#دانش_افزایی
✳️ تفاوت «املا» و «رسمالخط»
❇️ در سالهای اخیر، دربارۀ املا و رسمالخط بسیار نوشتهاند، ولی آنچه در این میان مغفول مانده تعریف و بیانِ تفاوتِ این دو بوده است. اگر میانشان تفاوتی قائل شویم، توضیح تفاوتِ صورت یا صورتهای نوشتاریِ کلمات آسان میشود.
به نظر نگارنده، "املا" را میتوان نحوۀ نوشتنِ کلمه دانست هنگامی که آن کلمه "فقط یک صورتِ نوشتاریِ درست" داشته باشد، مثل «سؤال، مسائل، انضباط، حتماً، ارائه». برای یافتنِ املای صحیحِ کلمات، باید به فرهنگهای معتبر رجوع کرد. بنابراین، آنجا که سخن از املاست، کسی اجازه ندارد بگوید که من دوست دارم بنویسم «حتمن» یا «مسایل» یا «ارایه».
ولی "رسمالخط" نحوۀ نوشتن کلمه است هنگامی که آن کلمه "بیش از یک صورتِ نوشتاریِ درست" داشته باشد؛ مثل «آزادیبخش/ آزادیبخش، مسئله/ مسأله، نامۀ من/ نامهی من، اتو/ اطو، خانهای/ خانهئی/ خانهیی». برای یافتنِ رسمالخطِ مُختارِ کلمات و تکواژها باید به دستورِخطها و شیوهنامههای ناشران و مؤسسات معتبر فرهنگی و انتشاراتی، ازجمله فرهنگستان زبان و ادب، رجوع کرد. وقتی کلمهای بیش از یک صورتِ نوشتاریِ درست داشته باشد، نویسنده و مترجم و ویراستار میتوانند یکی از آن صورتهای درست را، البته به شرط رعایت یکدستی و تطابق با رسمالخط ناشر، برگزینند. مثلاً ما نمیتوانیم بگوییم «خانهئی» و «خانهیی» "غلط" است، بلکه میتوانیم بگوییم که «خانهای» از آن دو رایجتر و پذیرفتهتر است.
❇️ هومن عباسپور، «نگاه ویراستار»، مجلۀ «جهان کتاب»، ش 327-328، ص 42.
@arayehha
#دانش_افزایی
✳️ ملا نقطی یا ملا لغتی
❇️ مُلّانُقَطی کنایه از کسی است که به املای دقیق و تحتاللفظی واژهها بیشتر از معنای آنها توجه میکند. همچنین در اصطلاح، کنایه از کسی است که به جزئیات رسوم و آداب قانون یا قاعده یا رسمی پایبند و مقید است و تا رعایت نشود، امر را ناقص میشمارد؛ حتی اگر که همهٔ آن موارد برای صحت امر ضروری نباشد. این اصطلاح، بهاشتباه، به صورت «مُلالُغَتی» نیز نگاشته میشود.
@arayehha
💎 @arayehha
━━━━━━━━━━━
دوشین، خِرَدم نصیحتی پنهان گفت
در گوشِ دلم گفت و دلم با جان گفت
با کس غم دل مگوی، زیرا که نمانْد
یک دوست که با او غم دل بتْوان گفت...
━━━━━━━━━━━
❏ #ظهیر_فاریابی
✼
هفدهم اردیبهشت، سالگرد درگذشت مهرداد اوستا (۱۳۰۸-۱۳۷۰)
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
کیام؟ شکوفهٔ اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
بهجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم
جوانیام به سمند شتاب میشد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
@arayehha
4_5771457982986458078.opus
1.03M
نقد شعر بانو رویا محمدی
دکتر داودرضا کاظمی
@arayehha
4_5940795241954021663.opus
3.07M
نقد شعر استاد محمد سلمانی
دکتر داودرضا کاظمی
@arayehha
Lori_and_Kurdish_vocabulary_pdf_tarikhema_com.pdf
3.75M
فرهنگ واژگان لُری و کُردی
کرم علیرضایی
@arayehha
4_5969772802184581249.opus
1.61M
نقد شعر دکتر فاطمه مشایی
دکتر داودرضا کاظمی
@arayehha
4_5969772802184581263.opus
1.13M
نقد شعر جناب رجب افشنگ
دکتر داودرضا کاظمی
@arayehha
#ریشه_شناسی_اصطلاح
#ضربالاجل_یا_ضربالعجل_؟
❇️ گاهی برای دیگران ضربالاجل قرار میدهیم تا کارشان را در زمانِ تعیینشده به پایان برسانند.
«اَجَل» یعنی مدت و مهلتِ هر چیز. بنابراین، «ضربالاجل»، بهمعنای تعیینِ مدت یا پایانِ مهلت، به همین صورت با «الف» درست است. املای «ضربالعجل» (با حرفِ عین) نادرست است.
