eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
989 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۴ #ازدواج_آسان #فرزندآوری #سبک_زندگی من یه خانم ۳۱ ساله هستم. ۱۰سال پیش ازدواج کردم. خ
۲۴۵ من متولد ۶۳ هستم. سال ۸۱ وارد شریف شدم. سال ۸۵ هم با همسرم که ایشون هم فارغ التحصیل شریف بود عقد کردم. یکی از دوستان ما رو معرفی کردند و ما قبل از خواستگاری، همدیگر رو ندیده بودیم. وقتی همسرم به خواستگاری من اومدن سرباز بودن و ماهی سی هزار تومان حقوق داشتند. فقط یک حلقه خریدیم صد هزار تومان و یک چادر بیست هزار تومان و رفتیم محضر عقد کردیم. البته عقد ما چون همسرم پول و پس انداز نداشتن و بعد از تموم شدن سربازی سر کار رفتن، حدود دو سال طول کشید که اینم اصلا خوب نبود. چیزی که از اون دوران تو ذهنم مونده و واقعا دوست دارم به همه جوان های تازه ازدواج کرده بگم اینه که واقعا شما خودتون مسئول حفظ زندگیتون هستید. خانواده ها گاهی از شدت علاقه به شما یه چیزهایی تو نظرشون بزرگ میاد و غیر قابل تحمل و اصلاح. ولی زوجین واقعا می‌تونن با محبت و زبان خوش رو رفتارهای هم اثر بذارن، به شرطی که از اول عاقلانه رفتار کنند و ذهنیت بد در ذهن همسران شون از خود ایجاد نکنند. من به جرات میتونم بگم که به لطف خدا در سالهای اولیه زندگیم هههییچچ حرفی واقعا هیچ حرفی به همسرم نزدم مگر اینکه قبلش یه کوچولو فکر کردم که تاثیرش چی می‌تونه باشه... وقتی همسرم به خواستگاریم اومدن گفتن که قصد دارن apply کنن و برای مقطع دکتری به کانادا یا آمریکا برن. چون رزومه خیلی خوب داشتند. من البته خیلی جدی نگرفتمشون، فکر میکردم که به خاطر مخارج زندگی میرن سر کار و کم کم فراموش میکنن ولی ایشون فراموش نکردن. اواخر دوران عقدمون از چند دانشگاه آمریکا و کانادا پذیرش گرفتن و ما سه ماه بعد از عروسی رفتیم کانادا. دانشگاهی که در کانادا پذیرش داشتن از بهترین دانشگاههای کانادا بود و البته در یک شهر بسیار خوش آب و هوا و پر از ایرانی. اونجا دوستان مذهبی خوبی پیدا کردیم و زندگی بسیار ساده و ابتدایی ای بر پا کردیم تقریبا همه زندگی ها اونجا بسیار ساده بود. یعنی فکر کنید اولا خیلی از وسایل زندگی رو دست دوم تهیه میکردیم و اصلا وسایل زیادی نداشتیم. ظروف آشپزخانه ما در حد دو قابلمه و یک ماهی تابه و یک دست قاشق و چنگال و چند بشقاب و کاسه و لیوان بود. البته خیلی دورهمی داشتیم و مهمونی می‌گرفتیم که هر کس ظروف خودش رو می‌آورد یا از هم قابلمه قرض می گرفتیم. خلاصه زندگی بسیار ساده و دلچسبی بود. من بعد ها یکی از دلایل آرامش زندگیم تو کانادا رو همین سادگی و کم توقعی از زندگی میدونستم. طبق قاعده هر چی سطح توقع پایین تر باشه رضایتمندی بالاتر میره😊(من بعد از اینکه برگشتیم ایران هم سعی کردم همین روش رو اینجا هم پیاده کنم. زندگی ساده ای تشکیل دادیم و همه چیز رو در حد رفع نیاز تهیه کردیم و بعضی از وسایلمونم دست دوم گرفتیم.) بعد از رفتن به کانادا تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم. اون زمان تقریبا همه خانم ها همین کار رو میکردن. همسرانشان پذیرش می‌گرفتن و میومدن کانادا، بعد خانم ها همون جا امتحانات زبان و امتحانات دیگری که لازم بود رو در عرض دو سال میدادن و بعد وارد دانشگاه میشدند. منم اولا چون زبانم خوب نبود و هزینه کلاس زبان خیلی زیاد بود و ثانیا نمره خوب گرفتن در تافل در کانادا خیلی سخت‌تر از ایران بود، دو سال طول کشید که بتونم ملزومات ورود به دانشگاه رو به دست بیارم. دو سال، که خیلی سخت و جدی از صبح تا شب تو کتابخونه با یکی دیگه از دوستام که اونم شرایط من رو داشت درس خوندیم. حالا دیگه بیست و شش سالم شده بود. همش به بچه آوردن فکر میکردم و به خودم میگفتم من نباید یه امر مهم در زندگیم رو فدای یه امر دیگه کنم. به دوستام هم میگفتم زندگی ما یه بُعدی شده و فکر کردن به درس و کسب موقعیت اجتماعی ما رو از جنبه های دیگه زندگی باز داشته. بالاخره تصمیم گرفتم بچه دار شم. با یه برنامه ریزی دقیق و اینکه کی باردار بشم، کی بچه دنیا میاد، تا اون موقع واحد های که باید پاس میکردم و ... خدا هم کمک کرد و همون ماهی که تصمیم گرفتیم باردار شدم. ولی فقط حساب ویار رو نکرده بودم. ویار بسیار سخت که تنهایی و سرمای زمستان و خونه کوچیک بیست و هفت هشت متری که مثل دخمه بود هم در شدتش بی تاثیر نبود. زمان امتحانات پایان ترم رسید و حال من خیلی بد بود. تمام تلاش های دو ساله خودم رو بر باد می‌دیدم. روز یکی از امتحانات که خیلی هم براش خونده بودم ولی فقط از روی تخت نمی‌تونستم پایین بیام، همسرم استخاره کرد و من نرفتم امتحان رو بدم. بقیه امتحانات رو هم ندادم و عملا از خیر دانشگاه به این صورت گذشتم. 💎 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
