‍ ‍ 🏷2. ازدواج و دیدگاهش نسبت به زنان در سن حدود شصت سالگی عاشق دختری به نام کیمیا از اطرافیان مولوی که چهل سال از وی کوچک‌تر بود، شد. پس از مدت کوتاهی کیمیا درگذشت که در این میان دو قول وجود دارد: 1- اهل عرفان و تصوف قائلند کیمیا به نفرین شمس مبتلی شد آنهم به دلیل اینکه با برخی از زنان دیگر به تفرّجکاه رفته بود؛ [افلاکی، احمد، مناقب العارفین، 2/642؛ زرّین‌کوب، عبدالحسین، پلّه پلّه تا ملاقات خدا، ص ۱۳۵ تا .۱۴۰] 2- برخی دیگر علت مرگ وی را تندخویی و مضروب ساختن وی توسط شمس بود شمس معتقد بود زنان باید در خانه حبس شده و در هیچ شرایطی از خانه خارج نشوند. یک روز که شمس در منزل نبود کیمیا همراه زنان دیگر از خانه خارج شد، وقتی به خانه برگشت شمس او را به شدّت کتک زد و کیمیا زیر بار ضرب و شتم او طاقت نیاورد و پس از سه ‎روز درگذشت [قاسم زاده، محمّد، گفتا من آن تُرنجم، ص 7] اما این اثر (مست عشق) شاید به گونه‌ی دیگری زندگانی وی را به تصویر به کشاند به گونه‌ای که از نیمه‌ی فیلم علاقه‌ی وی به زنان بسیار لطیف‌تر به تصویر کشیده می‌شود. البته شاید صرفا نقلی که ادعا می‌کند شمس با مضروب ساختن کیمیا باعث مرگش شد، دلیل محکمی برای زن‌ستیزی وی نباشد ولی با مطالعه تاریخ و دیدگاه وی نسبت به زنان این نظریه تقویت می‌شود. مطالعه تاریخ به ما نشان می‌دهد وی صرفا نسبت به رابعه عدویه یک سخن ستایش‌آمیز داشته و نسبت به زنان دیگر به نیکی یاد نمی‌کند روزی حضرت مولانا شمس‌الدّین صفت زنان نیک و عفّت ایشان می‌کرد فرمود: با این‌همه‌حال اگر زنی را بالای عرش جا دهند و او را از ناگاه نظری به دنیا افتد و در روی زمین قضیبی را برخاسته ببیند، دیوانه‌وار خود را پرتاب کند و بر سر قضیب افتد، از آنکِ در مذهب ایشان [مرام زنان] بالاتر از آن چیزی نیست [افلاکی، احمد، مناقب العارفین، ص .۱۸۶] از زن شیخی نه آید... اگر فاطمه یا عایشه شیخی کَرْدَنْدی من از رسول بی‌اعتقاد شُدَمی، الاّ نکردند. اگر خدای تعالی زنی را در بگشاید همچنان خاموش و مستور بوَد. زن را همان بس کار و دوک خود [شمس تبریزی، مقالات شمس تبریزی، 2.157 و 158] نگاه جنسیتی به زن در برخی دیگر از سخنان وی مشهود است همه‌ی‌ زنان یک‌رنگند. یک مزّه‌اند. چه این زن پادشاه، چه آن زنِ گدا. آن بیشتر تفاوت از روی آرایش و لباس است. چون برهنه کنی همه یکی باشند [همراه، دفتر اوّل، ص .288] و در آخر سخن معروف وی که شفعیه‌ی روز جزا، حضرت زهرا سلام الله علیها را زاهده می‌داند مردم را سخن نجات خوش نمى‌‏آید، سخن دوزخیان خوش مى‌‏آید... لاجرم ما نیز دوزخ را چنان بترسانیم که بمیرد از بیم!... فاطمه رضی‎الله‎عنها عارفه نبود زاهده بود. پیوسته از پیغمبر حکایت [سخن] دوزخ پرسیدی. پیغمبر از معراج آمده بود هر کس از آنچه در آن بود سؤال می‌کرد، یکی دیدار یکی صفت بهشت. فاطمه رضی‎الله‎عنها گفت: من آن ندانم من خوفی دارم صفت دوزخ بکن» [شمس تبریزی، مقالات شمس تبریزی، 1.142] صوفیان معتقدند دوزخ و عذاب‎های آن ترسناک نیست و نباید از آن واهمه داشت فلذا در واقع زاهد کسی ا‎ست که خداوند را از ترس دوزخ عبادت می‌کند و عارف خدا را به خاطر عشق به خود او می‌پرستد. شمس تنها راه رسیدن به خدا را عشق می‎داند و خودش را طلایه‎دار قافله‎ی عشق، به‎همین دلیل زاهدان را سرزنش و به قصور در معرفت متّهم می‎کند.با این تفاصیل سخنان شمس درباره‎ی صدیقه‎ طاهره سلام الله از دو حال خارج نیست یا شمس به فضایل و مناقب حضرت زهرا سلام الله آگاه نبوده و یا نسبت به ایشان عناد و دشمنی داشته است. و با توجّه به مجموعه‎ی سخنان شمس درباره‎ی زنان به نظر می‎رسد او نسبت به ایشان عناد داشته است. اگر نباشد همین یک سخن وی، کافیست برای اینکه در عارف معرّفی کردن امثال شمس خدشه وارد کنیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عـــــــارفـــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 👳🏼‍♂️#شمس_تبریزی 📹#مست_عشق🖋#روزبهان_بغلی 🚬 شهود با ما