@arayehha
خورشید زن است یا مرد؟
در فارسی میگوییم «خورشید خانم».
در عربی «شمس» (خورشید) مؤنث حساب میشود، اما «قمر» (ماه) مذکر محسوب میگردد.
در فرانسوی برعکسِ عربی است:
«خورشید» (le soleil) مذکر و «ماه» (la lune) مؤنث است.
در ایتالیایی هم، که خواهرِ فرانسوی است، «خورشید» (il sole) مذکر و «ماه» (la luna) مؤنث است.
امروزه خورشید در ایران نامی گاه دخترانه و گاه پسرانه است. جالب است بدانید که در داستانِ قدیمیِ سَمَکِ عیّار (قرنِ ششمِ هجری)، شخصیتِ خورشیدشاه مرد است.
#نامشناسی
@arayehha
✳️ آشنایی با چند قالب شعری با شکل گرافیکی، مشخصات، شاعران نامدار این قالبها و...
1⃣قصیدە:
㉧--------- ㉧---------
㉧--------- ---------
㉧--------- ---------
معمولا ۱۵ تا ٦۰ بیت است و در موضوعات حماسی، اخلاقی، دینی، وصف طبیعت و... میباشد.
شاعران معروف قصیدەسرا: ناصرخسرو، منوچهری، خاقانی و سعدی
-------------------------
2⃣غزل:
㉣--------- ㉣---------
㉣--------- ---------
㉣--------- ---------
معمولا ۵ تا ۱۰ بیت است و در موضوعات عاشقانە و عارفانە است.
شاعران نامدار غزلسرا: حافظ، سعدی و عراقی
-------------------------
3⃣قطعە:
₪--------- ---------
₪--------- ---------
₪--------- ---------
موضوعات آن بیشتراخلاقی، تعلیمی و مناظرە میباشد.
شاعران معروف قطعەسرا: پروین اعتصامی و ابنیمین
-------------------------
4⃣مثنوی:
&---------- &----------
©--------- ©---------
@--------- @---------
بیشتر در موضوعات طولانی میباشد.
شاعران معروف مثنویسرا: فردوسی، سنایی، نظامی، مولوی
-------------------------
5⃣ترجیعبند:
©--------- ©---------
©--------- ©---------
©--------- ©---------
©--------- ©---------
---------
این بیت تکرار می شود ---------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
®--------- ®--------
---------
---------
شاعران معروف ترجیعبند سرا: سعدی، هاتف، فرخی سیستانی
-------------------------
6⃣ترکیببند:
©--------- ©---------
©--------- ©--------
این بیت تکرار نمیشود ---------&
&---------
@--------- @---------
@--------- @---------
®----------
®----------
شاعر معروف ترکیببند سرا: محتشم کاشانی
-------------------------
7⃣رباعی: بر وزن (لا حول و لا قوە الا باللە)
©--------- ©---------
©--------- ----------
رباعیسرایان معروف: خیام، رودکی، عطار
-------------------------
8⃣دوبیتی:
©--------- ©---------
©--------- ----------
دوبیتی سرای معروف: باباطاهر همدانی
@arayehha
✳️ انواع " را "
1⃣ نشانه مفعولی :
_امیر را بگرفتند و بربودند .
_ چون پادشاه را سلامت یافتند .
_ امیر را هیچ ندیدمی .
_ تو را امیر می بخواند .
_ این حال را با بونصر بگفتم .
_ دیگرباره یافتم و آن نامه را بخواند .
_ و سوار را گسیل کرده .
_ امیر را یافتم آن جا بر زبر تخت نشسته .
_ قاضی بوالحسن و پسرش را بخواند و بیامدند.
_ اگر وی را یک روز دیده بودمی .
_ ایشان را باز گردانید .
2⃣ در معنی حرف اضافه :
◀️ در معنی حرف اضافه ی " به " و نقش نمای متمم :
_ رقعتی نبشت به امیر ... و مرا (=به من) داد.
_ گفت : بونصر را(=به بونصر) بگوی که امروز درستم.
_ آغاجی خادم را(=به آغاجی خادم) گفت .
_ و مرا (= به من ) گفت : بستان ؛
_ بونصر را (=به بونصر) بگوی که زرهاست...
_ بونصر پسرش را (=به پسرش) گفت .
◀️ در معنی حرف اضافه ی " برای " و نقش نمای متمم :
_ و در هر سفری ما را (=برای ما) از این بیارند تا صدقه ای که خواهیم کرد.
_ تا خویشتن را(= برای خویشتن) ضیعتکی حلال خرند .
_ مرا چه افتاده است . ( برای من چه پیش آمده است/ چه روی داده است .)
