eitaa logo
ضد صهیونیسم (داخل وخارج)
148 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
31 فایل
תתכוןן במלחמה הגדולה👈1419 دنیای بدون صهیونیسم را باهم بسازیم رهبر انقلاب:ان شاءالله تا 25 سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت. لینک عضویت مستقیم👇 http://eitaa.com/joinchat/2558853130Ce82846ed2d
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ و مخفی در اندیشه حضرت امام (ره] 🔸 «می‌گویند یک یهودی در همدان مسلمان شده بود. بعد خیلی به آداب اسلام پایبند شده بود؛ خیلی زیاد! این موجب سوءظن مرحوم آسید عبدالمجید، كه یكی از علمای همدان بود، شده بود كه این قضیه چیست. یک‌وقت خواسته بودش، گفته بود كه تو مرا می‌شناسی؟ گفت: بله. گفت: من کی‌ام؟ گفت: شما آقای آسید عبدالمجید. گفت من از اولاد پیغمبرم؟ گفت: بله. تو كی؟ من یك یهودی بودم، پدرانم یهودی بودند و تازه مسلمان شده‌ام. گفته بود: نکته‌ی این‌که تو تازه مسلمان كه همه‌ی پدرانت هم یهودی بودند و من هم سید و اولاد پیغمبر و ملا و این چیزها، تو از من بیشتر مقدسی، این نكته‌ی این چیست؟! من شنیدم که یهودی گذاشت و رفت! معلوم شد حقه زده. یک قضیه‌ای بوده. می‌خواسته با صورت اسلامی کارش را بکند. تو یهودی‌ها این‌گونه کارها هست». 📚[صحیفه امام خمینی (ره)، ج8، ص۱۳۴–۱۴۵] 🔸علاوه بر گفتار فوق، امام خمینی (ره) در موارد دیگر نیز به پدیده و پیوند آن با توجه کرده و در این زمینه هشدار داده‌اند. برای مثال، حدود پنج ماه پیش از قتل حسنعلی منصور و صعود به صدارت، که به یک خانواده سرشناس تعلق داشت، درباره‌ی صهیونیسم در و پیشینه‌ی بابی – بهائی و خطر نفوذ بهائیان مخفی در دستگاه‌های دولتی فرمودند: 🔺 «این عمّال در ایران هرجا انگشت می‌گذاری می‌بینی که یکی از این‌هاست. مراکز حساس، مراکز خطرناک، والله مراکز خطرناک برای تاج این آقا. ملتفت نیستند این‌ها. این‌ها آن‌ها بودند که در شمیران توطئه کردند ناصرالدین‌شاه را بکشند [و] مملکت ایران را قبضه کنند. شما تاریخ نگاه کنید. تاریخ که می‌دانید. در نیاوران توطئه کردند. در نیاوران چند نفر رفتند ناصرالدین‌شاه را ترور کنند و یک عده هم در تهران بودند که حکومت را قبضه کنند. اینها حکومت را از خودشان می‌دانند. این‌ها در کتاب‌های‌شان نوشته‌اند، در مقالات‌شان نوشته‌اند حکومت مال ماست، باید ما یک سلطنت جدیدی به‌وجود بیاوریم، یک حکومت جدیدی به‌وجود بیاوریم، حکومت عدل… آقا بترسید از این‌ها. یک جانورهایی‌اند این‌ها». 📚[صحیفه امام خمینی (ره)، ج1، ص۳۷۳–۳۹۵] ✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف http://T.me/joinchat/AAAAADwiIiTk_fhNgzD4nQ ضد_صهیونیسم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @antizione
👤 توییت استاد ‏دی ماه ۱۳۹۸ ‎ داور بین المللی شطرنج آسیا ضمن کشف حجاب و ایجاد جنجال رسانه ای اعلام کرد دیگر به ایران باز نمی گردد حالا در مصاحبه با دیلی تلگراف فاش ساخته که از یهودیان مارانوس و مخفی بود و به دروغ ادعای مسلمانی می کرده است ‎ https://twitter.com/a_raefipour1/status/1310172414819655680?s=19 ☑️ @Masaf