🏷آنتی فقه! ❕طبق واکاوی های انجام شده در فتوحات مکیه خوردن روزه ماه رمضان نه تنها حلال اعلام شده حتی قضا و کفاره هم ندارد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🟥آکادمی تصوّف پژوهی 🖋#روزبهان_بغلی #عارفنامه #ابن_عربی #عارفمیم 🚬 شهود با ما

🧔🏻‍♀️وقتی صوفی باشی راه شیخ شدن رو بلد باشی‌ ... 🧔🏽‍♀️وقتی شیخ باشی و راه قطب‌شدن رو بلد باشی... 🧔🏾‍♀️وقتی شیخ الشیوخ باشی و راه از راه بدر کردن مریدان را بلد باشی ... 🧔🏿‍♀️وقتی قطب باشی راه خدا شدن رو بلد باشی... 👳🏽‍♂️و وقتی خدا شدی نفوذ به ارگان ها که دیگه کاری نداره ... بعد چی میشه ؟! ❗️میشه تولیت شاه چراغ و حک کردن ♌️نماد ذهبیه بالای سردر شاهچراغ 🖌این علامت هو یکی از نماد های فرقه ذهبیه است که به دستور یکی از اقطاب این سلسله به نام مجدالاشراف بر روی سر در این آستان مقدس حک شده است. ⁉️و این که چرا تا به امروز این کاشی کاری تعویض نشده هنوز برای عارفدون مبهم است... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀 عـــــــارفــــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📗ذهبیّه تصوف علمی - آثار ادبی، خاوری اسدالله، ص 394 👳🏼‍♂️#مجد‌_الاشراف 💢#ذهبیه🖋#آرتمیس_خاتون

🧾عارف‌نامه 🌛ذی‌القعده در تلوتلو خوردن دایره عرفان، شعر و شاعری شعور مشاعر ما را بی‌شعور کرد. هرچه گشتیم تا درون این سبک از عرفان مغزی بیابیم امّا متناقضات، متوهّمات و مخیّلاتش شعورمان را زیر سؤال برد. شاید ما نمی‌فهمیدیم و یا شاید ما عارف کامل واصل نشده بودیم، امّا عارف به کدامین جهان بینی؟! جهان‌بینی توهّمی؟ کامل به کدامین مقصد؟ و واصل به کدامین مقصود؟ اندکی غور کردیم درون خرقه‌شان امّا نیافتیم جز تضادهایی که امروز به عنوان عرفان معرّفی می‌شود. حق مطلب را با مولوی ادا می‌کنیم تا کمی آگاه شوید این مسلک و مرام وام‌دار کدامین تفکّرات و شخصیّت‌هاست شاید در مثنویّات معنویّات خود باید بازنگری داشته باشیم!. 🔍در این شماره می‌خوانید: 🔹شاعرِ دزد یا دزدِ شاعر؟ 🔸عاشقانه‌های قونوی 🔹لباس های پیدا شده در قونیه 🔸باگ گوشی معاویه 🔹INTERPOL 🔸قهوه خانه مولانا 🔹تبرئه‌ی ابن‌ملجم 👥همکاران: رستا، عبهر‌النساء، میسا، نسار، آرتمیس‌خاتون 🔖 شماره قبلی: شوال ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عـــــــارفـــــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 🚬 شهود با ما #عارفنامه

در تورق فضای مثنوی مولوی، تناقضات، خودستایی‌ها، سوء برداشت‌ها، توهّمات، تخیّلات، تصوّرات، تمسکراتی، ... یافته و ملتفت شدیم سرش به تهش و تهش به سرش نمی‌آمیزد، متحیّر گشته چنین سان ترکیبی در کجا یافت شود پس سلوک کردیم در قوس اول میدان دوم قونیه و فانی شدیم در قهوه‌خانه‌اش و یابیدیم چنین منویی را... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفـــــ تلگرام | اینستاگرام | ایتا ـــــــدون 📕#عارفنامه 👳🏼‍♂️#مولوی 🖋#مسیا 🚬 شهود با ما