◀️ در معنی حرف اضافه ی " برای / به سبب / به واسطه ی" و نقش نمای متمم :
_ و مثال داد تا هزارهزار درم ...به مستحقان و درویشان دهند ، شکر این را .( = برای شکر این نعمت تندرستی / به واسطه ی شکر این نعمت تندرستی...)
◀️ در معنی حرف اضافه " در برابر / در مقابل " و نقش نمای متمم :
سجده ی شکر کرد خدای را بر سلامت امیر ، و نامه نبشته آمد..
3⃣ " را "ی فک اضافه یا بدل از کسره یا اضافه ی گسسته :
_ بونصر نامه های رسیده را به خط خویش ، نکت بیرون می آورد . ( نامه های رسیده را ...نکت = نکت نامه های رسیده )
یادآوری :
در چنین مواردی معمولا " را " ی مفعول محذوف است که هنگام برگشت از روساخت به ژرف ساخت یا تاویل ، دوباره ظاهر می شود .
_ آن را امیرالمومنین می روا دارد ستدن ...؟ (=ستدن آن را روا می دارد.)
@arayehha
✳️ انواع وابسته وابسته
❇️ بحث وابسته ی وابسته ازجمله مباحثی است که دانش آموزان عزیز در مواجهه با آن دچار مشکل می شوند و از این که در کنکور سوال شود، می ترسند.درصورتی که بحث وابسته ی وابسته با کمی دقت و اعتمادبه نفس، تبدیل به آسان ترین و دوست داشتنی ترین بحث ها می شود.توجه دوستان دانش آموز را به مطالب زیرجلب می کنم:
❇️ انواع وابسته ی وابسته:
1- مضاف الیه مضاف الیه =
کیف پسر همسایه : همسایه : مضاف الیه مضاف الیه
2- صفت مضاف الیه که خود دو نوع است:
الف: هسته + -ِ +یکی ازصفت های اشاره،مبهم،شماره و... + مضاف الیه
مثال:
کیف آن مرد : آن : صفت مضاف الیه
پیراهن فلان کس : فلان : صفت مضاف الیه
آموزش سه زبان. : سه : صفت مضاف الیه
ب:هسته + -ِ + مضاف الیه + صفت بیانی =
دیوار باغ سبز : سبز : صفت مضاف الیه
کتاب خواهر کوچک تر : کوچک تر : صفت مضاف الیه
3- قیدصفت =
دانش آموز بسیار مؤدب : بسیار : قید صفت
کتاب کاملاًمفید : کاملا : قید صفت
4- ممیّز=
دو کیلو شکر : کیلو ممیز
چهار فروند هواپیما : فروند: ممیز
ده فرسخ راه : فرسخ : ممیز
5- صفت صفت =
ماشین سبز یشمی : سبز : صفت صفت
مداد قهوه ای روشن : قهوه ای : صفت صفت
@arayehha
#دانش_افزایی
#انواع_تضاد
❇️ تضاد دو جور داريم
◀️ ١- تضاد ظاهرى:
با شنيدن اين واژه ها برعكسشان قابل حدس است و هميشه و همه جا متضادند.
مانند:
آب و آتش
زشت و زيبا
كوتاه و بلند
و نيز دوست و دشمن در اين شعر
هزار دشمنم ار مى كنند قصد هلاك
گرَم تو دوستى از دشمنان ندارم باك
◀️ ٢- تضاد باطنى: دو واژه كه خارج از شعر تضادى ندارند اما در شعر جورى به كار رفته اند كه انگار دارند با چيزى مقايسه مى شوند و با آن مخالفت دارند.
مانند مگس و سيمرغ در اين شعر:
مگسا عرصه سيمرغ نه جولانگه توست...
يا جادو و هنر در اين شعر:
هنر خوار شد جادويى ارجمند...
@arayehha
#دانش_افزایی
✳️ لغات اضداد
❇️ اضداد به کلماتی گفته میشود که دارای دو معنی متضاد هستند. در فارسی «فراز» مثالی از اضداد است که هممعنی باز میدهد و هم بسته.
◀️ لغات اضداد ؛ کلمه هایی هستند که بر دو معنی متضاد دلالت دارند، چون : ضد بمعنی همتا و ناهمتا. (از اقرب الموارد). فلان لغت ازاضداد است ، یعنی دارای دو معنی است که هر یک ضد دیگری است ، مانند: فراز کردن که بمعنی بستن و گشودن است و بیع که بمعنی خرید و فروش است ، و قرء که هم بر پاکی (طهر) و هم بر ناپاکی (بی نمازی ، حیض ) دلالت دارد، و ظن که به دو معنی گمان و یقین است ، و خفیه که بر نهان و آشکار هر دو دلالت دارد و جز اینها. (یادداشت مؤلف ). و صاحب نشوءاللغه گوید: در اضداد مشابهت و مجانست میان دو لفظ هست ولی معنی آنها مخالف یکدیگر است. (از نشوءاللغة ص 138).
