eitaa logo
محمد حسن عرب زاده
230 دنبال‌کننده
261 عکس
193 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال: طلبه، مبلغ، معلم @Mohazzen
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اخبار اربعین حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مدارس اسرائیل چه خبر است؟ صحنه‌هایی عجیب و قابل تأمل
هدایت شده از محمود عیسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حقیقتا این فیلم (همزمانی بمباران لبنان با فرود هواپیمای اقای قالیباف)، برای ایجاد امید و قدرت به حزب‌الله و ترس در دل دشمن بسیار خوب بود. بنده خیلی از دیدن این فیلم لذت بردم. به نظرم با این فیلم میشه توی دنیا کلی مانور داد (هر مسئول کشور دیگه‌ای بود قطعا با این شلیک، همونجا فرمون رو می‌چرخوند برمی‌گشت کشورش) همچنین اختلاف نظر ما با دکتر قالیباف یا آقای عراقچی در بسیاری از مسائل حکومتی و نسخه‌های مدیریتی سرجای خود محفوظ؛ اما حضور شایسته و بایسته این دو مقام رسمی جمهوری اسلامی در لبنان بسیار قابل تقدیره و ارزش ضریب خبری توسط همه نیروهای انقلاب رو داره.
هدایت شده از M_soroush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این فیلم دو دقیقه ای را بیست بار ببينيم... من خودم بیش از سی بار دیدمش... درزمان جنگ، تعریف از دشمن هم حرام شرعی است هم حرام عقلی. بیان ضعف مسلمانان، هم حرام فقهی است هم حرام عقلی. 🔴 👇 @bidariymelat
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب‌‌العالمین و صلی‌الله علی محمد و آله‌الطاهرین و لعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین. با آنکه ضربان قلبم چهل تا چهل‌وپنج در دقیقه است، اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می‌دانم. بنده این‌طور فکر کرده‌ام که ابتدا اشاره‌ای داشته‌باشم به ذاتیات آیت‌الله خامنه‌ای سلام‌الله‌علیه که تقریباً از پانزده‌شانزده سالگی ایشان اطلاع نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر از این صحبت مطلع شوند، از یکی‌دو نکته تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر، جز خودشان اطلاع نداشته‌اند و این در حافظه و اطلاعات‌ من هست. بعد وارد تصمیم‌های ایشان می‌شوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض می‌کنم که کدام‌یک از این ذاتیات است و بعد هم اشاره‌‌ای می‌‌کنم به آنچه که به‌عنوان نقیصه در جامعه دیده می‌شود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم‌ کرد. البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه و بلکه از زمان رسول اکرم صلوات‌الله‌علیه بوده‌است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره می‌کنم؛ یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم می‌خورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن‌‌طوری که صحیح است ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می‌شوند. بنده در حدود شصت‌ و دو ‌سه سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم رضوان‌الله‌تعالی‌علیه از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسهٔ مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل بودم. در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لُمعه خیلی مسلط است؛ مرحوم حاج سیداحمد مدرس‌یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقاسیدجلال که بعد از پدر بزرگوارش، مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان می‌شناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاج‌آقا از تهران آمده‌ام و از طلبه‌های مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی‌اوقات پنجشنبه‌ها ایشان به منزل ما تشریف می‌آوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچه‌ای بود به نام کوچه بانک شاهی، در آنجا بودیم. آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سیدمحمد یک پنجشنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول، توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهرهٔ مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، به‌گونه‌ای که من هر وقت می‌خواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمی‌رفتم، بلکه نماز مرحوم آقاسیدجواد خامنه‌ای، ابوی بزرگوار ایشان، می‌رفتم در بازار سرشور، مسجد آذربایجانی‌ها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لُمعه تدریس می‌کرد. بنده لُمعه را در تهران خوانده‌بودم، ولی درس مرحوم آقاسیداحمد مدرس‌یزدی بسیار پخته‌بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده ‌بودم. یک مقدار از مکاسب مانده ‌بود که درس مرحوم آقامیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان می‌کردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیت‌الله حاج شیخ‌مرتضی حائری سوق داد. هر چند من از اول هم کم ‌معاشرت می‌کردم و در سیزده‌ سالگی که در قم بودم معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج‌آقا مصطفی [خمینی] بود. سیادت و تقوا و پاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم. مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر می‌کند عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد، خدا رحمتش کند آدم خوبی بود و در تهران به منزل ما هم می‌آمد، یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان می‌دهد آیندهٔ فوق‌العاده‌ای دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر مُعبِّر نیامده ‌بود که بالاتر از مرجعیت هم هست. پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حق‌تعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود. یکی از ذاتیات ایشان که اشاره می‌کنم بلندهمتی ایشان است؛ یعنی آنقدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.