🌷 هر زنی که مردش از او رضا باشد آن زن عزیز خداست، هر مردی هم که زنش از او رضا باشد آن مرد عزیز خداست؛ 🌷کمال زن و مرد در این است و بقیّه‎اش دیگر حرف است. چنین زن و مردی را خدا از همه‎ی اعمالشان راضی است. 🌷خوب رفتار کردن با زن، هنر دین است. مردی که با زنش خوب رفتار کند، همه‎جا آقاست. زن هم وقتی مردش از او رضا باشد، می‎تواند همه‎ی کارهایش را به خوبی انجام دهد. نمونه‎ی کامل یک زن و شوهر مؤمن، حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السّلام می‎باشند که یک روح و یک جان بودند در دو پیکر. ✨🌾✨ ✨🌾✨ ۞ هر کاری می‎توانی بکن، پول خرج همسرت کن، به او محبّت کن تا با هم یگانه شوید. ✨🌾✨ ✨🌾✨ ۞ از حدیث کساء ادب صحبت کردن فرزندان و شوهر و همسر با یکدیگر را بیاموزید. ✨🌾✨ ✨🌾✨ ۞ به همسر خود به نیّت فاطمه‌ی زهرا علیها السّلام خدمت کن. زن نیز اگر به قصد خدمت به اهل بیت علیهم السّلام در منزل کار کند، بهره می‎برد و زندگی شیرین می شود. ✨🌾✨ ✨🌾✨ مصباح الهدی📗 مبحث خانواده💠 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 «محمد رنجغانی» نام مرد اردکانی است که بیشتر از 14 سال از همسرش که در اثر سکته مغزی به طور کامل فلج شده بود، مراقبت میکرد. او چندی پیش همانطور که دوست داشت درگذشت و جالب اینکه به فاصله کوتاهی از مرگ مرد عاشق، همسر او پری نیز دار فانی را وداع گفت🌹 🆔 @asanezdevag
‍ ♨️ آیا واقعاً از هر سه ازدواج یکی به طلاق می انجامد؟ (پاسخ به یک خطای آماری) 🔻 در تحلیل آمار طلاق و ازدواج معمولاً برداشت‌های نادرستی صورت می‌گیرد و در نتیجه موجب تشویش و انحراف در افکارعمومی می‌شود. در گزارشی که اخیراً خبرگزاری تسنیم راجع به نسبت ازدواج و طلاق منتشر کرده و بازنشر گسترده‌ای پیدا کرده، شاهد این خطای آماری و تحلیلی هستیم. در این گزارش ادعا شده است که در شرایط فعلی، از هر ۳ ازدواج یکی به طلاق منجر می‌شود! اما چرا خبرنگار تسنیم دچار این خطا شده است؟ خطا در اینجا اتفاق می‌افتد که آمار طلاقی که سال ازدواج آنان مشخص نیست و به سال‌های گذشته برمی‌گردد در سال ۹۸ ثبت شده و این نرخ طلاق را با میزان ازدواجی که در همان سال ثبت می‌شود، مقایسه می‌کنند و نسبت ازدواج و طلاق را محاسبه می‌کنند. 🔻 برای مثال در سال ۱۳۹۸، ۵۳۰ هزار و ۳۳۵ ازدواج و ۱۷۴ هزار و ۸۳۱ طلاق ثبت شده است. خطا اینجاست که برای به دست آوردن درصد طلاق در سال ۱۳۹۸ این دو عدد را با یکدیگر می‌سنجند. با سنجش این دو، نتیجه گرفته می‌شود که حدود ۳۲ درصد از ازدواج‌ها به طلاق منتهی یا به تعبیری دیگر، از هر سه ازدواج یک ازدواج منجر به طلاق شده است. 🔻 نکته ظریف این‌که همه طلاق‌های ثبت شده در سال ۱۳۹۸ در همان سال ازدواج نکرده‌اند بلکه مثلاً ممکن است در سال ۱۳۹۶ ازدواج کرده و در سال ۱۳۹۸ طلاق آنان ثبت شده باشد. لزوماً ۱۷۴ هزارنفری که در سال ۱۳۹۸ طلاق گرفته‌اند در همان سال ۱۳۹۸ ازدواج نکرده‌اند. اما در این محاسبه به‌غلط ۱۷۴ هزار طلاق را نتیجه ۵۳۰ هزار ازدواج در همان سال تعبیر می‌شود. به این صورت درصد طلاق در آن سال نسبت زیادی به دست می‌آید. برای محاسبه شاخص و یا درصد طلاق در سال ۱۳۹۸ باید مشخص شود از همان ۵۳۰ هزار ازدواج ثبت شده چند نفر طلاق گرفته‌اند. 🔻 از طرفی نکته دیگری که باید در این موضوع در نظر داشت، روند منطقی افزایش طلاق و کاهش ازدواج با توجه به تغییرات جمعیتی است. هرم جمعیتی کشور در شرایطی به سر می‌برد که در دهه گذشته جمعیت زیاد جوانان دهه شصتی به سن ازدواج رسیده‌اند و با گذشت سال‌ها این جمعیت جوان در سن ازدواج کاهش یافته است و این با کاهش میل به ازدواج کاملاً متفاوت است. 🔻 از طرفی میل همین جوانان زیادی که در دهه قبل ازدواج کرده‌اند حالا به سنی رسیده‌اند که معمولاً طلاق در آن رخ می‌دهد و به‌صورت طبیعی آمار طلاق کشور با افزایش جمعیت زوج‌هایی که چند سالی از ازدواجشان گذشته افزایش می‌یابد. به این شکل با کاهش طبیعی ازدواج و افزایش طبیعی طلاق نسبت طلاق به ازدواج نیز تغییر چشمگیری می‌کند. پژوهش دقیق‌تری در سال‌های گذشته انجام شده که نشان می‌دهد از هر ۱۰ ازدواج در یک سال فقط یکی به طلاق منجر می‌شود. 🔻 در نهایت باید گفت، رسانه‌هایی که دائماً در سال‌های گذشته با تکرار این آمار غلط‌انداز باعث ترس از ازدواج در جوانان شده‌اند بهتر نیست کمی خبرنگاران خود را با مباحث اولیه حوزه خانواده آشنا کنند؟ 🆔 @asanezdevag
❤️ 💑 هفـت رازِ همسـرانِ مــوفق: 1⃣ همسرتان را علی رغم تفاوت‌ها، همانطور که هست بپذیرید و از تلاش برای تغییر او دست بردارید. 2⃣ کاری کنید که وقتی همسرتان در کنار شماست احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشد. 3⃣ در برخورد و ارتباط با همسرتان دقت و خلاقیت به خرج دهید. 4⃣ برای داشتن زندگی عاشقانه و رمانتیک وقت و انرژی صرف کنید. 5⃣ به نیازهای جسمی و جنسی همسرتان توجه کنید. 6⃣ همسـری شاد باشید و مسئولیت شادی خود را به عهده بگیرید. 7⃣ احساسات خود را بشناسید، به آنها بها دهید و با همسرتان پیرامون آن صحبت کنید. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۵ #ازدواج_آسان #فرزندآوری #سبک_زندگی #قسمت_اول من متولد ۶۳ هستم. سال ۸۱ وارد شریف ش
