eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.5هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
220 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞صحبت‌های جانسوز خانواده طلبه شهید همدانی «مصطفی قاسمی» 🔹بفرمایید، این خونه میلیونی را ببینید! با روزه قضا گرفتن و نماز قضا خواندن جهیزیه دخترش رو جور کرد 🔸عادتش این بود قبل از بیرون رفتن از خانه ذکر «فالله خیر حافظ و هو الرحمن الراحمین» را بگوید ولی آن روز چند بار بلند گفت لااله الا الله 🔹تنها دارایی‌اش کتاب‌هایش بود، در وصیت‌نامه‌اش خواسته آنها را بفروشیم و خرج کفن و دفنش کنیم 🔸شهادت پدرم برای ما افتخار است اما آنهایی که در فضای مجازی به ما تهمت می‌زنند را حلال نمی‌کنیم... https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای جالب کلیسای شهر سیراکیوس نیویورک که به مسجد تغییر کاربری داد 🔸برای تبدیل این کلیسا به کافه و مشروب فروشی، قیمت بالایی پیشنهاد شده بود اما... https://eitaa.com/antihalghe
🔴 نظر یک روانکاو درباره فرادرمانی: دکتر صنعتی بر این نظر است که: مردم بیش از آن‌که به روان‌درمانی و درمان‌های علمی که تاثیرات آنها به صورت علمی اثبات شده گرایش داشته باشند، به «انرژی‌درمانی»، «فرادرمانی» و «فراروان‌شناسی» گرایش پیدا کرده‌اند. منظور از فراروان‌شناسی، مفهوم فرویدی آن نیست، بلکه این جریان‌ها مخلوطی از ماوراءالطبیعه و جن‌گیری و شبه‌ فیزیک کوانتومی است که به صورت فراروان‌درمانی به مردم عرضه می‌شود و این روزها خرد و کلان و بیسواد و باسواد را درگیر کرده و همه مانند طلسم شدگان مسحور و مجذوب آن شده‌اند. این روانکاو می‌گوید: وقتی مردم به خرافه و اسطوره گرایش دارند و واقعیت‌گریز‌تر شده‌اند، بطور مشخص به سمت این‌گونه آثار متمایل می‌شوند. ظهور این جریانات در جامعه‌ی کنونی ما ابتدا با «انرژی درمانی» بود و بعد از آن نوبت به نوعی «هیپنوتراپی» رسید که کاملاً جنبه‌ی نمایشی و جادویی داشت و اکنون «فرادرمانی» و رمان‌های «پائولوکولیو» و «اوشو» و «شبه ‌روانشناسی‌های عرفانی» و طبعاً کتاب‌های مربوط به حوزه‌‌ی روانشناسی زرد که برای هر موفقیتی در هر زمینه‌ی زندگی از پرورش کودک گرفته تا امور زناشوئی، تولید، مدیریت، تجارت و از همه مهمتر "چگونه یک شبه پولدار شویم" دستورالعمل دارد و مخاطب تصور می‌کند با اجرای این چند دستور به آن‌جا می‌رسد. (مصاحبه دکتر محمد صنعتی با ایلنا، 17 بهمن 1391) 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
♨️شریعت گریزی در عرفان حلقه 🔹با اینکه سرکرده عرفان حلقه در این –به اصطلاح- عرفان از آیات و روایات اسلامی بهره می‌گیرد اما این به این معنی نیست که عرفان حلقه یک معنویت و #عرفان_اسلامی است و می توان گفت اساساً سنخیتی نیز با مبانی اسلامی ندارد.در فرقه عرفان حلقه حتی موضوع فرارتر از صوفیه جدید است چرا که در صوفیه ، تا قبل از رسیدن به حقیقت مدنظر آنها ، #شریعت و آداب ظاهری دین برای فرد ضروری است اما در عرفان حلقه به این هم اهمیت داده نمی‌شود. 👈این موضوع در آموزش‌ها و گفتار مسترهای حلقه کاملا مشهود است مثلا در #عرفان_حلقه فرد بدون نماز و انجام احکام و ظواهر دین هم می‌تواند به معنویت و حقیقت دست یابد.
