هدایت شده از ميراث
انسان در نظم مدرنیته، انتخاب کننده نیست بلکه انتخاب شونده است.
همچون موش آزمایشگاهی.
#میراث_را_دنبال_کنید
@miras_68
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سوزش عجیب نماینده ضد ایرانی پارلمان اروپا از نفوذ باورهای امام خمینی در اروپا و هشدار به سران اروپایی
🔺"آنچه که در خیابانهای اروپا از بروکسل تا منچستر رخ میدهد دقیقا همان چیزی است که آیتالله خمینی 44 سال پیش وعدهاش را داده بود اینکه آنها اسلام را به سراسر جهان صادر میکنند"
______
حضرت آقا در تفسیر سوره ی جمعه خودشان به این نکته اشاره کردند که قیام امام خمینی(ره) یک قیامی برخاسته از فطرت و برای بیداری فطرت بوده است.
مشخصا چنین قیامی با اهداف الهی، میتواند جهانی را تکان بدهد. چیزی که امروز غرب مدرن برای انسان ها رقم زده است، خاموش نمودن فطرت های انسانی و سوق دادن به سمت هویت حیوانی است. اما اهداف خمینی کبیر که همان احقاق حقوق الهی در جهت رشد عقلانی و اجتماعی است، امروزه با حرکتی وسیع در اروپا محسوس است چرا که برخی از آنان فهمیدند چه کلاه گشادی به نام انسانیت بر سرشان رفته است.
#حقیقت_غرب
#تلنگر
@araf11
هدایت شده از بر پا
مادر ما رو زدن!
جلوی چشم دخترش!
جلوی چشم هممون!
به جرم چادرش!
به جرم غیرتش!
علم دین بخوابه،نه زندگی میمونه نه آزادی، مادرهامون هم سیلی میخورن
اون قلچماق بی ناموس و هرزه که هیچ،اما اون دستی که این اراذل رو میدون میده و اون دستی که این اوباش رو بازی میگیری،هر دو رو قطع میکنیم
قسم به خون صدیقه طاهره
@ali_mahdiyan
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن_زندگی_آزادی
در یک نگاه....
همه ی آنچیزی را که یک انسان برای مسخ شدن میخواهد غرب فراهم کرده.
ودر کشور ما با تربیت های غیر اسلامی و مصرف گرایی
چنین جامعه ای دریده از انسانیت به حیوانیت رو می آورند.
هدایت شده از ميراث
سخنان امام بر آمده از یک رؤيا است یا یک واقعیت؟
قسمت آخر میراث را دنبال کنید.
#میراث_را_دنبال_کنید
@miras_68
هدایت شده از سید محمدجواد موسویفرد
◽️ آسیبهای دین فهمی
چند روز اخیر طی همکاری با دوستان "رادیو سایه بان"، پستهایی در صفحه اینستاگرام این مجموعه گذاشته شد و ذیل آن پستها کامنتهای انتقادی و اشکالها و بحثهای جالب و گاهی تاسف برانگیزی به وجود آمده است.
عمده اشکالات به نوع فهم دین باز میگردد، همان چیزی که از ابتدا نه درست شناختیم نه درست شناساندیم.
البته جامعه مومن ما که ارتباط مستمر با منابر و مساجد دارند تا حد زیادی تلقیها و فهمهای درستی پیدا میکنند لکن همان هم احتیاج زیادی به پیراستن و آراستن دارد.
چند اشکال اساسی که در تلقیهای نادرست از "دین" و "دین فهمی" به نظرم آمد را عرض میکنم:
۱. فهم غیر منظومهای:
تصور کنید خودرو را نمیشناسید و قطعه جدا شدهای از آن را جایی مشاهده کردهاید، یک قطعه بدون آنکه در سیستم مشاهده شود بسیار بی معنا به نظر میرسد. آموزههای دین همین طورند، اگر کسی بدون مشاهده منظومه دین آموزه واحدی از آن را بشنود احتمال زیاد گرفتار فهم غیر منظومهای و در نتیجه بی معنا و بلکه مضحک بودن آن آموزه میشود.
گاهی معارف پراکنده و بی نظم و ضابطه دین را هم که میفهمیم همین اشکال پیش میآید. مثل دانههای تسبیحی که نخشان پاره شده و پراکنده شدهاند.
