eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
983 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۰۳ در مورد غربالگری، بارداری اولم، اصلا جدی این مسائل رو دنبال نمی‌کردم. البته تنها و
۴۰۴ ۲۱ ساله بودم که خیلی دوست داشتم ازدواج کنم ولی به خاطر وضع مالی بد خانواده م و این که من شاغل بودم، حتی خواستگارها راه داده نمیشدن، از طرف مادرم جواب منفی میشنیدن بدون مشورت با من. تا این که بعد از چند سال وضع مالی بهتر شد و من در سن ۲۵ سالگی با همسرم که مردی متدین و با اخلاقی بود ازدواج کردیم سال ۹۰. روزای خیلی خوبی بود و همسرم از خانواده من خواست ما زودتر بریم سر خونه زندگیمون و بعد از ۲ماه این اتفاق افتاد💏 به خاطر سن بالامون زود تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم من در سن ۲۵سالگی و همسرم در سن ۳۵ سالگی😊 بعد از ۳ ماه باردار شدم و خوشبختی من چندین برابر شد. هر روز با بچه م حرف میزدم و لحظه شماری برای دیدن و به آغوش کشیدنش😘 تا اینکه وقتی ۳ ماهه شد خود به خود سقط شد و تمام دنیا رو سر منو همسرم خراب شد.😭 بعد از چند روز از سقطم متوجه شدیم که همسرم برای بچه دار شدن مشکل داره😭 ولی امیدم رو از دست ندادم و با تمام وجود به امام خوبی ها متوسل شدم. اولش خیلی سخت نبود ولی وقتی اطرافیان فهمیدن، ما رو مخصوصا من رو تحت فشار زیادی قرار دادن😱 خانواده همسرم باورشون نمیشد که پسرشون بچه دار نمیشه و به این نتیجه رسیدن که من کلاه بردارم و با پزشکا ساخت و پاخت کردم و از همسرم خواستن یا من رو طلاق بده یا همسر دوم بگیره و همه اینا در حضور من🙊 و خانواده من هم دلشون نمیخواست دخترشون انقدر تحت فشار باشه. تا این که من و همسرم تصمیم گرفتیم با هم زندگیمون رو حفظ کنیم 👫. بعد هم دنبال دوا درمون رفتیم و میکرو انجام دادم سال ۹۱ بعد از منفی شدن تست بارداری، افسردگی شدید گرفتم و تصمیم گرفتم با وجود ۹ جنین آماده دیگه سمت lvf این جور برنامه ها نرم، و با دارو مشکل رو حل کنیم ولی به هر دری زدیم، بی فایده بود😳 بعد از گذشت تقریبا ۶ سال از میکرو باز دلم رو راضی کردم برم جنینا رو بذارم شاید این بار موفق باشه😊 وقتی به بیمارستان میرفتم و میومدم حالم بد میشد ولی با توکل وتوسل خودم رو آروم میکردم تا این که قرار شد ما رو لنفوسیت تراپی کنن و بعد هم میکرو (مراحل قبل از میکرو و lvf) که حدودا ۲ تا ۴ماه طول میکشه. تو این فاصله از همسر همیشه همراهم خواستم یه سفر به کربلا بریم و سال ۹۷ موفق شدیم به پیاده روی اربعین بریم😌 و بعد از مرحله دوم، لنفوسیت رو انجام بدیم. روز ۱۷ بهمن ۹۷ به طور معجزه آسایی متوجه شدم باردارم، درست روزی که وقت لنفوسیت داشتم. باورم نمیشد و همسرم منو تو آغوش گرفته بود و میگفت هدیه امام رضا و امام حسینه و من تو بغلش زار زار گریه میکردم و میگفتم ما ۸ ساله که ناباروریم و این دروغه😭😭. بعد آزمایش وسونو پزشکم گفت قلبش نمیزنه ممکنه مثل دفعه قبل بارداری ناموفق باشه، دوباره از آسمون به زمین افتادم و دنیا روسرم خراب شد، دکترم گفت میخوام بهتر بررسی کنم و اگه قلب نداشت باید سقط بشه ، تو این ۳ روز چه بر منو خانواده م مخصوصا مادرم گذشت فقط خدا میدونه، همه چیز رو به امام حسین سپردم و روز ۲۷ بهمن با کلی نذر و نیاز با مادرم و همسر جان رفتیم بیمارستان تا مطمئن بشیم. لحظه ای که صدای قلب بچه رو شنیدم باورم نمیشد و فقط گریه میکردم. و میخواستم زود به همسر و مادرم خبر بدم، وقتی بهشون خبر دادم مادرم از ذوق از حال رفت😳 بارداری سختی داشتم ولی هر چه بود گذشت و بعد از به آغوش کشیدن پسرم تمام سختی های ۸_۹ ساله رو فراموش کردمو الان از خداوند بابت این دسته گل شاکرم و از خداوند میخوام این لذت غیر قابل وصف رو به همه خانما بچشونه🤲 لطفا برا من هم دعا کنید تا دوباره لذت مادر شدن رو تجربه کنم و برا امام زمانمون یار تربیت کنم انشالله☺️ 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️پاسخ جالب رهبر انقلاب به یک شبهۀ مشهور 📍شما که میگید فرزند زیاد، خب اگر زیاد شدند، نمی‌تونیم تربیتشون بکنیم! 🆔 @asanezdevag
