پائولو کوئیلیو نسبتی با معنویت ندارد
📚برشهایی از روایت بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب سیودوم
🔹«بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه» ناشر بعدی بود. جوانهای غرفهدار به رهبر انقلاب سلام کردند. ایشان اولین کتابی که دیدند کتابی از پائولو کوئیلو بود؛ پرسیدند «این کتاب دربارهی چیست؟»
🔹فروشنده گفت «دربارهی یک سفر معنوی است» رهبر انقلاب گفتند «اما این نویسنده اصلا اهل معنویت نیست!» کتاب بعدی بازجویی از صدام بود. کتابی که گویا آقا قبلا مطالعه کرده بودند. گفتند در این اثر مجموعا از صدام تعریف می شود و چهرهی مثبتی نشان داده میشود.
🔹کتاب دیگری که از انتشارات کتاب پارسه دیدند «قهرمانان تاریخ» ویل دورانت بود. غرفهدار گفت میخواهم این کتاب را به شما هدیه بدهم. رهبری پذیرفتند ولی گفتند اگر پولش را بگیرید ما خوشحالتر میشویم.
💢بازسازی اندیشه با منطق فرقه
▪️فرقه ها غالبا این تلقی را به اعضا خود القا می کنند آنچه تاکنون میپنداشتید و می دانستید غلط بوده و باید خود را برای پذیرش بی چون و چرای مبانی فرقه آماده کنید و هر جایی منطق شما با #فرقه سازگارنبود خود را نقد کنید و نه اصول فرقه را.
🔘فرقه «لاو فامیلی» انتقاد را برای اعضای خود به این شکل معنی می کند: تلاش کنید،انتقادی فکر کنید؛چیزی که در ذهن شماست دروغ است.ما ذهن شما هستیم،#گروه_ذهن_شماست. ذهن و افکار خود را نقد کنید و آن را از ابتدا با منطق گروه بازسازی کنید.
https://eitaa.com/antihalghe
⭕️اکهارت توله و عرفان کاذب انفعالی
🔘برای رسیدن به معنویت در اندیشه اکهارت توله مهم ترین چیز عدم قضاوت و بستن درِ ذهن بر روی افکار آینده است و اگر اینگونه باشید می توانید به #معنویت راه پیدا خواهید کرد.او هر گونه حالت و احساسی را مطلوب می داند و تنها چیز منفی #قضاوت رویدادهاست.
📌«باید به خودمان اجازه دهیم تا هر احساسی را که خود به خود پیدا میشود داشته باشیم و نگوئیم این احساس بد است.عیبی ندارد آزرده باشیم؛عیبی ندارد عصبانی باشیم؛عیبی ندارد برانگیخته و بیزارباشیم.... در غیر اینصورت خود را سرکوب کرده ایم.»(1)
↩️در واقع اکهارت توله مشی متدوال عرفانهای غربی مبنی بر محو کردن هر چیز منفی از #ذهن را با روشی کاملا انفعالی می ستاید و کارکردی که برای عقل و ذهن قائل است یک تماشاچی و بیننده است و نه یک قاضی و تحلیل گر؛آنچه این نگرش تحت عنوان معنویت به انسان القا میکند خلاصی ذهن است و نه پیوند روح با خالق خویش.
📚1.اکهارت توله،زمینی نو،ص127.
34.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان زندگی دختر یکی از پدران کلیسا که ۱۶ سال در کلیسا زندگی کرد و پس از تحقیقات بسیار در خصوص اسلام و تحت تاثیر تفکرات رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران و تحقیقات فراوان در زمینه بشارات انجیل درخصوص ظهور پیامبر اکرم اسلام(ص)، به دین مبین اسلام و مذهب تشیع مشرف شد.
https://eitaa.com/antihalghe
🔺یکی از ادعاهای طاهری و طرفداران فریب خورده او این است که با فرادرمانی همه انواع بیماری ها درمان می شود، از سرماخوردگی ساده تا انواع سرطان و بیماری های لاعلاجی که علم پزشکی هنوز درمانی برای آن نیافته است!!!
