⚡️ چگونه میتوان "خوارج" را شناخت؟!🔻
🔰هفتگانهٔ جهل و دینداری
✍️ #محمد_سروش_محلاتی
◻️ خوارج جریانی است که از یک طرف جهل را گرفته و از طرف دیگر تنسک و دینداری را و این دو را با هم ترکیب کرده است. اینها واقعاً انسانهای متدینی هستند؛ یعنی به آنچه که از احکام الهی میفهمند مقیدند و به آنها عمل میکنند. اصلاً هم دنبال این نیستند که در مبارزه به مقام و موقعیتی برسند و یا هوا و هوس خود را اشباع کنند.
◻️اگر شخصی همراه با دین جهالت داشته باشد، به دلیل کمبود عقل و فهم و قربانی کردن اخلاق و وجدان، وقتی در مسیر ظلم و فساد میافتد، بسیار انسان خطرناکی میشود. در عاشورا ۳۰ هزار سرباز یزید قصد قربت کرده بودند که با ریختن خون حسین بن علی(ع) به خدا نزدیک شوند. اینگونه افرادِ جاهل، خیلی راحت آلت دست دیگران قرار میگیرند؛ چراکه به خاطر جهالتشان قدرت تحلیل ندارند و به آسانی میتوان آنها را مدیریت کرد.
◻️ هفت منش و ویژگی خوارج (جاهلانِ متنسک)؛ منش اول اخلالگری است و منش دوم پیمانشکنی و عدم التزام به عهد و پیمان است. ویژگی سوم هم این است که افراد را متهم میکنند و بدون اینکه دادگاهی وجود داشته باشد، او را مجازات میکنند و میگویند حالا که اشتباه کردهای، توبه کن! ویژگی چهارم حاضر نیستند، تن به داوری بدهند و با مذاکره و حکمیّت مخالفت میکنند. منش پنجم این است که این افراد، افراد خودسری هستند. ویژگی ششم، عدم اعتقاد به تحلیل و منطق است و میگویند وظیفه ما مبارزه است و بس. ویژگی هفتم دائماً زبانشان برای تکفیر دیگران باز است و بدون هیچ ملاحظهای همه را شایسته تکفیر و مجازات میدانند.
@majmaqomh
📚#معرفی_کتاب
🔰کتاب «قرآن و امنیت متعارف»
📝نویسنده: #یوسف_خانمحمدی
📍انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
🔖امنیت از ارکان ضروری زیست جمعی انسانها در تمامی ادوار تاریخ بوده و تولید، حفظ و بسط آن در جامعه، از مهمترین بنیادهای فلسفۀ تأسیس و بقای جامعه و دولت به شمار میرود. تاکید بر مفهوم امنیت متعارف نگاهی واقعگرایانه ، جامع و چندبعدی به امنیت شامل امنیت نظامی ، سیاسی ، اجتماعی ، جامعه گانی ، اقتصادی و محیط زیستی است. بهعبارتی، تفسیر امنیت در قرآن بهمعنای متعارف آن، میتواند به پرسشهای بنیادین امنیتپژوهی معاصر پاسخ دهد و مسئلههای اساسی امنیتی را شناسایی و تصویر کند و راهبردهای بدیعی مانند گفتگو، صلح عادلانه و جهاد دفاعی را برای تضمین امنیت در سطح فردی، ملی و بینالمللی پیشنهاد و نظریهای بومی براساس مقتضیات جامعۀ ایران و جهان اسلام ارائه کند.
🔖این نگرش ضمن توجه به جایگاه امنیت در جامعۀ معاصر، مقولههای حیاتی دیگری چون آزادی، عدالت، مشارکت، شفافیت و پاسخگویی را در نظر دارد و اجازه نمیدهد هریک از اینها به نفع دیگری قربانی شود. از این منظر، قرآن جامعه را چونان منظومهای منتظم و متعامل از ارزشها و مقولههای متنوع در نظر میگیرد که هریک از این مفاهیم و ارزشها در جای خود فینفسه ارزشمند تلقی میشوند.
🔖نگارندۀ کتاب قرآن و امنیت متعارف کوشیده است تا با توجه به آنچه گفته آمد و با خوانش اسلام شیعی، دستمایۀ ارزشمندی را در اختیار پژوهشگران حوزۀ امنیتپژوهی قرار دهد که امید است برای استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم سیاسی، روابط بینالملل، فقه سیاسی، اندیشۀ سیاسی اسلام، معارف قرآن، حکمرانان و تصمیمسازان عرصۀ عمومی جامعۀ ایران کاربردی و مفید باشد. در پیشگفتار کتاب آمده است: کتاب قرآن و امنیت متعارف را شاید بتوان زیر مجموعۀ کلانپروژۀ «تفسیر سیاسی قرآن» تعریف کرد که در دو دهۀ گذشته از اولویتهای نخست نویسنده در پژوهش بوده است.
🔖امنیت از ارکان لازم و ضروری زیست جمعی انسانها در تمامی ادوار تاریخ بوده و بیتردید، تولید، حفظ و بسط آن در جامعه، از مهمترین بنیادهای تشکیل و تکوین دولت است؛ چراکه جامعۀ بدون امنیت، جامعهای فروپاشیده و شکننده خواهد بود. مفهوم امنیت در جهان امروز در چهرههای جدید و مضامینی نو تبلور و عینیت یافته و وسعت معنایی پیدا کرده است؛ این وسعت معنایی از این همانیِ مفهوم امنیت و امنیت نظامی به حوزههای دیگر امنیت و حتی به امنیت غذایی گسترش یافته که از آن به «امنیت موسع» یا همان «امنیت نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطزیستی» تعبیر میشود.
🔖تأمین، حفظ و بسط امنیت، نهفقط دغدغۀ حکمرانان و متفکران اجتماعی بوده که توجه و عنایت جدی ادیان توحیدی، بهویژه دین اسلام و بخصوص قرآن (اصلیترین متن مرجع مسلمانان و رکن مُکِّون تمدن اسلامی) را به خود جلب کرده است.
🔖به نظر میرسد که تولید و پایهگذاری یک نظریۀ بومی بر اساس سابقۀ تمدنی و مقتضات فرهنگی و اجتماعی ایرانیان، مستلزم شناخت نظریههای جدید توسعه در حوزههای دانشی از یک سو و عرضۀ دانشهای نوین اجتماعی به آموزههای دینی، از جمله قرآن، از سوی دیگر است تا انسان مسلمان را در جهان امروز برای بهبود و توانمندسازی خود و ساختن جامعهای نوین و توسعهیافته توانا سازد. کتاب پیشِ رو با این هدف، موضوع امنیت بهمعنای «موسع» را پس از بررسی منابع و متنها و نظریههای جدید امنیتپژوهی، به قرآن عرضه و با روش تفسیر موضوعیِ استنطاقی بررسی کرده و در طلب پاسخ از قرآن برآمده است.
🔖گفتنی است کتاب اندیشه سیاسی شیخ عبدالکریم زنجانی و کتاب «تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر» نیز یکی دیگر از آثار این نویسنده است که در گروه علمی «حقوق و علوم سیاسی» در شانزدهمین همایش کتاب سال حوزه به عنوان اثر تحسین شده در سال 1394 انتخاب شد.
@majmaqomh
🔰 دینداری/ بیدینی "خوشخیم" و دینداری/ بیدینی "بدخیم"
📝#علی_زمانیان
🔸 اگر میخواهی دین داشته باشی، سبک زندگی دیندارانه داشته باشی و اگر قرار است خداباور باشی، البته به انتخاب خودت حق داری دیندار باشی. پس آن چنان باش که میخواهی. تو حق داری هرگونه دین و دینداری را انتخاب کنی. و متقابلا اگر نمیخواهی دیندار باشی و مذهب خاصی را پیشهی خود نمایی و حتی اگر میخواهی گناهی انجام دهی، اختیار با توست. حق با توست. تو باید انتخاب کنی چگونه باشی. فقط یک ملاحظه را فراموش مکن. اگر دین را انتخاب کردهای و یا نکرده ای، اما مواظب باش دینداری و بی دینیات و یا گناهی را که انجام میدهی به کسی آسیب نزند. این همان چیزی است که نامش را دینداری / بیدینی "خوشخیم" نهادهام. دینداری سالم و یا خوشخیم، آن گونه دینداری است که فقط خود فرد را به خود فرا میخواند. کسی را به رعایت دیناش مجبور نمیکند. چیزی را بر کسی تحمیل نمیکند. هیچ کس را با اکراه و خشونت به مناسک و شعایر دینی وادار نمیکند. به دیگران حق میدهد هرگونه که میخواهند دینداری خودشان را داشته باشند و حتی حق میدهد که دیندار نباشند.
🔸 در نقطهی مقابل نیز بی دینی سالم نیز آن گونه زیستنی است که فرد انتخاب کرده است و البته با بیدینیاش به کسی آسیب نمیزند. حق دیگران را برای این که دیندار باشند، زیر پا نمیگذارد. پرخاشگر نیست. ستیزه جو نیست و حرمت دینشان را پاس میدارد. تمسخر نمیکند و دینداران را به انواع برچسبها نمیراند.
🔸 دینداری خوشخیم یعنی دیندار باش و بگذار دیگران هم به مشی و مرام خودشان دیندار باشند. اما دیندارِ بدخیم و یا بیدینِ بدخیم، با دین و بی دینیاش به دیگران آسیب میزند. حقشان را برای انتخاب زندگی میستاند و جهان را آن گونه میخواهد که میپسندد. به عنوان مثال، برای نماز نیمهشب برمیخیزد، اما چنان پر سرو صدا نماز میخواند که دیگران را که نمیخواهند نماز شب به جای آورند، از خواب بیدار میکند. این از کوچکترین مصداق دینداریِ بدخیم است. این که من روزه میگیرم و تو حق نداری نزد من چیزی تناول کنی نیز از همان دینداری بدخیم است. و یا تو حق نداری آن چه را در دین من گناه شمرده انجام دهی نیز از همین نوع دینداری است.
