eitaa logo
آموزش عروض و قافیه و...
1.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
0 فایل
آموزش مبانی ادبیات و شعر فارسی سید محمدرضا شمس (ساقی) کانال اشعار : 🆔 @shamssaghi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: آرایه‌های ادبی از دو بخش و تشکیل شده است. بیان به آرایه‌های ادبی و به آرایه‌های ادبی گفته می‌شود. بیان در اصطلاح ادبی، علومی‌است که با استفاده از آن می‌توان معنای واحدی را به شیوه‌های گوناگون بیان کرد. برای این کار می‌توان از آرایه‌های زیر استفاده کرد. : تشبیه استعاره مجاز کنایه علم بیان در زبان فارسی تا حد زیادی از آثار یونانی‌ها به‌ویژه ارسطو تأثیر پذیرفته است و متفکران ایرانی و اسلامی بیشتر در قرآن به کشف چنین صناعاتی پرداختند. صنایع بدیع در ادبیات فارسی مانند بیان، یکی از علوم بلاغت است. این آرایه ها، شعر را زیبا می‌کنند. به اعتبار تحقیقات، نخستین کسی که به این دانش توجه کرد عبدالله‌ المعتز بود. قدامةبن‌جعفر، ابوهلال عسکری هم از افرادی بودند که به این موضوع پرداختند از هر کدام تألیفاتی به‌جا مانده است. آرایه‌های صنایع بدیعی به دسته‌ای از آرایه‌ها گفته می‌شود که شاعر در آن ابتدا به معنای کلمات توجه می‌کند و با استفاده از آنها در ترکیبات مختلف باعث می‌شود تا شعر هم زیبایی خود را حفظ کند و هم از لحاظ معنایی پربار شود. آرایه‌های بدیعی به دو دسته‌ی و تقسیم می‌شوند. : در آرایه های ادبی لفظی یا همان صنایع لفظی، کلماتی هستند که شعر را زیبا می‌کنند. این زیبایی به گونه‌ای است که اگر مثلاً واژه‌ای دیگر با همان معنی بیاوریم، شعر، زیبایی قبل را نخواهد داشت. در واقع، آرایه‌های ادبی لفظی شعر را خوش‌آهنگ می‌کنند. این آرایه‌ها عبارتند از :   واج آرایی جناس سجع موازنه ترصیع تکرار/ تصدیر/ قلب : آرایه‌های ادبی معنوی، آن دسته از آرایه‌هایی هستند که در آن‌ها شاعر با استفاده از معنای کلمات و ترکیب آن‌ها با یکدیگر، یک تناسب معنایی زیبا و ظریف می‌آفریند که علاوه بر زیبایی هنری، به درک معنی شعر نیز کمک می‌کند. این آرایه‌ها عبارتند از : اغراق/ مبالغه/ غلو مراعات نظیر یا تناسب ایهام/ ایهام تناسب تلمیح (اشاره) تضمین حسن تعلیل حس‌آمیزی پارادوکس لف و نشر ✅ راجع به هر یک از این آرایه‌ها، درسنامه‌های بعدی را پیگیری بفرمایید. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
✅ تشبیه چیست و چند نوع است؟ مانند کردن چیزی به چیز دیگر است و یکی از زیباترین آرایه‌های ادبیات فارسی است که شاعران در اشعار خود از آن بسیار استفاده می‌کنند. ویژگی‌های تشبیه عبارتند از؛ 1- این ویژگی از آن حیث جالب است که دو یا چند چیز را که تقریباً شباهتی آشکار به هم ندارند، به یکدیگر نسبت می‌دهد تا معنی و مقصود نویسنده یا شاعر از نوشته، برای خواننده قابل درک شود. 2- در تشبیه همیشه کمی اغراق وجود دارد. هرچقدر اغراق بیشتر باشد، زیبایی تشبیه را بیشتر می‌کند. 3- یکی از زیبایی‌های تشبیه در متن آن است که در ظاهر و با نگاه اول درست و بدیهی به نظر نمی‌رسد و خواننده را متحیر می‌کند، اما با کمی تأمل ربط آن نمایان می‌شود. در واقع نمی‌توان دو چیز را که در واقعیت از یک جنس هستند به هم نسبت داد و آن را تشبیه دانست. بیت زیر نمایش واضحی از کاربرد و وجود این آرایه برای زیبایی و خوانایی اشعار است که درخشندگی چهره را به خورشید تشبیه کرده است. رها شد ز بند زره ، موی او درخشان چو خورشید شد روی او (ارکان تشبیه یا اجزای تشبیه) همانطور که در معنی این آرایه‌ گفته شد تشبیه از اجزای مختلفی تشکیل می‌شود که عبارتند از