eitaa logo
"آنسویِ واقعیت 2"
176 دنبال‌کننده
666 عکس
17 ویدیو
0 فایل
من آن ریشه ی سرسبزِ امیدم که هرلحظه درحالِ شکفتن است..:)🌱 صندوقچه ای کوچک: https://daigo.ir/secret/5562897538
مشاهده در ایتا
دانلود
"آنسویِ واقعیت 2"
اگر خواستی چیزی را قایم کنی لای یک کتاب بگذار،این ملت کتاب نمی‌خوانند..
درود و نور!
"آنسویِ واقعیت 2"
لحظات گذرا هستند و اگر به طورِ تمام و کمال دَرِش وجود نداشته باشیم هر لحظه حسرت دوباره تکرار شدنش درونمان رخنه میکند..
به نامِ آنکه هرچه دارم از اوست..
ای ستاره ها چه شد که در نگاهِ من دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟ ای ستاره ها چه شد که بر لبانِ او آخر آن نوای عاشقانه مرد؟
شاید اینبار طورِ دیگری رقم خورد...
درود
نسیمِ وجودت جوری در دلم رخنه کرد که دیوانه ی خواستنت شدم..
تا شقايق هست، زندگي بايد كرد. در دل من چيزي است، مثل يك بيشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بي‌تابم، كه دلم مي‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر كوه. دورها آوايي است، كه مرا مي‌خواند....
آغوش تو بهار است سبز می کند طبیعت تنم را گل می دهد گونه ام وقتی می پیچد پیچک دست هایت دور تنم.🤌🏻🍀
درود و نور.
در برف، سپیدی پیداست. آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی بهمراه دارند.
مگر میشود در این سرما و غم باران لحظه ای یادت در ذهنم نقش نبندد؟ آخر! مگر داریم؟شیرین تراز لبخندت!
آن هفته‌های آخر، اواخر تابستان و اوایل پاییز دیگر خیلی محو در خاطرم مانده‌اند، شاید به این دلیل که فهم متقابل ما به آن عمق دل­پذیر رسیده بود، آن‌جا که واسطۀ ارتباط میان دو نفر بیشتر سکوت است تا کلمه، وقتی سکوتی محبت‌آمیز جانشین درگیری‌ها، گفت‌وگوها و رفت‌وآمد‌های پرتنشی می‌شود که لحظات پُرنمودتر و به ظاهر پُرشورتر دوستی را می‌سازند. «صبحانه در تیفانی»