شماره ۱۱۲: من به عنوان یکی از شاگردان عرفان از دو سال پیش در کلاس‌ها شرکت کردم، به انگیزه اینکه با که گفته می‌شد، شاخه‌ای از طب مکمل است، آشنا شوم. از آنجایی که سایر روش‌های ذهنی مثل TM‌ یا درمانی مثل را نیز انجام می‌دادم، کنجکاو بودم که این کلاس‌ها چه جور مطالبی را شامل می‌شوند؛ البته با معرفی همسرم که توسط همکارش نام کلاس‌ها را شنیده بود، من هم ترغیب شدم و همراه با همسرم کلاس‌ها را آغاز کردم. از همان جلسات اول سؤالات زیادی برایم مطرح می‌شد که بسته به شرایط، برخی را می‌پرسیدم و معمولاً به جواب روشنی نمی‌رسیدم یا می‌گفتند در ترم‌های بالاتر پاسخ داده می‌شود که تا امروز که ترم‌ها را تمام کرده‌ام و تا ترم 3 هم گرفته‌ام، بی‌جواب مانده است. اشکالات متعددی که از این فرقه گریبانگیر تعداد زیادی از شاگردان شده، به حدی زیاد است که حتی از لحاظ آماری هم قابل چشم‌پوشی نیست. من مواردی که خودم برخورد کرده‌ام را ذکر می‌کنم: در طول ترم‌ها من خاصی نداشتم؛ از قبیل یا دیدار و و... ولی تعداد زیادی از شاگردان دچار حالات توهمی می‌شدند که گاهی شدت پیدا می‌کرد و تعدادی مجبور به مراجعه به روانشناس و... می‌شدند. اما در زندگی اخلاقی و خانوادگی ما اتفاقات منفی زیادی افتاد. اول ترک نماز که کم‌کم شروع شد و با «» توجیه شد؛ به‌ طوری که همسر من که حتی نماز شب می‌خواند، به طور کامل ترک نماز کرد و می‌گفت نماز داریم، نه‌ دولا راست‌شدن الکی. بعد فضیلت‌های اخلاقی تبدیل به رذایل اخلاقی شد. راست‌گویی، صداقت، شفافیت و... همه جایش را به دروغ، پنهان‌کاری، بداخلاقی و... داد که در جواب می‌گفتند، خروج است، بیرون‌ریزی است. تیک شخصیتی است و برطرف می‌شود. تا کی؟ می‌گویند تا کی نداریم، شاید تا آخر عمر! کسی بیرون‌ریزی داشته باشد. به فرزندم هم برای آرامش‌داشتن و سلامتی اتصالی می‌دادیم که روزبه‌روز پرخاشگرتر می‌شد و نه‌تنها آرام نبود، بلکه بدتر هم شده بود که در مورد او هم می‌گفتند خروج است. من نه‌تنها یکی از مشکلات جسمی‌ام درمان نشد که مشکلات عاطفی-روحی شدید پیدا کردم و زندگیم به مرز طلاق رسید. بعدها مسترها کلاس «قرآن از منظری دیگر» برگزار کردند و شروع کردند به تفسیر قرآن و ربط‌دادن آن به درس‌های طاهری: مثلاً «هشت درِ بهشت» همان هشت ترم طاهری است و... . همسرم به‌شدت مشغول کلاس‌رفتن و کلاس‌گذاشتن بود؛ به طوری که فرزندم را اصلاً نمی‌دید و اگر گاهی هم منزل بود، بسیار بی‌حوصله و بی‌قرار بود و دائماً می‌گفت که بچه را کنار ببرم. ما دائماً در مورد عرفان و اخلاق و... بحث می‌کردیم و ایشان در نهایت می‌گفت: «کی گفته که عارف خوش‌اخلاق و راستگو و... این چیزهاست؟ در راه خدا شاید هرکاری لازم بشه! حتی کارهای ظاهراً منفی.» به هر حال بعد از مدتی من متوجه روابطی در کلاس‌های عرفان حلقه شدم؛ از جمله اینکه به نام «وجه‌الله»‌بودن و اینکه ما همه جلوة خداییم و در عالم عشق، محرم و نامحرم نداریم، روابط غیرشرعی گسترده‌ای در بسیاری از افراد مجموعه جریان دارد که با آیات قرآن برایش سند و مدرک می‌آورند. همسرم یکبار برای من نامه نوشت که ناچار از اطاعت فرمان خداست و باید هجرت کند‍! که البته برگشت؛ ولی سه ماه بعد بی‌خبر ما را ترک کرد؛ به طوری که کار به آگاهی و اعلام مفقودی رسید. چند نفر از مسترها به شاگردانشان گفته‌اند که چون «قفل ذهنی» دارند، باید با رابطة جنسی قفل‌های ذهنی‌شان باز شود! و یا با تفسیر سورة نساء پی بردند که عشق روی پلة عشق باید اتفاق بیفتد؛ یعنی نیازی به حلال و حرام نداریم. به هر حال همسر من در طول این دو سال روزبه‌روز از لحاظ جسمی و روحی بدحال‌تر می‌شد. به کارش لطمه خورده بود و دائم از محل کار خارج می‌شد، برای کارهای مربوط به کلاس‌ها؛ به طوری که اخطار دریافت کرده بود. تصمیم گرفته بود، کار را ترک کند و فقط کلاس بگذارد. وقتی پرسیدم، زندگی من و بچه چه می‌شود، می‌گفت: «فقط خدا هست، مگه بچه‌‌های زیر پل چی‌ می‌‌‌شن؟‍!» تمام اطرافیان متوجه تغییر حالت منفی او شده بودند. من هم پس از پایان ترم‌ها با توجه به نتایج بسیار منفی کلاس‌ها از لحاظ عملی و بررسی‌های مکتوب خودم در تمام مبانی کتاب‌های آقای طاهری متوجه تناقضات و ایرادات شدید این فرقه شدم و دست از آن شستم. در حال حاضر فرزندم حال بسیار مناسب‌تری دارد و خودم هم آرامش بیشتری دارم؛ ولی همسرم هنوز درگیر تبعات ذهنی و روحی و فیزیکی این اتفاقات است. با تحقیقاتم متوجه شدم که زندگی‌های بسیاری در این مجموعه به هم ریخته است و بسیاری از زوج‌هایی که ظاهراً طلاق هم نگرفته‌اند، پایبندی‌های اخلاقی به هم ندارند.ندارند.اما بالخره بعد از تلاش های بسیار برای حفظ زندگی، از همسرم طلاق گرفتم و اکنون با پسرم تنها زندگی میکنم. کانال شرح حال اسیب دیدگان حلقه در تلگرام
⚠️‍ در باب فرقه بسیاری گروه‌های فرقه‌ای به طور فعال اقدام به عضوگیری، گسترش، و کسب پول و قدرت در سراسر جهان می‌نمایند. این گروه‌ها اعضا یا هواداران خود را توسط کار‌های برنامه ریزی شده ذهنی، یا روند بازسازی فکری، استثمار کرده و تحت نفوذ و کنترل کامل در می‌آورند. سوء استفاده ذهنی می‌تواند به طرق یا روش‌های متعددی انجام شود. این گونه نیست که هر فرد مراجعه کننده یک عضو فرقه و به گروه مربوطه جذب می‌شود، و هم چنین هر کسی که جذب می‌شود برای همیشه در فرقه یا گروه نمی‌ماند. ولیکن به اندازه کافی جذب می‌شوند و به مدت کافی می‌مانند تا فرقه‌ها را به مشکل اجتماعی مخربی که شایسته بررسی جدی است تبدیل نمایند. مسئله فرقه ها مشکلی نیست که بتوان به آن طی یک مباحثه فلسفی یا یک برنامه گفتگوی داغ افشاگرانه تلویزیونی پرداخت. تهدیدی که از جانب فرقه‌ها متوجه جامعه است خیلی عمیقتر از این حرف هاست. صحبت از تهدیدات بسیار واقعی نسبت به سلامت جامعه، بهداشت روانی، قدرت سیاسی، و آزادی‌های دموکراتیک است. همچنین بحث نگرانی‌های فزاینده در خصوص تباه شدن زندگی هاست. موضوع این