🔸دینداری بدخیم، در نهایتِ خشونت و قساوت، به گروههای بنیادگرا مانند طالبان، داعش و گروههای تکفیری منجر میشود، که دیگران را به اتهام کفر و بیدینی به قتل میرسانند. در تاریخِ تمامی ادیان، دینداری بدخیم در قالب جنگ و یا خشونتهای مذهبی رخ داده است. دادگاههای تفتیش عقاید در عالم مسیحیت از مصادیق روشن این گونه دینداری است. از مصادیقِ بیدینی بدخیم، تمسخر و آزار دینداران و ممانعت از انجام فرائض دین است. در منتهاالیه بیدینیِ بدخیم، خشونتهای فیزیکی و یا حتی جنگها و قتلهایی است که در قرن بیستم اتفاق افتاد. لازمهی صلح و تداوم ثبات، دینداری / بیدینی خوشخیم است.
🔸 مشکل از جایی آغاز میشود که حکومت و یا حاکمان در قدرت بخواهند نام دین بر خود بنهند. در این صورت، حکومت، الزاما به سمتِ دینداریِ بدخیم کشیده میشود. زیرا حکومت اگر نسبت به احکام و معتقدات دینی بیتفاوت باشد و نخواهد آن را در میان آورد، چه تفاوتی با سایر حکومتها خواهد داشت که به عنوان حکومتهای سکولار شناخته میشوند؟ دینداری بدخیم، سبب انواع پیکارها و ستیزهای اجتماعی میشود و انسجام را نیز در هم میشکند.
🔸 فقط یک معیار است که به پایداری صلح میانجامد: چه دینداشته باشیم و چه نداشته باشیم و حتی هنگامی که گناهی میکنیم، نباید با دین یا بیدینی و یا گناهمان به دیگران آسیب وارد کنیم و حقوق پایهای و طبیعی مانند حق انتخاب و اختیار آنان را از آنها بستانیم.
@majmaqomh
💠ضرورت تغییر نگرش تربیت دینی در نظام آموزشی کشور
📝#محمدرضا_یوسفی
📍یکی از دغدغه های مهم نظام آموزشی پس از انقلاب، تربیت دینی بود. از این رو تربیت انسان هایی کارآمد، اخلاقی و دینی در دستور کار نظام آموزشی کشور قرار گرفت. مباحث دینی به طور مستقیم و غیرمستقیم وارد نظام آموزشی شد. پُست معاون و مربی پرورشی تعریف شد. مراسم مذهبی و نماز جماعت در برنامه های مدارس گنجانده شد، چارچوب ها و مقررات مذهبی بر تعاملات در مدارس حاکم شد. در دانشگاه ها نیز بیش از ده واحد دروس اسلامی به مجموعۀ دروس اضافه شده، معمولا برای هر رشتۀ تخصصی نیز واحدهای اسلامی مرتبط با آن رشته تعریف شد. نهاد نمایندگی ولی فقیه و دیگر نهادها با هدف ایجاد فضای دینی در دانشگاه تعریف شدند. هزینه های هنگفتی از منابع عمومی صرف این هدف شد.
📍پس از انقلاب، سه پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سالهای 1379، 1382 و 1394 انجام شده است. در سومین موج پیمایش های یادشده بیان شده است که بیش از 62 درصد مردم معتقدند که دینداری نسبت به پنج سال قبل تضعیف و در پنج سال آینده نیز بدتر خواهد شد. گرچه اکثریت جامعه به خدا و آخرت معتقدند اما بیش از 41 درصد اصلا نماز نمی خوانند و کمتر از 59 درصد به ندرت، گاهی و یا همیشه نماز می خوانند. بیش از 49 درصد اصلا روزه نمی گیرند و بقیه به ندرت، گاهی و یا همیشه روزه می گیرند. بیش از 78 درصد هرگز واجبات مالی پرداخت نکرده اند. اکثریت، مناسک دینی را به ندرت و یا گاهی انجام می دهند. نشانه های گسترش دین فردی شده که مغایر با دین رسمی و تاریخی است کاملا مشهود است. فرد در این نوع دینداری، برخی مقولات دینی را کنار گذارده و بخشی را بر حسب تفسیر شخصی خویش و گاه از سایر ادیان وارد می کند. در این نوع نگاه بُعد جمعی دین کنار گذارده می شود. برخلاف تاکید بسیار نظام آموزشی، کمتر از 31 درصد معتقدند که دین باید در سیاست ورود کند. ( ارزشها و نگرش ایرانیان در سال 1394، وزارت ارشاد) آمار یادشده بر اساس میانگین حدود پانزده هزار نفر پاسخ دهنده در 31 استان کشور شامل مراکز استانها، یک شهر از استان و حداقل دو روستا از شهرهای مورد مطالعه بوده است. آمارها نشان می دهند که نسبت تضعیف دین رسمی وگسترۀ دین فردی در مردان، جوانان، تحصیلکردگان و مجردها و ساکنین شهرهای بزرگ، بیشتر از میانگین های یادشده است. این امر نشان دهندۀ شکاف بین نسلی، تغییر قرائت و نگرۀ دینی در جامعه و شکست نوع تربیتی است که دنبال می شد.
📍علاوه بر سه پیمایش سراسری، مطالعات موردی به نسبت زیادی انجام شده است که همین موارد را با شدت و ضعف تایید می کنند.
📍مطالعات و پیمایشهای یادشده نشان می دهند که وضعیت کنونی دینداری در جامعه، مسیری متفاوت از خواستۀ طراحان نظام آموزشی را طی می کند. از این رو این پرسش مطرح می شود که چرا جامعه در مسیری دیگر بر خلاف آموزه های تاکید شده، گام بر می دارد. همین مقدار داده های آماری باید خواب را از چشم نهادهای تصمیم گیر فرهنگی کشور و حوزه های علمیه برباید. اگرچه با توجه به گذشت هفت سال از انتشار این پیمایش، باید تاکنون این حساسیت را ایجاد می کرد.
📍به نظر می رسد جا دارد تا به دور از های و هوی به تحلیل چرایی این مسئله پرداخته شود. مقامات آموزشی و فرهنگی کشور و نهادهای تصمیم گیر نظام باید در این باره بیشتر بیندیشند و به بازنگری عمیق در رویه های موجود بپردازند. و البته پیشاپیش به دنبال مقصر جلوه دادن دیگران و عوامل خارجی نبوده و از تمامی توان کارشناسی کشور و دغدغه مندان بهرۀ کافی بگیرند.
@majmaqomh
📢#اطلاع_رسانی
📢#رویداد
📢#ظرفیت_محدود
🟩کلاس های دروس سطح عالی حوزوی با روش جدید ، "استاد دکتر عبدالرحیم سلیمانی" در سال تحصیلی ۱۴۰۳ به صورت زیر برگزار می گردد:
🏷کلاس: روش و مبانی اسلام پژوهی
⏱زمان: روزهای شنبه ساعت ۱۰ الی ۱۲
🏷کلاس: فقه حقوق بشر
⏰زمان: روزهای یکشنبه ساعت ۱۰ تا ۱۲
🏷کلاس: فقه نظام باورهای اسلامی
⏱زمان : روزهای سه شنبه ۱۰ تا ۱۲
🗓شروع کلاس ها از شنبه ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۳
🏛محل برگزاری کلاس ها: قم، صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
@majmaqomh
#یادداشت
🔳زخم های بی پایان
📝#محمود_شفیعی
📍جنایت هایی که رژیم صهیونیستی از فردای ۷اکتبر، بی وقفه، تا امروز، در غزه و در هفته های اخیر در مناطق شیعه نشین لبنان مرتکب می شود، بسیار فراتر از توجیهات دروغینی است که در عرصه رسانه های ملی و بین المللی، برای فریب دادن افکار عمومی، بر زبان می آورد.
📍مساله صهیونیست ها مهار کردن، صدمه زدن، و حتی نابود کردن حماس یا حزب الله نیست. حماس و حزب الله دو سازمان سیاسی و نظامی اند که نیروهای انسانی و سازوبرگ نظامی و اداری آنها مشخص اند. خیلی روشن است که اقدامات یک ساله متجاوزین منحصر به ضربه زدن بر منافع تنها این دو تشکل سیاسی و نظامی نبوده است.
📍اقدامات صهیونیستها ادامه سیاست غصب سرزمین فلسطین است که از از فردای تشکیل حکومت صهیونیستی در ۱۹۴۸ شروع شد و در جنگ ۱۹۶۷ به اوج خود رسید. آنها تنها آماده اند با مردم فلسطینی که سلطه سیاسی صهیونیسم را پذیرفته باشند، کنار بیایند و زندگی حداقلی آنان در سرزمین اشغالی را تحمل کنند.
📍صهیونیستها در این سرزمین دولتی تشکیل داده اند که در ذهن خود برای آن حریم امنیتی گسترده ای تعریف کرده اند. این حریم امنیتی نه تنها کل سرزمین فلسطین که همسایگان آن (مصر، اردن، سوریه، لبنان) را نیز دربر می گیرد. رژیم اشغال گر تا کنون با تهدید و تطمیع و معاملات گوناگون دیپلماتیک، توانسته است دولتهای مصر و اردن را، به طور مطلق، مقهور اراده خود کند و آنهارا از پیگیر شدن حقوق مسلم سرزمینی منصرف سازد. درباره سوریه نیز، به طور نسبی، آن کشور را، حد اقل در عمل، تسلیم کرده است.
📍مردم فلسطین اما تاکنون زهر غصب شدن سرزمین خود به وسیله اشغال گران بی رحم را نتوانسته اند هضم کنند و همچنان در یک مبارزه چند ده ساله به سر می برند. شیعیان لبنان هم در این مبارزه نابرابر حق و باطل در سمت جبهه حق قرار گرفته و حریم شدن کشور خود برای یک رژیم غاصب را نپذیرفته اند.