کتاب اضداد در لغت ، تألیف ابوحاتم سجستانی درباره ٔ لغات اضداد است.
@arayehha
#دانش_افزایی
✳️ مطابقت پیدا کردن نغمه واژه ها با مفهوم شان
❇️ بعضی از واژههایی که نغمۀ آنها با مفهومشان مطابقت نداشته، در طی زمان تغییراتی یافته و مطابقتی میان لفظ و مفهوم بهوجود آمدهاست. این تغییرات [یا] در معنی است یا در لفظ.
◀️ ۱. تغییر در معنی: واژۀ «قالتاق» تلفظی ناخوش دارد. معنی آن در اصل «زین اسب» بوده و با تلفظ آن ناسازگار و، به همین دلیل، این واژه تغییر معنی دادهاست (بهمعنی زرنگ، ناباب، ... و فریبکار). «قاراشمیش» بهمعنی مخلوط است و آمیخته، اما برای مطابقت یافتن با تلفظ ناخوشِ آن بار عاطفی منفی گرفته و بهمعنی شلوغ و بینظم بهکار میرود.
◀️ ۲.تغییر در لفظ: مفهوم واژهٔ مخمل زیباست، اما تلفظ اصلی آن «مُخمَل» است که ناخوش است؛ لذا، فارسیزبانان ضمه را تبدیل به فتحه (مَخمَل) کردهاند و موسیقی واژه خوش شدهاست. برعکس، «هِزَبْر»، بهمعنی شیر، برای اینکه قدرت و صلابتِ شیر را بهتر برساند، به «هُزَبر» تبدیل شدهاست.
❇️ برگرفته از: تقی وحیدیان کامیار، مقالۀ «موسیقی حروف و واژهها»، در: مجلۀ آینده، سال شانزدهم، فروردین تا تیر ۱۳۶۹، شمارۀ ۱ تا ۴، ص ۵۵ و ۵۶
@arayehha
#دانش_افزایی
✳️ کسرهآرایی
❇️ کسرهآرایی یعنی پشتِسرِهم آوردنِ چند کسرۀ اضافه. معمولاً آن را تتابعِ اضافات مینامند و ناپسند میشمارندش. من آن را کسرهآرایی مینامم و ناپسند هم نمیشمارمش.
مثال از حافظ:
دودِ آهِ سینۀ نالانِ من
سوخت این افسردگانِ خام را
مَحرمِ رازِ دلِ شیدایِ خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
از رهگذرِ خاکِ سرِ کویِ شما بود
هر نافه که در دستِ نسیمِ سحر افتاد
ظِلِ ممدودِ خمِ زلفِ توام بر سر باد
کاندر این سایه قرارِ دلِ شیدا باشد
چیست این سقفِ بلندِ سادۀ بسیارنقش؟
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
مثال از مولوی:
رو سر بنِهْ به بالین، تنها مرا رها کن
ترکِ منِ خرابِ شبگردِ مبتلا کن
از همه اوهام و تصویراتْ دور
نورِ نورِ نورِ نورِ نورِ نور
@arayehha
📚 پیشنهادهایی برای خرید از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
✅ رضا بابایی، بهتر بنویسیم: درسنامهٔ درستنویسی، سادهنویسی و زیبانویسی، قم: ادیان.
✅ امید طبیبزاده، غلط ننویسیم (از چاپ اول تا ویراست دوم): بررسی نقدهای نگاشتهشده بر چاپ اول غلط ننویسیم و تأثیر آنها بر ویراست دوم کتاب، تهران: کتاب بهار.
✅ علی صلحجو و دیگران (زیر نظر شورای ویراستاران)، ویراستار: مقالات و گفتوگوهایی در عرصهٔ ویرایش، ج۱، تهران: کتاب بهار.
✅ علی صلحجو و دیگران (زیر نظر شورای ویراستاران)، ویراستار: مقالات و گفتوگوهایی در عرصهٔ ویرایش، ج۲، تهران: کتاب بهار.
✅ ابوالحسن نجفی، مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، تهران: نیلوفر.
✅ سعید نفیسی، مقالات سعید نفیسی در زمینهٔ زبان و ادب فارسی، بهاهتمام محمدرسول دریاگشت، تهران: دکتر محمود افشار.
✅ لاریسا مک فارکر، هنر ویرایش: گفتوگو با رابرت گاتلیب، ترجمهٔ مژده دقیقی و احمد کساییپور، تهران: کارنامه.
#نمایشگاه_کتاب
#نگارش
#ویرایش
#درستنویسی
#زبان_فارسی
#زبانشناسی
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دکتر الهی قمشهای: قرآن بخونید، قرآن یک کتاب استثنائیست!
🔹 گفتگوی صمیمانه با دکتر الهی قمشهای در نمایشگاه کتاب
@arayehha