مشبه، مشبه‌به، وجه شبه، ادات تشبیه که در ادامه درباره‌ی هرکدام توضیحاتی را می‌خوانید. رکن اول تشبیه، مشبه است. مشبه چیزی است که آن را به چیز دیگری تشبیه می‌کنیم؛ به تعبیری دیگر، طرف اول تشبیه مشبه است. در مثال زیر همدردی به چسب تشبیه شده است و مشبه است. همدردی در ارتباط انسان، مانند چسب است و اجازه می‌دهد عمق احساس دیگران را دریابیم. مشبه‌به رکن دوم است. چیزی است که مشبه به آن تشبیه شده‌است. به عبارتی طرف دوم تشبیه، مشبه‌به است. در مثال زیر زبان آدمیزاد به خود او (جسم و جانش) تشبیه شده است. پس عبارت خود او، مشبه به است. زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است. : کلمه یا صفتی که مشبه‌به قرار می‌گیرد، باید شناخته شده‌‌تر و معروف‌تر از مشبه باشد که فهم آن برای خواننده راحت‌ باشد. هرچه این ویژگی بیشتر در تشبیه رعایت شود، گیرایی و زیبایی متن بیشتر می‌شود. رکن سوم تشبیه، وجه شبه است که رابطه‌ای میان مُشبه و مُشبه‌به برقرار می‌کند؛ به عبارتی دیگر، وجه شبه همان ویژگی یا ویژگی‌های اشتراکی میان مُشبه و مُشبه‌بهْ است. پس مشبه با داشتن این ویژگی، شبیه به مشبه‌به می‌شود. در مثال زیر، تقسیم شدن، وجه اشتراک جهان سیاستمدارن و کیک عروسی است و وجه شبه قرار گرفته است. سیاستمداران جهان را مثل کیک عروسی میان خود تقسیم کرده‌اند. (ادات تشبیه یا ارکان تشبیه) رکن چهارم تشبیه، ارکان یا ادات تشبیه است و اجزای تشبیه را به یکدیگر مرتبط می‌کند. ادات در زبان فارسی، حروفی هستند که معنی شباهت را به خواننده می‌رسانند. پرکابردترین ادات تشبیه در زبان و ادبیات فارسی عبارتند از مثل، مانند، همچون، همچو، چون و چو. در مثال پایین، کلمه ما به وسیله چون، به شمع تشبیه شده است. امروز ما باید به لطف خداوند چون شمعی سوزان بتابیم. نکته: باید توجه داشت که کلمات چون و چو، هرگاه به معنای مثل و مانند در جملات ظاهر شوند، ارکان تشبیه به حساب می‌آیند و در غیر این صورت جزو ادات نیستند. (روش تشخیص اجزای تشبیه) برای تشخیض ارکان تشبیه بهترین کار این است که جمله را بر اساس قواعد دستور زبان فارسی مرتب کنید. چون در اشعار فارسی شاعر برای رعایت وزن و قافیه اجزای جمله را جابجا می‌کند. سپس با پرسیدن سؤالی ساده و پیداکردن جواب آن از داخل جمله به نتیجه‌ی مطلوب می‌رسیم. یعنی باید تشخیص بدهیم که چه چیزی مثل چه چیز دیگر است و چه چیزی باعث این شباهت شده است؟ حالا جواب سؤال اول، مشبه و جواب سؤال دوم، مشبه‌به و جواب بخش سوم، وجه شبه می‌شود و ادات تشبیه هم که مشخصاً در هنگام مرتب سازی اجزای جمله نمایان شده است. ستارگان همچون خورشیدی کوچک در آسمان می‌درخشند. اجزای این جمله از لحاظ دستوری مرتب‌اند. پس به سراغ پاسخ سوال می‌رویم: چه چیزی به چه چیزی و از چه جهتی به هم شباهت دارند؟ ستارگان از جهت درخشش به خورشیدی کوچک شباهت دارند. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
ارکان لازم برای ساختن یک تشبیه مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم می‌تواند به‌طور غیر‌مستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر ادات و وجه شبه در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون می‌‌شود. یعنی تشبیه‌هایی که رکن سوم یا وجه شبه در آنها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیه‌ها بر اساس اجزای حاضر خود می‌توانند اقسامی داشته باشند که در این مقاله ما پرکاربردترین تشبیه‌ها را به شما معرفی می‌کنیم: ۱- تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد. روی چون ماهش در تاریکی می‌درخشید. در