۲۴۵ از خیر دانشگاه گذشتن خیلی برام سخت بود. تمام بچگی و نوجوانی و جوانی من به این گذشته بود که خوب درس بخونم و موقعیت خوب اجتماعی به دست بیارم. اصلا هیچ ارزشی جز این مسأله برام تعریف نشده بود و درس خواندن جزئی از وجودم بود. این هایی که میگم فقط برای من نبود ها. برای همه‌ی دختران و پسران نسل ما و حتی همین الان بوده و هست. حالا یکی بر حسب استعداد یا موقعیت یا تلاشش به دست میاره و هم خودش هم خانواده اش باهاش حال میکنن، یا به دست نمیاره و و حسرت میخوره یا سرخورده میشه یا... برای منم خیلی سخت بود مخصوصا وقتی دوستان دیگه ام رو می‌دیدم که علی رقم رزومه ضعیفتر از من دارن درس میخونن و دانشگاه میرن ولی من فقط بچه داری میکردم. البته در این برهه دچار یه دو گانه ای شده بودم. هم از دانشگاه نرفتن حسرت می‌خوردم، هم از اینکه کار مهمی کرده بودم و در شرایطی که هیچ کس اونجا بچه نمی آورد، بچه آورده بودم، خوشحال بودم. وقتی پسرم شش ماهه شد دوباره تصمیم گرفتم برای یه دانشگاه دیگه که تو اون شهر بود اقدام کنم. ولی اولا پسرم فقط شیر میخورد و غذا خور نبود و من نمی‌تونستم حتی برای ساعاتی ولش کنم و دوماً دچار یه تغییرات فکری عمیق و خوب شده بودم که فقط از الطاف خدا بود. گاهی بعضی تصمیمات، مسیر زندگی آدم رو کاملا عوض می‌کنه و البته لطف خدا را به زندگی سرشار می‌کنه. نمی‌خواستم دوران طلایی بچه آوردن رو صرف درس خواندن بکنم و از این امر مهم زندگیم غافل بشم، بچه آوردم. بعد خدا لطف کرد و دریچه های تازه فکری و معرفتی به روم باز شد. یه استادی میگفتن آدم ها سه جور زندگی میکنن. برخی در زندگی همون کارهایی رو انجام میدن که همه انجام میدن، همه مثل هم در یه نقشهِ شکل گرفته، حرکت میکنند. زندگی اکثر ما اینجوریه... بعضی آدم ها بر اساس علایقشون زندگی میکنن. این شیوه زندگی بهتره، چون حداقل انسان بی فکر و اندیشه زندگیش رو به خاطر یه الگوی اجتماعی از پیش تعیین شده که هیچ تناسبی هم با توانایی ها و شرایط و علایق فرد نداره، تباه نمیکنه... ولی بعضی آدم ها بر اساس وظایفشون زندگی میکنن. یعنی نگاه میکنن که توی این دنیا باید چیکار کنن بعد حساب شده زندگی میکنن. حضرت زهرا سلام الله علیها یه دعایی دارن که میگن خدایا کمک کن که بر اساس وظایفمون زندگی کنیم و وظایفمون رو خوب انجام بدیم. این چیزهایی که بالا گفتم رو بعدا خوندم و شنیدم ولی واقعیتش اینه که بعد از تولد پسرم خیلی از مادر بودن لذت می‌بردم و همش هم خدا رو شکر میکردم که بدون دغدغه کار و درس به بچه داری میرسم. کم کم به این نتیجه رسیدم که اصلا از ابتدا زندگی ما اشتباه بوده. این اشتباه بود که اینهمه بُعد درس و فعالیت های اجتماعی رو در نظر ما با ارزش کردن و هیچ وقت به ارزش واقعی زن بودن و مادر بودن و حفظ حریم خانواده برامون صحبت نشد. خیلی از دوستان و فامیل ازم سوال میکردن که چرا درسم رو تموم نکردم؟! منم میگفتم چون میخواستم به کار مهمتر از درس بپردازم. همین مسأله خیلی روی زنان فامیلمون تاثیر داشت. خوب کسانیکه ما رو به درس خون بودن و باهوش بودن می‌شناختند وقتی می‌دیدند که من با قاطعیت و از روی فکر بچه آوردم و خیلی هم راضی ام براشون جالب بود. من بعد ها به دوستام میگفتم که ما به یک قیام و جهاد زنان تحصیلکرده در امر فرزندآوری نیاز داریم. چون از حدود مثلاً صد سال پیش که تحت تاثیر فرهنگ غربی بحث تحصیل و کار زن در جامعه ارزش شد، همزمان خانه داری و فرزند آوری بی کلاسی و بی سوادی و ضد ارزش شد. در اینچنین فضایی اگر یه خانم دیپلمه بچه زیاد بیاره و خانه دار باشه، اگرچه که در نزد خدا کارش بسیار ارزشمنده ولی جامعه فکر می‌کنه از سر ناچاری و بی کلاسی بچه آورده، ولی اگه یک زن در موقعیت خوب تحصیلی و اجتماعی برگرده به اصل نیاز خانواده و با اقتدار بچه زیاد بیاره، این فرهنگ و باور غلط فرهنگی در جامعه کم کم از بین میره انشاالله پسرم که دو ساله شد، پسر دومم رو باردار شدم و بعد هم به ایران برگشتیم. اختلاف سنی شون دو سال و هشت ماه شد. البته با اینکه این بار ایران بودیم ولی مامانم مریض بودن و سر این یکی هم خیلی نتونستن کمکی کنن. همسرم هم هیات علمی یکی از دانشگاه های تهران شدند و خیلی سرشون شلوغ بود. وقتی اومدیم ایران با همه پس انداز مون یه آپارتمان کوچیک خریدیم که چون قرض مون زیاد بود نتونستیم توش بشینیم. از وسایل هم فقط یه گاز و یه یخچال و یک ماشین لباسشویی همه ایرانی خریدیم. فرش هم از یکی از اقوام گرفتیم و با ظرف و ظروفی که از جهازم باقی مانده بود زندگی رو در ایران شروع کردیم. 💎 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 اگر همسر خوب و پاک میخواهی خودت هم باید همینگونه خوب وپاک زندگی کنی❗️ 🆔 @asanezdevag
