May 11
اهمیت زبان بدن
در یک ارتباط رودررو بین فردی (صحبت دوطرفه، کلاس داری، سخنرانی و...) فقط 7 درصد از معنی با پیامهای کلامی (کلمات و جملات) به مخاطب منتقل میشود.
93 درصد از پیام به گونهی غیرکلامی (زبان بدن) منتقل میشود که قابل تقسیم به این موارد است؛ 38 درصد آن با «نشانههای آوایی» و 55 درصد با «نشانههای چهرهای و حرکات دست و بدن»
پرفوسور آلبرت محرابیان (استاد روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا)
منبع: کتاب «زبان بدن» اثر «الیزابت کونکه»
#زبان_بدن
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
هدف اصلی زبان بدن
هدف اصلی زبان گفتاری، انتقال اطلاعات و دادهها است، درحالی که زبان بدن به منظور انتقال دیدگاهها، احساسات، افکار و عواطف است.
شاید بگویید کلمات نیز احساسات و عواطف را منتقل میکند اما زمانهای را به یاد بیاورید که میگفتید: «خوبم» ، «مشکلی نیست» و «بهتر از این نمیتوانستم باشم».
درحالی که منظور واقعی شما این بود «خوب نیستم» ، «مشکل بزرگی وجود دارد» و «بدبخت تر از این نمیتوانستم باشم»
اگر طرف صحبت شما آدم دقیقی باشد متوجه احساسات واقعی میشود هرچند گفتار شما عکس آن را ابراز نماید.
بریدهای از کتاب «زبان بدن» اثر «الیزابت کونکه»
-----------------
با توجه به اینکه اصلی ترین نقش ما به عنوان مشاور مذهبی در مدرسه (و جامعه) دوستی با دانش آموزان و جبران خلاء عاطفی ایشان میباشد باید به زبان بدن توجه بیشتری نسبت به زبان گفتار داشته باشیم.
فراموش نکنیم پروفسور البرت محرابیان در تحقیقاتی که در جهان معتبر شناخته شده و مورد ارجاع جهانی است اثبات کرد: "فقط 7 درصد پیام با کلمات و 93 درصد دیگر با زبان بدن منتقل میشود".
#زبان_بدن
#هدف_زبان_بدن
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
تشویق و تنبیه در اصلاح رفتار
برسی اجمالی نظریه بی اف اسکینر
تشویق و اثر آن در تکرار رفتار
بی اف اسکینر با قرار دادن یک موش گرسنه در یک جعبه (جعبه اسکینر) نشان داد که چگونه تقویت مثبت کار میکند.
جعبه حاوی یک اهرم در کناره بود و همان طور که موش در اطراف جعبه حرکت میکرد، به طور تصادفی اهرم را می کوبید و بلافاصله با انجام این کار یک گلوله غذا در ظرف کنار اهرم میافتاد.
موش ها به سرعت یاد گرفتند که پس از چند بار قرار گرفتن در جعبه، مستقیماً به سمت اهرم بروند. نتیجه دریافت غذا در صورت فشار دادن اهرم تضمین میکرد که عمل را بارها و بارها تکرار کنند.
تقویت مثبت با ارائه پیامدی که برای فرد پاداش مییابد، رفتار را تقویت میکند.
به عنوان مثال، اگر معلم شما هر بار که تکالیف خود را انجام میدهید، به شما جایزه دهد؛ احتمال این که این رفتار را در آینده تکرار کنید زیاد است، در نتیجه تکالیف خود را تقویت خواهید کرد.
تنبیه و اثر آن در تکرار رفتار
اسکینر با قرار دادن یک موش در جعبه (جعبه اسکینر) و سپس قرار دادن آن در معرض جریان الکتریکی ناخوشایند که باعث ناراحتی او شد، نشان داد که چگونه تقویت منفی کار میکند.
همان طور که موش در اطراف جعبه حرکت میکرد، به طور تصادفی اهرم را میکوبید. بلافاصله با انجام این کار جریان الکتریکی نا خوشایندی که باعث ناراحتی موش میشد بر او وارد میشد. موشها به سرعت یاد گرفتند که پس از چند بار قرار گرفتن در جعبه، از اهرم دوری کنند. نتیجه فرار از جریان الکتریکی باعث شد که آن ها این عمل را بارها و بارها تکرار کنند.
این تحقیقات بعدها بر روی کبوتر و انسان انجام گرفت.
نتیجه این بود:
تشویق بسیار بهتر و مفید تر از تنبیه در اصلاح رفتار اثر میگذارد.