📍 در چنین شرایطی است که حکومت غاصب تصمیم گرفته است با ارتکاب انواع جنایت های وحشیانه ضد بشری، مردم مبارز فلسطین و شیعیان مبارز لبنان را مجبور سازد، تا آنان از محل های مسکونی خود برای همیشه خارج گردند و در سرزمینی دور دست که خطری برای امنیت نامشروع رژیم غاصب پیش نیاید، سکونت گزینند.
📍نابود کردن همه زیر ساختهای حیاتی جامعه فلسطینیان در غزه و مناطق شیعه نشین در لبنان، اصلی ترین مساله رژیم صهیونیستی است. از این رو آنان دنبال تبدیل کردن این دو منطقه به سرزمین سوخته اند. آنان تا نابودی کامل امکانات حیاتی و کشتن فجیع مردمان تا حدی که، در بدترین شرایط، باقی ماندگان فرار را بر قرار ترجیح دهند، دست از هیچ جنایتی بر نخواهند داشت. البته رژیم غاصب در این همه ارتکاب اعمال ضد انسانی و اخلاقی به حمایت دانه درشت های سازمان ملل تکیه کرده است.
📍سخن پایانی این است که آوردگاه سرزمین اشغالی فلسطین اکنون میدان جنگ دو اراده غاصبانه و اراده مالکانه است. پیروزی نهایی از آنِ اراده ای است که الف. خستگی ناپذیر ظاهر گردد. ب. در مبارزه از ابزارهای نامشروع استفاده نکند و هدف درست را با وسایل درست پیش ببرد. ج. مبارزه را به بیشترین نیروی عقلانیت مجهز سازد و لحظه ای تدبیر را به دست هیجانات و احساسات نسپارد. د. از جهت زبانی در اثبات حقانیت خود بکوشد، تا به تدریج حامیان ملی، منطقه ای و بین المللی خود را افزایش و حامیان داخلی، منطقه ای و بین المللی طرف مقابل را کاهش دهد.
و ما النضر الا من عند الله العزیز الحکیم.
@majmaqomh
🔰آیا «آن لحظهی موعود» فرارسیده است؟
🔖افزایش تنش ایران و اسراییل: مصاف دو الاهیات سیاسی آخرالزمانگرا
✍#محسنحسام_مظاهری
◻️۱_یکی از ابعاد بسیار مهمی که در فهم و تحلیل رفتارهای اسراییل و خصوصا جنگ این روزها کمتر بدان پرداخته شده، بعد ایدئولوژیک (قومی ـ مذهبی) و الاهیاتی است. اسراییل نه یک رژیم/دولت سیاسی، بلکه یک حکومت ایدئولوژیک دینی است مبتنی بر الاهیات آخرالزمانی.
از این منظر، جنگ ایران و اسراییل هم نه رویارویی دو حکومت سیاسی بلکه درواقع مصاف دو ایدئولوژی مذهبی ـ سیاسی است که صرفنظر از تفاوتهایی در نظام حکومتی و مشروعیت سیاسی و...، شباهتهای مهمی با هم دارند؛ ازجمله:
🔻هردو مبتنی بر خوانشی ایدئولوژیک و سیاسی از دین هستند و داعیهی تشکیل حکومت دینی برای اقامهی «حکم خدا در زمین» دارند.
🔻گفتار رسمی در هردو، دینی است و مبتنی بر ارجاعات مکرر به متن مقدس.
🔻هردو داعیهی رهبری فراملی (منطقهای / جهانی) دارند.
🔻هردو به الاهیاتی آخرالزمانی باور دارند که در آن، صفحهی پایان جهان را نبردی نهایی، سخت، خونین و فراگیر رقم خواهد زد. نبردی که فرجام حق و باطل است و در ثمرهی آن، جهان به «برگزیدگان شایسته» به ارث خواهد رسید که پیروز نهایی نبردند و جهان را از عدل و داد پر خواهند کرد. و هردو خود را آن زمینهساز و نمایندهی آن برگزیدگان میدانند.
◻️۲_این شباهتها منحصربه الاهیات سیاسی ج.ا. نیست و فراتر از آن در دیگر خوانشهای شیعی نیز وجود دارد. شباهتهای بسیاری میتوان میان دو روایت شیعی و یهودی (و نیز شاخهی راستگرای افراطی مسیحی) از پایان تاریخ و انتظار برای حکومت موعود برشمرد. از باور به مفاهیمی چون «رجعت» تا ویژگیهایی که جنگ سرنوشتساز نهایی و پیروز آن برشمرده شده. مقایسه کنید روایات منابع حدیثی شیعه از عصر ظهور و فتن آخرالزمان و پیروزی امام عصر بر سپاه کفر و آغاز حکومت جهانی او را با پیشگوییهای انبیای بنیاسراییل در عهد عتیق از هارّ مَجدون (در مکاشفهی یوحنا) و «روز خدا» و پیروزی «بقیه اسراییل» و آغاز حکمرانی پادشاهی از نسل یسی (پدر داوود) بر جهان.
◻️۳_قابل حدس است که بخشی از این شباهتها، ریشه در تجربهی تاریخی مشابه این دو گروه دینی دارد: هم قوم یهود و هم شیعیان، موقعیتِ اقلیتبودگی و طردشدگی داشتهاند و بهویژه در ادواری از تاریخ خود، تجارب خونینی از مواجهه با اکثریت (مسیحیان / اهل سنت) در خاطر جمعی آنان ثبت شده است. همین تجارب تاریخی، بستری برای ظهور مفهوم «انتقام» در این دو گروه شده است؛ انتقامی که خداوند به آنها «بشارت» داده و منتظرند تا در آخرالزمان آن «وعدهی الاهی» تحقق یابد و «روز خداوند» فرارسد. (عبارات در گیومه از مشترکات روایت آخرالزمانی شیعه و یهود است.)
◻️۴_برای آخرالزمانگرایان یهودی ـ مسیحی، تشکیل دولت اسراییل، و برای آخرالزمانگرایان شیعی پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی نشانههایی از ورورد به عصر ظهور و آغاز دورهی موعود دانسته میشود. هردو گروه بهموازات هم در این چند دهه، ادبیاتی را با مضمون تطبیق وقایع، شرایط و شخصیتهای روز با متون مقدس خود تولید کردهاند که البته بیش از نخبگان در بین عامه مورد پسند بوده است. نمونهی شاخص شیعی این ادبیات را میتوان کتابهای «عصر الظهور» اثر علی کورانی و «یوم الخلاص» اثر کامل سلیمان دانست. در منابر و محافل مذهبی سیاسی نیز در این سالها مدام از زمینهسازی برای ظهور و نزدیکبودن آن و شروع «ظهور صغری» (مشابه «غیبت کبری») سخن گفته شده است. علاوه بر برخی احادیث، خوابها و مکاشفههای برخی علما و عرفای معاصر مستند اصلی این ادبیات بودهاند. بهگونهای که در بدنهی مذهبیِ معتقد به نظام (حزباللهیها) این باور که آیتالله خامنهای پرچم حکومت را به دست امام زمان خواهد داد و جمهوری اسلامی متصل به حکومت موعود میشود، باور رایجی است (نک: یادداشت «آخرالزمان شیعی و الاهیات سیاسی جمهوری اسلامی» در کتاب ساکن خیابان ایران).
◻️۵_با رویدادهای سیاسی اخیر (از ترور سردار سلیمانی تا ترور نصرالله) و تشدید بیسابقهی تقابل نظام و اسراییل (که هنوز مشخص نیست تا چه سطحی ادامه خواهد داشت)، شرایطی پدید آمده که بیش از هر زمان منطبق با آن مقطع حساس موعود در ادبیات آخرالزمانی مذکور است. گویی به آن لحظهی خاص نزدیک شدهایم. به نظر میرسد در آن سو (افکار عمومی اسراییل) نیز چنین باوری درحال قوتگرفتن است. این را در ادبیات سران رژیم اسراییل نیز میتوان دید. (ازجمله نامگذاری عملیات علیه ایران به «جنگ قیامت» توسط نتانیاهو).
باید دید آیا این تنش به همان «جنگ بزرگ موعود» خواهد انجامید یا با ادبیاتی که باز در هردو خوانش مشترک است این بار هم «بداء» حاصل شده و ورقخوردن سرنوشت جهان موقتاً به تعویق خواهد افتاد.
🆔@majmaqomh
🟣چطور انسانهایی که به اخلاق، باور دارند دست به شرارت میزنند؟
📝#محسن_حسنزاده
◽️هیتلر مشروبات الکلی مصرف نمیکرد و سیگار نمیکشید و عاشق موسیقی و نقاشی بود. از آزار دیدن حیوانات ناراحت میشد و برای اولین بار در تاریخ اروپا، قوانین حمایت از حیوانات را وضع کرد. وی حامی محیط زیست و خانواده بود و به زنان احترام میگذاشت. این ویژگیها در کنار کشتارهای وسیع سردرگم کننده است با این حال این تضادها در هیتلر خلاصه نمیشود، بیرحمترین شکنجه گران هم چه بسا پدرانی دلسوز باشند و از دیدن زخمی در انگشت فرزندشان ناراحت شوند.
پرسش اصلی این است که چطور انسانهایی که باور قوی به ارزشهای اخلاقی دارند و در سایر بخشهای زندگی دلرحم هستند میتوانند دست به اعمال غیراخلاقی بزنند؟
پاسخ "#بندورا" استاد دانشگاه استنفورد چنین است "افراد معمولا دست به اعمال ناپسند نمیزنند مگر آنکه جنبههای غیراخلاقی آن اعمال را برای خودشان توجیه کرده باشند." او این حالت را "غیرفعال کردن کنترل درونی" نامید.