اولین راه درست ✔برای ازدواج، شناخت یک معرف خوبه👌 تا بتونه افراد درستی رو هم بهتون معرفی کنه🧑👩 باید معیار های اصلی و حقیقی ازدواج رو بشناسه😯با هر دو خانواده آشنایی داشته باشه👨‍👩‍👧‍👦 و سنجیده و عاقلانه طرفین رو آگاه کنه😊 ‌🆔 @asanezdevag
❤️‍🔥 ۲۷ 🎁 هدیه های هر چند کوچک شما؛ جایِ شما رو در قلب همسرتون بزرگتر میکنه. 🆔 @asanezdevag
🔸 🔹 سرکار خانم قاسمی: همسرم بسيار مراقبت می‌كرد تا را حرام نكند. شهيد شهرياري مطالعه تفسير قرآن را هرگز رها نمی‌كرد و تفسیر را به صورت كتاب و نرم‌افزار هميشه همراه خود داشت. در خانه بخش‌هايی از تفسير قرآن را به من و فرزندان بيان می‌كرد. ارادت خاصی هم به حافظ داشت. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۵ #فرزندآوری #سبک_زندگی #قسمت_دوم از خیر دانشگاه گذشتن خیلی برام سخت بود. تمام بچگی و
۲۴۵ پسر دومم رو بیست و یک ماه شیر دادم و برای بعدی اقدام کردم. میخواستم اختلاف سنی شون کمتر بشه، ولی خدا نخواست و تقریبا سه ماهه سقط شد. خیلی هم سخت گذشت. بعد از شش ماه دوباره باردار شدم و خدا لطف کرد و یه پسر دیگه بهمون داد. اختلاف این دو تا شد سه سال. من واقعا رزاقیت خدا رو تو زندگیمون با همه وجود لمس میکنم. پدر من و پدر همسرم هر دو کارگر بودن و توانایی اینکه ما رو از نظر مالی حمایت کنن، نداشتن. ولی شرایط زندگی من و همسرم تقریبا از خیلی از دوستان اطرافمون که تحت حمایت مالی خانواده هاشون هستن هم بهتره. واقعا اعتقاد دارم خداوند رزق و روزی و برکت رو بعد از ازدواج و بچه دار شدن تضمین کرده ولی ضمانتی بابت تجملات و زیاده خواهی های ما نداده. یعنی برکت خدا رو باید همراه با قناعت درک کرد. من به مسأله قناعت و با فکر خرج کردن همیشه توجه دارم. البته این قضیه رو از زندگی در کانادا یاد گرفتم. اونجا اگه چیزی لازم داشتیم نمی‌توانستیم سریع بخریم چون قیمت اولیه شان خیلی زیاد بود. باید صبر میکردیم تا تخفیف بخوره، گاهی تو این صبر کردن، اصلا متوجه کاذب بودن نیازمون هم می‌شدیم. الان در مورد بچه ها هم همین کار رو میکنم. وقتی بچه ها چیزی می‌خوان میگم صبر کن تا یه روز برم بازار، بعد تا من برم بازار مطالبات لحظه ای اونها هم تغییر می‌کنه و نهایتا از بین خاصه هاشون با رضایت خودشون یه چیز به درد بخور تر می‌خریم. اگر هم یه درخواست غیر منطقی باشه با دلایلی که متوجه میشن، میگم نمیتونم بخرم. در مورد لباس بچه هم که الان به علت گرانی شاید خیلی از هزینه خانواده ها رو به خودش اختصاص بده باید بگم که لباسهای بچه های بزرگتر رو برای کوچکتر ها نگه میدارم البته بین خواهر و برادرم هم لباسهای بچه هامون رو جابه جا میکنیم. پسر سومم که بیست و یک ماهه شد برای بعدی اقدام کردم ولی این بار هم خواست خدا نبود و سقط شد، با شرایط بدتر از سقط قبلی😒 حالا دیگه قرضهای خونه اولمون هم تموم شده بود، یه همتی کردیم و با لطف خدا یه آپارتمان خیلی بزرگتر خریدیم. مامانم خیلی بهمون تاکید می‌کردند که بچه زیاد و پشت سر هم بیاریم. ایشون یک سال و نیمه به رحمت خدا رفتن. معلم بازنشسته بودن و همیشه میگفتن: "ثمره و حاصل کل زندگیم شما چهارتا هستید و ای کاش شش تا آورده بودم. بعد هم میگفتن بچه پشت هم به زندگی آدم نظم و برنامه میده." مادرم میگفتن: "من هفت سال شیر دادم و کهنه شستم، در طول هفت سال شما مدرسه رفتید، وقتی برادر آخری رفت کلاس اول رفتم دانشگاه و ادامه تحصیل دادم." خلاصه تا روز آخر یکی از سفارش هاشون به ما تعداد بچه زیاد بود. اما اقوام خیلی از نظر فکری و سبک زندگی با ما فاصله دارن ولی از اونجایی که همیشه به ما به عنوان بچه های زرنگ و درس خوان و اهل فکر نگاه میکردن (برادرم هم شریفی بودن، ایشونم الان پنج تا بچه دارن ) و مهمتر از اون اینکه ما خودمون با قاطعیت در مورد فرزندآوری صحبت میکنیم، اونها هم کاملا در موضع ضعف هستن. چند وقت پیش یکی از اقوام بهم گفت بچه های من تنبلن و مثل شما چندتا بچه نمیارن. این برام خیلی جالب بود که ایشون دلیل بچه نیاوردن رو تنبلی میدونست. در مورد کار خونه و بچه داری و خستگی هم همیشه به خودم میگم هر چی کار ارزشمند تره، سختیش بیشتره. البته در مورد کار بسیار ارزشمند زنان، به لطف خدای مهربون مون سختیش با شیرینی و لذت بردن فطری همراهه. من وقتی تو خونه کار میکنم و خسته میشم، مدام به خودم روحیه میدم که خدا داره کارهام رو میبینه، انشاالله خدا ازم راضیه و این همون کاریه که من باید تو این دنیا انجام بدم و ... خدا شاهده اینقدر این فکر ها روحیه بخشه و خستگی رو از تن آدم در میاره که حد نداره‌‌. حتما امتحان کنید😊😉 شدیداً اعتقاد دارم این روح آدمه که جسم رو سر پا نگه میداره. من تا قبل از ازدواج، از نظر پدر و مادرم