تشویق (هرچند کوچک- در حد دست زدن همکلاسیها) بهتر است بلافاصله پس از انجام کار درست انجام گیرد. (مزد کارگر را قبل از خشک شدن عرق وی بپردازید)
و در مورد تنبیه این مشکلات اثبات شد:
۱- رفتار تنبیه شده فراموش نمیشود، بلکه سرکوب میشود و درنتیجه زمانی که تنبیه دیگر وجود نداشته باشد آن رفتار بر میگردد.
۲- تنبیه باعث افزایش پرخاشگری میشود. چرا که تنبیه نشان میدهد پرخاشگری راهی برای کنار آمدن با مشکلات است.
۳- تنبیه، ترسی (استرسی) ایجاد میکند که میتواند به رفتارهای نامطلوب تعمیم یابد، به عنوان مثال ترس از مدرسه و تنفر از کتاب و مطالعه.
۴- فرد با تنبیه آن کار را شاید ترک کند اما لزوماً به سمت رفتار مطلوب هدایت نمیشود.(تشویق به شما میگوید چه کاری را انجام دهید، اما تنبیه فقط به شما میگوید که چه کاری را انجام ندهید اما نمیگوید چه کاری درست است و آن را انجام بدهید)
#نظریه_اسکینر
#تشویق_و_تنبیه_در_تربیت
#ایرادات_تنبیه
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
تکنیک اساسی در برخورد با مردم (دانش آموزان):
از آنها انتقاد نکنید
انتقاد از افراد آنها را تشویق به تغییر رفتار نمیکند، بلکه انتقاد نوعی تنبیه است (چیزی شبیه به فریاد زدن بر سر کسی که کار اشتباهی انجام داده است) و حتی خوب است بدانید شخصی (دانش آموزی) که از او انتقاد میکنید، در واقعا اصلا به حرفتان گوش نمیدهد. بلکه فقط احساس میکنند مورد حمله قرار گرفته و در مقابل این حمله حالت تدافعی گرفته (توجیه میکند) و چه بسا ممکن است رفتار تهاجمی، متقابل گرفته (او نیز از شما انتقاد کند).
از آنجا که انتقاد نوعی تنبیه است و اسکینر (نظریه اسکینر) اثبات کرد در تربیت و اصلاح رفتار تشویق بسیار بهتر و مفید تر از تنبیه عمل میکند.
پس نباید فراموش کنیم فرد با تنبیه (انتقاد) آن کار اشتباه را شاید ترک کند اما لزوماً به سمت کار درست هدایت نمیشود. (تشویق به شما میگوید چه کاری را انجام دهید، اما تنبیه فقط به شما میگوید که چه کاری را ترک کنید اما نمیگوید چه کاری را انجام دهید)
(بجای انتقاد و نهی از کار اشتباه اگر تشویق به کار صحیح را در دستور کار قرار دهید قطعا زودتر و بهتر به نتیجه خواهید رسید.)
(انتقاد صرفا در جایی ممکن است مفید واقع شود که فرد مقابل از روی صداقت از ما نقد و نظر بخواهد.)
(حتی از باب امر به معروف و نهی از منکر نیز:
۱- اگر بدانیم نهی از منکر اثر ندارد یا اثر عکس دارد وجوب آن برداشته میشود.
۲- بین دو روش نهی از منکر (انتقاد و نهی از کار اشتباه و تشویق به کار صحیح) آن روشی که اثرش بیشتر است ارجح است)
خلاصه فصل اول کتاب «آیین دوست یابی» اثر «دیل کارنگی»
#ارتباط_موثر
#انتقاد_نکنیم
#آیین_دوست_یابی
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
May 11
«فقط یک راه وجود دارد تا کاری که از کسی میخواهید انجام دهد. و آن ایجاد علاقه و تمایل برای انجام آن کار در او است.»
بریدهای از کتاب «آیین دوست یابی»-«دیل کارنگی»
در همین راستا
چگونه در بچهها برای شرکت در نماز ایجاد علاقه نماییم؟
۱- با ایجاد رقابت و جایزه دادن به برترینهای نماز؟
این روش شاید برای سن تکلیف و به عنوان یک استارتر خوب باشد اما قطعا در سنین نوجوانی مناسب نیست.
زیرا بنا به نظریه اسکینر باعث شرطی شدن میشود (تا وقتی که جایزه باشد نماز میخواند رقابت و جایزه که برداشته شود نماز خواندن هم ترک میشود)
2- با تبین این موضوع که نماز تشکر از خداست؟
این روش برای مخاطبانی که متوجه نعمتهای الهی هستند و از زندگی رضایت دارند میتواند جواب دهد اما برای نسل نوجوانی که در معرض سیاه نماییهای رسانههای، فضای مجازی و رسانههای بیگانه و اوضاع اقتصادی... نا امید از آینده و طلبکار از زمین و زمان و حتی خداوند هستند.