- یهودیان مخفی مشهد ادعا می‌کنند در ۱۱ ذیحجه ۱۲۵۵ ق./ ۲۷ مارس ۱۸۳۹ م. مصادف با عید قربان، در پنجمین سال سلطنت محمد شاه و در زمان صدارت حاج میرزا آقاسی، مورد حمله‌ی مسلمانان مشهد قرار گرفتند و ۲۸ تن از ایشان کشته و تعدادی مجروح شدند! سازمان اطلاعاتی چند ساعت پس از حمله، به پیشنهاد حاج میرزا عسکری امام جمعه مشهد، ابتدا هفت تن از بزرگان یهودی شهر و سپس، به تبع ایشان، تمامی طایفه یهودی مشهد مسلمان شدند. امام جمعه این روز را روز الله داد نامید و یهودیان مشهد از آن به عنوان «واقعه الله داد» یاد می‌کنند. این‌که گفته می‌شود «جامعه یهودیان مخفی مشهد»، یا «جدیدالاسلام‌های مشهد»، به‌دلیل «واقعه الله داد» پدید آمده، براساس یادداشت‌های سفر سال ۱۸۳۱ جوزف ولف به مشهد درست نیست. براساس سفرنامه جوزف ولف، یهودیان مشهد از سال‌ها پیش، از این تاکتیک استفاده می‌کردند. براساس اخبار رسیده، شمار مسلمان شدگان مشهد در واقعه الله داد ۲۴۰۰ نفر یا ۴۰۰ خانوار ذکر شده که شامل تمامی یهودیان شهر بود. ژاله پیرنظر در این خصوص نوشته است: جدیدالاسلام‌های مشهد، پس از پذیرش اجباری دین نوین، اولین گام‌ها را در جهت خو گرفتن با چگونگی زندگانی و هویت جدید برداشتند. شماری از آنان قلباً و عمیقاً به دین تازه ایمان آوردند و آن را پذیرفتند، اینان کم‌کم جذب جامعه بزرگ‌تر مشهد شدند، اما اکثریت خانوارهای جدیدالاسلام تنها در ظاهر به مذهب نوین گرویدند و در خفا به دین اجدادی خود وفادار ماندند و بدین‌سان یک زندگی دوگانه پیچیده سراسر بیم و هراس را آغاز کردند. اینان در ظاهر و در انظار عام مسلمان بودند و فرامین اسلام را گردن می‌نهادند و مراسم آن را به‌جا می‌آوردند، اما در پنهان، در حریم بسته خانه‌های خود، آئین و فرایض یهود را با جدّیت، تعصب و وسواسی به‌مراتب بیش از پیش اجرا می‌کردند. همه اعضای این گروه یک‌پارچه و یک‌دل به نگهبانان جمعی این زندگی سرّی بدل شدند… به خاطر این‌که مجبور نشوند دخترهای خود را به مسلمانان شهر به زنی بدهند، آنان را اغلب از سنین خردسالی به عقد پسران جوان و نوبالغ جامعه خود در می‌آوردند. مراسم عقد و ازدواج دوبار برگزار می‌شد. بار اول برطبق موازین اسلامی و شرعی، با سر و صدا و سرور و شادی. و یک بار دیگر با اجرای مراسم عقد یهودی در خفا. ژاله پیرنظر درباره‌ی نفوذ یهودیان مخفی (یهودیان جدیدالاسلام) در مشهد نیز می‌نویسد: برخی از ‌جدیدی‌ها که به القاب حاجی یا کربلایی شناخته شدند به درجاتی از ایمان رسیده بودند که مورد اعتماد کامل امام جمعه وقت قرار گرفتند. امام جمعه با اطمینان به امانت و دین‌داری این گروه آنان را به آستان قدس رضوی معرفی کرد. در آستان، مشاغلی چون انبارداری، صندوق‌داری و حتی نظارت بر امور مالی خزانه، که بیش‌تر شامل نذورات و هدایای زائران بود، به آن‌ها محول شد. یکی از جهان‌گردان اروپائی که چند دهه بعد از الله داد (در دهه ۱۸۸۰) از مشهد دیدن کرده بود، در گزارش خود با اشاره به حضور همه‌ساله‌ی هزاران هزار زائر در شهر مشهد و اهمیت آنان به عنوان یک منبع درآمد مالی مهم برای این شهر، به این نکته می‌پردازد که اداره‌ی بعضی از امور عمومی شهر به جدیدی‌های مؤمن محول شده است… (۱) در جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» درباره نفوذ یهودیان مخفی مشهد آمده است: البته در این دوران کسانی هم بودند که هم خواستند و هم توانستند از موقعیت استفاده کنند. این گروه خود را به بزرگان شیعه شهر نزدیک کردند و از این بابت بهره‌ی فراوان بردند. 
