eitaa logo
اعراف
86 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
348 ویدیو
21 فایل
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ۚ (اعراف/۴۶) لینک کانال‌های آرشیویِ بذل خون،متفکر غریب و میراث: @miras_68 @bazl_61 / @gharib_58 این کانال هم تولیدی و هم توزیعی است! @aliasgari1378
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
📌 ایستاده در برابر التقاط و انحراف ✍️ دانیال بصیر، پژوهشگر حوزوی آنچه که سبب شده بود تا مرحوم آیت‌الله مطهری(ره) مقابله با اندیشه‌های التقاطی را اصل قرار دهد، کاردانی و تبحر جدی ایشان در مباحث فکری و اندیشه‌ای و داشتن یک ذهن جوال در مباحث فلسفی بود؛ که می‌توان در ذیل همین سخن، به مقابلۀ فکری شهید مطهری با اندیشه‌های التقاطی مارکسیستی – اسلامیِ علی شریعتی اشاره کرد، یعنی همان چیزی که سبب شده بود تا گروهک فـرقـانِ دلباختۀ شریعتی، کینه ایشان را در دل بپروراند! 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
☑️ اندیشه در حواشی؛ جرأت مطهری ✍️ علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی یکی از سنت‌ها تحصیلی در حوزه‌ی علمیه، مطالعه‌ی شرح‌ها و حاشیه‌های کتاب‌های درسی است تا به تعبیر برخی از اساتید خبره، طلبه بعد از گذراندن دوره‌ای جامع از فقه و اصول، با دیدن حواشی ملا شود و بتواند تفقه کند و دین‌شناس شود. شاید این شیوه‌ی تحصیلی برای ملا شدن در حوزه و فهم شیوه‌ی استدلال به روایات و آیات، هیچ گاه کهنه نشود و همیشه مورد استفاده‌ی عموم طلاب قرار بگیرد؛ اما چه می‌شود که کاوش میان برخی از حواشی، توسط بعضی از مدرسین ممنوع می‌شود و طلبه‌ها جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارند، تا جایی که حتی حاشیه‌ها آنقدر به متن نزدیک هستند که نمی‌توان بدون بررسی‌شان به دقت فقهی رسیده و نظریه‌ی دقیق اسلام را تبیین کرد؟! نیاز‌های فکری بشر همزمان با پیشرفت ابزاری تمدن غرب و تکثر سلایق گوناگون_قطع نظر از درست یا غلط بودنشان_ به قدری گسترده شده است که شاید مهم‌ترین حاشیه‌ی یک طلبه را به هنگام تحصیلش در حوزه‌های علمیه، رقم زده باشد. این حاشیه آنقدر وسیع و خطیر است که توانسه زیست شخصی برخی از طلاب را دچار مشکل کند و آنان را از سیر در حال حرکت متن‌خوانی مرسوم در حوزه خارج و یا به راننده‌ی اسنپ، ویزیتور یک شرکت خوراکی و چیز‌هایی که مخالف با زی‌طلبگی در مدارس علمیه نامیده می‌شود، تبدیل سازد. ۶۰ سال قبل، کسی از حوزه‌ی علمیه برای پاسخ به نیاز‌های جامعه‌ی مکانیکی دورکیم و کنترل اراده‌های آزاد جان لاک میان اقشار مختلف مردم قد علم کرد تا هنوز که هنوز است، نامش به عنوان فرمانده‌ی جهاد تبیین در عصر تبعید امام خمینی(ره) بدرخشد و او کسی جز شاگرد بی‌نظیر علامه طباطبایی(ره)، شهید آیت الله مطهری نبود. مطهری کسی بود که نه اصالت الفردی و نه اصالت الجمعی بود. او کسی است که بر اساس نظریه‌ی فطرت، انسان مجبور در نگاه اندیشمندان غربی را، مستقل خواند تا بفهماند زیر چتر استعمارگران بودن، همان جبر تاریخی که هگل از آن یاد می‌کند نیست و این جبر، حقیقت ندارد. وقتی استاد مطهری با چنین قوه‌ی بدیع و درخشانی می‌توانست چنین نظریه پردازی داشته باشد تا انسان اسلامی عصر بحران‌زده‌ی سلطه‌گری لیبرال‌ها و مارکسیست‌ها را از خاک مذلت به عرصه عزت، حیات اندیشه ببخشد، چگونه نمی‌توانست بین متن و حاشیه تعامل برقرار کند؟ اگر توجه به حواشی که در عین حال متن اصلی روزگار بودند وجود نداشت، آیا امروز کسی می‌توانست نسبیت کلی اخلاق را رد کرده و به هویت نابود‌‌ شده‌ی انسان در غرب بخندد؟ شاید مطهری می‌خواست جمع عرفی دیگری را رقم بزند که آن تقدم حاشیه بر متن بوده است! به نظر می‌آید جامعیت مطهری نسبت به متن و حواشی عصر حاضر، که به تعبیر رهبر انقلاب موجب احیای تفکر اسلامی شده است، عنصر مغفولی در حوزه‌های علمیه باشد که نپرداختن به آن عنصر، هر متن درسی را به حاشیه‌ی دوری از ساختار سراسر منحط شهر مدرن می‌برد. شهری که برای بررسی شرح‌های کتب فقهی و اصولی، سکولار شدن و غل و زنجیز شدن در واتیکان اسلامی را توصیه می‌کند. حال سؤال این است که اگر مطهری به حاشیه‌ی ممنوعه‌ی برخی از آقایون مدرس، پرداخته است و موفق به احیای جهانبینی اسلامی گشته است، چگونه می‌شود که این حواشی به متن تبدیل نشده و با این حال مشروعیت ساختار مدرن توسط برخی از مدرسین درحال مبنایی شدن است؟! @HOWZAVIAN
«باغ فین» آزاد شد! عباس بابائی https://eitaa.com/abas_babaeii/1792 دیروز برای دیدن اقوام رفتیم کاشان. امروز هم در معیت‌شان راهی باغ فین شدیم؛ یکی از زیباترین و درعین حال شلوغ‌ترین مراکز گردشگری ایران. چندهزار نفر که احتمالا بیش از ۹۰ درصدشان مسافر بودند، از حوالی صبح در حال سیاحت و گردش بودند! فضا از هر جهت مهیا بود برای کشف‌حجاب! اما مشاهدات عینی چیز دیگری نشان می‌داد: ۱) حضور نیروی انتظامی در خیابان منتهی به باغ و در ورودی آن، تقریباً صفر بود؛ اما آمار کشف‌حجاب نسبت به آن جمعیت واقعاً ناچیز بود! ۲) دو بانو در ورودی باغ در حال تذکر به همان تعداد معدود مکشفه‌ها بودند؛ اعتراض‌های خفیفی انجام می‌شد، اما نهایتاً قانون باغ را تمکین می‌کردند. ۳) نکته‌ی جالب و قابل‌تامل این بود که در آن جمعیت متراکم تقریباً هیچ‌کس معترض و مانع فعالیت آن دو بانو نبود؛ کاملاً مشخص بود که همه پذیرفته‌اند به قانون احترام بگذارند. ۴) داخل باغ البته کسانی بودند که دور از چشم حافظان قانون، پشت‌پا به قانون زده‌بودند و با دیدن تنها معمم در باغ عده‌ای از آنها مجدد قانونمدار می‌شدند! ۵) تردید ندارم اگر «طرح نور» نبود، غیر از آن‌که جمعیت مکشفه‌های گرد‌شگر چندبرابر می‌شد، احدی به آن دو بانوی ناهی از منکر در ورودی باغ توجهی نمی‌کرد! به نظر می‌رسد فضا برای تذکرات دلسوزانه و مؤدبانه و محترمانه و مؤمنانه در حال آماده‌شدن است‌. باید قدردان رادان و سربازانش بود. @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
