eitaa logo
اعراف
93 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
283 ویدیو
19 فایل
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ (اعراف/۴۶) لینک کانال‌های آرشیویِ بذل خون،متفکر غریب و میراث: @miras_68 @bazl_61 / @gharib_58 این کانال هم تولیدی و هم توزیعی است! @aliasgari1378
مشاهده در ایتا
دانلود
۲)خیلی حواسم به درس نبود. البته تدریس ناخوشایند نحو در پایه ۱ و ۲ به ناامیدی من در حوزه بیشتر بال و پر میداد. کبوتری که بنا بود تا باورود به حوزه پربزند و خیال خوش حضورش را به عنوان عنصری تاثیر گزار در جامعه زندگی بکند، اکنون بیش از گذشته خودش را در قفس تفکرات انتزاعی میدید. شبهه درباره ی ولایت فقیه، انجمن حجتیه، تفکرات صد انقلاب، و هم حجره ای که ولایت فقیه امام را چون قرآن میبوسید و روی طاقچه قرار میداد... با خود گفتم: نونت نبود. آبت نبود. طلبه شدنت چی بود؟ تویی که نمدونی برای چی از ولایت فقیه حمایت میکنی چرا توی حوزه نشستی؟ تویی که توی نحو و ادبیات عرب گیر کردی چرا فکر میکنی توی حوزه موفقی؟؟؟ خود خوری هایم درد بی درمان روز های بی هویتی ام شده بود. علی عسگری در حوزه هویت خودش را گم کرده بود. اصلا شاید هویتی نداشتم تا گمش کرده باشم... روز ها گذشت تا اینکه کرونا، آن مهمان ناخوانده خطرناک، مرا به پستوی خانه کشاند. پستویی که فرصتی برای بازیابی داشته ها و نداشته هایم ایجاد کرد تا بدانم من کجا هستم و من که هستم و چه باید انجام دهم؟! خودخوری هایی که مرا به انزوای فکری کشانده بودند، نردبانی شدند تا با آن بالا بروم و جامعه را در بحران کرونا از نزدیک نظاره کنم. تفکرات انتزاعی کم کم جای خودشان را به دیدن واقعیت ها دادند. از یکسو توقعات مردم از دین و حاکمیت دین و از طرف دیگر فهم نسبت حوزه با محقق کردن آن توقعات، نکاتی بودند که مرا به تحقیق و مطالعه واداشتند. انقلاب درونی خودم در فصل کرونا مهمترین انقلاب زندگی شخصی من بود. فهم مبانی اساسی اسلام و انقلاب و کاربردی بودن ان در جهت تفهیم و تبیین واقعیت های دین در بستر جامعه، دغدغه های تازه ی من بود... شاید اگر ویروس آدم کش و نفس گیر نبود، من در همان گمراهی و در همان باتلاق بی هویتی طی طریق میکردم و از اهداف انسان ساز، دور و دورتر میشدم. @araf11
۳)اوائل سال ۹۹ تشکل سفیر ۵۹ ایجاد شد. با رفقای طلبه و دانشجویی که از دبیرستان همدیگر را میشناختیم، به مطالعه مبانی انقلاب جهت تبیین آن در کف میدان و جامعه و جلوگیری از انحراف در عقیده، مشغول شدیم. جلسه میگذاشتیم و بحث میکردیم. مطهری میخواندیم و مکتب اورا بررسی میکردیم. ولی فقط کافی بود که فردی از این تشکل، جامعه را درک نکند و نیاز جامعه به دین و فلسفه ی آنرا نداند تا همین امر به گروه صدمه بزند. این نیز رقم خورد و سفیر۵۹ درهم شکست. مسیری که بنا بود با یک تشکیلات ۶ نفره جلو برود در ۴ ماه بعد زمین خورد و مسیرش را به تنهایی ادامه دادم. فهم من از درد انتزاعی فکر کردن و انتزاعی درس خواندن آنجا بیشتر شد که در پایه ۴ طعم شیرین فقه و اصول را چشیدم. اینکه اصول فقه مرا از بی هویتی نجاتم داد و فقه من را به ابعاد مختلف احکام دین آشنا کرد. اما باز هنوز چیزی ذهنم را درگیر کرده بود: نسبت فقه و اصول با جامعه چیست؟ جامعه ای که هر روز گرفتار گرانی بنزین و اقلام اساسی میشود و از حیث آموزشی، با بی عدالتی ها مواجه است، چگونه میتواند درمانش را از فقه و اصول کسب کند؟ پایه ۴ گذشت. تدریس اساتیدی برجسته در فقه و اصول و درمان کردن بخشی از بی هویتی من به واسطه ی تلنگر های آنان در مباحثی که بوی حل مسئله میداد، سبب شد تا فکرم را از خروج به ماندن تغییر دهم. بالاخره فهم اهمیت جایگاه دین و در ذیل آن فهم کاربرد فقه و اجرای آن در قامت قوانین زیست اجتماعی و رویکرد اجتماعی به اصول فقه چیزی نبود ‌که یکشبه برای ذهن درمانده من حاصل شود. باید از عالم ذهن و تفکرات انتزاعی خارج شد و با جامعه درگیر شد تا دید فقه چقدر از مسائل را حل میکند. لمعه و اصول کجای جنگ تمدنی قرار دارند؟! باید با حجتیه ای ها پنجه در پنجه شوی تا بدانی که تئوری امام در خصوص فقه چیست؟ باید با بی حجاب حرف بزنی تا مولفه های فهم ناقصش از دین را کشف کنی. پایه های ۴ تا ۶ اینقدر سریع و شیرین برای من یعنی علی عسگری، گذشت که اکنون دلگیرم از تمام شدن دورانی که روزی برایش دعا میکردم. @araf11
۴)وقتی رسالت دین و مبلغان دین آن هم در گستره ی جامعه ای متکثر از حق و باطل، برایت روشن شود، دیگر دست روی دست گذاشتن و این پا و آن پا کردن معنا ندارد. آنقدر ذهنت پر از دغدغه های اساسی و کلان در جهت نجات بشر از حماقت های تحمیلی توسط حزب شیطان، میشود که دیگر حتی فراموش میکنی که قرار است در کجا و کی دوستت را ملاقات کنی. اینک به قطع رسیدن و انتخاب کیفیت ادامه ی مسیر هر چند سخت است ولی این سختی، آسان میشود زیرا میدانی که اکنون در وسط جنگی هستی که فقط طلاب دغدغه مند و با انگیره میتوانند تا با حل کردن مسائلش، آنرا به نفع ربوبیت الهی و حاکمیت دین پایان دهند. و این نیازمند ارائه ی برنامه در جهت از بین بردن تفکرات انتزاعی در حوزه و فهم منابع دانشی حوزه چون آیات و روایات و تراث فقه و اصول و کلام است و همچنین فهم ارتباط آن با اندیشه تئوریسین ها انقلاب اسلامی است. این تازه آغاز ماجراست... اما سوالی که وجود دارد این است که آیا همه ی طلبه ها اینچنین به شرایط جنگ تمدنی و نقش کلیدیشان در پیروزی این جنگ واقف هستند و یا آنکه تولید علم در حوزه با در بسته مواجه بوده و تفکرات انتزاعی بیش از تفکرات کارآمد در حیطه ی جامعه، مشتری دارد؟ @araf11
☑️معاون اول قوه قضاییه: ادبیات فرمانده انتظامی مازندران خوب نبود 🔸حجت الاسلام مصدق: 🔸این طور نیست که‌ فرمانده انتظامی مازندران گفته باشد اگر کسی بی حجاب باشد گردنش را می شکنیم بلکه سخنان ایشان در رابطه باافراد شرور و کسانی که امنیت برهم می زنند و سرقت‌های مسلحانه بوده است. 🔸فیلم پخش شده هم تقطیع شده است. گرچه این ادبیات وی خوب و در شان یک فرمانده نبوده است. ____ 🛇 اگر تا الان نمیدانستید که چرا قوه ی قضائیه در برابر ناهنجاری ها منفعل است، اکنون با بیان معاون قوه قضائیه به این نتیجه خواهید رسید. فرمانده ی انتظامی که باید در بیان اقتدار خود را ثابت کند و از کنایه ای به جا استفاده میکند، اما ملاحظه میکنید که مصلحت سنجی ها و یا انفعال دستگاه قضا به قدری است که حتی در برابر این کنایه هم نمیتواند حمایتی بکند. هیهات بر شما مسئولین قضا هیهات @araf11