مثال بالا، کلمه چون، ادات تشبیه است و روی به ماه تشبیه شده است که می‌درخشد. ۲- اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته می‌شود. برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید،‌ شعر زیر را بخوانید: دلی به ظلمت شب دارم غمی، به وسعت ویرانی مشبه مصرع اول کلمه دل، مشبه به آن، کلمه شب و وجه شبه آن، ظلمت است و هیچ ادات تشبیهی را نمی‌توانیم بیابیم. به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث می‌شود کلام طبیعی‌تر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر می‌شود. 3- در تشبیه بلیغ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمی‌شود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته می‌شود. تشبیه بلیغ در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است. درخت دوستی، پنجه تقدیر، دست روزگار باید بدانید که در کتاب‌ها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان اضافه‌ی تشبیهی نیز به کار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضاف‌الیه تشکیل شده است که بر پایه‌ی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفته‌اند. دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ... : نباید اضافه‌ی استعاری را با اضافه‌ی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ می‌توانیم در ابتدا جای کلمات را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو کلمه، لغت مانند را اضافه کنیم و در انتها، فعل است را قرار بدهیم. بدین‌صورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافه‌ی تشبیهی است. مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است. که این جمله معنا دارد پس اضافه تشبیهی است. اما اگر جمله معنایی نداشت،‌ اضافه‌ی استعاری است. دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است. 4- نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته می‌شود. یعنی در آن مشبه به به مشبه اسناد داده می‌شود. علم نور است. صورتش ماه بود. 5- هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و کلمات یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، تشبیه مفرد است. برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود. در این جمله، مشبه ‌ترکیب برق چشمانش و مشبه به کلمه ستاره است. همچون، ادات تشبیه و درخشان و روشن وجه شبه است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد. 6- در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار می‌توانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، به‌کلی مشبه قرار گرفته و مصرع دوم مشبه به است. ديده‌ی اهل طمع به نعمت دنیا پُر نشود همچنان که چاه به شبنم   کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
مرتبط با موارد فوق همچنان دارد که تدریجاً بارگذاری خواهد شد. موفق باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چیست؟ نوعی قالب ابداعی‌است که نخستین‌بار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان مستزادبند در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند. ، شعری است که مانند مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه می‌شود؛ که کوتاه‌تر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کننده‌‌ی معنی مصراع است. این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی می‌باشد و به شاعر اجازه می‌دهد که اندیشه‌ی خود را به راحتی بیان کند. نکته‌ی دیگر این‌که در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کننده‌ی