✏️محبوبیت اصلی تو قلب مردمه، نه تو صندوق رای! اینو وقتی می‌فهمی که ببینی دوستی که رای نداده و همیشه غر می‌زنه اشک تو چشماش حلقه زده و تسبیح دستش گرفته و برای سلامتی آقا سید صلوات می‌فرسته! ✍️ محمدجواد محمودی @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔴 در فراق مسئولان! ✍️ مجید ابطحی کجا می‌روید مردم؟ چه خبر است؟ چند شخصیت سیاسی از دنیا رفته‌اند، همین! مگر می‌شود عاشق چند سیاستمدار شد و در فراق‌شان گریست؟ مگر می‌شود برای تشییع‌شان اینطور قیامت به پا کرد؟ 🔹نکند سخن خمینی کبیر را باور کرده‌اید که در می‌توان انسان بود و حتی عارف بود؟ می‌شود به دور از اختلاس و مافیاسازی و لابی‌گری فقط خدمت کرد! می‌شود؟ خمینی می‌خواست به دنیا نشان دهد ما در اوج سیاست و حکومت‌داری می‌توانیم را تجلی دهیم، نکند این شعارها عملی شده؟ 🔹کجا می‌روید مردم؟ شما را چه شده که اینگونه به هم ریخته‌اید؟ محرم است؟ عاشوراست؟ شب قدر است؟ نه! پس این اجتماع عظیم برای چیست؟ عزیزتان را از دست داده‌اید؟ مگر امام جمعه و رئیس جمهور و وزیر و... هم می‌شود عزیز باشد؟ 🔹چه می‌کنید؟ صدای هق‌هق گریه‌هایتان را همه‌ی دنیا می‌شنود! باورهای دنیا را به هم ریخته اید! هیچ جای دنیا مردم عاشق مسئول شان نمی‌شوند، در فراق‌ش اشک نمی‌ریزند؟ این‌ها معجزه‌ی جمهوری اسلامی است و فقط در مکتب خمینی و پیروان او معنا می‌یابد! چه می‌کنید مردم؟ اینجا چه خبر است؟ @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🔐 یعنی پزشکیان نمی‌دونه ترکیه می‌خواد دست تایلند رو در توریسم جنسی و روسپی‌گری از پشت ببنده؟! 🔍 علم انسانی غربی به جاده و تونل نگاه می‌کنه، علم دینی به همه‌ی ابعاد انسان. 🔦مبنای فکری کاندیداها را دریابید. 🖌ستار_رادمنش @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
📌 اجماع‌سازیِ ساختگی ممنوع! ✍️ علی عسگری بحث اجماع یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های انتخاباتی است که میان گروه‌های سیاسی نزدیک به جریان انقلاب از دوره‌های گذشته نقل محافل بوده و بعضا انجام شده است. اما با نگاهی به ادوار مختلف ریاست جمهوری می‌توان فهمید که لزوما اجماع به معنای کسب موفقیت در نتیجه‌ی انتخابات و نبود آن به معنای شکست نیست! با آغاز انتخابات چهاردهمین دوره‌ی ریاست جمهوری، تعدد نامزدهای جریان اصولگرا و انقلابی چنین تلقی را برای طرفدارانشان به ارمغان آورد که در آخرین روزها احتمال اجماع حول محور یک نامزد زیاد است. اما این تلقی و ضریب دادن به آن از سوی یکی از افراد اصولگرا و حامیان اجماع، کار غلطی بود. اگر بخواهیم علت اشتباه بودن گزاره‌ی اجماع سازی و بالابردن توقعات را ذکر کنیم، باید به عدم درک درست سیاست‌مداران انقلابی و اهالی رسانه از این طیف فکری اشاره کنیم. مطمئنا با شناختی که از آقایان جلیلی و قالیباف وجود داشت، خیلی از بزرگان را بر عدم اجماع متقاعد ساخته بود؛ چرا که جنس و نوع افق نامزدها به حل مسائل و مهمتر از آن، زاویه دید هرکدام به مقوله‌ی کشور داری زمین تا آسمان تفاوت داشت. داشتن عقبه‌ی ایدئولوژیک قوی و یا کارنامه‌ی مشخص در میان هر دو نامزد، وزنه‌ی سنگینی است که بدون توجه به آن نباید قول اجماع‌سازی داده می‌شد. از