خصیصهٔ دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدّب و تواضع و فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند؛ خیلی زیاد که از عرف خارج است؛ به‌خصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق‌تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده‌است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند. ایشان قم هم که مشرف شد، از جمله درس مرحوم آقای حائری که می‌رفتند، کمال دقت را داشتند و کار می‌کردند. به‌خصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود. اگر کسی مانند آقا سلام‌الله‌علیه شش ماه درس ایشان می‌رفت، کافی بود تا روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که این‌گونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته ‌باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته‌ باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده‌ است. آنچه که من در ایشان ادراک کردم تصمیم و همت ایشان بود که برحسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند: یکی زحمت‌کشیدن در فقه و اصول و دیگری زحمت‌کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر، تا الان متحرک بوده‌اند. چرا می‌گویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات‌ ایشان را مرتب گوش می‌کنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت می‌کنند، من گوش می‌کنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع می‌کنند، نگاه می‌کنم و می‌بینم روزبه‌‌روز غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر می‌شود.در مراجع، قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم؛ یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی می‌روند و مطالعه و جمع‌آوری و مقایسه می‌کنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد می‌شوند و جواب می‌دهند، کاملاً پیدا است که سراپا اخلاص و تقوا است. آنقدر احتیاط می‌کنند که یک سر سوزن برخلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده ‌باشند. این را من تا الان لمس کرده‌ام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمی‌کنند. در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده‌است، هیچ در بین علمای شیعه و اسلام نداریم. کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی می‌آمدند، مرحوم آقاموسی [صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آقاسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچ‌کدام در ذاتیات به این بزرگوار نمی‌رسند و نرسیدند. من این‌جور فکر می‌کنم که حق‌تعالی اراده فرموده ‌است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد. امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه راست می‌گفت. همت‌ ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب، بنده پای منبر امام(ره) نشسته ‌بودم که فرمود: والله من به عمرم نترسیده‏‌ام. این از روحی عادی نیست. از روحی است که به‌ قدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچک‌تر و ضعیف‌تر از خودش می‌داند. این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده ‌است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده ‌است؛ با ظرفیت فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و… کار می‌کرد و در کنار همه اینها، کار روحی می‌کرد. حتماً الان هم دارد. من حتی چند شب پیش، آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز می‌خواند، در ایشان دیدم. شما می‌پرسید: چگونه دیدی؟ با همین چشم؟ می‌گویم: خیر. با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده ‌است و یقین دارم. «لااله‌الاالله». شب و روزی نیست که من از ایشان بیست مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا، این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند؛ ولی خدای متعال چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد، دیگر چیزی برای ‌ما باقی نمی‌ماند. ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آنقدر بزرگ که نمی‌شود حجم آن را تعیین کرد. مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل می‌کرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: خیلی منتظر ما بودی؟ عرض کردم: بله. فرمودند: من آمده‌ام حُکمم را بگویم. این زن‌ تو با اینکه پنج بچه از او داری، زن تو نیست. تمام این بچه‌ها ولد شبهه هستند. پول‌هایی که به‌دست آورده‌ای شرعاً مال تو نشده‌اند. کارهایی که کرده‌ای صحیح نبوده‌اند. حضرت یکی‌یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سؤال برد. در این قصه نقل می‌کنند این شخصی که در این قصه اینقدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوش‌هایش بگذارد و چندبار فریاد بزند: آی دزد! جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.
مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده ‌بود. از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی می‌رفتند. ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی رضوان‌‌الله‌تعالی‌علیه به‌دست آورده ‌بود. یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده ‌بود. از ایشان نقل شد که فرموده‌ بود: خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیهݑ‌الله ارواحناله‌الفداه مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال می‌خواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند: آن نور را از دور می‌بینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف می‌برند. می‌گوید: من آنقدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهره‌شان را ندیدم. آنقدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. برخی آن‌طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند. در زمان ایشان، وقتی کمبودهایی را احساس می‌کنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هم بود. آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که حضرت، نعوذبالله تقصیر کرده ‌است؟ نمی‌توانیم. حضرت در فاعلیت و عصمت و علم و قدرت خودش بی‌نظیر بوده و انسان عادی نبوده ‌است. پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود، شُرِیح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیرمعصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد که نرسیده ‌بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذبالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیهݑ‌الله ارواحناله‌الفداه هست؟ ایشان همین ‌‌طوری نمی‌دانند دلیلش چیست و منتظر مانده‌اند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. من آن وقتی که کسی در این مسیر نمی‌آمد، کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش می‌برد. این پیشرفت‌ها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده ‌است؛ به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمی‌شود. امکان ندارد. یک کشور صد سال هم دائماً کشته بدهد، بی‌رهبر موفق نمی‌شود. در تاریخ دیده‌ایم. الجزایر بیست و پنج سال کشته داد. رئیس‌جمهور روی کار آمد. حداکثر چهارسال توانست رئیس‌جمهور مستقل داشته‌ باشد. بعد از آن، تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی‌ من است. اگر خدا رهبر بزرگوار را در این سمت قرار نداده‌ بود، هیچ‌‌یک از علما تا سال‌های طولانی هم این همت و اراده را نداشت، آنچه را من خیال هم نمی‌کردم که در عمرم آن ابعاد معنوی و الهی و شرعی و انسانی را ببینم، شاهد باشیم. این آقای بزرگوار سلام‌الله‌علیه از طرف حق‌تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مُصلح را می‌کشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد می‌کنند؛ مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا صلوات‌‌الله‌علیه از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشته‌ها، امام فرمود: اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس؛ می‌آیم. حضرت مسلم سلام‌الله‌علیه هم این کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیده‌ایم. انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم می‌بینم این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان می‌لنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد، ولی من برای افراد زیادی این کار را کرده‌ام. آثاری که به‌عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده خیلی بیش از زمان امام‌خمینی(ره) است. نه اینکه امام(ره) نمی‌توانستند؛ خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته، ایشان عمل کرده است. از این بزرگوار هم آنچه خواسته، دارند عمل می‌کنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثبات و نفی داشته‌باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی‌اش را داشته ‌است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمی‌رسد. آنچه که بنده در این عرایضم به‌عنوان محور دارم، مسئلهٔ اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت می‌کشد که این اخلاص را بیشتر و پررنگ‌تر و لطیف‌تر و حساس‌تر کند. آن مقداری که شریعت برای تبعیت از شخص شرط دانسته ‌است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده‌است. فقه و اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد و آگاهی‌های جنبی‌ای که خدای متعال به ایشان داده‌است، بنده گمان ندارم که تاکنون کسی این مقدار آگاهی‌های ریز داشته‌باشد، به‌خصوص در دشمن‌شناسی.
بنده پنجاه سال پیش، خیلی قبل از انقلاب، بعد از وفات مرحوم حاج‌آقای والد، دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر می‌رفتم. یکی از حرف‌هایی که زدم این بود که همان‌‌گونه که انسان باید دوست‌شناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمن‌شناس هم باشد. بعد، تصریح می‌کردم که به‌خصوص مراجع و علما باید این‌‌گونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند و چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند. این جمله دربسته‌ای است که به نظر من، خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت شناخت دشمن را عطا کرده ‌است. کسانی که خیال می‌کنند ایشان دارد تند می‌رود، اشتباه می‌کنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده ‌است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاه‌ها و چاله‌ها را می‌بیند. به فرمایش‌های امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به زُبیر، بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هست. این عالم بزرگوار را اگر چه می‌گوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دوتا، نه صدتا، می‌دانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست و وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم. وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و می‌خواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در اینجا احتیاط معنا ندارد. این شبهه و احتیاط را شیطان در کَلّهٔ شما کرده‌ است. مهم‌ترین وجه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است توجه و باور و آماده‌کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمی‌فهمد. گاهی شایع می‌کنند که ایشان بیمار شده ‌است یا شیطنت‌های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به‌وجود بیاید. تا نفس داشته‌باشد، کار می‌کند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقع دارد و برحسب آن واقع حرکت می‌کند. ما هم باید قدرش را بدانیم. باقی می‌ماند مسئله سوم که مسئله خلأهایی است که به نظرمان می‌آید. عرض می‌کنیم در زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مشابه اینها بوده ‌است. در زمان امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه این مسائل بوده ‌است. هنوز گاهی رسانه‌ها فرمایشات‌ امام(ره) را که پخش می‌کنند، ایشان می‌فرمایند: سال گذشته این‌‌جور گفتم، اَسَفا عمل نشده ‌است. «اسفا» یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده ‌بود که ایشان می‌فرمود: بحمدالله و نمی‌فرمود اسفا. آقا از امیرالمؤمنین صلوات‌الله علیه، جد مطهرش، که بالاتر نیست. پایین‌تر هم هست. در عین حال، تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل می‌کند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را می‌کند. کسر هم نمی‌گذارد؛ تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیهݑ‌الله ارواحنا‌له‌الفداه ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند، قابلیت اجرا پیدا  کند. خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم درباره این موضوع صحبت کنم. بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد در عالَم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه ‌فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان، بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده‌ است.