برخی آموزههای دین مثل آن نخ تسبیحاند و اگر کسی آنها را متوجه نشود این مجموعه را بی معنا تلقی میکند، مثل آموزه معنای زندگی از نگاه دین.
۲. فهم سطحی
یکی از ویژگیها و شاید مشکلات دنیا آن است که پدیدهها در آن از عمق و ظاهر برخوردارند، فهم سطحی به فهمی گفته میشود که از غایات و اهداف اصلی فاصله دارد.
شخصی را تصور کنید که انگیزه جمعیت عظیم اربعین را با ایستگاههای صلواتی و خدمات مواکب و فلافل و چای عراقی تحلیل میکند، کمترین ایراد او سطحی نگری است. او از غایات بسیار بزرگ و غیر قابل وصف این اجتماع بیخبر است و نتیجتا تحلیل او هم، سطحی و فهم او قشری است.
دین فهمی (علت چرایی دین) خیلی از اوقات گرفتار چنین آسیبی میشود.
سطحی نگری در لایههای مختلف قابل مشاهده است، مثلا:
خداوند متعال اهل بیت علیهم السلام را آفرید تا حاجات ما را بر آورده کنند،
امام حسین علیه السلام مظلومانه شهید شد تا ما با گریه بر او به خداوند نزدیک شویم،
مگر این که امام عصر علیه السلام بیایند و مشکلات را حل کنند!!
این که ورای این دستورات و توصیهها نتوانیم غایات پر مغز شریعت را دریابیم سبب بسیاری از نق و نوقها و اعتراضات ماست.
شخصی میگفت یک بانوی مومنه را میشناختم که اواخر عمرش به سبب بیماریهای متعددش رسما به خداوند متعال ناسزا میگفت، انتظار داشت آخر عمری هر چه میگوید خداوند بلافاصله پاسخ دهد: "به روی چشم، همین الان جبرائیل و میکائیل و اسرافیل را برای تو وادار به کار میکنم".
فهم کتابخانهای، فهم گزینشی و فهم چالشی آسیبهای دیگرند که اگر خداوند توفیق بدهد توضیح خواهم داد ان شاءالله
جهاد تبیین کلید اجتماع ملت و ایجاد عهدی محکم از طرف مردم با حق و طواف آنان حول محور حق است.
#روشنفكر_اسلامی
#تلنگر
@araf11
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
با زبان و تبیین باید مردم را از منکرات دور نگه داشت؛ اما با «شیوع» منکرات و با «تظاهرِ» به آن باید مقابله کرد. اسلام، مرتکبِ منکر را نصیحت و هدایت میکند؛ اما «حد» هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود کاری کرد؛ «قدرت نظام» باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد.
https://khl.ink/f/3076
🔴 اعتراف تلخ یک مهاجر از زندگی سگی در خارج از ایران
این اسکرینها رو با دقت ببینید و اون زندگیهای دروغینی که به شما میگن رو بریزید دور!
تقریباً همه براندازها وضعشون همینه؛ یه مشت مهاجر خسته از همهچی و همهجا که زندگی هر روز براشون سختتر میشه؛ چه از نظر مالی و چه از نظر روحی روانی ...
اینا همونان که خودشون هم میدونن که هیچ کشوری بدون بدبختی و مشکل نیست و هیچجا مثل ایران نمیشه، اما هیچوقت حاضر نیستن در جهت بهتر شدن اوضاع قدمی بردارن، و تا وقتی که تو ایرانن دائما در حال خود تحقیری هستن! /آدم
#تلنگر
@araf11
هدایت شده از مجـله نامیرا
🔰 آقای قاضی! به ما چه که باید بزاییم؟!
#گلآقا
آقای قاضی! شما، اینروزها خیلی مورد خطاب قرار میگیرید اما اینبار بگذارید من هم شما را مورد خطاب قرار دهم...
آقای قاضی!
کف خیابانهای همین تهران پوست بچه مردم را با ناخونگیر کندند و چنان او را زدند که تکههایی از مغزش را در دهانش یافتند... خون یکی دیگر از بچههای مردم را هم ریختند و نعشش را کشیدند و بالای سر جسدش هلهله کردند! وضع آنقدر فجیع بود که اجازه پخش فیلم شکنجهی بچههای مردم را هم ندادید... ای داد بیداد و ای داد بیدود! شما بهتر از ما دیدید که چه شد و بهتر از ما لمس کردهاید همه مسائلی که روی پوست جامعه هستند که قبلا زیر پوست بودهاند! آقا یا خانم قاضی! دادِ بیدود خیلی خطرناکتر است...