آیا جواب میدهد؟
3- با وعده بهشت؟
(عبادت کاسبان)
این روش هم برای کاسبان و بزرگ سالانی که اهل حساب و کتاب هستند شاید خوب باشد اما برای بچهها و نوجوانی که زیاد اهل کاسبی و سود و ضرر نیستند بعید است جواب دهد. ضمن اینکه بنا به روایات "مزد کارگر را پیش از خشک شدن عرق بپردازید" و بنا به نظریه اسکینر اگر تشویق هرچند کوچک بلافاصله پس از انجام عمل باشد اثرش در تکرار آن عمل بسیار بیشتر از تشویقهای بزرگ با فاصله زیاد است.
پس با چه روشی در بچهها برای شرکت در نماز ایجاد علاقه کنیم؟
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
علت گرایش پسران مجرد به ازدواج با زنان مطلقه و مسنتر
این ازدواج تا چه اندازه از نظر متخصصان حوزه روانشناسی پذیرفته است؟
متخصصان علوم روانشناختی و مشاوران خانواده قالبا موافق چنین ازدواج نیستند.
از نظر متخصصان این حوزه برای ازدواج، مردها بهتر است بین چهار تا هفت سال بزرگتر از خانمها باشند.
بهتر است زن مطلقه با مردی بزرگتر از خودش که او هم تجربه جدایی دارد، ازدواج کند.
علل ازدواج پسرها با خانمهای مطلقه و مسنتر:
۱- مهرورزی بیش از حد مادر که باعث میشود جوانها (اصطلاحا بچه ننه بار آمده و) با انتخاب زنهای بزرگ تر و پخته تر به دنبال یافتن مادر دوم باشند.
مادران این دوره و زمانه به نسبت قبل مهربان تر و حامی تر هستند که این مسئله شاید به دلیل توجه بیشتر مادران به علت فراغت بال بیشتر و تعداد فرزندان کمتر باشد.
اما مادرهایی که خیلی مهربان هستند و نسبت به پسران شان حساسیت بالایی دارند، بزرگترین خطا را مرتکب میشوند.
پسرها در سه تا شش سالگی میتوانند زمان بیشتری را با مادر بگذرانند اما بعد از آن بهتر است بیشتر با پدر در ارتباط باشند.
در داخل خانه حتی حضور یک مادربزرگ و خاله مهربان هم این تصور را در مرد جوان خانه به وجود میآورد که کاش همسرم مثل مادربزرگم باشد!
۲- عکس مورد فوق نیز صادق است، یعنی فرد در خانهای بزرگ شده که مهر و محبت مادر را به اندازه کافی (طبق تعریف نقشش مادری) دریافت نکرده است در نتیجه در جوانی در پی جبران حسرتهای گذشته افتاده و بجای همسر به دنبال مادر دوم میافتد!
(حتی در مهر مادری مخصوصا به پسران باید جانب اعتدال را رعایت کرد و افراط یا تفریط نکرد)
(و جالب اینجاست که تصمیمات جوان در موارد فوق کاملا ریشه در ناخودآگاه ایشان دارد یعنی حتی خود شخص نیز متوجه علت کشش به ازدواج با یک خانم مطلقه و مسنتر نیست.)
۳- مادرانی نیز هستند که بعلت حساسیت بالا امر و نهی بیش از حدی به فرزند دارند، این بچهها در جوانی به دنبال همسری میگردند که از زیر بار فشارهای کاذب رهایی یابند از این رو به فکر ازدواج با زنان بیوه و مسنتر میافتند چرا که زنان بیوه برای شوهر جوان آزادیهای بیشتری در نظر میگیرند که دختر جوان این کار را نمیکند.
مردها دوست دارند آزاد باشند و زنهای مطلقه عموما این امکان را به آنها میدهند. و گاهی حتی حمایت مادرانه دارند نیز دارند.
۴- مورد تاثیرگذار بعدی در اینگونه انتخابها توجه به دیدگاه اقتصادی است چون خانمهای بیوه عموما ثروت دارند و در برگزاری مراسم عروسی کم توقع هستند. به همین خاطر این مسئله نقش مهمی در انتخاب این زنها توسط پسرهای مجرد دارد.
آیندهای ناکام در انتظار این سبک ازدواجها
آینده چنین ازدواجهایی عموما ناکام خواهد بود چون پختگی بیش از حد زن هم گاهی خسته کننده است. مردها عموما دخترهای بانشاط و نمایشی را میپسندند.