است که سوء استفاده‌ها و برنامه‌های اغلب غیر اخلاقی فرقه‌ها نه تنها در حواشی بلکه در بخش‌های اصلی و در متن ارگان‌های حیاتی جامعه ما ظاهر می‌گردند. فرقه‌ها دیگر صرفاً موضوع نگرانی والدینی که ناظر بر عضوگیری فرزندان ایده آلیست، و در برخی موارد سرخورده، و جوان خود می‌باشند، نیستند. فرقه‌ها افرادی در هر سن و سال و در هر محدوده درآمدی را گمراه کرده اند. در گذشته، فرقه‌ها با جذب افراد به اصطلاح حاشیه‌ای اجتماع یعنی افراد بدون وابستگی، افراد سرخورده، و افراد ناراضی از هر نسل، جای پای خود را محکم می‌کردند. ولی گروه‌های فرقه‌ای امروز آنچنان نحوه برخورد و روش‌های مجاب سازی افراد را حرفه‌ای کرده اند که فراتر از چارچوب معمولی و در متن جریان اصلی جامعه حرکت می‌کنند./بیداری پلاس 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
⚠️ با حقه های حلقه آشنا شوید‼️ ⛔️ تحریف و تفسیر به رای قرآن در فرقه حلقه‼️
📝 -به-رای-آیات توسط سرکرده عرفان  مقدمه یکی از ترفندهای بنیان گذار عرفان حلقه (محمدعلی ) برای موجّه نشان دادن آموزه های انحرافی خود،استفاده از آیات قرآن است،او با زیرکی برای جذب مخاطب مسلمان خود،آیات قرآن را دست آویز قرار داده و با تفسیرهای غلط،قصد دارد عقاید انحرافی خود را با کلام الهی تایید کند. یکی از آیاتی که توسط طاهری مورد سوء استفاده قرار گرفته و تفسیر به رأی شده،آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم ) است. خداوند قرآن کریم را با این آیه آغاز کرده تا نشان دهنده آغاز نمودن اعمال و گفتار با نام خدا ادب است و عمل را خدایی و نیک فرجام میکند. این معنا در کلام خدا نیز جریان یافته و خدا کلام خود را با نام خود که عزیزترین نام است، آغاز کرده تا آنچه در کلامش است، مارک او را داشته و مرتبط با نام او باشد و نیز ادبی باشد تا بندگانِ خود را به آن ادب، مؤدب کند و بیاموزد که اعمال و افعال و گفتارشان را با نام او آغاز کنند تا به سرانجام برسد. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر امری از امور که اهمیتی داشته باشد،اگر با نام خدا آغاز نشود، ناقص و ابتر می ماند و به نتیجه نمی رسد (تفسیر صافی،ج 1،ص 52) در اینجا باید یادآور شد هرچند طاهری سرلوحه عرفان خود را بسم الله الرحمن الرحیم معرفی میکند، اما در عمل این آیه را از گفتار و عمل شاگردان خود حذف میکند و به جای آن عبارت(به نام بی نام او) را با توجیهات بی اساس قرار می دهد. در فایل های صوتی و تصویری که از او در دست است،در آغاز کلام بجای آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم) عبارت (به نام بی نام او)آورده شده و این سنتی است که شاگردان او هم پیروی میکنند. معنای کلمه (اسم) کلمه(اسم) که معادل (نام) در زبان فارسی است، بر آنچه نام گذاری شده (مسمّی) دلالت میکند، این از نظر لفظی؛ اما کاربرد و معنای دیگر (اسم) صفتی است که در ذات کسی وجود دارد. در این مورد کلمه (اسم) دیگر