چادر، یک پوشش در کنار سایر پوشش‌ها نیست! حجاب شخص محجبه، ثمره‌ی اعتقاد اوست بروز حیاء و عفت و ایمان اوست یکی از کارکردهای حجاب و چادر، عدم جلب توجه و عدم جذابیت است حجاب یعنی من برای برخورد با نامحرم خط قرمزهایی دارم حجاب‌استایل بودن با فلسفه‌ی حجاب در تضاد است آرایش کردن با فلسفه‌ی حجاب هم‌خوانی ندارد انتشار عکس از خود با حالات ناجالب(تعیین مصداق به عهده‌ی خود مکلف و اطرافیانش) منافات با محجبه‌بودن دارد چیزی که حجاب‌استایل‌ها در صدد نفی و اثبات آن هستند(آگاه یا ناآگاه)، تهی‌کردن فلسفه‌ی حجاب و اثبات آن به عنوان یک نوع پوشش(استایل) است! تلک شقشقة هدرت... @srdrgm
واقعا چنین چیزی اتفاقیه؟؟؟؟ @araf11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کنشگر
✅ برای ترویج حجاب کار تحقیقی و تبلیغی کنید 🔰 [در مسئله‌ی حجاب] شما با کار کنید. یعنی همان را که افراد مورد نظر شما برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار میبرند، شما هم به کار ببرید. یعنی شما درباره‌ی حجاب بنشینید کنید، ، از لحاظ دینی هم مثلاً درباره‌اش بحث کنید، یا از بحثهایی که شده استفاده کنید. از لحاظ اجتماعی هم روی همین مسأله‌ی کیفیّت حجاب تکیه کنید؛ به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید؛ آن چیزی که به نظرتان درست است، آن را بگویید؛ این دغدغه را هم که اینها می‌آیند تمایل به حجاب را در دلِ مردم از بین میبرند، نداشته باشید؛ حجاب از بین نمیرود. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ 🔹 مقام معظم رهبری ◀️ در حوزه حجاب حضرت آقا میفرمایند: ▪️ با تبلیغات کار کنید ▪️ همان حربه‌ای طرف مقابل ▪️ واقعا تحقیق کنید ▪️ فکر کنید 🔸 طرف مقابل با امر و نهی داره کار میکنه؟!!!🤔 🔸 با گشت ارشاد چادر و روسری رو بر میداره؟!!!🤔 🔸 با زور و تحکم داره افراد رو جذب میکنه؟!!!🤔 ◀️ طرف مقابل داره چطوری بدحجابی و بی حجابی رو ترویج میکنه؟! ✅ آقا شاه کلید کار رو بیان کردن، اما ما غفلت کردیم و دقیقا برعکس توصیه آقا کار کردیم؛ همین شد که روز به روز اوضاع ما خراب تر شد! 🔹 واقعا تحقیق کنیم، فکر کنیم و بدل همان حربه ای که دشمن داره برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار میبره رو بر علیه خودش استفاده کنیم. ✍️ سید احمد رضوی 🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب @s_a_razavi
چگونه دشمنان انقلاب ذلیل میشوند!!!! ید الله فوق ایدهم. @araf11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️پخش زنده غیر قانونی لیگ جزیره ۳۰ سال حبس داره، بعد برای ما رایگان بی بی سی و منوتو پخش میکنن!!! @araf11
🔻بازسازی‌های درونی در جبهۀ تبیین-۱ 🖊 مهدی جمشیدی ۱. دشمن، بخش هر چند کوچکی از مردم را نسبت به نظام، بدبین و دچار سوءظن کرده‌ است. نوعی «بیماری ذهنی» در لایه‌ای از مردم ایجاد شده که در اثر آن، همه‌چیز را «مختل» و «معیوب» فرض می‌کنند و علت‌العلل را نیز «نظام» می‌دانند. به‌واقع، در یک جنگ شناختیِ تمام‌عیار قرار داریم و «کج‌روایت‌ها»، در حال ربودن «حقیقت‌ها» هستند. جامعه، زیر آتش مستمر و‌ متراکم دشمن قرار