فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیژن نجدی
شعر خوانی با صدای شاعر
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
《تفاوت اضافه تشبیهی و استعاری در یک نگاه》👀
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برشی از سخنان دکتر ژاله آموزگار، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در جمع استادان و دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
دوشنبه، هفتم آبانماه ۱۴۰۳
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(بخش نخست)
@arayehha
افشین علا با «آنگاه» به شبکه دو میآید
مجموعه برنامه «آنگاه» از پنجشنبه اول آذر به میزبانی «افشین علا» روانه آنتن شبکه دو سیما میشود.
جوان آنلاین: این برنامه با گشت و گذاری در شعر پارسی، زمینهها و موضوعات شعری را بررسی کرده و با خواندن اشعار بی بدیلی که در این حوزه توسط شاعران خبره این آب و خاک سروده شده تقدیم حضور بینندگان میشود. این برنامه که با اجرای «افشین علا» (شاعر و نویسنده) و به تهیه کنندگی سارا روستاپور در گروه اجتماعی اقتصادی شبکه دو تهیه و تولید شده است؛ از پنجشنبه اول آذر ماه، پجشنبهها و جمعهها حوالی ساعت ۱۹:۳۵ میزبان مخاطبان شبکه دو سیما است.
@arayehha
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی هیچچیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند
#کاظم_بهمنی
#فاعلاتنفاعلاتنفاعلاتنفاعلن
۲۱ نوامبر
روز جهانی تلویزیون
@arayehha
هدایت شده از نبض قلم
دوم آذرماه
زادروز « علی شریعتی مزینانی » مشهور
به"دکتر علی شریعتی" نویسنده و جامعه
شناس
@atayehha
۲ آذر زادروز علی شریعتی
(زاده ۲ آذر ۱۳۱۲ سبزوار – درگذشته ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ انگلیس) نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر دینی
او فرزند محمدتقی شریعتی مزینانی استاد دانشگاه مشهد بود.
در دانشسرای مقدماتی مشهد، علاوه بر خواندن دروس دانشسرا از کلاسهای پدرش نیز بهره میگرفت و پس از پایان تحصیلات دانشسرا، به آموزگاری پرداخت.
در سال ۱۳۳۴ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را برگزید و در همین سال با همکلاسیاش پوران شریعترضوی ازدواج کرد.
در سال ۱۳۳۷ با دریافت لیسانس ادبیات فارسی برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد و در آنجا به تحصیل علوم جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت و با استادان بزرگی چون ماسینیون، گورویچ و سارتر و... آشنا شد و از آنان بهرههای بسیار برد.
دوران تحصیل شریعتی همزمان با جریان نهضت ملی ایران بهرهبری مصدق بود که او نیز با قلم و بیان خود و نوشتههای محکم و مستدل از این حرکت دفاع میکرد. وی پس از سالها تحصیل با مدرک دکترا در رشتههای جامعهشناسی و تاریخ ادیان به ایران بازگشت.
در سال ۱۳۴۴ اداره فرهنگ مشهد او را بهعنوان دبیر انشاء استخدام کرد و چندی بعد در دبیرستان بهتدریس پرداخت و سپس بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.
وی در سال ۱۳۴۸ بهحسینیه ارشاد دعوت شد و مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را پذیرفت و به تدریس جامعه شناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت.
در سال۱۳۵۲ حسینیه ارشاد تعطیل و او روانه زندان شد.
در آن زمان پدرش زیر فشار قرار گرفت تا پسرش را محکوم کند، اما او سر باز میزد و دکتر شریعتی خود را در اختیار آنها گذاشت تا پدرش را رها کنند.
در مهر ماه ۱۳۵۳ ساواک میخواست او را وادار به همکاری در نمایش تلویزیونی کنند اما موفق نشد.
@arayehha
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
#دکتر_علی_شریعتی
@arayehha
پول میدهندتا دیگران برایش خدا رابپرستند واو به بهشت برود! و ثواب نماز و روزه آنها را ببرد
براستی که عجب حماقتی است جهل مذهبی!
از دین ریا بی نیازم بنازم به کفری که ازمذهبم میتراود.
#علی_شریعتی
#۲آذر / #زادروز
@arayehha
آرایه های ادبی
۲ آذر سالروز درگذشت غلامحسین ساعدی
(زاده ۲۴ دی ۱۳۱۴ تبریز -- درگذشته ۲ آذر ۱۳۶۴ فرانسه) نویسنده
او نوشتن را ابتدا به صورت گزارش و تفسیر در هنگامه نوجوانی آغاز و با نشریات فریاد، صعود و ... همکاری کرد و اولین بار در ارتباط با همین نوشتهها به زندان افتاد.
نخستین آثارش را از ۱۳۳۴ در مجلات ادبی بهچاپ رساند که در ابتدا بهعنوان نمایشنامه نویسی چیره دست "با نام مستعار گوهر مراد" شهرت یافته بود، با نگارش داستانهای زیبایی چون «گدا» «دو برادر» و «آرامش در حضور دیگران» جایگاه خود را بهعنوان یکی از خلاقترین داستاننویسان ایران نیز تثبیت کرد.