این اتفاق چگونه روی میدهد؟ "بندورا" چند مکانیسم شناختی- روانی را که میتوانند باعث غیرفعال شدن کنترل درونی افراد شوند توضیح داد:
🔸1- توجیه اخلاقی :
با تاکید بر اهداف متعالی رفتار غیراخلاقی طوری توجیه میشود که قابل دفاع یا حتی ستایشآمیز به نظر برسد. شستشوی مغزی هم مثالی از این روش است. ترویستهای انتحاری با همین روش اقناع میشوند، پاک کردن زمین از گناه، رفتن به بهشت موعود و...
🔸2- تلطیف لغوی یا حسن تعبیر:
نامگذاری یک فعل غیراخلاقی با کلمات متفاوت که چهره آن را میپوشاند. فرماندهان در ابوغریب از لفظ "نرم کردن" به جای شکنجه کردن استفاده میکردند و رهبران نازی کشتار یهودیان را "پاکسازی اروپا" مینامیدند. نمونه های دم دستی تر این روش استفاده از "اختلاس" به جای دزدی و "شیطنت" به جای خیانتهای جنسی در ازدواج است.
🔸3- مقایسه با دیگران :
در این روش فرد با مقایسه رفتار خود با نمونه هایی بدتر از سوی دیگران از عذاب وجدان خود کم میکند. "آنقدر تو این کشور دزدی میشه که از زیر کار در رفتن ما جلوش هیچی نیست".
🔸4- جابجایی یا تقسیم مسئولیت:
فرد در این حالت مسئولیت را به گردن یک منبع خارجی میاندازد یا آن را میان جماعت بزرگی تقسیم میکند. در قتل عام "می لای" یک گروه از سربازان امریکایی پانصد غیر نظامی ویتنامی را شکنجه کردند، مورد تجاوز قرار داند، کشتند و بدن بعضیها را مثله کردند. وقتی 14 نفر از افسران بابت این ماجرا محاکمه شدند مسئولیت را به گردن مافوق انداختند و البته رفع اتهام هم شدند!
🔸5- انسانیتزدایی از قربانی :
منطق کلی این روش مادون انسان در نظر گرفتن سایرین است. هرچه کیفیت انسانی قربانی بیشتر خدشه دار شود، آسیب رساندن به او سهلتر میشود. کاکاسیا خواندن برده ها، کم عقل دانستن زنان و... در واقع پیش درآمدی برای همین رفتارهاست.
🔸6- مقصر دانستن قربانی:
در این روش خود قربانی مسبب اصلی شرارت قلمداد میشود. کارگرانی که بدرفتاری کارفرما را دلیل دزدی خود میدانند، متجاوزی که میگوید سر و وضع قربانی تحریک آمیز بوده نمونههایی ازاین مکانیسم هستند.
@majmaqomh
#اطلاعرسانی
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه شصت و یکم: نقش اقتصاد حوزه در بدفهمی اسلام
⏱زمان : شنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷
🏛مکان: قم خیابان صفائیه کوچه ۳۹ پلاک ۳۹
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
https://t.me/majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت جناب آقای مهندس علیاکبر طاهری قزوینی(ره)
"بسم الله رحمن الرحیم"
"انا لله وانا الیه راجعون"
جناب آقای مهندس فرید طاهری (زیدعزه)
درگذشت پدر بزرگوارتان، مفسر و مترجم برجسته قرآن کریم، شاگرد بزرگانی چون مرحوم آیتالله طالقانی، انسانی وارسته و دارای خصال نیکو، جناب آقای مهندس علیاکبر طاهری قزوینی، که عمر پر برکت خود را در راه ترویج کتاب خدا صرف نمود و اثر ماندگار قرآن مبین را از خود به جای گذاشت، به جنابعالی، خانواده محترم طاهری و همه علاقهمندان آن زندهیاد تسلیت میگوئیم.
از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم.
مجمع مدرسین و محقق حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۷/۲۶
@majmaqomh
امام علی(ع)
" جعل الله سبحانه حقوق عباده مقدمة لحقوقه ، فمن قام بحقوق عبادالله ، کان ذلک مؤدیا الی القیام بحق الله "
خدای سبحان ، حقوق بندگانش را پیش از حقوق خویش قرار داده است ، پس هرکس که برای تحقق حقوق بندگان خدا بپاخیزد ، این رفتار ، رساننده ی او به تحقق حقوق خداوند خواهد بود »
شرح غررالحكم _ ج 3 _ص 370
💠 کانال "مجمع مدرسین و محققین "
حاوی تولیدات فکری در حوزه نواندیشی دینی
📍آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/majma_qomh
📍آدرس تلگرام و ایتا :
@majmaqomh
🔳بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت شهادت یحیی سنوار
بسمه تعالی
▫️رژیم خونریز و کودککش اسرائیل بیش از یک سال است دست از کشتار مردم غزه برنداشته و با وجود محکومیتهای جهانی و فریادهای اعتراضی که در غالب کشورهای جهان علیه او وجود دارد، با پشتوانه برخی کشورها، همچنان به کشتار زنان، کودکان و مردم بیدفاع غزه ادامه میدهد.
▫️سالهاست مردم غزه از تجاوزات بیحد و حصر صهیونیستها بهستوه آمدهاند. گذشته از غزه، هزاران نفر از مردم بیگناه جنوب لبنان و ضاحیه بیروت نیز بهدست این رژیم جنایتکار صهیونیستی کشته و آواره میشوند.
▫️یحیی سنوار از رهبران شجاع و مقاوم غزه، علاوه بر اینکه سالها در زندان اسرائیل بود، با شهامت و شجاعت تا آخرین نفس قهرمانانه در دفاع از مردم بیپناه غزه ایستاد و قهرمانانه به استقبال شهادت رفت. نام او جزو نامآوران و قهرمانان فلسطین خواهد بود.
▫️مجمع مدرسین و محققین شهادت یحیی سنوار را تسلیت میگوید و معتقد است تنها راه حلصلح پایدار، تشکیل دو دولت مستقل و بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی است.
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
۱۴۰۳/۷/۲۹
🌐@majmaqomh
🔘رابطه مذهب و توسعه از ديدگاه عجم اوغلو
✍#محمدرضا_يوسفي
🔻 يكي از مباحث جدلی ميان انديشمندان، چگونگی رابطه دين يا مذهب و توسعه است. گاه اين ديدگاه در قالبی عام به عنوان تاثير فرهنگ بر توسعه مورد بحث قرار گرفته و از مقبوليتی نيز برخوردار شده است. برخي تلاش كرده اند تا پديده توسعه و شكاف سطح رفاه ميان كشورها را به مذهب آنان مرتبط كنند. طرح اين ديدگاه به ماكس وبر در كتاب اخلاق پروتستان بر می گردد. به عنوان مثال از آنجا كه عموم كشورهای مسلمان، امروزه توسعه نيافته هستند، نتيجه گرفته اند كه اسلام عامل عقب ماندگی اين جوامع بوده است.
🔖 عجم اوغلو و رابینسون برندگان نوبل ۲۰۲۴ این ديدگاه را زیر سوال می برند. آنان معتقدند كه زمانی برخی از نويسندگان، ارزشهای كنفوسيوسی در فرهنگ چين را ضد رشد اقتصادی می دانستند در حالی كه اكنون برخی، اخلاق كار در فرهنگ چين را موتور تداوم رشد اقتصادی اين كشورها می دانند. از ديدگاه اين دو دين و ارزشهای بومی نمی توانند شكاف توسعه نيافتگی را توضيح دهند. فرهنگ به عنوان بروندادهای نهادها اهميت دارند.
🔻 به عنوان مثال اگر نوگالس سورنا در مكزيك و نوگالس آريزونا با وجود اشتراكات فراوان فرهنگی و نژادی از دو سطح از توسعه برخوردارند، به دليل تفاوت نهادهایی است كه اين دو منطقه تجربه كرده اند. نظام حقوقی كه در دو كشور وجود دارد موجب تفاوت در ميل به خلاقيت و پيشرفت شده است. مردم كره شمالی و كره جنوبی با دو پيشينه يكسان و مذهب واحد اما دو سرنوشت و دو سطح رفاه متفاوت را تجربه كردند اين امر به دليل تفاوت در نهادهای سياسی و اقتصادی دو كشور است. فقدان انگيزه مهمترين عامل اين تفاوت بوده است. صرف نظر از اينكه هر مردم هر مذهبی داشته باشند، كشوری كه مالكيت خصوصی را به رسميت نمی شناسد، ناامنی و بی ثباتی حاكم است. حقوق مالكيت معنوی محترم نيست، سرمايه گذاری و بهره وری رشد نمي كند و رشد اقتصادی بادوام و بالا تحقق نمی يابد.
🔖 برخلاف نظر ماكس وبر كه بر مسحيت پروتستان تاكيد داشت، فرانسه كاتوليك نيز همان مسير را رفت و توسعه يافت. امروزه شرق آسيا اعم از ژاپن، چين، كره جنوبي، سنگاپور، تايوان نيز با وجود مذاهب مختلف جزء كشورهای مرفه محسوب مي شوند.
عجم اوغلو علت عقب ماندگی كشورهایی مانند مصر و سوريه كه از سيطره عثماني و فرانسه آزاد شده بودند را به دليل نهادهای سياسی اقتدارگرا و اقتصادهای انحصاري و رانتی دانسته که نتوانستند مسير توسعه را طی كنند.
🔻 مي توان از منظری ديگر نيز به مسئله نگاه كرد. تا پيش از جنگ های صليبی، مسلمانان به اعتراف تاريخ جلوتر از جهان مسيحيت بودند. پرسش این است که آيا اين پيشی گرفتن صرفا به دليل دين اسلام و مسيحيت بوده است؟ طبيعي است علت را در نهادها بايد جستجو كرد. جهان غرب زماني راه پيشرفت را طی كرد كه به اصلاح نهادهای سياسی و به دنبال آن نهادهای اقتصادی پرداخته، راه براي پيشرفت و خلاقيت باز شد و انواع اختراعات به ثبت رسيد.