طرفی، نظرسنجی‌هایی که دارای سوگیری به نفع گروه و یا نامزد خاصی بود، این توقع را بیشتر می‌کرد تا یکی به نفع دیگری کنار بکشد، درحالیکه رقیب جریان فکری انقلاب این پیش بینی را داشت تا با داده‌ها و سوگیری‌های غلط در نظرسنجی‌ها بتواند، گروه‌های انقلابی را به جان هم انداخته و ماهی خود را از آب گل آلود بگیرد. نمی‌دانم چرا یک چیزی بدون تفکر کردن، آنقدر وحی منزل می‌شود که اگر پایبندی به آن وجود نداشته باشد، همه انگشت تکفیر به سوی یکدیگر می‌برند. هنوز چیزی از نتایج انتخابات معلوم نیست، خواص و عوام جامعه‌ی انقلابی هدف تیرهای سمی جریان غربگرا واقع شده و از پیش، خود را مغلوب می‌خوانند. حال آنکه جبهه‌ی انقلاب باید فاتحانه و به دور از اجماع یا عدم اجماع، مردم را از عقبگرد به مسیری که می‌تواند کشور را دچار بحران‌های جدی کند، برحذر بدارد. برادران و خواهران انقلابی! نامزد اصلح خود را تبلیغ کنید و ملتی را از رأی به نامزد جریان مخوف غربگرا برحذر دارید. @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
چه شبی بود دیشب! ✍️عباس‌بابائی دیشب برای ساعاتی نزدیک بود تعداد زیادی از بچه‌های جبهه‌ی انقلاب سکته کنند! خدا اساسی همه‌مان را چلاند‌؛ خوب هم چلاند! شاید هیچ‌کدام‌مان فکر هم نمی‌کردیم که احتمال برگشت به دهه‌ی خسارت‌بار نود، از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است! آخر چه کسی باور می‌کرد نماینده‌ی دولتی که روزگار مردم را سیاه کرده بود، حدود نیمی از آراء را به‌دست آورد آن هم درست بعد از شهادت شهیدجمهور! نیمی از آراء را به‌دست آورد نه در مشارکت ۷۰ درصدی به بالا؛ بلکه در مشارکت زیر ۵۰ درصد که همیشه تصور می‌کنیم، آنان کسانی هستند که به انقلاب و انقلابی‌ها باور دارند! وای خدای من! حتی تصور اینکه امروز خاتمی و روحانی به پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهور تبریک می‌گفتند هم کشنده بود. اما خطر از آنچه فکر می‌کنیم به ما نزدیک‌تر است؛ اولاً ما همه شرمنده‌ی امام جامعه شدیم در عدم‌تحقق مشارکت حداکثری؛ ثانیاً بسیاری از ما انقلابی‌ها در هر دو گروه، لحظه را نشناختیم و چه بسیار که حرمت‌های برادران‌مان را نگه نداشتیم؛ ثالثاً بیش از آن‌که به رقیب اصلی بپردازیم، رفیق و برادر خودمان را نواختیم‌؛ رابعاً رقیب را بسیار و بسیار ناچیز دیدیم؛ خامساً با کنش‌های مجازیِ کم‌ثمرِ انتخاباتی سرگرم شدیم! امروز اما باید بدانیم که در حساس‌ترین نقطه‌ی عالم ایستاده‌ایم؛ نقطه‌ای که مالک اشتر نخعی در چندقدمی خیمه‌ی معاویه، منتظر برادری و انسجام‌مان پشت‌سر امام‌مان است تا کار استکبار را یکسره کند. یک هفته‌ی آخرالزمانی در پیش داریم. دست همه‌ی برادران قالیبافی‌ام که بارها در روضه‌ی اباعبدالله و سرزمین‌های نور و سفر اربعین با هم گریستیم، می‌بوسم و عاجزانه می‌خواهم دوباره یک صف بشویم؛ همان که خدای‌مان فرمود «کانهم بنیان مرصوص». زمان برای شکوه و گلایه و بگومگوهای برادرانه بسیار است. به این سوال بیاندیشیم که شنبه‌ی دیگر چه شنبه‌ای است؟ روزی که انقلاب خمینی و خامنه‌ای که امید این ملت نجیب و مستضعفان عالم است، چند قدم به طلوع خورشید ولایت عظمی امام زمان(علیه‌السلام) نزدیک می‌شود یا شبی ظلمانی و تاریک که ما را عبرت آیندگان خواهد کرد؟! ✍️عباس بابائی شنبه‌ی بعد از انتخابات @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