آثار وی دستمایه برخی از بهترین فیلمهای بلند سینمای ایران قرار گرفته است که از جمله آنها میتوان فیلمهای "گاو" "ساخته داریوش مهرجویی ۱۳۴۸" آرامش در حضور دیگران "ساخته ناصر تقوایی ۱۳۴۹" و دایره مینا "ساخته داریوش مهرجویی ۱۳۵۳" را نام برد.
در امرداد ۱۳۳۲ وارد دانشکده پزشکی تبریز شد و در اواخر سالهای دانشکده، فعالیت هنری و ادبی را مجدانه پیگیری کرد. وی در دهه چهل که دورهای خاص در ادبیات ایران محسوب میشود، رشد کرد و به تحصیل خود در رشته روانپزشکی ادامه داد. عمده فعالیتهای قلمی ساعدی در حوزه نمایشنامه نویسی است و به همراه تنی چند همچون بیضایی، رادی و نصیریان، پیش زمینه تئاتر را بنیان نهادند. بخش دیگر از نوآوری او در زمینه تئاتر، چاپ آثار پانتومیم باعنوان لالبازیهاست. ساعدی در اوایل دهه پنجاه گاهنامه الفبا را به همراه تنی چند منتشر کرد و در سال ۱۳۵۶ همزمان با احمد شاملو در چاپ مجله ایرانشهر در خارج از کشور همکاری داشت. بعد از انقلاب نیز داستانهای او هم چنان در کتاب جمعه، ویژه هنر و ادبیات چاپ میشد. او در دهه شصت از ایران به فرانسه رفت.
آرامگاه وی در گورستان پرلاشز در کنار صادق هدایت است.
@arayehha
آرایه های ادبی
۲ آذر زادروز پرویز شهریاری
(زاده ۲ آذر ۱۳۰۵ کرمان — درگذشته ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ تهران) ریاضیدان، نویسنده، مترجم، معلم ریاضیات، روزنامهنگار و فعال سیاسی
او در محلهای فقیرنشین زاده شد و دوران کودکیاش بهلحاظ مالی بسیار سخت گذشت آنچنان که در آن زمان برای امرار معاش بهکارهای سنگین بدنی و کارگری همچون کوزهگری، بنایی، آجرپزی و کار در راهآهن پرداخت.
در خرداد ۱۳۲۳ از دانشسرای مقدماتی کرمان فارغالتحصیل شد و دبیر بسیار سرشناسی در رشته ریاضیات بود.
وی بهچهره ماندگار آموزش نوین ریاضیات در ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۳۲ از دانشکده علوم دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت معلم بهفارغالتحصیلی رسید.
در سال ۱۳۳۹ اولین کلاس کنکور در ایران با نام "گروه فرهنگی خوارزمی" و کمی بعد "دبیرستان پسرانه خوارزمی" را تاسیس کرد. در سال ۱۳۴۰ "دبیرستان مرجان" را تاسیس کرد. در سال ۱۳۴۲ با همکاری ۱۷۰ نفر از معلمان "انتشارات خوارزمی" را بنیان نهاد. در سال ۱۳۵۰ "گروه فرهنگی مرجان" را با همکاری ۷۰۰ نفر معلم راه اندازی کرد. در سال ۱۳۵۳ "انتشارات توکا" را با جمعی از دوستان تاسیس کرد و "مدرسه عالی علوم اراک" را با کمک دکتر عبدالکریم قریب و دکتر حسین گلگلاب راهاندازی کرد.
استاد شهریاری بهزبان فرانسه مسلط بود و زبان روسی را در مدت کوتاه ۹ ماه و آنهم بهصورت خودآموز فراگرفت و آنگاه دست بهتالیف و ترجمه علاوه بر تدریس ریاضیات زد. نخستین ترجمهای که از او بهچاپ رسید، کتاب تاریخ حساب، نوشته رنهتانون فرانسوی در سال ۱۳۲۹ بود که بسیار سلیس و روان بود.
وی سردبیری و راهاندازی بیش از ۵ نشریه از جمله "سخن علمی" "چیستا" "دانش و مردم" "آشتی با ریاضیات" و "آشنایی با دانش" را در کارنامه خود داشت.
از دیگر افتخارات او موارد زیر است:
در سال ۱۳۴۵ دریافت نشان درجه یک علمی.
در سال ۱۳۸۰ دریافت نشان افتخارملی از سوی انجمن آثار و مفاخر ملیایران.
در سال ۱۳۸۱ دریافت دکترای افتخاری ریاضیات از سوی دانشگاه کرمان.
در سال ۱۳۸۴ برگزیده مراسم چهرههای ماندگار در رشته آموزش ریاضیات.
در سال ۱۳۸۷ دریافت عنوان برترین ریاضیدان زنده ایران از سوی انجمن ریاضی ایران. (این انجمن با انجمنهای ریاضی ایالات متحده آمریکا و فرانسه همکاری دارد.)
او ۴۰۰ کتاب تالیف و ترجمه کرد. بیش از ۱۰۰۰ مقاله از او در نشریههای علمی و فرهنگی به چاپ رسید.
آرامگاه وی قصر فیروزه در شرق تهران است.