🔰 طاهری در اخرین دفاعیه خود، مدعی است در بیمارستان مسیح دانشوری فرا درمانی را بر روی بیماران آزمایش کرده و با موفقیت درمان نتیجه داده است:
" عقد تفاهمنامه همکاري با بیمارستان مسیح دانشوري براي اجراي پروژههای تحقیقاتی (ازجمله تأثیر فرا درمانی بر روی بیماران برونشکتازي کاندید پیوند ریه که با موفقیت تمام در این بیمارستان انجام شد و گزارش تهیهشده توسط پزشکان متخصص بیمارستان در یک شماره ویژهنامه مجله دانش پزشکی جهت اطلاع جامعه پزشکی چاپ و منتشر شد که با سایر مجلات دانش پزشکی و طب کلنگر ضمیمه است). (دفاعیه ص 16)
" جهت اثبات ظاهرى بودن موافقت کارشناسان با انجام تحقیقات علمى توسط مؤسسه، اشارهای به اجراى پروژه "تاثیرفرادرمانى بر روى بیماران برونشکتازى کاندید پیوند ریه" میکنم که با موفقیت چشمگیرى در بیمارستان مسیح دانشورى در سال 88 به اتمام رسید و گزارش آن در مجلات ضمیمه به اطلاع جامعه پزشکى کشور رسید و کارشناسان در این مورد موضوع بسیار مهم و ارزشمند را اینگونه بعداً منعکس و گزارش کردهاند که این فرقه قصد نفوذ در بیمارستان مسیح دانشورى را »، داشته ولیکن موفق نشده است!!! درحالیکه این پروژه یک سال قبل از بازداشت من در این بیمارستان با موفقیت انجامشده بود که به این طریق تلاش کردهاند تا موضوع اجراى پروژه و موفقیت حاصلشده، پوشانیده و مخفى شود."(دفاعیه ص 107)
🔴 طاهری مدعی است این پروژه با موفقیت تمام انجام شده است.
آیا حقیقت دارد؟؟؟!!!!!
💢قابلتوجه:
طاهری مدعی شده که تحقیقات در بیمارستان مسیح دانشوری با موفقیت تمام انجامشده ولی این خلاف واقعیت است.
در مجله دانش پزشکی که طاهری هم از آن بهعنوان سند موفقیت نامبرده، مطلبی از آقای دکتر حمیدرضا خادمی(مجری طرح) و مصاحبه باخانم دکتر کتایون نجفی زاده رئیس واحد پیوند بیمارستان مسیح دانشوری در سال اجرای طرح (1389) درباره این تحقیق آمده است.
افرادی که تحقیقات بر روی آنها انجامشده کسانی بودند که طبق گفته خانم دکتر نجفی زاده نیاز به پیوند ریه داشتند و به دلیل کمبود ظرفیت پیوند قبل از اهدا ریه اغلب از دنیا میروند.بیمارانی که به امید درمان ریه و عدم نیاز به پیوند تن به فرا درمانی دادند اما نتیجه انجام فرا درمانی بر روی آنها طبق گفته هر دو پزشک (دکتر خادمی و نجفی زاده) پس از سه ماه انجام فرا درمانی بر روی آنها فقط کمی بهبود علائم بیماری بوده ولی همچنان نیاز به پیوند دارند و ریه آنها درمان نشد.
طبق اعتراف این دو پزشک در این شمارهی مجله دانش پزشکی توانایی پیادهروی آنها به شش دقیقه رسید و میزان خلط کاهش یافت و نیاز به اکسیژن کمی بهتر شد.
در مصاحبه، خانم دکتر نجفی زاده میگوید چون بیماران با مشقت فراوان از شهرستان به تهران میآمدند در حین تحقیقات از ادامه همکاری خودداری کرده و تحقیقات نیمهتمام میماند. ولی با تعجب، خانم دکتر نجفی زاده نتیجه میگیرند که عدم همکاری بیماران به دلیل بهبود بیماری بوده!!! ولی عقلانی است بگوییم با نتایج این تحقیق(بهبود جزئی در علائم بیماری) آنها از بهبود کامل ناامید شده و هزینه رفتوآمد برای چنین نتیجهای بیهوده بوده و به این دلیل از ادامه همکاری منصرف شدند. ولی بعدها طاهری و طرفداران حلقه وانمود کردند نظام و مخالفین و مافیای قدرت و دارو از ادامه تحقیقات جلوگیری کردند و مدارک اثبات درمان با فرا درمانی را ضبط توقیف کردند.