و خواهر و برادرام خیلی ضعیف و بی جون بودم. تازه برادرام به شوخی میگفتن ما تو جلسه خواستگاری به شوهرت میگیم که چقدر ضعیفی که جنس بد دست مردم ندیم😁 ولی من الان واقعا احساس ضعف در بارداری‌هام نمیکنم. حتی با وجود اون دو تا سقط بد که از ده تا زایمان هم بد تر بود. چون خیلی روحیه ام خوبه و اعتقاد دارم که خدا تواناییش رو بهم داده و ایشالا توانایی بیشتری هم بهم میده. من الان به لطف خدا چهارمین پسرم رو باردارم و فعلا دختر ندارم، البته به فضل خدا امیدوارم☺️، ولی اگر دختر داشته باشم اولین و مهمترین ارزشی که سعی میکنم براش جا بندازم بحث مادری هست. بحث مسئولیت خطیر انسان سازی و جامعه سازی. بحث مدیریت امور خانه و آرامش دهی به خانواده و البته در کنارش بحث تحصیل در رشته هایی که باعث ارتقای خودش و خدمت به جامعه اسلامی باشه. 🆔 @asanezdevag
👌داستانی دردناک .❤بزرگواری مادر پس از درگذشت پدر، پسر مادرش را به خانه سالمندان برد وهرلحظه از او عیادت می کرد. یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود ، او را ببیند از مادرش پرسید: مادر چه میخواهی برایت انجام دهم ؟ مادر گفت :از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و یخچال غذاهای خوب بگذاری ،چه شبها که بدون غذا خوابیدم فرزند با تعجب گفت: داری جان میدهی و از من اینها را درخواست میکنی ؟ و قبلا به من گلایه نکردی! مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تو را به اینجا می آورند ، به گرما و گرسنگی عادت نکنی ⚡✨⚡✨⚡✨⚡✨⚡ 🆔 @asanezdevag
💞 ازدواج یعنی تعهد دادن ، یعنی مسئولیت پذیر بودن... 🆔 @asanezdevag
‍ 😳وقتی مرد، 6 می بیند، زن 9 چه کنیم؟! در زندگی زوج ها زمانی پیش می آید که مرد و زن در برابر هم ایستاده اند و به یک شکل واحد نگاه می کنند. مرد می گوید آنچه می بیند 6 است، یک قدم هم حاضر نیست از موضع خود عقب نشینی کند چون به واقع خود را محق می داند چون چشم اندازی که در برابر خود می بیند چیزی جز 6 نمی تواند باشد اما از آن سو، زنی که روبروی او ایستاده و به 6 مرد نگاه می کند آن را چیزی جز 9 نمی بیند و او هم اصرار دارد آنچه به چشمش می آید و واقعیت محض است 9 است و مرد باید دیدِ خود را نسبت به این موضوع تغییر دهد. اگر دقت کنید بسیاری از اختلافات زوج ها هم زمانی پیش می آید که آن ها هر کدام از موضع خود به یک اتفاق نگاه می کنند و هیچ کدام هم حاضر نیست تغییر موضع بدهد. 💑حال تصور کنید که در مثال بالا، مرد از موضع خود کمی عقب نشینی کند یا بهتر است بگوییم تغییر زاویه دید دهد و بیاید در کنار زن قرار گیرد و با چشم خود ببیند که آنچه آن را 6 می دیده در واقع وقتی کنار همسرش قرار می گیرد 9 است. زن هم می تواند چنین کاری کند. از موضع خود عقب نشینی کند و جایگاه خود را تغییر دهد و در کنار مرد بایستد و ببیند آنچه آن را 9 می دیده، 6 بوده است. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۵ #فرزندآوری #سبک_زندگی #رزاقیت_خداوند #قسمت_سوم پسر دومم رو بیست و یک ماه شیر دادم
۲۴۶ من سال ۸۹ بود که ازدواج کردم. دو سال و سه ماه دوران عقدمون طول کشید و دوران خوبی نبود، شاید چند بار بین من و همسرم اختلاف به وجود آمد و حتی به فکر جدایی افتادم. البته از جانب من نه ایشون... تا اینکه ما سال ۹۱ ازدواج کردیم. یکماه بعد از ازدواج پسر اولم رو باردار شدم متاسفانه موقع زایمان شرایطی جوری پیش رفت که مجبور به سزارین شدم. خداروشکر با تولد پسرم محبت بین من و همسرم چندین برابر شد و اصلا باورم نمیشد که وجود بچه انقدر تاثیرگذار باشه. پسرم که سه ساله شد پسر دومم بدنیا اومد با سزارین... با اومدن بچه دوم خدا خیلی بهمون لطف کرد و رزق و روزی فراوانی بهمون داد به طوریکه هیچکس باور نمیکرد ما خانه دار شده بودیم و خودمونم خیلی خوشحال بودیم. پسر دومم که ۲ ساله بود دخترمو باردار شدم و این بار هم همینطور از هر لحاظی خدا خیر و برکت بهمون داده و بچه های سالم و خوبی داریم الحمدلله. الان دوباره باردار شدم خیلیا گفتن سقط کنید و ما فقط خدارو درنظر گرفتیم و توکلمون به اون بوده و هست و خواهد بود انشالله. خیلیا گفتن چون سزارینی هستی خطرناکه، اولش یه کم ترسیدم ولی وقتی در این کانال خانم هایی رو دیدم که چهار پنج بار سزارین شدند، خوشحال و امیدوار شدم. انشالله خداوند همه ی بچه هامونو عاقبت بخیر کنه، الهی آمین...التماس دعا دارم از تک تک شما عزیزان 🆔 @asanezdevag
⚠️ وقتی همسرت را سرزنش کردی و در این کار زیاده‌روی هم کردی، منتظر اتفاق‌های ناگوار باش. ❌ سرزنش؛ به ویژه وقتی رنگ افراط به خود گرفت، از دوست برای تو دشمن می‌سازد. 🆔 @asanezdevag