@arayehha
آرایه های ادبی
۲ آذر زادروز محمود جعفری دهقی
(زاده ۲ آذر ۱۳۲۹ خمین) شاعر، نویسنده، زبانشناس، مترجم و استاد دانشگاه
تحصیلات: کارشناسی ادبیات فارسی از مدرسه عالی ادبیات و زبانهای خارجی ۱۳۵۷.
کارشناسی ارشد، فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه شیراز ۱۳۶۴.
دکتری فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه لندن ۱۳۷۶.
او از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۹ در دانشگاههای شیراز و تهران تدریس کرد و مدتی نیز در سال ۱۳۷۴ در دانشگاه لندن به تدریس ادبیات فارسی پرداخت. وی همزمان از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ مدرس گروه تاریخ در دانشگاه شهید بهشتی بود. همچنین مدتی نیز در دانشگاه فارابی قزاقستان و دانشگاه تهران به تدریس ایرانشناسی پرداخت.
او مسئول راهاندازی گروه ایرانشناسی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و انجمن علمی ایرانشناسی است و از سال ۱۳۹۷ ریاست انجمن علمی ایرانشناسی را به عهده دارد.
از جمله فعالیتهای علمی او انتشار ترجمه کتاب دادستان دینی (متن اصلی به زبان پهلوی) به انگلیسی در انتشارات استودیو ایرانیکا در پاریس است، همچنین سردبیری مجله دو زبانه زبان و کتیبه (Journal of Language and Inscription) است که تاکنون ۶ شماره آن منتشر شده است. او همچنین عضو انجمن کتیبههای ایرانی Corpus Inscriptionum Iranicarum و عضو هیئت علمی مرکز مطالعات اوستا، دانشگاه سالامنکا، اسپانیا از سال ۲۰۱۶ تاکنون بوده است. افزون بر این، عضو هیئت تحریریه مجله پژوهشهای زبانی، مجله زبان شناخت، مجله پژوهشهای ایرانشناسی دانشگاه تهران، مجله ایران و اسلام کتابخانه ملی ایران؛ مجله زبان و گویش دانشگاه گیلان است. وی هم اکنون عضو شورایعالی علمی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و رئیس انجمن شاهنامهپژوهی است.
وی همچنین فلوشیپ دانشگاه هاروارد، در ۲۰۰۸ بورسیه دانشگاه گوتینگن و در ۱۳۸۹ فرصت مطالعاتی دانشکاه تهران در دانشگاه گوتینگن را طی کرده است.
وی تاکنون دبیر علمی شش دوره همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی (گذشته و حال) بوده که از سال ۱۳۹۱ تاکنون در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شده است. همچنین دبیر علمی دومین همایش ملی دوسالانه فرهنگ و زبانهای باستانی ایران بوده است.
گزیده آثار:
مجموعه اشعار، انتشارات نوید شیراز ۱۳۶۲.
ماتیکان یوشت فریان، سازمان انتشارات فروهر، تهران ۱۳۶۵.
گزیده اشعار خواجوی کرمانی، انتخاب، مقدمه، توضیحات و واژه نامه، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی شیراز ۱۳۷۰
بازشناسی منابع تاریخ ایران باستان، انتشارات سمت، تهران ۱۳۸۲
جرعه بر خاک (یادنامه زندهیاد ماهیار نوابی) انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ۱۳۸۷.
درسنامه اوستا، هانس رایشلت، محمود جعفری دهقی (مقدمه)، ناشر: فارس
درآمدی بر زبان بلخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۹۲
راهنمای کتیبههای فارسی میانه (پهلوی ساسانی) انتشارات سمت، تهران ۱۳۹۵.
کتاب الملخص فیاللغة از ابولفتح احمدبن حسین بادی، مقدمه: محمود جعفری دهقی، میراث مکتوب، تهران ۱۳۹۵.
مجموعه مقالات اولین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی (گذشته و حال) مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران ۱۳۹۳.
مجموعه مقالات دومین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی (گذشته و حال)، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران ۱۳۹۵.
مجموعه مقالات سومین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی (گذشته و حال)، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران ۱۳۹۷.
مجموعه مقالات چهارمین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی (گذشته و حال)، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران ۱۳۹۹.
به کوتاهی آه (مجموعه شعر) انتشارات اقلیما، تهران ۱۳۹۹.
تیشتر در انتظار باران (مجموعه شعر) انتشارات مروارید، تهران ۱۴۰۰.
سروادها (سرودههای دهه هفتاد)، کتاب بهار، تهران ۱۴۰۰.
آینه تار (گزیده اشعار دراگو اشتامبوک)، گزینش و برگردان: م. جعفری دهقی، تهران انتشارات فارس ۱۴۰۰.
وی بیش از ۵۰ مقاله در نشریات داخلی و خارجی نگاشته است. افزون بر این، ویراستاری ذخیره خوارزمشاهی، اسماعیل جرجانی، در فرهنگستان علوم پزشکی و تاریخ جامع ایران، در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی از فعالیت های او است و به خاطر ویراستاری بخش تاریخ ایران باستان در پنج جلد نخست تاریخ جامع ایران، جایزه کتاب سال را دریافت کرده است.