لفظ نیست، بلکه حقیقتی در وجود کسی است، که در بارهاش صحبت میکنیم. مثلا کلمه (عالِم: دانا، که یکی از اسامی خداست) اسمی است که دلالت میکند بر ذاتی که علم دارد یعنی ذات الهی از این نظر که صفتِ عِلمش را در نظر گرفته و توصیف و ستایش کردهایم. این کلمه اسم است برای ذاتی که از خود آن ذات جز از مسیر صفاتش خبری نداریم. پس در این مورد دوم اسم لفظ نیست بلکه ذاتی است، برخوردار از صفتی حقیقی. با این توضیح توجیه پیروان حلقه که میگویند اسامی لفظ است و خدا برابر با لفظ نیست رد میشود. آنها پنداشته اند که اسامی خدا مثل اسامی ما انسان ها قرار دادی و شناسنامه ای است که چیزی بیش از یک لفظ نیست و چه بسا کسی صفاتش کاملاً برخلاف اسمش باشد. لفظ جلاله الله لفظ جلاله (الله) اسم خاص خداوند است، و این نام را حتی عرب جاهلیت میشناختند و آن را اسم خاص خداوند میدانستند و بر چیز دیگری اطلاق نمیکردند. قرآن نیز  این مطلب را تأیید کرده است: وَلَئِن سَأَلتَهُم مِن خَلقِهِم لَیَقولُّنّ الله: و اگر از ایشان بپرسی چه کسی ایشان(عرب جاهلی) را خلق کرده هرآینه خواهند گفت الله(سوره زخرف،آیه 87) فقالوا هذاالله بِزَعمِهِم وَ هذا لشُرَکائنا: پس درباره قربانیان خود گفتند:این مال الله و این مال شریکانی که ما برای خدا داریم(سوره انعام،آیه 136) (الله) نام خاص خداوند است و بر هیچ چیز دیگری دلالت ندارد و از آنجا که وجود خداوند اِله تمامی موجودات است،خودش خلق را به سوی صفاتش هدایت می کند و می فهماند که از اوصاف کمالی برخوردار است و از چه راهی می توان او را شناخت. الله دلالت بر همه صفات کمالی او دارد و جامع ترین نام خداست. نام های دیگر خدا که در قرآن آمده هرکدام یکی از صفات خدا را بیان می کند. تنها نامی که به تمام صفات و کمالات الهی اشاره می کند، یا به تعبیر دیگر جامعِ صفات جلال و جمال است همان (الله) است. مثلا غفور و رحیم به جنبه آمرزش خدا اشاره دارد( فَانَّ الله غَفور رحیم،بقره 226) و یا بصیر علم او را با صفت بینایی و دانایی معرفی میکند( والله بَصیر بِما تعملون،حجرات،18)  حال چگونه است که در عرفان حلقه گفته شده است خدا نام ندارد؟آیا منظور نفی کلمه الله است؟و اینکه این نام را برای خدا نمی پسندند و خدا را الله (ذات دارای جمیع صفات کمالی) نمی دانند؟آیا این کلام طاهری ناشی از عدم شناخت خداوند و اسماءو صفات الهی نیست؟ او که تخصصی در عرفان و علوم قرآن ندارد چگونه به خود اجازه می دهد اینگونه با عقاید دینی مقابله کند و نامی را که خاص خداست و هیچ کس غیر او سزاوار آن نام نیست، نفی کند و خدا را موجودی بدون نام بداند و مدّعی شود همه نام ها و صفات را بندگان به خدا نسبت داده اند؟ آیا او الفاظ قرآن را از جانب خدا نمیداند؟ پس چگونه می تواند این همه آیات قرآن و نام های خدا که در کلام الهی بیان شده را انکار کند؟ و آن را  نسبتی از جانب بندگان به خدا می پندارد؟