آقا یا خانم قاضی! ما و شما در پیچیدهترین پیچ تاریخیم و باید امید و ایمان داشته باشیم... ایمان قوی و امید زیاد، تا این پیچ را رد کنیم. نمیشود، والله نمیشود ما ایمان داشته باشیم و امید نه... نمیشود شما امید داشته باشید اما ایمان نه! خدا میداند که خودبَراندازی یعنی همین... به جان خودم یعنی همین... به لاک همان زنی که پوست آرمان را کند!
طوری نشود که بگوییم حالا که ایمان ندارید، امید هم نداشته باشید و از قول آن پیرمرد خراسانی بگوییم خودتان میدانید و مملکتتان... بگوییم اصلا ول کن! اصلا به ما چه!
به ما چه که لب مرز چه خبر است، سوریه و لبنان چه خبر است، به ما چه که مملکت کمبود بچه دارد و باید هی بزاییم... به ما چه که واکسن داخلی بزنیم و کالای داخلی بخریم... به ما چه که همیشه در صحنه باشیم و فتنهها را خاموش کنیم و در ایتا و در سروش و اینستاگرام جهاد تبیین کنیم؟
ما هم میتوانیم عکس شهدا را ببینیم و عکس شهدا عمل کنیم و حتی مثل شما با عملکردتان، عکس شهدا را زیر پا بگذاریم!
قاضی جان! ... اصل اول در صفحه اول قانون اساسی انقلابیگری، درج شده که او که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقواست! طبق این اصل شما فاقد تقوا و شعور و شجاعت هستید و اتفاقا این شما هستید که اول باید مورد جهاد تبیین قرار بگیرید تا شاید دوزاریتان بیفتد که بچههای مردم با سلاحِ سلاحورزیها، تیکه تیکه شدند و باید برای حفظ خودتان هم که شده، شجاعت به خرج دهید و جلوی این سلاح باستید...
قاضی! ما امید داریم که ایمان شما برگردد و آدم شوید...
📌هشتگ #گلآقا را پیگیری کنید
(آقای قاضی! به ما چه که باید بزاییم؟!)
🆔 @namiramag 👈 عضویت
مطلب حقیر با عنوان تحمیل بی حجابی با تبلیغات.
در روزنامه ی ایران به چاپ شنبه
۱۴۰۲/۵/۲۱
اینبار با رویکردی کمال گرایانه، اصطلاح بی حجابی اجباری را مورد بررسی قرار داده ام.
#روزنامه
https://irannewspaper.ir/8253/6/65234
@araf11
هدایت شده از سَرْدَرْگُمْ|سیدمحسن حسینی
#آزادی
چرا بحث از آزادی مهم است؟!
الف
بحث از آزادی به گونهای بحث از هویت انسان است. بازگشت انسان به خویشتن است. چه بُعدی از وجود انسان است که در صورت رهایی، آزادی مطلق حاصل میشود؟! و چه نوعی از رهایی مساوی با اسارت است؟
ب
اسارتهای پنهان با شناخت از آزادی مشخص میشود. چه بسیار ملتهایی که با اسم آزادی اسیر شدند و هنوز که هنوز است، خوشحال «اسم آزادی» را فریاد میزنند؛ چه بسیار انسانها که ادعای آزادی دارند ولی اسیرند و محصور.
ج
آزادی مفهومی پایهای است که مکاتب را از هم متمایز میکند. هرکدام راهی برای رهایی پیشنهاد میکنند؛ ما برای رهایی کدام را انتخاب میکنیم؟
اگر شناخت دقیقی داشته باشیم تلاش هایمان در جهت رسیدن به قلهی رهایی هدر نخواهد رفت و با نقشهی راه حرکت خواهیم کرد.