✅ عقدهای آسمانی خوب یا بد؟ از جمله مشکلات و نکات منفی عبارتند از: ◀️ مشکلات ژنتیکی اکثریت کارشناسان معتقدند که احتمال بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواج های غیرخویشاوندی 2 تا 3درصد است در حالی که این رقم برای ازدواج های خویشاوندی به 4 تا 5 درصد می رسد. زمانی که یک و که دارای بارهای ژنتیکی مشابه هستند با هم کنند، بیماری‌های مختلفی که در خانواده وجود داشته در این ژن‌ها وجود دارد و زمانی که این ژن‌ها با هم جمع می‌شود، بیماری‌ها خودشان را نشان می‌دهند. این قضیه خصوصا در مورد بیماری‌های روان‌پزشکی بسیار صادق است. اگر و شوهری که دارای اختلالات روانی هستند با هم ازدواج کنند، درگیری‌هایی در خانواده ایجاد می‌شود که هم در خانواده و هم در جامعه تبعات مثبتی نخواهد داشت. 💠 این مشکل یک راه‌حل ساده دارد‌ و آن مشاوره ژنتیکی است بنابراین قبل از هرگونه مراسم خاصی یا قبل از عقد مشاوره ژنتیک بروید و بعد تصمیم بگیرید ◀️ دخالت‌های بیشتر مشکل دیگری که در این نوع ازدواج‌ها ممکن است آزار‌دهنده باشد‌، دخالت بیشتر خانواده‌ها در زندگی و تازه است. گاهی دو خواهر که فرزندان‌شان با هم ازدواج می‌کنند‌، در مقام مادر زن و مادر شوهر می‌توانند بسیار تخریب‌کننده عمل کنند. حریم شخصی چنین زوج‌هایی کم‌رنگ‌تر است. وقتی خاله‌ی تو مادر زنت هم باشد‌، هم احتمال صمیمیت بیشتر وجود دارد و هم دخالت بیشتر! البته این به سطح فرهنگ خانواده‌ها و همچنین خود زوج جوان هم بستگی دارد. 💠 این مشکل هم می‌تواند با درایت دختر و پسر و ایجاد حریم مناسب برای زندگی جدید و همچنین درک خانواده از نیاز آنها به استقلال حل شود. ◀️ تغییر نقش ها و تعارضات وابسته به آن مساله مهمی که در ازدواج فامیلی مطرح است این است که معمولا اختلاف های خانوادگی و فامیلی به زندگی زوجین کشیده می شود و بر روابط آنها تاثیر می گذارد و زندگی زناشویی آنها را تحت الشعاع قرار می دهد.اصل و ریشه این اختلافات از آنجایی ناشی می‌شود که بعد از ازدواج نسبتی که بین ما و خاله یا عمه یا زن‌دایی‌مان بوده است حالا تغییر می‌کند و او را مادر همسرمان می‌دانیم نه همان خاله‌ جان یا عمه جان. شاید هنوز هم عمه یا خاله جان را دوست داشته باشیم اما حس ما نسبت به او تغییر می‌کند. توقعی که از او داریم رنگ دیگری می‌گیرد و او مادرشوهر یا مادرزن ماست نه خاله جانی که از کودکی برایمان عزیز بوده است. 💠 همین جا لازم است بگویم اگر شما اصرار دارید با هم ازدواج کنید و مشاوره ژنتیک هم انجام داده‌اید و مانعی وجود ندارد قبل از ازدواج حتما با یک مشاور صحبت کنید تا با آموزش برخی نکات مهم به شما کمک کند این حس خود را در اختیار بگیرید. ◀️ گسترده نشدن خانواده‌ها یکی دیگر از بدی‌هایی که ازدواج فامیلی دارد این است که با ازدواج کردن خانواده ها گسترده‌تر نخواهد شد. در حالی که اگر با یک فرد غریبه ازدواج کنیم، اعضایی جدید به خانواده ما اضافه می‌شود. گسترش روابط و برخورداری از حمایتی گسترده از محاسنی است که با ازدواج فامیلی از آن بی‌بهره می‌مانیم. ◀️ دعواهای ناخوانده مساله مهم دیگری که در ازدواج فامیلی مطرح است این است که معمولا اختلاف‌های خانوادگی و فامیلی به زندگی کشیده می‌شود و بر روابط آنها تاثیر می‌گذارد و زندگی زناشویی آنها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.در هر صورت وقتی اختلافی رخ می‌دهد‌، ممکن است یکی از زوجین با نیت حل اختلاف از اقوامش حمایت کند و همسرش هم از طرف دیگر حمایت کند. این موضوع نه تنها اختلاف‌ها را حل نمی‌کند بلکه سبب افزایش آن می‌شود و دامنه‌اش به زندگی این زوج هم کشیده می‌شود. 💠 برای حل این مشکل هم باید زوج جوان خود را در اختلافات والدین‌شان دخالت ندهند. هرچند این کار بسیار سخت است. 🌻🌻🌻🌻🌻🌻 دانستنی های 🆔 @asanezdevag
‍ 💢 شجره‌نامه بخشی از است! ♨️ محدودمان کردند به این که فقط سیدها و اهل سیادت می‌توانند و باید شجره‌نامه داشته باشند و برای بقیه، نیاز نیست و چندان اهمیتی ندارد! اما انسان حلال‌زاده، باید ریشه خود را بشناسد و برای به اوج رساندن و نسل‌های آینده‌ی خود جهد و تلاش کند، نسل‌های گذشته‌ی هرکس در زندگی و سعادت و شقاوت او در طول عمر، اثر گذارند! فرد حلال‌زاده با نگاه به عقبه‌ی خود، به ریشه طیب و طاهر و حلال خود افتخار می‌کند که در شجره‌ی خانوادگی وی ظهور و بروز دارد. 👌 یکی از رسوم دیرینه‌ی ایرانیان و سایر مسلمانان، در گذشته این بوده که آباء و اجداد خود را تا بیش از می‌شناختند و روی این مسأله حساسیت خاصی داشتند چرا که هویت شخصی و خانوادگی آن‌ها را مشخص می‌کرد و این امر به یک سنّت رایج در میان مردم تبدیل شده بود، سنّتی که به مرور توسط دست‌هایی آشکار و پنهان و به صورت نانوشته اما سازمان‌یافته، در میان ما ایرانیان و ملت‌های مسلمان به فراموشی سپرده شد و جای بسی تأسف و تأمل است که امروزه به جز برخی اشخاص خاص همچون برخی علما، افراد دارای سیادت، یا از نسل‌های گذشته‌ی خودشان هیچ اطلاعی ندارند و یا اطلاعات آن‌ها از خود، خیلی اندک است!! 