. 📌 آقا سعید نگران مهاجرت نخبگان دکتر علی اصغر سعد آبادی است، مخترع و نوآور اجتماعی، چند سال پیش در دیداری می گفت به دلیل عدم توجه به طرح و ایده هایش قرار بوده بره ، تنها کسی که برای ایده اش احترام گذاشت و ایشان در ایران ماندگارشد بوده است.برای زیست بوم نوآوری و شکستن حلقه مدیران ناشایست همین الان تصمیم بگیرید. مرکز مطالعات سیاستگذاری علوم انسانی @HOWZAVIAN
درددل یک دانشجو با استاد آزاد ارمکی(به بهانه‌ی صحبت‌های جنجالی ایشان) استاد عزیز سلام؛ به عنوان دانشجویی که سال‌ها پای درس اساتیدی چون شما نشسته‌ام، اجازه دهید کلام‌تان را مرور کنیم. در برنامه‌ای فرمودید: "صداوسیما صبح تا شب آموزش دینی میدهد ، سرمایه را بگذارید برا جاده سازی...چرا اینقدر روحانی تولید میکنید و... " 🔹استاد عزیز، صدها به سیستم حوزه و روحانیت وارد است اما یکبار هم که شده سیستم را بررسی کنیم؛ 🔹چند درصد از دانشجوها پس از هزینه‌های میلیاردی بیت‌المال، به درد جامعه می‌خورند و اساسا جامعه را دارند؟آنچه ما در دانشگاه تبریز( وسایر دانشگاه‌ها)دیدیم خیلی نادر بود. ضمنا نه رییس دانشگاه آخوند بود نه مدیر گروه نه وزیر علوم! از حدود ۱۳۰واحد درسی هم که خواندیم فقط ۲ استاد آخوند داشتیم! در دانشگاه‌ها که دست آخوندها نیست چه کرده ایم و چقدر با فاصله داریم؟ 🔹چندین استاد متخصص مدیریت و روانشناسی و ... داشتیم، غالبا هم معترض به نظام و... حالا میفهمم مثل شما مهمل می‌گفتند و کشور دست خودتان بوده! اتفاقا دو استاد جامعه شناس هم داشتیم (یادم هست ۱۵ سال پیش دنبال کتاب «مبانی جامعه شناسی بروس کوئن Bruce Kohen » بودم که همکارتان معرفی کرده بود! ۴۰سال است دانشگاه‌ها برمحور همین آموزه‌های غربی می‌چرخند نه بر محور نهج‌البلاغه! ) در هر دولتی از ۱۹ چندتایشان آخوند بوده اند؟ ۱۸دانشگاهی و ۱ آخوند؟ یا برعکس؟ از بین ۲۷۰ نماینده‌ی مجلس چند نفر روحانی بودند؟ ۱۰٪یا ۲۰٪؟ ۸۰ درصد دانشگاهی بوده اند و همکاران شما! حالا کدام قشر باید طلبکار باشد؟ حوزویان یا دانشگاهیان ؟ 🔹 فرمودید جایی پیدا نمی‌کنید که روحانی در آن نباشد! استاد بزرگوار، آموزش و پرورش نیاز به روحانی دارد ( که نداریم!) نوجوانانی که در سن بلوغ به هزاران مشکل گرفتارند نیاز به یک بزرگتر برای یا حداقل درددل دارند، حضور روحانیت چه آسیبی برایشان دارد؟ اگر روحانیون پای صحبت جوان و نوجوان ننشیند، شما حاضرید برای‌شان وقت بگذارید ؟ یا اصلا حضور در مدرسه را دونِ شأن خود می‌دانید ؟ حضور در چطور؟ قبول می‌کنید با حداقل حق‌الزحمه (و گاهی رایگان) به این مراکز بروید و کمکی بکنید؟ حضور در مراکز بهزیستی چطور؟ همه‌ی این‌ها نیاز به روحانی دارند و برای اکثرشان روحانی نداریم، مدارس و پادگان‌ها که هیچ، حتی بیش از ۵۰درصد ما روحانی ندارند! با کدام آمار می‌گویید روحانی زیاد داریم؟ 🔹 فرمودید مردم را بی‌فرهنگ حساب کرده‌اند که همه چیزتان را ما باید درست کنیم. نگاهی به رویکرد دین بکنید، آیا به جز «تبیین و ارائه‌ی آموزه‌های دینی» اجبار و الزامی هم می‌بینید؟ اتفاقا این یعنی پیشفرض این است که شما مردم عقل دارید و توان و انتخاب؛ و وظیفه‌ی مبلغ دین (همچون انبیا) صرفا و ارائه‌ی آموزه‌هاست ، نه الزام و اجبار! 🔹 فرمودید این سرمایه‌ها را بگذارید برای جاده سازی و... . از میلیاردها پولی که صرف فوتبال می‌شود نمی‌خواهید بگویید؟ راستی بودجه‌ی دانشگاه‌ها را هم با حوزه‌های علمیه مقایسه کنید، میدانید استاد حوزه ساعتی ۲۵هزار می‌گیرد و استاد دانشگاه ماهی ۲۰میلیون؟ خنده‌دار است نه؟ 🔹استاد عزیز ؛ بنده بعد از حدود ۹سال تحصیل در رشته‌های مدیریت و روانشناسی و مشاوره ، و زندگی با دانشجویانی با افکار متفاوت، با فضای دانشگاه خوب آشنا هستم خروجی‌اش را هم در جامعه میبینم ، اینکه لباس روحانیت متفاوت است و به چشم می‌آید دلیل نمی‌شود از میلیون‌ها دانشجو و استاد غافل شویم و نپرسیم: «راستی این همه استاد و دانشجو برای کشورشان چه کرده‌اند»! کاش به جای حرفهای عوام‌فریبانه و بی‌پایه کمی هم علمی و بر اساس آمار صحبت کنید! 🖌مجید ابطحی فارغ‌التحصیل دانشگاه دولتی تبریز پی‌نوشت: منکر ارزش کار دانشگاه و دانشجو نیستیم، غرض پاسخ به استاد ارمکی است و سخن در مقایسه‌ی کارآمدی دو فضای علمی (حوزه و دانشگاه) است. @HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
⚫️ بلک فرایدی؛ کلان‌پروژهٔ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی 🖊سجاد انجم‌شعاع ▪️در جهانی که ایدئولوژی «سرمایه‌داری» به‌عنوان نیروی مسلط بر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، «مصرف‌گرایی» را به‌عنوان اصولی ثابت و بنیادین در کانون گفتمان خود قرار داده است، «بلک فرایدی» به‌عنوان نمادی برجسته و تأثیرگذار از این طرز تفکر ظهور می‌کند. این روز که در ظاهر تنها یک رویداد اقتصادی به‌شمار می‌رود، در حقیقت محملی است برای: ۱. تحمیلِ سبک زندگی غربی ۲. تقویت هژمونی نظام سرمایه‌داری ۳. تضعیف ارزش‌های فرهنگی، معنوی و اجتماعی جوامع دیگر. بلک فرایدی فراتر از یک فستیوال خرید و تخفیف، در ماهیت خود ابزاری پیچیده و ماهرانه است که به‌طور مستقیم به پروژه‌ای فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. این رویداد، به‌نوعی در راستای تغییر ذائقه‌ها و گرایش‌های فردی و جمعی در جوامع غیرغربی عمل می‌کند و با ترویج مصرف‌گرایی بی‌حد و مرز، به‌دنبال تحمیل فرهنگ و ارزش‌های مبتنی بر سرمایه‌داری به دیگر نقاط جهان است. به این ترتیب، بلک فرایدی بیش از آنکه یک اتفاق اقتصادی باشد، به‌عنوان بخشی از پروژه‌ای فرهنگی-اقتصادی عمل می‌کند که هدف آن استحاله و تبدیل جوامع به مصرف‌کنندگان بی‌چون و چرا و در نهایت حذف تمایزات فرهنگی و تاریخی آن‌ها از هویت‌های اصیل خود است. ▪️مصرف‌گرایی افسارگسیخته و انحراف از میانه‌روی اسلامی: یکی از