هدایت شده از جهان نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گریه‌های عالم اهل سنت برای شهید نصرالله 🔹شیخ خالد الملا: سید حسن اگر به دنبال دنیا بود می توانست در لندن یا لس آنجلس زندگی کند. @jahaannews jahannews.com
محمد حسن عرب زاده
🎥 گریه‌های عالم اهل سنت برای شهید نصرالله 🔹شیخ خالد الملا: سید حسن اگر به دنبال دنیا بود می توانست
گریه بر فقدان نصرالله را دوست دارم، گریه بر همه یاران واقعی امیرالمومنین علیه السلام را دوست دارم، ای کاش روزها و شب‌ها بر این گونه انسان‌هایی گریه کنیم و از این اشک‌ها حیات بگیریم. ای کاش زمانه ازین انسان‌ها خالی نشود و ما دلمان در مغناطیس مهر چنین انسان‌هایی همواره پروانه‌وار پر بزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متکی چه کولاکی کرد... رسما نماینده نروژ رو شست و رو طناب پهن کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمانده شهید یحیی سنوار : ما از مرگ در بستر یا حوادث جاده ای می ترسیم اما از مرگ در راه دین ، وطن و مقدسات مان هراسی نداریم
محمد حسن عرب زاده
فرمانده شهید یحیی سنوار : ما از مرگ در بستر یا حوادث جاده ای می ترسیم اما از مرگ در راه دین ، وطن و
ان یحیی یحیی و لایموت همانا یحیی زنده است و هرگز نمی میرد، یحیای مقاومت مرد میدان بود و در میدان مردانه ایستاد و ایستاده جان داد، ابوابراهیم مرد افسانه‌ای مقاومت عمری را با جهاد در راه خدا و در مقابل دشمنان خدا ایستاد، اگر او شهید شده است که گوارایش باد این خلعت زیبا و ستودنی. کشته شدن برای مردان جهاد و مبارزه بشارت و چشم روشنی‌ست و سنوار ازین قبیله است، خدایا راه جهاد و مبارزه را برای همه آنان که می خواهند سنوارهای مقاومت باشند باز کن و خواری و ذلت دشمن را به همه عالمیان نشان بده
سختی شهادت سنوار یه طرف ، اینکه دیگه کسی نیست دلداری مون بده هم یه طرف🖤
🔴 یحیی همیشه یحیی‌ است... تنها فاحشه‌ها عوض می‌شوند! 🔹‌همه پایان‌ها و اوج‌های تراژیک تاریخ سینما را دور بریزید و این آخرین تصاویر از رهبر مقاومت فلسطین را ببینید. چه اسطوره‌وار خود را جاودانه کرد این مرد افسانه‌ای! چه عیسی‌وار در آخرین لحظات از دست دشمن گریخت و با عروج به آسمان جاودان شد! چه موسی‌وار عصایش را به رودخانه مرگ زد و از آن عبور کرد! 🔹‌دشمنِ تا دندان مسلح جرئت نزدیک شدن به پیکر نیمه‌جان یحیی سنوار را ندارد و پهپاد برای شناسایی‌اش می‌فرستد. جایی که واقعیت از اسطوره جلو می‌زند، همین‌جاست. سنوار ته‌مانده توانش را جمع می‌کند تا با چوب‌دستی‌اش پرنده دشمن را بزند. آدم یاد رستم در گودال شغاد می‌افتد. 🔹‌سر یحیی امشب دوباره بریده شد و به فاحشه‌ها پیشکش شد. یحیی همان یحیی‌ست، تنها فاحشه‌ها عوض شده‌اند. کافی است به جماعت نگاه کنید و فاحشه‌های معاصر یحیی را از لبخندها و شادی‌هاشان بشناسید. 🔹‌مقاومت زنده است و زنده می‌ماند با چنین مردانی. اسرائیلی‌ها طوری سنوار را کشتند که هیچوقت نمیرد! سنوار افسانه می‌شود در قصه شب مادرانی که فرزندانشان بر جنازه اسرائیل پا خواهند کوبید./محمد ایمانی