🔖 به تعبير نورث، اگر حكومتي به دزدان دريايی جايزه دهد در اين صورت، دزدی دريايی رشد مي كند و اگر به فعاليت هاي شرافتمند جايزه دهد، اين دست شغل ها رشد می كنند. مهم نهادها هستند.
@majmaqomh
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🔳بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت شهادت یحیی سنوار بسمه تعال
⚡️اتهام و اهانت کیهان به مجمع مدرسین یا اسماعیل هنیه؟
📝#احمد_زیدآبادی
🔻مدیر مسئول روزنامۀ کیهان با ادبیاتی اهانتآمیز و زهرآگین، مجمع مدرسین حوزه را به علت درخواستش برای "بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از جنگ 1967 و تشکیل کشور مستقل فلسطینی" به "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" متهم کرده است.
🔻اگر درخواست از اسرائیل برای بازگشت به مرزهای قبل از جنگ ژوئن و تشکیل کشور فلسطینی، "مقابله با اسلام و حمایت از صهیونیستها" باشد، در آن صورت که این اتهام جانب بسیاری از رهبران حماس از جمله مرحوم اسماعیل هنیه را هم میگیرد!
🔻اسماعیل هنیه رئیس فقید دفتر سیاسی حماس یازده آبان سال پیش به صراحت اعلام کرد: " آماده مذاکره سیاسی برای راه حل دو کشوری با پایتختی قدس هستیم."
آیا از نظر حسین شریعتمداری، اسماعیل هنیه هم به "مقابله با اسلام وحمایت از صهیونیستها" برخاسته بود؟
@ahmadzeidabad
🌐@majmaqomh
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🔳بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت شهادت یحیی سنوار بسمه تعال
🔰حماس و راه حل دو کشوری
✍#مجید_مرادی
🔺روزنامه کیهان یک جمله آخر پیام تسلیت مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت شهادت یحیی سنوار را بهانه دشنام گویی نسنجیده و کینه توزانهای کرد که عادت روزانه این جریده بیپرواست. احتمالا عصبانیت کیهان بیشتر از این است که دهانش را از دشنام گویی به پزشکیان بستهاند و از این رو به یقه گرفتن از مجمع محققین و مدرسین حوزه هم رضایت داده است.
🔺راه حل دو کشوری مدت هاست که مورد قبول حماس واقع شده و اخیرا خلیل الحیه که اکنون یکی از نامزدهای جانشینی یحیی سنوار است در مصاحبه ای به صراحت از این راه حل حمایت کرد. خلیل ضمن پذیرش ایده آتش بس طولانی مدت با اسرائیل گفته است در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ این جنبش اسلحه خود را بر زمین خواهد گذاشت و به حزبی سیاسی تبدیل خواهد شد.
قال القيادي البارز في حماس، خليل الحية، لوكالة أسوشيتد برس، إن الحركة الفلسطينية المسلحة "ستتخلى عن أسلحتها وتتحول إلى حزب سياسي، إذا أقيمت دولة فلسطينية مستقلة على حدود عام 1967".
🔺این متن سخنان یکی از رهبران بلندپایه حماس است که بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ را نقطه پایان نزاع میداند و حتی تعهد به خلع سلاح حماس میدهد.
با این حال آیا معقول است اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که شماری از عالمان دلسوز و آگاه هستند از این رهبر حماس هم فلسطینیتر باشند؟!
🔺 برادر کیهان اگر میدانست که اکنون اسرائیل در صدد نابودی دولت محمود عباس در رام الله و حذف فلسطین از جغرافیای زمین است شاید درمییافت که بیانیه مجمع محققین بسیار هوشمندانه نوشته شده است.
https://t.me/K_MjM
@majmaqomh
🟣خلاف شرع و عقل بودن جنگ با عالم
⚡️#آیتالله_سید_محمدعلی_ایازی (عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم) در ارزیابی سخنان حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدمهدی میرباقری که گفتند: «برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، اشکالی ندارد» و اینکه آیا این اندیشه و تفکر با فرهنگ قرآن کریم و سیره پیامبر موافقت دارد یا نه، اظهاراتی را به این قرار بیان کرد:
📍 اهمیت حفظ جان انسانها
... قرآن کریم، جان انسانها را بسیار با اهمیت میشمارد. معتقد است مرگ یک نفر در نظام هستی بدون استحقاق مانند مرگ همه جامعه است.... قرآن کریم بارها سخن از مذمت قتل کرده و جهاد اسلامی برای کشورگشایی و مهمیزکشیدن مردم نیست.
🏷جنگ فقط برای رفع ظلم
در هر مبارزهای باید شرایط و موقعیت آن سنجیده و سپس کار انجام شود. بنابراین این طور نیست که بگویم مردم کشته شوند؛ زیرا ما میخواهیم به هرقیمتی به مقصدمان برسیم. این اصلا معنا ندارد.
قرآن کریم هم پس از آنکه مسلمانان شرایط دفاع منطقی و معقول داشتند آیه نازل شد: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ » یعنی الان به شما اجازه داده میشود. در موارد دیگر باز میگوید به همان اندازه که آنها ستم کردند، شما حق دفاع دارید.
📍 دفاعی بودن جنگهای پیامبر(ص)
در ۲۷ سریه و ۹ غزوۀ پیامبر(ص) فقط ۱۵۳ نفر کشته شدند. با توجه به آنکه آن جنگها، دفاعی و تحمیلی بوده و مدینه را تهدید می کردند، و به آنان حمله میکردند، تمام سعی پیامبر (ص) این بود که جنگها با حداقل تلفات همراه باشد.
🏷 دنبال جنگ نبودن امام حسین(ع)
در قصه عاشورا اینطور نبود که امام حسین (ع) میخواست جنگ کند. اتفاقا امام حسین ( ع) به دنبال آن بود که جنگی درنگیرد. ... امام حسین (ع) تمام تلاش خود را کرد که جنگی رخ ندهد.
📍 مخالفت امام سجاد(ع) با جنگ
در واقعه حره ... خدمت حضرت امام سجاد (ع) رسیدند گفتند آیا شما اجازه میدهید ما در مقابل لشگر یزید بایستیم، مقاومت کرده و بجنگیم؟ که امام سجاد (ع) فرمودند کاری که شما میکنید باعث قتل و کشتار مردم بی گناه میشود....
🏷جنگ به قیمت نابودی کشور
بنابراین اینطور نیست که ما به قیمت از بین رفتن سرمایههای ملی، نابودی اقتصاد و توسعه کشور، فقیر و ضعیف کردن مردم و کشته شدن افراد بی گناه جایز باشد جنگ کنیم.
این تفکر صحیح نیست که جان مردم را بذل و بخشش کرده و وضعیت کشور را به گروگان چنین نابسامانی دربیاورند. امروز شرایط فقر، فلاکت و عقب ماندگی ما نسبت به کشورهای منطقه به شکلی است که جامعه را ناراحت کرده است.
چگونه کسانی که در رفاه زندگی میکنند، به خودشان اجازه میدهند برای مردمی که برای اولویتهای زندگی، غذا، دارو و مسکن با مشکل مواجه هستند، این چنین راحت نسخه بپیچند....
📍جنگ بدون حق انتخاب مردم
این طور نیست که بگوییم یک تفکر و فکری داریم که در عالم بدون حق انتخاب و اختیار افراد اجازه داریم در حق دیگران اعمال کنیم هرچند که مردم کشته شوند.
✔️اینکه انسان برای رسیدن به هدف و آرمان خود، صبر، استقامت و پایمردی داشته باشد، در این حرفی نیست؛ اما این صبر و مقاومت در قالب یک منطق برنامهریزی شده و محاسبه شدهای است که بر اساس انتخاب افراد و آرای مردم مبتنی باشد؛ یعنی مردم آن را بخواهند؛ اما اینکه کسی از طرف اکثریت مردم صحبت کند و ادعا کند که برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، میارزد، از کیسه خلیفه جان مردم را بخشیدن است.
✔️ما در سیره قرآن کریم یا پیامبر (ص) چنین تفکری نداریم که کسی بیاید و از طرف مردم تصمیم بگیرد. پیامبر (ص) تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند، رهبری آنان را قبول نکرد. امیرالمونین تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند، خلافت را قبول نکرد. بنابراین رضایت و آرای مردم خیلی مهم است.
✔️آیا مردمی که در این وضعیت اقتصادی و تحمل سختیها زندگی میکنند، رضایت دادند که فردی از طرف آنها بخواهد شریانهای اقتصادی را نابود کند؟ در کدام رفراندوم یا رأیگیری مردم آمدهاند که ما میخواهیم تحریمها باشد، عقب ماندگی باشد و همینطور در وضعیت جنگی باشیم؟ اگر مردم رأی داده باشند، بله این حق است؛ اما در کجا چنین موضوعی ثابت شده و در چنین وضعیتی مورد قبول و پذیرش اکثریت قرار گرفته است؟ مردم از این وضعیت فقر، بیکاری و معیشت اقتصادی ناراحت هستند.
@majmaqomh
🔰در نقد تئوریزه کردن "کشته شدنِ نصف عالَم"!
✍️#هادی_سروش
🔸متاسفانه تئوریزه کردنِ "خشونت و خون" گریبانِ برخی تئوری پردازان را رها نمیکند!
و تاسف بیشتر این است که درتئوری پردازی "خشونت و خون" تمسک به کلام امام خمینی میکنند!!
یک عضو محترم مجلس خبرگان که برای "اندیشه سازی" تلاش وافری دارد جدیدا گفته است؛ "اگر نصف عالَم کشته شوند ، برای رسیدنِ بمقصد می ارزد." و سپس استناد به کلام امام راحل میکند که در این مسیر گرچه همه بسیجی ها را دار زنند و زنان را اسیر کنند!