@arayehha
آرایه های ادبی
۲ آذر زادروز غلامرضا ارژنگ
(زاده ۲ آذر ۱۳۱۵ قم) پژوهشگر و مؤلف کتابهای دستور زبان فارسی و آیین نگارش دورههای راهنمایی و دبیرستان
او در سال ۱۳۴۱ از دانشگاه تهران لیسانس ادبیات و زبان فارسی گرفت و در ۱۳۴۵ گواهینامه آموزش زبان فرانسه از انستیتو ایران و فرانسه دریافت کرد و در سال ۱۳۴۹ فوق لیسانس علوم تربیتی از دانشگاه تهران گرفت.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۰ درقم و تهران تدریس کرد و از آن زمان تا سال ۱۳۵۹ با سمت کارشناسی در مرکز تحقیقات و برنامه ریزی درسی و سازمان کتابهای درسی مشغول بود. وی در این سالها با دیگر همکارانش، کتابهای درسی دستور زبان فارسی و آئین نگارش دورههای راهنمایی و دبیرستان را براساس شیوه نوین آموزشی نگاشت، همچنین تغییر رسم-الخط فارسی از صورت نوشتن اتصال کلمات مرکب به صورت انفصالی یا جدا از هم را در کتابهای درسی سالهای ۱۳۵۲ وارد کرد.
وی پس از بازنشستگی به درخواست خود در سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۸۵ در مدارس عالی و آموزش ضمن خدمت در وزارت درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش و دانشگاههای آزاد و دورههای باز آموزی صداوسیما مشغول تدریس دستور زبان فارسی، ادبیات فارسی، آئین نگارش بود.
از سال ۱۳۹۰ با فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروهِ فرهنگ نویسی، در تألیفِ فرهنگِ جامعِ زبانِ فارسی همکاری کرد و تهیّه و تنظیمِ تعریفِ مدخلهای اصطلاحاتِ دستورِ زبان، آرایههای شعری، عروض و قافیه و همچنین ویرایش و بررسی و بازبینیِ نهاییِ جلدِ اوّلِ همین فرهنگ (حرفِ آ) را برعهده داشت.
تالیفات:
۱ - دستور زبان فارسی :دوره سه ساله راهنمایی" با همکاری دکتر حسن انوری و دکتر حسن احمدی گیوی، وزارت آموزش و پرورش ۱۳۵۳.
۲ - آیین نگارش "سال اول دبیرستان" با همکاری دکتر حسن انوری، وزارت آموزش و پرورش ۱۳۵۳.
۳ - کتاب نگارش و سخنوری "سال چهارم دبیرستان" با همکاری دکتر نادر وزین پور، وزارت آموزش و پرورش ۱۳۵۶.
۴ - دستور زبان فارسی "سالهای دوم، سوم و چهارم دبیرستان" با همکاری دکتر علی اشرف صادقی، وزارت آموزش و پرورش ۱۳۵۷.
۵ - شیوه نامه رسمالخط فارسی برای کتابهای درسی و انتشارات آموزشی، شرکت در تنظیم، وزارت آموزش و پرورش ۱۳۶۱.
۶ - فارسی عمومی دانشگاه پیام نور ۱۳۷۰.
۷ - دستور زبان فارسی امروز روش زبان شناختی، نشرقطره ۱۳۷۱.
۸ - زبان و ادب فارسی فارسی عمومی دانشگاهها، نشرقطره ۱۳۷۳.
۹ - فرشتهٔ گندمزار و سیمرغ آفتاب انتشارات سروش ۱۳۷۳.
۱۰ - پنج گفتار دستوری، انتشارات الست.
۱۱ - نگارشی از قصاید و غزلیات سعدی شامل کلیهٔ آثار سعدی "بهجز مجالس و گلستان" نشرقطره. ۱۳۸۳.
۱۲ - گردآوری هزار و یک غزل شورانگیز از چهارصد شاعر کهن و معاصر، نشر قطره ۱۳۸۵.
۱۳ - آیین نگارش نشرقطره ۱۳۹۰ .
۱۴ - ویرایش زبانی برای نثر فارسی امروز، نشرقطره ۱۳۹۰.
۱۵ - علیت و مقولههای علت و معلول ضرورت و تصادف، امکان و واقعیت و جبر و اختیار
۱۶ - گردآوری چهارصد غزل شورانگیز از هزار و یک غزل
۱۷ - داستان آفرینش انسان
۱۸ - آتشکده خاموش "مجموعه اشعارِ نویسنده در زمینههای غنایی، اجتماعی و سیاسی"
۱۹ - شیوه نگارشِ فارسی "پژوهش نامه نویسی، پایاننامه نویسی و نشانه گذاری". نشرقطره ۱۳۹۲.
@arayehha
۲ آذر رادروز عزیزاله جوینی
(زاده ۲ آذر ۱۳۰۴ اسفراین – درگذشته ۲۵ بهمن ۱۳۹۱ تهران) پژوهشگر، نسخهشناس، مصحح متون کهن ادبی و شاهنامهپژوه
او تحصیلاتش را تا دوره دکترا ادامه داد و در حوزه ادبیات فارسی و عربی، تلاشهای بسیاری کرد و استاد بازنشسته دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود.
شاهنامه فلورانس، نسخه خطی موزه فلورانس را در هشت جلد تصحیح کرد که توسط انتشارات دانشگاه تهران، ۷ جلد آن چندبار چاپ شده و جلد هشتم در دست چاپ است. این نسخه از شاهنامه ناتمام است و تقریباً شامل نیمی از متن اثر است.
