eitaa logo
آرایه های ادبی
923 دنبال‌کننده
848 عکس
200 ویدیو
98 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده سپاس بابت همراهیتون،با آرزوی توفیق @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
واژگان اهریمنی در گویش خوری: در گویش خوری و لهجهٔ فارسی رایج در خوربیابانک چندین واژه و مصدر افعال هست که می‌توان آنها را در دستهٔ واژگان اهریمنی به شمار آورد. از جمله: ۱. تمسین (tomossiyon) و به لفظ تمسیدن (tomossidan) در فارسی رایج در خوربیابانک، برابر «تمرگیدن» در فارسی محاوره. ۲. فندوس کردن و فندوس شدن (fonduskardon) به معنی مردن جانوران، برابر «سقط کردن و سقط شدن». ۳. سندل کردن (sondolkardon) به معنی «نشستن» همانند نشستن جانورانی چون گربه و شیر. @arayehha
در بهبهانی و بختیاری به کنار و حاشیه یک چیز «پَرّ» گفته می‌شود. در گویش‌های کردی جنوبی نیز «پَر» به معنی کنار و لبه است. «هام‌پره» یا «هم‌پره» هم به معنی دو یا چند فرد است که متعلق به یک منطقه خاص هستند. «پر» در گویش خوری و لهجهٔ فارسی رایج در خوروبیابانک به معنای کنار و گوشه است. چنانکه گویند «به پر قبایش بر می‌خورد» یا «پر چادر» یا «پر دامن» یا «پر نمال» (nomal) (چارقد). در دیگر لهجه‌ها به‌ویژه لهجهٔ تهرانی «تریج» (terij) گفته می‌شود و در گویش خوری و لهجهٔ فارسی رایج در خوروبیابانک «تریش» گفته می‌شود. در زبان لکی «پر» به معنی حاشیه و کناره است. پر زمین: حاشیه و کنارهٔ زمین پر گوه (par gava): حاشیهٔ قالی پرچین: گیاه یا چوب‌هایی که در حاشیه و کنارهٔ زمین کشاورزی یا باغ می‌چینند. «پر» از واژهٔ pairi اوستایی گرفته شده و واژهٔ «پیرامون» در فارسی نیز از این ریشه است. شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌ها @arayehha
واژهٔ «گرسنه» تنها در زبان‌های ایرانی ریشه دارد: vr‌sna* احتمالاً صورت «گشنه» هم تحت‌تأثیر واژهٔ wšn در سغدی، در زبان فارسی و دیگر زبان‌ها و گویش‌ها رواج پیدا کرده است. زبان‌شناسان تاریخی در زبان‌ هندواروپایی آغازی چندین ریشه‌ٔ اسمی و مادهٔ فعلی را برای «گرسنگی» و «تشنگی» و «خشکی» بازسازی کرده‌اند: یکی -kos-t* > هندی باستان. -jásuri (منبع، گامکریلیدزه و ایوانف، ص ۶۰۷) دومی -kenk* > هندی باستان. -kákate (منبع، پوکورنی ص۵۶۵). و برای «تشنگی» و «خشکی» نیز: یکی -h₂es* > هندی باستان. -ā‌sa (منبع، پوکورنی ص ۶۸) دومی -h₂sus* > هندی باستان. -śuṣ (منبع، پوکورنی ص ۸۸۰-۸۸۱) سومی k‌seh₁ros* > هندی باستان. -kṣārá (منبع، پوکورنی ص ۶۲۵) چهارمی -senk* > انگلیسی باستان. sengan (منبع، پوکورنی ص ۹۷۰) پنجمی -ters* > اوستایی. -taršu (منبع، پوکورنی ص ۱۰۷۸-۱۰۷۹) ششمی -siskus* > اوستایی. -hišku (منبع، پوکورنی ص ۸۹۴) در زبان لکی به گرسنه «ورسنی» (versenē) و به تشنه «تینی» می‌گويند. در گویش لری، بختیاری و نیز زبان تاتی وفسی، به واژهٔ تشنه «تشنه» و به واژهٔ گرسنه «گسنه» می‌گویند. در زبان تبری به تشنه «تِشنا» (tešnā) و به گرسنه «وِشنا» (vešnā) می‌گويند. در گویش شمالی، زبان تالشی به گرسنه «وی شی» (veyši) و به تشنه «تی شی» (teyši) می‌گويند. واژهٔ گرسنه و تشنه در زبان سنگسری: vəššûn گرسنه taššûn تشنه در کردی سورانی به گرسنه «بِرسِی» و به تشنه «تینی» می‌گویند. در کردی کرمانجی واژگان زیر رو داریم: Tī تشنه: تی Berčī گرسنه: برچی در کلهوری «وِرسئ» /wersē/ و نیز «وِرسگ» /werseġ/ به‌معنای گرسنه و «تیه‌نئ» /tiyanē/ و «تیه‌نِگ» /tiyaneġ/ به‌معنای تشنه است. شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی. @arayehha