گرفته. دشمن به‌طور مستقیم و با هدف مبتنی بر گرای نفوذی‌ها، آتش می‌ریزد. گویا تمام مهمّات تمدنی‌اش را فقط برای ما خرج می‌کند. پاره‌ای از جامعه نیز نسبت به عملیات شناختیِ دشمن، دچار حالت «استسباع شناختی» شده است؛ منفعلانه و طوطی‌وار، فقط «تکرار» می‌کند و ترجیح می‌دهد که «فکر» را کنار بگذارد و گوشش به دهان بیگانه باشد. از هر امری بدتر این است که «وضع معیشتی»، به کمک جبهۀ دشمن آمده و تهاجم شناختی را تسهیل کرده است. ۲. در الگوی تحلیلی آیت‌الله خامنه‌ای، تحول فرهنگی دارای سه ضلع است: «امام»، «خواص»، «امّت». خواص اهل باطل می‌توانند هم «مصلحت» را بر «امام» تحمیل کنند و هم «اغوا» را بر «مردم». تعبیر «حجاب اجباری» را نیز «خواص» آفریدند و برای نفی آن دلیل تراشیدند، و آن‌گاه بخشی از «عوام» را با خود همراه کردند. ازاین‌رو، رهبر انقلاب از ما خواستند که دربارۀ گفته‌های‌شان، «فکر» و «بحث» کنیم و آنها را «امتداد» و «بسط» بدهیم و به «فهم عمیق» و «راهکارهای عینی» دست بیابیم. اگر این توقع را برآورده ‌کنیم، هم «ادبیات معرفتی» و هم «گفتمان اجتماعی» ایجاد می‌شود. نقشۀ راهِ عملیّات فرهنگی در موضع رهبر انقلاب چنین است: ثروت اجتماعیِ انقلاب با «جهاد تبیین» حفظ می‌شود؛ و این یعنی «گفتگوی معطوف به گشودن گره ذهنی»؛ باید «حرف نو» یا «منطق نو» داشت؛ «بیان منطقی و اقناعی»، کارساز است؛ و باید فضلای جوان و صاحب‌فکر، «حلقه‌های معرفتی» تشکیل بدهند. «تبیین»، امکانی‌ برای «دفاع عقلانی» از دین است. پس تبیین، «طرح عقلانیت» است و عقلانیت، مدار «گفتگو» است و گفتگو، زمینۀ «تبیین» است و تبیین، شکنندۀ «کج‌روایت‌ها» است. البته اصرار چندبارۀ رهبر انقلاب بر «جهاد تبیین»، به معنی «غفلت از واقعیّت» نیست، بلکه به معنی «غلبۀ روایت بر واقعیّت» است. در جهانِ روایت‌زده، هر واقعیّتی در چهارچوب «گفتمانِ مسلّط»، معنا می‌شود. واقعیّت، «صامت» شده و روایت، آن را به دلخواه خویش، «تفسیر» می‌کند. پس علاج واقعیّت، شرط کافی نیست. باید بودن‌مان را در کنار انقلاب، «اظهار» کنیم؛ باید «نشان» بدهیم که انقلابی هستیم. مسأله‌، «تجلی هستی انقلابی‌مان» در برابر چشم‌هایی است که تشنۀ مشاهدۀ گسست مردم از انقلاب هستند. راه‌حل، جزیره‌ای‌شدنما نیست؛ ما از جامعه گریختیم و میدان را برای ظهور و تجلی فاسقان، خالی کردیم. ۳. چرا واکنش‌ نیروهای فکری جبهۀ انقلاب نسبت به روایت‌های جبهۀ مقابل، اندک و حداقلی است؟! از برخی از بدنۀ خودی شنیدم که دچار شبهه و اشکال شدند؛ پاسخ می‌خواستند. هم ایمان داشتند و هم اشکال. روایت‌بازی دشمن، موریانه‌وار می‌جود و می‌فرساید. در جبهۀ انقلاب، نیروی فکری کم داریم که واکنش‌ها، این‌چنین ناچیز هستند؟! یا نیروها کافی‌اند و مبارزان اندک؟! یا سامان‌دهی نداریم و جبهه نیستیم؟! مسأله ما چیست؟! چالش‌ها می‌آیند و می‌روند و در هر مورد، با ضعف مواجهه در سرآمدان جبهۀ انقلاب روبرو می‌شویم. واکنش‌ها اندک هستند؛ چه رسد به واکنش‌های کیفی و کارساز. چرا چریک‌های خط مقدم، احساس تنهایی می‌کنند؟! لیبرال‌های داخلی، دیگر حتی بی‌پروا به شخص رهبر انقلاب حمله می‌کنند؛ مکرر و آشکار. و ما اغلب نیز نظاره‌گر. این کج‌روایت‌ها هرچه متراکم‌تر