در کافه مولانا به جز محمد و جلال نشسته بوده و قلیون عمری میکشیدیم. امردی بسیار صاف تا بغل مرا دید با خشونت روزبهانم را جلوی چشمانم آورد. با اینکه صورتش صاف صوف بود اما دلش لبریز و پر بود، می‌گفت چرا شما نویسندگان عارفدون یک طرفه به قاضی می‌روید، اگر مرد میدان هستید بگذارید امثال منی که سالها با سبیبل چخماقیان انواع مراودات داشته و در پله ۱۸ ام سلوک هستم از این مسلک و مرام و سلوک دفاع بنمایم. حرف حق میزد، عارفدون و عرفایش ضرب خورده سیبیل‌های چخماقی بودند اما او که نه سیبیلی داشت نه چخماقی! چرا نگذاریم حرفش را بزند، اگر برونش وام‌دار آنها نبود بالاخره حساب درونیش که پر بود. با علاقه وافر دخولش دادیم در جمعمان تا دفاعی در خور شأنشان داشته باشد، نامش را همچو مرادانش که نسل اندر نسل صاف‌‌کار بودند #صفی_الدین_صافکار نامیدیم. ما هم هنوز نمی‌دانیم چگونه می‌خواهد صاف کند ما را، مسیرمان را، دهانمان را یا سلوکمان را پس #️⃣ ما که اعتقاد داریم هشتگهایش را نسلوکید اما اگر سرتان درد میکند و‌ وقت اضافه دارید و مثل ما احساس مسوولیت میکنید، پس بسولکید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

🏷گیاه روزه‌دار سيار از جعفر بن سليمان نقل كرده است كه گفت: از مادرم يا زنى ديگر غير از او شنيدم كه گفت: عجرده عميه شصت سال روزه بود و افطار نكرد (نخستین زنان صوفی، مریم حسینی، ص 249) 🖊پ.ن: درحقیقت عجرده گیاهی بود که فتوسنتز می‌کرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفدونـــــ ــتــلگرامــ | اینستاگرامــ | ایتا 📕#عارفنامه🖋#رستا

‍ 🧾عارف‌نامه 🌛ذی‌الحجه ما آتئیستیم! جمعی از خداناباوران آتئیستیم به خدایی که در عرفان و تصوّف معرّفی می‌شود. چون او دیگر خدا نیست، موجودی است که باب میل تو تغییر می‌کند، گاه در رؤیا بنده‌اش پدیدار می‌شود، گاه با کعبه‌اش به دیدار تو می‌آید، و گاه ثواب حجّش را با یک آه، به تو می‌فروشد.نه این است که آنان خدا را معشوق، عارف را عاشق و سلوکی با قدمت 1400 ساله را، عشق معرّفی می‌کند؟ اگر اوّلی و دوّمی بخّ بخّ گفتند، غصب خلافت ظاهری نموده چون مطامع دنیوی دیدگانشان را بسته بود؛ امّا آنانی که غصب خلافت باطنی نموده و در پوستین زهدشان، خود را انسان کامل نامیدند که مقصدی جز خدا شدن را در پی نداشت چه کنیم؟ نه این است که چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا؟ کدامیک بیشتر مستحق لعن هستند؟ اینان یا آنان؟ ما صلح کل هستیم! هیچ کس را لعن نمی‌کنیم! امّا اگر اینان یا آنان، خود مستحق دوری از رحمت خدا بودند چه؟ 🔍در این شماره می‌خوانید: 🔹منطقی‌ترین دوستی 🔸بی‌یزید باسط‌مید 🔹ابراهیم و رابعه 🔸تمتّع یا تصنّع 🔹مزایده یا مناقضه 🔸پیرا قطب 🔹فیش حج 👥همکاران: رستا، مسیا، نسار، آرتمیس‌خاتون، روزبهان بغلی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌀عـــــــارفدونــ ــتــلگرامــ | اینستاگرامــ | ایتا 🚬 شهود با ما #عارفنامه