تالیفات:
وی بیش از ۸۰ مقاله در حوزههای مختلف ادبیات نقد و منتشر کردهاست و همچنین ترجمههای بسیاری از عربی و انگلیسی به زبان فارسی دارد.
از میان کتابهای او به این عنوانها هستند:
«تصحیح و شرح فرهنگ مجموعه الفرس»
«تصحیح مفردات قرآن»
«تصحیح تفسیر نسفی» "ترجمهای کهن از قران به فارسی موزون و مسجع"
«تصحیح فرهنگ مصادره اللغله»
«تصحیح نهجالبلاغه»
وی تصحیح جلد هفتم شاهنامه فردوسی را از روی نسخه موزه فلورانس به سرانجام رساند. او در جلد هفتم که شامل داستان بیژن و منیژه است کوشیده بود تا همان شیوه مجلدهای قبلی را دنبال کند و از این رو به شرح واژگان دشوار و برگردان همه ابیات در شاهنامه پرداخت:
«شرح واژگان دشوار و برگردان همه ابیات شاهنامه» "از دستنویس موزه فلورانس"
«نبرد اندیشهها در داستان رستم و اسفندیار»
«داستان زال و رودابه» "از دستنویس موزه فلورانس"
«داستان فرود سیاوش» "از دستنویس موزه فلورانس"
«داستان بیژن و منیژه»
«داستان رستم و سهراب» "از نسخه فلورانس"
آرامگاه وی در قطعه نامآوران است.
@arayehha
آرایه های ادبی
۲ آذر زادروز محمد امینخُنجی
(زاده ۲ آذر ۱۲۸۲ بحرین – درگذشته ۲۴ فروردین ۱۳۴۴ مشهد) نویسنده و ویرایشگر
او تحصیلات اولیه را به زبانهای فارسی و عربی در مکاتب قدیمی بحرین فراگرفت و از آغاز جوانی به همراه برادرش محمدعقیل خنجی تجارتخانه پدر را اداره میکرد. تجارت آنها بیشتر با هندوستان و انگلستان بود و در کنار تجارت به پژوهش و مطالعه گسترده متون کهن ادب پارسی روی آورد. او در جوانی به عضویت «منتدی البحرین» که انجمن ادبی مهم بحرین بود و نیز هیئت امنای مدرسه ایرانیان بحرین درآمد. وی در سال ۱۳۱۸ به همراه خانواده از بحرین بهتهران مهاجرت کرد.
او از زمان سکونت در بحرین از راه مکاتبه با دانشمندان برجسته آن روز، از جمله احمد کسروی به مبادله تجربیات علمی میپرداخت. پس از اقامت در تهران، تقریباً با تمام ادبا و فضلای آن روز پایتخت از جمله بدیعالزمان فروزانفر، محمود افشار، محمدتقی دانشپژوه، علینقی منزوی، محمد پروین گنابادی، ایرج افشار، مدرسی چهاردهی، احمد اقتداری، محمود محمود و ...گفتگوی علمی داشت. او گردآوری کننده مجموعهای نفیس از کتب و اسناد خطی بود که با این کار بسیاری از این نسخ را از تندباد حوادث محفوظ داشت. لازم به یادآوری است که وی بخشی از این مجموعه را به کتابخانه آستان قدس رضوی اهداء کرد.
آثار:
وی مقالات بسیاری در مجلههای ادبی داشته و نسخ خطی بسیاری را تصحیح کرده است که برخی از آثارش به شرح زیر است:
تصحیح رساله «سوال و جواب فقهی از قطب راوندی».
زندگینامه فضلبن روزبهان خنجی.
تاریخ احزاب سیاسی.
کتاب «مشاهیر خنج» درباره دانشمندان، عرفاء و ادبای نامی شهر باستانی خنج.
اولین مقاله در نقد و معرفی کتاب شمس الحساب الفخری تألیف شمسالدین عمربن عبدالعزیز خنجی نخستین کتاب حساب به زبان پارسی.
تاریخ و جغرافیای لارستان.
مقالهای در باب کتاب عقودالجواهر تألیف احمد ساعی کرمیانی.
شرح سفر از بحرین به تقریباً تمامی شهرهای کشور درسال ۱۳۱۷ که تحولات دوران «ایران نوین» و نوسازی کشور توسط رضاشاه را شرح میدهد.
@arayehha
نگاهی به غلامحسین ساعدی(گوهرمراد)
به مناسبت دوم آذر سالروز درگذشت این نویسنده.
ساعدی نویسندگی را باچاپ اولین اثرش
شب نشینی باشکوه شروع کرد.
دراین اثرساعدی به روانشناسی قشر کارمندپرداخت .
ونشان داداین قشر حس کنجکاوی وشهامت خودرا ازدست داده است.
این داستانهاشباهتی با بعضی ازداستانهای گلشیری دارد.
ساعدی درچوب به دستهای ورزیل وترس لرز وعزاداران بیل .زندگی نابسامان توام بافقروجهل روستاهای را مطرح می کندکه گویی درجهان معاصرنیستند.
ادبیات ساعدی ادبیات ترس وهم است.
اواز عوامل وهم انگیز طبیعت برای ایجادهول وهم استفاده می کند.
فضاهای شگفت ومرموزی می آفریند.
ساعدی یکی از پیشروان سبکی است
که به واقع گرایی جادویی معروف است
ساعدی بعد ازهدایت نخستین نویسنده ای است که به جستجوی روان پریشی ودرون انسانها می پر دازد.
واز تجربیات تحصیلی اش .پزشکی وروانشناسی دراین امربهره می برد.
ساعدی درداستانهایش فضاهای شگفت ومرموزی می آفریند وبه واقعی گرایی وهمناکی دست می یابد.
ساعدی درکارمردم شناسی هم دستی داشت وتک نگاری هایی چون.ایلخچی.اهل هوا.خیاویا مشکین شهر را نوشته است.
ساعدی درسال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت ودرگورستان پرلاشز جایی که صادق هدایت آرمیده است تن به خاک سپرد
لهراسپ،بهرامیان
@arayehha
⭕️ در باب «کویریات» دکتر شریعتی
🔹من میتوانم بگویم که یکی از موثرترین کتابهایی که در طول عمرم خواندهام (در آن دوره زمانی) کتاب «کویر» دکتر شریعتی بود (کویریات تعبیری است که امروز به کار میبریم) که خیلی مرا به لحاظ احساسی، عاطفی و هیجانی به خود مشغول کرد، مرا در بند خودش نگه داشت، در من علقه ایجاد کرد و مرا به شخصیت دکتر شریعتی پیوند داد. واقعا اثرگذار بود. در سالهای بعد که عمدتا سالهای بعد از انقلاب بوده، من چندین بار این کتاب را خواندم و حتی همین اواخر. شکی نیست آن مجذوبیتی که در بار اولخواندن برای من وجود داشت هرچه تکرار شد قدری کمتر شد اما هنوز هم وقتی من «کویر» را میخوانم خیلی برای آن ارج قایلم و هنوز هم خیلی در من موثر است. با اینکه به نظر من تاثیرگذاشتن در یک شخص 57ساله کار آسانی نیست، ولی واقعا حتی همین چند روز گذشته که آن را میخواندم خیلی در من موثر واقع شد. اما در ذهن من میان تاثیر مثبت کویریات و تاثیر منفی بخشهای دیگر، تقابل ایجاد میشود.
🔻رمز ماندگاری کویریات دکتر شریعتی:
به نظر من رمز ماندگاری کویریات، در سه چیز است:
1️⃣پرداختن به مسائل وجودی
یکی اینکه طبعا موضوع سخن در کویریات اموری است که از آن به امور یا مسایل یا نظریات یا مشکلات وجودی (اگزیستانسیال) بشر تعبیر میکنیم. این امور و مسایل و مشکلات جنبه زمانی، مکانی و وضع و حالی ندارند. هر انسانی با این مسایل و مشکلات اگزیستانسیال در هر دین و مذهبی، در هر کیش و آیینی، در هر مکتب و مسلکی، در هر مشرب و مرامی، با هر ایدئولوژی و با تعلق به هر «ایسمی»، در هر برهه تاریخی و در دامن هر فرهنگ و تمدنی که بسر میبرد، مواجه است. تقریبا میتوان گفت به همه این مسایل هم در کویریات اشاره شده (تقریبا هیچ مساله و مشکل وجودیای نیست که جایی در کویریات به آن اشاره نشده باشد) و چون اختصاص به جامعه خاص و زمان و مکان خاصی ندارند برای همه میتوانند جالب باشند. برخلاف مسالهای که اختصاص دارد به ایرانیان، آن هم ایرانیان شیعی، آن هم مثلا از زمان روی کارآمدن صفویه به اینسو که این یک مختصات زمانی، مکانی و وضع و حالی خاصی دارد.
2️⃣نثر دلنشین
علت دیگر (دوم) ماندگاری کویریات، نثر دلنشین آن است. این نثر دلنشین البته در آثار دیگر دکتر شریعتی هم خود را نشان میدهد. دکتر شریعتی اساسا ادیب است و همیشه سخنرانیها و نوشتههایش، جنبه ادبی بارزی دارد. ولی به هر حال در کویریات بیشترین جلوه زیبایی هنری آثار دکتر شریعتی هویداست، این هم به لحاظ هنری و زیباییشناختی جذابیت فراوان فراهم میکند.
3️⃣نشان دادن جلوه هایی از شخصیت و منش دکتر شریعتی
اما نکته سوم، کویریات جلوههایی از شخصیت و منش دکتر شریعتی را هم نشان میدهد. یعنی ممکن است من هم درباره تنهایی حرف بزنم، من هم درباره عشق حرف بزنم، اما آن چیزی که از شخصیت و منش من در طرز پرداختن و تلقیام نسبت به عشق و تنهایی جلوه میکند نسبت به آن چیزی که در نوشته دکتر شریعتی جلوه میکند ممکن است خیلی فاصله داشته باشد. من فکر میکنم واقعا برخی جلوههای شخصیتی دکتر شریعتی هر انسان فضیلتمند اخلاقی و هر انسانی که به لحاظ روانشناختی سالم باشد را جذب میکند. به تعبیر دیگری انسان غبطه میخورد که ایکاش من هم به همین صورت بودم، ایکاش من هم میتوانستم در یک گزارش صادقانه، گزارشی از خودم دهم. این سه جهت باعث شده که کویریات ماندنیترین بخش از آثار شریعتی باشد.