و فشرده‌تر شوند، کار دشوارتر خواهد شد. دیر نشود؟! تاریخ را همین کج‌روایت‌ها به زنجیر می‌کِشند. در این اغتشاش چندماهه دیدیم که در میان نیروهای فکری و فرهنگی، بعضی «اندیشۀ غنی» و‌ «تفکر خلّاق» ندارند و تهی‌مایه هستند؛ بعضی «محافظه‌کار» و «ترسو» هستند؛ بعضی فقط در برابر «پول» و «قرارداد»، تبیین می‌کنند و سفارشی می‌جنگند؛ و بعضی «لیبرال» و «دگراندیش» شده‌اند و با دشمن، مخرج مشترک دارند. در معرکۀ «جنگ روایت‌ها»، حوزویان که باید «میدان‌» را دریابند، مشغول «درس‌وبحث» هستند. موقع ابتلا و هزینه که می‌رسد، اهل خوف و مصلحت و حمل‌برصحت و تقیّه، به سوراخ سکوت پناه می‌برند و اگر هم به‌ناچار، زبان باز کنند، جز سخن دوپهلو نمی‌گویند. به حلقه‌های میانی محتاجیم، اما همه به دولت و مجلس و شهرداری مهاجرت کرده‌اند. حس تکلیف در اینجاها که هوای بهاری دارد گُل می‌کند، نه در زمستان جنگ میدانی. در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها نیز طمع ارتقا و ترفیع، ایمان‌سوزی کرده است؛ اهل علم، کارمندان مطیع نان شده‌اند و با استادیاری و دانشیاری و استادی و ... تجدید میثاق می‌کنند. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
این تحلیل حرف دل خیلی از ما هاست. انقلابی های عزیز اگر میخواید در جهاد تبیین موفق باشید خواهشا اینقدر از سهیل و سعیدیسم و اینجور چیزا توقع اخذ مبانی انقلاب نداشته باشید. سیدنا براتون نون و آب نمیشه... برید از سرچشمه بگیرید... مطهری بخونید. کسی سِیر خواست بهش سِیر مطالعاتی میدم. حضرت آقا بخونید. جلد ۲۱ صحیفه امام رو بخونید. اینقدر سطحی اندیش نباشید.... به خدا که خیلی کارا از دستمون بر میاد فقط کافی بخوایم و توکل کنیم
برای ضد یک چیز شدن باید بدان چیز علم داشت و آگاهی پیدا نمود. به عنوان مثال نمیشود اسلام را نشناخت ولی گفت که من با اسلام مخالفم. زمانی که علم و آگاهی لازم نسبت به یک مسئله وجود داشته باشد، خوبی و یا بدی آن و یا ملائمت و منافرت آن، خودش را نشان میدهد. آنگاه میشود گفت من طرفدار آن چیزم یا مخالف آن چیز. چه بسا بر همین مبنا میتوان این نکته را اشاره کرد که جوانانی در این کشور نا خواسته و بدون علم و آگاهی لازم با مبانی و اندیشه های انقلاب، با آن مخالفت میکنند و در رسانه ها به عنوان ضد انقلاب شناخته میشوند. شاید این تعبیر در قبال آن، رسانه ای و روزنامه ای باشد ولی تعبیر فنی این است که وقتی فردی نسبت به مبانی و آراء و نظریات انقلاب اسلامی اطلاعاتی ندارد، اصلا ملاکی در ذهن او نیست که بگوییم او ضد است یا نیست. کالعدم است. اصلا نمیتوان روی او حکمی بار کرد و یا نسبتی داد. اگر میگوییم که یزید و بنی امیه و یا بنی عباس دشمنان اهل بیت بودند و یا اگر میگوییم تمدن غرب و اندیشه ی مدرنیسم بر محور اومانیسم بر ضد ساختار اسلامی است بدین خاطر است که اربابان و روسای این تشکل ها، شناخت خوب و قابل توجهی نسبت به اهمیت اندیشه اسلام و انقلاب دارند. لهذا برای آنکه در مقابل این اندیشه، قد علم کنند نیاز به اهرم مردم و ضدیت مردم با آن نظریات را احساس کرده و برای به دست آوردن این اهرم فشار مردمی، دست به اغوا گری میزنند. لهذاست که از آیه ۳۹ سوره ی مبارکه حجر