📛 پایه‌ی حرام‌زادگی در بی‌هویتی است لذا احیاء سنّت شجره‌نامه‌نویسی و خانوادگی یک ضرورت است! یکی از حلال‌زاده‌ها این است که باید سنّت شجره‌نامه‌نویسی و به عنوان یکی از سنّت‌های اصیل خانواده‌های ایرانی که متأسفانه در میان خانواده‌های امروزی فراموش شده است، احیاء شود. 📌 مبتنی بر ، هر انسانی حق دارد که خود را بشناسد، چرا که هر فرد نشأت گرفته از عقبه‌ی اوست. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️برکت همیشه پولی نیست که با گونی از آسمون بیفته رو سر آدم، این‌که چیه رو از اونایی که با داشته‌هاشون شروع کردن و به خدا توکل کردن بپرسید! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۶ #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #تفاهم_زوجین من سال ۸۹ بود که ازدواج کردم. دو سال و سه ما
۲۴۷ من سال ۸۷ عقد و سال ۸۸ عروسی کردم. عقد و عروسیم بسیار ساده و ازدواج مون دانشجویی بود، همسرم نه سربازی رفته بود نه کار ثابت داشت، سال آخر کارشناسی بود، فقط با ایمان و توکل به خدا تصمیم به ازدواج گرفتیم، با اینکه بالا شهر تهران تو خونه ویلایی و تو راحتی بزرگ شده بودم، زندگیم رو تو خونه اجاره ای ۶۰ متری زیرزمین شروع کردم. یک ماه بعد از عروسی همسرم کنکور ارشد قبول شد و درسش رو ادامه داد، در کنارش برای تامین پول کرایه خونه و مخارج خونه، تدریس میکرد و حتی پیک موتوری بود. خودم هم کار میکردم و برا کنکور ارشد درس میخوندم، سال ۹۰ قبول شدم و دانشجوی ارشد شدم و سال ۹۱ پسرم به دنیا اومد سال ۹۲ ارشدم تموم شد، و درحالیکه دانشجوی ممتاز بودم و سهمیه دکترا داشتم بخاطر شرایط زندگی و پسرم ادامه ندادم و البته پشیمان نیستم☺️ ۴ سال تو اون خونه بودیم و بعد ۱/۵ ساله دیگه بازم یه زیر زمین دیگه اجاره کردیم و ۲ سال بعد یه خونه دیگه و همینطور تا الان در این ۱۲ سال ۵ تا خونه عوض کردیم و هنوز مستاجریم .... همسرم بعد از اتمام ارشد تازه رفت سربازی و من با یه بچه کوچیک چند ماه تنها بودم و همسرم یه شهر دیگه😞 سال ۹۳ پسر دومم رو باردار شدم، همسرم برای انجام یه دوره آموزشی ۸ ماه نبود، فقط آخر هر دو هفته میومد سر میزد، خیلی دوران سختی بود، من یه بچه کوچیک داشتم که داشتم از پوشک میگرفتمش و یکی باردار بودم....اما با هر سختی بود توکلم به خدا بود و گذشت. پسرم سال ۹۴ به دنیا اومد و اوایل خیلی سخت بود. بخصوص سرزنش اطرافیان که زود آوردی و .....اما ما راضی بودیم چون فاصله سنی بچه ها سه سال بود و همبازی بودن... خدا به ما عنایت کرد و همسرم بالاخره بعد ۵ سال زندگی کار ثابت با حقوق کم پیدا کرد و زندگی ما در جریان بود، این سالها فقط اجاره نشینی و اثاث کشی سخت بود بقیش شیرینه و با توکل به خدا میگذره. چند ماهه تصمیم گرفتم سومی رو بیارم، الان الحمدلله سه ماهه باردارم، از برکت فرزند بگم که با تولد هر کدوم رزقش جلوتر اومد و حالا که سومی رو باردار شدم، بهمون خبر دادن تا چند ماه آینده از طرف کار همسرم بهمون خونه میدن😁😁😁😁 خیلی خیلی خوشحالم، درسته اونم کلی اجاره میگیرن و خونه اش قدیمیه اما بهتر از اثاث کشی هستش. یه توصیه خواهرانه بگم بهتون تو زندگی به حرفای منفی اطرافیان که تو دلتون رو خالی میکنه، حتی نزدیکان، توجهی نکنین، ما هنوز به خانواده شوهرم نگفتیم که سومین بچمون رو باردارم، چون سر دومی خیلی سرزنشمون کردن، رزق و روزی رو خدا میده،سختی بچه هم اول برای مادره (بارداری و زایمان و...) بعدش پدر... پس الان فکر کنید و وظیفتون رو بشناسین و به این نیت که بچه هاتون سرباز آقا بشن بزرگشون کنین، برام خیلی دعا کنین، محتاج دعای تک تک شما هستم. 🆔 @asanezdevag
❌بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطه‌هامون 💍 مرتکب میشیم اینه که: 👈🏼نیمه می‌شنویم 👈🏼یک چهارم می‌فهمیم 👈🏼هیچی فکر نمی‌کنیم 👈🏼و دوبرابر واکنش نشون می دهیم 🆔 @asanezdevag
🌺🍃🌺🍃🌺 🔴اگر کودک شما مدام در حال مقایسه کردن داشته ها و نداشته های خود با دیگران است و جمله هایی مانند «لباس من از علی بهتره»، «جنس مداد من از مال همه کلاس خوب تر بود»، «باید عین گل سر مریم برایم بخری» و... می گوید...👇 ⚠️ آن را زنگ خطر و هشدار برای خودتان در نظر بگیرید که او از شما الگو برداری کرده است. 🆔 @asanezdevag 🌺🍃🌺🍃🌺
💞زندگی دارای فرازو نشیب های زیادی است... 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۷ #ازدواج_آسان #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند من سال ۸۷ عقد و سال ۸۸ عروسی کردم. عقد و عر