"مصطفی حاجیوند"
@srdrgm
هدایت شده از دیدهبان اندیشه
💠 رابطه بیعت با انتخابات
✳️ شباهت: لزوم وفاداری
«بیعت»، به حاکم اسلامی، مشروعیّت نمیبخشد، بلکه جنبه مقبولیّت و کارآمدی داشته و اعلام وفاداری به کسی است که از جانب خداوند، مستقیم یا غیر مستقیم، به این مـنصب بـرگزیده شده است. در نظر برخی «رأی دادن» در جوامع امـروزی، شکل دیـگری از «بیعت» در گذشته است و میتواند هم به منزله «اعلام وفاداری» به کسی باشد که از سوی خـداوند، به طور مـستقیم یـا غیرمستقیم، به مقامی منصوب گشته و به اصطلاح امروزی، جنبه کارآمدی داشته باشد و هم میتواند به مثابه «نصب فـردی بـه حاکمیّت» بوده و بـه اصطلاح امروزی، جنبه مشروعیّتبخشی داشته باشد و بستگی به مبانی آن نظام سیاسی دارد که رأی و انـتخاب در آن پیشبینی شده است.
✴️ تفاوت: اجرای احکام الهی
تفاوت اساسی میان «بیعت» در نظام اسلامی و «انتخاب» در نظامهای دموکراتیک، این است که شخص منتخب، موظّف است تا خواستهها و تمایلات مردم را جامه عمل بپوشاند و مردم نیز تا وقتی از او حمایت میکنند که به ایـن امـر ملتزم باشد؛ درحالی که در یک نظام اسلامی، همه، پیرو قوانین شریعتاند و حاکم واجد شرایط رهبری، موظّف است تا در صورت فراهمشدن زمینه اجرای قوانین الهی، برای تحقّق آنها اقدام کند و نیاز به توضیح ندارد که اجرای احکام الهی، در ایـن بـینش، تأمین مصالح واقعی مردم را به دنبال دارد؛ هرچند، مردم آن را ندانند. شاید به همین جهت است که بیعت مردم با رسول خدا(ص)، بیعت با خداوند خوانده شـده است.
📖نشریه دیدهبان شماره 27
#انتخابات
#بیعت
#دموکراسی
🆔 @Didebane_Andisheh
📝روایتنویسی و هشدار جدی آوینی
شهید آوینی در کتاب فتح خون، مستقیم یا غیر مستقیم، نکتهی مهمی را یادآور شده است و آن، سوء استفادهی حاکمان مکتب شیطان از فاصلهی زمانی نسل جدید با وقایع مهم و انسان سازانهی تاریخ است. فاصلهای که برای آنان میتواند بستری را در جهت بیان روایتهای تحریف شده و غلط با پوشش حقیقتگویی و واقعیتنمایی ایجاد کند.
این که مثلا پنجاه سالههای سال ۶۰ و ۶۱ پیامبر را درک نکرده بودند و اوج جوانیشان در زمان حکومت امام علی(ع) و بعد معاویه(عليه اللعنة) سپری شده و تصور غالبشان از اسلام خوانش اموی آن بوده است، به خاطر عدم دستیابی به روایتهای درست است. این نشان میدهد که چه بسا شکلدهندگان جریان منع نقل حدیث و سپس تجویز جعل حدیث، نگاهی بس دقیق به اهمیت روایتها داشتهاند.
همین مسائل و ممانعتها از روایتگری سبب میشود که فردی چون مروان بن حکم، دروغی بزرگ را با یک روایتگری شیک و مجلسی که گویی عین واقعیت میدرخشد، برای مردمش قرائت کند.
به راستی این روایتگری چیست که بیان نکردنش به جبههی حق صدماتی جبرانناپذیر وارد میکند؟
کاش آوینی را امروز داشتیم و هزاران حرف ناب درباره روایتِ تاریخ و شهادتِ تاریخ!
#اعراف
#تلنگر
@araf11
📝روایت دیگر چه صیغه ای است؟
روایت صیغه جمعی است که هم میتواند غائب باشد و هم مخاطب. هم میتواند مونث باشد و هم مذکر!
روایت، آن سخن و نوشته ای است که هم میتواند رویا هایمان را بسازد و هم میتواند ما را از خواب های شیرینمان بیدار کند تا خوراک کابوس های ابدی مان نماید.
حکایت امروز ما با حکایت دیروز ما، اگر یک فرق اساسی داشته باشد همین توجه جامعه به خرده روایت هایی است که اتفاقاتش یا رخ داده است یا در صدد رخ دادن است. مخصوصا جامعه ای که دیگر برای ارسال نامه ها و یا شنیدن سخنرانی ها، نیازمند طی مسافت در راهی سوزان و بی آب و علف نیست چراکه مسافتِ موجود، در ذهن او پیموده میشود.
