eitaa logo
آرایه های ادبی
939 دنبال‌کننده
882 عکس
206 ویدیو
100 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده سپاس بابت همراهیتون،با آرزوی توفیق @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
، خوان نوروزی گسترده همچون زمین ✍️ شاهین سپنتا سفره (نمادین‌ترین سفره روی زمین)، که در هنگام نو‌شدن طبیعت و بهار گسترده می‌شود، نماد گستره است و آنچه که بر آن می‌نهیم نماد داده‌ها و آفریده‌های اهورایی است. خوان نوروزی یا سفره هفت سین سرگذشتی هزاران ساله دارد و در گذر زمان تکمیل‌شده تا به شکل امروزی در ایران گسترده شود و در سرزمین‌های همریشه تفاوت‌هایی جزئی دارد اما گوهر اصلی همگی یکی است. سفره هفت‌سین ایرانی، امروزه اجزای ثابت و متغییری دارد. اجزای اصلی سفره هفت‌سین هفت خوراکی گیاهی یا گیاه هستندکه به نشانه تقدس عدد ( و شش یا صفات اهورامزدا ) بر خوان نوروزی گذاشته می‌شوند: : به نشانه امشاسپندبانو امرداد نماد گیاهان و گل‌ها و همه سبزینه‌های روی زمین، به نشانه سبزبودن، سرزندگی و رویش و نوزایی زمین و زندگی. : از جوانه‌های تازه سرزده گندم در جشن زنانه سمنوپزان یا سمنک‌پزی به دست زنان و دختران پخته می‌شود، نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد و و زایش و زندگی است. سرخ: رنگ سرخ نماد است. سیب سرخ رنگ به نشانه ایزد مهر و پیمان بر خوان نوروزی می‌نشیند. : یکی از سودمندترین و ستوده‌ترین گیاهان است که بیماری و پلیدی را می‌زداید و تندرستی به ارمغان می‌آورد، پس به نشانه و پاکی درون و برون انسان و دوری از پلیدی و ناراستی بر خوان نوروزی نهاده می‌شود. : برپایه یک باور کهن، عطر شکوفه‌های زردرنگ سنجد برانگیزاننده توان زنان است و از این‌روی در پیوند و به نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد زایندگی و باروری، بر سفره گذاشته می‌شود. (سنجد ارتباطی به مصدر سنجیدن و سنجیده عمل کردن ندارد). (سماک/ به معنی سرخ رنگ): با رنگ سرخش نماد و نشانه گرمی زندگی است. : نوشیدنی با منشاء گیاهی به نشانه شور زندگی (جایگزین شراب مقدس که در بزم مهر بر سفره می‌نهادند). ✅ اجزای دیگر افزون بر «هفت‌سین» نامبرده، «سفره نوروزی» یا «سفره هفت‌سین» اجزای دیگری نیز دارد. برخی از آنان نشانه همان هستند که نام برده شد و مردم به سلیقه خود همه یا تعدادی از آن‌ها را بر سفره می‌گذارند. پیوست‌های سفره هفت‌سین عبارتند از: : به نشانه روشنی، بازتاب دهنده نور. : به نشانه امشاسپند خرداد، نماد روشنایی و به نشانه رسایی در زندگی. در آب برگ گل سرخ یا ماهی سرخ یا سیب یا انار سرخ یا نارنج می‌گذارند. چرخش ماهی یا برگ گل یا میوه در آب نماد گردش و چرخش روزگار است. / شمعدان/ آتشدان/ آتش: نماد امشاسپند اردیبهشت و نشانه بهترین راستی و آذر اهورایی یا نور الهی است. : نماد فلزی امشاسپند شهریور و به نشانه اراده آفریدگار و شهریاری انسان بر نفس خویش و به نیت فزونی دارایی در سال آینده. سرخ: ماهی نماد آبزی -جانوری امشاسپند بهمن است. همچنین به نشانه برج حوت یا برج ماهی یا آخرین ماه سال بر سفره هفت‌سین گذاشته می‌شود. همچنین نماد سرزندگی و رنگ سرخ آن نیز نماد شادکامی و پیروزمندی نوروز است. (نان سنگک): به نشانه برکت و داده‌های اهورایی (جایگزین نان مقدس که در بزم مهر بر خوان مهر می‌نهادند) / شکر / عسل: به نشانه شیرین‌کامی و شیرینی زندگی. : به نشانه پرندگان روی زمین، نماد پرنده- جانوری امشاسپند بهمن، به مفهوم زایندگی و زندگی است. سنت کهن رنگ‌کردن تخم مرغ بر زیبایی و شادی‌بخشی سفره می‌افزاید. : به گواهی بندهش، گل سنبل نماد ایزد بهرام، تجسمی از نیروی شکست‌ناپذیر و پیروزی‌بخش است. پیروز همچنین صفت همیشگی نوروز است. گل نیز نماد بهار طبیعت است و به نیت و