eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
1.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
«در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند»💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم،👈 @Fa85temhe 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبوبم! درخشش دانه های شِکَر در نور آفتاب و عطری که از دمنوش چای بهاره پابرجاست چه ترکیب زیبایی خواهد شد! درست شبیه وقتی که عطر گردنت و سینه ریز الماسین آویخته از تنت در هم می آمیزند چرخش قاشق میان استکان چای رقص آرام تو را در آشپزخانه به یادم می آورد و تُردی نان صبح چیزی ست شبیه زمزمه ای که زیر لب می خواندی باید ایمان بیاوریم به رستگاری روز وقتی که شب را هر کدام و دور از هم اشکریزان و غلتان در جای خواب هایمان به ناچار در آغوش گرفته ایم بخند محبوبم! که "دوری" تنها واژه است و هربار که گنجشکی پشت پنجره آواز می خواند صبحانه ی مرا با سلام گرمی از تو شیرین و دلچسب میکند! 😊♥️
میدانی؟ از وقتی دلبسته‌ات شده‌ام همه جا بوی پرتقال و بهشت می‌دهد.
"مثل ابری سپید بود در آسمان آبی. نمی‌شد لمسش کنی، یا او را به آغوشت بکشانی، یا لبش را ببوسی. تنها می‌شد نگاهش کنی، دوستش بداری، و اجازه بدهی عبور آرام او از روز، جهانت را کمی زیبا کند."
Asheghet Misham Piano Version.mp3
7.28M
یه جوری عاشقت میشم صداش دنیا رو برداره
هیچ چیزی روشنایی‌ های جهان را در چشمان مرد خاموش نمی‌ کند چون رفتن زنی که اورا سرزمین وجهان خود می پنداشت...
حل شدن در دل معشوقه که ایرادی نیست ، چای هم آب کند در دل خود قندش را..! ♥️
آدما وقت دل کندن دو دسته میشن... دسته ی اول اونایی هستن که بعد از اختلاف، رفتن آخرین چیزی هست که به ذهنشون می رسه، پس تلاش می کنن تا همه چیز رو‌ درست کنن اما وقتی می بینن‌ همه چیز بینشون انقدر خراب شده که قابل تعمیر نیست کم‌ کم سرد میشن و از طرف مقابلشون فاصله می گیرن تا ذره ذره فراموشش کنن... یک‌ روز به خودشون میان و می بینن دیگه هیچ حسی بهش ندارن، پس بدون اینکه ذره ای احساس از اون رابطه تو وجودشون باقی مونده باشه میرن...برای همیشه میرن... دسته ی دوم اونایی هستن که وقتی رابطه به بن بست می خوره به اولین چیزی که فکر می کنن رفتن هست...با همه ی احساسی که به طرف مقابل دارن رفتن رو انتخاب می کنن، میرن که فراموشش کنن ولی نمی دونن همه چیز تازه شروع میشه... روز به روز احساسشون به اون آدم عمیق تر میشه چون هنوز تو قلبشون دوسش دارن و تو ذهنشون خاطره هاش رو مرور می کنن... اونا نمی دونن دل کندن قانون خودش رو داره... تا زمانی که کسی هنوز تو قلبت زنده ست دل کندن ازش غیر ممکن ترین کار دنیاست حتی اگر ترکش کنی...
هرطور می‌خواهم از خودم بزنم بیرون، باز می‌بینم یکی از انگشت‌هایم گیر کرده در آستر دلتنگی...
حالا که مرا نداری، کسی هست مراقبت باشد؟ کسی هست وقتی دلت گرفته تو را بخنداند؟ کسی هست وقتی خوابت نمی‌برد بنشیند تا خود صبح با تو حرف بزند؟ کسی هست؟ کسی هست مثل من حرصت بدهد و با اخم نامش را که صدا می‌کنی برایت بمیرد؟ کسی هست نوازشت کند؟ کسی هست بداند کدام آهنگ را برایت بگذارد وقتی دلت گرفته ؟ کسی هست آهنگهای غمگین را تندتند رد کند؟ کسی هست درباره کتابی که می‌خوانی با او حرف بزنی؟ کسی هست؟ کسی هست همینطور که راه می‌روی برایت بمیرد؟ کسی هست کف دستت را ببوسد و مست شود از بوی تنت، عطر گندم خام؟ حالا که مرا نداری، تنها نمانده‌ای؟ دلتنگ نیستی؟ دلت بوسه و نوازش نمی‌خواهد؟ دلت یک مرد کلافه نمی خواهد که از همه دنیا پناه بیاورد به امن آغوشت؟ دلت یک کشتی شکسته نمی‌خواهد که در بندر دستانت پهلو بگیرد؟ دلت تنگ نشده برای این که بخندانمت، و بعد برگردی و نگاهم کنی که محو شده‌ام در حالت چشمانت، وقتی که می‌خندی از ته دل؟ خوش به حال باد. خوش به حال ماه. خوش به حال رژ لبت. خوش به حال شال آبی لعنتیت. خوش به حال آینه‌های آسانسور. خوش به حال خورشید. خوش به حال راننده‌های تاکسی که روزی دوبار صدای تو را می‌شنوند. خوش به حال تمام هفت میلیارد و خرده ای آدم دنیا، که می توانند صدایت کنند و جوابت سکوت نباشد. حالا که مرا نداری...می‌بینی؟ مرا نداری. چه اهمیتی دارد بعد از این جمله لعنتی چه می نویسم...