یحیی السنوار در آخرین لحظات عمرش نیز دوباره صهیونیست ها را فریب داد و حسرتی دیگر بر دلشان گذاشت. 🔶او با یک حرکت ساده و پوشاندن چهره اش، هویتش را از دشمنان مخفی کرد تا آنها تلاشی برای اسارت او نکنند. 🔷با شناختی که از صهیونیست ها دارم یقین دارم آنها افسوس میخورند که چرا تیر دوم تانک را شلیک کردند. او شکار بی رمقی بود که در چنگ آنها بود و میتوانستند زنده بگیرند. اما ذکاوت یحیی باز آنها را در حسرت فرو برد. 🔶در واقع این شلیکی بود که صهیونیستها از آن پشیمان شدند. ☘او علاوه بر چگونه زیستن، چگونه مردن را نیز به همه آموخت. زنده باد مقاومت✊️ زنده باد سنوار✊️ بازنشر
🔳بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به‌مناسبت شهادت یحیی سنوار                     بسمه تعالی ▫️رژیم خون‌ریز و کودک‌کش اسرائیل بیش از یک سال است دست از کشتار مردم غزه برنداشته و با وجود محکومیت‌های جهانی و فریادهای اعتراضی که در غالب کشورهای جهان علیه او وجود دارد، با پشتوانه برخی کشورها، همچنان به کشتار زنان، کودکان و مردم بی‌دفاع غزه ادامه می‌دهد. ▫️سال‌هاست مردم غزه از تجاوزات بی‌حد و حصر صهیونیست‌ها به‌ستوه آمده‌اند. گذشته از غزه، هزاران نفر از مردم بی‌گناه جنوب لبنان و ضاحیه بیروت نیز به‌دست این رژیم جنایتکار صهیونیستی کشته و آواره می‌شوند. ▫️یحیی سنوار از رهبران شجاع و مقاوم غزه، علاوه بر اینکه سال‌ها در زندان اسرائیل بود، با شهامت و شجاعت تا آخرین نفس قهرمانانه در دفاع از مردم بی‌پناه غزه ایستاد و قهرمانانه به استقبال شهادت رفت. نام او جزو نام‌آوران و قهرمانان فلسطین خواهد بود. ▫️مجمع مدرسین و‌ محققین شهادت یحیی سنوار را تسلیت می‌گوید و معتقد است تنها راه حل‌صلح پایدار، تشکیل دو دولت مستقل و‌ بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی است. "مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم" ۱۴۰۳/۷/۲۹ 🌐@majmaqomh
محمد حسن عرب زاده
🔳بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به‌مناسبت شهادت یحیی سنوار                     بسمه تعال
وای بر این جاهلان عالم نما وای بر این خران حامل کتابها وای بر ما که اجازه می دهیم این نفهم‌ها به نام حوزه علمیه همه آرمان علمای شیعه و آرمان امام خمینی ره و انقلاب اسلامی در مواجهه با غده سرطانی قرن، لگد مال شود آیا حوزه انقلابی زنده است؟ چرا این منافقین را جارو نمی کنند بریزند دور؟ پی نوشت: (مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ اَسْفَارًا)سوره جمعه/ آیه ۵ مثل آنهایی که عالم شده‌اند، لکن علم در آنها اثر خودش را نگذاشته ‌است، مثل الاغی می‌ماند که بارش کتاب باشد.