اندیشه‌ی شاعر است؛ اما به جهت تنوع می‌توان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد. در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر می‌دهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونه‌های نوین هنرآفرینی کند. هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند هم‌قافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند هم‌قافیه‌‌اند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیه‌ای مجزا و وزنی کوتاه سروده می‌شود که می‌توان گفت: (مستزادبند مثلث‌‌) است. بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث‌» سه نوع قافیه‌ وجود دارد.‌ ‌ ✍شاهد مثال : دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار کجرو چو کژدم است بیگاه و گاه می‌کُشد از نیش زهربار چون خصم مَردم است خوش خال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار در آستین، گم است زاهدنمای پیر روباه شیرگیر مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن مفعول و فاعلن مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن مفعول و فاعلن مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن مفعول و فاعلن مفعول فاعلن مفعول فاعلن‌‌ : ا---------------------------------× ا----------* ا---------------------------------× ا----------* ا---------------------------------× ا----------* ا----------+ ا----------+ ا---------------------------------☆ ا----------• ا---------------------------------☆ ا----------• ا---------------------------------☆ ا----------• ا----------❃ ا----------❃ کامل اثر فوق را اینجا بخوانید. شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا واژه‌ی درست است یا ؟ برخی معتقدند این دو کلمه را نباید به‌جای هم به‌کار برد. واژه‌ای فرانسوی (candide) به‌معنای «ساده‌دل» و «معصوم» است. نیز واژه‌ای فرانسوی (candidat)، اما به‌معنای یا برای اجرای کاری یا احراز مقامی است. بنابراین به‌جای «آقای فلان کاندید نمایندگی است» باید گفت: «آقای فلان کاندیدای نمایندگی است» و اساساً به‌جای آن بهتر است که واژه‌ی فارسی یا را به‌کار ببریم. : ١. کاندید در فارسی فقط یک معنی دارد و آن هم است: "رأی من این است از برای انتخاب اندرین دوره مناسب‌تر کس از شداد نیست" (کلیات عشقی، ص ٣٤٢) "خیانتی که در این دوره به‌دست وکلای دروغی یا وکلای سفارت انگلیس یا اشراف … به این مملکت شده … در هیچ دوره‌ای نشده‌ است." (دیوان عارف قزوینی، ص ٦٥). "به‌نام هرکس که از طرف دولت شده بود، آرا در صندوق انتخابات می‌ریختند." (بزرگ علوی، گیله‌مرد، ص ١٨١) "اگه از این چاله دراومدم، می‌تونم نمایندگی کنگره بشم." (نجف دریابندری، بیلی‌باتگیت، ص ١٧٧). "یکدسته که کاندید جدیدند همه سال و مه و هفته ها دویدند همه اکنون که ز رأی خوانده گردیده دو ثلث ناچار سه ربع ، نا امیدند همه" (دیوان فرخی یزدی)   ٢. گاه سخن‌گویان یک زبان برخی واژه‌های بسیطِ معمولاً قرضی را متشکل از یک ریشه و یک وندِ زبان بومی خود می‌پندارند و سپس آن به‌اصطلاح وند را از آغاز یا پایان واژه حذف می‌کنند. در زبان‌شناسی، به این قاعده «پس‌سازی»، «پسین‌سازی»، «اشتقاق معکوس» یا «اشتقاق پسین» (back formation) می‌گوییم. از روسی (مثال‌ها از: علی‌اشرف صادقی، «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آن‌ها»، مجلهٔ زبان‌شناسی، شمارهٔ ۴۰، ۱۳۸۴)؛ از عربی؛ از  عربی. این فرایند در دیگر زبان‌ها نیز روی می‌دهد؛ چنان‌که در انگلیسی، واژه‌ی بسیطِ editor را به‌اشتباه مشتق از edit و پسوند or- انگاشته‌اند و از آن فعلِ edit را ساخته‌اند. ٣. در فرهنگ بزرگ سخن، نیز  را به واژه‌ی فارسی‌شده‌ی  ارجاع داده‌اند. : در فارسی، و گونه‌هایی از یک واژه‌اند و با یکدیگر مترادف‌اند. هر دو نیز درست هستند. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) @arozghafie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