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ خانمهای خانه‌دار ببینین خستگیتون در بره ❌معامله ی امام خمینی با عروسش، ثواب یک عمر عبادت در ازای یک روز خانه داری و بچه داری 🎤 حجت الاسلام عالی 🆔 @asanezdevag
19.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥زن و شوهر بهم رحم کنید 🎙استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۰۴ #رویای_مادری #فرزندآوری ۲۱ ساله بودم که خیلی دوست داشتم ازدواج کنم ولی به خاطر وضع
۴۰۵ خاطرات دوستان به قدری جذاب و شیرینه و ذوق بچه داری هر کدوم، انسان را تشویق میکنه به بچه آوردن... بچه سوم را آوردم، با وجود بارداریهای بد و هفت هشت ماه ویار ۲۳ ساله بودم که ازدواج کردم. اون زمان من بچه یکی به آخری و از همه لوس تر و نازک نارنجی تر بودم، شیطون و بازیگوش. زندگی سختی را دارم و زندگی سختی را پشت سر گذاشتم، همسرم پسر بزرگ خانواده و با خانواده ایی وابسته و بسته بود. دو ماهی از عروسیمون میگذشت که بخاطر مشاوره و چکاپ رفتم دکتر زنان و با آزمایشی که دادم مشخص شد که تنبلی تخمدان بالایی دارم و امکان بچه دار شدنم سخته و یا بچه دار نمیشم، من که تازه عروسی کرده بودم و تا ۵ الی ۶ سال بچه نمیخواستم و اصلا به بچه فکر نمیکردم و خودم دختر بازگوش و شیطونی بودم، حالا از ترس بچه دار نشدن باید زودتر اقدام میکردم. همسرم هم که شنیدند استقبال کردند و ما تصمیم گرفتیم بچه دارشیم. چندین پزشک دیگه هم رفتم که همشون اصرار داشتند با وجود این مشکل ( تنبلی حاد تخمدان) زودتر اقدام کنم به فرزند آوری حدود دو الی سه ماه طولی نکشید که دخترم را باردار شدم. ما که خانه نداشتیم با طرح خانه های ۹۹ ساله بدون هیچ پس انداز و پولی ثبت نام کردیم و با تولد بچه ام صاحب خانه شدیم و فقط با کمک خدا و امدادهای غیبی و رزق فرزند دار شدنمون البته بماند که نیش و کنایه اطرافیان که چرا الان و زود بود، هنوز یکسال از عروسی ما نگذشته بود که باردار بودم خلاصه گذشت. و دخترم که دو ساله شد باز هم دوست داشتم بچه بیارم ولی این دفعه همسرم شدیدا مخالف بودند و خاطرات بد نیش و کنایه ها باعث آزردگی ایشون شده بود. یک سالی طول کشید تا راضی به فرزند دوم شدند و این بار وقتی دخترم چهار ساله شد. پسرم را به دنیا آوردم و بماند که چه شیرینی به زندگی ما داد. و ما که تا اونموقع موتور داشتیم با ورود پسرم یک پراید خریدیم و باز هم بدون هیچ سرمایه و اندوخته ایی پسرم دو ساله بود که بر اثر تب تشنج کرد و خاطرات تلخی بود ولی خدا را شکر اثری بر روی سلامتی و مغز پسرم نداشت ولی تا شش سالگی به گفته پزشکان باید مواظب می بودم تب نکنه. خیلی دوست داشتم بچه سومم را بیارم ولی ترس از اینکه نتوانم به بچه ها رسیدگی کنم و پسرم مریض بشه و تب کنه هر موقع یاد بچه می افتادم لرز یادآوری تشنج پسرم به تنم می نشست. ولی پسرم ۵ سالشه و با توجه به فرمایشات رهبر عزیزم و توکل برخدا بچه سومم را باردارم و شاید بعضی اوقات دلسرد بشم و یا از این وضعیت خسته بشم، ایام کرونا و ترس از بیماری و شرایط سخت بارداری خودم ولی باز هم میخوام دو سال دیگه اگر خدا کمکم کنه و عمری باقی بود بچه ی چهارم را هم بیارم. من الان ۳۵ سالمه و میدونم که قدیم تا ۵۰ سالگی هم بچه می آوردند. الان دختر بزرگم بدون هیچ تذکر و یا هیچ صحبتی مسئول برادر کوچکش هم هستش. پسرم که ۵ سالشه یک معلم خصوصی و تمام وقت داره که دخترمه و تمام کارهای پسرم از صبحانه و نهار و شام و یا بازی و سرگرمی و حتی کتاب خواندن و ... بر عهده دخترم هست. دختر من الان ۹ ساله است ولی خیلی مسئولیت پذیرتر و با اعتماد به نفس بالاتر از دختران هم سن و سال کم بچه است. پسرم هم کارهای شخصی حمام و دستشویی را زودتر از موعد خودش یاد گرفت و الان این کارها را به تنهایی خودش انجام میده حتی حمام کردن رو. 🆔 @asanezdevag
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الآن اصلاً وقت بچه‌دار شدن نیست! لطفاً صرف نظر کنید ! 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍واکنش یک نوزاد به أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولی‌َّالله اذان ❣ 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 عشق به این می‌گن نه این هرزه‌بازی‌ها و بوس‌های خیابونی که بعد دو روز هم‌دیگه رو یادشون می‌ره 🆔 @asanezdevag