🌂مصاحبه محمد صادقی با مصطفی ملکیان
@arayehha
🔚🛳🌊کشتی شکستگانیم/کشتی نشستگانیم؟
ای باد شرطه برخیز!:👇
اين روش دوبعدی نگری(ایهامی از نوعِ دوگانه خوانی)هماره در دیوان شاعران بوده و فرمانروای مُلک سخن،سعدی،بر آن اشکال وارد نموده و تعریضی به این شیوه شعرسرایی زده است و گفته که من دست به چنین کاری هرگز نمی زنم؛این جا:👇
«حبذا همت سعدي و سخن گفتن او
👈كه ز معشوق به ممدوح نمي پردازد»
مولانا نیز از اين رسم دوگانه سرایی شاعران(یک دل❤و دودلبرداشتن👰👸)که بعدها گریبانگیر حافظ گشت،خوش نداشته است:👇
«هين!مكش هر مشتري را تو به دست
👈عشقبازي با دو معشوقه بد است!»
البته خواجه شمس الدین محمد،حافظ،توجیه خاص خود را داشت و می گفت:👇
(در نظر بازي ما بي خبران حيرانند
من چنينم كه نُمودم،دگر ايشان دانند!)🤷♂️
✌🏿🚢🌊دربابِ کشتی شکستگان/کشتی نشستگان روایتی دیگر هست که گفته اند:"مريدي خواجه حافظ را در خواب می بیند و از وی می پرسد که از دو روايت:«كشتي شكستگانیم»/ «كشتي نشستگانیم»كدام درست و معقول است❓وحافظ،في البداهه،در جواب آن مریدِ دل سوخته چنين گفته بوده است(*ماضی ابعد):👇
«بعضي"شكسته" خوانند برخي"نشسته"دانند
هر كس به قدر فهمش فهميده مدعا را»😉
🛳در اين اثنا،حافظ،خود،به روش خاص خویش(ايجاز)خودش را اين گونه معرفي مي كند:👇
«حاش لله كه نيم معتقد طاعت خويش
آن قدر هست كه گه گه قدحي مي نوشم»
يا:🥂
«ز زهد خشک ملولم بيار باده ناب
كه بوي باده مدامم دِماغ تر دارد»
🚢🌊قضیه(كشتي شكسته)در شعر شاعران پارسي پیشینه فراوانی دارد،مولانا پیشتر سروده بوده که:
گرچه كشتي بشكند تو دم مزن
گرچه طفلي را كشد تو موكن !
(دفتر اول مثنوي)
یا مثلا در دیوان شمس کشتی مسافرتی او می شکند اما چیزی پیش نمی آید و وی به سلامت می رسد:
(زند موجي بر آن كشتي كه تخته تخته بشكافد
كه هر تخته فرو ريزد ز گردشهاي گوناگون)
و یا:
🦈(كشتي شما باد بر اين آب شكسته
ماهي صفتان يك دم از اين آب بر آیید)
+این یکی:🐳
«اين سو كشان سوي خوشان،آن سو كشان با ناخوشان
يا بگذرد يا بگسلد كشتي در اين گرداب ها»
يا:🚢
«اسحق شو در نهرما،خاموش شو در بحر ما
تا نشكند كشتي تو در گنگ ما در گنگ ما»
✔🚢به هرحال،زبان و ادب پارسی،در هر عصري برآمده از شرايط زندگي و رسم و ادب و فرهنگ انسان های آن عهد است که به ذهن گوينده آن متبادر می شود.به همین واسطه،كشتي های بادباني(مسافرتی)به عنوان یک مركوب پرجاذبه و در عین حال خطرآفرين مورد توجه شاعران بوده و غالبا در قالب ترفندهای بیانی(تشبیه،استعاره،مجاز و بالکنایه)آن را به استخدام شعر خود در می آورده اند؛چند نمونه:👇
«آن يكي و همي چون بازي مي پرد
وان دگر چون تير معبر مي درد»
«وان دگر چون كشتي با بادبان
واندگر اندر تراجع هر زمان»
(دفتر سوم مثنوي)
🚢سنايي،مبتکر شعر عارفانه،نیز بیت جالبی در این باب دارد که شنیدن آن در این مقال خالی از لطف نیست؛
«كاري نه چنان رود كه خواهد مردم
بادي نه چنان وزد كه خواهد كشتي»
🚢استاد بی بدیل سخن،سعدی،نیز:
«با طبع ملولت چه كند دل كه نسازد
شرطه همه وقتي نبود لايق كشتي»
(گلستان)
يا بوستان:
«تو كوه جودي و من در ميان ورطه فقر
مگر به شرطه اقبالت اوفتم به كران»
🚢مولانا در داستان نغز«دقوقي»نیز ابيات مشابهي در این زمينه دارد:👇
«تند بادي همچو عزرائيل خاست
موج ها آشوفت اندر چپ و راست»
«اهل كشتي از مهابت كاسته
نعره و واويل ها برخاسته»😱
«با خدا با صد تضرع آن زمان
عهدها و نذرها كرده به جان»!