شاعر انقلاب یا شاعر انقلابی؟ تفاوت‌های عمیقی بین این دو واژه است! به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. : ۱. شاعر انقلاب در مدح و تأیید انقلاب به عنوان قدرتی که زیر پرچم آن زندگی می‌کند شعر می‌سراید، چون صرفه‌اش در این است، چه بسا اگر قدرت دیگری سر کار بود برای آن می‌سرود. اما شاعر انقلابی دل در گرو انقلاب دارد، دلسوز و همراه است، پیشرفت‌ها را می‌ستاید و کمبود‌ها را به نحو شایسته‌ای گوشزد می‌کند. ۲. شاعر انقلاب در پی چسباندن خود به افراد و مجموعه‌های منتسب به انقلاب است‌، برای به دست آوردن جایگاه و قدرت تلاش می‌کند، هدفش رسیدن به نام و نان است. اما شاعر انقلابی در پی انجام وظیفه‌اش در جبهه‌ی کنونی انقلاب است، برای خدمت به انقلاب و مردم تلاش می‌کند، هدفش رسیدن به رضای خدا و امام است. ۳. شاعر انقلاب از هر وسیله‌ای برای مطرح کردن خود استفاده می‌کند، چه بسا اگر به مسئولیتی رسید از آن برای ارضای خودخواهی‌هایش بهره‌ها می‌برد. اما شاعر انقلابی از هر موقعیتی برای تحقق آرمان‌های انقلاب استفاده می‌کند، با مسئولیت‌های اداری خیلی میانه‌ی خوبی ندارد ولی مسئولانه و متعهدانه برای انقلاب کار می‌کند. ۴. شاعر انقلاب در مدح انقلاب و منتسبانش محدود شده است، اما شاعر انقلابی افق‌های پیش روی انقلاب را می‌بیند و آن‌ها را برای مردم ترسیم می‌کند. ۵. شاعر انقلاب چون احتمالا سر سفره‌ی انقلاب جای خوبی نشسته است خیلی محتاط و محافظه‌کار‌ عمل می‌کند، مبادا جایگاهش به خطر بیفتد، از کنار تبعیض‌ها و ستم‌ها با تغافل عبور می‌کند. اما شاعر انقلابی در خط مقدم مبارزه است، از گلوله خوردن نمی‌ترسد، خودش و قلمش وقف انقلاب‌اند، از بیان تبعیض‌ها و ستم‌ها ابایی ندارد، چون آن را موجب تقویت انقلاب می‌داند حتی اگر تضعیف خودش را به همراه داشته باشد. ۶. شاعر انقلاب از وضع موجود راضی است، چون جایگاه دارد، رفاه دارد، به خیلی از اهدافش رسیده است‌ یا در شُرف رسیدن است، شاید اصلا آرمان‌های انقلاب برایش اهمیتی نداشته باشد. اما شاعر انقلابی تا رسیدن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلی‌اش راضی نمی‌شود و برای بهبود شرایط همواره در تلاش و نبرد است. ۷. شاعر انقلاب ممکن است روزی ضدانقلاب شود، اما شاعر انقلابی ممکن است روزی شهید... http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(وجدان) تخت خوابت گر مطلّا باشد و فرشش حریر بالش وجدان اگر راحت نباشد خواب نيست "بیدل دهلوی" http://eitaa.com/shamssaghi
┄┅═✧═┅┄ 🌹 📚 📚 به معنی است دو نوع استعداد داریم 🔸 ۱_ 🔸۲_ شاعری در اصل؛ یک قوه‌ی ذاتی یا است 👌اکثر ما ذاتاً شعر رو دوست داریم و حتی دوست داریم شعر بگیم ✍ اما را ممکنه همه نداشته باشیم. حتما شما هم زیاد دیدید کسانی رو که شعر_دوست هستن ولی علاقه یا توان شاعرشدن رو ندارن 🌹 شاعربودن؛ در اصل؛ یک نعمت و استعداد ذاتی خدادادی است. 