دیگه این #عطار مادر مرده چجوری باید به شما بفهمونه اینا دارای خیلی کرامات بودن؟ توی تذکره الاولیاء ذکر شده عضدالدوله وزیر پادشاه وقت شکمش درد می‌گیره، نعلین (کفش) خرقانی رو می‌زنن بهش، خوب میشه! نقل است كه عضد الدولة را كه وزير بود در بغداد درد شكم برخاست. جمله اطبّا را جمع كردند، در آن عاجز ماندند، تا آخر نعلين شيخ به شكم او فرونياوردند، حق تعالى شفا نداد. واکاوی متن 😄 1. درد شکمش برخاست 😆 یعنی درد یک چیزیه که برمیخازه! 2. اطبای اون زمان چقدر بی‌سواد بودن که نتونستن مشکلش رو حل کنن، الان ننه بزرگ مرحومه من میدونه دواش چای نباته! 3. نکته جالبش اینجاست «نعلین شیخ بر شکمش فرو آوردند!!!» مگر هواپیماست که فرو آوردند؟ 4. عطار متوجه شده طنز قضیه زده بالا، تهش گفته حق تعالی شفا داد 😁 5. یکم #خرقانی طور بخوایم بررسی کنیم میشه گفت خدا چه اسباب عجیب غریبی برای شفا دادن داره! فرود آوردن نعلین ؟؟ خرقانی طور یعنی خداوندگار شیرازی!

🏷وای اگر صوفی عاشق شود! #حسن_بصری سر و سری با #رابعه_عدویه داشته که متأسّفانه به وضوح داخل کتب تاریخ ذکر نشده فقط همین قدر می‌دونم عاشقش بوده برای همین وقتی توی مجلس [سماع] گرم می‌شده به #رابعه می‌گفته «عجقم اینا همش از اعماق دل توست ها». و هر گاه که مجلس گرم شدي روي به رابعه کردي که اي در گليم پوشيده . هذا من حمرات قلبک يا سيده. 🖋پ.ن: 1. چند روز دیگه با حسن #بصری کار داریم،‌ واسه همین چند تا پست واسش میزارم.. 2. ظاهرا حمرات چند تا معنا داره، اعماق، آتش، سرخی، ولی چون ما استثنائاً امروز تفکر مثبت اندیشانه داریم همون اعماق معنا کردیم 3. گلیم هم گلیم‌های قدیم! حمرات قلب از روش دیده می‌شده!.

‍ الهمستر و ما الهمستر و ما ادراک ما الهمستر!! چرا به همستر بازا گیر می‌دی؟ چرا جوانمرد نیستی؟ چرا اذیتشون می‌کنی؟ روی سخنم با شما دختراست... چرا به سرویس طلای دختر عموت گیر میدی میگی گرون خریده؟ روی سخنم با شما پسرات... چرا به پراید 85 دور رنگ، اسپرت، کف خوابیده، چراغ زنون رفیقت گیر میدی میگی گرون خریده؟ اگر دین ندارید اقلا عارف که باشید از #خرقانی می‌پرسن حد اذیت و آزار چیست؟ خرقانی میگه همین که به رفیقت که یک دسته سبزی خریده بگی گرون خریده اون رو اذیت کردی!!. 🖋پ.ن: 1. دیشب با صفی الدین صافکار رفتیم کافه، یکم عرفانمون زد بالا، داریم از بعضی عرفا تعریف می‌کنیم. 2. اگر واقعا میخوای عرفان یاد بگیری باید از همینجاها شروع کرد دیگه، وقتی رفیقت چیزی خرید نگو بهش گرون خریده، نگو بهت انداختن که یک وقت خدای ناکرده اذیت نشه، بزار در تاریکی جهل، حماقت، ناآگاهی باقی بمونه. 3. ما که پیشنهاد نمی‌کنیم خیلی عرفای #تذکرة_الاولیا رو بشناسید ولی اگر دوست دارید خرقانی رو بهتر بشناسید هشتگ #ابوالحسن_خرقانی را بسلوکید...

سلامی عصرگاهی... #عطار میگه یک یارویی که شیخ‌المشایخ بوده (شیخ المشایخ یک جورایی یک درجه پایین‌تر از قطب صوفیه هست) کنار #خرقانی نشسته بود. دستش رو می‌کنه توی ظرف آبی که جلوش بوده ماهی زنده در میاره #خرقانی میگه: خوب مثلا که چی اصلا هم درد نداشت! اگر مردی از توش آتیش در بیار! دوباره این شیخ‌المشایخه می‌گه: حاجی بیا بریم تو تنور تا ببینیم کی زنده می‌مونه؟ خرقانی خیلی حرفه‌ای جوابش رو میده میگه: بیا به نیستی خودمون فرو بشیم! که دهن شیخ‌المشایخه بسته میشه. 🖋پ.ن: #عرفان همچین خیلی هم بد نیست ها، الان این داستان رو خوندید حاضر جوابی یاد گرفتید، ولی از عرفان توقع نداشته باشید کنار خدای چای نوش کنید همین مقدار بیشتر چیزی ازش در نمیاد. حالا ناگفته نمونه اگر کسی گفت من با خدا چای نوش کردم، شما هم بگید من با بابای خدا چای نوش کردم، ادعا که کنتور نداره!.