گرچه این سخن ایشان و مشابه آن است که تندروهای ایدئولوژی را انرژی میدهد و به استحکامِ پایگاه تندروی منتهی میشود! ولی از پایه و اساس مورد نقد است.
🔸نقدِ اساس سخن ایشان در این است که این ایدئولوژی و اندیشه، با منطق وحی ناساگاز است و قطعا مردود است.
اگر مبنای وحی که در قرآن و سنت و سیره رسول الله (ص) و ائمه طاهرین (ع) متبلور است بر صِرفِ کشتن و شده شدن برای رسیدن به مقصد است ، به سوالات زیر باید پاسخ دهید؛
اولا ؛ چرا قرآن در همان مقام کشتن و کشته شدن که محط جنگ و مبارزه است فرمود : "الصلح خیر" (نساء، آیه ۱۲۸) ؟!
و ثانیا ؛ چرا در قرآن ؛ شرائط و زمینه فریب از سوی دشمن در پیشنهادِ صلح در میدانِ جنگ ، قبول صلح بر جنگ ترجیح داده شده است ؟!(انفال آیه ۶۲)
و ثالثا ؛ چرا پیامبر رحمت با وجود آمادگی اصحاب یکسال قبل از فتح مکه با صلح حدیبیه ، با جنگ و خشونت و خون کار مشرکین و کفار را تمام نکرد؟!
و نیز ؛ چرا امام حسن مجتبی (ع) با دشمنِ کیان اسلام یعنی معاویه صلح کرد و در بیانات مختلف علتِ صلح خود را "حفظ خون" معرفی کرد؟!
🔸و نهایتا این بزرگوار بفرماید؛ اگر کشتنِ نصفِ عالَم برای رسیدن به مقصد ممدوح و درست است ، چرا امام عصر (عج) ظهور و قیام نمیکند تا با "کشتن نصف عالَم و یا همه عالَم" (معاذالله) ، به جهان ؛ عدل را ارائه کند؟!
مشکل این چنین تفکراتِ افراطی در این است که همه چیز را در مقوله جنگ و مبارزه و کشته و کشتار را میبینند! ولی از حقوق و اخلاق و حراست از زندگی آرام مردم و از همه مهمتر ؛ "حفاظت از خون" را عمدا و یا سهوا مورد غفلت و ندیدن قرار میدهند!
سخنی که این عضو رسانه ایِ مجلس خبرگان از امام در گفت و گوی تلویزیونی خود نقل میکند بعد از اینکه در الفاظ رعایت امانت داری نکرده ، منتهی به تحریف مفاد کلام امام خمینی نیز شده است!!
سخن امام بزرگوار طبق آنچه در صحیفه آمده در مورد لزوم استقامت در مقابل هجوم و تجاوز نظامی به مرزهای کشور اسلامی و ایستادگی در برابر تجاوز است گرچه به قیمت خون دادن باشد و بعد آن مقدمات طولانی در نامه خویش تصریح میکند؛
"مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههایدار میروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته میشوند؟" (صحیفه امام ، ج ۲۱ ص۲۲۸)
کجای این سخن ، درابطه با خشونت و خون برای رسیدنِ به مقصد است؟!
🔸اگر سخن و راه امام راحل؛ ایستادگی به هر قیمتی بوده و به تعبیرِ این چهره تلویزیونی مجلس خبرگان ؛ "کشته شدنِ نصف عالَم" بوده ! ، چرا امام خمینی در میانه جنگ ، بعد از آزادی خرمشهر در حالی که دست برتری نسبت به دشمن متجاوز داشت، پیشنهاد به خاتمه جنگ دادند؟!
و مهمتر ؛ اگر طبق مدعای ایشان ، مبنای امام بر کشته شدنِ همه بسیجی های عالَم بود ، چرا بعد از استفاده رژیم بعث از سلاح های شیمیایی ، از کشته شدنِ "نصف عالَم!" صرف نظر کردند و قطعنامه آتش بس را مطرح و امضاء نمودند؟!
امام خمینی ما با آنچه این حضرات میگویند تفاوتِ ماهوی دارد! امام ما چنین میگفت:
"شما کاری نکنید که مردم از شما بترسند. شما کاری بکنید که مردم به شما متوجه بشوند. شما کاری بکنید که مردم مَحبّت به شما بکنند؛ پشتیبان شما باشند." (صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۷۲)
پس بهتر است؛ این اعاظم ِ سیاست ورزی در حوزه دینی که موید به برخی تاییداتِ رسانه ای هستند، از استنادِ ناقص به گفتار امام بزرگوار دست برداشته تا اذهان جامعه و جوانان به امام بیش از این تخریب نشود!
🔸اجازه دهید به این روحانی مورد احترامِ جدیِ بخشی از حاکمیت پیشنهاد نمایم که برای تئوریزه کردنِ "تشکیل جامعه جهانی نوین" و یا "نظم نوین جهان اسلام" با خشونت و خون ! به کلماتی از سخنان مانند مرحوم آیت الله مصباح تمسک بفرمایند. چرا که هم همسویی ایدئولوژیک و سیاست ورزی دارند ، و هم شواهدی بر تایید این سنخِ از تئوپردازیِ ها را میتوان از آثار ایشان ارائه نمود.
@majmaqomh
🟣«دین و دینداری در جهان معاصر»
🎙#رضا_بابایی
🏷در دینشناسی دو مسیر وجود دارد: مسیر نخست، حرکت از دین به سوی انسان و جامعه است و مسیر دوم از از انسان و جامعه به سوی دین. در مسیر اول، ما در متون دینی و ادبیات و تاریخ دین، گشتوگذار میکنیم و متناسب با ماهیت فرهنگی و زاویۀ دید خود، سرشار از باورها، فتاوا، اولویتها، حساسیتها و دغدغههایی خاص میشویم و سپس آنها را به انسان و جامعه عرضه و گاه دیکته میکنیم. این مسیر، راهی است که دینشناسی سنتی حوزوی و الازهری تا کنون پیموده است.
🏷راه و روش دوم این است که نخست یا همزمان، در انسان و رنجهای او بنگریم و کاستیهای دردآور جامعه را ببینیم و سپس به سراغ دین برویم تا برای آن دردها و رنجها درمانی بیابیم. این دو مسیر، دو گونه دستگاه الهیاتی و دو گونه نظام عقیدتی با اولویتها و حساسیتهای خاص خود پدید میآورد؛ بهویژه در قلمرو شریعت.
🏷در نظام عقیدتی و فتواسازی اول، دین مسئولیتی در برابر انسان و جامعه ندارد بلکه تعهد او به فهمی است که از راه مطالعۀ متون یافته و همان را حکم خدا میشمارد. مسیر دوم میکوشد که باری از دوش انسان بردارد و گرهی از کار فروبستۀ او بگشاید و تعهد به خدا را در خدمت به انسان در این دنیای سرشار از درد و رنج و ناکامی میبیند.
جهان معاصر، به دلیل تفاوتهای بنیادین و مفهومی با جهان سنت، نهاد دین را به معنای نخست، چندان پذیرا نیست.
🏷دین و هنر و فلسفه و علوم انسانی در جهان معاصر، آن اندازه که در کاستن از دردها و رنجهای انسان معاصر توفیق دارد، از امکان حضور نهادینه و ساختارمند برخوردار است؛ وگرنه باید به حیات گلخانهای و در ییلاقات روستایی بسنده کند. بهراحتی نیز میتوان نشان داد که روش و سیرۀ انبیایی، پیوستگی بیشتری با مسیر دوم دارد تا مسیر نخست.
🔸ویژه برنامه تعزیت آفتاب_ 2 آبانماه 1397
به همت : کانون فرهنگی امام حسین(ع) – میرنشانه – کاشان
@majmaqomh
📝#محمدتقی_فاضل_میبدی:
📍حمله متجاوزانه اسرائیل و حمله تروریستی از هر نگاهی محکوم است. سفاکی و خون ریزی تا کی؟
🌐@majmaqomh
آیت الله ایازی در گفت و گو با دیدارنیوز:
🔹محکومیت حمله رژیم متجاوز اسرائیل به ایران
🔹برخی تسویه حساب ها با مجمع به دلیل حمایت از پزشکیان است
🔹پیشنهاد پذیرش تشکیل دو دولت موضع دولت سیزدهم هم بود/دیدارنیوز
🔻جهت مشاهده متن و ویدیوی کامل مصاحبه کلیک کنید
#دیدار_نیوز
@didarnews1| @didarnewsir
🌐https://t.me/majmaqomh
🔰دلایل آیت الله سید محمد علی ایازی در حمایت از تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی
✍جعفر نکونام ۵ آبان 1403
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم اخیراً بیانیهای را منتشر کرده که در آن، علاوه بر محکوم کردن اقدامات جنایتکارانۀ اخیر اسرائیل اعلام کرده است که «تنها راهحل برونرفت از بحران، بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین است».
اما پس از انتشار این بیانیه، حجةالاسلام مجتهدزاده، عضو بسیج اساتید حوزۀ علمیۀ قم، خواستار انحلال تشکل اصلاحطلب مجمع شده است، همچنین سعید جلیلی این مجمع را جعلی خوانده است که میخواهد در مقابل جامعه مدرسین قم قد علم کند و حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز مواضع این مجمع را همسو با اسرائیلیها دانسته است.
خبرنگار دیدهبان در این زمینه با آیت الله سید محمدعلی ایازی عضو مجمع مصاحبهای کرده است که گزیدۀ بیانات ایشان در دفاع از گزینۀ تشکیل دو دولت از این قرار است:
1️⃣ حمایت نظام بین الملل از تشکیل دو دولت
باید واقعبین بود و واقعبینانه جهان اطراف را دید و در باره آن سخن گفت. جهان براساس آمال ما پیش نمیرود، لذا ما با زبان نظام بینالمللی و در مقام احتجاج صحبت کنیم. سازمان ملل به تشکیل دو دولت برای حل مخاصمه رأی داده است.