این نکته به چشم می آید که شیطان ضد دین و ضد ربوبیت الهی واقعی است و کسانی که به دست او اغوا میشوند به خاطر مولفه ها و علل گوناگون، مثل جهل، عدم تخلیل صحیح و یا عدم تربیت صحیح خانوادگی، یک ضد دین واقعی نیستند بلکه اگر برای آنها گفته شود که اساسا دین چیست و از فلسفه ان برای انسان گفت، میتوان ادعا کرد که اهرم فشار کاذب را از دست نظام اغواگرانه خارج کرده و در جهت بسط حاکمیت الهی و ربوبیت آن، اقدام نموده است. اینچنین است که در جامعه ی فعلی اهمیت جهاد تبیین فهم میشود و اگر این مهم نباشد، اهرم فشار در دست اغواگران و منحرفین از مسیر رشد عقلانیت اجتماعی رقم می خورد. @araf11
کشف حجاب در کشور به تناسب صورت میگیرد. مثلا در تهران به عنوان پایتخت، میزان برهنگی شدیدا به چشم می آید. در قم به عنوان یک شهر متمدن دینی و حوزوی، میزان بد حجابی هایی که شاید در ۳ سال گذشته در تهران مشهود بود اکنون در قم رویت میشود واین مسئله ی مطلوبی برای قم نیست. هر چند بگوییم کشف حجاب نیست ولی عقب نشینی عجیبی در زیست بوم فرهنگی قم صورت گرفته است. در اصفهان، شیراز و شهر های توریستی نیز هر کدام به حسب خودش. شمال و جزایر جنوب نیز که از لاس وگاس عبور کرده و شما خود بهتر میدانید! نکته این است که ما لایحه ی حجاب را هم نخواستیم.بررسی آن نیز برای بهارستانی ها بماند پیشکش. اینکه چرا شوری عالی انقلاب گزارشی از فعالیت هایش در زمینه حجاب ارائه نمیدهد هم عطف بما سبق بشود. سازمان تبلیغات نیز همچون کمپ تمرینی تیم ملی پشت در های بسته، برای روز های تاسیس کاباره ها خودش را آماده میکند شاید آنوقت توانست به خودش بیاید. برخی بچه انقلابی ها هم گوششان به بلاگرها ی انقلابی و مطالبه کنندگان هست و حتی حوصله ی خواندن اندیشه انقلاب را برای به ثمر نشاندن جهاد تبیین ندارند. با این اوصاف مسئولین فرهنگی نه قاطعانه از قانون حمایت میکنند و نه لااقل ساماندهی درستی نسبت به مردمی کردن امر نظارت بر حجاب دارند. آنوقت دائما میگویند کار فرهنگی باید انجام بشود... خب من که در میدان جامعه میبینم، مردم حوصله ی بحث و جدل ندارند و انقلابی جماعت هم انگار از تنگ و تا افتاده و نظاره گر برهنگی است و فقط مطالبه ی بی اثر میکند، چه باید بکنم؟ آیا باید به حاکمیت فرهنگی امیدوار باشم؟ در یک هفته رئیس دوقوه صحبت کردند اما هیچکدام از لایحه ی ننگینی که از زیر دستشان عبور کرده تا به مجلس رسیده، سخنی نگفته اند. این طبیعیست؟ رفقای انقلابی و دغدغه مند خودتان دست به کار شوید و هر مسجد یک پایگاه فرهنگی بشود. مجهز شوید به اندیشه و اجرای آن در کف میدان. هیات امنا و یا مسئولین مسجد را راضی کنید که کمی غیرت به خرج دهند و ۲۴ ساعته مسجد را باز بگذارند و یا حد اقل برای جوانان موقعیت حضور ایجاد کنند تا برای فریاد زدن به مسجد بیایند بلکه کمی نظام توحیدی را درک کنند. تشکیلات شوید و گروه گروه به سطح شهر بروید و صحبت کنید. بی منطق ها را وادار به تفکر و تحلیل کنید چرا که آنان در خودیت و حیوانیت در حال مسخ شدن هستند. انسانیت خویش را گم کرده اند. مطهری فتح بابی برای گشودن اذهان قفل شده است. عقل خاک گرفته را گرد گیری میکند و فرصت تحلیل میدهد. درجمع هایتان سیر