در اولین کنفرانس مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی که در لس‌آنجلس برگزار شد، فیلم مستندی با عنوان یهودیان مشهد نمایش داده شد. مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی این فیلم را با همکاری تلویزیون رژیم صهیونیستی و موزه دیاسپورا تل‌آویو تهیه کرده بود. در اینجا، قسمت‌هایی از گفتار متن فیلم را به نقل از جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» می‌خوانیم: اولین برنامه‌ی مسلمان شدن، مراسم تغییرنام در داخل مساجد بود. برای یهودیان جدیدالاسلام تمام مراحل زندگی به دو صورت مختلف انجام می‌گردید: در خارج از خانه، مسلمان و در پستو یا زیرزمین خانه، یهودی. در این فیلم مستند هم‌چنین آمده است: آقای حکیم یک یهودی مشهدی (ساکن فلسطین اشغالی) است و می‌گوید: به هر نوزاد یهودی از همان سال‌های اول تولد چنین تفهیم می‌شد که در یک وضع بحران استثنایی قرار دارد و باید یک زندگی دوگانه داشته باشد. به ما گفته می‌شد در مقابل غیریهودی‌ها نباید اصلاً از رویه‌ی زندگی داخلی خود صحبت کنیم… این رازداری مطلق از روزی که بچه‌ها عقل‌رس می‌شوند طبیعت دومشان گردید. به این ترتیب همه‌ی یهودیان جدیدالاسلام دو نام داشتند: مثلاً اسم مسلمانی پدربزرگ من شیخ ابوالقاسم بود و اسم عبری‌اش بنیامین. اسم مسلمانی پدر من ابراهیم و اسم عبری‌اش آبراهام بود. مرا در خارج خانه موسی صدا می‌کردند و اسم داخل خانه من موشه بود. در دوران زندگی پدرم بسیاری از یهودیان، اسامی غلیظ مسلمانی داشتند. حکیم می‌گوید: خانواده حکیمی و بقیه خانواده‌های مشابه که رهبران جامعه یهودی بودند، با مسلمانان روابط نزدیک و صمیمانه‌ای داشتند. برخی از آنها حتی به سفر مکه هم رفتند و حاجی شدند و حجرالاسود را طواف کردند. هر کس به مکه می‌رفت لقب حاجی می‌گرفت. از ویژگی‌های یهودیان مخفی مشهد، مسلمان دو آتشه شدن برخی از آنها بود: مصاحبه‌گر از آقای حکیمی می‌پرسد: افراد خانواده شما خیلی بیش از دیگران تظاهر به اسلام می‌کردند تا آنجایی که حتی بقیه یهودیان مشهد نسبت به شما مشکوک شده بودند که آیا یهودی جدیدالاسلام هستید یا مسلمان دو آتیشه؟ (۳) افراهیم کهن اهارانوف، می‌گوید: زمانی رسید که مسلمانان متعصب نسبت به یهودیان سوءظن پیدا کردند و به این نتیجه رسیدند که اینها دارند تظاهر می‌کنند. برای رفع این سوءظن بزرگان قوم یهود تصمیم گرفتند به حج بروند. آنها به زیارت مکه رفتند و با لقب حاجی به مشهد بازگشتند. مرحوم پدر بزرگ من متتیاهو کهن، وقتی به سفرحج رفت یک تفیلیم کوچک را با خود همراه برد و آن را در زیر لباس پنهان کرد. او از این تفیلیم برای نمازگزاردن استفاده می‌کرد و در حضور صدهاهزار مسلمانِ معتقد نماز یهودی خود را بجا می‌آورد.
دائرة‌المعارف یهود « » را چنین معرفی می‌کند : « یهودیانی که خود را پیرو دین دیگر معرفی می‌کنند ، ولی در خانه‌های خود و در مناسک یهودی را به جا می‌آورند » @antizione