این عقیده از آنجا ناشی میشود که او قرآن را نوشته پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می داند و می گوید کلیاتی به ایشان وحی شد و ایشان آنچه خود فهمید را به نگارش در آورد! یعنی الفاظ قرآن وحی الهی نیست و نوشته بشری است. بر اساس این عقیده میتوان اسماء و صفات الهی را نفی کرد، قرآن را دارای تناقض دانست و حتی به هرگونه که هوی و هوس انسان مایل بود، قرآن را تفسیر کرد (آنچه در عرفان حلقه اتفاق افتاده) صفت رحمان و رحیم سوء فهم ها و برداشت های ناروای طاهری به معنای حقیقی اسم و الله خلاصه نمی شود. او در مورد نام های بزرگ خدا «رحمن» و «رحیم» نیز دچار سوء فهم و تفسیر به رأی هایی شده است. (رحمان) صیغه مبالغه است که بر کثرت و بسیاری رحمت دلالت میکند و کلمه (رحیم) بر وزن فعیل صفت مشبّهه است که ثبات و بقاء و دوام را میرساند، پس معنی مناسب با کلمه (رحمان) این است که بگوییم «رحمت بسیار» که شامل حال عموم موجودات و انسان از مومن و کافر می شود. کلمه (رحیم) بر نعمت دائمی و رحمت ثابت و باقی دلالت میکند و کسانی که مورد قهر خدا قرار می گیرند از این رحمت همیشگی برخوردار نیستند، بنابراین «رحیم» رحمتی است که تنها شامل حال مومنین می شود. نکته دیگری که در رحیم وجود دارد این است که رحمت دائمی و باقی در دنیای فانی و گذرا شامل کسی نمی شود و اصلاً دنیا قابلیت این رحمت را ندارد. پس رحیم در جهانی که فنا ناپذیر است و دوام دارد یعنی عالم آخرت نصیب مومنان می شود. به همین جهت گفته اند: رحمان عام است و شامل مومن و کافر میشود و رحیم خاص مومنین در روز قیامت است. این معنای رحمان و رحیم مورد اتفاق همه مفسران بوده و عارفان و فیلسوفان و متکلمان آن را پذرفته اند و از سایر آیات قرآن هم این معانی و تفاسیر به دست می آید. در روایات معصومین علیهم السلام بیان شده است. در روایتی از امام صادق است که فرمود:والله اله کُل شَیء،الرحمن بجمیع خَلقِهِ،الرحیم بالمومنین خاصه، خداوند معبود همه چیز است،نسبت به تمام مخلوقات رحمان و نسبت به خصوص مومنان رحیم است(تفسیر نمونه،ج 1،ص23) ابوسعید خدری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند که آن حضرت فرمود:عیسی بن مریم گفت:خدا رحمن در دنیا و رحیم در آخرت است( تفسیر نمونه،ج1،ص 24) رحمن یعنی مهربان به همه مردم، مومن و کافر فرقی ندارد، با این معنا می توانیم مصادیق آن را پیدا کنیم همه آن چیزهایی که مومن و کافر مشترکاً از رحمت خدا دریافت می کنند. این که آنان را آفرید و از نعمت حیات و زندگی بهره مندشان نمود و به آنان روزی می دهد. رحیم یعنی مهربان به خصوص مومنین در آخرت. رحمت رحیمیه به خصوص مومنان به این است که در دنیا به آنها توفیق ایمان و نیکوکاری داد، که باطن آن در آخر دیدار پروردگار و تکریم شدن از سوی خدا و برخورداری از رحمت جاودان در بهشت الهی است. نتیجه طاهری با عدم آشنایی با تفسیر قرآن و روایات اهلبیت علیه السلام، رحمن را مجموعه تسهیلات رحمت عام الهی در جهت رسیدن به خدا  و رحیم را تضمین این حرکت میداند!