۲۴۸ بنده ۳۹ سالمه و مادر سه پسر ۱۲ و ۸ و ۲ ساله هستم.🌹 تحصیلاتم، هم دکترای دانشگاه دارم و هم حوزه سطح ۳، در حال حاضر هم، استاد دانشگاه هستم. از برکات فرزند سوم براتون بگم که واقعا برخی دلسوزانه و نادانسته می گفتن کاش دیگه باردار نمی شدی. اما باور کنید وقتی حسن آقای مامان اومد هم ساعات کاریم کم شد. هم واحد دانشگاهی به من نزدیک شد. واقعا برکت زندگیمونه.☺️ واقعا جز کار خدا، کار کس دیگه ای نمی تونست باشه. ضمن اینکه بارداری های سخت و با سابقه دیابت بارداری و ... داشتم و مادرم و مادر همسرم هم هر دو پیش ما نیستن و شهر دیگری هستن. اگر بخوام از تجاربم بگم، مهمترینش اینه که اگر کاری برای خدا باشه، خدا کمک میکنه‌. ان تنصروالله ینصرکم. هماهنگی با همسر محترم و وفاق و همدلی بسیار تاثیر گذار هست. به فرموده حضرت آقا نه کار خونه باید زن رو از اجتماع جدا کنه و نه اجتماع او را از کار خونه و همسری و مادری منع کند. بلکه زن باید مدیریت کند و با پایه قرار دادن کار همسری و مادری، در صورت توان به وظیفه اجتماعی نیز بپردازد. لذا بنده با همه احترام به اعضای کانال و همه مادران...موافق این عقیده نیستم که دربست بشینیم تو خونه و بگیم بچه تربیت می کنم. خیر، مادر نیز باید حواسش به خودش، علایقش و فعالیت هایش باشد، البته تا جایی که به خانواده آسیبی وارد نشود و بتواند مادری سرزنده و شاداب برای فرزندانش و همسری مهربان باشد. نکته بعدی اینکه بزرگواران، خیلی از همکاران هستند که الان وضعیت مالی و اجتماعی خوبی دارن اما از اینکه یکی یا دو تا بچه دارن به شدت ناراحت و پشیمانند اما راه چاره ندارند. چون سن باروری شون گذشته😔 الان فرزند آوری جهادیست که جز ما بانوان کسی نمی تواند به آن ورود پیدا کند پس زمان را قدر بدانیم.😊 به عینه همه با حقیر موافقند که هر فرزند، جدای از برکت برای کل خانواده، آنچنان برکاتی برای شخص مادر دارد که با سال ها عبادت یا تحصیل آن را نمی تواند به دست بیاورد. واقعیتش رو بگم خدمتتون که تو ذهن ماها همش کردن که یه بچه یا نهایتا دو تا. اما واقعا فقط ضرره. زود و پشت سر هم آوردن فرزندان بهترین و آسان ترین نوع فرزند پروریه. بنده هم از خداوند منان درخواست دو دختر دارم. شما عزیزان هم بنده را دعا بفرمایید. شاد و سربلند باشید.🌹 🆔 @asanezdevag
⚠️از افكار منفی و غلطی مثل این که: ❌ «تعریف باعث پررو شدن فرد مقابل می شود» ❌ «وظیفه اش را انجام داده» ❌ «مردم چند برابر این كارها را برای همسرشان می كنند» و... بپرهیزید. ✔️ این افكار شما را از داشتن یک زندگی موفق فردی و اجتماعی باز داشته و فردی متوقع و مغرور بار می آورد. 🆔 @asanezdevag
💞 ۲۸ 🔺 قــول بدین؛ مراقب شخصیت همدیگه باشین! 🆔 @asanezdevag
نمیذاشتن بیاد بخش زنان ، میگفت شما نمیدونید اگه من حاج خانوم‌و نازش کنم خوب میشه. 🔗 میدوایف السلطنه | 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۲۴۸ #فرزندآوری #فواید_و_برکات_فرزندآوری بنده ۳۹ سالمه و مادر سه پسر ۱۲ و ۸ و ۲ ساله هس
۲۴۹ حدود ۱۰ سال پیش ترم آخر دوران دانشجویی در دانشگاه، با همسرم آشنا شدیم و خیلی خیلی ساده ازدواج کردیم با یه جشن ساده بدون سرویس طلا، آینه شمعدون، خرید عروس و... البته ما معجزات زیادی در این راه دیدیم مثل اینکه وقتی بعد از یک سال عقد می‌خواستیم ازدواج کنیم، همسرم دانشجو بودن و هیچ پس اندازی نداشتن از طرفی خانواده ها هم نمیتونستن کمک کنن، همون موقع میلاد حضرت رسول ص یا مبعث بود، درست خاطرم نیست به حضرت متوسل شدیم، فردای اون روز یکی از اساتید مبلغ ۴ میلیون به ما قرض دادن که بازپرداختش هم از دو سال بعد شروع میشد. خلاصه ما با همون ۴ میلیون، عروسی گرفتیم. پول پیش خونه دادیم و کربلا هم رفتیم و عملا اون پول نه تنها از زندگیمون خارج نشد بلکه با برکت هم چنان در زندگیمون در چرخش هست. بعد از دو سال که همسرم برا باز پرداخت قرض رفتن، استاد گفتن، شهید بهشتی به خوابشون رفته و سفارش ما رو بهشون کردن... بله ما جواب اعتماد به وعده خدا که می‌فرماید یغنهم الله من فضله رو واقعا دیدیم در زندگی، اون هم به دفعات... بعد از ازدواج تصمیم گرفتیم من برم حوزه تا ان شاء الله با آشنا شدن بیشتر با مبانی دینی مادر بهتری باشم برا نسل مون، تصمیم خوبی بود اما متاسفانه دچار یه اشتباه تاکتیکی شدم که فکر میکنم شاید خیلی از خانم ها مرتکب بشن، برا همین گفتم مطرحش کنم، من رفتم حوزه تا مادر بهتری باشم ولی اساسا قید مادر شدن رو تا پایان پنج سال حوزه زدم. بعد از پنج سال حوزه باردار شدم و خدا‌ شیرینی مادر شدن رو بهم چشوند، از نوجوانی دوست داشتم چهار یا پنج تا بچه داشته باشم، بعد از پایان دوره شیردهی تصمیم گرفتیم برا بچه بعدی اقدام کنیم ولی الان پسرم پنج سالشه و سه ساله خدا توفیق بچه های بعدی رو به ما نداده، البته از لطف خداوند ناامید نیستیم ... خواستم بگم فرزند آوری اولین و مهمترین رسالت زندگی ما خانم هاست، به هیچ بهانه و دلیلی نباید عقب بیفته... مواظب فرصت ها باشیم، زود از دست میرن... کاش میتونستم این همه مادرانه رو خرج چهار پنج تا بچه کنم. کاش میتونستم جوونیم رو خرج چهار پنج تا بچه کنم، کاش میتونستم چهارپنج تا بچه شیعه تحویل جامعه بدم کاش ... 🆔 @asanezdevag