📚 دو نوع استعداد وجود دارد که ذاتی و اکتسابی است. پس شاعرها هم دو گروهند که ویژگی های مهم شون رو میگم ✅ ۱_ ✅ ۲_ ✅ ۱_ 🖍 جوششی‌ها همون سرچشمه‌های کوه هستن که باید به واسطه‌ی ؛ مسیر پیشروی شون رو باز کنند. جوششی‌ها حتما خودشونو محتاج آموزش بدونند وگرنه رشد نمیکنن 🖍 خدا به اینها؛ ذاتاً؛ قوه و توان شاعری داده. یعنی قبل ازاینکه خیلی از اصول علمی شعر رو یاد بگیرن؛ جوشش‌های شاعرانه‌ای متوسط و خوبی داشتند. 🖍 مثلا بالای 50% سالم شعری و داشتن 🖍 دارن 🖍صدایی خوب و علاقه به خوانندگی دارن 🖍 سریع تر و راحت تره 🖍عموماً به دلیل ذوق و هوش و گیرایی بالا؛ و سریع به می‌رسند 🖍جوششی‌ها؛ زود دلزده نمیشن و بعد از یک دوره ، مجدد با انگیره‌ی خیلی بیشتر به شاعری برمیگردن 🖍 شاعر جوششی رو ترجیح میده و علاقه‌ی کمتری به تقلید داره و فقط در حد و نه عادت؛ تقلید، استقبال و تضمین خلاقانه‌ای میکنه 🖍هم‌دردی و اخلاق‌محوری بالا دارن 🖍عموماً هستن 🖍 چون دارند پس شون %_سالم است 🖍 چون از دل شعر میگن؛ تا با یک موضوع؛ پیدا نکنن، در موردش شعر _حتی بداهه_ نمیگن. برا همین شعر سفارشی نمی‌پذیرن 🖍 از متنفرن اگر ازشون سرقت بشه؛ خیلی ناراحت میشن 🖍چون با تمام احساس خالصانه‌شون شعر میگن برا همین هم خیلی قوی و غیرت روی شعرشون دارن ✅ ۲_ 📍کوششی‌ها به و می‌تونن شاعرهای خوبی بشن 📍یادگیری‌شون سخت تره و کوشش و تمرین و آموزش؛ خیلی ازشون زمان می‌گیره 📍تنها چیزی که می‌تونه اونا رو از تلاش خسته نکنه‌، و و 📍متاسفانه گاهی خیلی به‌ تشویق هستن 📍 دارن و بیشتر محتاج آموزش وزن اند 📍بدون آموزش ؛ دارند 📍 📍شاعر کوششی؛ یه چیزی توی حکم کندن توی بیابونه. یعنی انقدر باید با زحمت بیل و کلنگ بزنه تا بالاخره یک جایی، یک جوششی رخ بده و به یک استعداد غیرذاتی و ثانویه و دیریاب برسه. ولی میزان جوشش بستگی به میزان تلاشش؛ گاهی پرجریان و گاهی کم جریانه 📍ممکنه خیلی جاها دچار تقلیدهای محض بشه 📍گاهی با تقلید حرفه‌ای شعرهای خیلی خوبی هم میگه. که هنر خوبیه 📍البته باید مراقب باشن ناخواسته سارق ادبی نشن 📍 اینه که چون زیاد شعر می‌خونن و از هر شعری وام می‌گیرند و بداهه‌سرای ذاتی نیستن؛ می‌تونن شاعرهای سفارشی خوبی بشن 📍کوششی‌ها؛ در معرض زیرند👇 ♨️ ۱_ با نقدهای علنی و بدون تشویق؛ عموماً خیلی زود و طولانی؛ انگیزه‌شونو از دست میدن و این رو شکست بزرگی می‌دونن. پس باید قبل از اینکه شاعرشدن رو انتخاب کنن؛ کاملاً واقع بینانه سنگاشونو با خودشون وا بِکنند و قبول کنن که از نقد ولو_تندوتیز؛ بهره ببرند ♨️ ۲_ممکنه اگر خدایی نکرده اخلاق‌محور نباشند برای تسکین درد ضعف‌شون مرتکب عمل زشت بشن ♨️ ۳_و دنبال پیشرفت از راه و لیاقت؛ برن 📒 مثال برای 🎯 دو تا شاگرد نمره ۲۰ کلاس 🖌 یکی؛ هوش خیلی قوی داره و درس رو شاید فقط یک تا دو بار در حد صامت‌خوانی خونده و با خلاقیت راحت درس رو فهمیده و حتی سال‌ها توی ذهنش بمونه 🖌 یکی؛ باید درس رو چندبار با نکته برداری و خط خطی بخونه تا بفهمه و ۲۰ بگیره ❇️ اما هر دو گروه؛ نباید از و و زیر غافل بشن🔰 ❌ گاهی ممکنه شاعر جوششی متأسفانه به همون حد جوشش، بسنده کنه و مغرور بشه و کوششی برای آموزش و تمرین و پرورشِ جوشش خودش نکنه و پیشرفت نکنه ✅ گاهی ممکنه بخاطر کوشش زیادش بتونه به یک برسه و نسبت به یک شاعر جوششی که کم تلاشه؛ شعرهای خیلی بهتری بگه 💐 ... ✅ ➜﴾ @shaer_sho ﴿‌‌‌‌‌‌‌‌ ❥᭄
هدایت شده از شمس (ساقی)