مطهری بخوانید. از جهانبینی اسلامی شروع کنید. برای معنای آزادی و لزومش در جامعه انسان کامل و آزادی معنوی بخوانید. والله جواب میدهد. تجربه کرده ام. آمار های فساد در غرب را با تحلیل اومانیستی برای جوانان بگویید و با آنان بحث کنید. نگزارید تنها بشوند و بروند به امان خدا. پیگیری کنید. قرار های مستمر بگزارید. طلبه و دانشجوی دغدعه مند اگر باهم کار کنند که نور علی نور است. مکمل هم هستند. ول کنید حاکمیت فشل فرهنگی را. وزیر آموزش و پرورشی که نمیداند دربی چیست، چگونه زبان جوانان را بلد است؟ سیاهنمایی نمیکنم ولی طبیعیست که کار فرهنگی بلد بودن زبان را میخواهد و اینرا همه ی شما میدانید. بسم الله... @araf11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این آزادی‌ها ممنوع است! ▶️ اخیراً شهید بهشتی گفته است که هیچگونه استدلالی برای نداشته‌ است و اعمال آن به هیچ وجه با اندیشه‌های شهید بهشتی سازگار نیست؛ حالا بد نیست نظر خود شهید بهشتی درباره حد و حدود آزادی را دوباره بشنویم: 🔹 محیط اجتماعی نقش آسان‌کننده يا دشوار‌کننده تغییرات دروني دارد؛ از اين رو، در هدايت يک جامعه به سوی فلاح، نمی‌شود به وضع محيط اجتماعی به کلی بی‌اعتنا بود... 🔸بنابراین در نظام اسلامی آزادی‌های اجتماعی حدودی دارد: ➖اول، یک فرد تا آنجا اعمال شود که به آزادی دیگران ضربه نزند. ➖دوم، آزادی‌هايی که محیط را فاسد می‌کند و زمينه‌ها را برای رشد فساد در جامعه آماده می‌کند، است. 🔺 برشی از صحبت‌های در مناظرات تلویزیونی با موضوع «آزادی، هرج‌و‌مرج، زورمداری» در سال ۶۰ @araf11
هدایت شده از علیرضا زادبر
واگنر و پوتین https://eitaa.com/Politicalhistory
هدایت شده از ديانت و عقلانيت
✍️ مراقب رخنه تفکرات سکولار در فرهنگ و جامعه باشیم. https://virasty.com/MJafari_ir
تحریف شهید بهشتی. نوشته ی روح الله کوشکی. @araf11
هیأت خودش فرم است، خودش قالب است، رسانه است! همین قالب بوده که نسل‌به‌نسل، ۱۴۰۰ سال معارف حسینی را منتقل کرده! این فرم و محتوا با هم ممزوج و آمیخته شده‌اند. اشکال مداحی‌های استودیویی و مثل آن، انتقال آن مفاهیم به وسیله‌ی قالبی است که قرابتی با آن ندارد، یا اقلا آن کارایی را ندارد. به بهانه‌ی تغییر ذائقه‌ی مخاطب و لزوم تغییر شیوه‌ی انتقال معارف، دارند ذائقه‌سازی می‌کنند. مداحی‌استودیویی جذب به خود می‌کند؛ نه جذب به هیأت، نه جذب به امام‌حسین که اگر آن هم باشد قوام ندارد، متزلزل است. هر چه‌قدر حجاب‌استایل‌ها مؤثر در گرایش به دین و حیا شدند و هویت دینی ساختند، این کار هم تربیت شاگرد خواهد کرد. حکایت آن است که گفت اجازه دهیم عرق‌خورها به هیأت بیایند و جذب هیأت بشوند؛ چندوقت بعد خود او سفره‌دار شده بود=)))) رفتند جذب کنند، جذب شدند. شاید دیر بفهمیم... تم. @srdrgm
نمیشود بگویی محور انسان است ولی از طرفی بخواهی بر این محور سلطه و استیلاء پیدا کنی. نمیتوانی بگویی ای انسان انسانیت را دنبال کن و انسان باش، ولی از طرفی به خواسته های استیلاء جویان، تن بدهد درحالیکه خواسته ی تو حیوانیت انسان است! اسلام انسانیت انسان را محوری در جهت رشد او میداند ولی اومانیسم، انسانیت انسان را تحریف میکنند تا به سلطه برسند! @araf11