2️⃣ حمایت دولت شهید رئیسی از تشکیل دو دولت
مرحوم امیرعبدالهیان، وزیر خارجه دولت سیزدهم هم به آن رأی مثبت داده است. این سیاست جمهوری اسلامی است. دولت قبلی در سازمان ملل، بازگشت به مرزهای پیش از ۱۹۶۷ را امضا کرده است، ما هم به همان معتقدیم. به نظر ما، آن موضع قابل دفاع بود.
3️⃣ حمایت رهبران حماس از تشکیل دو دولت
رهبران حماس هم درباره بازگشت به مرزهای پیش از ۱۹۶۷ و در واقع پذیرش دو دولتی سخن گفتهاند که براساس آن، قدس نیز پایتخت فلسطین خواهد شد.
4️⃣ حمایت رهبری از عرف بین المللی
چرا رهبری ضرورت برگزاری انتخابات را در تعیین دولت مطرح کردند؟ چرا بیان نکردند که اسرائیل تحت هیچ شرایطی مورد پذیرش نیست؟
برای این که با زبان قابل قبول عرف بینالمللی با جهان سخن میگویند و از قواعد سیاسی حاکم بر نظام بینالمللی استفاده میکنند.
5️⃣ محکومیت اقدامات جنایتکارانۀ اسرائیل
ما هم اسرائیل را غده سرطانی میدانیم و این را میدانیم که اسرائیل سالهاست به حقوق انسانی و قوانین بینالمللی پایبند نبوده است....
منتها ما معتقدیم باید این مشکلات را با منطق عقلایی و با زبان مناسب خودش در نظام بینالمللی حل کرد.
6️⃣ تشکیل دو دولت بیهزینهترین گزینه برای کشور
ما در یک موقعیت بسیار خطیر، حساس و تنشآلودی هستیم و خطر جنگ به شدت ایران را تهدید میکند. در این بیانیه تمام راههایی که بتواند تنش و زمینههای فشار، سختی و مشکلات موجود در میان مردم را کاهش دهد، مد نظر ما بوده است.
ما معتقد نیستیم که برای رسیدن به هدف، این که نصف دنیا هم کشته شوند، اشکالی ندارد.
آیا واقعا شعاردهندگان بهظاهر دغدغهمند، درکی از بحران و مشکلات اقتصادی، مالی، فقر، فلاکت و عقبماندگیهای دیگر جامعه دارند؟
اینکه بر طبل جنگ بکوبیم و شعارهای پوچ و بیمعنا بدهیم و بر ملت هزینه تحمیل کنیم، هنر نیست. این افراد در آمال خود غوطهورند و فکر مردم را نمیکنند و برایشان حتی اگر نصف دنیا هم کشته شوند، اهمیتی ندارد.
مجمع مدرسین چنین ادعاها و شعارهایی را درست نمیداند. سخن ما این است که اگر ناچار به جنگ هستیم، باید با عزت و همبستگی و همراهی همه مردم باشد. البته ما به دنبال صلح با عزت هستیم. این افرادی که این روزها با زبان تند به ما حرفهای ناگفتنی میزنند، ... متوجه نیستند که بیش از یک دهه تحریم چه بلایی سر کشور آورده است، شاید هم برایشان مهم نیست، همانطور که برای رسیدن به آمالشان کشته شدن نیمی از مردم جهان نیز مهم نیست.
اینان طرفدار رئیسجمهوری بودند که قطعنامههای علیه ایران را ورق پاره میدانست و امروز معلوم شد که این نادانیها چه بلایی بر سر کشور وارد کرده است.
7️⃣ منطق، نه هیاهو و توهین و اتهامزنی
ما در موضعگیریهای خود با تکیه بر ارزشهای دینی و واقعنگری به دنبال تحقق منافع ملی هستیم. اگر افراد یا گروههایی مواضع ما را نمیپسندند، به جای توهین، اتهامزنی، جنجال به پا کردن وهای و هوی، با ما وارد گفتوگو و مباحثه شوند.
مطمئن باشند اگر توانستند ما را قانع کنند، ما حرف خود را پس خواهیم گرفت. ولی مطمئن باشید با جنجالآفرینی و با حمله به دفتر مجمع و شعارنویسیهای مضحک، نمیتوانند موضع عقلانی، ارزشی و در راستای منافع ملی ما را تغییر دهند.
آنان براداران دینی ما هستند و مناسب است از روشهای دینی یعنی مجادله احسن برای پیشبرد دیدگاهایشان بهره ببرند. از تندروی و هتاکی دوری کنند. این روش اخلاقی و دینی نیست.
🌐https://t.me/majmaqomh
#معرفی_کتاب
📘عنوان کتاب: «دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی» /نویسنده :محمدرضا بیات
🖊#علی_علیزاده
💠آیا دین به زندگی ما معنا میدهد؟
معنای زندگی در دو قرن و نیم اخیر برای طیف گستردهای از انسانها در مغربزمین به یک مسأله تبدیل شده است. ارائه نظریهای درخور و قابل دفاع درباره معنای زندگی، از دغدغههای اساسی فیلسوفان تحلیلی در چند دهه اخیر بوده است. کتاب «دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی» در سال 1390توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب ، در ۲۴۰ صفحه به چاپ رسیده و تابحال دوبار تجدید چاپ گردیده است.
🔻کتاب حاضر ضمن توضیح کوششهای این فیلسوفان در این زمینه، به رویکردها و نظریههای معنای زندگی پرداخته است و در نقد و بررسی آنها نیز از دیدگاههای فیلسوفان و متکلمان مسلمان بهره برده شده است.
🔻در کتاب حاضر کوشیده شده است تا توصیف نسبتا کاملی از رویکردها و نظریههای معنای زندگی و شیوه مواجهه فیلسوفان تحلیلی با آنها ارائه شود. در بازار نشر ایران، عمده کتابهای موجود در حوزه «فلسفه دین» و «معنای زندگی» ترجمهای بوده و کتابهای تالیفی از این دست، کمتر به چشم میخورند. نویسنده در این کتاب بدون آنکه در دام اطناب بیفتد، آراء اندیشمندان و صاحبنظران بسیاری را بررسی کرده است. شیوه به کار رفته در کتاب حاضر، چنان که از عنوان آن نیز برمیآید، تحلیلی است. مخاطب در این شیوه معمولا با تقسیمبندیهای متعددی مواجه میشود. حسن این شیوه این است که دارای دقت زیادی است اما در عینحال باید دانست که مطالعهی چنین کتابی توجه و تمرکز بیشتری را میطلبد.
💠ساختار کتاب
کتاب پیشرو مشتمل بر سه فصل است:
📍فصل اول: مقدمات
مطالبی که در فصل اول به آن پرداخته شده است، عبارتند از:
ارائه تصویری روشن از معنای زندگی به کمک ایضاح مفاهیم اساسی و تفکیک تقریرهای گوناگون آن.
نظریهپردازی در حوزه معنای زندگی و نقد نظریات رقیب.
توضیح روش معرفتشناختی اتخاذشده که عبارت است از توسل به شهود انسانی برای ایضاح مفاهیم و ابداع نظریات گوناگون.
برشمردن ویژگیهای این روش، از جمله استفاده از شیوه استدلال بهترین تبیین.
بررسی چرایی تبدیلشدن معنای زندگی به یک مسأله در میان فیلسوفان. (تا پیش از قرن بیستم چنین بحثی در میان فیلسوفان مطرح نبوده است.)
معرفی دو رویکرد در پاسخ به مسأله معنای زندگی که عبارتند از:
✔️الف. رویکرد استیس : استیس معتقد بود معنای زندگی همان هدف زندگی است. مطابق دیدگاه او از بین رفتن علت غایی و هدف زندگی در ساحت علوم تجربی، سبب شد تا انسان در زیستن خویش نیز دچار بیمعنایی شود.
✔️ب. رویکرد لندو آیدو: آیدو بر این باور بود که افول ارزشها، سکولاریزم و برچیدهشدن ساحت قدسی از زندگی انسانها مهمترین علل بیمعناشدن زندگی انسانها هستند.
تأکید بر این نکته که فیلسوفان باید بههرحال به این مساله بپردازند، حتی اگر پیداشدن چنین مسألهای ریشهای منطقی نداشته باشد.
📍فصل دوم: فیلسوفان تحلیلی و معنای زندگی
در فصل دوم بیشتر به مقدمات لازم جهت ورود به بحث پرداخته میشود. مباحث مطرحشده در این فصل عبارتند از:
🔸ایضاح دو مفهوم «معنا» و «زندگی» و در نهایت تبیین ترکیب «معنای زندگی»: در کتاب پیشرو معانی متعددی برای «معنا» ذکر شده است که از این میان سه معنا تناسب بیشتری با بحث دارد:
الف. هدف زندگی.
ب. ارزش زندگی.
ج. کارکرد زندگی.
از این میان، به معنای «ارزش زندگی» بیش از سایر معانی پرداخته شده است؛ معنایی که عمده نظریات نیز بر اساس آن پیگرفته شدهاند.
معرفی رویکردی که در کتاب حاضر به آن پرداخته شده است که عبارت است از بیان تقریرهای هنجاری از دیدگاه سوم شخص و جزءنگرانه. در این دیدگاه گفته میشود که معناداربودن زندگی ناظر به رفتارها یا تجربیات خاص است که به ما اجازه میدهد تا معنای زندگی را به تمام آن انتساب بدهیم. از طرفی نگاه ما، هنجاری است به این معنا که در پی «بایدها» و «نبایدها» و توصیهها هستیم و نه توصیف زندگیهای معنادار. (گویا مولف بررسی رویکرد توصیفی را کاری روانشناختی – ونه فلسفی – میداند.).
🔸«دیدگاه سوم شخص» نیز به این معنا است که ما باید به عنوان ناظر بیرونی در مقام توصیه بربیاییم. در مقابل، برخی معتقدند که برای معناداربودن یک زندگی باید تمام اجزای آن به طور کلی دارای معنا باشند.
