eitaa logo
مسجدالرسول(ص) میدان راهنمایی
149 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
321 ویدیو
2 فایل
این کانال بمنظور اطلاع رسانی کلیه فعالیتهای فرهنگی ، تربیتی ،آموزشی ،اردویی و .. مسجدالرسول(ص) تشکیل گردیده است. یاعلی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات بامداد جمعه : . سوره فتح : وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «6» . و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خداوند بد دارند، (و مى‏گويند خداوند پيامبرش را يارى نخواهد كرد،) عذاب كند، بدى بر آنها احاطه كرده است، خداوند بر آنان كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و برايشان جهنّم را آماده كرده است كه بد سرانجامى است. سوره فتح : وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «7» . و لشكريان آسمان‏ها و زمين براى خداوند است و خدا شكست‏ ناپذير حكيم است. . نكته ‏ها: «دائِرَةُ السَّوْءِ» به معناى حادثه‏ى تلخ و است. پس از بيان الطاف چهارگانه خداوند بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و همچنين بر مؤمنان در آيات قبل، در اين آيه، چند تهديد براى منافقان و مشركان بيان شده است. در اين آيه، نام منافق قبل از مشرك آمده، گويا ، از شرك و منافق از مشرك بدتر است. ممكن است مراد از عذاب منافقان و مشركان، عذاب آخرت نباشد، بلكه عذاب و تنگناهاى خط نفاق و شرك باشد كه پس از صلح و فتح مكّه گريبانگير آنان مى‏شود. در حديث مى‏خوانيم: خداوند هيچ بنده ‏اى را پس از توبه و استغفار، عذاب نمى‏كند مگر به خاطر سوء ظنّ به خدا و اميدوار نبودن به او. آنگاه امام اين آيه را تلاوت فرمودند. عبارتِ‏ «لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» يكبار براى لطف به مؤمنان در آيه 4 آمد و يكبار نيز در اين آيه براى قهر و عذاب آمده است. . امّا آنجا كه خداوند لشكريانى براى به مؤمنان مى‏فرستد، خود را با كلمه‏ «عَلِيماً حَكِيماً» توصيف فرموده، ولى آنجا كه لشكريان را براى قهر و مى‏فرستد، خود را با «عَزِيزاً حَكِيماً» ستوده است، و اين به خاطر آن است كه به مؤمنان بگويد: تمام كارهاى شما را مى‏دانم و به مخالفان بگويد: سر و كار شما با قدرتى شكست ‏ناپذير است. ولى در هر دو حال، كار ما است نه از روى انتقام و كينه و عقده و امثال آن. پيام‏ها: 1- تشويق خوبان و تهديد منحرفان، در كنار هم لازم است. لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ‏ ... وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ‏ ... 2- ممكن است حادثه ‏اى براى عدّه ‏اى مفيد و براى ديگران عذاب باشد. مبين براى مؤمنان لطف الهى و براى ديگران عذاب بود. لِيَغْفِرَ ... لِيُدْخِلَ‏ ... يُعَذِّبَ‏ 3- زنان، در كسب فضايل يا رذايل، مانند مردانند. الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‏ ... الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ‏ 4- سوء ظنّ به خدا، كار منافقان و مشركان است وگرنه مؤمنان، اميد و عشق و توكّل به خدا دارند. «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ» 5- منافقان و مشركان، در شيطنت و انحراف، همفكر و همراه يكديگرند. «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ» 6- مؤمن به خاطر ايمانش، در و آرامش است، ولى مشرك و منافق به دليل انحراف و سوء ظنّ به خدا، گرفتار اضطراب و ناآرامى هستند. «دائِرَةُ السَّوْءِ» 7- منافق و مشرك، در دنيا و آخرت از رحمت الهى به دور هستند. «غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً» 8- خداوند، كار خود را از طريق اسباب و علل انجام مى‏دهد. لِلَّهِ جُنُودُ ... 9- خداوند هم براى لطف به مؤمنان فراوان دارد و هم براى نزول قهر بر غضب‏ شدگان. لِلَّهِ جُنُودُ ... 10- مانور قدرت الهى، براى ايجاد تقوا و عشق، كارساز است. «لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
آیه بامداد شنبه ، روز آخر ماه شریف رجب : . سوره حجرات : يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ «12» . اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! از بسيارى گمان‏ها دورى كنيد، زيرا بعضى گمان‏ها گناه است. و (در كار ديگران) تجسّس نكنيد و بعضى از شما ديگرى را نكند، آيا هيچ يك از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (هرگز) بلكه آن را ناپسند مى‏دانيد و از خدا پروا كنيد، همانا خداوند بسيار توبه ‏پذير مهربان است. . نكته ‏ها: در ادامه آيه قبل، اين آيه نيز به عواملى چون سوءظن، تجسّس و غيبت، كه صلح و صفا و اخوّت ميان مؤمنان را به هم مى‏زند اشاره مى‏كند. در قرآن، به حسن ظن سفارش شده و از بد نسبت به ديگران نهى گرديده است. در سوره‏ى نور مى‏خوانيم: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً» چرا در باره‏ى شنيده ‏هاى خود نسبت به مردان و زنان با ايمان، حسن ظن نداريد؟ همان‏گونه كه آيه‏ى نهم اين سوره، براى امنيّت و حفظ جان مردم، همه‏ى مسلمانان را مبارزه با ياغى و تجاوزگر دانست، اين آيه نيز براى حفظ مردم؛ سوءظن، تجسّس و غيبت را حرام كرده است. . امروزه حقوق‏دانان جهان، از حقوق بشر حرف مى‏زنند، ولى اسلام به مسائلى از قبيل تمسخر، تحقير، تجسّس و غيبت توجّه دارد كه حقوق‏دانان از آن غافلند. . هيچ گناهى مثل غيبت به درّندگى بى ‏رحمانه تشبيه نشده است. آرى، حتّى حيوانات درنده هم نسبت به هم جنس خود تعرّض نمى‏كند. . پيام‏ها: 1- ايمان، تعهّدآور است و بايد از يك‏سرى افكار و اعمال دورى نمايد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا ... (ايمان، با سوءظن و تجسّس و غيبت سازگار نيست.) 2- براى دورى از گناهان حتمى، بايد از گناهان احتمالى اجتناب كنيم. (بنابراين از آنجايى كه برخى گمان‏ها گناه است، بايد از بسيارى گمان‏ها، دورى كنيم.) اجْتَنِبُوا كَثِيراً ... إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ‏ 3- در جامعه‏ى ايمانى، اصل بر اعتماد، كرامت و برائت انسان‏ها است. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» 4- براى جلوگيرى از غيبت بايد زمينه‏ هاى غيبت را مسدود كرد. (راه ورود به غيبت، اوّل و سپس پيگيرى و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتيب نهى كرده است.) اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِ‏ ... لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ‏ 5- گناه، گرچه در ظاهر شيرين و دلنشين است، ولى در ديد باطنى و ملكوتى، خباثت و تنفّرآور است. «يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً» (باطن غيبت، خوردن گوشت مرده است و درباره هيچ گناهى اين نوع تعبير بكار نرفته است.) 6- از شيوه ‏هاى تبليغ و تربيت، استفاده از مثال و تمثيل است. أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ‏ ... 7- در شيوه نهى از منكر، از تعبيرات عاطفى استفاده كنيم. لا يَغْتَبْ‏ ... أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ‏ 8- غيبت و بدگويى از ديگران حرام است، از هر سنّ و نژاد و مقامى كه باشد. لا يَغْتَبْ‏ ... ( «أَحَدُكُمْ» شامل كوچك و بزرگ، مشهور و گمنام، عالم و جاهل، زن و مرد و ... مى‏شود.) 9- مردم باايمان، برادر و هم‏خون يكديگرند. «لَحْمَ أَخِيهِ» 10- همان گونه كه مرده قدرت از خود را ندارد، شخصى كه مورد غيبت قرار گرفته است، چون حاضر نيست، قدرت دفاع ندارد. «مَيْتاً» 11- غيبت كردن، نوعى درّندگى است. «يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً» 12- غيبت، با تقوا سازگارى ندارد. لا يَغْتَبْ‏ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ‏ 13- تقوا، انسان را به سوى توبه سوق مى‏دهد. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ» 14- در اسلام بن‏ بست وجود ندارد، با مى‏توان گناه گذشته را جبران كرد. لا يَغْتَبْ‏ ... إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ‏ 15- عذرپذيرى خداوند، همراه با رحمت است. «تَوَّابٌ رَحِيمٌ» 16- توبه پذيرى خداوند، جلوه ‏اى از رحمت اوست. «تَوَّابٌ رَحِيمٌ»
آیات بامداد چهارشنبه ، روز عید بزرگ و مبارک فطر : . سوره نجم : إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى‏ «27» . همانا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، را به نام دختران نام‏گذارى مى‏كنند. سوره نجم : وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً «28» در حالى كه براى آنان (به اين امر) هيچ علمى نيست، آنان جز ، از چيزى پيروى نمى‏كنند و قطعاً گمان، (انسان را) از حق بى‏ نياز نمى‏كند. نكته‏ ها: هر امرى كه واقعاً علمى باشد، حق است و هر حقّى، مطابق علم واقعى است و هر دو به جاى يكديگر بكار مى‏روند. قرآن به جاى اين‏كه بفرمايد: گمان، انسان را از علم بى‏ نياز نمى‏كند، مى‏فرمايد: گمان، انسان را از بى ‏نياز نمى‏كند، پس حق و علم يكى است. «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً» نام دختر نهادن بر فرشته، براساس باور باطلى بود كه فرشتگان را دختران خدا مى‏دانستند. نقّاشانى كه فرشتگان را به شكل دختر مى‏كشند، رگه ‏هايى از رسومات جاهلى دارند، گرچه ناخودآگاه باشد. پيام‏ها: 1- هر كس در برابر دادگاه قيامت احساس مسئوليّت كند، هر حرفى نمى‏زند و به هر حدس و گمانى عقيده پيدا نمى‏كند. «لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ» 2- نامگذارى را ساده نيانگاريد. كسانى كه نام ناروا بر ديگران مى‏ گذارند، مورد توبيخ‏ هستند. «لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثى‏» 3- هر كس علم ندارد، ساكت باشد. لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ ... ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ‏ 4- هر كجا نبود، حدس و گمان جولان دارد. «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» 5- در امور اعتقادى، گمان كافى نيست. «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً»