفت، سبب تنفّر و بيزارى مردم از چنين افرادی مى شود، و به اين ترتيب #انسان_ناسپاس گرفتار انزواى اجتماعى و نداشتن يار و ياور، در برابر مشكلات زندگى خواهند شد.
پی نوشت:
[۱] غرر الحكم و درر الكلم، تميمى آمدى، دارالكتاب الإسلامي، قم، ۱۴۱۰ق، چ دوم، ص 661، قصار ۱۴۴۷؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسين بن محمد تقى، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، ۱۴۰۸ق، چ اول، ج ۱۲، ص ۳۷۱
[۲] الكافي، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۲، ص ۹۵، باب الشكر، ح ۹
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چ اول، ج ۳، ص ۷۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#شکر #شکرگزاری #ناسپاسی #کفران_نعمت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
♨#کفران_نعمت
✍امام صادق (ع) میفرماید:در گذشته قومی بود که در کنار رودخانه بزرگ و پر آبی زندگی می کردند و در نعمت غوطه ور شده بودند.
آن چنان که مغز گندم را تهیه می کردند و از آن، نانی درست می نمودند که به عنوان وسیله تطهیر نجاست مورد استفاده قرار می دادند و به وسیله آن، نجاست کودکان خود را پاک می نمودند.
تا جایی این کار را انجام دادند که کوهی بزرگ از این نان های نجس فراهم آمد!
روزی مردی صالح بر آنها عبور کرد و در این هنگام، زنی مشغول پاک کردن نجاست کودکش به وسیله نان بود.
آن مرد به آنان گفت وای بر شما، از خدا بترسید و نعمتی را که به شما ارزانی داشته تغییر ندهید.
آن زن در جواب او گفت گویا تو می خواهی ما را از گرسنگی بترسانی، هان!
تا زمانی که آب رودخانه ما جاری است، به هیچ وجه ترسی از گرسنگی نداریم.
آنگاه امام صادق (علیه السلام) فرمود پس خداوند عزتمند بر آنها خشم آورد و آن رودخانه را بسیار کم آب نمود و باران را از آنان دریغ فرمود و گیاهان زمین را نرویاند.
پس آنها آنچه در اختیار داشتند خوردند.
سپس در اثر گرسنگی، مجبور شدند از آن کوه نان استفاده نمایند و آن نان های نجس را به طور دقیق با ترازو بین خود تقسیم کنند.
📚 بحارالانوار، ج14، ص144