⛔️#بازگشت_از_نیمه_راه
قسمت دوم
👈باند مهدی هاشمی و آغاز ترور...
سید مهدی هاشمی به دلیل ضعف در مبانی اسلامی و برداشت های غیر صحیح از دین اسلام، مسیر درست را گم کرده و خود و جریانی را که پایه گذاری کرده بود، دچار انحراف کرد. همچنین ویژگی های شخصیتی مهدی هاشمی همچون غرور، عجب، خودمحوری و استبداد به رأی و ... نیز در انحراف خود و هوادارانش بسیار مؤثر بود.
سخنان انحرافی #مهدی_هاشمی و همچنین مشخص شدن تعارض بسیاری از سخنان وی با مفاهیم اصیل دینی و اصول تشیع، با مخالفت علما و بزرگان دینی منطقه مواجه شد.
یکی از علمایی که علم مخالفت با جریان مهدی هاشمی را بلند کرد، آیت الله شهید شمس آبادی از علمای اصفهان بود، که به همین علت، قربانی توطئهی باند مخوف مهدی هاشمی شد و در سال۵۵ توسط آنان که بعدها به گروه «هدفیها» معروف شدند، ترور شد.
موضعگیری شدید #آیت_الله_شمسآبادی دربارهی کتاب #شهید_جاوید از عواملی است که میتوان در ترور ایشان توسط گروه هدفیها (باند مهدی هاشمی) به آن اشاره کرد.
سید مهدی هاشمی و همکارانش، در اعترافات خود در سال۵۶ که در مطبوعات آن زمان مطرح شد، بیان کردند که علت قتل مرحوم شمس آبادی، مخالفت شدید او با کتاب شهید جاوید(جریان مهدی هاشمی از موافقان این کتاب بوده است) و نیز انتقاد وی از مواضع باند مهدی هاشمی بوده است.
👈مهدی هاشمی و تبانی با ساواک
پس از بررسی اسناد ساواک در زمینه پرونده مهدی هاشمی مشخص شد که او با دوتن از مأمورین ساواک به نامهای میرلوحی و رضوی، در ارتباط بوده است تا جایی که مهدی هاشمی اعضای باند خودش را که به دستور او مرتکب قتل آیت الله شمس آبادی شده اند را لو داده است.
اما با وجود همه همکاریهای مهدی هاشمی با مأمورین ساواک در جریان بررسی قتل آیتالله شمسآبادی، برای ساواک محرز شد که مهدی هاشمی قاتل است و او را دستگیر و در دادگاه پس از محاکمه به ۳ بار اعدام محکوم کرد.
مهدی هاشمی که خود را به عنوان یک مبارز سیاسی محسوب می کرد، از درون زندان شروع به نامهنگاری برای علما کرده و با همکاری باند منحرفش، تبلیغات فراوانی راه انداخته که او زندانی سیاسی است و رژیم پهلوی به همین علت به او تهمت قتل زده!
اگر چه پس از تبلیغات فراوان جریان مهدی هاشمی، این امر بر عدهای نیز مشتبه شد اما حضرت امام (رحمت الله علیه) با بینش عمیق خود در سال ۱۳۵۷ فرمودند: «او قاتل است، نه زندانی سیاسی»
مهدی هاشمی تا روز ۲۲ بهمن۵۷ در زندان بود، اما با بازشدن در زندانها، با لباس محلی به قهدریجان اصفهان رفت و بعد از مدتی از آنجا به تهران آمد
👈 مهدی هاشمی، خائن به انقلاب و مکتب
سید مهدی هاشمی پس از شهادت محمد منتظری در ۷ تیر۱۳۶۰، با کمک و حمایت آیت الله منتظری، مسئولیت واحد نهضت های آزادی بخش سپاه پاسداران را برعهده گرفت.
مهدی هاشمی و جریان منحرفش پس از رسیدن به قدرت، به تندروی در سیاست خارجی پرداختند. آنان سیاست خارجی جمهوری اسلامی را مطلوب ندانسته و مخالفت خود را با اقدامات وزارت خارجه بیان می کردند.
سید مهدی هاشمی بعدها در بخشی از اعترافاتش می گوید: «اعتقاد به خنثی گری سیاست خارجی و لوث کردن آنان داشتم، زیرا هدف اصلی وزارت خارجه ارتباط با دولت ها بود و من این سیاست را برای انقلاب جهانی مخل تشخیص می دادم و سعی بر خنثی ساختن کار آنان در عراق، افغانستان، خلیج فارس و ... داشتم».
او بر همین اساس و بنا بر تفسیر به رای خود، بر مبانی انقلاب اسلامی، با سازمان های جاسوسی کشورهای مختلف همکاری کرد که در رأس این اقدامات، ارتباط سری با کشور لیبی است.
پس از حمله شوروی به افغانستان، مهدی هاشمی با تقویت گروهی در افغانستان به نام «نصر» که با انقلاب و اندیشه های امام در تضاد بودند و وصل آنان به لیبی، زمینه را برای نفوذ هرچه بشتر غرب در افغانستان فراهم می کند.
طبق اعترافات مهدی هاشمی، نتیجه این اتصال، اختلاف و درگیری در بین شیعیان افغانستان و کشته شدن سه هزار نفر از آنان در درگیری داخلی است.
ادامه دارد...
✍حسین کاظمی
📡 #آنتی_نفوذ_قم / عضویت👇
https://eitaa.com/antinofoozeqom