تسیهلات رحمت عام الهی یعنی چه؟او این تفسیر را بر اساس کدام آیه یا روایتی معتبر میداند؟چگونه است که رحمن را که رسول خدا و ائمه معصومین علیهم السلام به شمول رحمت الهی تفسیر کرده اند را به مجموعه حلقه های رحمانیت الهی تفسیر میکندکه در دنیا به کار گرفته میشود؟و تنها این طاهری است که به این حقیقت پی برده و این حلقه های رحمانی را کشف کرده و راه اتصال به آن را دریافته و فقط کسانی که وارد عرفان حلقه شوند می توانند از طریق اتصال به این حلقه ها رحمت الهی را دریافت کنند؟آیا این با عام بودن این رحمت در تضاد نیست؟ و انحصار طلبی طاهری را نمیرساند؟ که معتقد است راه ساخته ی او،‌ راه دست یابی به رحمت عام است؟ این انحصار طلبی طاهری و عرفان حلقه در حالی است که او و طرفدارانش علما و روحانیون را متهم به انحصار طلبی میکنند و دلیل مخالفتشان را با عرفان حلقه این میدانند که نمیخواهند دین از انحصار آنها خارج شود!آیا قبل از طاهری انسانها به دلیل آگاه نبودن از این حلقه ها و عدم اتصال به آن از فیض دریافت آن محروم بوده اند؟آیا برای بهره مند شدن از رحمت الهی، باید طاهری و مسترهایش حلقه آن را به فرد تفویض کنند تا از طریق آنها این فیض به فرد جاری شود و در غیر اینصورت از رحمت الهی بی بهره می مانند؟ این تفاسیر و بدعت ها را طاهری بر چه اساسی بیان کرده؟ منبع الهامات او که برخلاف وحی الهی است چیست؟ آیا کلامی که در برابر قرآن و سخن پیامبر و ائمه طاهرین قرار می گیرد الهامی شیطانی نیست؟ آیا این تفسیر به رأی طاهری هدفی جز تایید افکار انحرافی او را دنبال نمیکند؟ آیا جز شیطان صفتان قرآن را بازیچه هوی و هوس خود قرار می دهند؟ این سوالات و هزاران سوال دیگر درباره تفاسیر انحرافی که از جانب طاهری مطرح شده هنوز از جانب طرفداران حلقه بی پاسخ مانده است و آنها با توجیه اینکه اینها کشف
رمز و باطن قرآن است که طاهری به آن رسیده سعی در پوشاندن آن دارند، باطنی که با اصل قرآن و سخن معلّمین اصلی آن (پیامبر و ائمه علیهم السلام) در تضاد است! آنها فراموش کرده اند که باطن کلام هیچگاه با ظاهر در تضاد نیست بلکه آن را تفسیر،تبیین و تایید می کند نه اینکه آن را رد کند و مفهومی متضاد ارائه دهد. در پایان باز بر این نکته تأکید می کنم که توجه به یک موضوع ماهیت حقیقی سخنان طاهری و عرفان حلقه را روشن می کند، او می گوید: «سرلوحه ی این عرفان بسم الله الرحمن الرحیم است» و بعد این آیه از عرفان حلقه حذف می شود و «به نام بی نام او» که در تضاد با بسم الله است، جایگزین می شود. آیا هنوز هم می توان به صداقت در این عرفان و رهبرش اعتماد کرد و آن را فریب ندانست؟ والسلام علی من التبع الهدی.   فاطمه میرزاییان منابع : تفسیر المیزان، ج 1،ص 24-30 تفسیر مجمع البیان،ج 1، ص 40 تفسیر نمونه،ج 1، ص 13-26 تفسیر صافی ،ج 1،ص 52 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe