📌نفوذ پوپولیسم به دانشگاهها
📍چرا "محمد خدایاریفرد" روانشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران اینگونه علیه سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی ایران در حوزه عفاف و خانواده تبلیغ میکند و عملا #قلدری_اجتماعی را ترویج میکند؟
پاسخ ساده است چرا که او به عنوان یک مدرس پیشکسوت به چشم دیده است که دستگاههای متولی نه تنها با امثال آقایان صادق زیباکلام و محسن برهانی برخورد نظارتی و صیانتی متناسب انجام ندادهاند، بلکه به واسطه لگدهایی که به نظام زدهاند کار آنها با سرعت بهتری پیش رفته است.
صادق زیباکلام با یک توئیت مجوز کتاب میگیرد و محسن برهانی که در آستانه اخراج از دانشگاه است، به کار بر میگردد.
حالا سوال اینجاست چرا امثال خدایاریفرد نباید لگدپراکنی کنند و سیاستهای رسمی کشور را به استهزا بگیرند. چرا برخی مدرسین دانشگاه تمایلات پوپولیستی و عوامفریبانه پیدا کردهاند؟
پ.ن: شاید کسی تصور کند که لازمهی تضارب آرا و عقاید اینست که چنین اظهاراتی مطرح شود.
پاسخ اینست که آزادی بیان در محافل علمی و تخصصی به منظور تضارب افکار هیچ مانعی ندارد اما اظهارات عوامفریبانه برای تبلیغ یک اندیشه انحرافی در فضای عمومی جامعه ممنوع است. چنانکه در سایر کشورها نیز به اندیشههای تروریستی اجازه تبلیغ و ترویج داده نمیشود!
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨آقای ظریف از کدام امکانات سخن میگوید؟
📌جناب آقای دکتر محمدجواد ظریف اخیر در یادداشتی با عنوان "خودمان انتخاب کردیم" نوشتند: "ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیدهایم و به تواناییهایمان توجهی نکردهایم. گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، نه تنها در سیاست خارجی نمایان است...".
به زبان ساده ایشان ادعا کرده است که سیاست خارجی کشور بر اساس خیال و اوهام است چون توجهی به امکانات و مقدورات نداشته و ندارد.
۱- سوال اینجاست که منظور از امکانات چیست؟ آیا امکانات و مقدورات صرفا جنبه مادی و سختافزاری دارد؟ آیا کاربست درست امکانات حداقلی نتایج حداکثری به دنبال دارد؟ چه عواملی میتواند کمبود امکانات را جبران کند؟
۲- جمهوری اسلامی سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده است؛ در اینجا «عزت» به معنای نفی و پرهیز از دیپلماسی التماسی، «حکمت» به مفهوم تعاملات و فعالیتهای خردمندانه و محاسبه شده و «مصلحت» به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر است که هسته مرکزی همه اینها "عقلانیت و معنویت انقلابی" است.
۳- طبعا لازمه دستیابی به اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در عرصه سیاست خارجی فراهمسازی اقلی از امکانات و مقدمات است. اما آیا تحقق هر هدفی به امکانات ۱۰۰ درصدی نیاز دارد و در شرایط نقص امکانات بایستی هدف را کوچکتر کرد یا از آنها دست کشید؟
۴- به زبان ساده امکانات و توانمندیها تمام ابزارهایی سختافزاری و نرمافزاری است میتواند رهبران و کارگزاران دستگاه دیپلماسی را به اهدافشان نائل کند. بخشی از این امکانات از جنس سخت است مثل توان موشکی، پهپادی یا سامانههای ضدموشکی، شماری از امکانات جنس نیمه سخت دارد مانند مشارکت در ائتلافها و سازمانهای بینالمللی و قسمی هم جنس نرم دارند مانند گفتمان، ایدئولوژی، ابهام راهبردی و یا عمق استراتژیک کشورها.
۵- خطای یا اختلال محاسباتی آنجاست که کارگزاران به بخشی از امکانات بسنده کنند یا نسبت به بخش دیگر غافل باشند و یا به دلیل عدم شناخت همه امکانات تلقی فانتزی از توانمندیها پیدا کنند. چنانکه آقای ظریف تصور میکرد که آمریکا با یک بمب میتواند تمام سیستم دفاعی جمهوری اسلامی ایران را نابود کند.
۶- در حالی که جمهوری اسلامی نسبت قابل قبولی از توانمندیهای سخت، نیمه سخت و نرم را در اختیار دارد: گفتمان انقلاب اسلامی و حمایت از فلسطین و مستضعفین، توسعه همکاری با سازمانهای بینالمللی از جمله شانگهای، تشکیل محور مقاومت و ایجاد بلوک ضدهژمونیک، حضور موثر منطقهای و مستشاری در کشورهای غرب آسیا و توانمندی تسلیحاتی که در بعد توان پهپادی و موشکی (به ویژه موشک راهبردی هایپرسونیک) نمود داشته است.
۷- اگر مسئولین حوزه خارجی با شناخت درست این امکانات از آنها بهرهبرداری نمایند، قطعا آرمانهای انقلاب اسلامی دستیافتنی خواهد بود. در حقیقت مشکل در نظام تحلیل و شناخت برخی مسئولین سابق چون دولت قبل بود که منکر برخی امکانات بوده یا آن را به ثمن بخس به طرف غربی هبه کردند.
۸- تجربه تاریخی نشان داده است که در شرایطی که به حسب ظاهر با کمبود امکانات مواجه بودهایم، اراده، مجاهدت و توجه به امکانات غیرمادی (سنتهای الهی) این نقایص را ترمیم کرده است و نتیجه مطلوب حاصل شده است.
۹- مثالهایی چون پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، شکست صدام در جریان جنگ تحمیلی، نابودی حکومت دهشتناک داعش در منطقه، و حفظ دولتهای محور مقاومت گویای این واقعیت است.
۱۰- حالا سوال اینجاست که آقای ظریف از کدام امکانات سخن میگوید؛ همان امکاناتی که ایشان و دوستانشان بنا داشتند که برای جلب اعتماد طرفهای غربی در پای برجام ۲ و ۳ ذبح کنند!
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
♦️آقای دکتر محمدجواد ظریف برای گفتگو و مذاکره با طرف آمریکایی خیلی تقلا کرد، خندید، قدمزد، از خطوط قرمز نظام هم عبور کرد اما دست آخر براساس فرمان اجرایی ۱۳۸۷۶ دولت آمریکا تحریم شد تا جایی که نتوانست حتی به ملاقات دوست و همکار خود آقای تختروانچی برود که در بیمارستان بستری شده بود.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨مثل کمیتهها باشید
📌مقام معظم رهبری:
در همهی زمینهها -...زمینهی دفاع در میدان سخت، در میدان نیمهسخت، در میدان نرم- آمادهبهکار باشید. بسیج در همهی محلّههای کشور، راهبرد و تاکتیکِ آماده داشته باشد؛ در مقابل حوادث گوناگون، تاکتیکها و راهبردهای آماده داشته باشید؛ هم در زمینههای دفاع سخت و نیمهسخت، هم در زمینههای گوناگون دیگر. غافلگیر نشوید؛ سعی کنید در هیچ قضیّهای غافلگیر نشوید. تجربهی کمیتهها در سال ۶۰ تجربهی خوبی است، از آن تجربه استفاده بشود. کمیتههای انقلاب اسلامی در سال ۶۰ در محلّات مختلف، در جاهای مختلف، همه جا حضور داشتند؛ همیشه هم حضور داشتند؛ هر حادثهای که در آن منطقه رخ میداد، اوّل چشم انسان میافتاد به برادران کمیته. البتّه آنها تازهکار بودند، آگاهیهای امروز شما را، تواناییهای امروز شما را اصلاً نداشتند، امّا حضور دائمی داشتند؛ این حضور دائمی خیلی مهم است.
بیانات در دیدار بسیجیان | ۱۳۹۸/۰۹/۰۶
مردادماه ۱۴۰۱ طی یادداشتی پیشنهاد شد؛
🚨از همه ظرفیتهای ممکن برای برخورد با منافقین استفاده کنید
📌سوابق علنی منافقین در جاسوسی، بمبگذاری، ترور و حمله نظامی جای هیچ شک و تردیدی را برای برخورد قاطعتر با این فرقه تروریستی نمیگذارد. قطعاً باید دادستان کل کشور در جایگاه مدعیالعموم با برگزاری دادگاه و محاکم رهبران و اعضای سازمان منافقین گامی جدی در این جهت بردارد. علاوه بر این باید برای مبارزه با تروریسم اقدامات ذیل مورد توجه قرار گیرد:
۱- مطالبه غرامت: جمهوری اسلامی ایران بایستی ضمن محکوم نمودن اعضای فرقه رجوی، در محاکم داخلی و بینالمللی مساله دریافت غرامت را به صورت جدی دنبال کند. شهادت ۱۷هزار نفر از مردم ایران و آسیبهای شدید مالی، روحی و روانی فرقه تروریستی رجوی به خانوادههای ایرانی، تخریب اماکن عمومی و صدمه به اموال مردم، فهرستی بلندبالایی برای محاسبه این غرامت است. در این مسیر، دولتهای غربی و عربی حامی فرقه رجوی در پرداخت غرامت باید سهیم باشند و پیگیری این امر بر عهده دولت، وزارت امورخارجه و قوه قضاییه، کمیسیون حقوق بشر و دادگاهها داخلی است.
۲- تروریستی شناخته شدن منافقین در دادگاههای بینالمللی: یکی از وظایف مشترک قوه مجریه و قضاییه دنبال کردن پرونده تروریستی بودن فرقه رجوی در محاکم بینالمللی است.
۳-پیگیری اخراج و استرداد منافقین از کشورهای خارجی: قطعاً یکی از ماموریتهای وزارت خارجه و سایر نهادهای اطلاعاتی شناسایی محل استقرار و اقامت منافقین در کشورهای غربی و عربی است. نظر به تروریستی بودن سازمان مجاهدین خلق، مطالبه حقوقی و دیپلماتیک از دولتهای خارجی برای اخراج و استرداد اعضای فرقه رجوی گام بعدی است.
۴- اقدام متقابل: چنانچه دولتهای میزبان منافقین از اخراج و استرداد آنان شانه خالی کردند، باید با یادآوری دکترین امنیتی جمهوری اسلامی در جهت مبارزه با منشأ تهدیدات امنیتی علیه ایران و در مسیر مبارزه با تروریسم، دولتهای میزبان به انجام اقدام متقابل تهدید شوند.
۵- اقدام نظامی در جهت مبارزه با تروریسم: جمهوری اسلامی بایستی با استناد به اصل "مسئولیت حمایت" (R۲P) در جهت حمایت از آحاد ملت ایران و ذیل ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، اقدام نظامی برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را در دستور کار قرار دهد. در واقع قواعد حقوق بینالملل به جمهوری اسلامی ایران این مجوز را میدهد که برای مقابله با یک فرقه تروریستی و حمایت از شهروندانش، از قدرت سخت علیه تروریستها استفاده نماید. ظرفیت پهپادهای تهاجمی و موشکهای بالستیک ایران برای ضربه زدن به مقر منافقین در آلبانی هیچ منع حقوقی ندارد و مقامات تهران باید پس از اعلام هشدار لازم به دولت آلبانی، اقدام نظامی را در دستور کار قرار دهند.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
جنگ غزه به زبان ساده/
🚨چرا مقاومت اسلامی فلسطین عملیات طوفان الاقصی را علیه رژیم صهیونیستی آغاز کرد؟
در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که تحولات اخیر و عملیات طوفان الاقصی را میتوان در سه سطح تحلیل کرد:
۱- سطح اول؛ جنگ ۷۵ ساله فلسطینی ها و صهیونیستها (سطح داخلی)
۲- سطح دوم؛ ادامه منازعه پرشدت جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی (سطح منطقهای)
۳- سطح سوم؛ شکلگیری نظم نوین جهانی و تغییر هندسه نظام بیالمللی (سطح بینالمللی)
هر چند حوادث اخیر پس از عملیات طوفان الاقصی به هر سه سطح مرتبط است اما در این یادداشت تاکید بر سطح نخست است که بیشتر مناسبات داخل اراضی اشغالی را مطمحنظر دارد.
*
صهیونیستها در سال ۱۹۴۸.م (۱۳۲۷.ه.ش) بدون برگزاری هر نوع همهپرسی و یا حتی یک نظرسنجی از اتباع فلسطینی، صرفا با اتکا به زور اسلحه و حمایت دولت انگلستان، دولت جعلی خود را در سرزمین فلسطین تشکیل دادند.
صهیونیستها برای تقویت قدرت دولت جعلی خود، از یکسو یهودیان را با وعده سرزمین موعد از نقاط مختلف دنیا به فلسطین فراخواندند و از سوی دیگر با زور، تهدید، اجبار و کشتار مردم فلسطین را از خانههایشان بیرون کردند.
طبق آمارها، در زمان تشکیل دولت جعلی اسرائیل، کل مناطق تصاحب شده و خریداری شده نهایتا ۸% از خاک فلسطین را تشکیل میداد، یعنی چیزی در حدود ۲۲۰ هزار هکتار از ۲.۷ میلیون هکتار کل کشور! از همین ۸% نیز فقط ۱.۸% توسط فلسطینیان فروخته شده بود.
در نتیجه صهیونیستها با وحشتافکنی و کشتارهای گسترده، مردم فلسطین را آواره نمود، شهرها و روستاهای آنها را ویران کردند، خون هزاران کودک و زن و سالمند بیدفاع فلسطینی را بر زمین ریختند.
رژیم صهیونیستی از همان ابتدا تمامی عرفها و میثاقهای بین المللی را زیر پا گذاشت و همه حقوق انسانی را به سخره گرفت.
رهبران مقاومت اسلامی فلسطین بارها به سران رژیم، در مورد تداوم جنایات اشغالگران هشدار دادند و از رهبران جهان خواستند تا برای مهار تجاوزات غاصبان قدس علیه اماکن مقدسه اسلامی، مردم و اسرای فلسطین و سرزمینهایشان دست به کار شوند و صهیونیستها را ملزم به پایبندی به قوانین و مصوبات بین المللی نمایند؛ ولی نه مسئولان رژیم اشغالگر حاضر به این کار شدند و نه رهبران جهان و سازمانهای بینالمللی کاری را در این زمینه صورت دادند.
صهیونیستها در کنار افزایش جنایات خویش، تمامی خطوط قرمز را زیر پا گذاشتند به ویژه در قدس و مسجد الاقصی که قبله اول مسلمان جهان به شمار میرود.
اشغالگران قدس حملات خود به مسجد الاقصی را تشدید کردند و بارها حرمت این مکان مقدس را شکستند و بانوان نمازگزار فلسطینی را که برای دفاع از مسجدالاقصی در آن اعتکاف کرده بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و همین رفتار را نیز در قبال سالخوردگان، کودکان و جوانان فلسطینی داشتند و مانع از ورود مردم فلسطین به این مکان مقدس شدند.
سران رژیم بستر را برای صهیونیستهای تندرو فراهم کردند تا با یورشهای هر روزه خود به مسجد الاقصی، به حرمت شکنیهایشان نسبت به آن ادامه دهند و مراسم و آیین های تلمودی خود را در آنجا به انجام برسانند و در حالی که لباس کاهنان را بر تن کرده اند، در شافورهای خود بدمند.
صهیونیستها هیچ ابایی از بیان تصمیمشان در خصوص ایجاد معبد کذایی خویش بر روی ویرانههای محل عروج پیامبر مکرم اسلام ندارند. آنها با خود گاوهای سرخ رنگ به صحن مسجد الاقصی میآورند تا آنها را سوزانده و آبی که خاکستر آنها در آن ریخته شده، در این مکان مقدس پخش کنند تا به این ترتیب، تصمیم خود را برای ویرانی مسجد و ایجاد معبد کذایی علنی کنند.
صهیونیستها به خود این جرات و جسارت را میدادند که در داخل صحنهای مسجد به پیامبر مکرم اسلام ناسزا بگویند و قرآنها را پاره کنند و با سگ وارد این مکان مقدس شوند. آنها روزانه در راستای تحقق بخشیدن به رویاهای ننگین خود، دست به اقدامات جدیدتری میزنند.
نظامیان صهیونیست هر روز اقدام به تعرض به حقوق مردم بیدفاع فلسطین در قدس میکردند و وارد خانهها و منازل آنان میشوند. در کنار این همه، اشغالگران، اسرای فلسطینی را در زندانهای خویش محبوس کردهاند و وحشیانهترین شکل شکنجهها و تحقیرها را علیه آنان به انجام میرساند. شماری از اسرای فلسطینی بیش از بیست سال از عمر خود در اسارت هستند. دهها اسیر زن و مرد فلسطینی هستند که در حال حاضر با سرطان دست و پنجه نرم میکنند و البته تعداد زیادی از اسرا نیز در اثر بیماری و در نتیجه بیتوجهی و اهمال کاری عمدی صهیونیستها نسبت به وضعیت سلامتیشان، در زندانهای اشغالگران جان باختهاند که این به معنای یک "کشتار عمدی ولی خاموش" است.
⏪#ادامه_مطلب
با این وجود، درخواستهای سران مقاومت برای مبادله اسرا با مخالفت و سرسختی اشغالگران رو به رو شد.
صهیونیستها هر روز به شهرها و روستاهای فلسطینیان در منطقه کرانه باختری هجوم میآورند و ضمن انجام اقدامات تخریبی، خانههای غیر نظامیان بی پناه را هدف یورش قرار میدادند. صهیونیستها هر کسی را که بخواهند، میکشند، مجروح میکنند یا بازداشت و زندانی مینمایند؛ به گونهای که در طول سال جاری، صدها نفر ـ در جریان همین حملات ـ توسط اشغالگران مجروح یا شهید شدند.
صهیونیستها همچنان در کنار این حملات، اقدام به مصادره اراضی فلسطینیان میکردند و مردم فلسطین را از خانه و کاشانهشان آواره و از زمینهای خود دور میسازند تا به جای آن، اقدام به شهرک سازی کنند تا شهرک نشینان در آنجا سکنی بگزینند؛ شهرکنشینان صهیونیست دست به عربدهکشی، آتش افکنی و سرقت میزنند به طوری که نه انسان و نه زمین های کشاورزی، از شر آنان در امان نبوده و نیست.
در کنار این جنایات، رژیم اشغالگر به محاصره جائرانه علیه ملت فلسطین در نوار غزه تداوم میبخشید.
در سایه استمرار جنایتهای صهیونیستها علیه فلسطینیان و دهن کجیهای آنها به قوانین و مقررات بین المللی که با حمایت آمریکا و جهان غرب از تل آویو و همچنین سکوت جامعه بین الملل همراه بود، مقاومت اسلامی فلسطین تصمیم گرفت تا مانع این مرگ تدریجی شود. به همین سبب عملیات #طوفان_الاقصی را در دستور کار قرار داد.
مبارزان فلسطینی اعلام کردند که هر جا اشغالگران و غاصبان را یافتید، خواهند کشت اما از کشتن کودکان، زنان و سالخوردگان صهیونیست پرهیز دارند. به همین سبب سران مقاومت فلسطین به نیروهای تحت امر خود فرمان دادند: "باید کاری کنید که دشمن بهای جنایتهای خود در سالهای گذشته را بدهد. حملات خود را بر روی شهرکهای صهیونیست نشین متمرکز کنید و با تمام تجهیزات و ادواتی که در اختیار دارید وارد عمل شوید".
همچنین فرماندهان مقاومت اسلامی فلسطین از مردم این کشور در اراضی اشغالی (در نقب، الجلیل، یافا، حیفا، عکا واللد ورملة) خواستند با کشتن اشغالگران و ویران کردن خانههای شان و بستن راه ها، زمین را به زیر پای غاصبان به آتش مبدل کنند.
درخواست رهبران مقاومت فلسطین از مردم مسلمان و آزادیخواهان جهان هم این بود که در صورتی که امکان کمک مستقیم ندارند، همبستگی خود را با عملیات طوفان الاقصی ابراز نمایند، در قالب تجمعات نامحدود به خیابانها و میادین بریزند و پرچم آزادی فلسطین و مسجد الاقصی را به اهتزاز درآورند تا به این ترتیب مانع از ادامه حمایتهای دولتهای مختلف از اشغالگری رژیم صهیونیستی شوند.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشنوید از آقای دکتر محمدصادق کوشکی درباره نسل #ایستهای_بازرسی
چرا عملیات #طوفان_الاقصی انجام شد؟
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
روایت رهبر معظم انقلاب از ماجرای فلسطین/
🚨اصل ماجرای فلسطین چیست؟
اصل ماجرا این است كه یك عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فكر ایجاد یك كشور مستقل برای یهودیها افتادند. دولت انگلیس از فكر اینها دولت استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آنها قبلًا به فكر بودند به #اوگاندا بروند و آنجا را كشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور #لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیاییها كه آن وقت طرابلس در دست آنها بود صحبت كردند؛ اما ایتالیاییها به اینها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسیها كنار آمدند.
انگلیسیها آن هنگام در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است كه اینها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یك اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا كنند و گوشهای را، آن هم گوشهی حسّاسی را بگیرند چون كشور #فلسطین در نقطهی حساسی قرار دارد و دولت تشكیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینكه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است كه اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن میتواند اتّحاد ایجاد كند؛ اما دشمنی كه از بیرون آنطور حمایت میشود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون میتواند اختلاف ایجاد كند كه همین كار را هم كرد: به یكی نزدیك شود، یكی را بزند، یكی را بكوبد، با یكی سختی كند. بنابراین، در درجهی اوّل كمك كشور انگلیس و بعضی كشورهای غربی دیگر بود. بعد اینها بتدریج از انگلیس جدا و به امریكا متّصل شدند. امریكا هم اینها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. اینها به این معنا كشوری به وجود آوردند و آمدند كشور فلسطین را تصرّف كردند. تصرّفشان هم اینطوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را كه زارعان و كشاورزان عرب روی آنها كار میكردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالكان اصلی این زمینهای بزرگ كه در اروپا و امریكا بودند خریدند؛ آنها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّالهایی هم داشتند كه نقل كردهاند یكی از دلالهایشان همین #سیّد_ضیاء معروف، شریك #رضاخان در كودتای ۱۲۹۹ بود كه از اینجا كه به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها كه ملك اینها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها كردند. در جایی میرفتند، میزدند، میكشتند و در همین هنگام افكار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب میكردند.
این تسلّط غاصبانهی صهیونیستها بر فلسطین سه ركن داشت:
یك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با اینها هیچگونه مدارا نمیكردند.
ركن دوم، دروغ به افكار عمومی دنیا بود. این دروغ به افكار عمومی دنیا، یكی از آن حرفهای عجیب است. این قدر اینها بهوسیلهی رسانههای صهیونیستی كه دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته میشد كه به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایهداران یهودی را گرفتند! خیلیها هم دروغهای آنها را باور كردند. حتّی این نویسندهی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز كه خودمان هم در جوانی چندی شیفتهی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین «ژان پل سارتر» كتابی نوشته بود كه بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: «مردمی بیسرزمین، سرزمینی بیمردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند كه سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند كه سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یك ملت در آنجا بود و كار میكرد. شواهد زیادی هم هست. یك نویسندهی خارجی میگوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود كه تا چشم كار میكرد، دیده میشد. سرزمین بیمردم یعنی چه؟! در دنیا اینطور وانمود كردند كه فلسطین یك جای متروكهی مخروبهی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد كردیم! دروغ به افكار عمومی! همیشه سعی میكردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛ الآن هم همینطور است! در این مجلّات امریكایی مثل «تایم» و «نیوزویك» كه بنده گاهی به اینها مراجعه دارم، اگر كوچكترین حادثهای علیه یك خانوادهی یهودی اتّفاق بیفتد، عكس و تفصیلات و سنّ كشته شده و مظلومیت بچههایش را بزرگ میكنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانوادههای فلسطینی، بچههای فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتّفاق میافتد، ولی كمترین اشارهای به آنها نمیكنند!
⏪ #ادامه_مطلب
ركن سوم هم ساختوپاخت، مذاكره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشنفكر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت كن! كار اینها تابهحال سه ركن داشته است كه توانستهاند این كشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند. آن وقت قدرتهای خارجی هم با اینها همراه بودند؛ كه عمده انگلیس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعهی ملل هم كه بعد از جنگ برای به اصطلاح مسائل صلح تشكیل شده بود همیشه از اینها حمایت كردند؛ مگر در موارد معدودی.
در همان سال ۱۹۴۸، جامعهی ملل قطعنامهای صادر نمود و فلسطین را بدون دلیل و بدون علّت تقسیم كرد. گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلّق به یهودیهاست؛ در حالی كه قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلّق به اینها بود! آنها هم دولت تشكیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانهها و حمله به بیگناهان اتّفاق افتاد.
البته دولتهای عرب هم كوتاهیهایی كردند. چند جنگ اتّفاق افتاد. در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلیها توانستند با كمك امریكا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریّه و اردن را تصرّف كنند. بعد، در جنگ ۱۹۷۳ كه اینها شروع كردند، باز به كمك آن قدرتها توانستند نتیجهی جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمینهای دیگری را تصرّف كنند.
هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یك وجب جا میخواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همهی سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به كشورهای همسایهی فلسطین مثل اردن و سوریّه و مصر تجاوز كردند و زمینهای آنها را گرفتند. الآن هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها كمتر اسم میآورند؛ سعی میكنند كتمان كنند. بازهم به افكار عمومی دروغ میگویند. چرا؟ چون در این مرحلهای كه الآن هستیم، احتیاج دارند كه هدفهای توسعهطلبانهی خود را كتمان كنند! گرفتاریای كه امروز صهیونیستها دارند، این است كه به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۶۷ مبارزهای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم كه مبارزات مسلّحانه شروع شد. این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادیبخش و بقیهی گروهها، مركزشان در اردن یا در سوریّه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را میفرستادند و حملهای میكردند و ضربهای میزدند و عقب میكشیدند. در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزی شكل نگرفته بود. در داخل سرزمین، مردم مرعوب بودند و نمیتوانستند هیچ حركتی بكنند؛
اما بعد از #انقلاب_اسلامی دو اتّفاق مهم افتاد. یكی اینكه نهضت فلسطین كه یك نهضت غیردینی بود به یك نهضت اسلامی تبدیل شد و #مقاومت_اسلامی به وجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزانی هم كه از بیرون مبارزه میكردند مثل كسانی كه از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله میكردند و به آنها ضربه میزدند با انگیزهی اسلامی، كه یك انگیزهی بسیار قوی است، وارد میدان شدند. ثانیاً #انتفاضه به وجود آمد؛ «انتفاضه»، یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام میترسند؛ چون برایشان خیلی مهمّ است. البته سعی میكنند مطلب را آنچنان كه هست، منعكس نكنند؛ اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شكننده و كوبنده است؛ ستون فقراتشان را میشكافد. چرا؟ بهخاطر اینكه اینها به یهودیانی كه از سراسر دنیا در این منطقه جمع كردهاند، وعده دادند كه در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست و گفتند بیایید در اینجا آقایی كنید؛ اما حالا اینها طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را كه امروز بیدار شدهاند، ندارند. اركان نظام صهیونیستی متزلزل است؛ لذا اینها الآن مجبورند كه با دولتهای منطقه هرطور هست، مسألهی صلح را تمام كنند، تا بتوانند به مسألهی داخلی خودشان برسند. این قضیهی بهاصطلاح صلح با سازمان آزادیبخش فلسطین و قضیهی عرفات هم دنبالهی همین بود. آنها خواستند یك عنصر فلسطینی را داخل #طرح_سازش بیاورند؛ شاید بتوانند فلسطینیهای مبارز را در داخل سرزمینهای اشغالی ساكت كنند؛ اما نتوانستند. امروز با این خصوصیات، دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمیكند مسألهی اصلی خودش را كه توسعهی نیل تا فرات است مطرح كند. سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچهاش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامهشان این است! الآن جرأت نمیكنند این را به زبان بیاورند.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
♨️طرح کلان ایران برای آزادی قدس شریف چیست؟
📌رعایت اصل غافلگیری در اجرای عملیات #طوفان_الاقصی نه تنها رژیم صهیونیستی و حامیان غربی و عربیاش را شوکه کرد بلکه بسیاری از تحلیلگران داخلی و حتی متخصص حوزه فلسطین اشغالی را که همواره مبتنی بر اصل مورفی آیه یأس میخوانند، را دچار بهت کرد.
📌افزایش شتابان سطح انتظارات افکار عمومی در ایران و جهان اسلام به ویژه نسل جوان علاقهمند به محور مقاومت، آنها را به این جمعبندی رساند که برای نابودی رژیم اشغالگر قدس فقط یک ضربه کاری و نهایی لازم است. به همین سبب حتی برخی چهرهها از جمهوری اسلامی ایران میخواستند تا فقط با شلیک چند موشک منطقه را برای همیشه از شر این غده سرطانی خلاص کند و هنگامی که این درخواست محقق نشد، زبان به گلایه گشودند.
📌اما چرا مقامات جمهوری اسلامی کشور را مستقیما وارد معرکه جنگ با رژیم صهیونیستی نکردند؟ و اینکه طرح اصلی رهبران انقلاب اسلامی برای نابودی رژیم اشغالگر چیست؟
📌شایسته است تا برای درک بهتر سیاست جمهوری اسلامی در منطقه، راهبرد #صدور_انقلاب را از نگاه حضرت امام خمینی ره مرور کنیم.
📌پس از سقوط رژیم پهلوی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، امام خمینی بیش از گذشته از نهضت #بیداری_اسلامی در جهان اسلام و ضرورت صدور انقلاب ایران به سایر کشورها سخن گفتند.
📌ایده صدور انقلاب برگرفته از اندیشه اصیل اسلامی و مقید به چارچوبهایی بوده است؛ چنانکه صدور انقلاب:
۱- مبتنی بر #بیداری ملتها از طریق انتقال فرهنگ مقاومت و معنویت است.
۲- #غیرقهرآمیز و بدون لشکرکشی به کشورها است
۳- نه برای توسعهطلبی و تصرف سرزمینهای اسلامی بلکه بر اساس #الهامبخشی است.
۴- همراه با حمایت سیاسی، معنوی و تبلیغاتی از جنبشهای آزادی بخش است.
📌آنچه از این اصول مشخص میشود اينست که قرار نبوده و نیست که انقلاب اسلامی #قیمآبانه بجای رهبران مقاومت تصمیمگیری کند و آنها را ملزم به تبعیت از فرامین خود نماید. همچنین قرار نیست ج.ا.ایران با اعزام نیروهای داوطلب ایرانی بجای ملتهای مسلمان با حکومتهای طاغوتی در منطقه مبارزه کند و آنها را از چنگال اهریمنهای مرتجع نجات دهد.
📌در واقع از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بنا بر این بوده است که جمهوری اسلامی به عنوان #الگوی_موفق در عرصه مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی، راه را به سایر ملتها نشان دهد و در صورت درخواست آنها، برخی نیازمندیهای آموزشی، فنی و #مستشاری شان مرتفع گردد.
📌به بیان دیگر اینکه قرار نبوده و نیست مقامات ایران با اعزام نیروی نظامی به افغانستان، عراق، بحرین، عربستان، یمن، لبنان، فلسطین و سایر کشورهای اسلامی بجای مجاهدین آن با سلطه مرتجعین و عناصر دستنشانده بجنگند. شاید در همین چارچوب با اقدامات خودسرانه باند سید مهدی هاشمی مخالف شد و امام خمینی واحد نهضتهای آزادیبخش را منحل کرد.
📌به همین سبب تا زمانی که رژیم صهیونیستی وارد جنگ رسمی، علنی و مستقیم با جمهوری اسلامی ایران نشده است (مثلا تا هنگامی که به ایران حمله موشکی نکند)، ایران از ظرفیت موشکی خود در جهت نابودی رژیم اشغالگر استفاده نخواهد کرد.
حالا این سوال مطرح میشود که پس چگونه ج.ا.ایران باید سیاست محو رژیم صهیونیستی را جامه عمل بپوشاند.
📌گفته شد که ج.ا.ایران بنا ندارد تا #مسئولیت مقاومت فلسطین را خود برعهده بگیرد، پس نیروی میدانی و فرماندهی صحنه مواجهه نظامی با صهیونیستها کاملا بر شانه مجاهدین فلسطینی است.
📌اما نقش ج.ا.ایران چیست؟ الهامبخشی و تشویق به ایستادگی. اینکه شما ای ملت فلسطین میتوانید رژیم صهیونیستی را نابود کنید. هنگامی که مسئولان مقاومت در فلسطین قدم در این راه گذاردند، نوبت به انتقال تجارب میرسد: تجارب در حوزه اطلاعاتی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و حتی عملیات به آنها منتقل میشود.
📌قطعا روند رشد نیروهای مقاومت در منطقه به ویژه در باریکه غزه یک فرآیند چند مرحلهای و گام به گام است و نیازمند زمان و برنامهریزی؛ پس نباید آن را روندی دفعی و ناگهانی تصور کرد. رشد نظامی و اطلاعاتی، بلوغ سیاسی و ارتقا سطح افکار عمومی در جوامع هدف. چنانکه تجربه تشکیل جنبش حزب الله در لبنان هم در دهه ۶۰ این را نشان داد.
📌 در پرونده خاص مقاومت فلسطین به سبب حضور و سلطه اشغالگران این روند کمی طولانیتر و دشوارتر است. یعنی رشد مقاومت باید همگام با تضعیف دشمن صهیونیستی دنبال شود. به طوری که عملیات طوفان الاقصی نیز در این جهت انجام شد.
در واقع فرآیند نابودی رژیم اشغالگر قدس که در سایه حمایت کامل آمریکاست، بنا بر آنچه رهبر انقلاب اسلامی فرمودند در کمتر از ۲۵ سال محقق خواهد شد.
#ادامه ⏪
📌در این بازه ۲۵ ساله که حداکثر حدود ۱۷ سال از آن باقی مانده است، طی چند مرحله ضربات سهمگین بر پیکره غده سرطانی بدخیم منطقه وارد میشود که جمعیت سکولار دوتابعیتی اسرائیلی از آن به مرور خارج شوند. چشمهای جاسوسی رژیم در داخل اراضی اشغالی و منطقه کور شود. فشار روانی و افکار عمومی بر صهیونیستها دوچندان گردد. منابع اقتصادی و تامین انرژی رژیم (بخصوص نفت) در داخل و منطقه مختل گردد. به بیان دیگر هزینههای همکاری و حفظ رژیم بشدت افزایش پیدا کند. مبارز سخت نیروهای مجاهد فلسطینی تا به زانو در آوردن سران رژیم، به مرور با کاهش هزینهها ادامه خواهد یافت.
📌البته قرار نیست که تشکیل دولت فلسطینی صرفا از مسیر همین اقدامات نظامی باشد؛ هنگامی که علائم شکست و #فروپاشی_رژیم_صهیونیستی آشکار شد، #همهپرسی تعیین سرنوشت با مشارکت مسلمانان، مسیحیان و یهودیان فلسطینی الاصل آینده این کشور را مشخص کنند.
📌در این بین لازم و ضروری است که نیروی پشتیبانی کننده صهیونیستها در منطقه یعنی آمریکاییها نیز به کمک محور مقاومت تضعیف شوند. سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران برای شکست و #اخراج_آمریکا از منطقه هم در همین راستاست. به بیان دیگر اینکه راهبرد نابودی رژیم اشغالگر قدس با سیاست اخراج آمریکا از غرب آسیا پیوند خورده است.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
آرمانِ روحالله (امین)
ركن سوم هم ساختوپاخت، مذاكره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاس
📌چرا صهیونیستها پس از آزادی اسرای خود حملات را از سر گرفتند
♦️مهمترین دلایلی که باعث شد تا رژیم صهیونیستی در روز جمعه ۱۰ آذرماه مجددا حملات خود را به نوار غزه شروع کند، عبارت است از:
۱- عدم دستاورد در دور اول حملات صهیونیستها به غزه و تحقیر آنها در افکار عمومی، مقامات رژیم را به شروع دوباره حملات سوق داده است.
۲- نتانیاهو نخست وزیر رژیم که خود را در معرض سقوط و محاکمه میبیند، برای نجات خود از این مهلکه تقلا میکند، به همین سبب بدون توجه به نظر واشنگتن آتش جنگ را دوباره شعلهور کرد.
۳- مقامات رژیم اشغالگر قدس تصور میکنند با اطلاعات به دست آمده از اسرای خود که در جريان تبادل به دست آوردند، میتوانند اماکن مقاومت فلسطین را با دقت بیشتری هدف قرار دهند.
۴- آزادی اسرای صهیونیستها با کاهش فشار بر رژیم دست آنها را برای اقدامات تهاجمیتر بازتر کرده است.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
آرمانِ روحالله (امین)
نامه سرگشاده به شهردار محترم تهران/ باسمه تعالی برادر ارجمند جناب آقای دکتر علیرضا زاکانی شهردا
📍نگرانیهای بیمورد مسئولین
روز جمعه ۱۰ آذرماه برای انجام کاری به یکی از ایستگاههای مترو شهر تهران مراجعه داشتم و ناگزیر شدم تا برای مدت بیش از یک ساعت در فضای داخلی ایستگاه منتظر بمانم.
پوششی شبیه به مأموران خطوط مترو داشتم، به طوری که چند نفر از مسافران برای پرسیدن مسیرها و نحوه تهیه بلیط مترو به بنده مراجعه کردند.
تصمیم گرفتم به عنوان یک تجربه میدانی نسبت به پدیده کشف حجاب تذکر لسانی بدهم، به صورتی که افراد مکشفه را مستقیم مورد خطاب قرار داده و از آنها بخواهم که حجاب خود را بر سر بگذارند.
در عین حال بنا نداشتم در برابر فحاشی، توهین و پرخاشگری واکنش نشان دهم؛ یعنی هر واکنش تندی را با سکوت پاسخ دهم.
نتایج این مشاهده مشارکتی قابل تأمل بود:
۱- بخش زیادی از زنان مسافر مترو (حدود ۹۰ درصد) دارای حجاب عرفی بودند؛ چادر، روسری و شال.
۲- در میان زنان و دختران مکشفه و فاقد حجاب عرفی (۱۰ درصد خانمهای مسافر مترو)، با اولین تذکر لسانی حدود ۶۰ درصد پوشش خود را با سر کردن شال یا روسری اصلاح کردند.
۳- در برابر زنان بیحجابی که با تغافل و بیمحلی نسبت به تذکر اول بیتوجه بودند، تذکر لسانی با تکرار ۳ تا ۴ باره انجام شد که تقریبا بیش از ۲۰ درصد آنها نیز حجاب خود را بر سر گذاشتند.
۴- در این میان کمتر از ۲۰ درصد زنان مکشفه (۲۰ درصد از ۱۰ درصد زنان مسافر) بدون توجه و اصلاح پوشش به مسیر خود ادامه دادند.
نکته قابل تأمل اینجاست که این حرکت به صورت انفرادی و غیرجمعی انجام گرفت و صرفا به تذکر لسانی در یک یا چندمرتبه اکتفا شد.
هیچ نیرویی با لباس ماموران انتظامی در ایستگاه مترو حضور نداشت و ظاهرا ابزاری برای الزام زنان بیحجاب نیز در دسترس نبود.
هیچ یک از زنان و دختران بیحجاب اقدام به پرخاشگری و یا فحاشی نکردند و در اکثر موارد با تذکر لسانی پوشش خود را اصلاح نمودند.
حالا سوال اینجاست که چرا مسئولین محترم دولتی، قضایی و شهری از اجرای سادهترین سطح امر به معروف و نهی از منکر طفره میروند؟
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨چرا جنگ تمام عیار در دستور کار نیست
📌وبسایت فارن پالیسی با انتشار یادداشتی، هفتگانهای را برای عدم ورود جمهوری اسلامی ایران به جنگ مستقیم و گسترده با رژیم صهیونیستی برشمرد. طبق ادعای نگارنده این گزارش، عدم همراهی جامعه ایران با این جنگ، هشدار جناح سازشکار، بیم و هراس ایران از قدرت رژیم اسرائیل، واگرایی نیروهای نیابتی ایران، عدم حمایت شرکای استراتژیک ایران (چین و روسیه)، استقبال شیخ نشینهای عرب منطقه از جنگ گسترده با ایران و تصمیمگیری واقعگرایانه و البته غیرایدئولوژیک مقامات عالی ایرانی، مهمترین ادله عدم شروع یک جنگ تمام عیار از سوی ج.ا.ایران با رژیم اسرائیل معرفی شده است.
در این نوشتار نشان میدهیم این دلایل در عزم مقامات نظام برای عدم ورود به نبرد گسترده با رژیم صهیونیستی تعیین کننده نیستند و کمترین اثر را دارد. چرا؟
۱- هنگامی که جریان غربگرا در داخل کشور ادعا میکرد که جامعه ایران با ورود به جنگ سوریه مخالفت است و مستمرا علیه مدافعان حرم سمپاشی میکردند، جامعه ایران در مراسم تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی پاسخ این ادعا را داد.
۲- هشدار جریان سازشکار و غربگرایان هم پدیدهی جدیدی نیست؛ در دوران دفاع مقدس و جنگ سوریه هم موضع آنها همین گونه بود، چنانکه برجام۲ یا منطقهای برای محصور کردن نظام در چارچوب تنگ جغرافیای کشور هم از سوی این جریان به طور مرتب تکرار میشد و میشود.
۳- هیچگاه شرارتهای رژیم صهیونیستی مانع اصلی جنگ گسترده با رژیم نبوده است، چنانکه در عملیات طوفان الاقصی معلوم شد، موجودیت صهیونیستها به آمریکاییها متکی است و مقامات ایرانی همآورد اصلی خود را آمریکا میدانند نه اسرائیل.
۴- هر چند در محور مقاومت، جمهوری اسلامی ایران خود را قیم سایر ارکان نمیداند و حلقههای مقاومت بر اساس تشخیص خود عمل میکنند اما طبق ایده وحدت میدانها، دشمن اصلی معلوم است و در صورت درگیری گسترده جمهوری اسلامی ایران عناصر محور مقاومت هر یک به مسئولیت خود عمل میکنند.
۵- گرچه همراهی و حمایت متحدین ایران یعنی روسیه و چین، از سوی مقامات تهران مطلوب تلقی میشود اما این گزاره در تصمیم نظام نقش تعیین کننده و راهبردی ندارد، چنانچه در پرونده هستهای و افزایش ظرفیت غنیسازی همین گونه بود.
۶- استقبال شیخنشینهای مرتجع منطقه از جنگ گسترده با رژیم صهیونیستی هم مشروط به اینست که اسرائیل را پیروز این نبرد بدانند، در غیر اینصورت از شکست دومینو وار غرب در منطقه و اضمحلال رژیم صهیونیستی هراسانند.
۷- همچنین تصمیمگیری مقامات عالیرتبه واقعگرایانه و مبتنی بر مصالح نظام و انقلاب است و آنها در اقداماتشان همهجوانب امر را در نظر میگیرند اما این به معنای اقدام غیردینی و مغایر شرع نیست. در نگاه رهبران انقلاب اسلامی توجه به مصالح بویژه مصلحت موضوعی جزئی از مکتب و برآمده از آنست. پس این تلقی که مبتنی بر عقل ابزاری و منقطع از وحی همچون سایر مقامات ماتریالیست کشورها تصمیمگیری میشود، نگاه درست و دقیقی نیست.
با توجه به نکات فوق، دلیل اصلی عدم ورود جمهوری اسلامی ایران به جنگ گسترده با رژیم صهیونیستی چیست؟
اولا باید یادآوری کنیم که در گزارش فارن پالیسی عناصر عملیات روانی به وضوح دیده میشود و مقصود اصلی نویسنده اینست که جمهوری اسلامی ایران از جهت محافظهکاری و ناتوانی در مواجهه با اسرائیل به سمت این گزینه نمیرود. در حالی که واقعیت چیز دیگری است.
⬅️به طور خلاصه میتوان گفت که دکترین نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر دفاع و ایجاد ابهام و بازدارندگی است نه جنگ پیشدستانه. چنانکه تعبیر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه "دشمن یکی بزند ده تا میخورد" هم ناظر به همین نگاه است.
پس ورود مستقیم و جنگ تمام عیار ج.ا.ایران با صهیونیستها هم هنگامی خواهد بود که حمله گسترده به ایران انجام بشود. در غیر اینصورت اقدامات نیابتی، محدود و یا ترکیبی دشمن صهیونیستی در همان سطح پاسخ داده میشود، نه به صورت جنگ تمام عیار.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨افزایش محاکم یا پیشگیری؟
📌پلیس آگاهی تهران از دستگیری مرد شیطان صفتی خبر داد که زنان و دختران را در خیابان مورد آزار قرار میداد؛ نکته قابل تأمل درباره این شرور آزارگر اینست که او بیباک و بدون واهمه در خیابان به سراغ قربانیان میرفت.
واضح است که در این گونه جرائم باید نهادهای انتظامی و قضایی با مجرمین و اوباش خیابانی برخوردی قاطع و پشیمان کننده داشته باشند اما این مساله روی دیگری دارد که نبایستی نسبت به آن غفلت شود.
پس از وقوع #جنگ_ترکیبی دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران به بهانه فوت مهسا امینی، برخی مسئولین با این ذهنیت که بایستی برای عبور از این بحران #تساهل بیشتری به خرج داد، عملا از اجرای برخی حدود شرعی و اسلامی #عقبنشینی کردند.
شاید این انگاره ذهنی که "تساهل و رواداری" موجب کاهش حساسیتها و حل بحران میشود، در این مورد اثرگذار بود.
پیشتر گفته شده بود که تساهل و غفلت مسئولین ذیربط در بخشهای مختلف فرهنگی و حتی انتظامی و امنیتی موجب تقویت یک #سوءبرداشت در هنجارشکنان شده است که با #قبحشکنی بیشتر نظام ناگزیر به عقبنشینی تن میدهد چون اساسا شماری از مسئولین از برخورد جدی با پدیده شوم کشف حجاب و #برهنگی نگرانند.
به نظر میرسد که برخی مسئولین ذیربط بسبب سادهانگاری و سوءتحلیل، شماری از سر ترس و اقلیتی بخاطر تغییر ذائقه خانوادگیشان انگیزهای برای برخورد با هنجارشکنان ندارند.
واقعیت آنست که با توجه به آنچه در کشورهای همسایه بسبب ولنگاری فرهنگی و فروپاشی نهاده خانواده تجربه شده است، میتوان پیشبینی کرد که عدم مدیریت ناهنجاریها فرهنگی باعث میشود تا علاوه بر افزايش شمار زندگیهای موازی، خیانت، تجاوز جنسی، فرار دختران، قتلهای ناموسی، آدمربانی و مزاحمتهای خیابانی بشدت افزايش خواهد یافت.
از این رو مسئولین ذیربط یا باید در مسیر مدیریت و کنترل هنجارشکنیها قدم بردارند یا اینکه با اهمالکاری و امروز و فردا کردن، خود را برای جهش #جرائم_ناموسی و آسیبهای اجتماعی آماده کنند. اگر امروز نهادهای فرهنگی، انتظامی، امنیتی و قضایی (به هر بهانهای) ترکفعل نمایند، به مرور افزايش تصاعدی پروندههای #ناموسی نیازمند راهاندازی شعب قضایی بیشتری خواهد بود!
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨نگاه کمیته امدادی به زنان ممنوع!
رهبر معظم انقلاب انقلاب امروز (۶ دیماه ۱۴۰۲) در جمع اقشار مختلف بانوان، در مورد نقشآفرینی زنان در خانواده و اجتماع ایراد سخن فرمودند که همچون گذشته نسبت به برخی از نکات کلیدی مدنظر ایشان غفلت شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار که در آستانه ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) انجام شد، با اشاره به وجود سؤالهایی درباره حضور زنان در مشاغل گوناگون و مدیریتهای اجتماعی و دولتی، تأکید کردند: در این عرصه نیز مسئله جنسیت مطرح نیست و هیچ محدودیتی برای حضور زنان وجود ندارد.
ایشان #شایستهسالاری را تنها ملاک واگذاری مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی به زنان و مردان دانستند و گفتند: "در جایی مانند وزارت یا نمایندگی مجلس اگر بانوی مجرّب و کارآمد بهتر و شایستهتری وجود دارد، از نظر اسلام هیچ محدودیتی برای تصدّی او وجود ندارد".
شاید تصور شود که اشاره رهبر معظم انقلاب به این مساله از آن جهت بوده است که بانوان حاضر در این دیدار، درباره آن سوال داشتند. طبعا برخی از فرمایشات رهبری ناظر به سؤالاتی است که در این جلسه مطرح شد. اما علت اصلی تذکر "ضرورت انتخاب یا انتصاب زنان برای جایگاههای مدیریتی در کشور بر اساس شایستهسالاری" از جهت دیگری است.
متاسفانه طی چند سال گذشته نگاه مسئولین مربوطه، به نقش زنان در مدیریت کشور عمدتا نمایشی-انتخاباتی و کمیته امدادی بوده است. به طوری که در دولت قبل، معصومه ابتکار معاون رئیسجمهور در امور زنان، گفت که طبق دستور حسن روحانی باید ۳۰درصد از مناصب مدیریتی به زنان داده شود.
در همان دوره نیز این گزاره مطرح شد که اگر زنان شایسته بیشتری در یک وزارتخانه یا سازمان حضور دارند، چرا فقط ۳۰ درصد مسئولیتها را عهدهدار شوند، چرا نمیتوانند سهم بیشتری در اداره جامعه داشته باشند و اگر شمار زنان مدیر در عرصهای کمتر است، چرا باید در مسئولیتها قرار بگیرند.
چرا اساسا باید با تعیین سهمیه برای زنان، نگاه #مددجو به آنها داشت و با عبور از مرزهای شایستهگزینی، شاخصه جنسیت را جایگزین انتخاب مدیران توانمند نمود.
برخلاف آنچه انتظار میرفت، سیاست دولت آقای رئیسی در این مسیر اصلاح نشد و عملکرد بخشهای مرتبط با امور زنان در دولت، همچنان نگاه کمیته امدادی گذشته به زنان را حتی با شیبی تندتر دنبال میکند. به طوری که خانم انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ در حاشیه سفر به استان قزوین گفت: در حال حاضر ۲۵ درصد از مدیران کشور ما از بانوان و زنان هستند، اما معتقد هستیم که باید ۵۰ درصد مدیران ما از بانوان باشند.
به نظر میرسد که مقام معظم رهبری به منظور حفظ کرامت بانوان و جلوگیری از انتخاب مدیران ناکارآمد نسبت به این مساله هشدار دادند. از این رو ضرورت دارد که دولت محترم با اصلاح این کژراهه، در جهت مدیران شایسته اعم از مردان و زنان گام بردارد.
در عین اینکه ایشان شرط حضور زنان در مشاغل را محروم نشدن آنها از مشغله اساسی زنانه یعنی خانهداری و فرزندآوری و مادری خواندند و گفتند: حتی برخی مشاغل مانند پزشکی و معلمی برای زنان و دختران واجب کفایی است و اگر گاهی اشتغال زن با خانهداری، فرزندآوری و لوازم آن، تعارض پیدا میکند، مسئولان کشور باید راهحلی پیدا کنند که هیچیک از این دو وظیفه زمین نماند.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
❇️آیا بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران مختل شده است؟
پس از وقوع برخی اقدامات ضدامنیتی در کشور بویژه حادثه تروریستی کرمان، شماری از فعالان رسانهای با روایتی خاص از تحولات چندساله اخیر چنین عنوان کردند که بازدارندگی ج.ا.ایران در برابر نظام سلطه مختل شده است. در این یادداشت همین گزاره مورد مداقه قرار گرفته است؛
۱- به زبان ساده، بازدارندگی یعنی متقاعد ساختن دشمن نسبت به اینکه هزینهها و یا خطرات خط مشی او بیش از منافع مدنظرش خواهد بود. به تعبیر فنیتر و دقیقتر بازدارندگی بدین معناست که دشمن بخاطر هراس از ضربه دوم و انتقامی از انجام ضربه اول خودداری کند.
۲- غالب متفکرین حوزه مسائل نظامی و راهبردی بر این نکته اشاره دارند که کارکرد اصلی مفهوم بازدارندگی در سطح جنگهای اتمی و راهبردی است. در واقع بازدارندگی در سایر اقسام منازعه از جمله جنگهای محدود و مادون محدود، درگیریهای نظامی و اقدامات مخرب امنیتی، بخاطر دخالت متغیرهای پرشمار و پیچیدگی آنها، کماثرتر و تقریبا نشدنی خواهد بود.
۳- چنانکه در منازعات و درگیریهای اجتماعی میزان وقوع قتل نسبت به فحاشی و بیان الفاظ رکیک بسیار کمتر رخ میدهد. یعنی کارکرد قانون مجازات برای مقوله فحاشی بسیار کماثرتر از جرم قتل است (چون هزینههای قانونی این دو یکسان نیست).
۴- ضمن اینکه نظریه بازدارندگی مستلزم اعتبار داشتن عقلانیت (نسبت عوائد و هزینهها) است. چنانکه تفکرات انحرافی همچون نگرشهای تکفیری بر گروهی مسلط شود، ایجاد بازدارندگی در برابر آنها به مراتب دشوارتر است.
۵- در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلایل مختلف (از جمله آشفتگی در نیروهای مسلح) بازدارندگی کشور دچار اختلال شد و رژیم بعث عراق یک جنگ گسترده و همهجانبه نظامی را بر ج.ا.ایران تحمیل کرد. پس از پایان جنگ، بتدریج با توسعه صنعت دفاعی و افزایش توان موشکی و انسجامبخشی به نیروهای مسلح، سطح بازدارندگی کشور افزایش پیدا کرد تا جایی که قدرتهای بینالمللی بویژه آمریکاییها هیچگاه نتوانستند ریسک شروع یک جنگ اتمی و یا حتی گسترده را علیه جمهوری اسلامی بپذیرند. لذا افراطیترین روسای جمهور آمریکا یعنی بوش پسر و ترامپ هم به سمت گزینه نظامی نرفتند. در حال حاضر نیز هیچ تهدید واقعی برای شکستن بازدارندگی ج.ا.ایران در سطح یک جنگ کلاسیک همهجانبه از سوی هیچ یک از قدرتهای بینالمللی مشاهده نمیشود که به معنای موفقیت حاکمیت در حفظ بازدارندگی است.
۶- اما چنانکه گفته شد، مفهوم بازدارندگی در سطوح جنگهای محدود و یا اقدامات نیابتی از کارایی مناسبی برخوردار نیست. یعنی دولتها برخلاف جنگ هستهای، در حوزه خرابکاری، ترور و تخریب زیرساختها دولت دیگر بیباکتر اقدام میکنند و تقریبا هیچ کشوری در این رابطه مصونیت ندارد. به همین ترتیب جمهوری اسلامی ایران نیز هیچگاه از آتشافروزی عناصر مزدور و خائنین مرتبط با نظام سلطه در امان نبوده است. چرخه ترور، خرابکاری صنعتی، اقدام انتحاری علیه نیروهای نظامی و غیر نظامی استمرار داشته است. گرچه تلاشهایی برای برخورد با ریشه این شرارتها و یا مقابله به مثل انجام گرفته اما به اقتضای این اقدامات هیچگاه نمیتوان انتظار داشت که هیچ شیطنت امنیتی اعم از نفوذ، اختلال، خرابکاری و... انجام نشود. حتی در کشورهای توسعهیافته غربی نیز چنین سطحی از بازدارندگی وجود ندارد.
۷-ضمن آنکه بایستی به مختصات و شرایط ویژه جمهوری اسلامی ایران در نظام بیالملل نیز توجه کرد؛ دولت-ملت ما در خلاء زندگی نمیکند بلکه در پیچیدهترین جنگهای امنیتی، با قدرتمندترين سرویسهای جاسوسی دنیا (سازمان سیا، ام.آی.۶، موساد،...) پنجه در پنجه دارد.
❇️جمعبندی کلام اینکه بازدارندگی ج.ا.ایران در حوزه جنگ نظامی همچنان در بالاترین سطح وجود دارد اما در بخش جنگ پنهان و امنیتی به سبب اقتضائات آن، هیچگاه مصونیت کامل ایجاد نمیشود و چنین تلقی و ذهنیتی در مورد بازدارندگی امنیتی غیرواقعبينانه است.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨چرا آمریکاییها درباره «حادثه کرمان» دروغ میگویند؟
📌دلایل متقنی وجود دارد که نشان میدهد ادعای رسانههای آمریکایی درباره انفجار تروریستی در کرمان، خلاف واقعیتهای میدانی است.
❇️رسانههای آمریکایی – انگلیسی در اقدامی هماهنگ، به نقل از وال استریت ژورنال، نوشتند که "واشنگتن پیش از حمله انتحاری در کرمان که به کشته شدن ۸۴ نفر و زخمی شدن شماری دیگر منجر شد، اطلاعات قابل استفادهای را به ایران منتقل کرده بود". آنها در این باره ادعا کردند که "این اطلاعات در مورد موقعیت مکانی و زمانی ممکن بود برای «خنثی» کردن حمله و یا کاهش شمار قربانیان مفید باشد".
البته وال استریت ژورنال هم بدون ذکر یک نام و به نقل از آنچه که خود "مقام آمریکایی که نخواست نامش فاش شود" میخواند، مدعی است: «قبل از حمله تروریستی داعش در سوم ژانویه ۲۰۲۴ در کرمان، دولت آمریکا هشداری خصوصی به ایران درباره تهدید تروریستی در داخل مرزهای ایران فرستاده بود».
این منبع وال استریت ژورنال، ادعا کرده که «دولت ایالات متحده یک سیاست دیرینه را دنبال کرد که در سراسر دنیا برای هشدار دادن به دولتها در برابر تهدیدات مرگبار اجرا میشود. ما این هشدارها را تا حدی به این دلیل مطرح میکنیم که نمیخواهیم در حملات تروریستی جان بیگناهان به خطر بیفتد»؛ اما چرا این ادعا نمیتواند درست باشد؟
۱- موضعگیری رسمی آمریکا پس از حادثه تروریستی کرمان؛
نخست دلیل برای رد خبرسازی وال استریت ژورنال، مراجعه به موضعگیری رسمی دولت آمریکا پس از حادثه تروریستی کرمان است.
"متیو میلر"، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در واکنش به این اقدام تروریستی گفت: "ما گزارشها درباره کرمان را دنبال میکنیم، اما اطلاعات مستقلی برای ارائه در مورد آنها نداریم". وی تاکید کرد: "همانطور که گفتم، دستکم برای ما خیلی زود است که بتوانیم درباره علت این حادثه سخن بگوییم".
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با بیان اینکه آمریکا به هیچوجه درگیر این موضوع نبوده و هرگونه ارجاع به آن خلاف واقع و مضحک است، مدعی شد: "هیچ دلیلی نداریم که باور کنیم اسرائیل در این امر دخیل است".
همچنین جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، گفت: "هنوز جزئیات زیادی در مورد بمبگذاریها در کرمان در دست نیست". کربی اظهار کرد: "ما هیچ اطلاعاتی در این باره و جزئیات بیشتری در مورد چگونگی وقوع آن و/یا اینکه چه کسی ممکن است مسئول آن باشد، نداریم".
۲- واکنش مقامات کاخ سفید به شایعه جدید
علاوه بر این پس از انتشار شایعه هشدار آمریکا به ایران مبنی بر احتمال وقوع یک اقدام تروریستی، مقامات کاخ سفید در برابر تأیید این خبر سکوت کردند. چنانکه ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در این باره گفته است: «اظهار نظر و ارزیابی عمومی در این زمینه ندارم».
۳- سوابق مداخله آمریکا در حمایت از تروریسم
نکته قابل تأمل دیگر آنست که مقامات آمریکایی چطور ادعای هشدار تروریستی میدهند، در حالی که سالهاست که از بدنامترین گروهکهای تروریستی و برانداز حمایت میکنند؛ دیدار مقامات کاخ سفید با سازمان منافقین و فرقه رجوی و حمایت از سردسته گروهک تروریستی تندر، نمونه از این موارد است. فرقه رجوی به تنهایی عامل شهادت ۱۷۰۰۰ ایرانی بوده است و همچنان نیز به اقدامات تروریستی خود ادامه میدهد.
لازم به یادآوری است که در پرونده عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک تروریستی جندالله و عامل شهادت شمار زیادی از مردم ایران، وی در اعترافاتش به حمایت سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا سیا از شخص وی و گروه تحت امرش اشاره کرد؛ ریگی در بخشی از اعترافاتش که از شبکه پرس. تی.وی پخش شد، گفت که در دیدار با عوامل سازمان جاسوسی سیا در دوبی به وی قول حمایت همه جانبه و در اختیار گذاردن پایگاهی با تسلیحات نظامی در نزدیک منطقه داده شده بود. ریگی گفت این پایگاه قرار بود در «مناس» در نزدیکی بیشکک برپا شود.
۴- نقش برجسته آمریکا در تشکیل داعش
ضمن این که آمریکا، به تصریح مقامات دولت سابق این کشور، عامل تشکیل حکومت خودخوانده داعش در منطقه بوده است؛ به طوری که دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا و گزینه اصلی جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری آینده این کشور، هیلاری کلینتون و باراک اوباما را مؤسس داعش معرفی کرد و گفت: "میخواهم بگویم که هیلاری کلینتون حقه باز هم در تشکیل داعش به اوباما کمک کرده است". مایک پنس، معاون ترامپ همین در اعتراف مشابهی گفته بود: " سیاستهای اوباما و کلینتون به ایجاد داعش منجر شد".
#ادامه⏪
۵- سوابق آمریکایی در زمینه دروغ پراکنی
همچنین سوابق رسانههای آمریکایی- انگلیسی در تولید و انتشار هدفمند اخبار کذب و فضای سازی رسانهای مساله جدیدی نیست. شهریور ۱۴۰۱ روزنامه پرسابقه آمریکایی نیویورک تایمز مدعی شد که حضرت آیت الله خامنهای تحت عمل جراحی قرار گرفته و در بستر بیماری است. در همین راستا بیبیسی فارسی به نقل از نیویورک تایمز، با انتشار پستی در اینستاگرام خود نوشت که «آیتالله خامنهای در بستر بیماری است.» البته حضور رهبر انقلاب در مراسم روز اربعین (۲۶ شهریور ۱۴۰۱) باعث شد تا این امواج دروغپراکنی به صخره واقعیت برخورد کند.
تیرماه ۱۴۰۱ نیز روزنامه نیویورک تایمز ادعا کرد که سردار علی نصیری از فرماندهان سپاه پاسداران به اتهام همکاری با سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) بازداشت شده است. البته سردار نصیری نیز در واکنش به بازنشر شایعه بازداشتش که پس از ۳ سال دوباره مطرح شده بود، آن را به دلیل شکستهای دشمنان از سپاه دانست.
گرچه دروغ پراکنی آشکار رسانههای آمریکایی- انگلیسی میتواند با انگیزههای مختلفی انجام شده باشد (چنانکه شایعه بیماری رهبر معظم انقلاب در سال ۱۴۰۱ با هدف دامن زدن به آتش آشوب و اغتشاش منتشر شد) اما مهمترین مقصود رسانههای غربی برای پخش چنین خبر کذبی آنست که اولاً کشور در آستانه برگزاری انتخابات حساس مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری قرار دارد و دوم آنکه تلاش مسئولین کشور برای برگزاری یک انتخابات با شکوه مبتنی بر چهار اصل امنیت، مشارکت، سلامت و رقابت است. در این میان اثرگذارترین عنصر برای افزایش مشارکت عمومی، اعتماد عمومی به نظام و حاکمیت است. رسانههای آمریکایی-انگلیسی با حراج سوابق رسانهای خود و انتشار گزارشهای کامل دروغین، سعی میکنند تا سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی را از طریق خدشه در اعتماد میان مردم و نهادهای امنیتی تضعیف کنند و به خیال خود، نتیجه آن را در کاهش مشارکت در انتخابات پیشرو ببینند.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨چرا ج.ا.ایران صرفا تماشاچی تحولات غزه نیست؟
📌با توجه به تشدید جنایات رژیم صهیونیستی در باریکه غزه در ماه مبارک رمضان مجددا این پرسش در افکار عمومی مطرح شد که چرا جمهوری اسلامی ایران به فریاد مردم مظلوم غزه نمیشتابد و صرفا تماشاچی سبوعیت و درندهخویی بیشتر صهیونیستها است؟ چرا به فلسطینیان کمک خاصی نمیکند؟ منتظر است که چه اتفاقی بیفتد که از موشکهای قدرتمند خود استفاده نماید؟
📌به نظر میرسد که پاسخ به این سؤال نیازمند دقتتحلیلی بیشتر است. پرسش نخست اینست که جمهوری اسلامی چطور میتواند یک کمک موثر به فلسطینیان کند؟ چرا که در شرایط بحران و جنگ، هر اقدامی به اسم کمک علاج کننده و رافع بحران نیست؛ مثل اینکه در یک آتشسوزی نمیتوان به اسم اطفای حریق فقط یک سطل آب روی شعلههای خروشان آتش ریخت، چنین اقدامی تقریبا هیچ تاثیری ندارد.
📌در ماجرای جنگ غزه هم که ابعاد یک جنگ جهانی به خود گرفته و هر روز بر حجم جنایات رژیم صهیونیستی افزوده میشود، مسائل پیچیدگی خاصی دارد(بی آنکه حامی غربی و عربیاش دست از حمایت از رژیم بردارند.)
📌طبعا در این موقعیت خطیر تصمیمسازان بایستی با عقلانیت تدبیر نمایند که چطور رژیم اشغالگر قدس را در مسیر مهار، کنترل و در نهایت نابودی قرار دهند.
مساله کلیدی اینجاست که کمکها به مجاهدین فلسطینی باید در چه سطحی باشد، آیا اعزام یک گردان و حتی یک لشکر رزمی به مردم غزه کمک خواهد کرد و آیا چنین اقدامی از نظر نظامی میسر و شدنی است؟ ارسال چند ده یا چند صد موشک چقدر در نتیجه این جنگ نابرابر موثر است؟
📌وقتی به واقعیتهای صحنه نبرد نگاه می شود، ملاحظه میکنیم که ماجرا پيچيدهتر از آن است که با اعزام شماری نیروهای نظامی و یا ارسال برخی تجهیزات و تسلیحات منتهی به پیروزی جبهه حق شود. (شاید به سبب همین پیچیدگیها ارسال تسلیحات و اعزام نیروی نظامی از سوی کشورهای غربی به سرزمینهای اشغالی کمکی به صهیونیستها نکرد).
📌مجددا لازم به یادآوری است که کمک جمهوری اسلامی به مردم غزه نباید فقط و فقط برای تشفی خاطر و التیام احساسات امروز ملتهای مسلمان از جمله مردم ایران باشد بلکه باید در روند و نتیجه جنگ به نفع مردم فلسطین موثر باشد.
📌حالا این چه کمکی است از جهت اثربخشی بالاتر، مهمتر و ضروریتر از کمک نظامی و تسلیحاتی است؟
۱- اولا نباید فراموش کرد که شروع عملیات طوفان الاقصی تصمیم کاملا فلسطینی بوده است و محور مقاومت ابلاغ کننده آن نبوده است اما از همان روز نخست بیهیچ گلایهای در سطوح و لایههای مختلف از آن حمایت کرد.
۲- سیاست جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب اسلامی در توسعه ایده صدور انقلاب مبتنی بر اعزام نیروی نظامی و لشکرکشی به دیگر کشورها نبوده است. رهبران انقلاب اسلامی تاکید داشتند که مسئولیت اصلی بر دوش مردم هر کشور و جامعه است و جمهوری اسلامی ایران فقط حامی مظلومان است. (که البته این حمایت انواع مختلفی دارد).
۳- سوم اینکه طبق دکترین دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی، ورود مستقیم و جنگ تمام عیار ایران با صهیونیستها فقط هنگامی خواهد بود که رژیم مستقیما حمله گسترده به ایران را آغاز کند. در غیر اینصورت اقدامات نیابتی، محدود و یا ترکیبی دشمن صهیونیستی در همان سطح پاسخ داده میشود، نه به صورت جنگ تمام عیار با آنها.
۴- جمهوری اسلامی ایران میباید ملاحظات مختلفی در نظر داشته باشد از جمله کاهش دامنه جنگ با هدف کمینهسازی تلفات و حتی کاهش فشار اقتصادی بر کل محور مقاومت. به طوری که مجاهدین محور مقاومت در یمن، سوری، لبنان و عراق کمتر در معرض یک جنگ گسترده قرار گیرند. حتی اینکه بر لبنان و عراق و ایران به سبب تورم فشار اقتصادی کمتری وارد شود.
۵- از سوی دیگر رژیم صهیونیستی به دلایل مختلف تلاش دارد تا جمهوری اسلامی را مستقیما وارد معرکه جنگ با خود کند. طبیعی است که حتی اگر ارادهای برای نبرد رودررو با این رژیم جنایت پیشه بود، باید زمین بازی از سوی ایران تعیین میشد، نه آنکه طرف مقابل میدان نبرد خود را به ما تحمیل کند.
📌با توجه به این ملاحظات، ایران تلاش زیادی در میدان نبرد مصروف کاهش قدرت رژیم صهیونیستی کرده است:
۱- حمایت سیاسی از پرونده فلسطین و تلاش برای فشار بینالمللی بر رژیم صهیونیستی
۲- انسجامبخشی به محور مقاومت و انجام اقدامات نظامی چند لایه از طریق مقاومت عراق، لبنان و یمن. به مرور مجازی تنفسی رژیم تنگتر خواهد شد.
۳- تقویت اطلاعاتی محور مقاومت که یکی نتایج آن در دریای سرخ بوضوح مشاهده می شود.
۴- پشتیبانی مالی و تسلیحاتی مقاومت فلسطین که پیشتر برخی تصور میکردند که رژیم ظرف مدت کوتاهی آنرا از ریشه خواهد کند.
۵- فشار بر عقبه پشتیبانی کننده رژیم بویژه دولت آمریکا از طریق بحران اوکراین.
۶- تلاش برای بسیج افکار عمومی علیه رژیمهای مرتجع منطقه و صهیونیستها؛
📌هر چند جنایات امروز اسرائیل که نشانهای برای اضمحلال این رژیم است، قلب هر انسان آزادهای را به درد می آورد اما بیتردید امروز صهیونیستها در ضعیفترین نقطه حیات ننگین خود هستند، به همین خاطر تصور میکنند که برای نجات خود با عرصه جنگ را به نبرد مستقیم نظامی ایران و آمریکا بکشانند. ابتدا ایران را وارد جنگ مستقیم با اسرائیل کنند تا با مظلومنمایی، آمریکا مجبور به رودررویی نظامی با جمهوری اسلامی شود و این رژیم فرصت تجدید قوا و تنفس پیدا کند و از زیر بار فشار افکار عمومی جهانی هم خلاصی پیدا کند.
اما به نظر میرسد که جمهوری اسلامی به شکل پیچیدهتری پاسخ رژیم صهیونیستی را خواهد داد به گونهای که لااقل در آینده میانمدت اسرائیلی جرات ماجراجویی در منطقه و فلسطین را نداشته باشند که البته لازمه آن ایستادگی، صبر، مقاومت و شکیبایی است.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ جمهوری اسلامی به رژیم صهیونیستی
سابقه درگیری نیابتی انقلابیون ايرانی با رژیم صهیونیستی به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران برمیگردد که نمونه برجسته آن تشکیل جنبش امل در لبنان بود. گرچه پس از تشکیل جمهوری اسلامی و تضاد هویتی انقلاب ایران و رژیم صهیونیستی، این جنگ نیابتی تا به امروز گام به گام شدت بیشتری گرفته است.
روز دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ رژیم صهیونیستی مرحله جدیدی از تخاصم علیه جمهوری اسلامی را شروع کرد که تا پیش از آن، به عنوان یکی از خطوط قرمز ایران محسوب میشد. حالا نوبت جمهوری اسلامی که پاسخ این #تابوشکنی را بدهد که البته همچون هر اقدام نظامی دیگری تابع چند ملاحظه است؛
۱- مقامات تهران پیشتر به دلیل ملاحظات حقوقی که عملا به ابزاری برای فشارهای قدرتهای غربی علیه ایران مبدل شده بود، نمیتوانستند رسما مسئولیت اقدام علیه امکان و شخصیتهایی که صهیونیستها آن را دستگاه دیپلماسی خود معرفی میکردند، بر عهده بگیرند. در حال حاضر با پیگیریهای حقوقی این مانع کمرنگتر شده است و میتوان صهیونیستها را در کشورهای دیگر هدف قرار داد.
۲- طی سالهای گذشته تلاش بر این بوده است که پاسخ تهران به ماجراجویی رژیم، متکافئ باشد نه مثل یکدیگر. از این نظر طراحی برای پاسخ تهران به سمت پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی بوده است. گرچه در مواردی هم اقدام متقابل در همان سطح بوده است.
۳- قطعا جمهوری اسلامی نباید اجازه دهد که دشمن صحنه و عرصه نبرد را تعیین کند؛ تفاوت دسترسیها، ظرفیتها، ملاحظات و چالشها این اصل قطعی را به ما دیکته مینماید.
۴- در پاسخ جمهوری اسلامی ایران ملاحظات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، حقوقی، منطقهای و حتی رسانهای در نظر گرفته میشود. قطعا فشارهای معیشتی و تبعات اقتصادی هر واکنشی در کنار ابعاد حقوقی مدنظر خواهد بود. کمینهسازی هزینهها و بیشینهسازی دستاوردهای میدانی منطقی است که شاید با پاسخ هیجانی منطبق نباشد.
۵- توجه به تحولات از منظر دشمن صهیونیست، احتمالا زوایای بهتری از مسائل را نشان میدهد. از نگاه منتقدین کابینه نتانیاهو، رژیم به ترور چند فرمانده رده دوم یا سوم بسنده کرده است در حالی که جامعه صهیونیستی در حال فروپاشی است، رژیم درگیر جنگ داخلی است، اقتصاد آن توسط انصارالله در مضیقه قرار گرفته است. شمال اراضی اشغالی غیر قابل سکونت است و غالب مراکز فنی رصدی و جاسوسي رژیم منهدم شده است. هر روز به بخشی از اراضی اشغالی حمله موشکی و پهپادی میشود. این در حالیست که ایران به عنوان مسبب آن در آرامش سیاسی، اقتصادی و امنیتی به سر میبرد.
۶- ملاحظه دیگر اینجاست که مقامات ارشد نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران همواره بر این تاکید داشته و دارند که هر اقدام رژیم پاسخ مناسب داده شده است. چنانکه حجتالاسلام خطیب وزیر اطلاعات در برنامهای فاش کرد که بسیاری از مقامات ارشد رژیم صهیونیستی که گفته می شد خودکشی کردهاند، توسط عناصر مرتبط با مقاومت حذف شدند. اینکه چرا این اقدامات تلافیجویانه ایران هم هیچگاه بازتاب گسترده نداشته است به همان ملاحظات حقوقی بر میگردد.
۷- باید پذیرفت که هرگاه دشمن با چاقویی به بازوی ما ضربه زد، شاید نیاز نباشد که الزاما ما هم بازوی او را مجروح کنیم، فشار بر شاهرگهای حیاتیش احتمالا اثربخشتر خواهد بود، هر چند کمتر به چشم بیاید.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨فرو ریختن دیوار برلین در اراضی اشغالی
📌سقوط دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ نقطهی عطف تاریخی و نمادین از فروریزش پرده آهنین و آغاز سقوط کمونیسم در اروپای شرقی و مرکزی بود. سقوط دیوار برلین به غیر از ابعاد بینالمللی، ابعادی داخلی برای آلمان در پی داشت که از جمله سقوط مرز داخلی و اتحاد دوباره آلمان بود.
📌 و حالا پس از فرو ریختن هیمنه پوشالی رژیم صهيونيستی پس از عملیات طوفان الاقصی، همزمان با حمله گسترده وعده صادق به اراضی اشغالی، در کرانه باختری فلسطینیها در حال شکستن دیوار حائل بین مناطق فلسطینی و شهرک بیت ایل هستند.
📌دومینوی اضمحلال و فروپاشی رژیم اشغالگر قدس شتاب بیشتری گرفته است!
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨دستاوردهای عملیات محدود ایران علیه صهیونیستها
📌عملیات #وعده_صادق که در پاسخ به حمله گستاخانه رژیم اشغالگر قدس به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه انجام شد، هر چند از نظر نظامی اقدام گستردهای نبود اما دستاوردهای بزرگی به همراه داشت:
۱- فرآیند بسترساز و مقدمات اجرای این اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی به گونهای بود که جامعه جهانی، این حمله را مشروع و حق ایران قلمداد کرد.
۲- انسجامبخشی و وحدت ملی در مواجهه با رژیم صهیونیستی در سطح بسیار مطلوبی ایجاد شد و همه سلایق سیاسی درون نظام از این اقدام حمایت کردند و جامعه ایرانی از آن احساس غرور کرد (به همین سبب دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندای دشمن پرحجم درصدد تحریف واقعیتهاست).
۳- ارتقا جایگاه منطقهای ایران بویژه در بین ملتهای مسلمان و جریانهای ضد صهیونیستی ملموس بود، بگونهای بسیاری از ملتهای منطقه نسبت این حرکت خشنود شده و از ایران تشکر کردند. در واقع جمهوری اسلامی از ابزار قدرت نظامی خود در مسیر دیپلماسی عمومی بخوبی بهره برد.
۴- این اقدام با شکستن بازدارندگی تخیلی صهیونیستها را مبنی بر اینکه ج.ا.ایران اراده و جسارت حمله به اراضی اشغالی را ندارد، کاملا محو کرده و از بین برد. در واقع با شکسته شدن این تابو، امکان اقدام نظامی مجدد علیه رژیم اشغالگر وجود دارد.
۵- هر چند طی ماههای گذشته اسرائیل با شرارتهای خود درصدد بود تا بازدارندگی ج.ا.ایران را مختل کند و با عبور از خطوط قرمز تهران (از جمله حمله مستقیم به خاک ایران) و با همراهنمودن آمریکا، ادراکسازی جنگ علیه ایران معتبر نماید اما این عملیات اراده آمریکا و اسرائیل را برای جنگ گسترده نظامی بشدت تضعیف کرده و تقریبا از بین برد.
۶- پس از عملیات وعده صادق که با هدف تنبیه اسرائیل اجرا شد، سایه جنگ از کشور دور شد و بازار و بخشهای اقتصادی هم تا حدودی از تلاطم دور شد.
۷- در جریان این عملیات جمهوری اسلامی با کمترین توان نظامی واکنش تدافعی رژیم صهیونیستی را به صحنه کشید تا ارزیابی دقیقتری از سامانه های دفاعی رژیم و شرکایش به دست بیایید.
۸- نمایش قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران طریق به چالش کشیدن سامانههای دفاعی فلاخن، پیکان و گنبد آهنین پیام مهمی هم برای سایر دولتهای متخاصم منطقهای و فرامنطقهای داشت که این امر هم سطح بازدارندگی کشور را در مقابل دشمنان ایران بیش از پیش ارتقا داد.
به نظر میرسد که در صورت ماجراجویی و شرارت مجدد صهیونیستها، اراده، سرعت عمل، گسترده اقدام متقابل و شدت عملیات نظامی ایران علیه آنها بسیار متفاوت از عملیات وعده صادق خواهد بود، به گونهای که فصل جدیدی در منطقه ورق میخورد.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله
🚨 چرا رعایت حجاب در جامعه به قوه قهریه هم نیاز دارد؟
۱- از لحاظ شرعی، حجاب حکم مسلّم شرعی است؛
پوشاندن بدن برای زنان غیر از صورت و دو کف دست واجب شرعی و غیرقابل صرفنظر کردن است و باید این حکم شرعی به عنوان یک ضروری دین رعایت شود.
۲-از منظر قانون، حجاب حکم قانونی است؛
به همین خاطر رعایت قانون بر همگان، چه معتقدان به شرع و چه غیرمعتقدان واجب است. کسی حق ندارد بگوید من قانون را قبول ندارم.
۳- زنان کمحجاب ضدانقلاب نیستند؛
زنان جامعه حتی خانمهای شلحجاب دلبسته نظام هستند؛ در عین حال که قضیه حجاب را هم همه باید رعایت کنند. (همچنانکه تخلف از قوانین رانندگی به معنی ضدیت با نظام نیست اما رعایت این قوانین بر همگان لازم است).
۴- چالش کشف حجاب طراحی سرویسهای خارجی است.
افرادی با برنامهریزی و نقشه کشیدن، حجاب را به مسئلهای تحمیلی تبدیل کردند. دخالت بیگانگان در قضیه حجاب از طریق انواع رسانهها واضح بود البته عدهای هم در داخل به آنها کمک کردند!
۵- مزدورانی برای هنجارشکنی استخدام شدند.
گزارشهای موثق از استخدام افرادی برای حضور هنجارشکنانه در جامعه با هدف از بین بردن حرمت حجاب وجود دارد. افرادی که نمیشود با برنامه فرهنگی آنها را متوجه مسیر خطایشان کرد.
۷-کشف حجاب گام آخر نیست
هدف نهایی طراحان و دستهای پشت پرده از پیگیری کشف حجاب و برهنگی زنان برگرداندن تدریجی وضع کشور به دوران فضاحتبار طاغوت و براندازی نظام اسلامی است. سادهانگاری در این مورد باعث عقبنشینی دشمن نمیشود و انگیزه آنها را برای برداشتن گامهای بعد بیشتر میکند.
۸- تجربه نشان داد الزام لازم است
طی ماههای گذشته افرای با تعابیر چون بیغیرتم، بیناموسم، سلیطهام رسما برای متدینین و نظام اسلامی خط و نشان کشیدند. دهنکنجی و هنجارشکنی بیحد و حصر این طیف نشان که مرز مشخصی برای عفت عمومی قائل نیستند.
۹- تعرض به متدینین؛
طی ماههای گذشته برخی هنجارشکنان و افراد هتاک به بهانههای واهی به زنان و مردان مذهبی وحشیانه حمله کردند. آنها تصور میکردند گام اول انقلاب تخیلیشان را برداشتهاند، حالا نوبت تنبیه کردن متدینین و بانوان محجبه است.
پ.ن: حکمرانی بدون استفاده از ابزار قهریه در کنار فرهنگسازی، صرفا کلاس اخلاقی است که فرصت را برای قانونشکنان فراهم میکند و به شهروندان عادی ظلم می شود.
@ArmaneRuhollah
#آرمان_روحالله