(دفتر سوم مثنوی)
🔚🚢آری،همان بِه،که دل خویش را به گمانِ بد،
از شعر حافظ بشوییم،كه،وی،خود،چنین فرموده است:
《كسي گيرد خطا بر نظم حافظ
كه هيچش لطف در گوهر نباشد!》 .
نگارش🖊محمد عزیز زاده
@arayehha
💥«آفتاب آمد دلیل آفتاب»👩🦰
مصرعی از اشعارعرفانی حضرت جلال الدین محمد،مولاناست.
ملای روم در شعر مذکور اشارت می کند به این که«وجود آفتاب،خود دلیلی است بر بودن و حقانیت وی و نیازی به دلیل خارجی ندارد».
💥شعاع آفتاب چنان درخشان و تابان است که کسی نمیتواند آن را نفیکند؛کسی که وجود آفتاب را منکر شود،یقین بدانید که او دیوانه است!
💥یک آدم عاقل،هیچ گاه از آفتاب طلب دلیل بر له خودش نمیکند.آفتاب به مجرد این که طلوع کرد،همان تابش نورش دلیل وجود خودش است؛نیاز به حجت و استدلال دیگری ندارد
💥ایزد منان شبیهِ آفتاب،خودش دلیل بر خودش است!
💥خداوندِ بلخ با به پیش کشیدن《آفتاب آمد دلیل آفتاب》می خواهد بگوید که:💥《آن چیزی که عیان است،چه حاجت به بیان است》آخر!
💥آفتاب وجودی باری تعالی به هزاران جلوه در جهان تجلی نموده؛خب این که دیگر نیاز به اثبات ندارد و آشکار صنعتی است برای خود.
💥مولوی عیان بودن خدا و متجلی بودن خدا را در اشعار مختلفی به عیان نشان داده است؛مِن جمله،همین شعرِ(آفتاب امد دلیل آفتاب!)💥و این هم شعری از آن شعرها!👇
💥خود نباشد آفتابی را دلیل
جز که نور آفتاب مستطیل
این جلالت در دلالت صادقست
جمله ادراکات پس او سابقست
جمله ادراکات بر خرهای لنگ
او سوار باد پران چون خدنگ.
💥دانشمند آگاه زمانه،دکتر حسین الهی قمشه ای ضمن تعریف خاطره ای در این باب می نویسد:👇
🧏♂️"به خاطر دارم که وقتی کلاس پنجم دبیرستان بودم و حدودا ۱۶ سالم بود،در دبیرستان مروی مشهور شده بودم که میگفتند پسری پیدا شده به نام قمشهای که خدا را از راه ریاضی ثابت میکند. دور من جمع میشدند و من هم چیزهایی مینوشتم.
💥و"آفتاب آمد دلیلِ آفتاب"هم مفهوم وجود است که میگویند وجود دارد یا ندارد،هست یا نیست؟؛مثلا بچه مفهوم مادر را میداند، اما نمیداند در خانه هست یا نیست.میپرسد و وقتی گفتند هست، یک چیزی میفهمد و وقتی گفتند نیست یک چیزی ادراک میکند. بودن را حس میکند. بنابراین اگر این دو مفهوم را بحث کنیم و روی وجود و ماهیت بحث کنیم، یک درکی از وجود داریم که بیواسطه است. یعنی احتیاجی نیست که چراغ را با ریاضیات درک کرد و معنای وجود را همه میفهمند و در فطرت انسان نهاده شده است. دوم اینکه بودن را وقتی فهمیدیم، میفهمیم که بودن از عدم نمیآید. بودن از بودن میآید و پشتوانه هستی خود هستی است. از عدم چیزی به وجود نمیآید. «عدم موجود گردد این محال است، وجود از روی هستی لایزال است».
🔚💥لذا میفهمیم که وجود از عدم نمیآید و علت دارد و علتش نیز از جنس خودش یعنی وجود است. نمیشود چیز عدمی موجب پیدایش وجودی شده باشد. دیگر اینکه دومی هم ندارد. وقتی معنای وجود را ادراک کردید، تردیدی نمیکنید که یکی بیشتر نیست.
💥حکما میگویند«صرف الشئ لا یتکرر»،وجود باعث تکرار نمیشود.این وجود از وجود هم به عدم نمیرود.مبدا پیدایش خودش است و به عدم هم نمیرود. لذا معنای وجود را که فهمیدیم، ایمان میآوریم که هست.وجود یک حقیقت ثابت لایزال است که همه کائنات را نیز در برمیگیرد و به این میگوییم خدا. ما یک چیزی را نگذاشتهایم که بگوییم روی عرش نشسته است.عرش وجود،یعنی تمام عالم هستی را حاضر بدانیم و هرجا رو کنیم آنجا هست.بنابراین میتوان به وجود از راه وجود ایمان آوریم.💥«آفتاب آمد دلیل آفتاب،گر دلیلت باید از وی رو متاب»،خودِ آفتاب دلیل بر آفتاب است.بنابراین نیازی به اثبات مسئلهای برای خداوند نیست.
〽️محمد عزیززاده/۱۱_۷_۱۴۰۳💥
🌕 @arayehha