👆مصاحبه خانم دکتر نجفی زاده رییس بخش پیوند بیمارستان مسیح دانشوری(ص54) که نتیجه فرادرمانی بر روی این بیماران را بیان کرده و در پاسخ سؤال تائید کرده بیماری از بین نرفته فقط چون این بیماران به آخر خط رسیدهاند و در معرض خطر مرگ هستند و تنفس برایشان مشکل است باکم شدن علائم امید به زندگی پیدا میکنند.
یعنی آنطور که طاهری ادعا کرده که پروژه با موفقیت کامل و چشمگیر انجام شده٬! طبق اسناد ارایه شده در مجله دانش پزشکی دروغ محض و عوامفریبی است.
بیمارانی که به امید درمان کامل ریه و عدم نیاز به پیوند سه ماه خود را به فرادرمانگران سپردند، هیچ نتیجه قابل ملاحظه ای از این روش نگرفتند و ناامید به شهرشان برگشتند.
https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞صحبتهای جانسوز خانواده طلبه شهید همدانی «مصطفی قاسمی»
🔹بفرمایید، این خونه میلیونی را ببینید! با روزه قضا گرفتن و نماز قضا خواندن جهیزیه دخترش رو جور کرد
🔸عادتش این بود قبل از بیرون رفتن از خانه ذکر «فالله خیر حافظ و هو الرحمن الراحمین» را بگوید ولی آن روز چند بار بلند گفت لااله الا الله
🔹تنها داراییاش کتابهایش بود، در وصیتنامهاش خواسته آنها را بفروشیم و خرج کفن و دفنش کنیم
🔸شهادت پدرم برای ما افتخار است اما آنهایی که در فضای مجازی به ما تهمت میزنند را حلال نمیکنیم...
https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای جالب کلیسای شهر سیراکیوس نیویورک که به مسجد تغییر کاربری داد
🔸برای تبدیل این کلیسا به کافه و مشروب فروشی، قیمت بالایی پیشنهاد شده بود اما...
#کلیپ #مسیحیت #کلیسا
https://eitaa.com/antihalghe
🔴 نظر یک روانکاو درباره فرادرمانی:
دکتر صنعتی بر این نظر است که:
مردم بیش از آنکه به رواندرمانی و درمانهای علمی که تاثیرات آنها به صورت علمی اثبات شده گرایش داشته باشند، به «انرژیدرمانی»، «فرادرمانی» و «فراروانشناسی» گرایش پیدا کردهاند.
منظور از فراروانشناسی، مفهوم فرویدی آن نیست، بلکه این جریانها مخلوطی از ماوراءالطبیعه و جنگیری و شبه فیزیک کوانتومی است که به صورت فرارواندرمانی به مردم عرضه میشود و این روزها خرد و کلان و بیسواد و باسواد را درگیر کرده و همه مانند طلسم شدگان مسحور و مجذوب آن شدهاند.
این روانکاو میگوید: وقتی مردم به خرافه و اسطوره گرایش دارند و واقعیتگریزتر شدهاند، بطور مشخص به سمت اینگونه آثار متمایل میشوند. ظهور این جریانات در جامعهی کنونی ما ابتدا با «انرژی درمانی» بود و بعد از آن نوبت به نوعی «هیپنوتراپی» رسید که کاملاً جنبهی نمایشی و جادویی داشت و اکنون «فرادرمانی» و رمانهای «پائولوکولیو» و «اوشو» و «شبه روانشناسیهای عرفانی» و طبعاً کتابهای مربوط به حوزهی روانشناسی زرد که برای هر موفقیتی در هر زمینهی زندگی از پرورش کودک گرفته تا امور زناشوئی، تولید، مدیریت، تجارت و از همه مهمتر "چگونه یک شبه پولدار شویم" دستورالعمل دارد و مخاطب تصور میکند با اجرای این چند دستور به آنجا میرسد.
(مصاحبه دکتر محمد صنعتی با ایلنا، 17 بهمن 1391)
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
♨️شریعت گریزی در عرفان حلقه
🔹با اینکه سرکرده عرفان حلقه در این –به اصطلاح- عرفان از آیات و روایات اسلامی بهره میگیرد اما این به این معنی نیست که عرفان حلقه یک معنویت و #عرفان_اسلامی است و می توان گفت اساساً سنخیتی نیز با مبانی اسلامی ندارد.در فرقه عرفان حلقه حتی موضوع فرارتر از صوفیه جدید است چرا که در صوفیه ، تا قبل از رسیدن به حقیقت مدنظر آنها ، #شریعت و آداب ظاهری دین برای فرد ضروری است اما در عرفان حلقه به این هم اهمیت داده نمیشود.
👈این موضوع در آموزشها و گفتار مسترهای حلقه کاملا مشهود است مثلا در #عرفان_حلقه فرد بدون نماز و انجام احکام و ظواهر دین هم میتواند به معنویت و حقیقت دست یابد.
شماره ۱۱۲:
من به عنوان یکی از شاگردان عرفان #حلقه از دو سال پیش در کلاسها شرکت کردم، به انگیزه اینکه با #فرادرمانی که گفته میشد، شاخهای از طب مکمل است، آشنا شوم. از آنجایی که سایر روشهای ذهنی مثل TM یا درمانی مثل #ریکی را نیز انجام میدادم، کنجکاو بودم که این کلاسها چه جور مطالبی را شامل میشوند؛ البته با معرفی همسرم که توسط همکارش نام کلاسها را شنیده بود، من هم ترغیب شدم و همراه با همسرم کلاسها را آغاز کردم.
از همان جلسات اول سؤالات زیادی برایم مطرح میشد که بسته به شرایط، برخی را میپرسیدم و معمولاً به جواب روشنی نمیرسیدم یا میگفتند در ترمهای بالاتر پاسخ داده میشود که تا امروز که ترمها را تمام کردهام و تا #مستری ترم 3 هم گرفتهام، بیجواب مانده است.
اشکالات متعددی که از این فرقه گریبانگیر تعداد زیادی از شاگردان شده، به حدی زیاد است که حتی از لحاظ آماری هم قابل چشمپوشی نیست. من مواردی که خودم برخورد کردهام را ذکر میکنم:
در طول ترمها من #بیرونریزی خاصی نداشتم؛ از قبیل #غیرارگانیکها یا دیدار #اشباح و #ارواح و... ولی تعداد زیادی از شاگردان دچار حالات توهمی میشدند که گاهی شدت پیدا میکرد و تعدادی مجبور به مراجعه به روانشناس و... میشدند.
اما در زندگی اخلاقی و خانوادگی ما اتفاقات منفی زیادی افتاد. اول ترک نماز که کمکم شروع شد و با «#ترمزدستی» توجیه شد؛ به طوری که همسر من که حتی نماز شب میخواند، به طور کامل ترک نماز کرد و میگفت نماز #اتصالی داریم، نه دولا راستشدن الکی. بعد فضیلتهای اخلاقی تبدیل به رذایل اخلاقی شد. راستگویی، صداقت، شفافیت و... همه جایش را به دروغ، پنهانکاری، بداخلاقی و... داد که در جواب میگفتند، خروج است، بیرونریزی است. تیک شخصیتی است و برطرف میشود. تا کی؟ میگویند تا کی نداریم، شاید تا آخر عمر! کسی بیرونریزی داشته باشد.
به فرزندم هم برای آرامشداشتن و سلامتی اتصالی میدادیم که روزبهروز پرخاشگرتر میشد و نهتنها آرام نبود، بلکه بدتر هم شده بود که در مورد او هم میگفتند خروج است. من نهتنها یکی از مشکلات جسمیام درمان نشد که مشکلات عاطفی-روحی شدید پیدا کردم و زندگیم به مرز طلاق رسید.
بعدها مسترها کلاس «قرآن از منظری دیگر» برگزار کردند و شروع کردند به تفسیر قرآن و ربطدادن آن به درسهای طاهری: مثلاً «هشت درِ بهشت» همان هشت ترم طاهری است و... .
همسرم بهشدت مشغول کلاسرفتن و کلاسگذاشتن بود؛ به طوری که فرزندم را اصلاً نمیدید و اگر گاهی هم منزل بود، بسیار بیحوصله و بیقرار بود و دائماً میگفت که بچه را کنار ببرم. ما دائماً در مورد عرفان و اخلاق و... بحث میکردیم و ایشان در نهایت میگفت: «کی گفته که عارف خوشاخلاق و راستگو و... این چیزهاست؟ در راه خدا شاید هرکاری لازم بشه! حتی کارهای ظاهراً منفی.»
به هر حال بعد از مدتی من متوجه روابطی در کلاسهای عرفان حلقه شدم؛ از جمله اینکه به نام «وجهالله»بودن و اینکه ما همه جلوة خداییم و در عالم عشق، محرم و نامحرم نداریم، روابط غیرشرعی گستردهای در بسیاری از افراد مجموعه جریان دارد که با آیات قرآن برایش سند و مدرک میآورند.
همسرم یکبار برای من نامه نوشت که ناچار از اطاعت فرمان خداست و باید هجرت کند! که البته برگشت؛ ولی سه ماه بعد بیخبر ما را ترک کرد؛ به طوری که کار به آگاهی و اعلام مفقودی رسید. چند نفر از مسترها به شاگردانشان گفتهاند که چون «قفل ذهنی» دارند، باید با رابطة جنسی قفلهای ذهنیشان باز شود! و یا با تفسیر سورة نساء پی بردند که عشق روی پلة عشق باید اتفاق بیفتد؛ یعنی نیازی به حلال و حرام نداریم.
به هر حال همسر من در طول این دو سال روزبهروز از لحاظ جسمی و روحی بدحالتر میشد. به کارش لطمه خورده بود و دائم از محل کار خارج میشد، برای کارهای مربوط به کلاسها؛ به طوری که اخطار دریافت کرده بود. تصمیم گرفته بود، کار را ترک کند و فقط کلاس بگذارد. وقتی پرسیدم، زندگی من و بچه چه میشود، میگفت: «فقط خدا هست، مگه بچههای زیر پل چی میشن؟!»
تمام اطرافیان متوجه تغییر حالت منفی او شده بودند. من هم پس از پایان ترمها با توجه به نتایج بسیار منفی کلاسها از لحاظ عملی و بررسیهای مکتوب خودم در تمام مبانی کتابهای آقای طاهری متوجه تناقضات و ایرادات شدید این فرقه شدم و دست از آن شستم.
در حال حاضر فرزندم حال بسیار مناسبتری دارد و خودم هم آرامش بیشتری دارم؛ ولی همسرم هنوز درگیر تبعات ذهنی و روحی و فیزیکی این اتفاقات است. با تحقیقاتم متوجه شدم که زندگیهای بسیاری در این مجموعه به هم ریخته است و بسیاری از زوجهایی که ظاهراً طلاق هم نگرفتهاند، پایبندیهای اخلاقی به هم ندارند.ندارند.اما بالخره بعد از تلاش های بسیار برای حفظ زندگی، از همسرم طلاق گرفتم و اکنون با پسرم تنها زندگی میکنم.
کانال شرح حال اسیب دیدگان حلقه در تلگرام
⚠️ در باب فرقه
بسیاری گروههای فرقهای به طور فعال اقدام به عضوگیری، گسترش، و کسب پول و قدرت در سراسر جهان مینمایند. این گروهها اعضا یا هواداران خود را توسط کارهای برنامه ریزی شده ذهنی، یا روند بازسازی فکری، استثمار کرده و تحت نفوذ و کنترل کامل در میآورند. سوء استفاده ذهنی میتواند به طرق یا روشهای متعددی انجام شود.