حرف اخر
در کنار همه اینها به یاد داشته باشید مطلقه بودن دلیلی برای انتخاب نشدن برای ازدواج نیست.
در زمانه فعلی که آمارهای طلاق بسیار بالا رفته، زنان جوان زیادی را میبینیم که شاید در دهه دوم یا اوایل دهه سوم زندگی خود باشند و با قابلیتهای برجسته و شان خانوادگی و اجتماعی بالا سابقه شکست را داشته باشند.
بنابراین نباید از نگاه سنتی و قضاوت نادرست درباره این زنان فاصله گرفت و باید بر اساس واقعیات موجود انتخاب کرد.
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
چرا هرچه تلاش میکنم با دانشآموزان و مخاطبانم نزدیک شده و دوست شوم آنگونه که باید موفق نمیشوم؟؟؟
«اگر صرفا سعی کنیم مردم را تحت تاثیر خود قرار دهیم و آنها را به خود علاقهمند کنیم، هرگز نمیتوانیم دوستان واقعی و صمیمی زیادی داشته باشیم.»
بریدهای از کتاب «آیین دوستیابی» اثر «دیل کارنگی»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
چگونه با دانش آموزان دوست شویم؟
۱- اگر میخواهید با دیگران دوست واقعی شوید ایشان را
خالصانه و واقعی دوست بدارید.
«اگر شما هم میخواهید دوستی واقعی را تجربه کنید، این قاعده را در ذهن داشته باشید: خالصانه دیگران را دوست داشته باشید!»
بریدهای از کتاب «آیین دوستیابی» اثر «دیل کارنگی»
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
بریدهای از کتاب «آیین دوست یابی» اثر «دیل کارنگی»
#لبخند_بزنیم
#زبان_بدن
#آیین_دوستیابی
@arabasadiir
www.arabasadi.ir
چگونه با مردم (دانشآموزان) دوست شویم؟
۲- لبخند بزنیم.
حالت چهرهای که ما به خود میگیرد بسیار مهمتر از لباسی است که میپوشیم. و قدرت تاثیر گذاری عمل بیشتر از کلام است، یک لبخند یعنی: «من تورا دوست دارم، تو مرا شاد میکنی، از اینکه تورا میبینم خوشحالم»
البته منظور از خنده، صرفا ظاهر نمایی غیر صادقانه نیست. خندههای مصنوعی تاثیر عکس دارد و موجب رنجش میشود.
پس اگر انتظار دارید مردم (دانش آموزان) از دیدن شما لذت ببرند باید در کنارشان شاد باشید و از دیدنشان لذت ببرید.
به یاد داشته باشید لبخند مسری است و مردم لبخند شما را با لبخند پاسخ خواهند داد.
اگر لبخندمان نیامد چه بکنیم؟؟؟
طوری رفتار کنید که گویی شاد هستید، همین رفتار باعث میشود شادی به سراغتان بیاید.
در این جهان همه به دنبال شادیاند و برای یافتن آن یک راه مطمئن وجود دارد: «کنترل افکار»
شادی به شرایط بیرونی بستگی ندارد بلکه به شرایط درونی مربوط است.
اینکه چه کسی هستید، کجا زندگی میکند و چه شغلی دارید عواملی نیست که به فرد شادی بخشند یا آن را از او بگیرند، مسئله این است که شما چگونه به این موضوع نگاه میکنید و طرز فکرتان چیست.
برای مثال ممکن است دو نفر در یکجا باشند یک شغل و به یک اندازه درامد و شان و منزلت اجتماعی داشته باشند اما یکی در زندگی شاد و دیگری بدبخت بینوا باشد.
دلیل این شادی و بدبختی عوامل بیرونی نیست بلکه فقط ذهنیتهای متفاوت است.
شیکسپیر میگوید: «هیچ چیز به خودی خود خوب یا بد نیست این طرز فکر ماست که آن را توصیف میکند»
پس برای جذب و دوستی با دیگران (دانش آموزان) همواره لبخند بزنیم و (اگر اهل لبخند نیستیم وارد عرصه های دیگر تبلیغ مانند تالیف و... شویم تا موفق تر باشیم.)
یه ضرب المثل چینی میگوید:
«کسی که صورت خندانی ندارد نباید مغازه باز کند»
خلاصه فصل دوم از بخش دوم کتاب «آیین دوستیابی» اثر «دیل کارنگی»
#لبخند_بزنیم
#زبان_بدن
#آیین_دوستیابی
@arabasadiir
www.arabasadi.ir