حروف ربط و اضافه.pdf
129.7K
فعل های چندوجهی.pdf
3.26M
قواعد_گشتار_جملههای_مرکب_به_ساده.pdf
146.4K
#دستور
#جملههای_مرکب
قواعد گشتار جملههای مرکب به ساده
#تقی_وحیدیانکامیار
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
#دستور
⭕️ ممیزهای بدیع در سبک هندی/اصفهانی
🌺 یک کعبه بت،یک دَیر ایمان:
از چین زلفی می رسم،سودایی و آشفته سر
یک کعبه بت در آستین،یک دیر ایمان در بغل
فصیحی هروی
🌺 یک گل زمین:
حضور گلشن جنت به زاهد باد، ارزانی
مرا یک گل زمین،از ساحت دلها کرامت کن
صائب تبریزی
🌺 یک کف زمین:
نیست در روی زمین،یک کف زمین بی انقلاب
وقت آنان خوش که در زیر زمین خوابیداند!
صائب تبربزی
🌼بی نیاز از خلق،از دست دعای خود شدم
حاصل عالم از این یک کف زمین برداشتم.
🌺 یک غنچه دل:
غم عالم فراوان است و من یک غنچه دل دارم
چه سان در شیشه ی ساعت کنم ریگ بیایان را؟
صائب تبریزی
🌺 یک شهر فتنه:
یک شهر فتنه بر سر راهم نشسته است
صد برق،در کمین گیاهم نشسته است.
ناظم هروی
🌺 یک مژه خواب:
اجل مبند به رویم در فسانه که من
ز شوق یک مژه خواب عدم،هلاک شدم.
طالب آملی
🌺 یک دم آب:
تا زبان چون قلم از کام نیاند بیرون
یک دم این چرخ سیه کاسه نداد آب مرا
غنی کشمیری
🌺 یک بیابان لاله:
ز رمز عشق گفتم نکته ای، عالم به جوش آمد
به تحریک نسیمی،یک بیابان لاله می رقصد.
ناظم هروی
🌺یک پشت ناخن:
چون قلم،شد تنگ بر من از سیهکاری،جهان
نیست جز یک پشت ناخن،دستگاه خنده ام.
صائب تبریزی
🌺 یک چشم خواب(مشابه یک مژه خواب):
یک چشم خواب تلخ،جهان در بساط داشت
آن هم نصیب دیده ی شور حباب شد.
صائب تبریزی
🌺یک گلستان داغ(مقایسه کنید با یک چمن داغ):
وقت غم خوش کآتش از باغ و بهارش چیده ایم
یک گلستان داغ از هر نوک خارش چیده ایم.
فصیحی هروی
🌺 یک بغل آغوش:
به یک آغوش چه گل چینم از آن نخل امید؟
همچو گل یک بغل آغوش تمنا دارم.
صائب تبریزی
🌺 یک چمن خمیازه:
من که روشن بود چشم نوبهار از دیدنم
یک چمن خمیازه در آغوش، چون گل داشتم.
صائب تبریزی
به نقل از استاد محمود علی اصغری
@arayehha
#نکته_های_دستوری
#اضافه_دستوری
❇️ نکته ۱:
اضافهٔ تشبیهی همانطور که از نامش پیداست، حداقل از دو واژه تشکیل شده است که بینشان نقشنمای اضافه میآید: گنجِ معرفت یا گنج عظیم معرفت. (که واژهٔ اول، یک صفت گرفته است)
تشبیه درونواژهای زمانی است که در یک واژهٔ مرکب دو طرف تشبیه بیایند و معمولا ابتدا مشبه و بعد مشبهبه میآید.
❇️ نکته ۲:
تشبیههای درونواژهای کنایه هستند.
همچنین در چنین نمونههایی با صفات و القاب مواجهیم.
معشوق ماهرو
مرد دریادل
انسان سنگدل
حال موصوف حذف شده و صفت مانده. (صفت جانشین اسم - صفتهای کنایی)
همچنین دقت داشته باشید. در استعاره باید یک طرف تشبیه بیاید و طرف دیگر حذف شود. حال بخواهیم، ماهرو را استعاره در نظر بگیریم:
ماهرو به معشوق تشبیه شده است و معشوق حذف شده؟؟؟
نه. اساس استعاره تشبیه است که در این نمونهها اینچنین نیست.
❇️ محسن برزوک _ دبیر زبان و ادبیات فارسی
#دستور
@arayehha
#نکته_های_دستوری
#هر_و_هیچ_! (نوشتاری در باب صفات مبهم)
✳️ چند شب قبل با یکی از دوستان از خیابانی میگذشتیم که دیوارنوشتهٔ مغازهای توجهم را جلب کرد:
هر آش و حلیمی، برکت نمیشه.
دو مطلب در مورد این دیوارنوشته حائز اهمیت است:
۱. املای «هلیم» بر «حلیم» ارجح است. («حلیم» از غلطهای رایج است و شاید قابل تسامح. مثل «خوار و بار» و «ذغال».)
۲. «هر» و «هیچ» اگر چه هر دو صفات مبهم هستند اما طبیعتا به جای هم به کار نمیروند.
«هر»، کلیت را شامل میشود و از نظر مفهومی، مثبت است اما «هیچ»، نشاندهندهٔ نبودن است و مفهومی منفی دارد. (شعار میخواهد بگوید: آش و هلیم برکت، هیچ رقیبی ندارد یا در واقع هیچ آش و هلیمفروشیای توان رقابت با این مغازه را ندارد؛ اما این مفهوم از نوشتار تصویر، استنباط نمیشود.)
محسن برزوک _ دبیر زبان و ادبیات فارسی
#دستور
@arayehha