ولی این شعر چقدر قشنگه: با توام دلشوره شیرین! با توام ای شادی غمگین هر چه هستی باش اما کاش... نه جز اینم آرزویی نیست‌: هر چه هستی باش! اما باش...🌿
رازی را از شما پنهان نمی‌كنم: «آدميزاد در پايانِ روزَش به خانه‌ای كوچك نياز دارد، كه وسعتش بقدر دو بازوست.» 🙏🏻🌺🙏🏻
‹ خطاست‌دست‌ڪسی‌جزخداسپردن‌تو🌱›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر چشم بامداد به خورشید روشن است ما را دل از خیال تو جاوید روشن است...! 😊♥️
زیباترین غمم بودی، قشنگترین زخمم؛ دلخواه‌ترین رنجم؛ جذابترین دلتنگیم؛ و اینکه به ماضی و مضارع گذشته از تو یاد میکنم غمگین ترین معشوقه جهان را برگزیده‌ام ...
تو که نمیدانی عطر بهار نارنجم گاهی انقدر دل تنگت هستم که میخواهم یقه ات را بگیرم و از آن قاب عکس خاکستری بیرون بکشمت در آغوش بگیرمت و بیخیال همه ی دنیا بشوم سوار عطر خیال ببرمت آن طرف کائنات میان همان شعرها که فقط خدا می نویسد! آنجا که من باشم و تو من از تو بگویم و تو ناز کنی و من.... از خوشی بمیرم!
پنج گوزن تشنه، پنج گنجشکِ بی سرپناه، و شاید پنج مسافر مانده در راه... انگشتانم روی صورتت
خوش آن زمان که سرم، در پناهِ بال تو بود!
زن اگر دوستت داشته باشد، می تواند برای پاسخ به دعوت تو برای نوشیدن قهوه، از پاریس به دمشق بیاید؛ و اگر قلبش را به روی تو ببندد، خسته تر از آن است که یک حبه قند با تو بخورد! ♥️
عشق قائل به زمان و مکان نیست، به هست و نیست هم! ساده تر بگویمت، بودی دوستت داشتم... نیستی؛ هنوز هم دوستت دارم!
کوتاه براتون آرزو کنم: امیدوارم قلبتو پیش آدمی جا بذاری که عقلت تا ابد تاییدش کنه...
می‌بینی؟ دستم به نوشتن درباره تو نمی‌رود. دیوانه‌ای که دوستت داشت از من رفته است. یک خالی بزرگ درونم ساخته‌ای، مثل خالی بزرگی که در زندگیم ساخته بودی با بودنت که شبیه نبودن بود. حالا روزها و شب‌ها را بدون این که یادت بیفتم می‌گذرانم، و در معاشرت رنج‌های مستمر دیریست دستم به پناه موهایت، لب‌هایت، حرف‌هایت مجهز نیست. دستم خالی مانده، مثل دنیایم و دلم. گذاشتم سلام سرد آخرین بارت تصویری از تو باشد که در ذهنم نگه می‌دارم. گذاشتم انجماد از تو برسد به رگهای من. بالاخره در یک چیز شبیه تو شدم: من هم مثل تو، من را دوست ندارم. با این همه، خورشید شبهای سرد قدیم، هرجا هستی، هرجا نشستی از یاد نبر که آن حرفهای دم صبح حقیقت داشت. آن بوسه ها، آن گرمای ناگهان، آن دیوانگی در هر تماس ساده. تمامش حقیقت داشت. گفته‌بودم دوستت‌دارم و راست گفته‌بودم، و می‌گویم دوستت ندارم و راست می‌گویم. حالا دیگر آن عطشناکی من و بی میلی تو تمام شده، دل‌های ما دو فلجند بر دو ویلچر، دور از هم. به عکس آخری که گرفته‌ای نگاه می‌کنم، و می‌دانم حالا حقیقتی تیغ‌دار میان من و توست، دوری و دوستی ....
خواب دیدم روی بالِش چشم در چشم توام ازسَر شب گونه هایم بوی باران می دهد... 🙏🏻🌺🙏🏻
‹کــہ‌نـامـټ‌آرامـشِ‌دل‌هـاۍ‌نـا‌آرام‌اَسـت༊'
به صبح خنده‌ات آویزم ای امیدِ محال! مگر تلافیِ شب های انتظار کنم ... 😊♥️
چه قشنگ میگه: عاشقت شدم و خنده ی کودکان جهان، دلنشین تر طعمِ نان، شیرین تر و بارشِ برف زیبا تر شد... تعریفش از عشق همینقدر قشنگه
نصّ‌ِ صریحِ عشق نامِ توست که می‌تَراوَد از لبانم! از کلام تو بیرون می‌جَهَم وقتی شعر می‌خوانی و‌ می‌دانم،آن زمان که سکوت را زمزمه میکنی هزار شاعر در نایِ تو می‌گریند! و من غریقِ آن خاموشی‌ام که تو در آن‌ تَن‌ میشویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسپار به دستان من این خَرمن مو را .. من زاده شدم ساقه‌ی گندم بشمارم !