نشانه گل سنبل برخی گل شب‌بو و دیگر گل‌های شاد بهاری را بر سفره می‌گذارند. مقدس به نشانه سخن حق و یا شاهنامه یا دیوان حافظ به نشانه ارج‌نهادن به فرهنگ و ادب ایران. یا یا اسپنددانه: به نشانه امشاسپند سپندارمذ یا اسفند، نماد فروتنی و بردباری. دود اسپنددانه روی آتش همچنین دورکننده ناپاکی و پلیدی است.. : به نشانی فراوانی و فزونی داده‌های اهورایی. / هفت مغز: نماد امشاسپندان و به نشانه فزونی نعمت. : به نشانه گذر زمان و گردش روزگار، و یادآور هنگام نوگشت سال یا لحظه تحویل سال. @arayehha
نثر مسجع به نثری گفته می شود که در آن جمله های دارای سجع باشند؛ سجع در نثر مانند قافیه است در شعر. سجع در لغت به معنی: « آواز پرندگان» است به ویژه « آواز کبوتر و فاخته ». در اصطلاح ادبا آوردن کلمات یا یا هم‌وزن و هم‌قافیه را در انتهای جملات قرینه سجع گویند. به عبارت دیگر سجع آن است که کلمات آخر قرینه ها در یا ( =حرف ) یا موافق باشند. : به دو یا چند جمله ای که در پایان آنها کلمات سجع آورده می شود جمله های می گویند. چنانکه گذشت هر نوشته ای که در آن سجع به کار رفته باشد نام دارد؛ مانند: طالب دنیا است و طالب عقبی است و طالب مولی است. هرچه دلبستگی را . منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب است و به شکر اندرش مزید ، هر نفسی که فرو می رود ممد است و چون بر می آید مفرح ، پس در هر نفسی دو نعمت است و بر هر نعمتی شکری . سجع نویسی از شیوه های نویسندگی و سخنوری معمول و موافق و ملایم با طبیعت زبان عربی است و با زبان فارسی چندان سازگاری ندارد و به همین دلیل است که از میان این همه سجع نویس فارسی، تنها کار چند نفر مقبول و خواندنی از آب درآمده است. سجع نویسی به تقلید و پیروی از این شیوه ی نویسندگی و سخنوری در زبان عربی، در ایران رایج گردید و پیش از شروع قطعی و رسمی سجع نویسی در ایران، فقط نمونه هایی مختصر از آن در ی بعضی از کتاب های کهن فارسی به چشم می خورد.  سجع نویسی در فارسی، به طور رسمی از زمان (396-481ه-ق) شروع شد و پس از او به وسیله ی نویسندگانی چون ، مترجم کلیله و دمنه، صاحب چهارمقاله، قاضی صاحب مقامات حمیدی، و و گروهی دیگر تداول و استمرار یافت. ناگفته پیداست که از میان سجع نویسان بسیار تاریخ ادب فارسی، مطلوبترین و طبیعی ترین و هنرمندانه ترین نثر مسجع از سعدی در شاهکار بی نظیر او است و ازمیان مقلدان سعدی نیز موفق ترین فرد، میرزا ابوالقاسم صدر اعظم محمدشاه قاجار است. 🔻سجع بر سه قسم است: 1-سجع 2- سجع   3- سجع 🔹1- سجع متوازن: آن است که کلمات قرینه هم وزن باشند اما در آخرین حروف اصلی باشند؛ مانند: بام و باد.کام و کار. نهار و نهال. فلان را اصلی است و طینتی است ؛ دارای گوهری است و صاحب طبعی است .  ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به و توانگران را دادی به .   🔹2- سجع مطرف: آن است که کلمه ها در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) یکی باشند اما در وزن متفاوت باشند؛ مانند: کار و شکار. دست و شکست. سیر و دلیر. الهی بر تارک ما خاک خجالت مکن و ما را به بلای خود مکن. دوران باخبر در و نزدیکان بی بصر .   🔹3- سجع متوازی:  و سجع است و سجعی است که کلمات هم در وزن و هم در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) مطابق باشند، مانند: کار و بار، دست و شست،باز و راز. خانه ی دوستان و در دشمنان . هرچه زود ، دیر . چند نکته: ⇦ کلمات مشخص شده در هر جمله را⇦ارکان سجع می‌گویند. ⇦سجع مختص نثر است اما گاه در شعر به صورت و نیز به کار می رود: بازآ و بر چشمم ،ای دلستان کآشوب و فریاد از بر آسمانم می‌رود ⇦ارزش ادبی سجع متوازی از همه(=قوی)،سجع مطرف،بینابین(=متوسط‌) و سجع متوازن،کمتر از همه(=ضعیف) است @arayehha