این گونه نیست که هر فرد مراجعه کننده یک عضو فرقه و به گروه مربوطه جذب میشود، و هم چنین هر کسی که جذب میشود برای همیشه در فرقه یا گروه نمیماند. ولیکن به اندازه کافی جذب میشوند و به مدت کافی میمانند تا فرقهها را به مشکل اجتماعی مخربی که شایسته بررسی جدی است تبدیل نمایند.
مسئله فرقه ها مشکلی نیست که بتوان به آن طی یک مباحثه فلسفی یا یک برنامه گفتگوی داغ افشاگرانه تلویزیونی پرداخت. تهدیدی که از جانب فرقهها متوجه جامعه است خیلی عمیقتر از این حرف هاست. صحبت از تهدیدات بسیار واقعی نسبت به سلامت جامعه، بهداشت روانی، قدرت سیاسی، و آزادیهای دموکراتیک است. همچنین بحث نگرانیهای فزاینده در خصوص تباه شدن زندگی هاست. موضوع این است که سوء استفادهها و برنامههای اغلب غیر اخلاقی فرقهها نه تنها در حواشی بلکه در بخشهای اصلی و در متن ارگانهای حیاتی جامعه ما ظاهر میگردند.
فرقهها دیگر صرفاً موضوع نگرانی والدینی که ناظر بر عضوگیری فرزندان ایده آلیست، و در برخی موارد سرخورده، و جوان خود میباشند، نیستند. فرقهها افرادی در هر سن و سال و در هر محدوده درآمدی را گمراه کرده اند. در گذشته، فرقهها با جذب افراد به اصطلاح حاشیهای اجتماع یعنی افراد بدون وابستگی، افراد سرخورده، و افراد ناراضی از هر نسل، جای پای خود را محکم میکردند. ولی گروههای فرقهای امروز آنچنان نحوه برخورد و روشهای مجاب سازی افراد را حرفهای کرده اند که فراتر از چارچوب معمولی و در متن جریان اصلی جامعه حرکت میکنند./بیداری پلاس
🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی
✅تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg
✅ ایتا:
https://eitaa.com/antihalghe
📝 #تفسیر-به-رای-آیات #قرآن توسط سرکرده عرفان #حلقه
مقدمه
یکی از ترفندهای بنیان گذار عرفان حلقه (محمدعلی #طاهری) برای موجّه نشان دادن آموزه های انحرافی خود،استفاده از آیات قرآن است،او با زیرکی برای جذب مخاطب مسلمان خود،آیات قرآن را دست آویز قرار داده و با تفسیرهای غلط،قصد دارد عقاید انحرافی خود را با کلام الهی تایید کند.
یکی از آیاتی که توسط طاهری مورد سوء استفاده قرار گرفته و تفسیر به رأی شده،آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم ) است. خداوند قرآن کریم را با این آیه آغاز کرده تا نشان دهنده آغاز نمودن اعمال و گفتار با نام خدا ادب است و عمل را خدایی و نیک فرجام میکند. این معنا در کلام خدا نیز جریان یافته و خدا کلام خود را با نام خود که عزیزترین نام است، آغاز کرده تا آنچه در کلامش است، مارک او را داشته و مرتبط با نام او باشد و نیز ادبی باشد تا بندگانِ خود را به آن ادب، مؤدب کند و بیاموزد که اعمال و افعال و گفتارشان را با نام او آغاز کنند تا به سرانجام برسد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر امری از امور که اهمیتی داشته باشد،اگر با نام خدا آغاز نشود، ناقص و ابتر می ماند و به نتیجه نمی رسد (تفسیر صافی،ج 1،ص 52)
در اینجا باید یادآور شد هرچند طاهری سرلوحه عرفان خود را بسم الله الرحمن الرحیم معرفی میکند، اما در عمل این آیه را از گفتار و عمل شاگردان خود حذف میکند و به جای آن عبارت(به نام بی نام او) را با توجیهات بی اساس قرار می دهد. در فایل های صوتی و تصویری که از او در دست است،در آغاز کلام بجای آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم) عبارت (به نام بی نام او)آورده شده و این سنتی است که شاگردان او هم پیروی میکنند.
معنای کلمه (اسم)
کلمه(اسم) که معادل (نام) در زبان فارسی است، بر آنچه نام گذاری شده (مسمّی) دلالت میکند، این از نظر لفظی؛ اما کاربرد و معنای دیگر (اسم) صفتی است که در ذات کسی وجود دارد. در این مورد کلمه (اسم) دیگر لفظ نیست، بلکه حقیقتی در وجود کسی است، که در بارهاش صحبت میکنیم. مثلا کلمه (عالِم: دانا، که یکی از اسامی خداست) اسمی است که دلالت میکند بر ذاتی که علم دارد یعنی ذات الهی از این نظر که صفتِ عِلمش را در نظر گرفته و توصیف و ستایش کردهایم. این کلمه اسم است برای ذاتی که از خود آن ذات جز از مسیر صفاتش خبری نداریم. پس در این مورد دوم اسم لفظ نیست بلکه ذاتی است، برخوردار از صفتی حقیقی.
با این توضیح توجیه پیروان حلقه که میگویند اسامی لفظ است و خدا برابر با لفظ نیست رد میشود. آنها پنداشته اند که اسامی خدا مثل اسامی ما انسان ها قرار دادی و شناسنامه ای است که چیزی بیش از یک لفظ نیست و چه بسا کسی صفاتش کاملاً برخلاف اسمش باشد.
لفظ جلاله الله
لفظ جلاله (الله) اسم خاص خداوند است، و این نام را حتی عرب جاهلیت میشناختند و آن را اسم خاص خداوند میدانستند و بر چیز دیگری اطلاق نمیکردند. قرآن نیز این مطلب را تأیید کرده است:
وَلَئِن سَأَلتَهُم مِن خَلقِهِم لَیَقولُّنّ الله: و اگر از ایشان بپرسی چه کسی ایشان(عرب جاهلی) را خلق کرده هرآینه خواهند گفت الله(سوره زخرف،آیه 87)
فقالوا هذاالله بِزَعمِهِم وَ هذا لشُرَکائنا: پس درباره قربانیان خود گفتند:این مال الله و این مال شریکانی که ما برای خدا داریم(سوره انعام،آیه 136)
(الله) نام خاص خداوند است و بر هیچ چیز دیگری دلالت ندارد و از آنجا که وجود خداوند اِله تمامی موجودات است،خودش خلق را به سوی صفاتش هدایت می کند و می فهماند که از اوصاف کمالی برخوردار است و از چه راهی می توان او را شناخت. الله دلالت بر همه صفات کمالی او دارد و جامع ترین نام خداست. نام های دیگر خدا که در قرآن آمده هرکدام یکی از صفات خدا را بیان می کند. تنها نامی که به تمام صفات و کمالات الهی اشاره می کند، یا به تعبیر دیگر جامعِ صفات جلال و جمال است همان (الله) است. مثلا غفور و رحیم به جنبه آمرزش خدا اشاره دارد( فَانَّ الله غَفور رحیم،بقره 226) و یا بصیر علم او را با صفت بینایی و دانایی معرفی میکند( والله بَصیر بِما تعملون،حجرات،18)
حال چگونه است که در عرفان حلقه گفته شده است خدا نام ندارد؟آیا منظور نفی کلمه الله است؟و اینکه این نام را برای خدا نمی پسندند و خدا را الله (ذات دارای جمیع صفات کمالی) نمی دانند؟آیا این کلام طاهری ناشی از عدم شناخت خداوند و اسماءو صفات الهی نیست؟ او که تخصصی در عرفان و علوم قرآن ندارد چگونه به خود اجازه می دهد اینگونه با عقاید دینی مقابله کند و نامی را که خاص خداست و هیچ کس غیر او سزاوار آن نام نیست، نفی کند و خدا را موجودی بدون نام بداند و مدّعی شود همه نام ها و صفات را بندگان به خدا نسبت داده اند؟ آیا او الفاظ قرآن را از جانب خدا نمیداند؟ پس چگونه می تواند این همه آیات قرآن و نام های خدا که در کلام الهی بیان شده را انکار کند؟ و آن را نسبتی از جانب بندگان به خدا می پندارد؟