حال حساب کن که جنس روایت ها یک مدل و تعدادشان به اندازه ی ستارگان کهکشان راه شیری، میلیون ها میلیون باشد. آیا در مواجهه ی انسان با آن همه روایت یک دست، یقینی برایش حاصل نمیشود؟
اگر همه ی آن روایت ها دلالت بر سیاهی شب داشته باشد حال آنکه عقل سلیم و چشمان بینا روشنایی روز را گواهی میدهد، انسان روایت زده، تشخیص درستی میدهد؟
راویان روایت های هویت کُش، همه ی توان و همه ی افرادشان را چه در حضور و چه در غیبت بسیج میکنند، تا قرائت انسانی زندگی را حیوانی جلوه دهند و این فقط کاریست که از عهده ی صیغه ی روایت بر می آید .
به راستی که چقدر فهم دانش روایت و به کارگرفتن آن میتواند ما را به نجات از ورطه ی هلاکت هویت هایمان، نزدیک کند!
#اعراف
#تلنگر
#دل_نوشته
@araf11
📝از مافیای فرهنگی تا اقتصاد هالیوودی
امروز با یکی از استاید برجسته ی نویسندگی، درباره ی چگونگی استفاده از اتفاق ها در تولید روایت ها گپ و گفتی داشتیم.
ایشان از بن بست هایی گفت، که یک نویسنده در آغاز دست به قلم شدنش گرفتار آن میشود . بن بست هایی که هیچ نوسینده ای در مواجه با آنها راه گریزی ندارد!
معتقد بود، مثلا کسی که میخواهد از دفاع مقدس بنویسد یا از عملیات های مختلف روایتی بیافریند، باید تاریخ معاصر و قرار دادهای خفت بار عصر قاجار چون ترکمنچای را مطالعه کرده باشد تا از حماسه ی کربلای ۵ روایتی جانانه خلق کند.
وقتی چهره ی استاد را همزمان با توصیه هایش تطبیق میدادم، گویی تجربه ی عمری نویسندگی را در مقابل خود مجسم میدیدم.
تجربه ای که در دلش، قصه ای پر غصه بود. غصه هایی از جنس کتاب خواندن و چگونه کتابخوان نمودن!
استاد میگفت برای کتابخوان نمودن مردم نباید آنرا ترویج کنیم! باید نوشتن را ترویج کنیم.
با شنیدن این جمله، شگفت زده شدم. آخر چگونه ترویج به نوشتن، کتابخوانی را نتیجه میدهد؟!
استاد جوابش را میدانست. او راه حل را در دل همان بن بست ها میدانست. بن بست هایی که برای رد شدن از آنان، نویسنده ها را به مطالعه درباره ی خلاء های دانشی به وجود آمده، تشویق میکرد و این یعنی کمک به کتابخوانی مردم و سطح علم آموزی یک جامعه.
این یعنی نخبگانی شدن جامعه از طفولیت تا کهولت!
استاد افسوس میخورد. نگاهش را به بین من و صندلی کنارش حرکت میداد.
دستانش را درهم فشرد و از وجود مافیایی سخن گفت که اجازه ی ترویج نویسندگی را نمیداد!
او میگفت ترویج کتابخوانی بدون آنکه قبلش ضرورت کتاب خواندن پیش آید،تولید حماقت را گسترش میدهد و جامعه را برده میکند.
برده ی سرمایه داران.
او ضرورت سازی کتابخوانی را زمانی محقق میدانست که جامعه دست به قلم شده باشد.
استاد هالیوود را مثال زد. ابرو هایش درهم رفت و با قسم جلاله، گفت: والله هالییود میتواند فیلمی از کتابخوانی بسازد تا جهانی را تشویق به مطالعه کند ولی این کار را انجام نمیدهد. چون اگر چنین کند، نانش آجر میشود!
راست میگفت. سرمایه دارانی که انسان را ماشین و ابزار تولید ثروت خویش میدانند، چگونه برای رسد فکری آنها تلاش میکند؟
ای کاش تریبون هایی را که به سفسطه کنندگان مجازی داده اند تا انسان ها را در میان انگیزه های شهرت آلودشان کانالیزه کنند، به امثال این استاد گرانقدر میدادند تاکمی صدای حق شنیده شود.
#اعراف
@araf11