خار و گل میخک - یحیی سنوار.pdf
4.12M
ترجمه ی فارسی کتاب معروف یحیی سنوار
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
◻️آشکارگر نفوذ و نفاق! (ناظر به بیانیه مجمع محققین و مدرسین) 🖊احمدحسین شریفی 🔸رحمت و رضوان الهی بر مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی باد که چند دهه قبل با قاطعیتی عجیب گفته بود: «اسرائیل از مقدمات ظهور است؛ آمده تا شرک‌های خفی در او حل شود. کسانی که به ظاهر مسلمانند و در باطن مشرکند نمی‌میرند مگر اینکه با اسرائیل بیعت کرده باشند؛ اسرائیل آمده بیعت بگیرد. شرک پنهان عالم اسلام را اسرائیل آشکار می‌کند. اگر در عمق اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل، پاکی هست بالاخره از صفوف آنها خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست و اگر در درون خانه‌های ما ناپاکی وجود داشته باشد بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به آنها خواهد پیوست. این قرار ما با آنهاست.» ♦️و اکنون (در میانه این همه جنایت بی‌سابقه‌ای که این رژیم ددمنش علیه مردم غزه و لبنان مرتکب می‌شود) می‌بینیم که حتی در درون حوزه‌‌های علمیه نیز عده‌ای هر چند انگشت‌شمار و منزوی از متلبسین به لباس روحانیت، در تقابلی آشکار با همه موازین و آموزه‌های اسلامی و شیعی، تقاضای به رسمیت شناختن غاصبان مسجد الاقصی و زندگی مسالمت‌آمیز در کنار این سگ‌ هارِ وحشی را دارند! https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 👌 رسانه «پاتوق بچه شیعه‌ها» در واتساپ https://chat.whatsapp.com/GeOS2osCVMtG7d487o1abQ در ایتا https://eitaa.com/joinchat/317194240C38f5bdcffb
هدایت شده از استاد مؤیدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقد مختصری به نظریه‌ی «به رسمیت شناختن دولت اسرائیل» (انتقادی به بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم) پنج‌شنبه ۳آبان۱۴۰۳ https://eitaa.com/OstadMoayyedi/2144 برای عضویت در کانال «استاد مؤیدی» روی اینجا بزنید.
🔻عقل وارونه 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. تجربۀ اغتشاشِ اخیر نشان داد که شبکه‌های اجتماعیِ غربی، در حال مسخِ هویّتِ جامعۀ ایرانی هستند و در زیر پوست جامعه، اتفاقات فرهنگیِ ناخوشایندی در حال رخ‌دادن هستند که واقعیّتی مانند اغتشاش می‌تواند این لایه‌های نهفته را آشکار سازد. جامعۀ ایران به‌صورت بی‌حساب و رهاشده، در معرض شبکه‌های اجتماعیِ غربی قرار گرفته و تمام ذهنیّتش، مماس با روایت‌ها و محتواهایی است که در امتداد تمدّن غربی هستند. حاکمیّت، شهرهای فیزیکی را در اختیار دارد، اما شهرهای مجازی را رها کرده است؛ با این تصوّر نادرست که آنجا، حاکمیّت معنا ندارد و نوعی حریم خصوصی است و پهنه‌ای است برای مناسبات و تعاملات شخصی و غیرسیاسی. پنداشت حاکمیّت این نیست که شبکه‌های اجتماعیِ غربی، عرصۀ عمومی هستند و می‌توانند ذهنیّت‌پردازی کنند و یک هویّت را بزدایند و هویّت دیگری را بیافرینند. این رویکرد به حکمرانی، که به دورۀ پیشامجازی‌شدن تعلّق دارد و خود را با ضرورت‌ها و قطعیّت‌های دورۀ تاریخیِ جدید، هماهنگ نکرده، همچنان شهر و میدان و خیابان‌های فیزیکی را، تنها قلمرو حکمرانی‌اش می‌شمارد و باور نیافته که پهنۀ مجازی نیز چه‌بسا در این حد، مهم و تعیین‌کننده باشد و بتواند حاکمیّت ملّی را متزلزل سازد. گمان می‌کنند که آنچه در جهان بیرونی