ویژگی‌های بارز «بلک فرایدی»، ترویج مصرف‌گرایی بی‌حساب و کتاب و رقابت بی‌امان بر سر کالاهای غیرضروری و تجملی است. این پدیده که در درون خود نوعی اشتیاق به مصرف را به وجود می‌آورد، به‌طور شگفت‌انگیزی با آموزه‌های اسلامی(مصداقی پرواضح: وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ) در تضاد است؛ در این فضا، بلک فرایدی با تمرکز بر نیازهای کاذب و القای تصورات غلط درباره ضرورت «کالاهای لوکس»، از انسان مسلمان جامعه‌ای می‌سازد که به‌جای توجه به ارزش‌های معنوی، اخلاقی و ضروریات واقعی زندگی، خود را در دام تبلیغات اغواگرانه برندهای «چندملیتی» و کالاهای فاقد ارزش اساسی می‌اندازد. این روز، نه‌تنها نمادی از اسراف و تبذیر است، بلکه به‌طور ضمنی پیام‌آور رفتاری است که در آموزه‌های اسلامی، مصداقی از عمل به دست طاغوت قلمداد می‌شود. ▪️تحمیل فرهنگ مصرف‌گرای غربی: بلک فرایدی، فراتر از یک رویداد اقتصادی، ابزاری است برای نفوذ فرهنگی و استحاله ارزش‌های اسلامی. «سبک زندگی غربی»، با محوریت «مصرف و لذت‌گرایی»، از طریق چنین رویدادهایی تلاش می‌کند تا هویت فرهنگی دیگر جوامع را مستحیل کند. این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان «تهاجم فرهنگی» یاد می‌کنند؛ پروژه‌ای که هدف اصلی آن تغییر باورها و رفتارهای جامعه‌ی اسلامی است. ▪️تشدید بی‌عدالتی اقتصادی: بلک فرایدی، بیش از هر چیز، به تقویت ساختارهای «سرمایه‌داری کلان» و «تعمیق شکاف‌های طبقاتی» می‌انجامد. این روز، به‌عنوان یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند، در دستان شرکت‌های چندملیتی به‌وسیله کمپین‌های گسترده و فریبنده، سود کلانی را به جیب می‌زند و در مقابل، قشرهای کم‌درآمد و محروم که حتی از عهده خریدهای تخفیفی و اغواگر این روز برنمی‌آیند، به‌طور فزاینده‌ای به حاشیه رانده می‌شوند. این روند، نوعی بازتولید نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی است که در آن، تنها معدودی از قدرتمندان اقتصادی از این چرخه سودآور بهره‌برداری می‌کنند، در حالی که اکثریت مردم در دایره فقر و محرومیت به دام می‌افتند. ▪️فروپاشی ارزش‌های اخلاقی و انسانی: رفتارهای خشونت‌آمیز و رقابت‌های بی‌رحمانه‌ای که در خلال بلک فرایدی میان مشتریان رخ می‌دهد، به‌وضوح نمایانگر عمق بحران اخلاقی در این رویداد است. از یک‌سو، کشمکش‌های فیزیکی و برخوردهای تهاجمی برای دست‌یابی به کالاهای تخفیفی، همچون انعکاسی از دیوانه‌وار شدن انسان‌ها در جستجوی کالای مصرفی، هرگونه مفهوم انسانیت و کرامت را به چالش می‌کشد. این در حالی است که رقابت ناسالم خریداران برای جلب توجه دیگران و ایجاد اغواهای تبلیغاتی، در واقع به‌نوعی سوق دادن افراد به‌سوی رفتارهای فردگرایانه و خودخواهانه است که حقوق و احترام به دیگران را به‌کلی نادیده می‌گیرد. این پدیده، در پس‌زمینه خود، بازتاب‌دهنده یک تحریف جدی در اصول اخلاقی است که در آموزه‌های اسلامی، همچون رعایت «انصاف»، «احترام به حقوق دیگران» و «روح تعاون اجتماعی» تأکید شده است. @HOWZAVIAN_kerman