📍فصل سوم: رویکردها و نظریههای معنای زندگی
در نهایت در فصل سوم به بررسی رویکردها و نظریهها پرداخته میشود.
📎پیوند به متن کامل معرفی کتاب
🌐https://t.me/majmaqomh
⚡️عده ای اندک هر رطب و یابسی بر دهانشان آمد علیه مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به زبان آوردند.
بسمه تعالی
محضر مبارک آیت الله ناظم زاده
سلام علکیم
چند روزی است که بعضی افراد و کانال های اینترنتی نام حضرت عالی را بین اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم ذکر کرده و پیرامون بیانیه ای که مجمع درباره نظریه دوکشوری اسرائیل ـ فلسطین صادر کرده اند، به توهین و بازخواست پرداخته اند.
نظر جناب عالی در این باره چیست؟
🔖جواب:
سلامعلیکم
اینجانب با احترامی که به اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم _ که همگی از فضلای حوزه و خدمتگزار اسلام و نظامند _ داشته و دارم، ولی حدود هفت سال است از این مجمع استعفا داده ام و هیچ گونه مداخله ای در بیانیه های این مجمع محترم نداشته و حتی اطلاعی هم ندارم.
در اینجا از فرصت استفاده می کنم و به عنوان یک روحانی و برادر بزرگتر و در راستای فرمان الهی تواصی به حق : "و تواصوا بالحق" به کسانی که لباس روحانیت به تن دارند و شاید از آزادی بدون مسئولیت برخوردارند عرض می کنم که اگر فردی یا گروهی نطریه و دیدگاهی در مسائل سیاسی و غیره دارند که بانظر شما سازگار نیست، آیا بهتر نیست مباحث را به شیوه جدال احسن به بحث و گفتگو بگذارید:"و جادلهم باللتی هی احسن". این روش هم مشروع است و هم رویه تمام عقلای عالم و دانشمندان و عالمان حوزه های علمیه در طول تاریخ بوده است.
اما در این مورد اخیر، آیا درست است که شما افرادی را متهم می کنید که سالهای طولانی است عضو مجمع نیستند. تعدادی از افرادی را هم که نام برده شده، مدت هاست از دنیا رفته اند. بعضی هم طبق اطلاعی که دارم، مدت هاست بیمار و در خانه بستری هستند.
شما که لباس روحانیت برتن دارید و سالها در حوزه بوده اید، درست است قلم بردارید و چشم بسته جمعی را که در جریان موضوع مورد بحث شما نبوده اند متهم کنید؟! این هشدار قرآن را بشنوید که:« لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسولا».
شما که با آیات نذیر و بشیر قرآن آشنایید با این برخوردهای نسنجیده چه جوابی دارید؟!
فاجعه بارتر در مسیر راهپیمایی مردم قم بعد از نماز جمعه که علیه اسرائیل برپا شده بود، حدود ۳۰ نفر خانم و جوان و بعضی افراد مسن از آن انبوه جمعیت به طرف محل مجمع مدرسین و محققین سرازیر می شوند و هر رطب و یابسی بر دهانشان می آید به زبان جاری می کنند. زشت تر آن که در غروب همان روز جمعه، چند نفر ناشناس شیشه های درب را شکسته و فرار می کنند.
آیا این رفتارها شرعی و قانونی است؟ آیا ساختمانی که متعلق به بیت المال است باید تخریب شود؟!
سخنم در این جهت با کسانی است که این برنامه های ناصواب را سامان می دهند. که البته ان شاءالله این رفتارها و تهمت ها مورد رضایت هیچیک از مسئولین نیست.
خوب است در این شرایط بحرانی و مشکلات دولت و ملت، به جای تفرقه انداختن، باهم همدلی داشته باشیم که رضای خدا و خلق خداست.
و السلام علی عبادالله الصالحین
حوزه علمیه قم
سید اصغر ناظم زاده
۶ آبان ۱۴۰۳
فریادِ درون (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzadeh
🌐https://t.me/majmaqomh
🔰7 نکته درباره بیانیه مجمع مدرسین ؛ تایید مرز 67 فلسطین ، تایید اسرائیل نیست
📝#رضا_غبیشاوی
🔖 - مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در بیانیه اخیر خود نوشته است :" این مجمع، بازگشت این رژیم [ رژیم صهیونیستی / اسرائیل] به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راهحل برون رفت از این بحران میداند".
این بند با انتقاداتی روبه رو شد. به همراه این انتقادات، مطالب و ادعاهای نادرستی هم ارائه شد. فارغ از تایید یا رد این بند از بیانیه و راه حل مطرح شده ، این نکته ها قابل بیان هستند:
📍نکته اول: مرزهای 67 به معنی کرانه باختری، غزه و بخش شرقی شهر قدس (بیت المقدس / اورشلیم) است. سازمان ملل و اروپا حضور ارتش اسراییل در این سه منطقه را اشغال می دانند. تشکیل دولت فلسطین در مرزهای ۶۷ به معنی به رسمیت شناختن اسرائیل نیست بلکه تنها اشاره به مرزهای دولت و کشور فلسطین است که هنوز عضو سازمان ملل متحد نشده است.
◽️فلسطین در مرزهای ۶۷ ، مطالبه و خواسته دولت رسمی فلسطین (تشکیلات خودگردان به ریاست محمود عباس) هم هست. همان دولتی که از سوی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان دولت قانونی فلسطین به رسمیت شناخته شده و سفارت فلسطین در تهران نیز به سفیر آن سپرده شده است. در واقع دولت فلسطین معتقد به مرزهای 67 برای خود است اما دولت ایران قائل به بیشتر از این مرزها یعنی سراسر مرزهای فلسطین تاریخی است. مرزهای فلسطین تاریخی به معنی کل مرزهای اسرائیل به علاوه مرزهای 67 است.
◽️ضمن اینکه همه کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی و اسلامی به جز ایران، خواستار برپایی دولت / کشور مستقل فلسطین درمرزهای 1967 هستند. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران بارها در مجامع بین المللی و در راس آن، سازمان ملل، به تشکیل فلسطین در مرز ۶۷ رای مثبت داده است گرچه از نظر تهران فلسطین باید در سراسر مرزهای تاریخی این سرزمین شکل بگیرد. مرزهایی که هم اکنون شامل مرزهای اسرائیل نیز می شود.
📍نکته دوم : در این بیانیه هیچ اشاره ای به راه حل دو دولتی یا دو کشوری نشده است. اشاره به تشکیل کشور فلسطین در مرز ۶۷ ارتباطی با ایجاد کشور اسرائیل یا راه حل دو دولتی یا به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ندارد.
📍نکته سوم : حماس و رهبران آن موافق برپایی دولت مستقل فلسطین در مرزهای 67 در آینده و ایده دو کشوری (برپای فلسطین در مرزهای 67 در کنار به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ) هستند اما در حال حاضر، کل سرزمین تاریخی فلسطین را سرزمین اشغالی می دانند.
آخرین بار هم خلیل الحیه عضو کادر رهبری حماس به صراحت گفت اگر فلسطین در مرز۶۷ تشکیل شود و ارتش اسرائیل هم به مرزهای ۶۷ عقب نشینی کند و به اشغال خاک فلسطین پایان دهد حماس نیز سلاح را به زمین می گذارد و شاخه نظامی خود را منحل می کند چرا که دلیلی برای وجود آن نخواهد داشت زیرا اشغال فلسطین به پایان رسیده است.
📍نکته چهارم : توصیف مرزهای قانونی برای مرزهای 1967 برای فلسطین، اشاره به جایگاه این مرز در حقوق بین الملل است. هم اکنون این مرز از سوی سازمان ملل متحد و مصوبات شورای امنیت این سازمان و دولت فلسطین به رسمیت شناخته می شود. برهمین اساس است که سازمان ملل متحد ، اروپا و امریکا، حضور ارتش اسرائیل در خارج از مرزهای 1967 را اشغالگری اسرائیل در سرزمین های فلسطینی می دانند.
📍نکته پنجم : تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 1967 خواسته دولت فلسطین است که ایران نیز این دولت را به رسمیت می شناسد. دولت فعلی اسرائیل، تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 را قبول نمی کند. در کل جهان، به جز ایران و اسرائیل، همه کشورهای جهان تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 را مطالبه و تایید می کنند.
کابینه فعلی اسرائیل مخالف برپایی دولت مستقل فلسطین است و دولت ایران هم خواستار برپایی دولت فلسطین در سراسر سرزمین تاریخی فلسطین (مرزهای فعلی اسرائیل + مرزهای 67) است.
📍نکته ششم : دولت اسرائیل، با اشغال سرزمین های فلسطین شکل گرفت؛ عضو سازمان ملل متحد شد؛ گسترش یافت و به مرزهای کنونی رسیده است. وجب به وجب آن چیزی که هم اکنون به عنوان دولت اسرائیل و مرزهای اسرائیل شناخته می شود ازطریق اشغالگری، خون ریزی،جنگ و درگیری مسلحانه و با منطق زور اسلحه به دست آمده است. به رسمیت شناختن مرزهای 67 به عنوان تایید و مشروعیت بخشی به اشغالگری نیست.
📍نکته هفتم : هر دولتی در جهان در برابر موضوعات مختلف، موضع گیری های مشخص ومعین دارد. اصرار بر اینکه همه تشکل ها و گروه ها در یک کشور، موضع دولت را تکرار کنند نه ممکن است و نه شدنی. ضمن اینکه با تنوع دیدگاه ها و نظرات جامعه نیز در تضاد است.
🔸مرزهای 1967 با رنگ سبز کم رنگ و پررنگ مشخص شده اند:کرانه باختری + غزه + بخش شرقی شهر قدس (اورشلیم)
منبع: عصر ایران
🌐https://t.me/majmaqomh