«شعرگفتن قریحه می‌خواهد» (رسم شاعری) ای دریغــا کـه عــده‌ای به خطــا خـویش را اهــل شعـــر پنـدارند گــرچـه دارنــد مختصــر طبعـی بــذر اشعــار سـسـت ، می‌کـارند در مَحــافــل به دور شـاعـــرهــا بــا سمــاجت همیشه درگیـــرنـد چون گـــدایــان کوچـه و بـــازار مصـرعی را بــه وام می‌گیـــرنـد هسـت شخصی بــدون استـعداد کــه بــه کـــرّات ، دیـــده‌ام او را در مَحــافــل بـــرای یک مصــرع نــزد اهــل سخــن بــوَد کــوشــا مصـرعی گفتــه و ز هــر شـاعــر مصـــرع دیگـــری، بگیـــــرد وام تــا سرانجــام ، یک غــزل گــردد زیـر شعر از خودش گــذارد نــام خواند شعری شبی به یک محفل که دو مصراعِ شعــر ، از من بود یک دو مصراع دیگــر از آن شعر از رفیـــق شفیــق آن تـــن بـــود شـاعــری گفـت : بیـت پنجــم را مـن ســرودم بـــرای ایـــن آقــــا ششمین بیت را که او می‌خواند شـاعـــرش بود ، از قضــا آنجـــا بیـت آخــر که یک تخلص داشت نیـم از او بــود و نیـم ، از دگـری بـود بـــازار مشــترک ، آن شعـــر کـه در آن بـــود ، از همــه اثـــری الغرض رسـم شاعـری این نیست شـاعــران خبــرگــان این کــارنـد گـر شود رسـم ، اهل فـن گـوینـد: شـاعـــران هـــم کــلاهبـــردارنـد کـاش قـدری به‌جــای این رفتــار بــود اهـــل تـــلاش و پــویــایـی تا پس از کسب نکتـه‌های ظریف بسُــرایــد غــــزل ، بــه تنهـــایـی گر که ضعـفی بـوَد در اشعــارش بشـود نقـــد، نـــزد اهــل سخــن نقـــد رنـــدانــه هسـت سـازنــده بــا عبـــارات محکــم و مـتـقـــن نـاقـــدان سخــن ، بــه اســـتادی چونکه در عـِـلم شعــر، ممتــازند به مَحـک نیز مثـــل صَــیرفیــان سَــره از نــاسَــره ، جــدا سازنـد ورنـه اینگــونه افتخــاری نیست شعـــرگــویی بــه همـت دگـــران شعــرگفتـن قـریحــه می‌خـواهد ضمـن آگــاهـی از اصــولِ بیـــان (ساقیا) بگــذر از قمـــاش دغــل کـه ره راسـت را ، نپـیـمــــودنــد گرچه در عین جهــل و بی‌خـردی نــام اســتاد بر خـود افـــزودنــد گـرچـه پُر طمــطراق در همـه جا چــون سرابنــد نقشـی از بــودن طبــل‌هـای حبــابی‌اند این قــوم مَملــو از پــوچـی و تهــی بــودن سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فراق اربعین.شاعر و ذاکر و آهنگساز.علیرضاصباحی .mp3
6.05M
«فراق کربلا» شاعر و ذاکر و آهنگساز جناب علیرضا صباحی از اعضای کانال آموزش @arozghafie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
«اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ» بشنو به‌گوش جان ز رسول این حدیثِ نص تا که عبث، حرام نگردد تو را نفَس : کن کسب عِلم و معرفت از مَهد تا لحَد روشن شود برای تو تا این حدیثٍ نص دست از طلب مدار که دنیای بی هدف چیزی شبیهِ مُردنِ هر روزه است و بس دنیا بدون درک مفاهیم بیشتر ـ بر آنکه اهل عِلم بوَد می‌شود قفس خواهی اگر که پَر بکشی سوی آسمان مثل عقاب باش به طینت؛ نه چون مگس آبی که راکد است، چو مرداب می‌شود آبی که جاری است شود رود، چون اَرَس قاطر ز تنبلی بکشد کوه را به دوش اما به زیر پایْ نهد کوه را ، فَرَس آن شاخه‌ای که بار ندارد به روزگار با دستِ باغبان جهان می‌شود هَرَس تنها نه که بُریده شود از تنِ درخت گردد زغال، شاخه‌ی بی بار و بَر سپس با همّت و تلاش به رفعت توان رسید فرصت شمار و قدر بدان مانده‌ی نفَس کم کم نوای «ارجعی» از دور می‌رسد ای کاروان! به‌جان بشِنو بانگِ این جرس (ساقی)! ز گل، گلاب ِ معطّر توان گرفت کاین رتبه را نداده خدایت به خار و خس سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392 @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
"اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَة المَعصومَه"​​​​​​​ اگر داری هزاران درد بی‌درمان بیا اینجا که با اذن خدا باشد طبیب دردها اینجا اگرچه هست پنهان مرقد خیرالنسا ، اما به‌شوق مرقد آن بانوی عظما ، بیا اینجا مزار حضرت معصومه‌ی قم را زیارت کن که باشد جلوه‌ای از مرقد خیرالنسا اینجا دعاهایت اجابت می‌شود در این حرم زیرا که خفته، اخت سلطان سریر ارتضا اینجا دلِ درمانده و غمدیده‌ی خود را مداوا کن که بی‌شک هست هم دارو و هم دارالشفا اینجا بنوش از آب سقاخانه‌‌اش در صحن آیینه که می‌باشد یقیناً چشمه‌ی آب بقا اینجا ببوس این بارگاه و رفعت آن را تماشا کن که باشد بوسه‌گاه مرتضی و مصطفی اینجا دلِ خود را گرهْ زن بر ضریح این حرم با عشق که دل را می‌کُند از بند این دنیا ، رها اینجا دو رکعت با خلوص دل نماز عشق ، برپا کن به بالاسر، که تا بینی به چشم دل، خدا اینجا نمی‌ماند به‌جا ، کاخی همیشه جاودان اما بقا را می‌توان بینی در این دار فنا ، اینجا غبارِ غم بشوی از دیده و دل با نمِ اشکی ـ که بی‌شک می‌دهد هم دیده و دل را جلا اینجا مِس زنگاری دل را جلا ، نَه!... بل طلا دارد به اکسیری که بر دل می‌زند این کیمیا اینجا مشو غرّه به مال و جاه و... قلبت را مصفا کن ندارد فرق زیرا در نظر، شاه و گدا اینجا نه تنها این حرم در قم ندارد مثل و همتایی که هم شأن است حتی با مقام اولیا اینجا نه تنها اهل قم بالد به خود ، از شأن این بانو که می‌بالد به‌خود زین خواهری، حتی رضا اینجا به غیر از شهر خود، هر آشنا باشد غریب اما تفاوت نیست بین هر غریب و آشنا اینجا چنانکه شهر قم را عُشّ آل مصطفی خوانند بنازد شیعه بر این بارگاهِ باصفا ، اینجا خوشا چشمی که دل، بندد به دیدار حریم او چو اهل قم، که گردیده به گنبد، مبتلا اینجا خوشا آنکس که عادت کرده تا آید به‌گوش او مناجات و اذان از مأذن ِ گلدسته‌ها اینجا خوشا آنکس که سر را می‌گذارد بر حریم او بدون ادعا و عاری از روی و ریا اینجا چو می‌بوسد ضریح باصفایش را به صدق دل زیارت کرده گویی مرقد شمس الضحا اینجا شفاعت می‌کند چون شیعیان را در صف محشر چگونه می‌توان دل کَند، از صحن و سرا اینجا اگر گم کرده‌ای راه خودت را از سر غفلت بیا در این حرم، زیرا که باشد رهنما اینجا گنهکاری اگر حتی دمی آید به این درگاه شود شرمنده‌ی کردار، بی‌چون و چرا اینجا دخیل مِهر می‌بندد ضریح زرنگارش را که بخشیده شود از جرم و عِصیان و خطا اینجا خلاصه دست خالی رد نمی‌گردیم ازین درگاه «اگر از صدق‌ دل‌، آریم‌ روی‌ التجا اینجا» ۱ دل زنگاری‌ات را پَهن کن در این حریم مِهر که پای زائرانش می‌دهد آن را جلا اینجا مَشام جان، معطر کن به عشق (ساقی) کوثر اگر خواهی شوی مست از شراب جانفزا اینجا سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/07/22 eitaa.com/shamssaghi ۱ـ استاد مجاهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسَّلامُ عَلَیكِ یا فاطِمَةَ المَعصومَه) ‌ ‌كسی كه بر همگان می‌دهد اميــد اینجاست كسی كه شام سـيه را كند سپــيد اینجاست ‌ ‌مــزار «حضرت معصومه» است اين درگــاه شفیـع و شـافی مـرضـاى نااميــد اینجاست ‌ ‌مـُـريــد هــر كــه شــوى ، بـی‌بهـــا بـوَد زيـرا كه هم مـراد در اينجا و هم مـريد اینجاست ‌ ‌نـــواى نـــالــه اگـــر ســر كنــی ز راهِ بعیــــد كسی که نـاى تو را می‌توان شنيد اینجاست ‌ ‌مشـو ز رحمـت حــق ، نـااميــــد در عـــالــم كه بحــر مرحمت و گـوهــر اميــد اینجاست ‌ ‌غميــن مبـــاش! اگـــر قفـــل بســته‌‌ای داری «فـزون‌تـر از عدد قفــل‌ها كليــد اینجاست» ۱ ‌ ‌بگيـــر دامــن او را ، كــه هـــرچــه را طــلبی چه از ســياه گرفته چه از سپــيد اینجاست ‌ ‌شكــوفــه‌‌هاى اجـابـت، چو غنچه‌‌هاى بهــار كه از نسـيم دعــا می‌توان دميــد اینجاست ‌ ‌به شعــر (ساقی) شوريده‌ دل درنگــی كــن! كسی كه می‌دهدت مستی مـديـد اینجاست ‌ ‌سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi ۱ ـ مرحوم هادی رنجی