و عینی می‌گذرد، اصل است و رخدادهای متعلّق به فضای مجازی، پا از آن فراتر نمی‌گذارند؛ حال‌آن‌که در نظم جدید، عالَم مجازی است که عالَم واقعی را می‌آفریند و برای آن، شرایط و چهارچوب و اقتضا تعریف می‌کند. عالَم مجازی، به مبدأ و منشأ تبدیل شده و بی‌آن‌که از وجود عینی برخوردار باشد، ضرورت و جبر می‌آفریند. [دوم]. در دو دهۀ اخیر، هیچ‌گونه تنش و تلاطمی در میان نبوده که ضلع اصلی آن، شبکه‌های اجتماعیِ غربی نباشند. این شبکه‌ها، به خاستگاه‌ها و سرچشمه‌های تولید بحران در جامعۀ ایران تبدیل شده‌اند؛ بحران‌هایی که فقط وقتی خیابانی بشوند، دیده می‌شوند، اما روشن است که بخش عمده‌ای از این بحران، در جهان‌های ذهنی رخ داده است و تا حدی نیز در سبک زندگی، خود را نشان می‌دهد. بخشی از حاکمیّت که جهت‌گیری لیبرالی دارد، می‌داند که زخم‌خوردۀ شبکه‌های اجتماعیِ غربی است و هر فتنه و آشوب و تکانۀ جدید که اتفاق بیفتد نیز ریشه در این فضا خواهد داشت، اما خود را می‌فریبد و برای جذب بدنۀ اجتماعی، بر طبل آزادسازی شبکه‌های اجتماعیِ غربی می‌کوبد؛ خواسته‌ای که در اصل، با روایت‌های رسانه‌های غربی، ساخته‌وپرداخته شده و به جان بخشی از جامعۀ ایران افکنده شده و اینک نیز از زبان لایه‌ای از حاکمیّت شنیده می‌شود. خودِ همین روند، حکایت‌گر نفوذ شبکه‌های اجتماعیِ غربی در جامعۀ ایران است که چگونه، جامعه را مسخّر و مرعوب خویش می‌کنند و یک امر تصنّعی و واهی را به‌عنوان مطالبۀ اجتماعی، می‌بافند و حتی بخش‌هایی از حاکمیّت را نیز با آن هم‌داستان می‌سازند. پیشروی روایت‌های شبکه‌های اجتماعیِ غربی، تا اینجاست و این‌همه، برآمده از خلاء حکمرانی در فضای مجازی است. به‌جای این‌که حاکمیّت، ذائقه‌سازی کند و به جامعه، جهتِ هویّتی بدهد، این شبکه‌های اجتماعیِ غربی هستند که بازی هویّتی به راه انداخته‌اند و ذهنیّت‌ و مطالبه می‌آفرینند و ادبیات و منطق حاکمیّت را نیز در راستای منافع خویش، صورت‌بندی می‌کنند. [سوم]. اکنون به‌جای این‌که بر اساس تجربه‌های عینیِ اخیر، حاکمیّت به دنبال مرزبندی هرچه ‌بیشتر و متراکم‌تر با شبکه‌های اجتماعیِ غربی باشد و افکار عمومی جامعۀ خویش را از سیطره و سلطۀ آنها برهاند تا بتواند طرح‌های هویّتی‌اش را به اجر درآورد، بی‌پروا و خام‌اندیشانه، وعدۀ رهاسازی شبکه‌های اجتماعیِ غربی می‌دهد. در شرایطی که سخن از بازسازیِ انقلابیِ ذهنیّت‌های فرهنگی به میان آمده و فاصله‌گیری و زاویه‌یابی لایه‌هایی از جامعه با آرمان‌گراییِ انقلابی، آشکار شده، حاکمیّت در پی آن است که جامعۀ خویش را به عمق شبکه‌های اجتماعیِ غربی پرتاب کند تا بیشتر و شدیدتر، بدنۀ اجتماعی‌اش تخریب شود و شکاف‌ها و گسست‌ها، جدّی‌تر و چالشی‌تر بشوند. سپردن ذهنیّت جامعه به دست دشمنانی که در پشت شبکه‌های اجتماعیِ غربی، پنهان شده‌اند و از این شبکه‌ها به‌عنوان ابزار استعمار و سلطه استفاده می‌کنند، جُرمی نابخشودنی است و ما را بیشتر گرفتار تلاطم‌های اجتماعی و تکثّرهای بازدارنده و اختلال‌زا می‌کند. جامعۀ ما در حال باختن هسته‌های سختِ هویّتی‌اش است و می‌رود که رسانه‌های عالَم تجدّد، منِ هویّتیِ جامعۀ ما را بفرسایند و وضع علاج‌نشدنیِ چندپارگی و گسستگیِ معنایی را رقم بزنند. در این حال، حاکمیّت باید مسیر سکولاریسمِ ساختاری را در پیش بگیرد تا دچار تعارض و تنش در لایۀ اجتماعی نشود. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60